تفسیر روایی سوره نجم

تفسیر روایی سوره نجم
کلّیات
1
(نجم/ مقدمه) 
الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ الْعَزَائِمَ أَرْبَعٌ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ وَ النَّجْمُ وَ تَنْزِیلُ السَّجْدَهًِْ وَ حم السَّجْدَهًِْ. 
امام صادق (علیه السلام) - عزائم چهار سوره است سوره: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ و سوره‌ی نجم و سوره‌ی تنزیل سجده و سوره‌ی حم سجده. 
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص218
الخصال، ج1، ص252/ نورالثقلین
 

تفسیر روایی سوره نجم

کلّیات

1

(نجم/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ الْعَزَائِمَ أَرْبَعٌ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ وَ النَّجْمُ وَ تَنْزِیلُ السَّجْدَهًِْ وَ حم السَّجْدَهًِْ.

امام صادق (علیه السلام) - عزائم چهار سوره است سوره: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ و سوره‌ی نجم و سوره‌ی تنزیل سجده و سوره‌ی حم سجده.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص218

الخصال، ج1، ص252/ نورالثقلین

ثواب قرائت

1

(نجم/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ کَانَ یُدْمِنُ قِرَاءَهًَْ وَ النَّجْمِ فِی کُلِّ یَوْمٍ أَوْ فِی کُلِّ لَیْلَهًٍْ عَاشَ مَحْمُوداً بَیْنَ النَّاسِ وَ کَانَ مَوْفُوراً لَهُ وَ کَانَ مَحْبُوباً بَیْنَ النَّاسِ.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس سوره‌ی نجم را هر روز و یا هر شب بخواند، در میان مردم به‌گونه‌ای پسندیده زندگی خواهد کرد و مورد آمرزش قرار می‌گیرد و در میان مردم محبوب خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص218

ثواب الأعمال، ص116/ نورالثقلین/ البرهان

2

(نجم/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ وَ النَّجْمِ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ مَنْ جَحَدَ بِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس این سوره را بخواند، ده برابر آن کسانی که محمّد (صلی الله علیه و آله) را تصدیق و انکار کرده‌اند، پاداش داده می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص218

نورالثقلین/ البرهان

3

(نجم/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ کَتَبَهَا فِی جِلْدِ نَمِرٍ وَ عَلَّقَهَا عَلَیْهِ، قَوِیَ قَلْبُهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَ احْتَرَمَهُ کُلُّ سُلْطَانٍ یَدْخُلُ عَلَیْهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس آن را بر پوست پلنگ بنویسد و بر خود آویزان کند، قلبش در برابر همه چیز قوی خواهد شد و نزد هر پادشاه و حاکمی برود، آن پادشاه به او احترام می‌گذارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص218

البرهان

4

(نجم/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ کَتَبَهَا عَلَی جِلْدِ نَمِرٍ وَ عَلَّقَهَا عَلَیْهِ قَوِیَ بِهَا عَلَی کُلِّ شَیْطَانٍ وَ لَا یُخَاصِمُ أَحَداً إِلَّا قَهَرَهُ وَ کَانَ لَهُ الْیَدُ وَ الْقُوَّهًُْ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس آن را بر پوست پلنگ بنویسد و بر خود آویزان کند، بر هر شیطانی چیره خواهد شد و با هرکس بجنگد بر او غلبه خواهد کرد و به اذن و اجازه‌ی خداوند متعال دارای زور بازو و قوّت و قدرت خواهد شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص218

البرهان

آیه وَ النَّجْمِ إِذا هَوی [1]

سوگند به ستاره هنگامی‌که افول می‌کند.

سبب نزول

1

(نجم/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - لَمَّا أَوْقَفَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَوْمَ الْغَدِیرِ افْتَرَقَ النَّاسُ ثَلَاثَ فِرَقٍ فَقَالَتْ فِرْقَهًٌْ ضَلَّ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ فِرْقَهًٌْ قَالَتْ غَوَی وَ فِرْقَهًٌْ قَالَتْ بِهَوَاهُ یَقُولُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ (علیهم السلام) وَ ابْنِ عَمِّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی الْآیَاتِ.

امام صادق (علیه السلام) - وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر، دست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را بلند کرد، مردم به سه دسته تقسیم شدند: گروهی گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) به بیراهه رفته است و گروهی گفتند: گمراه شده است و گروه دیگری گفتند: با هوی‌وهوس خود درباره‌ی اهل بیت (علیهم السلام) و پسر عموی خود سخن می‌گوید. آنگاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص220

بحارالأنوار، ج24، ص323/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص604/ البرهان

2

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَیْلَهًَْ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ صِرْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَقَالَ لِی جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَدَنَوْتُ دُنُوَّهًًْ وَ الدُّنُوَّهًُْ مَدُّ الْبَصَرِ فَرَأَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَخَرَرْتُ لِلَّهِ سَاجِداً فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَنْ خَلَّفْتَ فِی الْأَرْضِ قُلْتُ یَا رَبِّ أَعْدَلَهَا وَ أَصْدَقَهَا وَ أَبَرَّهَا عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَصِیِّی وَ وَارِثِی وَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی فَقَالَ لِی أَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ غَضَبَهُ عِزٌّ وَ رِضَاهُ حُکْمٌ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَی وَهَبْتُ لِأَخِیکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ أَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَهَبْتُ لِابْنَتِکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهَا فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ أَنَا فَاطِرُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الْحَسَنُ الْبَلَاءِ وَهَبْتُ لِسِبْطَیْکَ اسْمَیْنِ مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهُمَا الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) وَ أَنَا الْحَسَنُ الْبَلَاءِ قَالَ فَلَمَّا حَدَّثَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) قُرَیْشاً بِهَذَا الْحَدِیثِ قَالَ قَوْمٌ مَا أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) بِشَیْءٍ وَ إِنَّمَا تَکَلَّمَ عَنْ هَوَی نَفْسِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تِبْیَانَ ذَلِکَ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی إِلَی آخِرِ الْآیَاتِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن شبی که مرا به آسمان می‌بردند، به سدرهًْ المنتهی رسیدم. جبرئیل به من گفت: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! جلو بیا، خیلی نزدیک شدم و نزدیک‌شدن در اینجا به‌معنای چشم‌انداختن و دیدن می‌باشد نور بسیار درخشانی را دیدم. خدا را سجده کردم. جبرئیل به من گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! چه کسی را در زمین به‌جای خود گذاشتی»؟ گفتم: «پروردگارا! عادل‌ترین فرد زمین و صادق‌ترین آن، و پاک‌ترین آن و امین‌ترین آن علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام). او جانشین و وارث من است و جانشین من در میان خاندان من است. پس به من گفت: سلام مرا به او برسان و به او بگو: خشم او عزّت است و رضایت او حکم و فرمان است. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من آن خدایی هستم که جز او خدایی نیست؛ همان رفیع الشأن بالا مرتبه. به برادر تو، اسمی از اسم‌های خود را داده‌ام و او را علی (علیه السلام) نامیدم و من خود همان علی اعلی (رفیع الشأن بلندمرتبه) هستم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من آن خداوندی هستم که جز او خدایی نیست. همان آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین. به دختر تو نامی از نام‌های خودم را داده‌ام. او را فاطمه (سلام الله علیها) نام نهادم و من خود شکافنده‌ی (فاطر) و آفریننده‌ی همه چیز هستم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من همان خدایی هستم که جز او خدایی نیست. همان‌که خوب آزمایش می‌کند. به نوادگان تو، دو اسم از اسم‌های خود را عطا کردم. آن دو را، حسن و حسین (علی‌ها السلام) نامیدم. و من خود آن آزمایشگر نیکو (حسن البلاء) هستم». حضرت فرمود: «وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) این حدیث را برای قریش خواند، گروهی گفتند: خداوند، چیزی به محمّد (صلی الله علیه و آله) وحی نکرده است، او از خودش این حرف‌ها را می‌زند. در نتیجه خداوند در بیان آن موضوع، این آیات را نازل کرد: و النَّجْمِ إِذَا هَوی، «مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی * عَلمَهُ شَدِیدُ القُوی

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص220

بحارالأنوار، ج24، ص323/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص604/ البرهان

3

(نجم/ 1)

الباقر (علیه السلام) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَیْلَهًَْ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ صِرْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَقَالَ لِی جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَدَنَوْتُ دُنُوَّهًًْ وَ الدُّنُوَّهًُْ مَدُّ الْبَصَرِ فَرَأَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَخَرَرْتُ لِلَّهِ سَاجِداً فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَنْ خَلَّفْتَ فِی الْأَرْضِ قُلْتُ یَا رَبِّ أَعْدَلَهَا وَ أَصْدَقَهَا وَ أَبَرَّهَا عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَصِیِّی وَ وَارِثِی وَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی فَقَالَ لِی أَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ غَضَبَهُ عِزٌّ وَ رِضَاهُ حُکْمٌ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَی وَهَبْتُ لِأَخِیکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ أَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَی

یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَهَبْتُ لِابْنَتِکَ اسْماً مِنْ

أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهَا فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ أَنَا فَاطِرُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الْحَسَنُ الْبَلَاءِ وَهَبْتُ لِسِبْطَیْکَ اسْمَیْنِ مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهُمَا الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) وَ أَنَا الْحَسَنُ الْبَلَاءِ قَالَ فَلَمَّا حَدَّثَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) قُرَیْشاً بِهَذَا الْحَدِیثِ قَالَ قَوْمٌ مَا أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) بِشَیْءٍ وَ إِنَّمَا تَکَلَّمَ عَنْ هَوَی نَفْسِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تِبْیَانَ ذَلِکَ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی إِلَی آخِرِ الْآیَاتِ.

امام باقر (علیه السلام) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن شبی که مرا به آسمان می‌بردند، به سدرهًْ المنتهی رسیدم. جبرئیل به من گفت: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! جلو بیا». خیلی نزدیک شدم و نزدیک‌شدن در اینجا به‌معنای چشم‌انداختن و دیدن می‌باشد نور بسیار درخشانی را دیدم. خدا را سجده کردم. جبرئیل به من گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! چه کسی را در زمین به‌جای خود گذاشتی»؟ گفتم: «پروردگارا! عادل‌ترین فرد زمین و صادق‌ترین آن، و پاک‌ترین آن و امین‌ترین آن علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام). او جانشین و وارث من است و جانشین من در میان خاندان من است». پس به من گفت: «سلام مرا به او برسان و به او بگو: خشم او عزّت است و رضایت او حکم و فرمان است. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من آن خدایی هستم که جز او خدایی نیست؛ همان رفیع الشأن بالا مرتبه. به برادر تو، اسمی از اسم‌های خود را داده‌ام و او را علی (علیه السلام) نامیدم و من خود همان علیّ اعلی (رفیع الشأن بلند مرتبه) هستم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من آن خداوندی هستم که جز او خدایی نیست. همان آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین. به دختر تو نامی از نام‌های خودم را داده‌ام. او را فاطمه (سلام الله علیها) نام نهادم و من خود شکافنده‌ی (فاطر) و آفریننده‌ی همه چیز هستم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من همان خدایی هستم که جز او خدایی نیست. همان که خوب آزمایش می‌کند. به نوادگان تو، دو اسم از اسم‌های خود را عطا کردم. آن دو را، حسن و حسین (علی‌ها السلام) نامیدم. و من خود آن آزمایشگر نیکو (حسن البلاء) هستم». حضرت فرمود: «وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) این حدیث را برای قریش خواند، گروهی گفتند: خداوند، چیزی به محمّد (صلی الله علیه و آله) وحی نکرده است، او از خودش این حرف‌ها را می‌زند. در نتیجه خداوند در بیان آن موضوع، این آیات را نازل کرد: و النَّجْمِ إِذَا هَوی؛ مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی * عَلمَهُ شَدِیدُ القُوی

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص220

بحارالأنوار، ج24، ص323/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص604/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»

4

(نجم/ 1)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) فِی قَوْلِ اللَّهِ: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی قَالَ: لَمَّا جَمَعَتِ الْأَنْصَارُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سَبْعَمِائَهًِْ دِینَارٍ، وَ أَتَوْا بِهَا إِلَیْهِ فَقَالُوا: قَدْ جَمَعْنَا لَکَ هَذِهِ فَاقْبَلْهَا مِنَّا. فَأَنْزَلَ اللَّهُ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ عَلَی تَبْلِیغِ الرِّسَالَهًِْ وَ الْقُرْآنِ أَجْراً أَیْ جُعْلًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی یَعْنِی إِلَّا حُبَّ أَهْلِ بَیْتِی، فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ: إِنَّهُ یُرِیدُ مِنَّا أَنْ نُحِبَّ أَهْلَ بَیْتِهِ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی یَعْنِی وَ الْقُرْآنِ إِذَا نَزَلَ نَجْماً نَجْماً عَلَی مُحَمَّدٍ ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ مَا کَذَبَ مُحَمَّد وَ ما غَوی إِنَّمَا فَضَّلَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ قَوْلِی وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی یَعْنِی {فِیمَا قَالَهُ} رَسُولُ اللَّهِ فِی فَضْلِ أَهْلِ بَیْتِهِ إِنْ هُوَ یَعْنِی الْقُرْآنَ إِلَّا وَحْیٌ مِنَ اللَّهِ فِی فَضْلِ أَهْلِ بَیْتِهِ {وَ} مُحَمَّدٍ بِوَحْیٍ مِنَ اللَّهِ یَقُولُ. الْآیَهًْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) درباره‌ی سخن خداوند وَ النَّجْمِ إِذا هَوی گفت: «انصار برای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) هفتصد دینار جمع کردند و آن را نزد آن حضرت آوردند و گفتند: این مبلغ را برای تو جمع کرده‌ایم آن را از ما بپذیر، پس خداوند این آیه را نازل کرد: بگو: «در برابر این (رسالت و تبلیغ)، پاداشی از شما نمی‌طلبم! این (رسالت). (شوری/23) جز دوست‌داشتن نزدیکانم [اهل بیتم]. (شوری/23) منافقان گفتند: او از ما می‌خواهد که اهل بیت او را دوست داشته باشیم، پس خداوند این آیه را نازل کرد وَ النَّجْمِ إِذا هَوی یعنی سوگند به قرآن هنگامی‌که به تدریج بر محمّد (صلی الله علیه و آله) نازل می‌شود. که هرگز دوست شما [محمّد] منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (نجم/2) و اهل بیت خود را از قول من برتری می‌دهد و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! . (نجم/3) یعنی سخن پیامبر راجع به فضیلت اهل بیت خود از روی هوا و هوس نیست آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! . (نجم/4) یعنی قرآن وحی از جانب خداست و محمّد (صلی الله علیه و آله) در فضیلت اهل بیت خود از جانب خداوند سخن می‌گوید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص222

شواهدالتنزیل، ج2، ص281

قسم

1

(نجم/ 1)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یُقْسِمَ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا شَاءَ وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِه.

امام باقر (علیه السلام) - محمّدبن‌مسلم گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی آیه: قسم به شب در آن هنگام که [جهان را] بپوشاند. (لیل/1) و آیه: و النَّجْمِ إِذَا هَوی و آیات مشابه این‌ها پرسیدم. آن حضرت فرمود: «خداوند عزّوجلّ از مخلوقاتش به هرچه بخواهد قسم می‌خورد امّا آفریدگانش فقط باید به الله قسم بخورند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص222

الکافی، ج7، ص449/ من لایحضره الفقیه، ج3، ص376/ تهذیب الأحکام، ج8، ص277/ وسایل الشیعهًْ، ج22، ص343/ بحارالأنوار، ج101، ص286/ النوادرللأشعری، ص51/ نورالثقلین/ البرهان

سوگند به ستاره هنگامی‌که افول می‌کند

1 -1

(نجم/ 1)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - النَّجْمُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ قَدْ سَمَّاهُ اللَّهُ فِی غَیْرِ مَوْضِعٍ فَقَالَ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - النَّجْمُ پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که در چند مورد از آن جناب به نجم تعبیر شده یکی در این آیه وَ النَّجْمِ إِذا هَوی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص222

بحارالأنوار، ج16، ص88/ بحارالأنوار، ج24، ص67/ القمی، ج2، ص343/ نورالثقلین

1 -2

(نجم/ 1)

الباقر (علیه السلام) - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی قَالَ أُقْسِمُ بِقَبْضِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِذَا قُبِضَ ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ بِتَفْضِیلِهِ أَهْلَ بَیْتِهِ (علیهم السلام) وَ ما غَوی وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی یَقُولُ مَا یَتَکَلَّمُ بِفَضْلِ أَهْلِ بَیْتِهِ (علیهم السلام) بِهَوَاهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی.

امام باقر (علیه السلام) - و النَّجْمِ إِذَا هَوی به قبر محمّد (صلی الله علیه و آله) قسم می‌خورم آنگاه که از دنیا برود که هرگز دوست شما [محمّد] منحرف نشده. (نجم/2) به خاطر اینکه اهل بیتش (علیهم السلام) را بر دیگران برتری داده است و مقصد را گم نکرده است، و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! . (نجم/32) یعنی: از روی هوی و هوس درباره‌ی فضل و برتری خانواده‌اش سخن نمی‌گوید و این کلام خداوند است که می‌فرماید: آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! . (نجم/4)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص224

الکافی، ج8، ص379/ بحارالأنوار، ج16، ص88/ بحارالأنوار، ج23، ص321؛ «ما ضل… الی آخر» محذوف/ نورالثقلین؛ «وما ینطق… الی آخر» محذوف/ البرهان

1 -3

(نجم/ 1)

الباقر (علیه السلام) - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی قَالَ أُقْسِمُ بِقَبْرِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِذَا قُبِضَ ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ بِتَفْضِیلِهِ أَهْلَ بَیْتِهِ (علیهم السلام) وَ ما غَوی.

امام باقر (علیه السلام) - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی؛ قسم به قبر محمّد (صلی الله علیه و آله) زمانی‌که از دنیا رود که هرگز دوست شما [محمّد] منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (نجم/2) اشتباه نکرده و گمراه نشده که خویشاوندان خود را برتری می‌بخشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص224

بحارالأنوار، ج23، ص321

1 -4

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - النَّجْمُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) إِذا هَوی لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ فِی الْهَوَاءِ هَذَا رَدٌّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ وَ هُوَ قَسَمٌ بِرسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ فَضْلٌ لَهُ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ جَوَابُ الْقَسَمِ ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی أَیْ لَا یَتَکَلَّمُ بِالْهَوَی إِنْ هُوَ یَعْنِی الْقُرْآنَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی یَعْنِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ذُو مِرَّهًٍْ فَاسْتَوی یَعْنِی رسول الله (صلی الله علیه و آله).

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در آیه‌ی و النَّجْمِ إِذَا هَوی منظور از نجم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشد. و إِذَا هَوی موقعی است که به آسمان برده شد و او در هوا بود و این در جواب کسی نازل شده است که معراج را قبول ندارد و این در واقع قسم به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشد و این برتری او را نسبت به سایر پیامبران (علیهم السلام) نشان می‌دهد. و جواب قسم، دو آیه بعدی: مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی می‌باشد. یعنی از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید. إِنْ هُو یعنی قرآن «إِلا وحْیٌ یُوحَی* عَلمَهُ شَدِیدُ القُوی یعنی خداوند عزّوجلّ. ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی یعنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص224

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص333؛ «و ما ینطق… الی آخر» محذوف/ البرهان

1 -5

(نجم/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَنَا سَیِّدُ النَّاسِ وَ لَا فَخْرَ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) سَیِّدُ الْمُؤْمِنِینَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ قُرَیْشٍ وَ اللَّهِ لَا یَأْلُوا یُطْرِئُ ابْنَ عَمِّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی، وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی وَ مَا هَذَا الْقَوْلُ الَّذِی یَقُولُهُ بِهَوَاهُ فِی ابْنِ عَمِّهِ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی.

امام صادق (علیه السلام) - پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من بهترین فرد مردم فخر نمی‌کنم و علی (علیه السلام) بهترین فرد مؤمنین است بی‌آنکه فخر کند خدایا دوست بدار دوستش را و دشمن بدار دشمنش را». مردی از قریش گفت: «پیوسته پسر عموی خود را بالا می‌برد و می‌ستاید خداوند این آیه را نازل فرمود: که هرگز دوست شما [محمّد] منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است، و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! . (نجم/32)» که منظور این است این حرفی که درباره‌ی پسر عمویش می‌گوید از روی هوای نفس نیست آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! . (نجم/4)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص224

بحارالأنوار، ج24، ص322/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص603

1 -6

(نجم/ 1)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی مَا فُتِنْتُمْ إِلَّا بِبُغْضِ آلِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِذَا مَضَی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ بِتَفْضِیلِهِ أَهْلَ بَیْتِهِ (علیهم السلام).

امام باقر (علیه السلام) - از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که درباره‌ی آیه: و النَّجْمِ إِذَا هَوی فرمود: «فقط با دشمنی اهل بیت محمّد (علیهم السلام) مورد آزمایش قرار گرفتید آنگاه که آیه: مَا ضَل صَاحِبُکُمْ؛ نازل شد و اعلام کرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با برتری‌دادن اهل بیت خود به گمراهی نرفته است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص224

بحارالأنوار، ج24، ص323/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص603/ البرهان

1 -7

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - اجْتَمَعَ أَصْحَابُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فِی عَامِ فَتْحِ مَکَّهًَْ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) إِنَّ مِنْ شَأْنِ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) إِذَا اسْتَقَامَ أَمْرُهُمْ أَنْ یَدُلُّوا عَلَی وَصِیٍّ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُومُ بِأَمْرِهِمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَدْ وَعَدَنِی أَنْ یُبَیِّنَ لِی هَذِهِ اللَّیْلَهًَْ وَصِیّاً مِنْ بَعْدِی وَ الْخَلِیفَهًَْ الَّذِی یَقُومُ بِأَمْرِی بِآیَهًٍْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ فَلَمَّا فَرَغَ النَّاسُ مِنْ صَلَاهًِْ الْعِشَاءِ الْآخِرَهًِْ مِنْ تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ وَ دَخَلُوا الْبُیُوتَ وَ کَانَتْ لَیْلَهًَْ ظَلَامٍ لَا قَمَرٍ فَإِذَا نَجْمٌ قَدْ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ بِدَوِیٍّ عَظِیمٍ وَ شُعَاعٍ

هَائِلٍ حَتَّی وَقَفَ عَلَی ذِرْوَهًِْ حُجْرَهًِْ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ صَارَتِ الْحُجْرَهًُْ کَالنَّهَارِ أَضَاءَتِ الدُّورُ بِشُعَاعِهِ فَفَزِعَ النَّاسُ وَ جَاءُوا یُهْرَعُونَ إِلَی رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ یَقُولُونَ إِنَّ الْآیَهًَْ الَّتِی وَعَدْتَنَا بِهَا قَدْ نَزَلَتْ وَ هُوَ نَجْمٌ وَ قَدْ نَزَلَ عَلَی ذِرْوَهًِْ دَارِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ الْخَلِیفَهًُْ مِنْ بَعْدِی وَ القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِنْ بَعْدِی وَ الْوَصِیُّ مِنْ بَعْدِی وَ الْوَلِیُّ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی فَأَطِیعُوهُ وَ لَا تُخَالِفُوهُ فَخَرَجُوا مِنْ عِنْدِهِ فَقَالَ الْأَوَّلُ لِلثَّانِی مَا یَقُولُ فِی ابْنِ عَمِّهِ إِلَّا بِالْهَوَی وَ قَدْ رَکِبَتْهُ الْغَوَایَهًُْ فِیهِ حَتَّی لَوْ یُرِیدُ أَنْ یَجْعَلَهُ نَبِیّاً (صلی الله علیه و آله) مِنْ بَعْدِهِ لَفَعَلَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی، وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی، عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - یاران رسول خد (صلی الله علیه و آله) در شبی در سال فتح مکّه دور هم جمع شدند و گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! همه‌ی پیامبران وقتی که کارشان سر و سامان پیدا می‌کرد، جانشین یا قائم‌مقامی برای خود تعیین می‌کردند تا دستورات او را انجام دهد و سیرت او را در آن ملّت پیاده کند»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پروردگار من این وعده را به من داده است که با آیه‌ای که از آسمان می‌فرستد، مشخص کند که چه کسی را دوست دارد که پس از من جانشین من در میان امّت من باشد تا مردم هم آن جانشین را بشناسند. وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) آخرین نماز عشاء را در آن ساعت با مردم خواند، مردم به آسمان نگاه کردند تا ببیند چه چیزی رخ می‌دهد. آن شب، بسیار تاریک بود و ماه نیز نبود. ناگهان نور زیادی مشرق و مغرب را روشن کرد. در واقع ستاره‌ای از آسمان به طرف زمین فرود آمد و شروع کرد به چرخیدن به دور خانه‌ها، تا اینکه بر بالای خانه‌ی علی (علیه السلام) توقّف کرد. نور وحشتناکی داشت و مانند پارچه‌ای که تنور را می‌پوشاند، خانه‌ی علی (علیه السلام) را پوشاند. آن نور خانه‌ها را روشن کرده بود، مردم ترسیده بودند و شروع کردند به گفتن: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَکْبَر. و گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! ستاره‌ای از آسمان بر بالای خانه‌ی علی (علیه السلام) افتاد». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ایستاد و گفت: «به خدا قسم، او پس از من امام است و جانشین من است و به پادارنده‌ی امر من است. از او اطاعت کنید و با او مخالفت نکنید و از او پیشی نگیرید. او پس از من، جانشین خداوند در زمین می‌باشد». راوی گفت: «مردم از اطراف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) متفرّق شدند». یکی از منافقین گفت: «هرچه درباره‌ی پسر عمویش می‌گوید از روی هوی و هوس است. گمراهی بر او چیره شده است تا آنجا که اگر برایش امکان داشت می‌گفت علی (علیه السلام)، پیامبر (صلی الله علیه و آله) است». آنگاه جبرئیل نازل شد و گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خداوند بلند مرتبه بر تو سلام می‌رساند و می‌گوید: بخوان؛ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی * عَلمَهُ شَدِیدُ القُوی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص224

بحارالأنوار، ج35، ص274/ الفضایل، ص65/ البرهان؛ «بتفاوت»

1 -8

(نجم/ 1)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - جَاءَتْ جَمَاعَهًٌْ مِنْ قُرَیْشٍ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالُوا یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) انْصِبْ لَنَا عَلَماً یَکُونُ لَنَا مِنْ بَعْدِکَ لِنَهْتَدِیَ وَ لَا نَضِلَّ کَمَا ضَلَّتْ بَنُو إِسْرَائِیلَ بَعْدَ مُوسی (علیه السلام) بْنِ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) فَقَدْ قَالَ رَبُّکَ سُبْحَانَهُ إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ وَ لَسْنَا لِنَطْمَعَ أَنْ تُعَمَّرَ فِینَا مَا عُمِّرَ نُوحٌ (علیه السلام) فِی قَوْمِهِ وَ قَدْ عَرَفْتَ مُنْتَهَی أَجَلِکَ وَ نُرِیدُ أَنْ نَهْتَدِیَ وَ لَا نَضِلَّ قَالَ إِنَّکُمْ قَرِیبُو عَهْدٍ بِالْجَاهِلِیَّهًِْ وَ فِی قُلُوبِ أَقْوَامٍ أَضْغَانٌ وَ عَسَیْتَ إِنْ فَعَلْتَ أَنْ لَا تَقْبَلُوا وَ لَکِنْ مَنْ کَانَ فِی مَنْزِلِهِ اللَّیْلَهًَْ آیَهًٌْ مِنْ غَیْرِ ضَیْرٍ فَهُوَ صَاحِبُ الْحَقِّ قَالَ فَلَمَّا صَلَّی النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْعِشَاءَ وَ انْصَرَفَ إِلَی مَنْزِلِهِ سَقَطَ فِی مَنْزِلِی نَجْمٌ أَضَاءَتْ لَهُ الْمَدِینَهًُْ وَ مَا حَوْلَهَا وَ انْفَلَقَ بِأَرْبَعِ فِلَقٍ وَ انْشَعَبَ فِی کُلِّ شِعْبٍ فِلْقَهًٌْ مِنْ غَیْرِ ضَیْرٍ قَالَ نَوْفٌ قَالَ لِی جَابِرُ‌بْنُ‌عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ الْقَوْمَ أَصَرُّوا عَلَی ذَلِکَ وَ أَمْسَکُوا فَلَمَّا أَوْحَی اللَّهُ إِلَی نَبِیِّهِ أَنْ ارْفَعْ بِضَبْعِ ابْنِ عَمِّکَ قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ أَخَافُ مِنْ تَشَتُّتِ قُلُوبِ الْقَوْمِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ فَأَمَرَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِلَالًا أَنْ یُنَادِیَ بِالصَّلَاهًِْ جَامِعَهًًْ فَاجْتَمَعَ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ تَعَالَی وَ أَثْنَی عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ لَکُمُ الْیَوْمَ الشَّرَفُ صُفُّوا صُفُوفَکُمْ ثُمَّ قَالَ یَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ لَکُمُ الْیَوْمَ الشَّرَفُ صُفُّوا صُفُوفَکُمْ ثُمَّ قَالَ یَا مَعْشَرَ الْمَوَالِی لَکُمُ الْیَوْمَ الشَّرَفُ صُفُّوا صُفُوفَکُمْ ثُمَّ دَعَا بِدَوَاهًٍْ وَ طِرْسٍ فَأَمَرَ وَ کُتِبَ فِیهِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ شَهِدْتُمْ قَالُوا نَعَمْ قَالَ أَ فَتَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاکُمْ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ أَ فَتَعْلَمُونَ أَنَّنِی مَوْلَاکُمْ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَ فَقَبَضَ عَلَی ضَبْعِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَرَفَعَهُ فِی النَّاسِ حَتَّی تَبَیَّنَ بَیَاضُ إِبْطَیْهِ ثُمَّ قَالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) مَوْلَاهُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ فِیهِ کَلَامٌ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی، وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی فَأَوْحَی إِلَیْهِ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ.

امام علی (علیه السلام) - جمعی از قریش نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده و گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! شخصی را به ما معرّفی کن که بعد از تو از او پیروی کنیم تا آنگونه که بنی¬اسرائیل پس از مرگ موسی‌بن‌عمران (علیه السلام) گمراه گشتند، گمراه نشویم و خداوند فرموده است: ؛ تو می‌میری و آن‌ها نیز خواهند مرد! . (زمر/30) و انتظار آن نداریم در میان ما عمر نوح (علیه السلام) داشته باشی و خود می¬دانی که عمرتان به پایان خود نزدیک می¬شود و ما خواهان آنیم که هدایت یابیم و گمراه نگردیم». فرمود: «شما فاصله زیادی از دوره جاهلیّت ندارید و مردمانی هستند که هنوز دل¬هایشان مالامال از کینه است و بیم آن دارم که اگر کسی را معرّفی کنم، نپذیرید، امّا بدانید کسی که امشب ستاره¬ای بر خانه¬اش فرود آید و آسیبی به وی نرساند، هم او صاحب حقّ است». علی (علیه السلام) گوید: «چون آن شب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز عشاء را اقامه فرمود و به خانه¬اش رفت و من هم به خانه خود رفتم. ستاره¬ای بر خانه¬ام فرود آمد که تمام شهر و پیرامون آن را روشن کرد و سپس به چهار قسمت شکافته شد و هر قسمتی در درّه¬ای افتاد بی¬آنکه کسی آسیبی ببیند». جابربن‌عبدالله انصاری گوید: «امّا آن قوم با وجود این معجزه بر نفاق خویش اصرار ورزیدند و فضل علی (علیه السلام) را نپذیرفتند. و چون آیه¬ای نازل گشت که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می¬باید دست علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین خود بالا ببرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جبرئیل فرمود: «بیم آن دارم با این کار دل¬های مردم پراکنده شود»، از این رو خداوند فرمود: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا [به مردم] برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای! خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم، نگاه می‌دارد. (مائده/67)، پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد بلال نماز جمعه را ندا در دهد. و چون مهاجرین و انصار گرد آمدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر منبر رفته و حمد و ثنای خدا را به جا آورده سپس فرموده: «ای مردم قریش! امروز شرافت از آن شماست، پس صف¬های خود را فشرده سازید». سپس أمر فرمود دوات و قرطاسی بیاورند. و چون آوردند، دستور داد در آن چنین بنویسند: «بِسمِ اللهِ الرحَمنِ الرَّحیم لا ألهَ إلّا الله محّمدٌ رَسُول الله». آنگاه فرمود: «آیا به این دو شهادت می¬دهید»؟ گفتند: «آری، به خدا»! فرمود: «آیا می¬دانید که من مولای شما هستم»؟ گفتند: «آری، به خدا»! سپس بازوی علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) چنان بالا برد که سفیدی زیر بغل او پیدا گشت. و فرمود: «هرکس من مولای او بوده¬¬ام اینک علی (علیه السلام) مولای اوست» و در ادامه فرمود: «خداوندا، با دوست او دوست باش و با دشمن او، دشمن، و یار آن کس باش که او را یاری کند و هرکس او را خوار و ذلیل بدارد، خوار و ذلیلش بدار». سپس خداوند این آیه را نازل فرمود: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی* مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی و به دنبال آن آیه: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است. (مائده/67) را تلاوت کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص226

بحارالأنوار، ج35، ص281/ فرات الکوفی، ص450

1 -9

(نجم/ 1)

الرّضا (علیه السلام) - لَمَّا قَدِمَ الْمُهَاجِرُونَ إِلَی الْمَدِینَهًِْ بَنَوْا حَوَالِیَ مَسْجِدِهِ بُیُوتاً فِیهَا أَبْوَابٌ شَارِعَهًٌْ فِی الْمَسْجِدِ وَ نَامَ بَعْضُهُمْ فِی الْمَسْجِدِ فَأَرْسَلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ فَنَادَی إِنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَسُدُّوا أَبْوَابَکُمْ إِلَّا بَابَ عَلِیٍّ فَأَطَاعُوهُ إِلَّا رَجُلٌ قَالَ فَقَامَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَأَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی أُمِرْتُ بِسَدِّ هَذِهِ الْأَبْوَابِ غَیْرَ بَابِ عَلِیٍّ فَقَالَ فِیهِ قَائِلُکُمْ وَ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا سَدَدْتُ شَیْئاً وَ لَا فَتَحْتُهُ وَ لَکِنْ أُمِرْتُ بِشَیْءٍ فَاتَّبَعْتُهُ.

امام رضا (علیه السلام) - گروهی از اصحاب درهایی به مسجد گشوده بودند که می‌توانستند به آسانی وارد مسجد شوند. در یکی از روزها، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطاب به مردم فرمود: «همه این درها را ببندید، مگر در خانه‌ی علی (علیه السلام) که باید همچنان گشوده بماند. مردم در این فرمانی که صادر فرمود، به گفتگو نشستند و هریک سخن نابجایی گفتند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که از ناراحتی آنان اطّلاع یافته بود، به میان مردم آمد و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: «از پیش خود فرمانی صادر نکردم، بلکه از سوی خدای تعالی مأمور بودم تا همه‌ی درها، جز در خانه‌ی علی (علیه السلام) را، مسدود بسازم. بنابراین آنچه دراین‌باره ابراز داشته‌اید برخلاف حقیقت بوده است. به خدا سوگند! از پیش خود دری را مسدود نکردم و دری را گشوده نگذاشتم، بلکه مأمور بودم و ناچار باید از مأموریّتی که داشتم پیروی می‌کردم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص228

بحارالأنوار، ج39، ص27/ المناقب، ج1، ص301

1 -10

(نجم/ 1)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - صَلَّیْنَا الْعِشَاءَ الْآخِرَهًَْ ذَاتَ لَیْلَهًٍْ مَعَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا سَلَّمَ أَقْبَلَ عَلَیْنَا بِوَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ سَیَنْقَضُّ کَوْکَبٌ مِنَ السَّمَاءِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَیَسْقُطُ فِی دَارِ أَحَدِکُمْ فَمَنْ سَقَطَ ذَلِکَ الْکَوْکَبُ فِی دَارِهِ فَهُوَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ الْإِمَامُ بَعْدِی فَلَمَّا کَانَ قُرْبُ الْفَجْرِ جَلَسَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا فِی دَارِهِ یَنْتَظِرُ سُقُوطَ الْکَوْکَبِ فِی دَارِهِ وَ کَانَ أَطْمَعَ الْقَوْمِ فِی ذَلِکَ أَبِی الْعَبَّاسُ‌بْنُ‌عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَلَمَّا طَلَعَ الْفَجْرُ انْقَضَّ الْکَوْکَبُ مِنَ الْهَوَاءِ فَسَقَطَ فِی دَارِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام) یا علی (علیه السلام) وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهًِْ لَقَدْ وَجَبَتْ لَکَ الْوَصِیَّهًُْ وَ الْخِلَافَهًُْ وَ الْإِمَامَهًُْ بَعْدِی فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ عَبْدُ اللَّهِ‌بْنُ‌أُبَیٍّ وَ أَصْحَابُهُ لَقَدْ ضَلَّ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فِی مَحَبَّهًِْ ابْنِ عَمِّهِ وَ غَوَی وَ مَا یَنْطِقُ فِی شَأْنِهِ إِلَّا بِالْهَوَی فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ یَعْنِی فِی مَحَبَّهًِْ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ ما غَوی وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی یَعْنِی فِی شَأْنِهِ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - یک شب نماز عشاء را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواندیم و چون سلام داد به ما رو کرده و فرمود: «امشب با سپیده دم اختری از آسمان در خانه یکی از شماها سقوط کند و هرکه باشد او وصی و خلیفه و امام بعد از من است، نزدیک سپیده‌دم هرکدام در خانه‌ی خود نشستند و انتظار سقوط اختر را داشتیم و کسی که بیشتر در آن طمع داشت پدرم عبّاس بود و چون سپیده دمید آن اختر ازجا کنده و در خانه‌ی علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) سقوط کرد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: «ای علی (علیه السلام) بدان که مرا به نبوّت مبعوث کرده وصیّت و خلافت و امامت پس از من برای تو لازم شد». منافقان که عبداللّه‌بن‌ابی و یارانش بودند. گفتند: «محمّد (صلی الله علیه و آله) در محبّت عموزاده‌اش گمراه شده و درباره‌ی او از روی وحی سخن نمی‌کند و خدای تبارک‌وتعالی نازل کرد: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ یعنی در محبّت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) مقصد را گم نکرده است، و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! . (نجم/32) [یعنی] از راه منحرف نشده و به دلخواه از علی‌بن‌ابی‌طالب سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! . (نجم/4)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص228

بحارالأنوار، ج35، ص272/ الأمالی للصدوق، ص565/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص602/ نورالثقلین/ البرهان

1 -11

(نجم/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - لَمَّا أَقَامَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ علِیَّ‌بْنَ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَذَکَرَ کَلَاماً فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی لِسَانِ جَبْرَئِیلَ فَقَالَ لَهُ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی مُنْزِلٌ غَداً ضَحْوَهًًْ نَجْماً مِنَ السَّمَاءِ یَغْلِبُ ضَوْؤُهُ عَلَی ضَوْءِ الشَّمْسِ فَأَعْلِمْ أَصْحَابَکَ أَنَّهُ مَنْ سَقَطَ ذَلِکَ النَّجْمُ فِی دَارِهِ فَهُوَ الْخَلِیفَهًُْ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَعْلَمَهُمْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ یَسْقُطُ غَداً مِنَ السَّمَاءِ نَجْمٌ یَغْلِبُ ضَوْؤُهُ عَلَی ضَوْءِ الشَّمْسِ فَمَنْ سَقَطَ النَّجْمُ فِی دَارِهِ فَهُوَ الْخَلِیفَهًُْ مِنْ بَعْدِی فَجَلَسُوا کُلُّهُمْ فِی مَنْزِلِهِ یَتَوَقَّعُ أَنْ یَسْقُطَ النَّجْمُ فِی مَنْزِلِهِ فَمَا لَبِثُوا أَنْ سَقَطَ النَّجْمُ فِی مَنْزِلِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ وَ قَالُوا وَ اللَّهِ مَا تَکَلَّمَ فِیهِ إِلَّا بِالْهَوَی فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَی نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی، وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی إِلَیَّ أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری.

امام صادق (علیه السلام) - هنگامی‌که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روز عید غدیرخُم امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به جانشینی خود تعیین نمود، سخنی بر زبان راند که جبرئیل از قول خداوند متعال به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «یا محمّد! من فردا پس از طلوع آفتاب ستاره¬ای از آسمان فرود خواهم آورد که روشنایی آن بر روشنایی خورشید غلبه کند. پس به یارانت اعلام کن که این ستاره بر خانه هرکس فرود آمد، خلیفه بعد از من اوست». و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز آنان را از این أمر آگاه فرمود. مردم به خانه¬های خود رفته و به انتظار فرود آمدن ستاره نشستند درحالی‌که هریک دوست داشت این ستاره در خانه او فرود آید لیکن ستاره در خانه علی (علیه السلام) فرود آمد، در آن هنگام آن جماعت گرد آمده و گفتند: «محمّد از روی هوی و هوس سخن می¬گوید»! و خداوند در پاسخ به آنان فرمود: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی* مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص230

بحارالأنوار، ج35، ص283/ فرات الکوفی، ص451

1 -12

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - بَیْنَا النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) جَالِسٌ إِذْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ مَنْ أَخْیَرُ النَّاسِ بَعْدَکَ یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَأَشَارَ إِلَی نَجْمٍ فِی السَّمَاءِ فَقَالَ مَنْ سَقَطَ هَذَا النَّجْمُ فِی دَارِهِ فَقَالَ الْقَوْمُ فَمَا بَرِحْنَا حَتَّی سَقَطَ النَّجْمُ فِی دَارِ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَقَالَ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) فَقَالَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ مَا أَشَدَّ مَا رَفَعَ بِضَبْعِ ابْنِ عَمِّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی فِی عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی أَنَا أَوْحَیْتُهُ إِلَیْهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در جمع صحابه نشسته بود یکی از آنان عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! بهترین مردم بعد از شما چه کسی است»؟ پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ستاره¬ای در آسمان اشاره کرده و فرمود: «هرکس آن ستاره در خانه¬اش فرود آمد». آن جماعت گویند: «هنوز آنجا را ترک نکرده بودیم که آن ستاره در خانه علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) فرود آمد. پس یکی از صحابه گفت: «چقدر منزلت پسر عمویش را بالا برد»؟ سپس آیات وَ النَّجْمِ إِذا هَوی* مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی را در شأن رسول خدا محمد (صلی الله علیه و آله) نازل فرمود و آیه: و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی را درباره علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) نازل فرمود و آیه: إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی به معنای «من آن را به او وحی کردم» است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص230

بحارالأنوار، ج35، ص280/ فرات الکوفی، ص449

1 -13

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - ابن عباس (رحمة الله علیه) قَالَ کُنْتُ جَالِساً مَعَ فِتْیَهًٍْ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) إِذَا انْقَضَّ کَوْکَبٌ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَنِ انْقَضَّ هَذَا النَّجْمُ فِی مَنْزِلِهِ فَهُوَ الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِی قَالَ فَقَامَ فِتْیَهًٌْ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ فَنَظَرُوا قَدِ انْقَضَّ الْکَوْکَبُ فِی مَنْزِلِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالُوا یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَدْ غَوَیْتَ فِی حُبِّ ابْنِ عَمِّکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) نقل شده است که گفت: با گروهی از بنی‌هاشم نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) نشسته بودم که ناگهان ستاره‌ای فرو افتاد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: «این ستاره در خانه‌ی هرکس افتاد، او پس از من جانشین من خواهد بود. گروهی از جوانان بنی‌هاشم بلند شدند و نگاه کردند و دیدند که ستاره در منزل علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) فرود آمد». گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! در محبّت علی (علیه السلام) گمراه شده‌ای. آنگاه خداوند این آیات را نازل کرد: و النَّجْمِ إِذَا هَوی، «مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی؛ ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص230

بحارالأنوار، ج35، ص283/ بشارهًْ المصطفی، ص188 وتأویل الآیات الظاهرهًْ، ص601؛ «ماضل صاحبکم و ما غوی» محذوف/ فرات الکوفی، ص451/ العمدهًْ، ص78/ نهج الحق، ص193/ البرهان

1 -14

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - انْقَضَّ کَوْکَبٌ علی عهْدِ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) انْظُرُوا إِلَی هَذَا الْکَوْکَبِ فَمَنِ انْقَضَّ فِی دَارِهِ فَهُوَ الْخَلِیفَهًُْ مِنْ بَعْدِی فَنَظَرُوا فَإِذَا قَدِ انْقَضَّ فِی مَنْزِلِ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ النَّجْمِ إِذا هَوی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) ستاره‌ای فرود آمد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «به این ستاره نگاه کنید، در خانه هرکس فرود آید او خلیفه‌ی من پس از من است. پس نگاه کردیم و دیدیم که در منزل علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) فرود آمده است». گروهی از مردم گفتند: «محمّد (صلی الله علیه و آله) در محبّت علی (علیه السلام) سرگشته است، پس خدا این آیه را نازل کرد: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص232

بحارالأنوار، ج35، ص280/ بحارالأنوار، ج35، ص281/ فرات الکوفی، ص449؛ «بتفاوت لفظی» / شواهدالتنزیل، ج2، ص275/ شواهدالتنزیل، ج2، ص277/ العمدهًْ، ص90/ کشف الیقین، ص408

1 -15

(نجم/ 1)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - عَنْ رَبِیعَهًَْ السَّعْدِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ ابن عباس (رحمة الله علیه) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی قَالَ هُوَ النَّجْمُ الَّذِی هَوَی مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَسَقَطَ فِی حُجْرَهًِْ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ کَانَ أَبِی الْعَبَّاسُ یُحِبُّ أَنْ یَسْقُطَ ذَلِکَ النَّجْمُ فِی دَارِهِ فَیَحُوزَ الْوَصِیَّهًَْ وَ الْخِلَافَهًَْ وَ الْإِمَامَهًَْ وَ لَکِنْ أَبَی اللَّهُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ غَیْرَ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ ذلِکَ فَضْلُ اللهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی مقصود اختری است که با سپیده دم فرو افتاد و در خانه‌ی علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) سقوط کرد و پدرم عبّاس می‌خواست آن ستاره در خانه‌ی او سقوط کند تا وصیّت و خلافت و امامت از او باشد ولی خدا نخواست برای غیر علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) باشد این، فضل خداست که به هرکس بخواهد [و شایسته ببیند] می‌دهد. (مائده/54)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص232

بحارالأنوار، ج35، ص273/ البرهان

1 -16

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِذَا هَبَطَ نَجْمٌ مِنَ السَّمَاءِ فِی دَارِ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِی فَانْظُرُوا مَنْ هُوَ فَهُوَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ بَعْدِی وَ الْقَائِمُ فِیکُمْ بِأَمْرِی، فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ انْقَضَّ نَجْمٌ مِنَ السَّمَاءِ قَدْ غَلَبَ ضَوْؤُهُ عَلَی ضَوْءِ الدُّنْیَا حَتَّی وَقَعَ فِی حُجْرَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی طَالِبٍ، فَهَاجَ الْقَوْمُ وَ قَالُوا: وَ اللَّهِ لَقَدْ ضَلَّ هَذَا الرَّجُلُ وَ غَوَی. فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرگاه ستاره‌ای از آسمان به منزل یکی از اصحابم فرود آید آن صحابی خلیفه، وصیّ و جانشین من است. فردای آن روز دیدند، ستاره‌ای نورانی و درخشان که نورش همه جا را فرا گرفته بود به حرکت درآمد، تا در بیت و حجره‌ی علی (علیه السلام) فرود آمد. جماعتی از مخالفان و معاندین و منافقان به هیجان آمده گفتند: این مرد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، گمراه شده و در ضلالت افتاده است. درآن‌هنگام خدای سبحان آیه: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی. مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی را بر محمّد مصطفی (صلی الله علیه و آله) نازل فرمود تا مشت محکمی بر دهان آن ژاژخواهان و بیهوده‌گویان کم‌خرد نواخته شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص232

شواهدالتنزیل، ج2، ص279

1 -17

(نجم/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) قَالَ: کُنْتُ جَالِساً مَعَ فِتْیَهًٍْ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) إِذَا انْقَضَ کَوْکَبٌ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): مَنِ انْقَضَّ هَذَا النَّجْمُ فِی مَنْزِلِهِ فَهُوَ الْوَصِیُّ مِنْ بَعْدِی، فَقَامَ فِتْیَهًٌْ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ فَنَظَرُوا فَإِذَا الْکَوْکَبُ قَدِ انْقَضَّ فِی مَنْزِلِ عَلِیٍّ قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ غَوَیْتَ فِی حُبِّ عَلِیٍّ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ستاره‌ای افتاد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکس که [این ستاره] در خانه‌اش بیفتد، او وصیِّ بعد از من است. جوانانی از بنی‌هاشم نگاه کردند و دیدند که آن (ستاره) در خانه‌ی علی (علیه السلام) است. گفتند: «محبّت علی (علیه السلام) او را گمراه کرده است». که این آیه نازل شد: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص232

شواهدالتنزیل، ج2، ص278

آیه ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی [2]

که هرگز دوست شما (رسول خدا) گمراه نشده و منحرف نگردیده است.

1

(نجم/ 2)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی یَقُولُ مَا ضَلَّ فِی عَلِیٍّ وَ مَا غَوَی وَ ما یَنْطِقُ فِیهِ عَنِ الْهَوی وَ مَا کَانَ مَا قَالَ فِیهِ إِلَّا بِالْوَحْیِ الَّذِی أُوحِیَ إِلَیْهِ ثُمَّ قَالَ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی ثُمَّ أَذِنَ لَهُ فَوَفَدَ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ ذُو مِرَّهًٍْ فَاسْتَوی وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی ثُمَّ دَنا

فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی وَ کَانَ بَیْنَ لَفْظِهِ وَ بَیْنَ سَمَاعِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَمَا بَیْنَ وَتَرِ الْقَوْسِ وَ عُودِهَا فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فَسُئِلَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) عَنْ ذَلِکَ الْوَحْیِ فَقَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) سَیِّدُ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ أَوَّلُ خَلِیفَهًٍْ یَسْتَخْلِفُهُ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ.

امام باقر (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی سخن خداوند: مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی می‌فرماید: آن کس که قدرت عظیمی دارد [جبرئیل امین] او را تعلیم داده است. (نجم/5) یعنی به او اجازه داد که به آسمان بالا رود. ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی * و هُو بِالأُفُقِ الأَعْلی * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلی * فَکَانَ قَابَ قَوسَیْنِ أَو أَدْنَی؛ یعنی فاصله‌ی بین کلام خداوند تا گوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به‌اندازه‌ی فاصله‌ی زه کمان تا چوب کمان بود. فَأَوحَی إِلی عَبْدِهِ مَا أَوحَی؛ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال شد: «آن وحی چه بود»؟ گفت: «به من وحی کرد که علی (علیه السلام) سیّد و سرور جانشینان است. او امام پرهیزکاران و رهبر بزرگان و افراد شریف و اصیل است. او اوّلین خلیفه‌ای است که خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله) او را جانشین خود ساخته است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص232

بحارالأنوار، ج18، ص404/ القمی، ج2، ص334؛ «و ماکان ما قال فیه… الی آخر» محذوف/ نورالثقلین والبرهان؛ «ثم قال علمه… الی آخر» محذوف

2

(نجم/ 2)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یا علی (علیه السلام) لَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یُجْنِبَ فِی هَذَا الْمَسْجِدِ غَیْرِی وَ غَیْرُکَ وَ فِی رِوَایَهًٍْ وَ لَا یَحِلُّ أَنْ یَدْخُلَ مَسْجِدِی جُنُبٌ غَیْرِی وَ غَیْرُهُ وَ غَیْرُ ذُرِّیَّتِهِ فَمَنْ شَاءَ فَهُنَا وَ أَشَارَ بِیَدِهِ نَحْوَ الشَّامِ فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ لَقَدْ ضَلَّ وَ غَوَی فِی أَمْرِ خَتَنِهِ فَنَزَلَ ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابوسعید خدری آورده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای علی! جز من و تو کسی حق ندارد در این مسجد جُنُب شود». و در روایتی: «جز من و او و ذریّه او، برای کسی از این امّت روا نیست که با جنابت وارد این مسجد شود، پس هرکس می¬خواهد اطّلاع یابد، اینجا و با دست خود به سمت شام اشاره فرمود». پس منافقان گفتند: «در کار دامادش به گمراهی و نادانی افتاد»! آن¬گاه آیه: مَا ضَلَّ صَاحِبُکمُ‌ْ وَ مَا غَوَی نازل گردید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص234

بحارالأنوار، ج39، ص30/ المناقب، ج2، ص194

3

(نجم/ 2)

الباقر (علیه السلام) - ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ بِتَفْضِیلِهِ أَهْلَ بَیْتِهِ (علیهم السلام) وَ ما غَوی.

امام باقر (علیه السلام) - ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی اشتباه نکرده و گمراه نشده که خویشاوندان خود را برتری می‌بخشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص234

بحارالأنوار، ج23، ص321

آیه وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی [3]

و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید.

1

(نجم/ 3)

الباقر (علیه السلام) - ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی یَقُولُ مَا یَتَکَلَّمُ بِفَضْلِ أَهْلِ بَیْتِهِ (علیهم السلام) بِهَوَاهُ.

امام باقر (علیه السلام) - وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی آنچه در فضیلت خاندان خود می‌گوید از روی هوای نفس نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص234

الکافی، ج8، ص379

2

(نجم/ 3)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی أَیْ لَا یَتَکَلَّمُ بِالْهَوَی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی یعنی از روی هوای نفس نمی‌گوید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص234

بحارالأنوار، ج9، ص239

3

(نجم/ 3)

الباقر (علیه السلام) - لَمَّا أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِیَدِ عَلِیٍّ (علیه السلام) یَوْمَ الْغَدِیرِ صَرَخَ إِبْلِیسُ فِی جُنُودِهِ صَرْخَهًًْ فَلَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ أَحَدٌ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا أَتَاهُ فَقَالُوا یَا سَیِّدَهُمْ وَ مَوْلَاهُمْ مَا ذَا دَهَاکَ فَمَا سَمِعْنَا لَکَ صَرْخَهًًْ أَوْحَشَ مِنْ صَرْخَتِکَ هَذِهِ فَقَالَ لَهُمْ فَعَلَ هَذَا النَّبِیُّ فِعْلًا إِنْ تَمَّ لَمْ یُعْصَ اللَّهُ أَبَداً فَقَالُوا یَا سَیِّدَهُمْ أَنْتَ کُنْتَ لآِدَمَ فَلَمَّا قَالَ الْمُنَافِقُونَ إِنَّهُ یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی وَ قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَی عَیْنَیْهِ تَدُورَانِ فِی رَأْسِهِ کَأَنَّهُ مَجْنُونٌ یَعْنُونَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) صَرَخَ إِبْلِیسُ صَرْخَهًًْ بِطَرَبٍ فَجَمَعَ أَوْلِیَاءَهُ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی کُنْتُ لآِدَمَ مِنْ قَبْلُ قَالُوا نَعَمْ قَالَ آدَمُ نَقَضَ الْعَهْدَ وَ لَمْ یَکْفُرْ بِالرَّبِّ وَ هَؤُلَاءِ نَقَضُوا الْعَهْدَ وَ کَفَرُوابِالرَّسُول.

امام باقر (علیه السلام) - چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر خم دست علی (علیه السلام) را در دست گرفت، شیطان در میان سپاهیانش نعره برآورد و هیچ‌یک از آن‌ها چه در خشکی و چه دریا به‌جای نماند مگر آنکه درپی نعره‌ی او به‌سویش دویدند و گفتند: «ای آقا و مولا! چه بر سر تو آمده؟ ما هرگز از تو نعره‌ای دهشتناک‌تر از این نعره نشنیده بودیم». به آنان گفت: «این پیامبر کاری کرد که اگر به‌راستی این کار تحقّق یابد دیگر کسی هرگز خدا را نافرمانی نکند». آن‌ها در پاسخ گفتند: «سرورا! تو آدم را فریب دادی». و چون منافقان گفتند: «این مرد [پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)] از سر هوای نفس سخن می‌گوید، و یکی به دیگری گفت: مگر نمی‌بینی که چشمانش چگونه در کاسه‌ی سرش می‌چرخد؟ گویا دیوانه شده مقصودشان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود. دراین‌هنگام شیطان فریادی از سر شادی زد و دوستانش دوباره گرد او حلقه زدند. او بدیشان گفت: «آیا می‌دانید من قبلاً با آدم ابوالبشر چه کرده‌ام»؟ گفتند: «آری»! گفت: «آدم، پیمان خود را شکست ولی به خدا کفر نورزید ولی اینان هم‌پیمانشان را نقض کردند و هم به پیامبر (صلی الله علیه و آله) کفر ورزیدند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص234

الکافی، ج8، ص344/ نورالثقلین

4

(نجم/ 3)

الصّادق (علیه السلام) - صَالِحٍ عَنْ عَلْقَمَهًَْ قَالَ قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) إِنَّ النَّاسَ یَنْسُبُونَنَا إِلَی عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ قَدْ ضَاقَتْ بِذَلِکَ صُدُورُنَا فَقَالَ (علیه السلام) یَا عَلْقَمَهًُْ إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا یُمْلَکُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ وَ کَیْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ (علیهم السلام) وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ (علیهم السلام) أَ لَمْ یَنْسُبُوا نَبِیَّنَا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) إِلَی أَنَّهُ شَاعِرٌ مَجْنُون أَ لَمْ یَنْسُبُوهُ إِلَی أَنَّهُ (علیه السلام) یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی فِی ابْنِ عَمِّهِ عَلِیٍّ (علیه السلام) حَتَّی کَذَّبَهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی.

امام صادق (علیه السلام) - علقمه گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردم ما را به گناهان بزرگی نسبت می‌دهند و ما از این موضوع دلتنگ هستیم. فرمود: «ای علقمه رضایت مردم را نمی‌توان بدست آورد و زبانشان را نمی‌توان نگاه داشت. شما چطور سالم خواهید ماند از آنچه پیامبران خدا (علیهم السلام) سالم نماندند و نه رسولان او و نه حجّت‌های او. آیا پیامبر ما را متّهم نکردند به اینکه شاعر و دیوانه است؟! آیا درباره‌ی حضرت نگفتند که او درباره‌ی پسر عمّش علی (علیه السلام) نظر خاصّی دارد و طبق هوای نفس خود سخن می‌گوید تا اینکه خداوند وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی نازل کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص236

بحارالأنوار، ج67، ص2

آیه إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی [4]

آنچه می‌گوید چیزی جز وحی [الهى] که بر او القا شده نیست.

1

(نجم/ 4)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ مَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ بَعْدِی أَفْضَلَ مِنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ إِنَّهُ إِمَامُ أُمَّتِی وَ أَمِیرُهَا وَ إِنَّهُ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْهَا مَنِ اقْتَدَی بِهِ بَعْدِی اهْتَدَی وَ مَنِ اهْتَدَی بِغَیْرِهِ ضَلَّ وَ غَوَی إِنِّی أَنَا النَّبِیُّ الْمُصْطَفَی (صلی الله علیه و آله) مَا أَنْطِقُ بِفَضْلِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) عَنِْ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - پس از من آسمان بر کسی سایه نیافکنده و زمین او را بر نداشته که افضل از علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) باشد. او امام امّت من و رهبر آن‌هاست و او وصی و جانشین من بر امّت است هرکه پس از من به او اقتدا کند هدایت یافته و هرکه دیگری رهبرش شود گمراه و بیچاره است من پیامبر برگزیده‌ام و از روی هوای نفس سخن از فضل علی نمی‌گویم؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص236

بحارالأنوار، ج25، ص361

آیه عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوی [5]

آن کس که قدرت عظیمی دارد (جبرئیل امین) او را تعلیم داده است.

1

(نجم/ 5)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوی یَعنِی اللَّه عَزَّ وَ جَلَ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی منظور خداوند عزّوجلّ است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص236

نورالثقلین

2

(نجم/ 5)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌سَالِمٍ وَ حَمَّادِ‌بْنِ‌عُثْمَانَ وَ غَیْرِهِ قَالُوا سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ حَدِیثِی حَدِیثُ أَبِی وَ حَدِیثُ أَبِی حَدِیثُ جَدِّی وَ حَدِیثُ جَدِّی حَدِیثُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ حَدِیثُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) حَدِیثُ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ حَدِیثُ الْحَسَنِ (علیه السلام) حَدِیثُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ حَدِیثُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) حَدِیثُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ حَدِیثُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.

امام صادق (علیه السلام) - هشام‌بن‌سالم و حمّادبن‌عثمان و… گویند: از امام صادق (علیه السلام) شنیدیم که می‌فرمود: حدیث من حدیث پدرم و حدیث پدرم حدیث جدّم و حدیث جدّم حدیث حسین (علیه السلام) و حدیث حسین (علیه السلام) حدیث حسن (علیه السلام) و حدیث حسن حدیث امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حدیث امیرالمؤمنین (علیه السلام) حدیث پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و حدیث پیامبر خدا سخن خداوند بزرگ است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص236

نورالثقلین

2 -3

(نجم/ 5)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوی یَعْنِی جَبْرَئِیلَ أَیِ الْقَوِیَّ فِی نَفْسِهِ وَ خِلْقَتِهِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوی منظورش جبرئیل است، یعنی فرشته¬ای که در نفس و خلقت قوی و قدرتمند است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص236

بحرالعرفان، ج15، ص175

آیه ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی [6]

همان کس که توانایی فوق‌العاده دارد؛ آنگاه او (پیامبر) به حدّ کمال رسید.

1

(نجم/ 6)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی یَعْنِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله).

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی یعنی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص236

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص333/ نورالثقلین

2

(نجم/ 6)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - مَعْنَاهُ ذُو صِحَّهًٍْ وَ خُلُقٍ حَسَنٍ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - یعنی تندرست و خوش خلق.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص238

بحرالعرفان، ج15، ص175

آیه وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی [7]

درحالی‌که در افق اعلی بود.

1

(نجم/ 7)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی یَعْنِی رسول الله (صلی الله علیه و آله).

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - منظور از آیه: وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص238

بحارالأنوار، ج3، ص317/ البرهان

2

(نجم/ 7)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ فَقَوْلُهُ تَعَالَی وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی، ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی، فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی إِلَی قَوْلِهِ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی فَسِدْرَةُ الْمُنْتَهَی فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ ثُمَّ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ وَ إِنَّمَا أَمَرَ تَعَالَی رَسُولَهُ أَنْ یَسْأَلَ الرُّسُلَ فِی السَّمَاء.

امام علی (علیه السلام) - امّا ردّ بر سخن کسانی که معراج را انکار می‌کنند، خدای متعال می‌فرماید: وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی* ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی* فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی* فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی… عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی، که سدرۀالمنتهی در آسمان هفتم است. سپس فرمود: و از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو؛ آیا در برابرِ [خدای] رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشته‌ایم؟ (زخرف/45) خداوند متعال پیامبرش را امر کرده که در آسمان‌ها از آنان سؤال کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص238

بحارالأنوار، ج18، ص291/ بحارالأنوار، ج90، ص85

آیه ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی [8]

سپس نزدیک و نزدیک‌تر شد.

1

(نجم/ 8)

الکاظم (علیه السلام) - سَأَلَ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ عَبْدُ الْغَفَّارِ السُّلَمِیُّ أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسی بْنَ جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَقَالَ أَرَی هَاهُنَا خُرُوجاً مِنْ حُجُبٍ وَ تَدَلِّیاً إِلَی الْأَرْضِ وَ أَرَی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) رَأَی رَبَّهُ بِقَلْبِهِ وَ نُسِبَ إِلَی بَصَرِهِ وَ کَیْفَ هَذَا فَقَالَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) دَنا فَتَدَلَّی فَإِنَّهُ لَمْ یدل (یَتَدَلّ) عَنْ مَوْضِعٍ وَ لَمْ یَتَدَلَّ بِبَدَنٍ فَقَالَ عَبْدُ الْغَفَّارِ أَصِفُهُ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ حَیْثُ قَالَ دَنا فَتَدَلَّی فَلَمْ یَتَدَلَّ عَنْ مَجْلِسِهِ إِلَّا قَدْ زَالَ عَنْهُ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یَصِفْ بِذَلِکَ نَفْسَهُ فَقَالَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) إِنَّ هَذِهِ لُغَهًٌْ فِی قُرَیْشٍ إِذَا أَرَادَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ أَنْ یَقُولَ قَدْ سَمِعْتُ یَقُولُ قَدْ تَدَلَّیْتُ وَ إِنَّمَا التَّدَلِّی الْفَهْم.

امام کاظم (علیه السلام) - مردی به نام عبد الغفّار سلمی از امام کاظم (علیه السلام) درباره این آیات: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی* فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی پرسید: «[آیا] در آنجا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) اقامت نمود خدا از حجاب بیرون آمده و حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) او را به چشم دید؟ یا آنکه به قلب مشاهده نموده و نسبت رؤیت به بصر داد، این چگونه است»؟ حضرت فرمود: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی؛ از مکانی پایین نیامد و با بدن حرکت نکرد». او گفت: «من همچون آیه او را وصف نمودم که گوید: دَنا فَتَدَلَّی، و کسی از جای خود پایین نیامد جز آنکه از آن زایل شد، و إلّا این گونه وصف نمی‌فرمود». حضرت فرمود: «استعمال این لغت در قریش این گونه است که هر وقت کسی بخواهد بگوید: شنیدم، می‌گوید: «تدلّیت»، و معنی تدلّی همان فهم است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص238

بحارالأنوار، ج3، ص313/ الاحتجاج، ج2، ص386

2

(نجم/ 8)

السّجّاد (علیه السلام) - عن ثابت‌بن‌دینار قال: سَأَلْتُ زَیْنَ الْعَابِدِینَ عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیِّ‌بْنِ أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) عنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ هَلْ یُوصَفُ بِمَکَانٍ فَقَالَ تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ قُلْتُ فَلِمَ أُسْرِیَ نَبِیُّهُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِلَی السَّمَاءِ قَالَ لِیُرِیَهُ مَلَکُوتَ السَّمَاءِ وَ مَا فِیهَا مِنْ عَجَائِبِ صُنْعِهِ وَ بَدَائِعِ خَلْقِهِ قُلْتُ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی قَالَ ذَاکَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) دَنَا مِنْ حُجُبِ النُّورِ فَرَأَی مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ ثُمَّ تَدَلَّی فَنَظَرَ مِنْ تَحْتِهِ إِلَی مَلَکُوتِ الْأَرْضِ حَتَّی ظَنَّ أَنَّهُ فِی الْقُرْبِ مِنَ الْأَرْضِ کَقَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی.

امام سجاد (علیه السلام) - ثابت‌بن‌دینار گوید: از امام سجّاد (علیه السلام) پرسیدم: «آیا خدای عزّوجلّ مکان دارد»؟ فرمود: «خدا از آن برتر است». گفتم: «پس چرا پیغمبرش را به آسمان برد»؟ فرمود: «تا ملکوت آسمان و آنچه از عجایب و بدایع آفرینش وی در آن است را به وی بنماید». گفتم: «گفتار خدای عزّوجلّ: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی چه معنی دارد»؟ فرمود: «مقصود از آن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که نزدیک پرده‌های نور شد و ملکوت آسمان‌ها را دید و سپس آویخت در زیر پای خود ملکوت زمین را نگریست تا به نظر آورد که به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو سر کمان به زمین نزدیک شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص238

بحارالأنوار، ج3، ص314/ بحارالأنوار، ج18، ص347/ الأمالی للصدوق، ص150/ علل الشرایع، ج1، ص131/ روضهًْ الواعظین، ج1، ص60/ البرهان

3

(نجم/ 8)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - بَیْنَمَا أَصْحَابُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) جُلُوسٌ فِی مَسْجِدِهِ بَعْدَ وَفَاتِهِ (علیه السلام) دَخَلَ عَلَیْنَا حِبْرٌ مِنْ أَحْبَارِ یَهُودِ أَهْلِ الشَّامِ فقَالَ یَا أُمَّهًَْ‌مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا وَ قَدْ تَحَمَّلْتُمُوهَا لِنَبِیِّکُمْ فَهَلْ عِنْدَکُمْ جَوَابٌ إِنْ أَنَا سَأَلْتُکُمْ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) سَلْ یَا أَخَا الْیَهُودِ مَا أَحْبَبْتَ ثُمَّ ذَکَرَ الْیَهُودِیُّ مَنَاقِبَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یُثْبِتُ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) مَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهَا تَرَکْنَا ذِکْرَهَا طَلَباً لِلِاخْتِصَارِ حَتَّی وَصَلَ إِلَی أَنْ قَالَ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ نَاجَی مُوسی (علیه السلام) علَی جَبَلِ طُورِ سَیْنَاءَ بِثَلَاثِمِائَهًٍْ وَ ثَلَاثَ عَشْرَهًَْ کَلِمَهًًْ یَقُولُ لَهُ فِیهَا یا مُوسی (علیه السلام) إِنِّی أَنَا اللَّهُ فَهَلْ فَعَلَ بِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) نَاجَاهُ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فَوْقَ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ رَفَعَهُ عَلَیْهِنَّ فَنَاجَاهُ فِی مَوْطِنَیْنِ أَحَدُهُمَا عِنْدَ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهی وَ کَانَ لَهُ هُنَاکَ مَقَامٌ مَحْمُودٌ ثُمَّ عَرَجَ بِهِ حَتَّی انْتَهَی إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی وَ دَنَّی لَهُ رَفْرَفاً أَخْضَرَ أغشی (غُشِیَ) عَلَیْهِ نُورٌ عَظِیمٌ حَتَّی کَانَ فِی دُنُوِّهِ کَقَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی وَ هُوَ مِقْدَارُ مَا بَیْنَ الْحَاجِبِ إِلَی الْحَاجِبِ وَ نَاجَاهُ بِمَا ذَکَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ قَالَ تَعَالَی لِلهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ کَانَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ قَدْ عُرِضَتْ عَلَی سَائِرِ الْأُمَمِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ (علیه السلام) إِلَی أَنْ بُعِثَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَأَبَوْا جَمِیعاً أَنْ یَقْبَلُوهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ قَبِلَهَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا رَأَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُ وَ مِنْ أُمَّتِهِ الْقَبُولَ خَفَّفَ عَنْهُ ثِقْلَهَا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّه.

امام علی (علیه السلام) - روزی اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسجد نشسته بودند، و با یکدیگر درباره‌ی فضایل او (پیامبر (صلی الله علیه و آله) ) بحث می‌کردند، دراین‌موقع عالمی از علمای یهود از شام وارد شد. ای امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) درجه‌ای از پیامبری به‌جا نمی‌ماند و برتری برای فرستاده‌ای نیست مگر اینکه آن را به شما و محمّد (صلی الله علیه و آله) پیامبرتان بخشیده آیا اگر پرسشی کنم پاسخ می‌دهید؟ امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) فرمود: «ای برادر یهودی بپرس هرچه دوست داری». سپس آن یهودی مناقبی را که در کتاب آسمانی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) ذکر شده برشمرد، که اگر همه‌ی آن‌ها را نقل کنیم به‌طول می‌انجامد، تا آنجا که یهودی گفت: «خداوند در طور سینا به یک‌صدوسیزده کلمه سخن گفت و در هر کلمه می‌فرمود: «ای موسی من (خدا) هستم». سپس پرسید: «آیا با محمّد (صلی الله علیه و آله) چنین مناجاتی داشته»؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «آری چنین است ولی محمّد (صلی الله علیه و آله) هم با خدا سخن گفته آنگاه که خدا او را بر فراز هفت آسمان بلند کرد در دو جای حساس خدا با او سخن گفته یکی در سدرهًْ المنتهی و در آنجا برای محمّد (صلی الله علیه و آله) مقامی پسندیده بود بعد او را پرواز داد تا او را به ساق عرش رسانید چنانچه خدای تعالی فرموده: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی. برای او سفینه‌ای بود که بر فراز او می‌رفت نوری درخشنده و بزرگ داشت تا اینکه به قاب قوسین رسید یعنی جایی که فاصله‌ی او با مبدأ به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو ابرو از یکدیگر بود و مناجات به آنچه خدای تعالی در قرآنش در سوره‌ی بقره یادآوری کرده: آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آنِ خداست. و [ازاین‌رو] اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را برطبق آن، محاسبه می‌کند. سپس هرکس را بخواهد [و شایستگی داشته باشد]، می‌بخشد و هرکس را بخواهد [و مستحق باشد]، مجازات می‌کند. (بقره/284)». [شرح تقدّم و برتری امّت اسلامی بر سایر امّم] این آیه بود که خداوند بر سایر امّت‌ها از زمان آدم (علیه السلام) تا هنگام مبعث نبی معظم محمّد (صلی الله علیه و آله) پیشنهاد کرد و تمام از زیر بار شانه خالی کردند و نپذیرفتند محمّد (صلی الله علیه و آله) و امّتش قبول کردند و پذیرفتند. چون خدای تعالی دید که محمّد (صلی الله علیه و آله) و امّتش پذیرفتند سنگینی بار را از دوش آنان برداشت سپس خدای تعالی برای محمّد (صلی الله علیه و آله) فرمود: به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (بقره/285) ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص240

بحارالأنوار، ج16، ص343/ بحارالأنوار، ج17، ص288؛ «بتفاوت لفظی» / إرشادالقلوب، ج2، ص: 409/ بحارالأنوار، ج89، ص269؛ «بینما الصحاب… هناک مقام محمود» محذوف

4

(نجم/ 8)

الباقر (علیه السلام) - عَن حُمرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَقَالَ أَدْنَی اللَّهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) مِنْهُ فَلَمْ یَکُنْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ إِلَّا قَنَصُ لُؤْلُؤٍ فِیهِ فِرَاشٌ یَتَلَأْلَأُ فَأُرِیَ صُورَهًًْ فَقِیلَ لَهُ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أَ تَعْرِفُ هَذِهِ الصُّورَهًَْ فَقَالَ نَعَمْ هَذِهِ صُورَهًُْ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنْ زَوِّجْهُ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ اتَّخِذْهُ وَصِیّاً.

امام باقر (علیه السلام) - حمران گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی آیات: ثُمَّ دَنَا فَتَدَلی * فَکَانَ قَابَ قَوسَیْنِ أَو أَدْنَی پرسیدم. حضرت فرمود: «خداوند، محمّد (صلی الله علیه و آله) را به خودش نزدیک گردانید تا جایی که فاصله‌ی بین او و محمّد (صلی الله علیه و آله) به‌اندازه‌ی یک قفس از جنس مروارید بود که در داخل آن قفس، فرشی از طلا بود و می‌درخشید. آنگاه عکسی به او نشان داده شد و سپس به او گفته شد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آیا این عکس را می‌شناسی»؟ جواب داد: «بلی، این عکس علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) است و آنگاه خداوند به او وحی کرد که فاطمه (سلام الله علیها) را به ازدواج او در آورد و او را جانشین خود گرداند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص240

بحارالأنوار، ج18، ص410/ بحارالأنوار، ج18، ص302/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص605/ البرهان

5

(نجم/ 8)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ رسول الله (صلی الله علیه و آله) کَانَ نَائِماً فِی ظِلِّ الْکَعْبَهًِْ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ وَ مَعَهُ طَاسٌ فِیهِ مَاءٌ مِنَ الْجَنَّهًِْ فَأَیْقَظَهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَغْتَسِلَ ثُمَّ وَضَعَ فِی مَحْمِلٍ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ لَوْنٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ صَعِدَ بِهِ

حَتَّی انْتَهَی إِلَی أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَلَمَّا رَأَتْهُ الْمَلَائِکَهًُْ نَفَرَتْ عَنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَأَمَرَ اللَّهُ جَبْرَئِیلَ فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَتَرَاجَعَتِ الْمَلَائِکَهًُْ نَحْوَ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَفَتَحَتِ الْبَابَ فَدَخَلَ حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ الثَّانِیَهًِْ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِکَهًُْ عَنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَتَرَاجَعَتِ الْمَلَائِکَهًُْ ثُمَّ فُتِحَ الْبَابُ فَدَخَلَ وَ مَرَّ حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ الثَّالِثَهًِْ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِکَهًُْ عَنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَتَرَاجَعَتِ الْمَلَائِکَهًُْ وَ فُتِحَ الْبَابُ وَ مَرَّ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ فَإِذَا هُوَ بِمَلَکٍ مُتَّکٍ وَ هُوَ عَلَی سَرِیرٍ تَحْتَ یَدِهِ ثَلَاثُمِائَهًِْ أَلْفِ مَلَکٍ تَحْتَ کُلِّ مَلَکٍ ثَلَاثُمِائَهًِْ أَلْفِ مَلَکٍ فَنُودِیَ أَنْ قُمْ قَالَ فَقَامَ الْمَلَکُ عَلَی رِجْلَیْهِ فَلَا یَزَالُ قَائِماً إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ قَالَ وَ فُتِحَ الْبَابُ وَ مَرَّ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ قَالَ وَ انْتَهَی إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی قَالَ فَقَالَتِ السِّدْرَهًُْ مَا جَاوَزَنِی مَخْلُوقٌ قَبْلَکَ قَالَ ثُمَّ مَضَی فَتَدَانَی فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ فَدَفَعَ إِلَیْهِ کِتَابَیْنِ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ وَ کِتَابَ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَأَخَذَ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ بِیَمِینِهِ وَ فَتَحَهُ فَنَظَرَ فِیهِ فَإِذَا فِیهِ أَسْمَاءُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِم ثُمَّ طَوَی الصَّحِیفَهًَْ فَأَمْسَکَهَا بِیَمِینِهِ وَ فَتَحَ الْأُخْرَی صَحِیفَهًَْ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَإِذَا فِیهَا أَسْمَاءُ أَهْلِ النَّارِ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ قَالَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ مناجات (مُنَاجَاهًِْ) رَبِّهِ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ بِحِذَاءِ الْکَعْبَهًِْ قَالَ فَجَمَعَ لَهُ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) وَ الْمُرْسَلِینَ (علیهم السلام) وَ الْمَلَائِکَهًَْ ثُمَّ أَمَرَ جَبْرَئِیلَ فَأَتَمَّ الْأَذَانَ وَ أَقَامَ الصَّلَاهًَْ وَ تَقَدَّمَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَصَلَّی بِهِمْ فَلَمَّا فَرَغَ الْتَفَتَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ اللَّهُ لَهُ سَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ فَسَأَلَهُمْ یَوْمَئِذٍ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ نَزَلَ وَ مَعَهُ صَحِیفَتَانِ فَدَفَعَهُمَا إِلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَهَذَا کَانَ بَدْءَ الْأَذَانِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سایه کعبه در خواب بود، پس جبرئیل نزدش آمد درحالی‌که جامی همراهش بود که در آن آب بهشت بود، پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بیدار کرد و به او امر کرد که خود را بشوید سپس دستش را در محملی قرار داد که هزاران نوع نور در آن بود. سپس او را بالا برد تا اینکه بر درهای آسمان رسیدند پس زمانی که ملائکه او را دیدند از درهای آسمان گریختند. پس خداوند به جبرئیل امر کرد که؛ الله اکبر الله اکبر، بگوید، ملائکه به‌سوی درهای آسمان بازگشتند و جبرئیل وارد شد، و به آسمان دوّم رسید. ملائکه از درهای آسمان دور شدند و جبرئیل گفت: «اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان لا اله الا الله». ملائکه بازگشتند و در گشوده شد، و جبرئیل وارد شد و عبور کرد تا به آسمان سوّم رسید. ملائکه بار دیگر از درهای آسمان گریختند جبرئیل گفت: «أشهد ان محمّداً رسول الله أشهد ان محمّداً رسول الله» و ملائکه بازگشتند و در گشوده شد و نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله) گذشت تا به آسمان چهارم رسید. به فرشته¬ای تکیه زده رسید که بر روی تختی است و سیصدهزار فرشته زیر دست او قرار دارد زیر هر فرشته سیصدهزار فرشته دیگر، پس ندا آمد که برخیز، فرمود: «فرشته بر دو پا ایستاد و تا روز قیامت همچنان ایستاده است». و ادامه داد: «و در گشوده شد و نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله) عبور کرد تا به آسمان هفتم رسید و ادامه داد تا به سدرهًْ المنتهی رسید. سدره گفت: «پیش از تو هیچ مخلوقی از من عبور نکرده است»، و ادامه داد: «سپس گذشت و نزدیک آمد و فرود آمد: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی* فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی* فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی و کاملا نزدیک یا نزدیک¬تر از آن شد، خداوند به بنده¬اش وحی کرد». امام (علیه السلام) ادامه داد: «دو نامه به او واگذار کرد، نامه اصحاب یمین و نامه اصحاب شمال، نامه اصحاب یمین را به دست راستش گرفت و آن را گشود و در آن نگاه کرد در آن اسامی بهشتیان، اسامی پدران و قبائل آنان بود… سپس نامه را بست و آن را به دست راستش گرفت و نامه دیگر که نامه اصحاب شمال بود را گشود؛ اسامی اهل آتش و اسامی پدران و قبائل آنان در آن بود، … زمانی که از مناجات پروردگارش فارغ شد به‌سوی بیت المعمور که در آسمان هفتم و روبروی کعبه است بازگشت، انبیاء و مرسلین (علیهم السلام) و ملائکه به دور او جمع شدند خداوند به جبرئیل امر کردتا او اذان و اقامه گفت، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش رفت و پیش نماز شد و زمانی که فارغ شد به آنان رو کرد، خداوند به او فرمود: «از کسانی که پیش از تو کتاب می¬خوانند بپرس، حق از جانب پروردگار توست از شک‌کنندگان نباش». پس نبیّ (صلی الله علیه و آله) در آن هنگام از آنان سؤال نمود، سپس فرود آمد و با خود دو نامه همراه داشت. آنان را به امیرمؤمنان (علیه السلام) واگذار کرد، و امام صادق (علیه السلام) فرمود: «و این آغاز اذان بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص240

بحارالأنوار، ج81، ص119/ بحارالأنوار، ج18، ص387 وبحارالأنوار، ج26، ص124 وبحارالأنوار، ج17، ص147 وبحارالأنوار، ج26، ص126 و بصایرالدرجات، ص190 وبصایرالدرجات، ص192؛ «بتفاوت»

8

(نجم/ 8)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ دَنَوْتُ مِنْ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ حَتَّی کَانَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ قَابُ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ مَنْ تُحِبُ مِنَ الْخَلْقِ قُلْتُ یَا رَبِّ عَلِیّاً قَالَ الْتَفِتْ یَا مُحَمَّدُ فَالْتَفَتُّ عَنْ یَسَارِی فَإِذَا عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام).

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - وقتی که در شب معراج به آسمان‌ها رفتم و به خداوند نزدیک‌تر شدم، خطاب آمد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)، چه کسی را از میان مردم دوست می‌داری»؟ من گفتم: «خداوندا، علی (علیه السلام) را دوست دارم». بعد خطاب آمد: «به کنارت نگاه کن». وقتی که به سمت چپم نگاه کردم، دیدم علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) در کنار من ایستاده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص242

بحارالأنوار، ج18، ص406/ البرهان

آیه فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی [9]

تا آنکه فاصله‌ی او [با جبرئيل] به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو قوس کمان یا کمتر بود.

1

(نجم/ 9)

الصّادق (علیه السلام) - سَأَلَ أَبُو بَصِیرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ عُرِجَ بِ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ مَرَّتَیْنِ فَأَوْقَفَهُ جَبْرَئِیلُ مَوْقِفاً فَقَالَ لَهُ مَکَانَکَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَلَقَدْ وَقَفْتَ مَوْقِفاً مَا وَقَفَهُ مَلَکٌ قَطُّ وَ لَا نَبِیٌّ إِنَّ رَبَّکَ یُصَلِّی فَقَالَ یَا جَبْرَئِیلُ وَ کَیْفَ یُصَلِّی قَالَ یَقُولُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ أَنَا رَبُّ الْمَلَائِکَهًِْ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتِی غَضَبِی فَقَالَ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ قَالَ وَ کَانَ کَمَا قَالَ اللَّهُ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی قَالَ مَا بَیْنَ سِیَتِهَا إِلَی رَأْسِهَا فَقَالَ کَانَ بَیْنَهُمَا حِجَابٌ یَتَلَأْلَأُ یَخْفِقُ وَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا وَ قَدْ قَالَ زَبَرْجَدٌ فَنَظَرَ فِی مِثْلِ سَمِّ الْإِبْرَهًِْ إِلَی مَا شَاءَ اللَّهُ مِنْ نُورِ الْعَظَمَهًِْ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لَبَّیْکَ رَبِّی قَالَ مَنْ لِأُمَّتِکَ مِنْ بَعْدِکَ قَالَ اللَّهُ أَعْلَمُ قَالَ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدُ الْمُسْلِمِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) لِأَبِی بَصِیرٍ یَا أَبَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ اللَّهِ مَا جَاءَتْ وَلَایَهًُْ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) مِنَ الْأَرْضِ وَ لَکِنْ جَاءَتْ مِنَ السَّمَاءِ مُشَافَهَهًًْ.

امام صادق (علیه السلام) - ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام) پرسید و من حاضر بودم. عرض کرد: «فدایت شوم، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را چند مرتبه به معراج بردند»؟ فرمود: «دو مرتبه، و جبرئیل او را در مقامی نگه داشت و گفت: «در جایت بایست‌ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! زیرا در جایی ایستاده‌ایی که هرگز هیچ فرشته و پیغمبری در آنجا نایستاده است، همانا پروردگارت در نماز است»، فرمود: «ای جبرئیل! چگونه نمازی»؟ گفت: «می‌فرماید: سبوح، قدوس، منم پروردگار ملائکه و روح که رحمتم بر غضبم پیشی دارد». پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بار خدایا در گذشتت را خواهم، در گذشتت را خواهم». امام (علیه السلام) فرمود: «و همچنان بود که خداوند می‌فرماید: پیغمبر به مقام قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی رسید». ابوبصیر به حضرت عرض کرد: «فدایت شوم، قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی چیست»؟ فرمود: «به مقدار فاصله‌ی میان هلالی کمان تا سرش»، سپس فرمود: «و در میان آن دو حجابی می‌درخشید و خاموش می‌شد و به گمانم فرمود: زبر جدی بود، پس پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نور عظمت را از اندازه‌ی سوراخ سوزن تا آنچه خدا خواهد [از کمترین درجه تا بالاترین مرتبه] مشاهده فرمود؛ و خدای تبارک‌وتعالی فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)»! عرض کرد: «لبیک پروردگارم». فرمود: «برای امّتت بعد از تو رهبرشان کیست»؟ عرض کرد: «خدا داناتر است»، فرمود: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) است، امیرمؤمنان و سرور مسلمانان و پیشوای روسفیدان، دست و پا درخشانان»، سپس امام صادق (علیه السلام) به ابوبصیر فرمود: «ای ابا محمّد! به خدا ولایت علی (علیه السلام) از زمین نیامده، بلکه شفاهاً از آسمان رسیده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص244

الکافی، ج1، ص442/ بحارالأنوار، ج18، ص306/ نورالثقلین

2

(نجم/ 9)

الصّادق (علیه السلام) - أَوَّلُ مَنْ سَبَقَ مِنَ الرُّسُلِ إِلَی بَلَی رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِکَ أَنَّهُ کَانَ أَقْرَبَ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ کَانَ بِالْمَکَانِ الَّذِی قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَقَدْ وَطِئْتَ مَوْطِئاً لَمْ تَطَأْهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ (علیه السلام) وَ لَوْ لَا أَنَّ رُوحَهُ وَ نَفْسَهُ کَانَتْ مِنْ ذَلِکَ الْمَکَانِ لَمَا قَدَرَ أَنْ یَبْلُغَهُ فَکَانَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَمَا قَالَ اللَّهُ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی أَیْ بَلْ أَدْنَی مِنْ ذَلِک.

امام صادق (علیه السلام) - إبن سنان نقل کرده، امام صادق (علیه السلام) فرمود: اوّلین کسی که از میان رسولان بلی گفت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود؛ چرا که ایشان نزدیک¬ترین مخلوق به خداوند تبارک‌وتعالی بود و در همان جایی قرار داشت که وقتی به آسمان عروج کرد، جبرئیل به ایشان عرض کرد: «ای محمد! جلوتر برو؛ به جایی گام گذاشته¬ای که هیچ فرشته مقرّب و هیچ پیامبر مرسلی به آن¬جا گام نگذاشته است». اگر نبود که روح و جان ایشان از همان مکان [خلق شده] بود، نمی¬توانست به آن¬جا برسد و چنانچه خداوند عزّ‌وجلّ فرمود: فاصله¬اش نسبت به خداوند؛ به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو قوس کمان یا کمتر بود. یعنی بلکه نزدیک¬تر از آن شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص244

بحارالأنوار، ج5، ص236/ القمی، ج1، ص246

3

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ صِرْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَبْصَرْتُهُ بِقَلْبِی وَ لَمْ أَرَهُ بِعَیْنِی فَسَمِعْتُ أَذَاناً مَثْنَی مَثْنَی وَ إِقَامَهًًْ وَتْراً وَتْراً فَسَمِعْتُ مُنَادِیاً یُنَادِی یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ سَمَاوَاتِی وَ أَرْضِی وَ حَمَلَهًَْ عَرْشِی اشْهَدُوا أَنِّی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی قَالُوا شَهِدْنَا وَ أَقْرَرْنَا قَالَ اشْهَدُوا یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ سَمَاوَاتِی وَ أَرْضِی وَ حَمَلَهًَْ عَرْشِی أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَبْدِی وَ رَسُولِی قَالُوا شَهِدْنَا وَ أَقْرَرْنَا قَالَ اشْهَدُوا یَا مَلَائِکَتِی وَ

سُکَّانَ سَمَاوَاتِی وَ أَرْضِی وَ حَمَلَهًَْ عَرْشِی أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) وَلِیِّی وَ وَلِیُّ رَسُولِی وَ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ بَعْدَ رَسُولِی قَالُوا شَهِدْنَا وَ أَقْرَرْنَا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - وقتی مرا به آسمان‌ها بالا بردند به سدرهًْ المنتهی رسیدم که به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو قوس کمان یا کمتر بود. با دل دیدم نه با چشم. یک اذان شنیدم دوتا دوتا و اقامه یکی یکی شنیدم. منادی ندا کرد: «ملائکه‌ی من و ساکنان آسمان‌ها و زمین و حاملین عرشم گواهی دهید که خدایی جز من نیست یکتایم و شریکی ندارم». گفتند: «گواهیم و اقرار داریم». «ملائکه‌ی من و ساکنان آسمان‌ها و زمین و حاملین عرشم گواهی دهید که محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر من است». گفتند: «گواهیم و اقرار داریم». فرمود: «ملائکه ساکنان آسمان‌ها و زمین و حاملین عرشم، گواهی دهید که علی (علیه السلام) ولیّ من و ولیّ رسول من و ولیّ مؤمنین بعد از پیامبر است». گفتند: «گواهی می‌دهیم و اقرار داریم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص244

بحارالأنوار، ج23، ص282/ فرات الکوفی، ص342 وفرات الکوفی، ص452؛ «فسمعت… الی آخر» محذوف

4

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا دَخَلْتُ الْجَنَّهًَْ رَجَعَتْ إِلَیَّ نَفْسِی فَسَأَلْتُ جَبْرَئِیلَ عَنْ تِلْکَ الْبِحَارِ وَ هَوْلِهَا وَ أَعَاجِیبِهَا فَقَالَ هِیَ سُرَادِقَاتُ الْحُجُبِ الَّتِی احْتَجَبَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِهَا وَ لَوْ لَا تِلْکَ الْحُجُبُ لَتَهَتَّکَ نُورُ الْعَرْشِ وَ کُلُّ شَیْءٍ فِیهِ وَ انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَإِذَا الْوَرَقَهًُْ مِنْهَا تَظَلُّ أُمَّهًًْ مِنَ الْأُمَمِ فَکُنْتُ مِنْهَا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَنَادَانِی آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْتُ أَنَا مُجِیباً عَنِّی وَ عَنْ أُمَّتِی وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقُلْتُ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ فَقَالَ اللَّهُ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ فَقُلْتُ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا فَقَالَ اللَّهُ لَا أُؤَاخِذُکَ فَقُلْتُ رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا فَقَالَ اللَّهُ لَا أَحْمِلُکَ فَقُلْتُ رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ أَعْطَیْتُکَ ذَلِکَ لَکَ وَ لِأُمَّتِک.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وقتی وارد بهشت شدم، به خود آمدم و از جبرئیل درباره آن دریاها و بزرگی و خلقت شگفت‌انگیز آن¬ها پرسیدم». گفت: «آن¬ها سراپرده‌های حجابی‌اند که خداوند به آن خود را می‌پوشاند، اگر آن حجاب‌ها نبود، نور عرش الهی همه چیز را نابود می‌کرد». به سدرهًْ المنتهی رسیدم، هر برگی از آن بر امّتی سایه انداخته بود، نسبت به آن، آنگونه بودم که خدا می‌فرماید: قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی؛ خداوند مرا صدا کرد: پیامبر [خدا] بدان چه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است و از جانب خود و امّت خود پاسخ دادم: و همه مؤمنان [نیز]، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند [و می‌گویند:] ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمی‌گذاریم [و به همه ایمان داریم]. و [مؤمنان] گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! [انتظارِ] آمرزش تو را (داریم) و بازگشت [ما] به سوی توست. خداوند فرمود: خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند. [انسان،] هر کار [نیکی] را انجام دهد، برای خود انجام داده و هر کار [بدی] کند، به زیان خود کرده است. من گفتم: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن! و خداوند فرمود: «تو را بازخواست نخواهم کرد». پس گفتم: پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن چنان که [به خاطر گناه و طغیان،] بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی! خداوند فرمود: «بر دوش تو قرار نمی‌دهم». من گفتم: پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان (بقره/286285) خداوند فرمود: «آن را به تو و امّت تو عطا کردم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص246

بحارالأنوار، ج18، ص327/ القمی، ج2، ص10؛ «فنادانی آمن… الی آخر» محذوف

5

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - فَإِنَّ النبی (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ قَال فَإِذَا أَنَا بِجَبْرَئِیلَ فَتَنَاقَلَنِی مِنْهُ حَتَّی صِرْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَوَقَفَ بِی تَحْتَهَا ثُمَّ أَدْخَلَنِی إِلَی جَنَّهًِْ الْمَأْوَی فَرَأَیْتُ مَسْکَنِی وَ مَسْکَنَکَ یا علی (علیه السلام) فِیهَا فَبَیْنَا جَبْرَئِیلُ یُکَلِّمُنِی إِذْ تَجَلَّی لِی نُورٌ مِنْ نُورِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَنَظَرْتُ إِلَی مِثْلِ مَخِیطِ الْإِبْرَهًِْ إِلَی مِثْلِ مَا کُنْتُ نَظَرْتُ إِلَیْهِ فِی الْمَرَّهًِْ الْأُولَی فَنَادَانِی رَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قُلْتُ لَبَّیْکَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ إِلَهِی قَالَ سَبَقَتْ رَحْمَتِی غَضَبِی لَکَ وَ لِذُرِّیَّتِکَ أَنْتَ مُقَرَّبِی مِنْ خَلْقِی وَ أَنْتَ أَمِینِی وَ حَبِیبِی وَ رَسُولِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَقِیَنِی جَمِیعُ خَلْقِی یَشُکُّونَ فِیکَ طَرْفَهًَْ عَیْنٍ أَوْ یُبْغِضُونَ صَفْوَتِی مِنْ ذُرِّیَّتِکَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ نَارِی وَ لَا أُبَالِی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) عَلِیٌّ (علیه السلام) أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدُ الْمُسْلِمِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ إِلَی جَنَّاتِ النَّعِیمِ أَبُو السِّبْطَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ جَنَّتِی الْمَقْتُولَیْنِ ظُلْماً ثُمَّ حَرَّضَ عَلَی الصَّلَاهًِْ وَ مَا أَرَادَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ قَدْ کُنْتُ قَرِیباً مِنْهُ فِی الْمَرَّهًِْ الْأُولَی مِثْلَ مَا بَیْنَ کَبِدِ الْقَوْسِ إِلَی سِیَتِهِ فَذَلِکَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی مِنْ ذَلِک.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ناگهان جبرئیل مرا گرفت و نزدیک سدرهًْ المنتهی قرار گرفتم. آن‌گاه مرا در زیر آن نگاه داشت و سپس مرا وارد جنهًْ المأوی گردانید و آنگاه‌ای علی! محلّ سکونت خودم و خودت را در آنجا دیدم. در آن هنگام که جبرئیل داشت با من صحبت می‌کرد، ناگهان نوری از نور خدا مرا بالا برد و از سوراخ ریزی مانند سوراخ سوزن نگاه کردم، همچنان که بار اوّل مانند آن را انجام داده بودم. پروردگار عظیم الشأن مرا صدا زد و گفت: «ای محمد»! گفتم: «بلی، ای پروردگار من! و‌ای خدا من و‌ای سرور من»! فرمود: «رحمت من در باره‌ی تو و ذریّه تو، بر خشم و غضبم پیشی گرفته است. تو برگزیده خلق من هستی. تو امین من و دوست من و فرستاده من هستی. به عزّت و عظمت خودم قسم، اگر همه مخلوقاتم به نزد من بیایند و یک لحظه از تو شکوه و گلایه کنند و یا از تو و یا از کسانی که من آن¬ها را از میان ذریّه تو برگزیده‌ام، عیب و ایراد بگیرند، همه آن¬ها را داخل آتش جهنّم می‌گردانم و اصلاً برای من مهم نیست. ای محمّد! علی امیر مؤمنان و سرور فرستادگان است. او در پیشاپیش انسان‌های شریف و اصیل برای رفتن به بهشت پر نعمت خداوند قرار دارد. او پدر نوه‌های تو است. آن دو نفری که سرور جوانان بهشت من هستند که در راه من مظلومانه کشته می¬شوند». سپس نماز را بر من واجب گردانید و آن چه را که خداوند تبارک‌وتعالی اراده فرموده بود و من بار اوّل به او نزدیک بودم، به همان اندازه که وتر کمان به چوب دو طرف کمان نزدیک است. این است منظور خداوند که می‌فرماید: فَکَانَ قَابَ قَوسَیْنِ أَو أَدْنَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص246

بحارالأنوار، ج18، ص397/ بحارالأنوار، ج36، ص164/ بحارالأنوار، ج37، ص321/ الیقین، ص108، ص301

6

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ وَقَفْتُ عَنْ رَبِّیکَ قَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی سَمِعْتُ النِّدَاءَ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَنْ تُحِبُّ مِمَّنْ مَعَکَ فِی الْأَرْضِ فَقُلْتُ یَا رَبِّ أُحِبُّ مَنْ تُحِبُّهُ وَ تَأْمُرُنِی بِمَحَبَّتِهِ فَقَالَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أَحِبَّ عَلِیّاً (علیه السلام) فَإِنِّی أُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ یُحِبُّهُ فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ تَلَقَّانِی جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لِی مَا قَالَ لَکَ رَبُّ الْعِزَّهًِْ وَ مَا قُلْتَ لَهُ فَقُلْتُ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ قَالَ لِی کَیْتَ وَ کَیْتَ وَ قُلْتُ لَهُ کَیْتَ وَ کَیْتَ قَالَ فَبَکَی جَبْرَئِیلُ وَ قَالَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ یُحِبُّونَ عَلِیّاً (علیه السلام) کَمَا یُحِبُّهُ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ لَمَا خَلَقَ اللَّهُ نَاراً یُعَذِّبُ بِهَا أَحَداً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چون مرا به معراج بردند، به حضور پروردگارم رسیدم به فاصله دو کمان یا نزدیک¬تر، پس صدایی از جانب پروردگارم شنیدم: «ای محمّد، از میان کسانی که در زمین همراه توأند، چه کسی را دوست می¬داری»؟ عرض کردم: «پروردگارا! هر که را شما دوست داشته باشید و مرا به دوست‌داشتنش فرمان دهید، دوست می¬دارم». فرمود: «ای محمّد! علی را دوست بدار که من او را دوست می¬دارم و هر که او را دوست بدارد را نیز دوست می-دارم». و چون به آسمان چهارم بازگشتم، جبرئیل به استقبالم آمده و به من گفت: «پروردگار عزّت به تو چه گفت و تو به وی چه گفتی»؟ پس گفتم: «ای محبوب من جبرئیل! چنین گفت و چنان گفتم». پس آن حضرت فرمود: «آن¬گاه جبرئیل بگریست و گفت: «سوگند به آنکه تو را به حق به نبوّت فرستاد! اگر زمینیان آنگونه که اهل آسمان¬ها علی (علیه السلام) را دوست می¬دارند، او را دوست می¬داشتند، خداوند دوزخی نمی¬آفرید که کسی را در آن عذاب کند» ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص248

بحارالأنوار، ج39، ص248

7

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) لَیْلَهًَْ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ وَ صِرْتُ کَقَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی أَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیَّ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَحَبُّ خَلْقِی إِلَیْکَ قُلْتُ یَا رَبِّ أَنْتَ أَعْلَمُ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ أَنَا أَعْلَمُ وَ لَکِنْ أُرِیدُ أَنْ أَسْمَعَهُ مِنْ فِیکَ فَقُلْتُ ابْنُ عَمِّی علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیَّ أَنِ الْتَفِتْ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا بِعَلِیٍّ (علیه السلام) وَاقِفٌ مَعِی وَ قَدْ خُرِقَتْ حُجُبُ السَّمَاوَاتِ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَاقِفٌ رَافِعٌ رَأْسَهُ یَسْمَعُ مَا یَقُولُ فَخَرَرْتُ لِلَّهِ تَعَالَی سَاجِداً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «شبی که مرا به آسمان بردند و به‌جایی رسیدم که فاصله دو قوس کمان یا کمتر بود خداوند به من وحی کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! چه کسی محبوب‌ترین خلق من در نزد توست»؟ گفتم: «پروردگارا تو بهتر می‌دانی». فرمود: «من داناترم ولی می‌خواهم از زبان تو بشنوم». گفتم: «پسر عمویم علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)». خداوند به من وحی کرد: «نگاه کن». نگاه کردم ناگاه علی (علیه السلام) را دیدم که با من ایستاده با اینکه من پرده‌های آسمان‌ها را دریده بودم علی (علیه السلام) ایستاده بود و سر به آسمان داشت به آنچه خداوند می‌گفت، گوش می‌داد. و من در پیشگاه پروردگار به سجده افتادم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص248

بحارالأنوار، ج25، ص383/ نورالثقلین و البرهان؛ «فاوحی الله… الی آخر» محذوف

8

(نجم/ 9)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِه فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی کَانَ بَیْنَ لَفْظِهِ وَ بَیْنَ سَمَاعِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَمَا بَیْنَ وَتَرِ الْقَوْسِ وَ عُودِهَا.

امام باقر (علیه السلام) - فَکَانَ قَابَ قَوسَیْنِ أَو أَدْنَی یعنی فاصله‌ی بین کلام خداوند تا گوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به‌اندازه‌ی فاصله‌ی زه کمان تا چوب کمان بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص248

بحارالأنوار، ج36، ص86/ القمی، ج2، ص334/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»

9

(نجم/ 9)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ انْتَهَیْتُ إِلَی مَحَلِّ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی وَ إِذَا الْوَرَقَهًُْ مِنْهَا تَظَلُّ أُمَّهًًْ مِنَ الْأُمَمِ فَکُنْتُ مِنْ رَبِّیکَ قَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی.

امام صادق (علیه السلام) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هنگامی‌که مرا به آسمان بردند به محلّ سدرهًْ المنتهی رسیدم و به ناگاه یک برگش یک امّتی را سایه می‌انداخت، و نزدیک پروردگارم بودم؛ فاصله دو قوس کمان یا کمتر بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص248

بحارالأنوار، ج55، ص51

10

(نجم/ 9)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی قَالَ کَانَ مِنَ اللَّهِ کَمَا بَیْنَ مَقْبِضِ الْقَوْسِ إِلَی رَأْسِ السِّیَهًِْ أَوْ أَدْنی قَالَ بَلْ أَدْنَی مِنْ ذَلِکَ فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ وَحْیَ الْمُشَافَهَهًِْ.

 

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - ثُمَّ دَنا فتدانا فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنان به خدا به‌اندازه‌ی فاصله‌ی سر کمان تا دو طرف آن نزدیکتر بود؛ بلکه از این نزدیک‌تر در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده‌اش وحی نمود. (نجم/10) ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص248

القمی، ج2، ص334/ بحارالأنوار، ج3، ص317؛ «فاوحی الی عبده… الی آخر» محذوف

11

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ کُنْتُ مِنْ رَبِّی کَقَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحَی إِلَیَّ رَبِّی مَا أَوْحَی ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) اقْرَأْعلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فَمَا سَمَّیْتُ بِهِ أَحَداً قَبْلَهُ وَ لَا أُسَمِّی بِهَذَا أَحَداً بَعْدَهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - وقتی که من در شب معراج به آسمان‌ها عروج کردم، فاصله دو قوس کمان یا کمتر بود. خداوند آنچه را که باید به من وحی کند، وحی فرمود و بعد هم فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)، به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)، امیرمؤمنان از جانب من سلام برسان و بدان که من هیچ‌کس را قبل از او به این لقب (امیرالمؤمنین) ملقّب نکرده بودم و بعد از این هم ملقّب نخواهم کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص250

بحارالأنوار، ج37، ص290/ نورالثقلین/ البرهان

12

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فِی قَوْلِهِ فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی قَالَ: قَدْرَ ذِرَاعَیْنِ أَوْ أَدْنَی مِنْ ذِرَاعَیْنِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی به اندازه‌ی دو ذراع یا کمتر از آن فاصله بود. (ذراع همان فاصله‌ی سر آرنج تا نوک انگشت میانه‌ی انسان است).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص250

نورالثقلین

13

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) قَال: سَمِعْتُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ یُخَاطِبُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ یَقُوللَمَّا أَرَادَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ (علیه السلام) خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ مِنْ طِینَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ مِنْ طِینَهًِْ عِلِّیِّینَ وَ عَجَنَنَا بِذَلِکَ النُّورِ وَ غَمَسَنَا فِی جَمِیعِ الْأَنْوَارِ وَ أَنْهَارِ الْجَنَّهًِْ ثُمَّ خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) وَ اسْتَوْدَعَ صُلْبَهُ تِلْکَ الطِّینَهًَْ وَ النُّور ثم قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یا علی (علیه السلام) فَکَانَتِ الطِّینَهًُْ فِی صُلْبِ آدَمَ (علیه السلام) وَ نُورِی وَ نُورُکَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ فَمَا زَالَ ذَلِکَ النُّورُ یَنْتَقِلُ بَیْنَ أَعْیُنِ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) وَ الْمُنْتَجَبِینَ حَتَّی وَصَلَ النُّورُ وَ الطِّینَهًُْ إِلَی صُلْبِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَافْتَرَقَ نِصْفَیْنِ فَخَلَقَنِیَ اللَّهُ مِنْ نِصْفِهِ وَ اتَّخَذَنِی نَبِیّاً وَ رَسُولًا وَ خَلَقَکَ مِنَ النِّصْفِ الْآخَرِ فَاتَّخَذَکَ خَلِیفَهًًْ وَ وَصِیّاً وَ وَلِیّاً فَلَمَّا کُنْتُ مِنْ عَظَمَهًِْ‌رَبِّی کَ قَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی قَالَ لِی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَطْوَعُ خَلْقِی لَکَ فَقُلْتُ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ فَاتَّخِذْهُ خَلِیفَهًًْ وَ وَصِیّاً فَقَدِ اتَّخَذْتُهُ صَفِیّاً وَ وَلِیّاً یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَتَبْتُ اسْمَکَ وَ اسْمَهُ عَلِیٍّ (علیه السلام) عرْشِی مِنْ قَبْلِ أَنْ أَخْلُقَ الْخَلْقَ مَحَبَّهًًْ مِنِّی لَکُمَا وَ لِمَنْ أَحَبَّکُمَا وَ تَوَلَّاکُمَا وَ أَطَاعَکُمَا فَمَنْ أَحَبَّکُمَا وَ أطَاعَکُمَا وَ تَوَلَّاکُمَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْمُقَرَّبِینَ وَ مَنْ جَحَدَ وَلَایَتَکُمَا وَ عَدَلَ عَنْکُمَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْکَافِرِینَ الضَّالِّینَ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یا علی (علیه السلام) فَمَنْ ذَا یَلِجُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ وَ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ وَ طِینَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ فَأَنْتَ أَحَقُّ النَّاسِ بِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ وَ وُلْدُکَ وُلْدِی وَ شِیعَتُکُمْ شِیعَتِی وَ أَوْلِیَاؤُکُمْ أَوْلِیَائِی وَ أَنْتُمْ مَعِی غَداً فِی الْجَنَّهًِْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌عبّاس گوید: شنیدم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) می‌فرمود: «خداوند بود، من و تو را از یک سرشت از طینت علیّین آفرید و با آن نور در آمیخت ما را در تمام نورها و نهرهای بهشت فرود برد سپس آدم را آفرید و در نهاد او آن طینت و نور را قرار داد پس از از آفریدن آدم فرزندان و ذرّیّه‌ی او را از نهادش خارج کرد و از آن‌ها اعتراف گرفت و اقرار به ربوبیّت کردند و اوّلین کسی که به ربوبیّت اقرار نمود، من و تو بودیم و سایر پیامبران (علیهم السلام) به نسبت مقام و قربشان به خدا [اقرار کردند]». خداوند فرمود: «ای محمّد و علی! گواهی دادید و اقرار کردید و از همه‌ی خلایق بر طاعت من سبقت گرفتید. در علم سابق من نیز چنین بودید. شما دو برگزیده از آفریده‌های من هستید و ائمّه (علیهم السلام) از نژاد و پیروان شما هستند این چنین شما را آفریدم». آنگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا علی (علیه السلام) طینت و سرشت در صلب آدم (علیه السلام) بود و نور من و تو در پیشانی او. پیوسته این نور به پیشانی پیامبران برگزیده منتقل می‌شد تا بالأخره طینت و نور هر دو منتهی به صلب عبدالمطلّب شد آنگاه به دو قسمت تقسیم گردید خداوند مرا از یک نیمه‌ی آن آفرید و پیامبر و رسولم قرار داد و تو را از نیمه‌ی دیگر و جانشین و وصی و امام قرار داد وقتی [در معراج] از عظمت و جلال پروردگارم در فاصله‌ی یک زه کمان یا کمتر از آن رسیدم، به من فرمود: «چه کسی از تمام بندگانم بیشتر تو را اطاعت می‌کند». عرض کردم: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)». فرمود: «او را جانشین و وصیّ خود قرار ده که من این مقام را برایش قرار داده‌ام نام تو و او را قبل از آفرینش انسان‌ها بر عرش خود نوشته‌ام و به‌واسطه‌ی محبّتی که با شما دارم و کسانی که شما را دوست دارند و به شما محبّت می‌ورزند و اطاعت می‌کنند. هرکه شما را دوست بدارد و اطاعت کند از مقرّبین در نزد من محسوب می‌شود و هرکه منکر ولایت شما باشد و از در خانه‌ی شما انحراف ورزد از کافران گمراه نزد من محسوب می‌شود». آنگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «دراین‌صورت چه کسی می‌تواند بین من و تو فاصله بیاندازد با اینکه من و تو از یک نور و یک طینت هستیم تو از همه‌ی مردم نسبت به من در دنیا و آخرت شایسته‌تر هستی. فرزندان تو فرزند من و پیروان تو پیرو من و دوستان تو دوست منند. و تو فردا در بهشت با من خواهید بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص250

بحارالأنوار، ج25، ص3

14

(نجم/ 9)

الکاظم (علیه السلام) - هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسی (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ لِأَیِّ عِلَّهًٍْ صَارَ التَّکْبِیرُ فِی الِافْتِتَاحِ سَبْعَ تَکْبِیرَاتٍ أَفْضَلُ وَ لِأَیِّ عِلَّهًٍْ یُقَالُ فِی الرُّکُوعِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ

بِحَمْدِهِ وَ یُقَالُ فِی السُّجُودِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ قَالَ یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ سَبْعاً وَ الْأَرَضِینَ سَبْعاً وَ الْحُجُبَ سَبْعاً فَلَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ کَانَ مِنْ رَبِّهِ کَ قَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی رُفِعَ لَهُ حِجَابٌ مِنْ حُجُبِهِ فَکَبَّرَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ جَعَلَ یَقُولُ الْکَلِمَاتِ الَّتِی یُقَالُ فِی الِافْتِتَاحِ فَلَمَّا رُفِعَ لَهُ الثَّانِی کَبَّرَ فَلَمْ یَزَلْ کَذَلِکَ حَتَّی بَلَغَ سَبْعَ حُجُبٍ وَ کَبَّرَ سَبْعَ تَکْبِیرَاتٍ فَلِذَلِکَ الْعِلَّهًِْ تُکَبَّرُ لِلِافْتِتَاحِ فِی الصَّلَاهًِْ سَبْعُ تَکْبِیرَاتٍ فَلَمَّا ذَکَرَ مَا رَأَی مِنْ عَظَمَهًِْ اللَّهِ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُ فَانْبَرَکَ عَلَی رُکْبَتَیْهِ وَ أَخَذَ یَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ فَلَمَّا اعْتَدَلَ مِنْ رُکُوعِهِ قَائِماً نَظَرَ إِلَیْهِ فِی مَوْضِعٍ أَعْلَی مِنْ ذَلِکَ الْمَوْضِعِ خَرَّ عَلَی وَجْهِهِ وَ جَعَلَ یَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ فَلَمَّا قَالَ سَبْعَ مَرَّاتٍ سَکَنَ ذَلِکَ الرُّعْبُ فَلِذَلِکَ جَرَتْ بِهِ السُّنَّهًُْ.

امام کاظم (علیه السلام) - هشام‌بن‌حکم گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: «برای چه در ابتداء نمازگفتن هفت تکبیر افضل است و چرا در رکوع سبحان ربّی العظیم و بحمده گفته و در سجود سبحان ربّی الاعلی و بحمده می‌گویند»؟ حضرت فرمود: «ای هشام خداوند تبارک‌وتعالی آسمان‌ها را هفت طبقه و زمین را نیز هفت طبقه آفرید و حجاب‌ها را هفت تا قرار داد و زمانی‌که نبیّ مکرّمش را سیر داد و آن حضرت به قرب پروردگارش همچون قَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی شد، حجابی از حجاب‌ها را برایش برداشت، بلافاصله رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تکبیر گفت و شروع کرد کلماتی را که در افتتاح نماز می‌گویند، فرمود و وقتی حجاب دوّم را برایش کنار زد حضرت تکبیر گفت و پیوسته امر به‌همین‌منوال صورت می‌گرفت تا حضرتش به هفت حجاب رسید و آن‌ها کنار زده شدند و آن جناب هفت تکبیر گفت و به خاطر همین علّت در افتتاح نماز هفت تکبیر مستحب گردید. و وقتی حضرتش متذکّر عظمت پروردگار گردید شانه‌هایش لرزید، پس بر سر زانو تکیه داد و عرضه داشت: سبحان ربّی العظیم و بحمده و وقتی از رکوع سر برداشت و ایستاد به نقطه‌ای بالاتر از مکان قبلی نظر افکند پس به خاک افتاد و صورت بر زمین نهاد و عرضه داشت: سبحان ربّی الاعلی و بحمده و وقتی این ذکر را هفت‌بار گفت رعب از آن جناب برطرف شد و آرام گردید و به‌همین‌جهت گفتن این اذکار به عدد هفت بار سنّت گردید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص250

بحارالأنوار، ج81، ص355

15

(نجم/ 9)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - فَلَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ کَانَ مِنْ رَبِّهِ کَقَابِِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی رُفِعَ لَهُ حِجَابٌ مِنْ حُجُبِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - زمانی‌که نبیّ مکرّمش را سیر داد و آن حضرت به قرب پروردگارش همچون قَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی شد، حجابی از حجاب‌ها را برایش برداشت، و بلافاصله رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تکبیر گفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص252

علل الشرایع، ج2، ص332/ نورالثقلین

16

(نجم/ 9)

الباقر (علیه السلام) - فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی وَ کَانَ بَیْنَ لَفْظِهِ وَ بَیْنَ سَمَاعِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَمَا بَیْنَ وَتَرِ الْقَوْسِ وَ عُودِهَا.

امام باقر (علیه السلام) - کَانَ قَابَ قَوسَیْنِ أَو أَدْنَی یعنی فاصله‌ی بین کلام خداوند تا گوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به‌اندازه‌ی فاصله‌ی زه کمان تا چوب کمان بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص252

بحارالأنوار، ج18، ص404/ القمی، ج2، ص334

17

(نجم/ 9)

السّجّاد (علیه السلام) - أَنَا ابْنُ مَنْ عَلَا فَاسْتَعْلَی فَجَازَ سِدْرَهًَْ الْمُنْتَهَی وَ کَانَ مِنْ رَبِّهِ کَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی.

امام سجّاد (علیه السلام) - من پسر آن شخصیّتی هستم که به مقام عالی رسید و از سدرهًْ المنتهی گذشت و نزد پروردگار خود به قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی رسید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص252

المناقب لإبن شهرآشوب، ج4، ص168/ نورالثقلین

18

(نجم/ 9)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - فِیمَا بَیَّنَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لِیَهُودِیِّ الشَّامِ مِنْ مُعْجِزَاتِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فِی مُقَابَلَهًِْ مُعْجِزَاتِ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ هَذَا سُلَیْمَانُ قَدْ سُخِّرَتْ لَهُ الرِّیَاحُ فَسَارَتْ فِی بِلَادِهِ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَ رَوَاحُهَا شَهْرٌ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّهُ أُسْرِیَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی مَسِیرَهًَْ شَهْرٍ وَ عُرِجَ بِهِ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ مَسِیرَهًَْ خَمْسِینَ أَلْفَ عَامٍ فِی أَقَلَّ مِنْ ثُلُثِ لَیْلَهًٍْ حَتَّی انْتَهَی إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ

فَدَنَا بِالْعِلْمِ فَتَدَلَّی لَهُ مِنَ الْجَنَّهًِْ رَفْرَفٌ أَخْضَرُ وَ غَشِیَ النُّورُ بَصَرَهُ فَرَأَی عَظَمَهًَْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ بِفُؤَادِهِ وَ لَمْ یَرَهَا بِعَیْنِهِ فَکَانَ کَ قَابِ قَوْسَیْنِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی.

امام علی (علیه السلام) - مردی یهودی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره‌ی معجزه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مقابل معجزات انبیاء (علیهم السلام) دیگر پرسش کرد؟ و گفت: «باد را در اختیار سلیمان قرار دادند که در یک روز به‌اندازه‌ی یک ماه و در یک شب به‌اندازه‌ی یک ماه راه می‌رفت». امام علی (علیه السلام) فرمود: «همین‌طور است؛ به محمّد (صلی الله علیه و آله) بهتر از این عنایت شده است. در یک شب او را از مسجد الحرام به مسجد الأقصی که یک ماه راه مسیر آن است بردند. و به ملکوت آسمان‌ها بلند نموده که به‌اندازه‌ی پنجاه هزار سال راه بود در کمتر از یک‌سوّم شب طی کرد تا رسید به ساق عرش. به علم نزدیک شد و به مقام قرب رسید و برایش از بهشت فرشی سبز گستردند و نور چشمش را خیره کرد؛ عظمت خدا را با دیده دل مشاهده کرد ولی نه با چشم تا آنکه فاصله‌ی او [با جبرئیل] به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو قوس کمان یا کمتر بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص252

بحارالأنوار، ج18، ص339/ نورالثقلین

19

(نجم/ 9)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ فَقَوْلُهُ تَعَالَی وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی، ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی، فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی إِلَی قَوْلِهِ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی فَسِدْرَةُ الْمُنْتَهَی فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًْ.

امام علی (علیه السلام) - امّا ردّ بر سخن کسانی که معراج را انکار می‌کنند، خدای متعال می‌فرماید: وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَی * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی * فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی * فَأَوْحَی إِلَی عَبْدِهِ مَا أَوْحَی… عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَی؛ که سدرۀالمنتهی در آسمان هفتم است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص254

بحارالأنوار، ج90، ص85/ القمی، ج1، ص20؛ «بتفاوت»

آیه فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی [10]

در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده‌اش وحی نمود.

1

(نجم/ 10)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ وَحْیَ الْمُشَافَهَهًِْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی؛ یعنی وحی شفاهی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص254

بحارالأنوار، ج3، ص317/ القمی، ج3342/ نورالثقلین

2

(نجم/ 10)

الصّادق (علیه السلام) - ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) بَدْءُ الْأَذَانِ وَ قِصَّهًُْ الْأَذَانِ فِی إِسْرَاءِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السِّدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی قَالَ فَقَالَتِ السِّدْرَهًُْ الْمُنْتَهَی مَا جَازَنِی مَخْلُوقٌ قَبْلَکَ قَالَ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی، فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ فَدَفَعَ إِلَیْهِ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ وَ أَصْحَابَ الشِّمَالِ قَالَ وَ أَخَذَ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ بِیَمِینِهِ فَفَتَحَهُ فَنَظَرَ إِلَیْهِ فَإِذَا فِیهِ أَسْمَاءُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ قَالَ فَقَالَ لَهُ آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قَالَ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ قَالَ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا قَالَ فَقَالَ اللَّهُ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ وَ کُلَّ ذَلِکَ یَقُولُ اللَّهُ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ ثُمَّ طَوَی الصَّحِیفَهًَْ فَأَمْسَکَهَا بِیَمِینِهِ وَ فَتَحَ صَحِیفَهًَْ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَإِذَا فِیهَا أَسْمَاءُ أَهْلِ النَّارِ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ قَالَ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ قَالَ فَقَالَ اللَّهُ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ قَالَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ مُنَاجَاهًِْ رَبِّهِ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ثُمَّ قَصَّ قِصَّهًَْ الْبَیْتِ وَ الصَّلَاهًَْ فِیهِ ثُمَّ نَزَلَ وَ مَعَهُ الصَّحِیفَتَانِ فَدَفَعَهُمَا إِلَی عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام).

امام صادق (علیه السلام) - نزد امام صادق (علیه السلام) صحبت از ابتدای اذان و داستان آن در معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) شد تا رسید به سدرهًْ المنتهی. فرمود: «سدرهًْ المنتهی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: هیچ مخلوقی تاکنون از من رد نشده است. بعد آیه را خواند: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی. فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فرمود: «آنگاه نامه‌ی اصحاب یمین و اصحاب شمال را در اختیار پیامبر (صلی الله علیه و آله) گذاشت و فرمود: کتاب اصحاب یمین را به دست راست خود گرفت و گشود و در آن اسم بهشتیان و اسم پدر و قبیله‌ی آن‌ها را مشاهده کرد. فرمود: خدا به او گفت: پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (بقره/285) امام فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جواب داد: و همه‌ی مؤمنان [نیز]، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند. (بقره/285) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن! . (بقره/286) خداوند در جواب فرمود: قبول کردم. باز پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان! . (بقره/286) خداوند می‌فرمود: «قبول کردم». بعد فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دیوان را بست و به دست راست گرفت آنگاه نوشته‌ی اصحاب شمال را گشود که در آن اسم‌های جهنّمیان و اسم پدران آن‌ها و قبایل آن‌ها بود». امام فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گفت: پروردگارا! این‌ها قومی هستند که ایمان نمی‌آورند. (زخرف/88) خداوند فرمود: پس [اکنون که چنین است] از آنان روی برگردان و بگو: «سلام بر شما»، امّا به‌زودی خواهند دانست! . (زخرف/89) ». فرمود: «وقتی از مناجات پروردگار فراغت حاصل کرد به‌جانب بیت المعمور رفت بعد داستان خانه و نماز در آن را یاد کرد سپس پایین آمد و هر دو نوشته با او بود و آن‌ها را در اختیار علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) گذاشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص254

بحارالأنوار، ج18، ص387/ بحارالأنوار، ج17، ص147؛ «بتفاوت» / بحارالأنوار، ج39، ص205 وبصایرالدرجات، ص192 والمناقب، ج2، ص160؛ «قال فقال رسول الله… و الصلاهًْ فیه» محذوف

3

(نجم/ 10)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فَسُئِلَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) عَنْ ذَلِکَ الْوَحْیِ فَقَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) سَیِّدُ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ أَوَّلُ خَلِیفَهًٍْ یَسْتَخْلِفُهُ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) فَدَخَلَ الْقَوْمُ فِی الْکَلَامِ فَقَالُوا أَ مِنَ اللَّهِ أَوْ مِنْ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ لِرَسُولِهِ قُلْ لَهُمْ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی ثُمَّ رَدَّهُ عَلَیْهِم‌فَقَالَ أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری ثُمَّ قَالَ لَهُمْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَدْ أُمِرْتُ فِیهِ بِغَیْرِ هَذَا أُمِرْتُ أَنْ أَنْصِبَهُ لِلنَّاسِ فَأَقُولَ لَهُمْ هَذَا وَلِیُّکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ بِمَنْزِلَهًِْ السَّفِینَهًِْ یَوْمَ الْغَرَقِ مَنْ دَخَلَ فِیهَا نَجَا وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهَا غَرِقَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - فَأَوْحَی إِلیَ عَبْدِهِ مَا أَوْحَی؛ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی محتوای این وحی سؤال شد، فرمود: «به من وحی شد که علی (علیه السلام) سیّد و سرور مؤمنان، امام پارسایان و پیشوای نیک مردان نورانی (غرّ المحجّلین) و اوّلین خلیفه و جانشین برای خاتم پیامبران است». پس از آن قوم در این مورد به گفتگو پرداخته و گفتند: «این سخن از جانب خداست یا رسول او»؟ پس خداوند به پیامبر خود (صلی الله علیه و آله) فرمود: به ایشان بگو: «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی» سپس همین معنا را با لفظی دیگر تکرار نموده و فرمود: «أَ فَتُمَارُونَهُ عَلیَ مَا یَرَی» سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ایشان گفت: «درباره‌ی او دستوری جز این یافته¬ام، دستور یافته¬ام که او را به عنوان امام مردم منصوب کرده و به آنان بگویم: «این ولیّ شما بعد از من است، او به یک کشتی به هنگام راه‌افتادن سیل می¬ماند که هرکه وارد آن گردد نجات می¬یابد و هرکس از آن خارج شود غرق می¬گردد» ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص256

بحارالأنوار، ج36، ص86/ القمی، ج2، ص334/ نورالثقلین

آیه ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی [11]

قلب [پاك او] در آنچه دید هرگز دروغ نگفت.

1

(نجم/ 11)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) هَلْ رَأَی رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَبَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ نَعَمْ بِقَلْبِهِ رَآهُ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی لَمْ یَرَهُ بِالْبَصَرِ وَ لَکِنْ رَآهُ بِالْفُؤَادِ.

امام کاظم (علیه السلام) - محمّدبن‌فضیل گوید: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم: «آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پروردگار خود را دید»؟ فرمود: «بلی با قلبش. آیا نشنیدی که خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: مَا کَذَبَ الفُؤَادُ مَا رَأَی با چشم ندید امّا با قلب دید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص256

بحارالأنوار، ج4، ص43/ التوحید، ص116/ البرهان

2

(نجم/ 11)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ عَنْ أَبِی الْعَالِیَهًِْ قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَلْ رَأَیْتَ رَبَّکَ لَیْلَهًَْ الْمِعْرَاجِ قَالَ رَأَیْتُ نَهَراً وَ رَأَیْتُ وَرَاءَ النَّهَرِ حِجَاباً وَ رَأَیْتُ وَرَاءَ الْحِجَابِ نُوراً لَمْ أَرَ غَیْرَ ذَلِکَ. وَ رُوِیَ عَنْ أَبِی ذَرٍّ وَ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِ أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی قَالَ رَأَیْتُ نُوراً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: «آیا در شب معراج پروردگارت را دیدی»؟ حضرت فرمود: «شب معراج نهر آبی را دیدم که پشت آن پرده¬ای را دیدم و پشت پرده، نوری را می¬دیدم و به جز این چیز دیگری را ندیدم». از ابوذر و ابوسعید خدری روایت شده که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی آیه: ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی؛ فرمود: «من نوری را دیدم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص256

بحارالأنوار، ج18، ص288؛ «بتفاوت»

3

(نجم/ 11)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - رَأَی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) رَبَّهِ بِفُؤَادِهِ.

امام علی (علیه السلام) - یعنی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پروردگار خود را با چشم دل دیده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص256

بحرالعرفان، ج15، ص189

4

(نجم/ 11)

الرّضا (علیه السلام) - فَقَالَ أَبُو قُرَّهًَْ إِنَّا رُوِّینَا أَنَّ اللَّهَ قَسَمَ الرُّؤْیَهًَْ وَ الْکَلَامَ بَیْنَ نَبِیَّیْنِ فَقَسَمَ الْکَلَامَ لِمُوسی (علیه السلام) وَ لِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) الرُّؤْیَهًَْ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) فَمَنِ الْمُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ إِلَی الثَّقَلَیْنِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ أَ لَیْسَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قَالَ بَلَی قَالَ کَیْفَ یَجِیءُ رَجُلٌ إِلَی الْخَلْقِ جَمِیعاً فَیُخْبِرُهُمْ أَنَّهُ جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ أَنَّهُ یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ بِأَمْرِ اللَّهِ فَیَقُولُ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ثُمَّ یَقُولُ أَنَا رَأَیْتُهُ بِعَیْنِی وَ أَحَطْتُ بِهِ عِلْماً وَ هُوَ عَلَی صُورَهًِْ الْبَشَرِ أَ مَا تَسْتَحُونَ مَا قَدَرَتِ الزَّنَادِقَهًُْ أَنْ تَرْمِیَهُ بِهَذَا أَنْ یَکُونَ یَأْتِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِشَیْءٍ ثُمَّ یَأْتِی بِخِلَافِهِ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ قَالَ أَبُو قُرَّهًَْ فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَهًًْ‌أُخْری فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) إِنَّ بَعْدَ هَذِهِ الْآیَهًِْ مَا یَدُلُّ عَلَی مَا رَأَی حَیْثُ قَالَ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی یَقُولُ مَا کَذَبَ فُؤَادُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَا رَأَتْ عَیْنَاهُ ثُمَّ أَخْبَرَ بِمَا رَأَی فَقَالَ لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری فَآیَاتُ اللَّهِ غَیْرُ اللَّهِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً فَإِذَا رَأَتْهُ الْأَبْصَارُ فَقَدْ أَحَاطَتْ بِهِ الْعِلْمُ وَ وَقَعَتِ الْمَعْرِفَهًُْ فَقَالَ أَبُو قُرَّهًَْ فَتُکَذِّبُ بِالرِّوَایَاتِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) إِذَا کَانَتِ الرِّوَایَاتُ مُخَالِفَهًًْ لِلْقُرْآنِ کَذَّبْتُهَا وَ مَا أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَیْهِ أَنَّهُ لَا یُحَاطُ بِهِ عِلْماً وَ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ.

امام رضا (علیه السلام) - ابوقرّه به آن حضرت عرض کرد: «به ما روایت رسیده است که خدا شرف دیدار خود و همسخنی خود را میان دو پیغمبر قسمت کرده و سخن را به موسی (علیه السلام) داده و شرف دیدار خود را به محمّد (صلی الله علیه و آله) داده است»؟ امام رضا (علیه السلام) فرمود: «پس در این صورت چه کسی از طرف خدا به همه‌ی جن و انس تبلیغ کرده است که: چشم‌ها او را نمی‌بینند. (انعام/103) ولی آن‌ها به [علم] او احاطه ندارند! . (طه/110) و هیچ‌چیز همانند او نیست. (شوری/11) آیا خود محمّد (صلی الله علیه و آله) نیست»؟! گفت: «چرا»؟ فرمود: «چگونه ممکن است مردی به همه‌ی خلق توجّه کند و به آن‌ها خبر دهد که از طرف خدا آمده و به دستور خدا آن‌ها را به‌سوی خدا می‌خواند و می‌گوید: چشم‌ها او را نمی‌بینند. (انعام/103) ولی آن‌ها به [علم] او احاطه ندارند! . (طه/110) و هیچ‌چیز همانند او نیست. (شوری/11) و سپس بگوید من خودم او را به چشم خود دیده‌ام و او را در علم خود گنجانیده‌ام. و او به صورت آدمی است. شرم نمی‌کنید؟! بی‌دین‌ها هم نتوانستند پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را از این راه انتقاد کنند که: «تناقض می‌گوید و از طرف خدا چیزی می‌آورد و از راه دیگر مخالف آن را می‌گوید». ابوقرّه گفت: «خدا هم می‌فرماید: و محقّقا او را در یک فرودآمدن دیگری دید. (نجم/13) امام (علیه السلام) فرمود: «پس از خود همین دلیل هست که چه را دیده؛ آنجا که گفته است: ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی می‌گوید: دل محمّد (صلی الله علیه و آله) دروغ نشمرد آنچه را چشم او دید، سپس آنچه را دیده بود خبر داد و فرمود: محقّقا از آیات بزرگ‌تر پروردگارش دید. (نجم/18) آیات خدا جز خداست، خدا فرموده است: ولی آن‌ها به [علم] او احاطه ندارند! . (طه/110) اگر دیده‌هایش بتوانند ببینند در علم بشر گنجانیده شده است و به شخص شناخته شده». ابوقرّه عرض کرد: «پس این همه روایات را دروغ بشماریم». امام (علیه السلام) فرمود: «وقتی روایات با قرآن مخالف باشند آن‌ها را باید دروغ بدانی آنچه مورد اتّفاق مسلمان‌ها است این است که: چشم‌ها او را نمی‌بینند. (انعام/103) آن‌ها به [علم] او احاطه ندارند! (طه/110) و هیچ‌چیز همانند او نیست. (شوری/11)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص256

الکافی، ج1، ص95/ بحارالأنوار، ج4، ص36/ بحارالأنوار، ج10، ص345/ الاحتجاج، ج2، ص405/ التوحید، ص110/ روضهًْ الواعظین، ج1، ص33

آیه أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری [12]

آیا با او درباره‌ی آنچه [با چشم خود در معراج] دیده مجادله می‌کنید؟!

آیه وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری [13]

و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد.

1

(نجم/ 13)

الباقر (علیه السلام) - یَا حَبِیبُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی یَعْنِی عِنْدَهَا وَافَی بِهِ جَبْرَئِیلُ حِینَ صَعِدَ إِلَی السَّمَاءِ قَالَ فَلَمَّا انْتَهَی إِلَی مَحَلِّ السِّدْرَهًِْ وَقَفَ جَبْرَئِیلُ دُونَهَا وَ قَالَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ هَذَا مَوْقِفِیَ الَّذِی وَضَعَنِیَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِیهِ وَ لَنْ أَقْدِرَ عَلَی أَنْ أَتَقَدَّمَهُ وَ لَکِنِ امْضِ أَنْتَ أَمَامَکَ إِلَی السِّدْرَهًِْ فَوَقَفَ عِنْدَهَا قَالَ فَتَقَدَّمَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) إِلَی السِّدْرَهًِْ وَ تَخَلَّفَ جَبْرَئِیلُ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِنَّمَا سُمِّیَتْ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَی لِأَنَّ أَعْمَالَ أَهْلِ الْأَرْضِ تَصْعَدُ بِهَا الْمَلَائِکَهًُْ الْحَفَظَهًُْ إِلَی مَحَلِّ السِّدْرَهًِْ وَ الْحَفَظَهًُْ الْکِرَامُ الْبَرَرَهًُْ دُونَ السِّدْرَهًِْ یَکْتُبُونَ مَا تَرْفَعُ إِلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهًُْ مِنْ أَعْمَالِ الْعِبَادِ فِی الْأَرْضِ قَالَ فَیَنْتَهُونَ بِهَا إِلَی مَحَلِّ السِّدْرَهًِْ قَالَ فَنَظَرَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَرَأَی أَغْصَانَهَا تَحْتَ الْعَرْشِ وَ حَوْلَهُ قَالَ فَتَجَلَّی لِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) نُورُ الْجَبَّارِ عَزَّوَجَلَّ فَلَمَّا غَشِیَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) النُّورُ شَخَصَ بِبَصَرِهِ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُ قَالَ فَشَدَّ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قَلْبَهُ وَ قَوَّی لَهُ بَصَرَهُ حَتَّی رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ مَا رَأَی وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی قَالَ یَعْنِی الْمُوَافَاهًَْ قَالَ فَرَأَی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَا رَأَی بِبَصَرِهِ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری یَعْنِی أَکْبَرَ الْآیَاتِ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ إِنَّ غِلَظَ السِّدْرَهًِْ بِمَسِیرَهًِْ مِائَهًِْ عَامٍ مِنْ أَیَّامِ الدُّنْیَا وَ إِنَّ الْوَرَقَهًَْ مِنْهَا تُغَطِّی أَهْلَ الدُّنْیَا وَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَلَائِکَهًًْ وَکَّلَهُمْ بِنَبَاتِ الْأَرْضِ مِنَ الشَّجَرِ وَ النَّخْلِ فَلَیْسَ مِنْ شَجَرَهًٍْ وَ لَا نَخْلَهًٍْ إِلَّا وَ مَعَهَا مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَلَکٌ یَحْفَظُهَا وَ مَا کَانَ

فِیهَا وَ لَوْ لَا أَنَّ مَعَهَا مَنْ یَمْنَعُهَا لَأَکَلَهَا السِّبَاعُ وَ هَوَامُّ الْأَرْضِ إِذَا کَانَ فِیهَا ثَمَرُهَا قَالَ وَ إِنَّمَا نَهَی رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَنْ یَضْرِبَ أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ خَلَاهُ تَحْتَ شَجَرَهًٍْ أَوْ نَخْلَهًٍْ قَدْ أَثْمَرَتْ لِمَکَانِ الْمَلَائِکَهًِْ الْمُوَکَّلِینَ بِهَا قَالَ وَ لِذَلِکَ یَکُونُ الشَّجَرُ وَ النَّخْلُ أُنْساً إِذَا کَانَ فِیهِ حَمْلُهُ لِأَنَّ الْمَلَائِکَهًَْ تَحْضُرُهُ.

امام باقر (علیه السلام) -‌ای حبیب! وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ المَأْوی یعنی هنگامی‌که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آسمان بالا رفت، جبرئیل در سدرهًْ المنتهی به آن جناب رسید، زمانی‌که سیر و حرکت جبرئیل به محلّ سدرهًْ منتهی شد همان‌جا ایستاد و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) اینجا محلّ توقف و ایستادن من است و جایی است که خدای عزّوجلّ مرا در آن قرار داده و هرگز قدرت ندارم جلوتر بروم ولی شما بگذرید و به جلو بروید تا به سدره برسید سپس در آنجا توقّف نمایید، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به‌طرف سدره جلو رفت و جبرئیل ایستاد و توقّف نمود. وقتی فرشتگان نگهبان اعمال اهل زمین را به محلّ سدره بالا برده و آنجا می‌نهند این مکان به سِدْرَةَ الْمنْتَهَی موسوم گردیده است باری اعمال وقتی به آنجا برده شد فرشتگان نگهبان که جملگی کرام و برره هستند آن‌ها را می‌نویسند. امام (علیه السلام) فرمود: «فرشتگان اعمال بندگان را به محلّ سدره می‌رسانند، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نظر می‌اندازند و شاخه‌های این درخت (سدره) را می‌بینند که زیر عرش و اطراف آن می‌باشند». پس از آن امام (علیه السلام) فرمود: «نور خدای عزّوجلّ به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تجلّی کرده و آن حضرت را فرا می‌گیرد دراین‌هنگام از شدّت نور و عظمت آن چشمان مبارک حضرت باز مانده به‌طوری که لحظه‌ای به هم نیامده و شانه‌های مبارکش به لرزه می‌آید». پس از آن فرمود: «خدای متعال قلب رسولش را محکم و نور دیدگانش را قوی نمود تا از آیات پروردگار دید آنچه را که دید و همین است معنای فرموده خدای عزّوجلّ: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ المَأْوی منظور موافات و رسیدن آن حضرت به سدرهًْ المنتهی است و پس از رسیدن حضرت دیدند آنچه را که با چشم ملاحظه کردند؛ یعنی آیات بزرگ الهی را که مقصود بزرگ‌ترین آیات پروردگار می‌باشد با چشم دیدند». امام (علیه السلام) فرمود: «قطر و ضخامت سدره به مقدار صد سال راه از ایّام دنیا بوده و هر برگی از آن اهل دنیا را می‌پوشاند و حقّ تعالی فرشتگانی دارد که آن‌ها را موکّل درخت و نخل خرما قرار داده، لذا هیچ درخت و نخلی نیست مگر آنکه با آن فرشته‌ای است که او را نگهداری می‌کند و اگر چنین نمی‌بود سباع و حشرات زمین تمام آن‌ها را درحالی‌که میوه داشتند می‌خوردند». سپس امام (علیه السلام) فرمود: «و سرّ اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از تخلّی‌نمودن زیر درخت یا نخل میوه‌دار نهی فرمود آن است که فرشتگان موکّل آنجا هستند و به خاطر همین است که درخت نخل وقتی در آن میوه هست مأنوس می‌باشد چرا که فرشتگان در آنجا حاضر هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص258

بحارالأنوار، ج3، ص315/ بحارالأنوار، ج18، ص364/ علل الشرایع، ج1، ص276/ نورالثقلین؛ «و ان لله عزوجل… الی آخر» محذوف

2

(نجم/ 13)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - فِی خَبَرِ الْیَهُودِیِّ الَّذِی سَأَلَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَنْ فَضَائِلِ نَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) قَالَ (علیه السلام) قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ جَعَلْتُ أُمَّتَکَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَالشَّامَهًِْ الْبَیْضَاءِ فِی الثَّوْرِ الْأَسْوَدِ هُمُ الْقَادِرُونَ وَ هُمُ الْقَاهِرُونَ یَسْتَخْدِمُونَ وَ لَا یُسْتَخْدَمُونَ لِکَرَامَتِکَ وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُظْهِرَ دِینَکَ عَلَی الْأَدْیَانِ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبِهَا دِیْنٌ إِلَّا دِینُکَ وَ یُؤَدُّونَ إِلَی أَهْلِ دِینِکَ الْجِزْیَهًَْ وَ هُمْ صَاغِرُونَ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَهًًْ أُخْری عِنْدَ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهی عِنْدَها جَنَّهًُْ الْمَأْوی إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهًَْ ما یَغْشی ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری فَهَذَا أَعْظَمُ یَا أَخَا الْیَهُودِ مِنْ مُنَاجَاتِهِ لِمُوسی (علیه السلام) عَلَی طُورِ سَیْنَاءَ ثُمَّ زَادَ اللَّهُ لِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أَنْ مَثَّلَ النَّبِیِّینَ فَصَلَّی بِهِمْ وَ هُمْ خَلْفَهُ یَقْتَدُونَ بِهِ وَ لَقَدْ عَایَنَ تِلْکَ اللَّیْلَهًَْ الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ وَ عُرِجَ بِهِ إِلَی سَمَاءٍ سَمَاءٍ فَسَلَّمَتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَهًُْ فَهَذَا أَکْثَرُ مِنْ ذَلِک.

امام علی (علیه السلام) -‌ای محمّد! امّت تو را همچون خالی سپید بر تن گاوی سیاه قرار دادم، آنان توانمند و چیره¬اند، و به پاس ارجمندیِ تو خدمت می¬گیرند و به خدمت گرفته نمی¬شوند، بر عهده من است که دین تو را بر همه ادیان پیروز گردانم آن¬چنان که در شرق و غرب زمین دینی جز دین تو بر جا نمانَد و آنان به خواری به اهل دین تو جزیه بپردازند: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی * عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی * إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی * ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی * لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری‌ای برادر یهودی! این از نجوای خداوند با موسی (علیه السلام) در طور سینا والاتر است، خداوند باز هم بر محمّد (صلی الله علیه و آله) افزود، او پیامبران را پدیدار کرد و محمّد (صلی الله علیه و آله) پیشاپیش آنان نماز گزارد و آنان پشت سر وی ایستادند و به او اقتدا کردند، آن شب محمّد (صلی الله علیه و آله) بهشت و دوزخ را مشاهده کرد و آسمان به آسمان فراز بُرده شد و فرشتگان بر او سلام دادند؛ پس این بیشتر از آن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص260

بحارالأنوار، ج16، ص347/ إرشادالقلوب، ج2، ص411

3

(نجم/ 13)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَنَّ رَجُلًا أَتَی أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَعلِیَّ‌بْنَ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِنِّی قَدْ شَکَکْتُ فِی کِتَابِ اللَّهِ الْمُنْزَلِ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ فَهَاتِ مَا شَکَکْتَ فِیهِ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لَهُ الرَّجُلُ إِنِّی وَجَدْتُ اللَّهَ یَقُول لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ وَ یَقُولُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَمَّا قَوْلُهُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی یَعْنِی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حَیْثُ لَا یُجَاوِزُهَا خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ وَ قَوْلُهُ فِی آخِرِ الْآیَهًِْ ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری رَأَی جَبْرَئِیلَ فِی صُورَتِهِ مَرَّتَیْنِ هَذِهِ الْمَرَّهًَْ وَ مَرَّهًًْ أُخْرَی وَ ذَلِکَ أَنَّ خَلْقَ جَبْرَئِیلَ عَظِیمٌ فَهُوَ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ الَّذِینَ لَا یُدْرِکُ خَلْقُهُمْ وَ صِفَتُهُمْ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ.

امام علی (علیه السلام) - از ابومَعمَر سَعدانی روایت شده است که: مردی خدمت حضرت امام علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) رسید و عرض کرد: «ای امیر مؤمنان! من در کتاب نازل شده خداوند شکّ کرده¬ام». حضرت (علیه السلام) به او فرمود: «مادرت سوگوارت باد! چگونه در کتاب نازل شده خداوند شک کرده¬ای»؟! عرض کرد: «بدان سبب که دیده¬ام… در کتاب خداوند آمده: چشم‌ها او را نمی‌بینند ولی او همه چشم‌ها را می‌بیند و او بخشنده [انواع نعمت‌ها، و باخبر از دقایق موجودات]، و آگاه [از همه] چیز است. (انعام/103) و می‌فرماید: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری* عِندَ سِدْرَةِ المُنْتَهَی؛ (نجم/1413)». امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «و امّا کلام حق تعالی و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی* عِندَ سِدْرَةِ المُنْتَهَی. (نجم/1413)». منظور، حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) است که در کنار سدرهًْ المنتهی بود، جایی که هیچ آفریده¬ای از آفریدگان خدا پشت سرش نمی‌گذارد. کلام حق تعالی در آیه¬های دیگر: چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد [آنچه دید واقعیّت بود]! او پاره‌ای از آیات و نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دید! . (نجم/1817) ». جبرئیل را می¬فرماید که دو مرتبه در چهره ایشان نگریست، این بار و باری دیگر. این سخن بدان جهت است که آفرینش جبرئیل آفرینشی شکوهمند است و او از جمله روحانیّونی است که آفرینش ایشان و صفتشان را کسی جز خداوند، همان پروردگار جهانیان در نمی¬یابد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص260

بحارالأنوار، ج90، ص127/ بحارالأنوار، ج90، ص98 و البرهان والاحتجاج، ج1، ص240؛ «ان رجلا أتی… عند سدرهًْ المنتهی» محذوف/ التوحید، ص254 و نورالثقلین؛ «بتفاوت»

4

(نجم/ 13)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - قولهوَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی قَالَفِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ وَ جَنَّهًُْ الْمَأْوَی عِنْدَهَا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی، عِندَ سِدْرَةِ المُنْتَهَی در آسمان هفتم قرار دارد و جنهًْ المأوی هم در کنار آن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص262

البرهان/ القمی، ج2، ص335 و نورالثقلین؛ «و جنهًْ المأوی عندها» محذوف

5

(نجم/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ أَبِی بُرْدَهًَْ الْأَسْلَمِیِّ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّه (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ لِعَلِیٍّ یَا عَلِیُّ إِنَ اللَّهَ أَشْهَدَکَ مَعِی فِی سَبْعِ مَوَاطِنَ أَمَّا أَوَّلُ ذَلِکَ فَلَیْلَهًَْ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ قَالَ لِی جَبْرَئِیلُ أَیْنَ أَخُوکَ قُلْتُ خَلَّفْتُهُ وَرَائِی قَالَ ادْعُ اللَّهَ فَلْیَأْتِکَ بِهِ فَدَعَوْتُ وَ إِذَا مِثَالُکَ مَعِی وَ إِذَا الْمَلَائِکَهًُْ وُقُوفٌ صُفُوفٌ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هُمُ الَّذِینَ یُبَاهِیهِمُ اللَّهُ بِکَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فَدَنَوْتُ فَنَطَقْتُ بِمَا کَانَ وَ بِمَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ الثَّانِی حِینَ أُسْرِیَ بِی فِی الْمَرَّهًِْ الثَّانِیَهًِْ فَقَالَ لِی جَبْرَئِیلُ أَیْنَ أَخُوکَ قُلْتُ خَلَّفْتُهُ وَرَائِی قَالَ ادْعُ اللَّهَ فَلْیَأْتِکَ بِهِ فَدَعَوْتُ اللَّهَ فَإِذَا مِثَالُکَ مَعِی فَکُشِطَ لِی عَنْ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ حَتَّی رَأَیْتُ سُکَّانَهَا وَ عُمَّارَهَا وَ مَوْضِعَ کُلِّ مَلَکٍ مِنْهَا وَ الثَّالِثُ حِینَ بُعِثْتُ إِلَی الْجِنِّ فَقَالَ لِی جَبْرَئِیلُ أَیْنَ أَخُوکَ قُلْتُ خَلَّفْتُهُ وَرَائِی فَقَالَ ادْعُ اللَّهَ فَلْیَأْتِکَ بِهِ فَدَعَوْتُ اللَّهَ فَإِذَا أَنْتَ مَعِی فَمَا قُلْتُ لَهُمْ شَیْئاً وَ لَا رَدُّوا عَلَیَّ شَیْئاً إِلَّا سَمِعْتَه وَ الرَّابِعُ خُصِّصْنَا بِلَیْلَهًِْ الْقَدْرِ وَ لَیْسَتْ لِأَحَدٍ غَیْرِنَا وَ الْخَامِسُ دَعَوْتُ اللَّهَ فِیکَ وَ أَعْطَانِی فِیکَ کُلَّ شَیْءٍ إِلَّا النُّبُوَّهًَْ فَإِنَّهُ قَالَ خَصَّصْتُکَ بِهَا وَ خَتَمْتُهَا بِکَ وَ أَمَّا السَّادِسُ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ جَمَعَ اللَّهُ لِیَ النَّبِیِّینَ فَصَلَّیْتُ بِهِمْ وَ مِثَالُکَ خَلْفِی وَ السَّابِعُ هَلَاکُ الْأَحْزَابِ بِأَیْدِینَا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - اسلمیّ گوید: شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) می‌فرماید: «خداوند در هفت‌جا تو را در کنار من حاضر و شاهد گردانیده است: امّا اوّلین آن، همان شبی است که به آسمان برده شدم. جبرئیل به من گفت: «برادرت کجاست»؟ گفتم: «او را به‌جای خودم گذاشته‌ام». گفت: «از خدا بخواه تا او را به نزد تو بیاورد. از خدا خواستم و ناگهان دیدم که کسی مثل تو همراه من است، و فرشتگان در صف ایستاده بودند». گفتم: «ای جبرئیل! این‌ها چه کسانی هستند»؟ گفت: «آن‌ها کسانی هستند که در روز قیامت، خداوند آن‌ها را به همراهی تو مفتخر می‌گرداند. آنگاه به آن‌ها نزدیک شدم و درباره‌ی چیزهایی که تاکنون اتّفاق افتاده و تا قیامت اتّفاق خواهد افتاد، صحبت کردیم. دوّم؛ آن موقعی بود که برای بار دوّم به آسمان برده شدم». جبرئیل به من گفت: «برادرت کجاست»؟ گفتم: «او را به‌جای خودم گذاشته‌ام». گفت: «از خدا بخواه او را به نزد تو بیاورد. آنگاه از خدا خواستم. ناگهان دیدم که شخصی همچون تو همراه من است. سپس پرده از هفت آسمان برایم برداشته شد و من همه‌ی ساکنان آن اعم از جن و پری را دیدم و جای هر فرشته‌ای را در آنجا ملاحظه کردم. سوّمین‌بار؛ موقعی بود که به پیامبری جنّیان مبعوث شدم. آنگاه جبرئیل به من گفت: «برادرت کجاست»؟ گفتم: «او را به‌جای خودم گذاشته‌ام». گفت: «از خدا بخواه که او را به نزد تو بیاورد. پس از خدا خواستم. ناگهان دیدم که تو همراه من هستی. من به آن‌ها چیزی نگفتم و آن‌ها هم به من پاسخی ندادند مگر اینکه تو همه‌ی آن سخنان را شنیده‌ای. چهارمین‌بار، مخصوص من و تو است در شب قدر و به کسی جز ما اختصاص ندارد. پنجم، درباره‌ی تو از خدا درخواست کردم و خداوند همه چیز را درباره‌ی تو به من بخشیده است به جز پیامبری که خداوند فرمود: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آن را مخصوص تو قرار داده‌ام و با تو آن را خاتمه داده‌ام. و امّا ششم؛ آن هنگامی است که به آسمان برده شدم. خداوند همه‌ی پیامبران (علیهم السلام) را در آنجا جمع کرده بود. با آن‌ها نماز گزاردم و کسی مثل تو در پشت‌سر من بود. و هفتم؛ نابودی احزاب و گروه‌ها به دست من و توست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص262

بحارالأنوار، ج18، ص405/ البرهان/ القمی، ج2، ص335 و نورالثقلین؛ «بتفاوت»

6

(نجم/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) رَأَیْتُ‌جَبْرَئِیلَ‌فِی‌صُورَهًٍْ‌لَهُ‌سِتُّمِائَهًِْ‌جَنَاحٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - یک‌بار دیگر هم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او (جبرئیل) را مشاهده کرد، «پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: دیدم جبرئیل را در صورتی که ششصد بال داشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص262

الطرایف، ج1، ص12

7

(نجم/ 13)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - وَ أمَّا الرَّدُ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الرُّؤْیَهًَْ فَقَوْلُهُ مَا کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی، أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری، وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری* وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری* عِنْدَ سِدْرَةِ المُنْتَهی* عِنْدَها جَنَّةُ المَأْوی؛ امّا در پاسخ به کسانی که بهشت و جهنّم را انکار می‌کنند. عِندَهَا جَنَّةُ المَأْوی یعنی در زیر سدرهًْ المنتهی که در آسمان هفتم قرار دارد و جنهًْ المأوی هم در کنار آن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص262

القمی، ج1، ص20

8

(نجم/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یَا فَاطِمَهًُْ! أَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ اللَّهَ أَشْرَفَ عَلَی الدُّنْیَا فَاخْتَارَنِی عَلَی رِجَالِ الْعَالَمِینَ نَبِیّاً ثُمَّ اطَّلَعَ أُخْرَی فَاخْتَارَ عَلِیّاً عَلَی رِجَالِ الْعَالَمِینَ وَصِیّاً ثُمَّ اطَّلَعَ فَاخْتَارَکِ عَلَی نِسَاءِ الْعَالَمِینَیَا فَاطِمَهًُْ! إِنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ وَجَدْتُ مَکْتُوباً عَلَی صَخْرَهًِْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِوَزِیرِهِ» فَقُلْتُ لِجَبْرَئِیلَ (علیه السلام) وَ مَنْ وَزِیرِی فَقَالَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ، فَلَمَّا انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی وَجَدْتُ مَکْتُوباً عَلَیْهَا «إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ

إِلَّا أَنَا وَحْدِی مُحَمَّدٌ {حَبِیبِی} صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِوَزِیرِهِ» فَقُلْتُ لِجَبْرَئِیلَ (علیه السلام) وَ مَنْ وَزِیرِی قَالَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَلَمَّا جَاوَزْتُ سِدْرَهًَْ الْمُنْتَهَی انْتَهَیْتُ إِلَی عَرْشِ رَبِّ الْعَالَمِینَ فَوَجَدْتُ مَکْتُوباً عَلَی کُلِّ قَائِمَهًٍْ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ «أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا مُحَمَّدٌ حَبِیبِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِوَزِیرِهِ» فَلَمَّا دَخَلْتُ الْجَنَّهًَْ رَأَیْتُ فِی الْجَنَّهًِْ شَجَرَهًَْ طُوبَی أَصْلُهَا فِی دَارِعَلِیٍّ وَ مَا فِی الْجَنَّهًِْ قَصْرٌ وَ لَا مَنْزِلٌ إِلَّا وَ فِیهَا فَرْعٌ مِنْهَا أَعْلَاهَا أَسْفَاطُ حُلَلٍ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ یَکُونُ لِلْعَبْدِ الْمُؤْمِنِ أَلْفُ أَلْفِ سَفَطٍ، فِی کُلِّ سَفَطٍ مِائَهًُْ أَلْفِ حُلَّهًٍْ مَا فَوْقَهَا حُلَّهًٌْ تُشْبِهُ الْأُخْرَی عَلَی أَلْوَانٍ مُخْتَلِفَهًٍْ، وَ هُوَ ثِیَابُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَسَطَهَا ظِلٌّ مَمْدُودٌ کَعَرْضِ السَّمَاء وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ یَسِیرُ الرَّاکِبُ فِی ذَلِکَ الظِّلِّ مَسِیرَهًَْ مِائَهًِْ عَامٍ فَلَا یَقْطَعُهُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ أَسْفَلُهَا ثِمَارُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ طَعَامُهُمْ مُتَذَلِّلٌ فِی بُیُوتِهِمْ یَکُونُ فِی الْقَضِیبِ مِنْهَا مِائَهًُْ لَوْنٍ مِنَ الْفَاکِهَهًِْ مِمَّا رَأَیْتُمْ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ مِمَّا لَمْ تَرَوْهُ وَ مَا سَمِعْتُمْ بِهِ وَ مَا لَمْ تَسْمَعُوا مِثْلَهَا، وَ کُلَّمَا یُجْتَنَی مِنْهَا شَیْءٌ نَبَتَ مَکَانَهَا أُخْرَی لا مَقْطُوعَهًٍْ وَ لا مَمْنُوعَهًٍْ وَ یَجْرِی نَهَرٌ فِی أَصْلِ تِلْکَ الشَّجَرَهًِْ یَنْفَجِرُ مِنْهَا الْأَنْهَارُ الْأَرْبَعَهًُْ، نَهَرٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ نَهَرٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ نَهَرٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّهًٍْ لِلشَّارِبِینَ وَ نَهَرٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی. یَا فَاطِمَهًُْ إِنَّ اللَّهَ أَعْطَانِی فِی عَلِیٍّ سَبْعَ خِصَالٍ: هُوَ أَوَّلُ مَنْ یَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ مَعِی، وَ أَوَّلُ مَنْ یَقِفُ مَعِی عَلَی الصِّرَاطِ فَیَقُولُ لِلنَّارِ خُذِی ذَا وَ ذَرِی ذَا، وَ أَوَّلُ مَنْ یُکْسَی إِذَا کُسِیتُ، وَ أَوَّلُ مَنْ یَقِفُ مَعِی عَلَی یَمِینِ الْعَرْشِ وَ أَوَّلُ مَنْ یَقْرَعُ مَعِی بَابَ الْجَنَّهًِْ، وَ أَوَّلُ مَنْ یَسْکُنُ مَعِی عِلِّیِّینَ، وَ أَوَّلُ مَنْ یَشْرَبُ مَعِی مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ. یَا فَاطِمَهًُْ هَذَا مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ عَلِیّاً (علیه السلام) فِی الْآخِرَهًِْ وَ أَعَدَّ لَهُ فِی الْجَنَّهًِْ إِذَا کَانَ فِی الدُّنْیَا لَا مَالَ لَهُ، فَأَمَّا مَا قُلْتِ إِنَّهُ بَطِینٌ، فَإِنَّهُ مَمْلُوٌّ مِنَ الْعِلْمِ خَصَّهُ اللَّهُ بِهِ وَ أَکْرَمَهُ مِنْ بَیْنِ أُمَّتِی، وَ أَمَّا مَا قُلْتِ إِنَّهُ أَنْزَعُ عَظِیمُ الْعَیْنَیْنِ، فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَهُ بِصِفَهًِْ آدَمَ (علیه السلام)، وَ أَمَّا طُولُ یَدَیْهِ، فَإِنَّ اللَّهَ طَوَّلَهُمَا لِیَقْتُلَ بِهِمَا أَعْدَاءَهُ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ وَ بِهِ یُظْهِرُ اللَّهُ‌الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ، وَ بِهِ یَفْتَحُ اللَّهُ الْفُتُوحَ وَ یُقَاتِلُ الْمُشْرِکِینَ عَلَی تَنْزِیلِ الْقُرْآنِ وَ الْمُنَافِقِینَ مِنْ أَهْلِ الْبَغْیِ وَ النَّکْثِ وَ الْفُسُوقِ عَلَی تَأْوِیلِهِ وَ یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ یُزَیِّنُ بِهِمَا عَرْشَهُ. یَا فَاطِمَهًُْ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ ذُرِّیَّتَهُ مِنْ صُلْبِهِ وَ جَعَلَ ذُرِّیَّتِی مِنْ صُلْبِ عَلِیٍّ (علیه السلام)، وَ

لَوْ لَا عَلِیٌّ (علیه السلام) مَا کَانَتْ لِی ذُرِّیَّهًٌْ، فَقَالَتْ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا أَخْتَارُ عَلَیْهِ أَحَداً مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ، فَزَوَّجَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)، فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) عِنْدَ ذَلِکَ: وَ اللَّهِ مَا کَانَ لِفَاطِمَهًَْ کُفْؤٌ غَیْرُ عَلِیٍّ (علیه السلام).

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای فاطمه (سلام الله علیها)! وقتی مرا به معراج بردند دیدم بر سنگ بیت المقدّس نوشته شده؛ خدایی غیر از خدای یکتا نیست، محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول خداست، من او را به‌وسیله‌ی وزیرش تأیید و یاری نموده‌ام، به جبرئیل گفتم: «وزیر من کیست»؟ گفت: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)». هنگامی‌که به سدرهًْ المنتهی رسیدم دیدم بر آن نوشته شده؛ من خداوندی هستم که غیر از او معبودی نیست، محمّد (صلی الله علیه و آله) را که حبیب من است به‌وسیله‌ی وزیرش تأیید و نصرت کرده‌ام. به جبرئیل گفتم: «وزیر من کیست»؟ گفت: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)». وقتی از سدرهًْ المنتهی گذشتم و به عرش پروردگار رسیدم دیدم که بر یکی از قائمه‌های عرش نوشته شده؛ من خدایی هستم که غیر از او معبودی نیست، محمّد (صلی الله علیه و آله) برگزیده و حبیب من است که او را به‌وسیله‌ی وزیرش تأیید و یاری نموده‌ام. وقتی داخل بهشت شدم درخت طوبی را دیدم که ریشه‌اش در خانه‌ی علی (علیه السلام) بود، و در آنجا هیچ قصر و منزلی نبود مگر اینکه در آن شاخه‌ای از این درخت وجود داشت، بالای درخت سبدهایی پر از سندس و استبرق وجود داشت و هر سبدی را هزارهزار سبد بود و در هر سبدی صدهزار حلّه، و هیچ حلّه‌ای در آن نبود که به دیگری شباهت داشته باشد، زیرا آن‌ها دارای رنگ‌های مختلف بودند و لباس‌های اهل بهشت از آن‌هاست، در وسط بهشت سایه‌ای است ممتد که پهنای آن به قدر پهنای تمام آسمان‌ها و زمین است و خداوند آن را برای ایمان آورندگان به خداوند و رسولش (صلی الله علیه و آله) آماده کرده است. حال اگر شخص سواری مدّت صدسال در آن سایه راه طیّ کند، آن سایه تمام نمی‌شود و همین است قول خداوند در قرآن که می‌فرماید: و سایه کشیده و گسترده. (واقعه/30) و میوه‌های اهل بهشت از آن درخت آویزان است، و غذای هرکسی در خانه‌ی خود از شاخه‌ی آن آویزان شده است و در هر شاخه آن درخت صد رنگ میوه وجود دارد که بخشی از آن رنگ‌ها را هرگز در دنیا ندیده است. هرگاه آن میوه‌ها از درخت چیده شود میوه‌ی دیگری به‌جای آن به وجود می‌آید و آن میوه‌ها هرگز قطع و ممنوع نمی‌شود. (واقعه/33) نهری در زیر این درخت از کنار ریشه‌اش جریان دارد که چهار نهر دیگر از آن منشعب می‌شود و آن چهار نهر همان است که خداوند در قرآن فرموده است: «نهرهایی از آبی که فاسد نمی‌شوند، نهرهایی از شیری از طعم آن تغییر نمی‌کند، نهرهایی از شربت‌های گوارا، نهرهایی از عسل مصفّا». ای فاطمه (سلام الله علیها)! همانا خداوند به علی (علیه السلام) هفت خصلت داده است: 1 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که با من از قبر خارج می‌شود. 2 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که با من بر لبه‌ی صراط می‌ایستد و به آتش می‌گوید: این را بسوزان و آن را رها کن. 3 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که بدنش بعد از من پوشیده می‌شود. 4 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که با من در طرف راست عرش توقّف خواهد کرد. 5 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که با من در بهشت را خواهد کوبید. 6 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که با من ساکن علّیّین خواهد شد. 7 علی (علیه السلام) اوّلین کسی است که با من از آشامیدنی‌های دست‌ناخورده و ناب خواهد نوشید. سربسته‌ای سیراب می‌شوند! مهری که بر آن نهاده شده از مشک است و در این نعمت‌های بهشتی راغبان باید بر یکدیگر پیشی گیرند! . (مطفقین/2625) ای فاطمه (سلام الله علیها)! این‌ها نعمت‌هایی هستند که خداوند آن‌ها را برای علی (علیه السلام) در آخرت و بهشت اختصاص داده، درصورتی‌که در دنیا زاهد باشد. به‌وسیله‌ی مجاهدت‌های علی (علیه السلام) است که خدا دین خود را ظاهر می‌کند و لو اینکه مشرکان را خوش نیاید، و به‌وسیله‌ی اوست که خداوند فتح و پیروزی به اسلام عطا می‌فرماید و مشرکین براساس تنزیل، و منافقین از اهل بغی و پیمان‌شکنان و فاسقین براساس تأویل قرآن کشته می‌شوند، و خداوند از صلب او دو سرور جوانان بهشت را که بهشت به‌وسیله‌ی آن‌ها زینت می‌شود، خارج می‌نماید. فاطمه جان (سلام الله علیها)! خدا هیچ پیامبری را مبعوث ننموده مگر اینکه ذرّیّه و نسل وی را از صلب او قرار داده ولی نسل مرا از صلب علی (علیه السلام) قرار داده است، اگر علی (علیه السلام) نبود ذرّیّه و نسلی برای من باقی نمی‌ماند. پس از این گفتگوها حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! من احدی از اهل زمین را بر علی (علیه السلام) مقدّم نخواهم کرد. پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فاطمه (سلام الله علیها) را برای علی (علیه السلام) تزویج کرد». ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) دراین‌باره می‌گوید: «به خداوند سوگند غیر از علی (علیه السلام) کسی لیاقت و شایستگی همسری با فاطمه (سلام الله علیها) را نداشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص262

القمی، ج2، ص336/ البرهان

9

(نجم/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) ذَاتَ یَوْمٍ قَالَ لِجَبْرَائِیلَ: أُحِبُّأَنْ أَرَاکَ فِی الصُّورَهًِْ الَّتِی تَکُونُ فِیهَا بِالسَّمَاءِ. قَالَ: إِنَّکَ لَا تَقْوَی عَلَی ذَلِکَ. قَالَ: لَا بُدَّ لِی مِنْ ذَلِکَ. فَقَسَمَهُ عَلَیْهِ بِخَاتَمِ النُّبُوََّهًِْ. فَقَالَ جَبْرَائِیلُ: أَیْنَ تُرِیدُ ذَلِکَ؟ قَالَ: بِالْأُبْطَحِ. قَالَ: لَا یَسَعُنِی. قَالَ: بِمِنَی. قَالَ: لَا یَسَعُنِی. قَالَ: بِعَرَفَاتٍ. قَالَ: لَا یَسَعُنِی، وَ لَکِنْ سِرْ بِنَا إِلَیْهِ. فَمَضَی رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی عَرَفَاتٍ وَ إِذَا هُوَ جَبْرَائِیلُ بِعَرَفَاتٍ بِخَشْخَشَهًٍْ وَ کَلْکَلَهًٍْ قَدْ مَلَأَ مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، رَأْسُهُ فِی السَّمَاءِ وَ رِجْلَاهُ فِی الْأَرْضِ السَّابِعَهًِْ فَخَرَّ مَغْشِیّاً عَلَیْهِ، فَتَحَوَّلَ جَبْرَائِیلُ بِصُورَتِهِ الْأُولَی وَ ضَمَّهُ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَا تَخَفْ، أَنَا أَخُوکَ جَبْرَائِیلُ. فَقَالَ: یَا أَخِی مَا ظَنَنْتُأَنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقاً فِی السَّمَاءِ یُشْبِهُکَ. قَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَوْ رَأَیْتَإِسْرَافِیلَ الَّذِی رَأْسُهُ تَحْتَ الْعَرْشِ وَ رِجْلَاهُ تَحْتَ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَهًِْ وَ اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ بَیْنَ حَاجِبَیْهِ وَ أَنَّهُإِذَا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ یَبْقَی کَالْعُصْفُورِ. سُئِلَ: جَبْرَائِیلُ یُتَصَوَّرُ (کَذَا)؟ وَ إِذَا هُوَ أَجَلَی الْجَبِینِ مُعْتَدِلُ الشَّعْرِ، کَانَ شَعْرُهُ الْمَرْجانَ، لَهُ جَنَاحَانِ خَضْرَاوَانِ وَ قَدَمَانِ وَ لَوْنُهُ کَالثَّلْجِ الْمُوَشَّحِ بِالدُّرِّ هَکَذَا صُورَتُهُ الَّتِی رَآهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِهَا وَ ذَلِکَ أَنَّهُ رَآهُ مَرَّتَیْنِ. وَ قَالَ تَعَالَی: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَی عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی فَالْمَرَّهًُْ الثَّانِیَهًُْ طَلَبَهُ مِنْهُ أَنْ یَرَاهُ بِبَقِیعِ الْغَرْقَدِ وَ إِذَا بِوَاحِدٍ مِنْ أَجْنِحَتِهِ سَدٌّ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزی به جبرئیل گفت: «دوست دارم تو را به همان شکلی ببینم که در آسمان هستی». جبرئیل به او گفت: «تو قدرت این کار را نداری». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «باید این کار را بکنم و جبرئیل را به خاتم نبوّت قسم داد». آنگاه جبرئیل گفت: «کجا می‌خواهی این کار انجام شود»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: «در ابطح». جبرئیل گفت: «برای من امکان ندارد». گفت: «در منی». گفت: «نمی‌توانم»، گفت: «در عرفات». گفت: «من نمی‌توانم ولی با هم به آنجا برویم». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به عرفات رفت. ناگهان دید که جبرئیل در عرفات است و سروصدایش می‌آید. و سینه‌ی او تمام مشرق و مغرب را پر کرده است. سرش در آسمان بود و پاهایش در زمین هفتم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) غش کرد و بر زمین افتاد. آنگاه جبرئیل به شکل اوّلش برگشت و او را در آغوش گرفت و گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! نترس، من برادر تو هستم، جبرئیل». محمّد (صلی الله علیه و آله) گفت: «ای برادر! فکر نمی‌کردم که خداوند در آسمان موجودی خلق کرده باشد که شبیه تو باشد». جبرئیل گفت: «کاش اسرافیل را می‌دیدی، سرش در زیر عرش قرار دارد و پاهایش زیر سرحدات زمین هفتم و لوح محفوظ بین دو ابرویش قرار دارد و هرگاه اسم خدا برده شود، به شکل گنجشک در می‌آید». سؤال شد: «جبرئیل چه شکلی دارد»؟ فرمود: «او دارای پیشانی درخشان و مویی است نه کوتاه و نه بلند، گویی که مروارید است. دارای دو بال سبز رنگ و دو پا می‌باشد. رنگش مانند برفی است که با مروارید تزیین شده باشد. وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را دید، صورتش این‌گونه بود. و آن همان است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را دو بار دید که خداوند تعالی فرمود: و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی * عِندَ سِدْرَةِ المُنْتَهَی بار دوّم از او خواست که او را در منطقه «غرقد» ببیند که ناگهان با یکی از بال‌هایش راه آسمان و زمین را مسدود کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص266

البرهان

10

(نجم/ 13)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - إِنَّ إِسْرَافِیلَ سَأَلَ اللَّهَ أَنْ یُعْطِیَهُ قُوَّهًَْ سَبْعِ سَمَوَاتٍ فَأَعْطَاهُ اللَّهُ قُوَّهًَْ سَبْعِ أَرَضِینَ فَأَعْطَاهُ اللَّهُ قُوَّهًَْ الْجِبَالِ وَ قُوَّهًَْ الرِّیَاحِ فَأَعْطَاهُ قُوَّهًَْ الثَّقَلَیْنِ فَأَعْطَاهُ قُوَّهًَْ السِّبَاعِ فَأَعْطَاهُ مِنْ لَدُنْ رَأْسِهِإِلَی قَدَمَیْهِ بِشُعُورٍ وَ أَفْوَاهٍ وَ أَلْسِنَهٍ مُغَطَّاهًٍْ بِأَجْنِحَهًٍْ یُسَبِّحُ اللَّهَ بِکُلِّ لِسَانٍ بِأَلْفِ أَلْفٍ لُغَهًٍْ فَیَصِیرُ مِنْ کُلِّ نَفَسٍ مَلَکٌ یُسَبِّحُونَ اللَّهَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ هُمُ الْمُقَرَّبُونَ وَ حَمَلَهًُْ الْعَرْشِ وَ کِرَامٌ کاتِبِینَ هُمْ عَلَی صِفَهًِْ إِسْرَافِیلَ وَ یَنْظُرُ إِسْرَافِیلُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهًٍْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِلَی جَهَنَّمَ فَیَذُوبُ إِسْرَافِیلُ وَ یَصِیرَ کَوَتَرِ الْقَوْسِ وَ یَبْکِی، لَوِ انْسَکَبَ دَمْعُهُ مِنَ السَّمَاءِ لَیَطْبِقُ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَی

الْأَرْضِ حَتَّی یَغْلِبَ عَلَی الدُّنْیَا. وَ لَوْ صُبَّتْ جَمِیعُ الْبُحُورِ وَ الْأَنْهَارِ عَلَی رَأْسِإِسْرَافِیلَ مَا وَقَعَتْ قَطْرَهًٌْ عَلَی الْأَرْضِ وَ لَولَا أَنَّ اللَّهَ مَنَعَ بُکَائَهُ وَ دُمُوعَهُ لَامْتَلَأَتِ الْأَرْضُ بِدُمُوعِهِ فَصَارَ طُوفَانَ نُوحٍ (علیه السلام). وَ مِنْ عَظَمَهًِْ إِسْرَافِیلَأَنَّ جَبْرَائِیلَ طَارَ ثَلَاثَمِائَهًِْ عَامٍ مَا بَیْنَ شَفَهًِْ إِسْرَافِیلَ وَ أَنْفِهِ فَلَمْ یَبْلُغْ إِلَی آخِرِهِ. وَ أَمَّا مِیکَائِیلُ خَلَقَهُ اللَّهُ بَعْدَ إِسْرَافِیلَ بِخَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ مِنْ رَأْسِهِإِلَی قَدَمِهِ شُعُورٌ مِنَ الزَّعْفَرَانِ وَ أَجْنِحَتُهُ مِنْ زَبَرْجَدٍ اخْضَرَّ عَلَی کُلِّ شَعْرَهًٍْ أَلْفُ أَلْفِ وَجْهٍ فِی کُلِّ وَجْهٍ أَلْفُ أَلْفِ فَمٍ وَ فِی کُلِّ فَمٍ أَلْفُ أَلْفِ لِسَانٍوَ عَلَی کُلِّ لِسَانٍ أَلْفُ أَلْفِ عَیْنٍ تَبْکِی رَحْمَهًًْ عَلَی الْمُذْنِبِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِکُلِّ عَیْنٍ وَ بِکُلِّ لِسَانٍ یَسْتَغْفِرُونَ فَیَقْطُرُ مِنْ کُلِّ عَیْنٍ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ قَطْرَهًٍْ فَیَصِیرُ مَلَکاً عَلَی صُورَهًِْ مِیکَائِیلَ وَ أَسْمَائُهُمْ الْکَرُوبِیُّونَ وَ هُمْ أَعْوَانٌ لِمِیکَائِیلَ مُوَکَّلُونَ عَلَی الْقَطْرِ وَ النَّبَاتِ وَ الْأَوْرَاقِ وَ الثِّمَارِ فَمَا مِنْ قَطْرَهًٍْ فِی الْبِحَارِ وَ لَا ثَمَرَهًٍْ عَلَی الْأَشْجَارِإِلَّا وَ عَلَیْهَا مَلَکٌ مُوَکَّلٌ. وَ أَمَّا جَبْرَائِیلُ خَلَقَهُ اللَّهُ بَعْدَ مِیکَائِیلَ بِخَمْسَمِائَهًِْ عَامٍ وَ لَهُ أَلْفُ أَلْفٍ وَ سِتُّمِائَهًِْ جَنَاحٍ مِنْ رَأْسِهِإِلَی قَدَمِهِ شُعُورٌ مِنْ زَعْفَرَانٍ وَ الشَّمْسُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ کُلُّ شَعْرَهًٍْ قَمَرٌ وَ کَوَاکِبُ وَ کُلُّ یَوْمٍ یَدْخُلُ فِی بَحْرٍ مِنْ نُورٍ ثَلَاثَمِائَهًٍْ وَ سِتِّینَ مُرَّهًًْ فَإِذَا خَرَجَ سَقَطَ مِنْ أَجْنِحَتِهِ قَطْرَهًٌْ فَتَصِیرُ مَلَکاً عَلَی صُورَهًِْ جَبْرَائِیلَ یُسَبِّحُونَ اللَّهَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ هُمْ الرُّوحَانِیُّونَ وَ أَمَّا صُورَهًُْ مَلَکِ الْمَوْتِ مِثْلُ صُورَهًِْ إِسْرَافِیلَ بِالْوَجْهِ وَ الْأَلْسَنِهًِْ وَ الْأَجْنِحَهًِْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - اسرافیل از خدا خواست که به او قدرت هفت آسمان را ببخشد. امّا خداوند قدرت و قوّت هفت زمین را به او داد. در نتیجه قدرت کوه‌ها و بادها و قدرت درندگان در اختیار او بود. از فرق سرش تا پاهایش پر از مو و دهان و زبان بود که پوشیده از پر بودند. با هریک از آن زبان‌ها، به یک میلیون زبان گوناگون خدا را تسبیح می‌گوید: از هر نفسی فرشته‌ای به وجود می‌آید که خداوند را تا روز قیامت تسبیح می‌گوید. آن‌ها مقرّبان درگاه هستند و عرش را حمل می‌کنند و نویسندگان اعمال هستند و همه مانند اسرافیل می‌باشند. اسرافیل در هر روز و در هر شب، سه‌بار به جهنّم نگاه می‌کند و ذوب می‌شود و به شکل وتر کمان درمی‌آید و می‌گرید. اگر اشکش از آسمان جاری شود، ما بین آسمان و زمین را می‌پوشاند و تمام دنیا را فرا می‌گیرد. اگر تمامی دریاها و نهرها بر سر اسرافیل ریخته شود، قطره‌ای از آن بر روی زمین نمی‌افتد. اگر خداوند جلوی گریه‌ها و اشک‌هایش را نگرفته بود، حتماً زمین از اشک‌هایش پر می‌شد و به طوفان نوح (علیه السلام) تبدیل می‌شد. از عظمت و بزرگی اسرافیل همان بس که اگر جبرئیل سیصدسال بین لب و بینی او پرواز کند، به آخر آن نمی‌رسد. و امّا میکائیل را خداوند پانصدسال پس از اسرافیل آفریده است. از فرق سرش تا نوک پایش پوشیده از موهایی از زعفران است، و بال‌های او از زبرجد سبزرنگ. بر روی هر تار مو یک‌میلیون چهره وجود دارد و در روی هر چهره یک‌میلیون دهان و در داخل هر دهانی یک‌میلیون زبان و بر هر زبانی یک میلیون چشم که برای آمرزش مؤمنان گناهکار اشک می‌ریزند. با هر چشم و زبانی طلب بخشش می‌کنند. از هر چشمی هفتاد میلیون قطره اشک می‌ریزد که هر قطره از آن تبدیل به فرشته‌ای می‌شوند به شکل میکائیل که «کروبیان» نام دارند و آنان یاران میکائیل هستند و بر باران و گیاه و برگ‌ها و میوه‌ها گمارده شده‌اند و نظارت دارند. هیچ قطره آبی در دریا و هیچ میوه‌ای بر درخت وجود ندارد مگر اینکه فرشته‌ای بر آن گمارده شده است. و امّا جبرئیل؛ خداوند او را پانصدسال پس از میکائیل آفرید و دارای یک‌میلیون‌وششصد بال است. از فرق سرش تا نوک پایش موهایی از زعفران روییده است. خورشید در میان دو چشم او قرار دارد و هر تار مویی، یک ماه و چند ستاره است. و هر روز، سیصدوشصت‌بار در دریایی از نور وارد می‌شود، و وقتی از آن خارج می‌شود، از بالش قطره‌ای می‌چکد و به فرشته‌ای تبدیل می‌شود که به شکل جبرئیل است. این فرشتگان تا روز قیامت به تسبیح خداوند مشغول هستند و آن‌ها روحانیون هستند. و امّا عزرائیل، فرشته مرگ، از نظر شکل صورت و زبان‌ها و بال‌ها همانند اسرافیل می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص266

البرهان

11

(نجم/ 13)

الائمّهًْ (علیهم السلام) - إِنَّ حَمْزَهًَْ سَأَلَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله): أَرِنِی جَبْرَائِیلَ؟ فَقَالَ: اسْکُتْ. فَأَلَحَّ عَلَیْهِ. وَ إِذَا بِجَبْرَائِیلَ قَدْ نَزَلَ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فِی تِلْکَ السَّاعَهًِْ. فَقَالَ: اللَّهُمَّ اکْشِفْ عَنْ بَصَرِ حَمْزَهًَْ. فَقَالَ: انْظُرْ. فَنَظَرَ وَ إِذَا قَدَمَاهُ کَالزَّبَرْجَدِ فَخَرَّ حَمْزَهًُْ مَغْشِیّاً عَلَیْهِ. فَعَرَجَ جَبْرَائِیلُ بَعْدَ أَنْ بَلَّغَ. فَقَالَ: یَا حَمْزَهًُْ وَ مَا رَایْتَ؟ فَقَالَ: هَیْهَاتَ یَا سَیِّدِی أَنْأَتَعَاهَدَ هَذَا الْفِعْلَ.

ائمه (علیهم السلام) - حمزه (رحمة الله علیه) از پیامبر (صلی الله علیه و آله) درخواست کرد: جبرئیل را به من نشان بده؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: «ساکت باش». حمزه (رحمة الله علیه) اصرار کرد. در همان ساعت جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: «بار خدایا به چشمان حمزه (رحمة الله علیه) بصیرت بده». و گفت: «نگاه کن». نگاه کرد و دید که پاهایش مانند زبرجد است. غش کرد و بر زمین افتاد. و جبرئیل پس از آنکه وحی را ابلاغ کرد، عروج کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای حمزه (رحمة الله علیه) چه دیدی»؟ حمزه (رحمة الله علیه) گفت: «ای سرورم! دیگر هرگز چنین خواهشی را تکرار نمی‌کنم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص268

البرهان

12

(نجم/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ جَبْرَائِیلَ نَزَلَ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) تُرِیدُ أَنْ أُرِیَکَ بَعْضَ حَظِّکَ وَ مَنْزِلَتِکَ مِنَ الْجَنَّهًِْ؟ فَقَالَ: بَلَی. یَعْنِی نَعَمْ. فَکَشَفَ لَهُ عَنْ جَنَاحٍ بَیْنَ أَجْنِحَتِهِ وَ إِذَا هُوَ اخْضَرَّ عَلَیْهِ نَهَرٌ عَلَیْهِ أَلْفُ قَصْرٍ مِنْ ذَهَبٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - جبرئیل بر محمّد (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آیا می‌خواهی جایگاه تو را در بهشت و بعضی از چیزهایی را که از آن بهره‌مند خواهی شد به تو نشان بدهم»؟ گفت: «آری. آنگاه در میان بال‌های خود، بالی را به او نشان داد که سبزرنگ بود و نهری در آن جریان داشت و هزار کاخ طلا بر روی آن بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص268

البرهان

13

(نجم/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله): رَأَیْتُ جَبْرَائِیلَ عِنْدَ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی لَهُ سِتُّمِائَهًِْ جَنَاحٍ یَتَنَاثَرُ مِنْ رِیشِهِ أَکابِرُ الدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی آیه: و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی سؤال شد؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «جبرئیل را نزدیک سدرهًْ المنتهی دیدم، ششصد بال داشت. از پرهایش، بزرگ‌ترین مرواریدها و یاقوت‌ها پراکنده می‌شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص270

البرهان

14

(نجم/ 13)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ صَفْوَانَ‌بْنِ‌یَحْیَی قَالَ: … قَالَ أَبُو قُرَّهًَْ فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) إِنَّ بَعْدَ هَذِهِ الْآیَهًِْ مَا یَدُلُّ عَلَی مَا رَأَی حَیْثُ قَالَ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی یَقُولُ مَا کَذَبَ فُؤَادُ مُحَمَّدٍ مَا رَأَتْ عَیْنَاهُ ثُمَ أَخْبَرَ بِمَا رَأَی فَقَالَ لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری فَآیَاتُ اللَّهِ غَیْرُ اللَّهِ.

امام رضا (علیه السلام) - ابوقرّه گفت: «او خودش می‌گوید: و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی یعنی قطعاً بار دیگری هم او را دیده است»؟ امام رضا (علیه السلام) فرمود: «پس از این آیه، آیه دیگری است که دلالت می‌کند که چه دیده است؛ آنجا که می‌گوید: قلب [پاک او] در آنچه دید هرگز دروغ نگفت. (نجم/11) و سپس به ما خبر می‌دهد که چه چیزی را دیده است و می‌گوید: او پاره‌ای از آیات و نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دید! . (نجم/18) پس آیات خداوند غیر از خداوند است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص270

الکافی، ج1، ص96

15

(نجم/ 13)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ أَحْمَدَ‌بْنِ‌مُحَمَّدِ‌بْنِ‌أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌مُوسَی الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قَالَ یَا أَحْمَدُ مَا الْخِلَافُ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ أَصْحَابِ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ فِی التَّوْحِیدِفَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قُلْنَا نَحْنُ بِالصُّورَهًْ لِلْحَدِیثِ الَّذِی رُوِیَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَأَی رَبَّهُ فِی صُورَهًِْ شَابٍوَ قَالَ هِشَامُ‌بْنُ‌الْحَکَمِ بِالنَّفْیِ لِلْجِسْمِفَقَالَ یَا أَحْمَدُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِوَ بَلَغَ عِنْدَ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی خُرِقَ لَهُ فِی الْحُجُبِ مِثْلُ سَمٍّ لِإِبْرَهًٍْ‌فَرَأَی مِنْ نُورِ الْعَظَمَهًِْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَرَیوَ أَرَدْتُمْ أَنْتُمُ التَّشْبِیهَ دَعْ هَذَا یَا أَحْمَدُ لَا یَنْفَتِحُ عَلَیْکَ هَذَا أَمْرٌ عَظِیم.

امام رضا (علیه السلام) - احمد بزنطی گوید: امام رضا (علیه السلام) به من فرمود: «ای احمد! اختلاف بین شما و بین اصحاب هشام‌بن‌حکم در توحید چیست»؟ گفتم: «جانم به فدایت! ما قائل به صورتیم به خاطر حدیثی که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده است، مبنی بر اینکه پروردگارش را به صورت یک جوان دید؛ ولی هشام‌بن‌حکم، قائل به نفی جسم از خدا است». حضرت فرمود: «ای احمد! زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به معراج رفت و به سدرهًْ المنتهی رسید، حجاب‌ها به اندازه سوراخ سوزنی برای او شکافته شد و او پس از نور عظمت الهی، آن چه را که خداوند می‌خواست ببیند، دید ولی شما از آن تشبیه برداشت کردید. ای احمد! این موضوع را رها کن که باعث نشود باب عظیمی [از کفر] بر تو گشوده شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص270

القمی ج1، ص20/ نورالثقلین

آیه عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی [14]

نزد «سدرهًْ المنتهی».

1

(نجم/ 14)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ خَلْقَ الْجَنَّهًِْ وَ النَّارِ فَقَوْلُهُ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی أَیْ عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی فَسِدْرَهًُْ الْمُنْتَهَی فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَی عِنْدَهَا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی؛ عِندَ سِدْرَةِ المُنْتَهَی در آسمان هفتم قرار دارد و امّا در پاسخ به کسانی که بهشت و جهنّم را انکار می‌کنند فرموده است: عِندَهَا جَنَّةُ المَأْوی یعنی در زیر سدرهًْ المنتهی که در آسمان هفتم قرار دارد وَ جَنَّةُ الْمأْوَی هم در کنار آن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص270

بحارالأنوار، ج8، ص133

2

(نجم/ 14)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ خَلْقَ الْجَنَّهًِْ وَ النَّارِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی عِنْدَهاجَنَّةُ الْمَأْوی وَ قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) دَخَلْتُ الْجَنَّهًَْ فَرَأَیْتُ فِیهَا قَصْراً مِنْ یَاقُوتٍ أَحْمَرَ یُرَی دَاخِلُهُ مِنْ خَارِجِهِ وَ خَارِجُهُ مِنْ دَاخِلِهِ مِنْ نُورِهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ لِمَنْ هَذَا الْقَصْرُ فَقَالَ لِمَنْ أَطَابَ الْکَلَامَ وَ أَدَامَ الصِّیَامَ وَ أَطْعَمَ الطَّعَامَ وَ تَهَجَّدَ بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ فَقُلْتُ یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ فِی أُمَّتِکَ مَنْ یُطِیقُ هَذَا فَقَالَ لِیَ ادْنُ مِنِّی فَدَنَوْتُ فَقَالَ مَا تَدْرِی مَا إِطَابَهًُْ الْکَلَامِ فَقُلْتُ اللَّهُ وَ

رَسُولُهُ (صلی الله علیه و آله) أَعْلَمُ فَقَالَ هُوَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ أَتَدْرِی مَا إِدَامَهًُْ الصِّیَامِ فَقَالَ اللَّهُ أَعْلَم.

امام علی (علیه السلام) - دلیلی است بر ردّ کسانی که منکر خلق‌شدن بهشت و جهنّم هستند. خداوند متعال می‌فرماید: عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی* عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هنگامی که مرا به آسمان‌ها بردند وارد بهشت شدم و در آنجا قصری از یاقوت سرخ را مشاهده کردم که باطن آن هم از بیرون مشاهده می‌شد. آن یاقوت بسیار پر نور و درخشنده بود در این قصر دو قبّه از درّ و زبرجد دیده می‌شد، گفتم: «ای جبرئیل! این قصر متعلّق به کیست» فرمود: «آن برای کسی است که سخن‌های خوب بگوید، و روزه داشته باشد و طعام به مردم بدهد و در شب‌ها هنگامی که مردم خواب هستند نماز بگذارد». علی (علیه السلام) فرمود: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! در امّت تو کسانی هستند که طاقت این اعمال را داشته باشند»؟ فرمود: «می‌دانی که مقصود از خوب سخن‌گفتن چیست»؟ ، گفتم: «خدا و رسول داناتر می‌باشند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص270

بحارالأنوار، ج90، ص81/ بحارالأنوار، ج18، ص291؛ «فرأیت فی‌ها قصرا… الی آخر» محذوف/ بحارالأنوار، ج8، ص176؛ «فرأیت فی‌ها قصرا… الی آخر» محذوف

3

(نجم/ 14)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - فِی خَبَرِ الْیَهُودِیِّ الَّذِی سَأَلَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَنْ فَضَائِلِ نَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) قَالَ قَالَ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ نَاجَی مُوسی علَی جَبَلِ طُورِ سَیْنَاءَ بِثَلَاثِمِائَهًٍْ وَ ثَلَاثَ عَشْرَهًَْ کَلِمَهًًْ یَقُولُ لَهُ فِیهَا یا مُوسی (علیه السلام) إِنِّی أَنَا اللَّهُ فَهَلْ فَعَلَ بِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) نَاجَاهُ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فَوْقَ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ رَفَعَهُ عَلَیْهِنَّ فَنَاجَاهُ فِی مَوْطِنَیْنِ أَحَدُهُمَا عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی وَ کَانَ لَهُ هُنَاکَ مَقَامٌ مَحْمُودٌ ثُمَّ عَرَجَ بِهِ حَتَّی انْتَهَی إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی وَ دَنَّی لَهُ رَفْرَفاً أَخْضَرَ أغشی (غُشِیَ) عَلَیْهِ نُورٌ عَظِیمٌ حَتَّی کَانَ فِی دُنُوِّهِ کَقَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی وَ هُوَ مِقْدَارُ مَا بَیْنَ الْحَاجِبِ إِلَی الْحَاجِبِ وَ نَاجَاهُ بِمَا ذَکَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ و قَالَ عَزَّوَجَلَّ قَد جَعَلْتُ أُمَّتَکَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کَالشَّامَهًِْ الْبَیْضَاءِ فِی الثَّوْرِ الْأَسْوَدِ هُمُ الْقَادِرُونَ وَ هُمُ الْقَاهِرُونَ یَسْتَخْدِمُونَ وَ لَا یُسْتَخْدَمُونَ لِکَرَامَتِکَ وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُظْهِرَ دِینَکَ عَلَی الْأَدْیَانِ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبِهَا دِیْنٌ إِلَّا دِینُکَ وَ یُؤَدُّونَ إِلَی أَهْلِ دِینِکَ الْجِزْیَهًَْ وَ هُمْ صَاغِرُونَ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی، إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی، ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی، لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری فَهَذَا أَعْظَمُ یَا أَخَا الْیَهُودِ مِنْ مُنَاجَاتِهِ لِمُوسی (علیه السلام) عَلَی طُورِ سَیْنَاءَ ثُمَّ زَادَ اللَّهُ لِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أَنْ مَثَّلَ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) فَصَلَّی بِهِمْ وَ هُمْ خَلْفَهُ یَقْتَدُونَ بِهِ وَ لَقَدْ عَایَنَ تِلْکَ اللَّیْلَهًَْ الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ وَ عُرِجَ بِهِ إِلَی سَمَاءٍ سَمَاءٍ فَسَلَّمَتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَهًُْ فَهَذَا أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ.

امام علی (علیه السلام) - مرد یهودی عرض کرد: خداوند عزّوجل در طور سینا با موسی (علیه السلام) با سیصدوسیزده کلام نجوا کرد که در هر یک به او می¬فرمود: ای موسی منم من خداوند. (قصص/30) آیا با محمد (صلی الله علیه و آله) نیز چنین کاری کرده»؟ علی (علیه السلام) فرمود: «البته که چنین کرده، خداوند والامرتبه بر فراز هفت آسمان با محمّد (صلی الله علیه و آله) نجوا کرد، او را بر هفت آسمان فراز داشت و در دو جا با او نجوا کرد، یکی عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی که در آن¬جا جایگاهی ستوده داشت، سپس او را بالاتر بُرد تا این¬که به ساق عرش رسید، خداوند عزّوجل فرموده: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی، آن¬گاه فرشی سبزرنگ برایش گسترده شد و نوری شگفت او را فرو پوشاند آن¬چنان¬که در نزدیکی به حق تعالی همچون دو سرِ یک کمان یا کمتر شده بود یعنی اندازه‌ی میان یک ابرو تا ابروی دیگر، در آن¬جا خداوند با او نجوا کرد… خداوند عزّوجل فرمود: «این را نیز انجام دادم، ای محمد! امّت تو را همچون خالی سپید بر تن گاوی سیه قرار دادم، آنان توانمند و چیره¬اند، و به پاس ارجمندیِ تو خدمت می¬گیرند و به خدمت گرفته نمی¬شوند، بر عهده من است که دین تو را بر همه ادیان پیروز گردانم آن¬چنان که در شرق و غرب زمین دینی جز دین تو بر جا نمانَد و آنان به خواری به اهل دین تو جزیه بپردازند. وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی * عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی * إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی * ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی * لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری؛ ای برادر یهودی! این از نجوای خداوند با موسی (علیه السلام) در طور سینا والاتر است، خداوند باز هم بر محمد (صلی الله علیه و آله) افزود، او پیامبران را پدیدار کرد و محمد (صلی الله علیه و آله) پیشاپیش آنان نماز گزارد و آنان پشت سر وی ایستادند و به او اقتدا کردند، آن شب محمد (صلی الله علیه و آله) بهشت و دوزخ را مشاهده کرد و آسمان به آسمان بالا بُرده شد و فرشتگان بر او سلام دادند؛ پس این بیشتر از آن است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص272

بحارالأنوار، ج16، ص343

4

(نجم/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - عَن سُلِیمانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهی قَالَ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) جَذْرُهَا وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) ذِرْوُهَا وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) فَرْعُهَا وَ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) أَغْصَانُهَا وَ شِیعَتُهُمْ أَوْرَاقُهَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا مَعْنَی الْمُنْتَهَی قَالَ إِلَیْهَا وَ اللَّهِ انْتَهَی الدِّینُ مَنْ لَمْ یَکُنْ مِنَ الشَّجَرَهًِْ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَیْسَ لَنَا شِیعَهًًْ.

امام صادق (علیه السلام) - سلیمان گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی: سِدْرَةِ المُنْتَهی پرسیدم: اصل آن ثابت است و فرعش در آسمان است. فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اصل آن درخت است و علی (علیه السلام) قسمت بالای درخت و فاطمه (سلام الله علیها) تنه‌ی آن و ائمه (علیهم السلام) شاخه‌های درخت و شیعیان برگ درختند». عرض کردم: «فدایت شوم پس معنی [المنتهی] چیست»؟ فرمود: «به خدا قسم دین به آن منتهی می‌گردد هرکه از آن شجره نباشد نه مؤمن است و نه شیعه‌ی ما».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص272

بحارالأنوار، ج24، ص139/ بصایرالدرجات، ص60

5

(نجم/ 14)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ أَحْمَدَ‌بْنِ‌مُحَمَّدِ‌بْنِ‌أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌مُوسَی الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قَالَ یَا أَحْمَدُ مَا الْخِلَافُ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ أَصْحَابِ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ فِی التَّوْحِیدِفَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قُلْنَا نَحْنُ بِالصُّورَهًْ‌لِلْحَدِیثِ الَّذِی رُوِیَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَأَی رَبَّهُ فِی صُورَهًِْ شَابٍ وَ قَالَ هِشَامُ‌بْنُ‌الْحَکَمِ بِالنَّفْیِ لِلْجِسْمِ فَقَالَ یَا أَحْمَدُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ بَلَغَ عِنْدَ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی خُرِقَ لَهُ فِی الْحُجُبِ مِثْلُ سَمٍّ لِإِبْرَهًٍْ فَرَأَی مِنْ نُورِ الْعَظَمَهًِْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَرَی وَ أَرَدْتُمْ أَنْتُمُ التَّشْبِیهَ دَعْ هَذَا یَا أَحْمَدُ لَا یَنْفَتِحُ عَلَیْکَ هَذَا أَمْرٌ عَظِیم.

امام رضا (علیه السلام) - احمد بزنطی گوید: امام رضا (علیه السلام) به من فرمود: «ای احمد! اختلاف بین شما و بین اصحاب هشام‌بن‌حکم در توحید چیست»؟ گفتم: «جانم به فدایت! ما قائل به صورتیم به خاطر حدیثی که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده است، مبنی بر اینکه پروردگارش را به صورت یک جوان دید؛ ولی هشام‌بن‌حکم، قائل به نفی جسم از خدا است». حضرت فرمود: «ای احمد! زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به معراج رفت و به سدرهًْ المنتهی رسید، حجاب‌ها به اندازه سوراخ سوزنی برای او شکافته شد و او پس از نور عظمت الهی، آنچه را که خداوند می‌خواست ببیند، دید ولی شما از آن تشبیه برداشت کردید. ای احمد! این موضوع را رها کن که باعث نشود باب عظیمی [از کفر] بر تو گشوده شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص274

القمی، ج1، ص20/ نورالثقلین

6

(نجم/ 14)

الائمّهًْ (علیهم السلام) - أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ أَکْرَمَکَ بِالرُّوحِ الْأَمِینِ وَ النُّورِ الْمُبِینِ وَ الْکِتَابِ الْمُسْتَبِینِ وَ خَتَمَ بِکَ الْعِبَادَ وَ طَوَی بِکَ الْأَسْبَابَ وَ أَزْجَی بِکَ السَّحَابَ وَ سَخَّرَ لَکَ الْبُرَاقَ وَ أَسْرَی بِکَ إِلَی السَّمَاءِ وَ أَرْقَی بِکَ فِی عُلُوِّ الْعَلَاءِ وَ أَصْعَدَکَ إِلَی الْمَلَإِ الْأَعْلَی وَ أَحْظَاکَ بِالزُّلْفَهًِْ الْأَدْنَی وَ أَرَاکَ الْآیَهًَْ الْکُبْرَی عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی، مَا زَاغَ بَصَرُکَ وَ مَا طَغَی، وَ مَا کَذَبَ فُؤَادُکَ مَا رَأَی.

ائمه (علیهم السلام) - گواهی می¬دهم که خداوند تو را با روح امین، نور مبین و کتاب روشنگر گرامی داشت و بندگان را به تو ختم کرد و اسباب را با تو درهم پیچید و ابر را با تو پیش راند و براق را برای تو مسخّر کرد و تو را به سوی آسمان سیر داد و تو را در بلندی علاء بالا برد و به سوی ملأ اعلی صعود داد و به قربت نزدیک بهره¬مندت کرد و آیت کبری کنار سدره المنتهی را بر تو نمایان کرد که کنار آن جنّت المأوی است که دیده¬ات منحرف نشد، طغیان نکرد و قلبت آنچه که دید را تکذیب نکرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص274

بحارالأنوار، ج97، ص177

7

(نجم/ 14)

الباقر (علیه السلام) - فَلَمَّا انْتَهَی بِهِ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی تَخَلَّفَ عَنْهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): یَا جَبْرَئِیلُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ تَخْذُلُنِی فَقَالَ تَقَدَّمْ أَمَامَکَ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ بَلَغْتَ مَبْلَغاً لَمْ یَبْلُغْهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ قَبْلَکَ فَرَأَیْتُ مِنْ نُورِ رَبِّی وَ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ السَّبَخَهًُْ {التَّسْبِیحَهًُْ}، قُلْتُ: وَ مَا السَّبَخَهًُْ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَوْمَی بِوَجْهِهِ إِلَی الْأَرْضِ وَ أَوْمَی بِیَدِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ یَقُولُ جَلَالُ رَبِّی ثَلَاثَ مَرَّات.

امام باقر (علیه السلام) - اسماعیل جعفی گوید: در مسجد الحرام نشسته بودم و امام باقر (علیه السلام) نیز در گوشه¬ای نشسته بود… فرمود: «هنگامی‌که ایشان (پیامبر (صلی الله علیه و آله) ) به سدرهًْ المنتهی رسید، جبرئیل از همراهی¬اش بازماند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای جبرئیل! آیا در چنین جایی مرا تنها می‌گذاری»؟ جبرئیل عرض کرد: «تو پیش رو که به خدا سوگند! به جایی رسیده‌ای که هیچ‌کس از آفریدگان خدا، پیش از تو به آن نرسیده است». اینجا بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «نور پروردگارم را دیدم و سبحه بین من و او فاصله انداخته بود». عرض کردم: «فدایت شوم! سُبحه چیست»؟ حضرت با چهره خود اشاره به زمین و با دست خود اشاره به آسمان کرد و سه بار فرمود: «بزرگی پروردگارم، بزرگی پروردگارم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص274

القمی، ج2، ص243/ نورالثقلین

8

(نجم/ 14)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یَا عَلِیُّ (علیه السلام) إِنِّی رَأَیْتُ اسْمَکَ مَقْرُوناً بِاسْمِی فِی أَرْبَعَهًِْ مَوَاطِنَ فَأَنِسْتُ بِالنَّظَرِ إِلَیْهِ… فَلَمَّا انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی وَجَدْتُ مَکْتُوباً عَلَیْهَا إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی مُحَمَّدٌ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِوَزِیرِهِ فَقُلْتُ لِجَبْرَئِیلَ (علیه السلام) مَنْ وَزِیرِی فَقَالَ عَلِیُّ‌بْنِ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَلَمَّا جَاوَزْتُ السِّدْرَهًَْ انْتَهَیْتُ إِلَی عَرْشِ رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ جَلَالُه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای علی (علیه السلام)! خداوند نظری به دنیا افکند و مرا بر همه‌ی مردم ترجیح داد، سپس نظر دیگری فرمود و تو را برگزید، و در نظر سوّم امام‌هایی را که از نسل تو به وجود آیند بر همه‌ی دنیا ترجیح داد، و در نظر چهارم فاطمه (سلام الله علیها) را بر همه‌ی زنان عالم امتیاز داد. چهار صفت در هرکه باشد در نور خدای بزرگ به سر برد: اوّل: به سبّب ایمان به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) از گناه خودداری کند. دوّم: در مصیبت‌ها کلمه: ما از آنِ خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم! . (بقره/156) را از یاد نبرد (یعنی متوجّه باشد که همه آفریده‌ی خدا هستند و پس از مرگ به او باز می‌گردند، و این خود هم تسلّای خاطر است و هم ذکر خدا). سوّم: چون خیری به او برسد بگوید: ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (فاتحه/2) (یعنی سرچشمه‌ی خیرات را خدا بداند).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص274

الخصال، ج1، ص207/ نورالثقلین

9

(نجم/ 14)

الائمّهًْ (علیهم السلام) - فِی زیِارَه مولَانَا عَلِی (علیه السلام) السَّلَامُ عَلَی شَجَرَهًِْ طُوبَی وَ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی.

ائمّه (علیهم السلام) - در زیارت امام علی (علیه السلام) امده است: سلام بر درخت طوبی و سدرهًْ المنتهی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص274

زادالمعاد، ص462/ بحرالعرفان، ج15، ص194

10

(نجم/ 14)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - لِمَا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ وَ انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی، قَالَ: إِنَّ الْوَرَقَهًَْ مِنْهَا تُظِلُ الدُّنْیَا، وَ عَلَی کُلِّ وَرَقَهًٍْ مَلَکٌ یُسَبِّحُ اللَّهَ، یَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمُ الدُّرُّ وَ الْیَاقُوتُ، تُبْصِرُ اللُّؤْلُؤَهًَْ‌مِقْدَارَ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ، وَ مَا سَقَطَ مِنْ ذَلِکَ الدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ یَخْزَنُونَهُ مَلَائِکَهًٌْ مُوَکَّلِینَ بِهِ یُلْقُونَهُ فِی بَحْرٍ مِنْ نُورٍ، یَخْرُجُونَ کُلَّ لَیْلَهًِْ جُمُعَهًٍْ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی. فَلَمَّا نَظَرُوا إِلَیَّ رَحَّبُوا بِی وَ قَالُوا: یَا مُحَمَّدُ، مَرْحَباً لَکَ، فَسَمِعْتُ اضْطِرَابَ رِیحِ السِّدْرَهًِْ وَ خَفْقَهًَْ أَبْوَابِ الْجِنَانِ، قَدِ اهْتَزَّتْ فَرَحاً لِمَجِیئِکَ، فَسَمِعْتُ الْجِنَانَ تُنَادِی: وَا شَوْقَاهْ إِلَی عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیهم السلام).

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام صادق (علیه السلام) از پدرش از جدّش (علیهم السلام) آورده است که: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «چون مرا به معراج بردند و به سدرهًْ المنتهی رسیدم گفت: یک برگ آن سایه بر تمام دنیا می‌اندازد و بر روی هر برگ آن فرشته¬ای خدا را تسبیح می¬گوید و از دهانشان دُرّ و یاقوت بیرون می¬آید، هر مرواریدی راه پانصدسال را روشن می¬کند، و هرچه از آن درّ و یاقوت بر زمین ریزد، فرشتگانی موکّل برآنند، آن¬ها را بیرون برده و در دریایی از نور می¬افکنند، این فرشتگان هر شب جمعه به سدرهًْ المنتهی می¬روند و چون مرا دیدند، به من خوش آمد گفته و گفتند: «ای محمّد! خوش آمدی»، پس صدای وزش باد سدره و به هم خوردن درهای باغ¬های بهشتی به خاطر شادمانی از دوستداران تو به لرزه در آمده¬اند. پس شنیدم که باغ¬های بهشتی ندا در داده و می‌گویند: «چه قدر مشتاق علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) هستیم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص276

قرب الأسناد، ص101/ نورالثقلین

آیه عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی [15]

که «بهشت جاویدان» در آنجاست.

1

(نجم/ 15)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌سَلَام مُوسی (علیه السلام) خَیْرٌ مِنْکَ قَالَ (صلی الله علیه و آله) وَ لِمَ ذَلِکَ قَال لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کَلَّمَهُ بِأَرْبَعَهًِْ آلَافِ کَلِمَهًٍْ وَ لَمْ یُکَلِّمْکَ بِشَیْءٍ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَقَدْ أُعْطِیتُ أَنَا أَفْضَلَ مِنْ ذَلِکَ فَقَالُوا وَ مَا ذَاکَ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَی سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ وَ حُمِلْتُ عَلَی جَنَاحِ جَبْرَئِیلَ حَتَّی انْتَهَیْتُ إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ فَجَاوَزْتُ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَی عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی حَتَّی تَعَلَّقْتُ بِسَاقِ الْعَرْشِ فَنُودِیتُ مِنْ سَاقِ الْعَرْشِ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ فَرَأَیْتُهُ بِقَلْبِی وَ مَا رَأَیْتُهُ بِعَیْنِی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - گفتند: «موسی (علیه السلام) بهتر از توست». فرمود: «به چه دلیل»؟ گفتند: «زیرا خداوند عزیز با چهار هزار کلمه با او صحبت کرد ولی با تو یک کلمه هم صحبت نکرده است». فرمود: «به من بهتر از او داده‌اند». پرسیدند: «چه چیزی بهشما داده‌اند»؟ فرمود: پاک و منزّه است خدایی که بنده‌اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم برد. (اسراء/1) من بر بال جبرئیل نشستم تا رسیدم به آسمان هفتم و از سدرهًْ المنتهی گذشتم که آنجا جنّهًْ الماوی است تا بالأخره به ساق عرش چسبیدم از ساق عرش صدایی برآمد. إِنِّی أَنَا اللهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الجَبَّارُ المُتَکَبِّرُ الرَّءُوفُ الرَّحِیم. با دل او را دیدم نه با چشم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص276

بحارالأنوار، ج9، ص289/ بحارالأنوار، ج18، ص340

2

(نجم/ 15)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ عَبْداللهِ‌بن عَلی قالَ سَمِعْتُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ إِنَّ سُورَ الْجَنَّهًِْ لَبِنَهًٌْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَهًٌْ مِنْ فِضَّهًٍْ وَ لَبِنَهًٌْ مِنْ یَاقُوت وَ مِلَاطُهَا الْمِسْکُ الْأَذْفَرُ وَ شُرَفُهَا الْیَاقُوتُ الْأَحْمَرُ وَ الْأَخْضَرُ وَ الْأَصْفَرُ قُلْتُ فَمَا أَبْوَابُهَا قَالَ أَبْوَابُهَا مُخْتَلِفَهًٌْ أَمَّا الْبَابُ الْأَعْظَمُ فَیَدْخُلُ مِنْهُ الْعِبَادُ الصَّالِحُونَ وَ هُمْ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْوَرَعِ وَ الرَّاغِبُونَ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْمُسْتَأْنِسُونَ بِهِ قُلْتُ فَإِذَا دَخَلُوا الْجَنَّهًَْ مَا ذَا یَصْنَعُونَ قَالَ یَسِیرُونَ عَلَی نَهَرَیْنِ فِی مَصَافَّ فِی سُفُنِ الْیَاقُوتِ مَجَاذِیفُهَا اللُّؤْلُؤُ فِیهَا مَلَائِکَهًٌْ مِنْ نُورٍ عَلَیْهِمْ ثِیَابٌ خُضْرٌ شَدِیدٌ خُضْرَتُهَا قُلْتُ رَحِمَکَ اللَّهُ هَلْ یَکُونُ مِنَ النُّورِ أَخْضَرُ قَالَ إِنَّ الثِّیَابَ هِیَ خُضْرٌ وَ لَکِنْ فِیهَا نُورٌ مِنْ نُورِ رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ جَلَالُهُ یَسِیرُونَ عَلَی حَافَتَیْ ذَلِکَ النَّهَرِ قُلْتُ فَمَا اسْمُ ذَلِکَ النَّهَرِ قَالَ جَنَّةُ الْمَأْوی قُلْتُ هَلْ وَسَطُهَا غَیْرُ هَذَا قَالَ نَعَمْ

جَنَّهًُْ عَدْنٍ وَ هِیَ فِی وَسَطِ الْجِنَانِ فَأَمَّا جَنَّهًُْ عَدْنٍ فَسُورُهَا یَاقُوتٌ أَحْمَرُ وَ حَصْبَاؤُهَا اللُّؤْلُؤُ قُلْتُ فَهَلْ فِیهَا غَیْرُهَا قَالَ نَعَمْ جَنَّهًُْ الْفِرْدَوْس.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - [عبدالله‌بن‌علیّ گوید:] از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم می‌فرمود: «دیوار بهشت خشتی از طلا و خشتی از نقره و خشتی از یاقوت است و ملاطش مشک اذفر و کنگره‌هایش از یاقوت سرخ و سبز و زرد است». گفتم: «حلقه‌ی آن چیست»؟ فرمود: «باب اعظم که از آن بندگان صالح وارد می‌شوند که اهل زهد و ورع و مشتاق خدا و مأنوس به او هستند». گفتم: «خدا رحمتت کند وقتی به بهشت وارد شوند، چه می‌کنند»؟ فرمود: «بر کشتی‌های روی دو نهر سیر می‌کنند که پاروهایی دارند از لؤلؤ؛ فرشتگانی در آن‌ها از نور باشند و جامه‌های بسیار سبز در بردارند». گفتم: «رحمت خدا بر تو مگر نور هم سبز دارد»؟ گفت: «جامه‌ها سبزند و نور از پرتو رب العالمین است. بر دو کناره نهر گردش می‌کنند». گفتم: «نام آن نهر چیست»؟ گفت: «جنهًْ الماوی». گفتم: «در میان چیز دیگری است»؟ گفت: «آری جنّت عدن که میانه‌ی بهشت‌ها است جنت عدن بارویی دارد از یاقوت سرخ و ریگ آن لؤلؤ است». گفتم: «در آن در دیگری است»؟ گفت: «آری، جنّهًْ الفردوس».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص276

بحارالأنوار، ج81، ص125/ نورالثقلین

3

(نجم/ 15)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ حَبِیبٍ السِّجِسْتَانِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَل وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی قَالَ یَعْنِی الْمُوَافَاهًَْ.

امام باقر (علیه السلام) - حبیب سجستانی گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی سخن خدای عزّوجلّ: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری عِنْدَ سِدْرَةِ الْمنْتَهی؛ عِنْدَها جَنَّةُ المَأْوی پرسیدم. فرمود: «منظور موافات است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص278

بحارالأنوار، ج3، ص315

آیه إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی [16]

در آن هنگام که چیزی (نور خیره‌کننده‌ای) سدرهًْ المنتهی را پوشانده بود.

1

(نجم/ 16)

الباقر (علیه السلام) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی یَعْنِی مَا غَشِیَ السِّدْرَهًُْ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ عَظَمَتِهِ.

امام باقر (علیه السلام) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی؛ منظور آن است که آن مقدار از سدره است که نور خدا و عظمت او آن را در برگرفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص278

بحارالأنوار، ج18، ص397/ الیقین، ص301

2

(نجم/ 16)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی مِنْ حُجُبِ النُّور.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ مَا یَغْشَی یعنی آنگاه که پرده‌هایی از نور، سدره را می‌پوشاند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص278

القمی، ج2، ص335

3

(نجم/ 16)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: رَأَیْتُ عَلَی کُلِ وَرَقَهًٍْ مِنْ وَرَقِهَا مَلَکاً قَائِماً یُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در کتاب مجمع‌البیان در ذیل آیه: إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ مَا یَغْشَی آمده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: بر روی هر برگ آن درخت، فرشته‌ای را دیدم که ایستاده و خداوند عزّوجلّ را تسبیح می‌گوید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص278

مجمع البحرین، ج3، ص327

4

(نجم/ 16)

الباقر (علیه السلام) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی فَإِنَّ النَّبِی (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ قَالَ وَقَفَ بِی جَبْرَئِیلُ عِنْدَ شَجَرَهًٍْ عَظِیمَهًٍْ لَمْ أَرَ مِثْلَهَا عَلَی کُلِّ غُصْنٍ مِنْهَا وَ عَلَی کُلِّ وَرَقَهًٍْ مِنْهَا مَلَکٌ وَ عَلَی کُلِّ ثَمَرَهًٍْ مِنْهَا مَلَکٌ وَ قَدْ کَلَّلَهَا نُورٌ مِنْ نُورِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ هَذِهِ سِدْرَةُ الْمُنْتَهَی کَانَ یَنْتَهِی الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) مِنْ قَبْلِکَ إِلَیْهَا ثُمَّ لَا یُجَاوِزُونَهَا وَ أَنْتَ تَجُوزُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لِیُرِیَکَ مِنْ آیَاتِهِ الْکُبْرَی فَاطْمَئِنَّ أَیَّدَکَ اللَّهُ بِالثَّبَاتِ حَتَّی تَسْتَکْمِلَ کَرَامَاتِ اللَّهِ وَ تَصِیرَ إِلَی جِوَارِهِ ثُمَّ صَعِدَ بِی حَتَّی صِرْتُ تَحْتَ الْعَرْشِ فَدُلِّیَ لِی رَفْرَفٌ أَخْضَرُ مَا أُحْسِنُ أَصِفُهُ فَرَفَعَنِی الرَّفْرَفُ بِإِذْنِ اللَّهِ إِلَی رَبِّی فَصِرْتُ عِنْدَهُ وَ انْقَطَعَ عَنِّی أَصْوَاتُ الْمَلَائِکَهًِْ وَ دَوِیُّهُمْ وَ ذَهَبَتْ عَنِّی الْمَخَاوِفُ وَ الرَّوْعَاتُ وَ هَدَأَتْ نَفْسِی وَ اسْتَبْشَرْتُ وَ ظَنَنْتُ أَنَّ جَمِیعَ الْخَلَائِقِ قَدْ مَاتُوا أَجْمَعِینَ وَ لَمْ أَرَ عِنْدِی أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ فَتَرَکَنِی مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ رَدَّ عَلَیَّ رُوحِی فَأَفَقْتُ فَکَانَ تَوْفِیقاً مِنْ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ أَنْ غَمَّضْتُ عَیْنِی وَ کَلَّ بَصَرِی وَ غَشِیَ عَنِّی النَّظَرُ فَجَعَلْتُ أُبْصِرُ بِقَلْبِی کَمَا أُبْصِرُ بِعَیْنِی بَلْ أَبْعُدُ وَ أَبْلُغُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی، لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ

الْکُبْری وَ إِنَّمَا کُنْتُ أَرَی فِی مِثْلِ مَخِیطِ الْإِبْرَهًِْ وَ نُورٍ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّی لَا تُطِیقُهُ الْأَبْصَارُ فَنَادَانِی رَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قُلْتُ لَبَّیْکَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ إِلَهِی لَبَّیْکَ قَالَ هَلْ عَرَفْتَ قَدْرَکَ عِنْدِی وَ مَنْزِلَتَکَ وَ مَوْضِعَکَ قُلْتُ نَعَمْ یَا سَیِّدِی قَالَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) هَلْ عَرَفْتَ مَوْقِفَکَ مِنِّی وَ مَوْضِعَ ذُرِّیَّتِکَ قُلْتُ نَعَمْ یَا سَیِّدِی قَالَ فَهَلْ تَعْلَمُ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فِیمَا اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَی فَقُلْتُ یَا رَبِّ أَنْتَ أَعْلَمُ وَ أَحْکَمُ وَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ قَالَ اخْتَصَمُوا فِی الدَّرَجَاتِ وَ الْحَسَنَاتِ فَهَلْ تَدْرِی مَا الدَّرَجَاتُ وَ الْحَسَنَاتُ قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ یَا سَیِّدِی وَ أَحْکَمُ قَالَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِی الْمَکْرُوهَاتِ وَ الْمَشْیُ عَلَی الْأَقْدَامِ إِلَی الْجُمُعَاتِ مَعَکَ وَ مَعَ الْأَئِمَّهًِْ مِنْ وُلْدِکَ وَ انْتِظَارُ الصَّلَاهًِْ بَعْدَ الصَّلَاهًِْ وَ إِفْشَاءُ السَّلَامِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ التَّهَجُّدُ بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ قَالَ آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قُلْتُ نَعَمْ یَا رَبِّ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ وَ أَغْفِرُ لَهُمْ وَ قُلْتُ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ قَالَ ذَلِکَ لَکَ وَ لِذُرِّیَّتِکَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قُلْتُ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ إِلَهِی قَالَ أَسْأَلُکَ عَمَّا أَنَا أَعْلَمُ بِهِ مِنْکَ مَنْ خَلَّفْتَ فِی الْأَرْضِ بَعْدَکَ قُلْتُ خَیْرَ أَهْلِهَا لَهَا أَخِی وَ ابْنُ عَمِّی وَ نَاصِرُ دِینِکَ یَا رَبِّ وَ الْغَاضِبُ لِمَحَارِمِکَ إِذَا اسْتَحَلَّتْ وَ لِنَبِیِّکَ غَضِیبُ النَّمِرِ إِذَا جَدَلَ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ بِالنُّبُوَّهًِْ وَ بَعَثْتُکَ بِالرِّسَالَهًِْ وَ امْتَحَنْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) بِالْبَلَاغِ وَ الشَّهَادَهًِْ إِلَی أُمَّتِکَ وَ جَعَلْتُهُ حُجَّهًًْ فِی الْأَرْضِ مَعَکَ وَ بَعْدَکَ وَ هُوَ نُورُ أَوْلِیَائِی وَ وَلِیُّ مَنْ أَطَاعَنِی وَ هُوَ الْکَلِمَهًُْ الَّتِی أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِینَ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ إِنَّهُ وَصِیُّکَ وَ وَارِثُکَ وَ وَزِیرُکَ وَ غَاسِلُ عَوْرَتِکَ وَ نَاصِرُ دِینِکَ وَ الْمَقْتُولُ عَلَی سُنَّتِی وَ سُنَّتِکَ یَقْتُلُهُ شَقِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ أَمَرَنِی رَبِّی بِأُمُورٍ وَ أَشْیَاءَ أَمَرَنِی أَنْ أَکْتُمَهَا وَ لَمْ یُؤْذَنْ لِی فِی إِخْبَارِ أَصْحَابِی بِهَا ثُمَّ هَوَی بِیَ الرَّفْرَفُ فَإِذَا أَنَا بِجَبْرَئِیلَ فَتَنَاقَلَنِی مِنْهُ حَتَّی صِرْتُ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی فَوَقَفَ بِی تَحْتَهَا ثُمَّ أَدْخَلَنِی إِلَی جَنَّةِ الْمَأْوَی فَرَأَیْتُ مَسْکَنِی وَ مَسْکَنَکَ یا علی (علیه السلام) فِیهَا فَبَیْنَا جَبْرَئِیلُ یُکَلِّمُنِی إِذْ تَجَلَّی لِی نُورٌ مِنْ نُورِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَنَظَرْتُ إِلَی مِثْلِ مَخِیطِ الْإِبْرَهًِْ إِلَی مِثْلِ مَا کُنْتُ نَظَرْتُ إِلَیْهِ فِی الْمَرَّهًِْ الْأُولَی فَنَادَانِی رَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قُلْتُ لَبَّیْکَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ إِلَهِی قَالَ سَبَقَتْ رَحْمَتِی غَضَبِی لَکَ وَ لِذُرِّیَّتِکَ أَنْتَ مُقَرَّبِی مِنْ خَلْقِی وَ أَنْتَ أَمِینِی وَ حَبِیبِی وَ رَسُولِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَقِیَنِی جَمِیعُ خَلْقِی یَشُکُّونَ فِیکَ طَرْفَهًَْ عَیْنٍ أَوْ یُبْغِضُونَ صَفْوَتِی مِنْ ذُرِّیَّتِکَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ نَارِی وَ لَا أُبَالِی یَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) عَلِیٌّ (علیه السلام) أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدُ الْمُسْلِمِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ إِلَی جَنَّاتِ النَّعِیمِ أَبُو السِّبْطَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ جَنَّتِی الْمَقْتُولَیْنِ ظُلْماً ثُمَّ حَرَّضَ عَلَی الصَّلَاهًِْ وَ مَا أَرَادَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ قَدْ کُنْتُ قَرِیباً مِنْهُ فِی الْمَرَّهًِْ الْأُولَی مِثْلَ مَا بَیْنَ کَبِدِ الْقَوْسِ إِلَی سِیَتِهِ فَذَلِکَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّقابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی مِنْ ذَلِکَ ثُمَّ ذَکَرَ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَی فَقَالَ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری، عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی، إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی، ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی یَعْنِی مَا غَشِیَ السِّدْرَهًُْ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ عَظَمَتِهِ.

امام باقر (علیه السلام) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ مَا یَغْشَی وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) شبانه به نزد پروردگارش برده شد، فرمود: «جبرئیل مرا نزدیک درخت بزرگی نگاه داشت. درختی که مانند آن را ندیده بودم. بر روی هر شاخه‌ای از آن فرشته‌ای بود، و بر روی هر برگ آن نیز فرشته‌ای و بر روی هر میوه‌ای از آن فرشته‌ای. نوری از انوار خداوند عزّوجلّ آن را روشن ساخته بود. آنگاه جبرئیل گفت: «این سِدْرَةُ الْمنْتَهَی است. پیامبران قبل از تو تا اینجا بیشتر نمی‌آمدند. امّا اگر خدا بخواهد، تو می‌توانی از آن عبور کنی تا برخی از نشانه‌ها و آیات بزرگ خود را به تو نشان بدهد. مطمئن باش که خداوند متعال به‌وسیله‌ی ثبات و استواری، تو را تأیید می‌کند تا کرامات او را به‌طور کامل دریافت کنی و در کنار او قرار بگیری». سپس جبرئیل مرا به زیر عرش برد و قالیچه سبز رنگی نزد من آمد که خوب نمی‌توانم آن را توصیف کنم، و با اذن پروردگارم مرا بالا برد و من به خدا نزدیک شدم. صداهای فرشتگان و هیاهوی آن‌ها قطع شد. ترس‌ها و لرزها از من دور شد و جانم آرام گرفت و خوشحال شدم و شروع کردم به منبسط‌شدن و منقبض‌شدن؛ سراسر سرور و شادمانی شدم به حدّی که پنداشتم همه‌ی مخلوقات مرده‌اند و به جز خودم هیچ‌یک از موجودات عالم را نمی‌دیدم. پس خداوند هرچقدر که می‌خواست مرا در آن حالت رها کرد و سپس روح را به من بازگرداند و بیدار شدم و این موفقیّتی از جانب خداوند بود که چشمانم بسته شد و بینایی من کند گردید و از دیدن باز ماند، و من آن‌چنان را که قبلاً با چشمم می‌دیدم، اکنون با قلبم مشاهده می¬کردم، بلکه دورتر و بیشتر و بهتر می‌دیدم». و این است که خداوند متعال می‌فرماید: چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد [آنچه دید واقعیّت بود]! او پاره‌ای از آیات و نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دید! . (نجم/1817) «و از سوراخ بسیار ریزی مانند سوراخ سوزن، نوری را بین خودم و خدای خودم می‌دیدم که چشم‌ها تحمّل دیدن آن را نداشتند. آنگاه پروردگارم مرا صدا زد و فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)»! گفتم: «بلی، ای پروردگار من و‌ای سرور من و‌ای خدای من»! فرمود: «آیا فهمیدی که ارزش تو در پیش من چقدر است و جایگاه و منزلت تو کجاست»؟ گفتم: «آری، ای سرور من»! فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! جایگاه خودت را و جایگاه خاندان خودت را در پیش من می‌دانی»؟ گفتم: «آری، ای سرور من»! فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آیا می‌دانی آن گروه بالانشین که در ملأ اعلی نشسته‌اند در چه چیزی با هم دشمنی می‌کنند»؟ گفتم: «پروردگارا! تو داناتری و بهتر قضاوت می‌کنی. و تو پنهانی‌ها را خوب می‌دانی». فرمود: «درباره‌ی رتبه‌ها و نیکی‌ها با من جنگ و جدال می‌کنند. آیا می‌دانی رتبه‌ها و نیکی‌ها چه هستند»؟ گفتم: «تو داناتری‌ای سرور من و بهتر قضاوت می‌کنی». فرمود: «عبارت است از وضوی کامل‌گرفتن هنگام ادای واجبات و پیاده رفتن به‌سوی نماز جماعت به همراه تو و همراه امامانی که از فرزندان تو می‌باشند و در انتظار نماز ماندن از پی هر نمازی و پیش دستی کردن در سلام‌گفتن و اطعام غذا و بیدارماندن در شب آنگاه که مردمان در خوابند». فرمود: پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (بقره/285) گفتم: و همه‌ی مؤمنان [نیز]، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند [و می‌گویند]: ما در میان هیچ‌یک از پیامبران او، فرق نمی‌گذاریم [و به همه ایمان داریم]. و [مؤمنان] گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! [انتظارِ] آمرزش تو را [داریم] و بازگشت [ما] به‌سوی توست». (بقره/285) فرمود: «راست گفتی‌ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خداوند هیچ‌کس را، جز به‌اندازه‌ی تواناییش، تکلیف نمی‌کند. [انسان]، هر کار [نیکی] را انجام دهد، برای خود انجام داده و هر کار [بدی] کند، به زیان خود کرده است. (بقره/286) و گفتم: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن! پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن‌چنان که [به خاطر گناه و طغیان]، بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی! پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان! . (بقره/286) فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! این رتبه و درجه از آن تو و ذرّیّه‌ی تو می‌باشد». گفتم: «لبیک‌ای پروردگار من و بسیار خوشوقتم‌ای سرور من و‌ای خدای من»! فرمود: «از تو سؤال می‌کنم درباره‌ی چیزی که خودم از تو بهتر می‌دانم و آن این است که چه کسی را پس از خودت جانشین خود در روی زمین قرار داده‌ای»؟ گفتم: «بهترین فرد اهل زمین، برادرم و پسر عمویم، و یاور دین تو. آن کسی که وقتی محرّمات دین تو حلال می‌شود، به خاطر پیامبر تو (صلی الله علیه و آله) به خشم و غضب می‌آید مانند خشم و غضب پلنگ عصبانی. منظورم علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) است». فرمود: «درست گفتی‌ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من تو را به پیامبری برگزیدم و تو را برای انجام رسالت مبعوث گردانیدم و علی (علیه السلام) را با ابلاغ دین تو و شهادت بر امّت تو امتحان نمودم و او را حجّت زمین با تو و پس از تو گردانیدم. او نور اولیاء من است. او ولی و سرپرست کسی است که از من اطاعت کند. او کلمه‌ای است که بر پرهیزکاران واجب گرداندم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! فاطمه (سلام الله علیها) را به ازدواج او درآور، زیرا او جانشین و وارث و وزیر تو است. او کسی است که عورت تو را می‌شوید و به دین تو کمک می‌کند و به خاطر سنّت من و سنّت تو کشته می‌شود، او را پلیدترین فرد این امّت می‌کشد». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سپس پروردگارم به من دستور داد که کارها و چیزهایی را انجام بدهم و دستور داد که آن‌ها را پنهان نگه دارم و اجازه نداد که آن‌ها را به یارانم بگویم». سپس آن قالیچه مرا پایین آورد. ناگهان جبرئیل مرا گرفت و نزدیک سدرهًْ المنتهی قرار گرفتم. آنگاه مرا در زیر آن نگاه داشت و سپس مرا وارد جنة المأوی گردانید و آنگاه‌ای علی (علیه السلام)! محلّ سکونت خودم و خودت را در آنجا دیدم. درآن‌هنگام که جبرئیل داشت با من صحبت می‌کرد، ناگهان نوری از نور خدا مرا بالا برد و از سوراخ ریزی مانند سوراخ سوزن نگاه کردم، همچنان که بار اوّل مانند آن را انجام داده بودم. پروردگار عظیم الشأن مرا صدا زد و گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)»! گفتم: «بلی‌ای پروردگار من! و‌ای خدا من و‌ای سرور من»! فرمود: «رحمت من درباره‌ی تو و ذرّیّه‌ی تو، بر خشم و غضبم پیشی گرفته است. تو برگزیده‌ی خلق من هستی. تو امین من و دوست من و فرستاده‌ی من هستی. به عزّت و عظمت خودم قسم، اگر همه‌ی مخلوقاتم به نزد من بیایند و یک لحظه از تو شکوه و گلایه کنند و یا از تو و یا از کسانی که من آن‌ها را از میان ذرّیّه‌ی تو برگزیده‌ام، عیب و ایراد بگیرند، همه‌ی آن‌ها را داخل آتش جهنّم می‌گردانم و باکی ندارم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! علی (علیه السلام) امیرمؤمنان و سرور فرستادگان است. او در پیشاپیش انسان‌های شریف و اصیل برای رفتن به بهشت پر نعمت خداوند قرار دارد. او پدر نوه‌های تو است. آن دو نفری که سرور جوانان بهشت من هستند که در راه من مظلومانه کشته می¬شوند. سپس نماز را بر من واجب گردانید و آنچه را که خداوند تبارک‌وتعالی اراده فرموده بود و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، نزد «سدرهًْ المنتهی»، که «جنّت المأوی» در آنجاست! درآن‌هنگام که چیزی [نور خیره‌کننده‌ای] سدرهًْ المنتهی را پوشانده بود، چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد [آنچه دید واقعیّت بود]! . (نجم/1713) این است منظور خداوند که می‌فرماید: «به‌اندازه‌ی دو سر کمان و یا نزدیک‌تر از آن».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص278

بحارالأنوار، ج18، ص395/ الیقین، ص298

5

(نجم/ 16)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - قَوْلُهُ إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی قَالَ لَمَّا رَفَعَ الْحِجَابَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) غَشِیَ نُورُهُ السِّدْرَهًَْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ مَا یَغْشَی وقتی حجاب و پرده‌ی بین او بین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برداشته شد، نور او سدره را پوشاند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص282

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص338/ نورالثقلین

آیه ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی [17]

چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد [آنچه ديد واقعيّت بود].

1

(نجم/ 17)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - قَوْلُهُ ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی أَیْ لَمْ یُنْکِر.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - مَا زَاغَ البَصَرُ و مَا طَغَی؛ یعنی قابل انکار نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص282

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص338

2

(نجم/ 17)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - ما زاغَ الْبَصَرُ یَقُولُ: مَا عَمِیَ الْبَصَرُ عَنْ تِلْکَ الْحُجُبِ. وَ مَا طَغَی یَقُولُ: وَ مَا طَغَی الْقَلْبُ بِزِیَادَهًٍْ فِیمَا أُوحِیَ إِلَیْهِ وَ لَا نُقْصَانٍ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - مَا زَاغَ البَصَرُ دیده آن پرده‌های نور را می‌بیند و از آن غافل نیست. و مَا طَغَی؛ و قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی را بر وحی نیفزود و چیزی را از آن نکاست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص282

القمی، ج2، ص335/ القمی، ج2، ص335

3

(نجم/ 17)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی رَبِّهِوَ کَانَ تَوْفِیقاً مِنْ رَبِّی أَنْ غَمَّضْتُ عَیْنَیَّ فَکَلَّ بَصَرِی فَجَعَلْتُ أُبْصِرُ بِقَلْبِی کَمَا أُبْصِرُ بِعَیْنِی بَلْ أَبْعَدَ وَ أَبْلَغَ فَذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری وَ إِنَّمَا کُنْتُ أُبْصِرُ مِنْ خَیْطِ الْإِبْرَهًِْ نُوراً بَیْنِی وَ بَیْنَ رَبِّی لَا تُطِیقُهُ الْأَبْصَارُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) شبانه به نزد پروردگارش برده شد، فرمود: «این موفقیّتی از جانب خداوند بود که چشمانم بسته شد و بینایی من کند گردید و از دیدن باز ماند، و من آن‌چنان را که قبلاً با چشمم می‌دیدم، اکنون با قلبم مشاهده می¬کردم، بلکه دورتر و بیشتر و بهتر می‌دیدم، و این است که خداوند متعال می‌فرماید: مَا زَاغَ البَصَرُ و مَا طَغَی، «لقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الکُبْرَی و از سوراخ بسیار ریزی مانند سوراخ سوزن، نوری را بین خودم و خدای خودم می‌دیدم که چشم‌ها تحمّل دیدن آن را نداشتند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص282

بحارالأنوار، ج36، ص162/ بحارالأنوار، ج18، ص395؛ «بتفاوت» / بحارالأنوار، ج37، ص319/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص605/ البرهان/ الیقین، ص298

4

(نجم/ 17)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَهًِْ إِلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِی الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِی دِینِکُمْ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی یَعْنِی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حِینَ کَانَ عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی حَیْثُ لَا یُجَاوِزُهَا خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ قَوْلُهُ فِی آخِرِ الْآیَهًِْ ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری رَأَی جَبْرَئِیلَ فِی صُورَتِهِ مَرَّتَیْنِ هَذِهِ الْمَرَّهًَْ وَ مَرَّهًًْ أُخْرَی وَ ذَلِکَ أَنَّ خَلْقَ جَبْرَئِیلَ خَلْقٌ عَظِیمٌ فَهُوَ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ الَّذِینَ لَا یُدْرِکُ خَلْقَهُمْ وَ لَا صِفَتَهُمْ إِلَّا رَبُّ الْعَالَمِین.

امام علی (علیه السلام) - از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره‌ی آیات: و لقَدْ رَآهُ نَزْلةً أُخْرَی، عِندَ سِدْرَةِ المُنْتَهَی نقل شده است که فرمود: «منظور، محمّد (صلی الله علیه و آله) می‌باشد موقعی که نزدیک سدرهًْ المنتهی بود. جایی که هیچ‌یک از آفریدگان خداوند عزّوجلّ از آنجا عبور نمی‌کنند. و منظور خداوند در آخر آیات مَا زَاغَ البَصَرُ و مَا طَغَی، «لقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الکُبْرَی؛ این است که: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جبرئیل را در شکل ظاهری خودش، دو بار دید. این دفعه و یک دفعه دیگر. و آن اینکه ظاهر و هیکل جبرئیل خیلی بزرگ بود. زیرا از اجسام روحانی است، از آن‌هایی که هیچ‌کس نمی‌تواند به خلقت و صفت آن‌ها پی ببرد، مگر خداوند یکتا، پروردگار جهانیان.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص284

بحارالأنوار، ج90، ص101/ بحارالأنوار، ج90، ص134/ الاحتجاج، ج1، ص243/ التوحید، ص263

آیه لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری [18]

به یقین او بزرگ‌ترین نشانه‌های پروردگارش را [در آن سفر آسمانى] دید.

1

(نجم/ 18)

الکاظم (علیه السلام) - ثُمَّ أَخْبَرَ بِمَا رَأَی فَقَالَ لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری فَآیَاتُ اللَّهِ غَیْرُ اللَّهِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً فَإِذَا رَأَتْهُ الْأَبْصَارُ فَقَدْ أَحَاطَتْ بِهِ الْعِلْمُ وَ وَقَعَتِ الْمَعْرِفَهًُْ فَقَالَ أَبُو قُرَّهًَْ فَتُکَذِّبُ بِالرِّوَایَاتِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) إِذَا کَانَتِ الرِّوَایَاتُ مُخَالِفَهًًْ لِلْقُرْآنِ کَذَّبْتُهَا وَ مَا أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَیْهِ أَنَّهُ لَا یُحَاطُ بِهِ عِلْماً وَ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ.

امام کاظم (علیه السلام) - سپس خداوند آنچه را محمّد (صلی الله علیه و آله) دیده خبر می‌دهد و می‌فرماید: لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری و آیات خدا غیر خود خداست، و باز خداوند متعال می‌فرماید: ولی آن‌ها به [علم] او احاطه ندارند! . (طه/110) درصورتی‌که اگر دیدگان او را ببینند علمشان به او احاطه کرده و دریافت او واقع شده است. ابوقرّه عرض کرد: «پس روایات را تکذیب می‌نمایید». فرمود: «هرگاه روایات مخالف قرآن باشند تکذیبشان می‌کنم. و آنچه مسلمانان بر آن اتّفاق دارند این است که چشم‌ها او را نمی‌بینند. (انعام/103) و هیچ‌چیز همانند او نیست. (شوری/11)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص284

الکافی، ج1، ص95/ بحارالأنوار، ج4، ص36/ بحارالأنوار، ج10، ص345/ التوحید، ص110/ روضهًْ الواعظین، ج1، ص33؛ «بتفاوت لفظی» / نورالثقلین

2

(نجم/ 18)

الباقر (علیه السلام) - فَرَأَی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَا رَأَی بِبَصَرِهِ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری یَعْنِی أَکْبَرَ الْآیَات.

امام باقر (علیه السلام) - حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) دید، آنچه را که با چشم ملاحظه کرده بود. مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری مقصود بزرگ‌ترین آیات پروردگار می‌باشد که با چشم دیدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص284

بحارالأنوار، ج3، ص315/ بحارالأنوار، ج4، ص43

3

(نجم/ 18)

الصّادق (علیه السلام) - فِی قَوْلِهِ تَعَالَی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری قَالَ رَأَی جَبْرَئِیلَ عَلَی سَاقِهِ الدُّرُّ مِثْلَ الْقَطْرِ عَلَی الْبَقْلِ لَهُ سِتُّمِائَهًِْ جَنَاحٍ قَدْ مَلَأَ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ.

امام صادق (علیه السلام) - لقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الکُبْرَی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جبرئیل را دید که بر ساق پایش مروارید بود مانند قطره بارانی که بر روی گیاهان باشد و دارای ششصد بال بود که تمام فضای بین آسمان و زمین را پر کرده بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص284

بحارالأنوار، ج56، ص249/ بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص338/ التوحید، ص116/ نورالثقلین/ البرهان

4

(نجم/ 18)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری رَأَی جَبْرَئِیلَ فِی صُورَتِهِ مَرَّتَیْنِ هَذِهِ الْمَرَّهًَْ وَ مَرَّهًًْ أُخْرَی وَ ذَلِکَ أَنَّ خَلْقَ جَبْرَئِیلَ خَلْقٌ عَظِیمٌ فَهُوَ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ الَّذِینَ لَا یُدْرِکُ خَلْقَهُمْ وَ لَا صِفَتَهُمْ إِلَّا رَبُّ الْعَالَمِینَ.

امام علی (علیه السلام) - لقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الکُبْرَی این است که: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جبرئیل را در شکل ظاهری خودش، دو بار دید. این دفعه و یک دفعه‌ی دیگر. و آن اینکه ظاهر و هیکل جبرئیل خیلی بزرگ بود. زیرا از اجسام روحانی است، از آن‌هایی که هیچ‌کس نمی‌تواند به خلقت و صفت آن‌ها پی ببرد، مگر خداوند یکتا، پروردگار جهانیان.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص284

بحارالأنوار، ج90، ص101/ بحارالأنوار، ج90، ص134/ التوحید، ص263

5

(نجم/ 18)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی: عَمَّ یَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ فَقَالَ: کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: أَنَا وَ اللَّهِ النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی اخْتَلَفَ فِیَ جَمِیعُ الْأُمَمِ بِأَلْسِنَتِهَا وَ اللَّهِ مَا لِلَّهِ نَبَأٌ أَعْظَمُ مِنِّی، وَ لَا لِلَّهِ آیَهًٌْ أَعْظَمُ مِنِّی.

امام علی (علیه السلام) - علی (علیه السلام) به یارانش فرمود: «به خدا سوگند! که من همان خبر بزرگ هستم که همه‌ی ملّت‌ها با زبان‌های خود درباره‌ی من اختلاف کرده‌اند، به خدا سوگند که خداوند را خبری بزرگ‌تر از من نیست و برای خدا نشانه‌ای بزرگتر از من نیست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص284

شواهدالتنزیل، ج2، ص417

6

(نجم/ 18)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ کَانَ تَوْفِیقاً مِنْ رَبِّی أَنْ غَمَّضْتُ عَیْنَیَّ فَکَلَّ بَصَرِی فَجَعَلْتُ أُبْصِرُ بِقَلْبِی کَمَا أُبْصِرُ بِعَیْنِی بَلْ أَبْعَدَ وَ أَبْلَغَ فَذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی، لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری وَ إِنَّمَا کُنْتُ أُبْصِرُ مِنْ خَیْطِ الْإِبْرَهًِْ نُوراً بَیْنِی وَ بَیْنَ رَبِّی لَا تُطِیقُهُ الْأَبْصَارُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - این موفقیّتی از جانب خداوند بود که چشمانم بسته شد و بینایی من کند گردید و از دیدن باز ماند، و من آن‌چنان را که قبلاً با چشمم می‌دیدم، اکنون با قلبم مشاهده می¬کردم، بلکه دورتر و بیشتر و بهتر می‌دیدم. و این است که خداوند متعال می‌فرماید: مَا زَاغَ البَصَرُ و مَا طَغَی * لقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الکُبْرَی و از سوراخ بسیار ریزی مانند سوراخ سوزن، نوری را بین خودم و خدای خودم می‌دیدم که چشم‌ها تحمّل دیدن آن را نداشتند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص286

بحارالأنوار، ج36، ص162

7

(نجم/ 18)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری یَقُولُ لَقَد سَمِعَ کَلَاماً لَو لَا أَنَّهُ قَوَی مَا قَوَی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - لقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الکُبْرَی یعنی کلامی را شنید که اگر به او قدرت و توان داده نمی‌شد، نمی‌توانست آن را بشنود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص286

القمی، ج2، ص335

آیه أَ فَرَأَیْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّی [19]

به من خبر دهید آیا بت‌های «لات» و «عزّی».

1

(نجم/ 19)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ أَوْحَی إِلَیَّ رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی اطَّلَعْتُ إِلَی الْأَرْضِ اطِّلَاعاً فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا… وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِی یُحِلُ حَلَالِی وَ یُحَرِّمُ حَرَامِی وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی وَ هُوَ رَاحَهًٌْ لِأَوْلِیَائِی وَ هُوَ الَّذِی یَشْفِی قُلُوبَ شِیعَتِکَ مِنَ الظَّالِمِینَ وَ الْجَاحِدِینَ وَ الْکَافِرِینَ فَیُخْرِجُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّی طَرِیَّیْنِ فَیُحْرِقُهُمَا فَلَفِتْنَهًُْ النَّاسِ بِهِمَا یَوْمَئِذٍ أَشَدُّ مِنْ فِتْنَهًِْ الْعِجْل وَ السَّامِرِیِّ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -… این همان قائمی است که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام می¬کند و به دست او از دشمنانم انتقام می¬گیرم و او آسایش اولیاء من است. او همان کسی است که انتقام شیعیان تو را از ستمگران و منکران و کافران می¬گیرد و موجب تشفّی دل آنان می¬گردد ولات و عُزّی را سالم و تازه بیرون آورده و آتش می¬زند و شیفتگی مردم در آن روزگار به این دو بت، بیشتر از شیفتگی بنی¬اسرائیل به گوساله و سامری خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص286

عیون أخبارالرضا، ج1، ص58/ نورالثقلین

آیه وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری [20]

و «منات» که سوّمین آن‌هاست [دختران خدا هستند]؟!

1

(نجم/ 20)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - قَوْلُهُ وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری قَالَ کَانَ صَنَمٌ بِالْمِسْکِ خَارِجٌ مِنَ الْحَرَمِ عَلَی سِتَّهًِْ أَمْیَالٍ یُسَمَّی الْمَنَاهًَْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری؛ بتی در مسلک خارج از مکّه به فاصله‌ی شش میل بنام منات بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص286

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص338

آیه أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی [21]

آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟! [در‌حالى‌كه به زعم شما دختران كم‌ارزش‌ترند]!

1

(نجم/ 21)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - قوله أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی قَالَ: هُوَ مَا قَالَتْ قُرَیْشٌ: إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ هُمْ بَنَاتُ الرَّحْمَنِ. فَرَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فَقَالَ: أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - خدا می‌فرماید أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی درحالی اعتقاد قریش را انکار می‌کند که ملائکه و بت‌ها را دختران خدا می‌دانند. خداوند در ردّ سخنان آن‌ها می‌فرماید: أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص286

القمی، ج2، ص338

آیه تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضیزی [22]

دراین‌صورت این تقسیمی ناعادلانه است.

1

(نجم/ 22)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزی أَیْ نَاقِصَهًٌْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - تِلکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَی یعنی ناقص و ناعادلانه.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص286

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص338

آیه إِنْ هِیَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدی [23]

این‌ها فقط نام‌هایی است که شما و پدرانتان بر آن‌ها گذاشته‌اید [نام‌هايى بى‌محتوا و اسم‌هايى بى‌مسمّا]، و هرگز خداوند دلیل و حجّتی بر آن نازل نکرده؛ آنان فقط از گمان‌های بی‌اساس و هوای نفس پیروی می‌کنند درحالی‌که هدایت از سوی پروردگارشان برای آن‌ها آمده است.

1

(نجم/ 23)

الکاظم (علیه السلام) - یَعْقُوبَ‌بْنِ‌جَعْفَرٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ أَتَاهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ الْیَمَنِ مِنَ الرُّهْبَانِ وَ مَعَهُ رَاهِبَهًٌْ فَقَالَ الرَّاهِبُ أُخْبِرْتُ أَنَّ عِنْدَکَ اسْماً مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَبْلُغُ بِهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهًٍْ بَیْتَ الْمَقْدِسِ وَ تَرْجِعُ إِلَی بَیْتِکَ فَقَالَ لِی وَ هَلْ تَعْرِفُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ قُلْتُ لَا أَعْرِفُ إِلَّا بَیْتَ الْمَقْدِسِ الَّذِی بِالشَّامِ قَالَ لَیْسَ بَیْتَ الْمَقْدِسِ وَ لَکِنَّهُ الْبَیْتُ الْمُقَدَّسُ وَ هُوَ بَیْتُ آلِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَقُلْتُ لَهُ أَمَّا مَا سَمِعْتُ بِهِ إِلَی یَوْمِی هَذَا فَهُوَ بَیْتُ الْمَقْدِسِ فَقَالَ لِی تِلْکَ مَحَارِیبُ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ إِنَّمَا کَانَ یُقَالُ لَهَا حَظِیرَهًُْ الْمَحَارِیبِ حَتَّی جَاءَتِ الْفَتْرَهًُْ الَّتِی کَانَتْ بَیْنَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ عِیسَی (علیه السلام) وَ قَرُبَ الْبَلَاءُ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَ حَلَّتِ النَّقِمَاتُ فِی دُورِ الشَّیَاطِینِ فَحَوَّلُوا وَ بَدَّلُوا وَ نَقَلُوا تِلْکَ الْأَسْمَاءَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْبَطْنُ لآِلِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ الظَّهْرُ مَثَلٌ إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ.

امام کاظم (علیه السلام) - یعقوب‌بن‌جعفر گوید: «خدمت امام کاظم (علیه السلام) بودم، مردی از راهبان نجران یمن به همراه زنی راهب خدمت آن جناب رسیده‌اند. راهب گفت: «به من خبر داده‌اند که تو یکی از اسماء خدا را می‌دانی که به‌وسیله‌ی آن در یک شبانه‌روز به بیت‌المقدس می‌روی و به منزلت برمی‌گردی». گفت: «بیت المقدس را می‌شناسی»؟ . گفتم: «من غیر از بیت المقدسی که در شام است، نمی‌شناسم». گفت: «مقصودم آن بیت المقدس نیست بلکه آن خانه‌ی مقدسی است که خانه آل محمّد (علیهم السلام) است». گفتم: «من تا امروز هرچه شنیده‌ام همان بیت المقدس بوده است». گفت: «آن جای محراب‌های پیامبران است و آن را حظیرهًْ المحاریب می‌گفتند تا آنکه زمان فاصله‌ی میان محمّد (صلی الله علیه و آله) و عیسی (علیه السلام) رسید و بلا به مشرکین نزدیک شد و کیفر و سختی به خانه‌های شیاطین درآمد و آن‌ها آن نام‌ها را تغییر و تبدیل کرده و جابجا کردند و همین است معنی سخن خدای تبارک‌وتعالی که بطن آیه درباره‌ی آل محمّد (علیهم السلام) و ظاهرش یک مثلی است: إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص288

الکافی، ج1، ص481/ بحارالأنوار، ج48، ص94

2

(نجم/ 23)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - ما أَنْزَلَ اللهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ أَیْ مِنْ حُجَّهًْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - أ أَنزَل اللهُ بِهَا مِن سُلطَانٍ یعنی بدون هیچ دلیل و برهانی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص288

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص338

آیه أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّی [24]

آیا آنچه انسان تمنّا دارد به آن می‌رسد؟!

آیه فَلِلهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُولی [25]

درحالی‌که آخرت و دنیا از آنِ خداست [و بدون اراده‌ی او كسى به چيزى نمى‌رسد].

آیه وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّماواتِ لا تُغْنی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللهُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرْضی [26]

و چه بسیار فرشتگان آسمان‌ها که شفاعت آن‌ها سودی نمی‌بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هرکس بخواهد و راضی باشد اجازه [شفاعت] دهد.

1

(نجم/ 26)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَنَا وَارِدُکُمْ عَلَی الْحَوْضِ وَ أَنْتَ یا علی (علیه السلام) السَّاقِی وَ الْحَسَنُ (علیه السلام) الذَّائِدُ وَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) الْآمِرُ وَ عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) الْفَارِطُ وَ مُحَمَّدٌ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) النَّاشِرُ وَ جَعْفَرُ‌بْنُ‌مُحَمَّدٌ (علیه السلام) السَّائِقُ وَ مُوسی‌بْنُ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) مُحْصِی الْمُحِبِّینَ وَ الْمُبْغِضِینَ وَ قَامِعُ

الْمُنَافِقِینَ وَ عَلِیُّ‌بْنُ‌مُوسی (علیه السلام) مُزَیِّنُ الْمُؤْمِنِینَ وَ مُحَمَّدٌ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) مُنْزِلُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ فِی دَرَجَاتِهِمْ وَ

عَلِیُّ‌بْنُ‌مُحَمَّدٌ (علیه السلام) خَطِیبُ شِیعَتِهِ وَ مُزَوِّجُهُمُ الْحُورَ وَ الْحَسَنُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) سِرَاجُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ یَسْتَضِیئُونَ بِهِ وَ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ (علیه السلام) شَفِیعُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ حَیْثُلَا یَأْذَنُ اللَّهُ إِلَّا لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرْضی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود: «من جلوتر از شما وارد حوض می‌شوم و تو یا علی (علیه السلام) ساقی هستی و حسن (علیه السلام) مدافع و حسین (علیه السلام) امرکننده و علیّ‌بن‌الحسین (علیه السلام) پیشرو و محمّدبن‌علی (علیه السلام) ناشر و جعفربن‌محمّد (علیه السلام) رهبر و موسی‌بن‌جعفر (علیه السلام) شماره بردار دوستان و دشمنان و از بین‌برنده‌ی منافقین و علیّ‌بن‌موسی (علیه السلام) زینت‌بخش مؤمنین و محمّدبن‌علی (علیه السلام) جای‌دهنده‌ی مؤمنین در درجه‌ی خود در بهشت است. علیّ‌بن‌محمّد (علیه السلام) سخنگوی شیعیان و به ازدواج درآورنده‌ی حورالعین حسن‌بن‌علی (علیه السلام) چراغ بهشتیان که از نور ایشان استفاده می‌کنند و هادی است. مهدی (شفیع آن‌ها در روز قیامت است موقعی که اجازه داده نمی‌شود مگر برای کسی که خدا بخواهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص288

بحارالأنوار، ج26، ص316/ بحارالأنوار، ج27، ص312/ بحارالأنوار، ج36، ص270

2

(نجم/ 26)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - یُرِیدُ: لَا یَشْفََعُ الْمَلَائِکَهًُْ‌إِلَّا لِمَنْ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ کَمَا قَالَ وَ لَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - مقصود این است که فرشتگان فقط شفاعت کسی را می‌کنند که خداوند از او راضی باشد. چنان‌که فرموده است: و آن‌ها جز برای کسی که خدا راضی [به شفاعت برای او] است شفاعت نمی‌کنند. (انبیاء/28)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص290

بحرالعرفان، ج15، ص199

آیه إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثی [27]

کسانی که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را دختران [خدا] نامگذاری می‌کنند.

آیه وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً [28]

آن‌ها هرگز دراین‌باره دانشی ندارند، تنها از گمان بی‌پایه پیروی می‌کنند با اینکه «گمان» هرگز [انسان را] از حق بی‌نیاز نمی‌کند.

آیه فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّی عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا [29]

حال که چنین است از کسی که از یاد ما روی‌گردانده و جز زندگی دنیا را نخواسته، اعراض کن.

1

(نجم/ 29)

السّجّاد (علیه السلام) - الْعَقْلُ دَلِیلُ الْخَیْرِ وَ الْهَوَی مَرْکَبُ الْمَعَاصِی وَ الْفِقْهُ وِعَاءُ الْعَمَلِ وَ الدُّنْیَا سُوقُ الْآخِرَهًِْ وَ النَّفْسُ تَاجِرَهًٌْ وَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ رَأْسُ الْمَالِ وَ الْمَکْسَبُ الْجَنَّهًُْ وَ الْخُسْرَانُ النَّارُ هَذَا وَ اللَّهِ التِّجَارَهًُْ الَّتِی لَا تَبُورُ وَ الْبِضَاعَهًُْ الَّتِی لَا تَخْسَرُ. وَ قَالَ مِثْلَهُ (صلی الله علیه و آله) وَ سُوقُ الْفَائِزِینَ مِنْ شِیعَتِهِ وَ شِیعَهًِْ آبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ (علیه السلام) وَ لَقَدْ جَمَعَ اللَّهُ هَذَا کُلَّهُ بِقَوْلِهِ تَعَالَی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ قَالَ تَعَالَیفَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّی عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیاةَ الدُّنْیا، ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ و قال تعالی وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً.

امام سجّاد (علیه السلام) - عقل راهنمای خیرات و هوا و هوس‌های نفسانی مرکب گناهان است. فهم ظرف عمل، دنیا بازار آخرت است. و نفس تاجر این بازار است. و شب و روز سرمایه است. و سود این تجارت بهشت است. و ضرر آن آتش است. این است به خدا! تجارت آن‌چنانی که فانی نخواهد شد و بضاعت و جنسی که در معامله آن ضرر نیست. و مثل این فرمایش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسیده است. و در آن ذکر شده که؛ دنیا بازار رستگاران از میان شیعیان است که پیرو ائمّه خود (علیهم السلام) می‌باشند. و به تحقیق که جامع همه‌ی این فرمایشات این آیه کریمه است: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند! . (منافقون/9) و خداوند فرمود: مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا غافل نمی‌کند. (نور/37) و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همان‌ها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است. (کهف/28)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص290

إرشادالقلوب، ج1، ص59

آیه ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدی [30]

این آخرین حدّ آگاهی آن‌هاست؛ پروردگار تو کسانی را که از راه او گمراه شده‌اند بهتر می‌شناسد، و [همچنين] هدایت‌یافتگان را از همه بهتر می‌شناسد.

1

(نجم/ 30)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - انَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُشْرِکِینَ کَمَا قَالَ فِی کِتَابِهِ وَ بِحَسَبِ جَلَالَهًِْ مَنْزِلَهًِْ نَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) عِنْدَ رَبِّهِ کَذَلِکَ عَظُمَ مِحْنَتُهُ لِعَدُوِّهِ وَ الَّذِی عَادَ مِنْهُ فِی حَالِ شِقَاقِهِ وَ نِفَاقِهِ وَ کُلُّ أَذًی وَ مَشَقَّهًٍْ لِدَفْعِ نُبُوَّتِهِ وَ تَکْذِیبِهِ إِیَّاهُ وَ سَعْیِهِ فِی مَکَارِهِهِ وَ قَصْدِهِ لِنَقْضِ کُلِّ مَا أَبْرَمَهُ وَ اجْتِهَادِهِ وَ مَنْ مَالَأَهُ عَلَی کُفْرِهِ وَ فَسَادِهِ وَ نِفَاقِهِ وَ إِلْحَادِهِ فِی إِبْطَالِ دَعْوَاهُ وَ تَغْیِیرِ مِلَّتِهِ وَ مُخَالَفَهًِْ سُنَّتِهِ وَ لَمْ یَرَ شَیْئاً أَبْلَغَ فِی تَمَامِ کَیْدِهِ مِنْ تَنْفِیرِهِمْ مِنْ مُوَالَاهًِْ وَصِیِّهِ وَ إِیحَاشِهِمْ مِنْهُ وَ صَدِّهِمْ عَنْهُ وَ إِغْرَائِهِمْ بِعَدَاوَتِهِ وَ الْقَصْدِ لِتَغْیِیرِ الْکِتَابِ الَّذِی جَاءَ بِهِ وَ إِسْقَاطِ مَا فِیهِ مِنْ فَضْلِ ذَوِی الْفَضْلِ وَ کُفْرِ ذَوِی الْکُفْرِ مِنْهُ وَ مِمَّنْ وَافَقَهُ عَلَی ظُلْمِهِ وَ بَغْیِهِ وَ شِرْکِهِ وَ لَقَدْ عَلِمَ اللَّهُ ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا وَ قَالَ یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا کَلامَ اللهِ وَ لَقَدْ أَحْضَرُوا الْکِتَابَ کَمَلًا مُشْتَمِلًا عَلَی التَّأْوِیلِ وَ التَّنْزِیلِ وَ الْمُحْکَمِ وَ الْمُتَشَابِهِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ لَمْ یَسْقُطْ مِنْهُ حَرْفُ أَلِفٍ وَ لَا لَامٍ فَلَمَّا وَقَفُوا عَلَی مَا بَیَّنَهُ اللَّهُ مِنْ أَسْمَاءِ أَهْلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ أَنَّ ذَلِکَ إِنْ ظَهَرَ نَقَضَ مَا عَقَدُوهُ قَالُوا لَا حَاجَهًَْ لَنَا فِیهِ وَ نَحْنُ مُسْتَغْنُونَ عَنْهُ بِمَا عِنْدَنَا وَ لِذَلِکَ قَالَ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ ثُمَّ دَفَعَهُمُ الِاضْطِرَارُ بِوُرُودِ الْمَسَائِلِ عَلَیْهِمْ عَمَّا لَا یَعْلَمُونَ تَأْوِیلَهُ إِلَی جَمْعِهِ وَ تَأْلِیفِهِ وَ تَضْمِینِهِ مِنْ تِلْقَائِهِمْ مَا یُقِیمُونَ بِهِ دَعَائِمَ کُفْرِهِمْ فَصَرَخَ مُنَادِیهِمْ مَنْ کَانَ عِنْدَهُ شَیْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ فَلْیَأْتِنَا بِهِ وَ وَکَلُوا تَأْلِیفَهُ وَ نَظْمَهُ إِلَی بَعْضِ مَنْ وَافَقَهُمْ عَلَی مُعَادَاهًِْ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ فَأَلَّفَهُ عَلَی اخْتِیَارِهِمْ وَ مَا یَدُلُّ لِلْمُتَأَمِّلِ لَهُ عَلَی اخْتِلَالِ تَمْیِیزِهِمْ وَ تَقْرِیبِهِمْ وَ تَرَکُوا مِنْهُ مَا قَدَّرُوا أَنَّهُ لَهُمْ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ وَ زَادُوا تَنَاکُرَهُ وَ تَنَافُرَهُ وَ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّ ذَلِکَ یَظْهَرُ وَ یَبِینُ فَقَالَ ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ انْکَشَفَ لِأَهْلِ الِاسْتِبْصَارِ عَوَارُهُمْ وَ افْتِرَاؤُهُمْ.

امام علی (علیه السلام) - خداوند عزّ‌وجلّ همانگونه که در کتاب خود فرمود، برای هر پیامبری دشمنی از میان جنایتکاران قرار داد و نظر به بزرگی منزلت پیامبر ما نزد پروردگارش، حق تعالی محنتی را که او از دشمنش می¬کشید، سخت‌تر کرد. دشمنی که در تفرقه و نفاق، هر آزار و اذیّتی از او سر زد تا پیامبریِ او را مردود کند و او را دروغگو جلوه دهد و در آسیب رساندن به او کوشید و خواست هرچه را که او استوار کرده، در هم بشکند و به همراه یاوران خود در کفر و ستیزه‌جویی و نفاق و الحاد تلاش کرد تا دعوت او را باطل کند و ملّتش را دگرگون سازد و با سنّت او مخالفت کند و مکر خود را به تمام به کار گرفت تا امّت را از ولایت وصیّ او بیزار کند و از او جدایشان سازد و نگذارد به او بپیوندند و آنان را بر دشمنی با او برانگیزد و خواست تا کتابی را که آورده دگرگون کند و آنچه را از برتری اهل فضل و کفر اهل کفر همچون خودش و یاورانش در ستم و جور و شرک در کتاب آمده، از میان ببرد. خداوند دانست که اینان چنین می‌کنند و فرمود: کسانی که در [فهم و ارائه] آیات ما کژ می‌روند بر ما پوشیده نیستند. می‌خواهند دستور خدا را دگرگون کنند. (فتح/15) آنان کتاب را آوردند، درحالی‌که کامل بود و تأویل و تنزیل و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ را در خود داشت و هیچ الف و هیچ لامی از آن نیفتاده بود. آنگاه چون از نام‌هایی که خداوند از اهل حقّ و باطل در آن بیان کرده بود، آگاه شدند و دانستند که اگر این نام¬ها آشکار شود پیمانی که بسته¬اند، می¬شکند، گفتند: «ما به این هیچ نیازی نداریم و آنچه خود داریم، ما را از آن بی‌نیاز می¬کند». خداوند فرمود: پس آن (عهد) را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهایی ناچیز به دست آوردند و چه بد معامله‌ای کردند، (آل عمران/187) آنگاه از آنچه که تأویلش را نمی¬دانستند، مسائلی برایشان پدید آمد و از این رو ناگزیر شدند تا آن را گرد آورند و تألیفش کنند و از جانب خود چیزهایی به آن بیافزایند که پایه-های کفرشان بر آن¬ها بنا می¬شود. در آن دم ندادهنده آنان فریاد برآورد: «هرکه چیزی از قرآن نزد خود دارد، آن را نزد ما بیاورد». سپس تألیف و تنظیم قرآن را به کسی سپردند که در دشمنی با اولیا، یار و یاورشان بود و او کتاب را با اختیار آنان تألیف کرد. به این ترتیب که آنچه را می‌پنداشتند از برای آن¬هاست، حال آن که علیه¬ آنان بود، رها کردند و چیزهایی در آن افزودند که آشکارا ناپسند و ناسازگار بود و خداوند دانست که این آشکار و نمایان می¬شود و فرمود: «ذَلِکَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ؛ حق تعالی عیبناکی آنان و دروغ‌پردازی آن‌کس را که در کتاب با دروغ‌سازی ملحدانه، نکوهش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را پدید آورد، برملا کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص290

بحارالأنوار، ج90، ص126/ الاحتجاج، ج1، ص257

2

(نجم/ 30)

الباقر (علیه السلام) - فَاعْرِفْ أَشْبَاهَ الْأَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ الَّذِینَ سَارُوا بِکِتْمَانِ الْکِتَابِ وَ تَحْرِیفِهِ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ ثُمَّ اعْرِفْ أَشْبَاهَهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ الَّذِینَ أَقَامُوا حُرُوفَ الْکِتَابِ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ فَهُمْ مَعَ السَّادَهًِْ وَ الْکُبُرَّهًِْ فَإِذَا تَفَرَّقَتْ قَادَهًُْ الْأَهْوَاءِ کَانُوا مَعَ أَکْثَرِهِمْ دُنْیَا وَ ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ.

امام باقر (علیه السلام) - عالم نمایان یهودی و مسیحی را بشناس، یعنی کسانی که حقایق کتاب آسمانی را پنهان داشتند و آن را [به سود خویش] تحریف کردند و تغییر دادند. و [این] تجارت آن‌ها سودی نداده و هدایت نیافته‌اند. (بقره/16) سپس عالم نمایان مسلمان را بشناس، یعنی آنان‌که حروف قرآن را خوب ادا می‌کنند، لیکن حدود (احکام) آن را [به سود خود و حاکمان ستمگر] تغییر می‌دهند. اینان همراه و همکار سران و گردنکشانند. و هرگاه سردمداران هواپرستی و کامجویی از یکدیگر جدا گردند، اینان با کسانی خواهند بود که دنیای بهتری [و رفاه بیشتری] دارند، وَ ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص292

بحارالأنوار، ج75، ص358

آیه وَ لِلهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی [31]

و برای خداست آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است تا بدکاران را به کیفر کارهایشان برساند و نیکوکاران را در برابر اعمالشان پاداش دهد.

1

(نجم/ 31)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ سُلَیْمِ‌بْنِ‌قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ قَال: سَمِعْتُ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ (رحمة الله علیه) قَالَ کُنْتُ جَالِساً بَیْنَ یَدَیْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فِی مَرْضَتِهِ الَّتِی قُبِضَ فِیهَا فأَقْبَلَ (صلی الله علیه و آله) عَلَی علِی (علیه السلام) فَقَالَ یا علی (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ قَضَی الْفُرْقَهًَْ وَ الِاخْتِلَافَ عَلَی هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ لَوْ شَاءَ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی حَتَّی لَا یَخْتَلِفَ اثْنَانِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ لَا یُنَازَعَ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَ لَا یَجْحَدَ الْمَفْضُولُ ذَا الْفَضْلِ فَضْلَهُ وَ لَوْ شَاءَ لَعَجَّلَ النَّقِمَهًَْ وَ التَّغْیِیرَ حَتَّی یُکَذَّبَ الظَّالِمُ وَ یُعْلَمَ الْحَقُّ أَیْنَ مَصِیرُهُ وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ الدُّنْیَا دَارَ الْأَعْمَالِ وَ جَعَلَ الْآخِرَهًَْ دَارَ الْقَرَارِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی فَقَالَ عَلِی (علیه السلام) الْحَمْدُ لِلَّهِ شُکْراً عَلَی نَعْمَائِهِ وَ صَبْراً عَلَی بَلَائِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - سلمان فارس (رحمة الله علیه) گوید: «من در هنگام بیماری رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که به خاطر آن وفات کرد خدمت آن حضرت نشسته بودم، … پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ای علی (علیه السلام)! خدای متعال حکم به فرقت و اختلاف در این امّت کرده است و اگر می‌خواست همه را هدایت می‌کرد تا آنجایی که حتّی دو نفر از این امّت اختلاف نداشته باشند و در امر او منازعه نکنند و کسی که عنایتی به او شده منکر فضل فاضل نشود و اگر می‌خواست در فرستادن عذاب تعجیل می‌فرمود و وضع را تغییر می‌داد تا ظالم تکذیب شود و معلوم گردد که گردش حقّ به کجاست ولیکن خداوند دنیا را سرای اعمال قرار داده است و آخرت را دار القرار؛ِ تا بدکاران را به کیفر کارهایشان برساند و نیکوکاران را در برابر اعمالشان پاداش دهد». سپس علی (علیه السلام) فرمود: «سپاس خدا را و سپاسگزارم بر نعمت‌های او و بردبارم بر بلای او».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص294

بحارالأنوار، ج28، ص54/ کتاب سلیم بن قیس، ص569 و ص769؛ «بتفاوت لفظی»

2

(نجم/ 31)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا یُبْرِمُ مَا نَقَضَ وَ لَا یَنْقُضُ مَا أَبْرَمَ وَ لَوْ شَاءَ مَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ لَا مِنْ خَلْقِهِ وَ لَا تَنَازَعَ الْبَشَرُ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَ لَا جَحَدَ الْمَفْضُولُ ذَا الْفَضْلِ فَضْلَهُ وَ قَدْ سَاقَتْنَا وَ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ اللأقدار (الْأَقْدَارُ) حَتَّی لَفَّتْ بَیْنَنَا فِی هَذَا الْمَوْضِعِ وَ نَحْنُ مِنْ رَبِّنَا بِمَرْأًی وَ مَسْمَعٍ وَ لَوْ شَاءَ لَعَجَّلَ النَّقِمَهًَْ وَ لَکَانَ مِنْهُ التَّغْیِیرُ حَتَّی یُکَذِّبَ اللَّهُ الظَّالِمَ وَ یُعْلِمَ الْحَقَّ أَیْنَ مَصِیرُهُ وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ الدُّنْیَا دَارَ الْأَعْمَالِ وَ جَعَلَ الْآخِرَهًَْ دَارَ الْجَزَاءِ وَ الْقَرَارِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی أَلَا إِنَّکُمْ لَاقُو الْعَدُوِّ غَداً إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَأَطِیلُوا اللَّیْلَهًَْ الْقِیَامَ وَ أَکْثِرُوا تِلَاوَهًَْ الْقُرْآنِ وَ اسْأَلُوا اللَّهَ الصَّبْرَ وَ النَّصْرَ وَ الْقَوْهُمْ بِالْجِدِّ وَ الْحَزْمِ وَ کُونُوا صَادِقِینَ.

امام علی (علیه السلام) - سپاس خدایی را که آنچه را که او بخواهد بشکند کسی نمی¬تواند استوارش سازد و آنچه را او استوار داشته کسی نمی¬تواند بشکند. اگر می‌خواست، هرگز دو نفر از این امّت یا از تمامی آفریدگان با یکدیگر اختلافی پیدا نمی¬کردند و بشر در هیچ امری از اوامر او با هم ستیز نمی‌کردند و کسی که دارای فضیلتی نیست فضل صاحب فضیلت را انکار نمی¬کرد. [دست] تقدیر، ما و آن قوم را به اینجا کشانید [و روبروی هم قرار داد] و با هم درگیر کرد و ما در معرض دید و شنود پروردگار خود هستیم، اگر می‌خواست در کار انتقام¬گیری شتاب می‌کرد و از جانب او تغییری پدید می‌آمد تا ستمگر را رسوا سازد و سرنوشت حق آشکار شود. ولی او دنیا را محل انجام کردار و آخرت را سرای پاداش قرار داده است. لِیَجزِیَ الَّذینَ أساءُوا بِما عَمِلُوا وَ یَجزِیَ الَّذینَ احْسَنُوا بِالحُسْنَی؛ به خواست خداوند، فردا با دشمن رویارو می‌شوید. پس امشب بسیار نماز بگزارید و به تلاوت قرآن بپردازید و از خداوند صبر و پیروزی طلب کرده و با جدیّت و اراده با آنان روبرو شوید و پاکدل و رستگار باشید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص294

بحارالأنوار، ج32، ص464/ وقعهًْ صفین، ص225

3

(نجم/ 31)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ لَمْ یَدَعْ شَیْئاً مِمَّا یُحِبُّهُ إِلَّا وَ قَدْ بَیَّنَهُ لِعِبَادِهِ وَ لَمْ یَدَعْ شَیْئاً یَکْرَهُهُ إِلَّا وَ قَدْ بَیَّنَهُ لِعِبَادِهِ وَ نَهَاهُمْ عَنْهُ لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهًٍْ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهًٍْ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا یَظْلِمُ بِظُلْمٍ وَ لَا یُجَاوِزُهُ ظُلْمٌ وَ هُوَ بِالْمِرْصَادِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی مَنْ أَحْسَنَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - خداوند عزّوجلّ چیزی از آنچه را که دوست دارد واننهاده مگر آنکه برای بنده‌هایش بیان کرده و چیزی را که دوست ندارد وانهاده مگر آنکه برای بنده‌هایش بیان کرده و آن‌ها را از آن بازداشته تا از روی گواه روشن هلاک شود هرکه هلاک می‌شود و از روی گواه روشن زنده شود هرکه زنده می‌شود. آگاه باشید! که خدا عزّوجلّ ستم نمی‌کند و به او ستم نمی‌رسد لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالحُسْنَی و هرکه نیکی کند [خداوند به او] به نیکی پاداش دهد، هرکه خوبی کند به خود کند و هرکه بدی کند بر خود اوست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص294

أعلام الدین، ص426/ ثواب الأعمال، ص294؛ «و ماربک بظلام للعبید» زیادهًْ

4

(نجم/ 31)

السّجّاد (علیه السلام) - الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ بِقُوَّتِهِ وَ مَیَّزَ بَیْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَدّاً مَحْدُوداً وَ أَمَداً مَمْدُوداً یُولِجُ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِی صَاحِبِهِ وَ یُولِجُ صَاحِبَهُ فِیهِ بِتَقْدِیرٍ مِنْهُ لِلْعِبَادِ فِیمَا یَغْذُوهُمْ بِهِ وَ یُنْشِئُهُمْ عَلَیْهِ فَخَلَقَ لَهُمُ اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ مِنْ حَرَکَاتِ

التَّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النَّصَبِ وَ جَعَلَهُ لِبَاساً لِیَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِهِ فَیَکُونَ ذَلِکَ لَهُمْ جَمَاماً وَ قُوَّهًًْ وَ لِیَنَالُوا بِهِ لَذَّهًًْ وَ شَهْوَهًًْ وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهَارَ مُبْصِراً لِیَبْتَغُوا فِیهِ مِنْ فَضْلِهِ وَ لِیَتَسَبَّبُوا إِلَی رِزْقِهِ وَ یَسْرَحُوا فِی أَرْضِهِ طَلَباً لِمَا فِیهِ نَیْلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْیَاهُمْ وَ دَرَکُ الْآجِلِ فِی أُخْرَاهُمْ بِکُلِّ ذَلِکَ یُصْلِحُ شَأْنَهُمْ وَ یَبْلُو أَخْبَارَهُمْ وَ یَنْظُرُ کَیْفَ هُمْ فِی أَوْقَاتِ طَاعَتِهِ وَ مَنَازِلِ فُرُوضِهِ وَ مَوَاقِعِ أَحْکَامِهِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی.

امام سجّاد (علیه السلام) - سپاس از آن خدا است که شب و روز را به نیروی خود آفرید و به قدرت خودشان از هم جدا ساخت، و برای هرکدام مرزی و عمری مقرّر کرد، و به تقدیر او برای تغذیه و پرورش بنده‌ها هرکدام در دیگری تأثیر می‌گذارند؛ شب را برای آسودن از رنج و گرانی خستگی آفرید، و برایشان جامه‌ی آسایش و خواب ساخت، تا تجدید نیرو کنند و در آن کامیاب شوند، و روز را بینا ساخت تا از فضلش بجویند، و دنبال روزی بپویند، و در زمینش بگردند تا نقد دنیا را به کف آرند و در آینده به ثواب آخرت برسند، و بوسیله‌ی این‌ها کارشان را می‌سازد و خبرشان را بیازماید و بنگرد که در اوقات طاعت، و محلّ واجبات، و هنگام انجام احکامش چگونه‌اند؛ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالحُسْنَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص294

بحارالأنوار، ج55، ص199

5

(نجم/ 31)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - إِنَّکُمْ مَخْلُوقُونَ اقْتِدَاراً وَ مَرْبُوبُونَ اقْتِسَاراً وَ مَقْبُوضُونَ احْتِضَاراً وَ مُضَمَّنُونَ أَجْدَاثاً وَ کَائِنُونَ رُفَاتاً وَ مَبْعُوثُونَ أَفْرَاداً وَ مَدِینُونَ جَزَاءً وَ مُمَیَّزُونَ حِسَابا… وَ کَأَنْ قَدْ صِرْتُمْ إِلَی مَا صَارُوا إِلَیْهِ مِنَ الْبِلَی وَ الْوَحْدَهًِْ فِی دَارِ الْمَوْتِ وَ ارْتَهَنْتُمْ فِی ذَلِکَ الْمَضْجَعِ وَ ضَمَّکُمْ ذَلِکَ الْمُسْتَوْدَعُ فَکَیْفَ بِکُمْ لَوْ قَدْ تَنَاهَتِ الْأُمُورُ وَ بُعْثِرَتِ الْقُبُورُ وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ وَ وَقَعْتُمْ لِلتَّحْصِیلِ بَیْنَ یَدَیِ الْمَلِکِ الْجَلِیلِ فَطَارَتِ الْقُلُوبُ لِإِشْفَاقِهَا مِنْ سَالِفِ الذُّنُوبِ وَ هُتِکَتْ مِنْکُمُ الْحُجُبُ وَ الْأَسْتَارُ وَ ظَهَرَتْ مِنْکُمُ الْغُیُوبُ وَ الْأَسْرَارُ هُنَالِکَ تُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی اغْتَنِمُوا أَیَّامَ الصِّحَّهًِْ قَبْلَ السَّقَمِ وَ الشَّیْبَهًِْ قَبْلَ الْهَرَمِ وَ بَادِرُوا التَّوْبَهًَْ قَبْلَ النَّدَمِ.

امام علی (علیه السلام) - شما انسان‌ها به دست قدرت [خدا] آفریده شده‌اید؛ به زور پروریده شدید؛ در نظر گرفته شده برای قبرید، در آغوش خاک نهان شوید، آنگاه بپوسید؛ سپس یک به یک از گور برانگیخته شوید و به وادی حساب درآیید… چگونه رفت آمد داشته باشند درحالی‌که بلاهای بد آنان را آرد کرده و سنگ و خاک زمین آنان را خورده و گویا شما نیز چنین خواهید شد و این خوابگاه شما را گروگان گیرد و آن امانتگاه شما را در آغوش کشد. پس چگونه خواهد بود حال شما هنگامی که کار شما به پایان رسد و گورستان دگرگون شود و بیرون آید آنچه که در سینه‌هاست و شما برای نتیجه در برابر پادشاه بزرگ بایستید؟ دل‌ها پرواز کنند از ترس آن روز از گناهانی که انجام داده اند، پرده‌های شما پاره شود، غیب‌ها و رازهایتان آشکار گردد. اینجاست که هر نفسی پاداش داده می‌شود آنچه را که به دست آورده. خداوند می‌فرماید: لِیَجْزِیَ الَّذینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی. غنیمت شمرید دوران تندرستی را پیش از بیماری و جوانی را قبل از پیری. به‌سوی پیشی توبه بگیرید، پیش از پشیمانی. مهلت شما را به غفلت واندارد، زیرا مرگ، آرزو را ویران کند. روزها مامورند به کوتاهی مدت و جدایی دوستان. پس پیشی گیرید که خدای پیش از رسیدن نوبت، شما را بیامرزد به توبه.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص296

بحارالأنوار، ج74، ص439

6

(نجم/ 31)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أُحَذِّرُکُمُ الدُّنْیَا فَإِنَّهَا خَضِرَهًٌْ حُلْوَهًٌْ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ وَ تَحَبَّبَتْ بِالْعَاجِلَهًِْ وَ عُمِّرَتْ بِالْآمَالِ وَ تَزَیَّنَتْ بِالْغُرُورِ وَ لَا یُؤْمَنُ فَجْعَتُهَا وَ لَا یَدُومُ حَبْرَتُهَا ضَرَّارَهًٌْ غَدَّارَهًٌْ غَرَّارَهًٌْ زَائِلَهًٌْ بَائِدَهًٌْ أَکَّالَهًٌْ عَوَّالَهًٌْ لَا تَعْدُو إِذَا تَنَاهَتْ إِلَی أُمْنِیَّهًِْ أَهْلِ الرِّضَا بِهَا وَ الرَّغْبَهًِْ فِیهَا ثُمَّ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ وَ سَکَرَاتُ الْمَوْتِ وَ الْوُقُوفُ بَیْنَ یَدَیِ الْحَکَمِ الْعَدْلِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی.

امام علی (علیه السلام) - شما را از دنیا می‌ترسانم زیرا دنیا مرغزار خوش و خرّم است که آن را شهوت‌ها احاطه کرده محبوب مردم شده که متاعی حاضر است. به‌وسیله‌ی آرزوها آباد شده و با فریب آراسته گردیده اعتماد به برگشت آن نیست و دوامی برای شادی و سرورش نیست. زیان‌رسان و مکّار و فریبنده است نابودشدنی و قطع گردیدنی است. نهایت درجه موافقت دنیا با دنیاطلبان و دنیادوستان بیشتر. تازه پس از همه‌ی این‌ها گرفتاری قیامت و ناهنجاری مرگ و توقّف در پیشگاه عدل الهی است. لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالحُسْنَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص296

بحارالأنوار، ج75، ص14

7

(نجم/ 31)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - کَانَ قَدْ زَالَتْ عَنْکُمُ الدُّنْیَا کَمَا زَالَتْ عَمَّنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَأَکْثِرُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَکُمْ فِیهَا بِالتَّزَوُّدِ مِنْ یَوْمِهَا الْقَصِیرِ لِیَوْمِ الْآخِرَهًِْ الطَّوِیلِ فَإِنَّهَا دَارُ الْعَمَلِ وَ الدَّارُ الْآخِرَهًُْ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ فَتَجَافَوْا عَنْهَا فَإِنَّ الْمُغْتَرَّ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا لَنْ تعد (تَعْدُوَ) الدُّنْیَا إِذَا تَنَاهَتْ إِلَیْهَا أُمْنِیَّهًُْ أَهْلِ الرَّغْبَهًِْ فِیهَا الْمُطْمَئِنِّینَ إِلَیْهَا الْمُغْتَرِّینَ بِهَا أَنْ تَکُونَ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ

فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ أَلَا إِنَّهُ لَمْ یُصِبِ امْرُؤٌ مِنْکُمْ مِنْ هَذِهِ الدُّنْیَا حَبْرَهًًْ إِلَّا أَعْقَبَتْهَا عَبْرَهًٌْ وَ لَا یُصْبِحُ امْرُؤٌ فِی حَیَاهًٍْ إِلَّا وَ هُوَ خَائِفٌ مِنْهَا أَنْ تَئُولَ جَائِحَهًًْ أَوْ تَغَیُّرَ نِعَمِهِ أَوْ زَوَالَ عَافِیَتِهِ وَ الْمَوْتُ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکُمْ وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفُ بَیْنَ یَدَیِ الْحَکَمِ الْعَدْلِ لِتُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی.

امام علی (علیه السلام) - دنیا از شما فاصله گرفته چنانچه از دست پیشینیان رفت. هرچه می‌توانید تلاش کنید، ای بندگان خدا! در روزهای کوتاه دنیا برای روز طولانی آخرت توشه بگیرید. زیرا دنیا دار عمل و آخرت پایگاه پایدار و پاداش است. از دنیا جانب تهی کنید که گول‌خورده کسی است که گول دنیا را بخورد. هرگز آرزوی علاقمندان به دنیا در واپسین روزهای زندگی برآورده نشده است. کسانی که اعتماد به دنیا دارند گول خورده‌اند و مانند [مثال] این آیه هستند: همانند آبی است که از آسمان نازل کرده‌ایم که درپی آن، گیاهان [گوناگون] زمین که مردم و چهارپایان از آن می‌خورند. (یونس/24) و این است که هیچ‌کس در این دنیا شادی ندیده مگر اینکه پشت‌سر آن اشک ریخته و هیچ‌کس صبح نکرده مگر اینکه از بلا یا تغییر نعمت و یا زوال سلامتی بیمناک است. مرگ از پی تمام این ناراحتی‌ها است. به‌اضافه واردشدن به پیشگاه پروردگار عادل: لِتُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ. وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالحُسْنَی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص296

بحارالأنوار، ج75، ص19

8

(نجم/ 31)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَبَّلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ بَکَی وَ قَبَّلَ جَبْهَهًَْ عَلِیٍ وَ بَکَی وَ ضَمَّ الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) إِلَی صَدْرِهِ وَ بَکَی وَ قَالَ اللَّهُ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ فِی الْمَحْیَا وَ الْمَمَاتِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللَّهَ وَ هُوَ خَیْرُ مُسْتَوْدَعٍ حَفِظَ اللَّهُ مَنْ حَفِظَکُمْ وَ وَصَلَ اللَّهُ مَنْ وَصَلَکُمْ وَ أَعَانَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَکُمْ وَ خَذَلَ اللَّهُ مَنْ خَذَلَکُمْ وَ أَخَافَکُمْ أَنَا لَکُمْ سَلَفٌ وَ أَنْتُمْ عَنْ قَلِیلٍ بِی لَاحِقُونَ وَ الْمَصِیرُ إِلَی اللَّهِ وَ الْوُقُوفُ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ الْحِسَابُ عَلَی اللَّهِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - سپس [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] فاطمه (سلام الله علیها) را بوسید و اشک ریخت، و بر پیشانی علی (علیه السلام) بوسه زد و اشک ریخت و حسن و حسین (علی‌ها السلام) را در آغوش گرفت و اشک ریخت و فرمود: «من خداوند را حافظ شما در زندگی و مرگ قرار می‌دهم و شما را به خداوند می‌سپارم و او بهترین حافظ و امانت‌دار است. خداوند، آن کسی را که از شما محافظت کند، حفظ می‌کند و ارتباط برقرار می‌کند با آن کسی که با شما پیوند داشته باشد. خداوند، یاور آن کسی می‌باشد که به شما یاری رساند و خداوند، بی‌یاور گرداند آن کسی که به شما یاری نرساند و شما را به وحشت بیاندازد. من قبل از شما از این دنیا خواهم رفت و شما خیلی زود به من ملحق می‌شوید و سرنوشت همه به سوی خداوند است و همه در پیشگاه او خواهند ایستاد و حسابرسی بر عهده خداوند است؛ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص298

تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص727

9

(نجم/ 31)

الصّادق (علیه السلام) - الْحَمْدُ لِلَّهِ مُدِیرِ الْأَدْوَارِ وَ مُعِیدِ الْأَکْوَارِ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ وَ عَالَماً بَعْدَ عَالَمٍ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی عَدْلًا مِنْهُ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ وَ جَلَّتْ آلَاؤُه.

امام صادق (علیه السلام) - خداوندی را که مدبّر افلاک است، و بعد از هر قرنی، قرنی می‌آورد و بعد از هر زمانی زمانی انشاء می‌نماید لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالحُسْنَی عدالت او، نام‌های او مقدّس است، و نعمت‌های او بزرگ است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص298

بحارالأنوار، ج3، ص90

آیه الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی [32]

همان کسانی که از گناهان کبیره و اعمال زشت دوری می‌کنند، جز گناهان صغیره [كه گاه آلوده‌ی آن مى‌شوند]؛ [و بدان‌ كه] آمرزش پروردگار تو گسترده است؛ او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام که شما را از زمین آفرید و درآن‌موقع که به‌صورت جنین‌هایی در شکم مادرانتان بودید؛ پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر می‌شناسد.

کلّیات

1

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یَزَلْ عَالِماً قَدِیماً خَلَقَ الْأَشْیَاءَ لَا مِنْ شَیْءٍ فَکَانَ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَرْضاً طَیِّبَهًًْ ثُمَّ فَجَّرَ مِنْهَا مَاءً عَذْباً زُلَالًا فَعَرَضَ عَلَیْهَا وَلَایَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ (علیهم السلام) فَقَبِلَتْهَا فَأَجْرَی ذَلِکَ الْمَاءَ عَلَیْهَا سَبْعَهًَْ أَیَّامٍ حَتَّی طَبَّقَهَا وَ عَمَّهَا ثُمَّ نَضَبَ ذَلِکَ الْمَاءَ عَنْهَا وَ أَخَذَ مِنْ صَفْوَهًِْ ذَلِکَ الطِّینِ طِیناً فَجَعَلَهُ طِینَ الْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام) ثُمَّ أَخَذَ ثُفْلَ

ذَلِکَ الطِّینِ فَخَلَقَ مِنْهُ شِیعَتَنَا وَ لَوْ تَرَکَ طِینَتَکُمْ یَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) عَلَی حَالِهِ کَمَا تَرَکَ طِینَتَنَا لَکُنْتُمْ وَ نَحْنُ شَیْئاً وَاحِداً قُلْتُ یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَمَا فَعَلَ بِطِینَتِنَا قَالَ أُخْبِرُکَ یَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بَعْدَ ذَلِکَ أَرْضاً سَبِخَهًًْ خَبِیثَهًًْ مُنْتِنَهًًْ ثُمَّ فَجَّرَ مِنْهَا مَاءً أُجَاجاً آسِناً مَالِحاً فَعَرَضَ عَلَیْهَا وَلَایَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ (علیهم السلام) وَ لَمْ تَقْبَلْهَا فَأَجْرَی ذَلِکَ الْمَاءَ عَلَیْهَا سَبْعَهًَْ أَیَّامٍ حَتَّی طَبَّقَهَا وَ عَمَّهَا ثُمَّ نَضَبَ ذَلِکَ الْمَاءُ عَنْهَا ثُمَّ أَخَذَ مِنْ ذَلِکَ الطِّینِ فَخَلَقَ مِنْهُ الطُّغَاهًَْ وَ أَئِمَّتَهُمْ ثُمَّ مَزَجَهُ بِثُفْلِ طِینَتِکُمْ وَ لَوْ تَرَکَ طِینَتَهُمْ عَلَی حَالِهِ وَ لَمْ یَمْزُجْ بِطِینَتِکُمْ لَمْ یَشْهَدُوا الشَّهَادَتَیْنِ وَ لَا صَلَّوْا وَ لَا صَامُوا وَ لَا زَکَّوْا وَ لَا حَجُّوا وَ لَا أَدَّوْا أَمَانَهًًْ وَ لَا أَشْبَهُوکُمْ فِی الصُّوَرِ وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَکْبَرَ عَلَی الْمُؤْمِنِ مِنْ أَنْ یَرَی صُورَهًَْ عَدُوِّهِ مِثْلَ صُورَتِهِ قُلْتُ یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَمَا صَنَعَ بِالطِّینَتَیْنِ قَالَ مَزَجَ بَیْنَهُمَا بِالْمَاءِ الْأَوَّلِ وَ الْمَاءِ الثَّانِی ثُمَّ عَرَکَهَا عَرْکَ الْأَدِیمِ ثُمَّ أَخَذَ مِنْ ذَلِکَ قَبْضَهًًْ فَقَالَ هَذِهِ إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ لَا أُبَالِی وَ أَخَذَ قَبْضَهًًْ أُخْرَی وَ قَالَ هَذِهِ إِلَی النَّارِ وَ لَا أُبَالِی ثُمَّ خَلَطَ بَیْنَهُمَا فَوَقَعَ مِنْ سِنْخِ الْمُؤْمِنِ وَ طِینَتِهِ عَلَی سِنْخِ الْکَافِرِ وَ طِینَتِهِ وَ وَقَعَ مِنْ سِنْخِ الْکَافِرِ وَ طِینَتِهِ عَلَی سِنْخِ الْمُؤْمِنِ وَ طِینَتِهِ فَمَا رَأَیْتَهُ مِنْ شِیعَتِنَا مِنْ زِنًا أَوْ لِوَاطٍ أَوْ تَرْکِ صَلَاهًٍْ أَوْ صِیَامٍ أَوْ حَجٍّ أَوْ جِهَادٍ أَوْ خِیَانَهًٍْ أَوْ کَبِیرَهًٍْ مِنْ هَذِهِ الْکَبَائِرِ فَهُوَ مِنْ طِینَهًِْ النَّاصِبِ وَ عُنْصُرِهِ الَّذِی قَدْ مُزِجَ فِیهِ لِأَنَّ مِنْ سِنْخِ النَّاصِبِ وَ عُنْصُرِهِ وَ طِینَتِهِ اکْتِسَابَ الْمَآثِمِ وَ الْفَوَاحِشِ وَ الْکَبَائِرِ وَ مَا رَأَیْتَ مِنَ النَّاصِبِ وَ مُوَاظَبَتِهِ عَلَی الصَّلَاهًِْ وَ الصِّیَامِ وَ الزَّکَاهًِْ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ أَبْوَابِ الْبِرِّ فَهُوَ مِنْ طِینَهًِْ الْمُؤْمِنِ وَ سِنْخِهِ الَّذِی قَدْ مُزِجَ فِیهِ لِأَنَّ مِنْ سِنْخِ الْمُؤْمِنِ وَ عُنْصُرِهِ وَ طِینَتِهِ اکْتِسَابَ الْحَسَنَاتِ وَ اسْتِعْمَالَ الْخَیْرِ وَ اجْتِنَابَ الْمَآثِمِ فَإِذَا عُرِضَتْ هَذِهِ الْأَعْمَالُ کُلُّهَا عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ أَنَا عَدْلٌ لَا أَجُورُ وَ مُنْصِفٌ لَا أَظْلِمُ وَ حَکَمٌ لَا أَحِیفُ وَ لَا أَمِیلُ وَ لَا أَشْطُطُ أَلْحِقُوا الْأَعْمَالَ السَّیِّئَهًَْ الَّتِی اجْتَرَحَهَا الْمُؤْمِنُ بِسِنْخِ النَّاصِبِ وَ طِینَتِهِ وَ أَلْحِقُوا الْأَعْمَالَ الْحَسَنَهًَْ الَّتِی اکْتَسَبَهَا النَّاصِبُ بِسِنْخِ الْمُؤْمِنِ وَ طِینَتِهِ رُدُّوهَا کُلَّهَا إِلَی أَصْلِهَا فَإِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا عَالِمُ السِّرِّ وَ أَخْفَی وَ أَنَا الْمُطَّلِعُ عَلَی قُلُوبِ عِبَادِی لَا أَحِیفُ وَ لَا أَظْلِمُ وَ لَا أَلْزِمُ أَحَداً إِلَّا مَا عَرَفْتُهُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ أَخْلُقَهُ أَ لَمْ أُبَیِّنْ لَکَ أَمْرَ الْمِزَاجِ وَ الطِّینَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قُلْتُ بَلَی یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ اقْرَأْ یَا إِبْرَاهِیمُ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ

إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ یَعْنِی مِنَ الْأَرْضِ الطَّیِّبَهًِْ وَ الْأَرْضِ الْمُنْتِنَهًِْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی یَقُولُ لَا یَفْتَخِرْ أَحَدُکُمْ بِکَثْرَهًِْ صَلَاتِهِ وَ صِیَامِهِ وَ زَکَاتِهِ وَ نُسُکِهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَی مِنْکُمْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ قِبَلِ اللَّمَمِ وَ هُوَ الْمِزَاجُ أَزِیدُکَ یَا إِبْرَاهِیمُ قُلْتُ بَلَی یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ فَرِیقاً هَدی وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللهِ یَعْنِی أَئِمَّهًَْ الْجَوْرِ دُونَ أَئِمَّهًِْ الْحَقِّ (علیهم السلام) وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ خُذْهَا إِلَیْکَ یَا أَبَا إِسْحَاقَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنْ غُرَرِ أَحَادِیثِنَا وَ بَاطِنِ سَرَائِرِنَا وَ مَکْنُونِ خَزَائِنِنَا وَ انْصَرَفَ وَ لَا تُطْلِعْ عَلَی سِرِّنَا أَحَداً إِلَّا مُؤْمِناً مُسْتَبْصِراً فَإِنَّکَ إِنْ أَذَعْتَ سِرَّنَا بُلِیتَ فِی نَفْسِکَ وَ مَالِکَ وَ أَهْلِکَ وَ وُلْدِکَ.

امام باقر (علیه السلام) -‌ای ابراهیم! خداوند تبارک‌وتعالی عالم و قدیم بوده و اشیاء را از هیچ آفریده. یکی از مخلوقات حق، زمین است که آن را طیّب و پاک آفرید و سپس آن را شکافت و از درونش آب زلال و صاف و شیرین را بیرون آورد و بر آن ولایت ما اهل بیت را عرضه کرد، آب آن را پذیرفت سپس حق تعالی آن را هفت روز بر روی زمین جاری ساخت تا تمام آن را فرا گرفت، بعد آب را برد و پس از آن مقداری از گل روی زمین را برداشت و آن را گل ائمه (علیهم السلام) قرار داد و بعد گل‌ولای ته‌نشین شده آن گل را برداشت و از آن شیعیان ما را آفرید و اگر گل شما را‌ای ابراهیم به حال خود می‌گذاشت همان‌طوری که گل ما را به حال خود گذاشت البتّه شما و ما یک‌چیز می‌شدیم». عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! مگر خداوند با گل ما چه کار کرد»؟ حضرت فرمود: «خداوند متعال بعد از آن زمین شور و ناپاک و متعفّنی را آفرید، آن را شکافت و آبی بد مزه و شور از آن بیرون آورد سپس ولایت ما را بر آن عرضه داشت، و آن نپذیرفت، آن آب را بر زمین برای هفت‌روز جاری ساخت تا تمام آن را فرا گرفت، سپس آب را برد و پس از آن مقداری از گل روی آن زمین را برداشت و از آن طاغیان و پیشوایانشان را آفرید، بعد با ته‌نشین گل شما آن را ممزوج کرد و اگر گل آن‌ها را به حال خود می‌گذاشت و با گل شما ممزوج نمی‌کرد شهادتین اصلاً به زبان جاری نمی‌کردند، نماز نمی‌خواندند، روزه نمی‌گرفتند، زکات نمی‌دادند، حجّ به‌جا نمی‌آوردند، و امانت را به صاحبش رد نمی‌نمودند و در این صورت اصلاً شباهتی به شما نداشتند و هیچ‌چیز گران‌تر و سخت‌تر بر مؤمن از این نیست که دشمنش را به‌صورت خود ببیند». عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با این دو گل چه شد»؟ فرمود: «این دو را با آب اوّل (آب شیرین و گوارا) و دوّم (آب شور بدمزه و متعفّن) با هم ممزوج کردند بعد آن گل را مالید مثل مالیدن پوست پس از آن یک مشت از آن را برداشت». و فرمود: «این به طرف بهشت باشد و باکی نیست، بعد مشتی دیگر برداشت». و فرمود: «این به طرف آتش و دوزخ باشد و باکی ندارم، پس از آن آن دو را مخلوط نمود پس از سنخ مؤمن واقع شد و طینت آن را بر سنخ کافر بود و نیز از سنخ کافر واقع شد و طینت آن بر سنخ مؤمن بود، پس آنچه از شیعیان ما می‌بینی از قبیل؛ زنا، لواط، ترک نماز، ترک روزه، ترک حجّ، ترک جهاد، خیانت یا کبیره‌ای از کبایر بدان که ناشی است از طینت و عنصر ناصب که با طینت مؤمن ممزوج گردیده و طینت ناصبی مقتضی اکتساب مآثم و فواحش و کبائر می‌باشد. و آنچه از ناصبی مشاهده می‌کنی از قبیل؛ مواظبت بر نماز، روزه، زکات، حجّ، جهاد و ابواب خیر ناشی از طینت مؤمن است که با طینت ناصبی ممزوج شده و طینت مؤمن مقتضی اکتساب حسنات و به کارگرفتن اسباب خیر و اجتناب از مآثم می‌باشد. آری وقتی این اعمال بر حق تبارک‌وتعالی عرضه شد. فرمود: «من عادل بوده، جور و ستم نمی‌کنم، منصف هستم ظلم را روا نمی‌دارم، حاکم بوده در حکم خود جور نکرده و از صواب میل به خطاء ننموده و از حق و واقع دور نمی‌شوم، اعمال زشت را که مؤمن را مرتکب شده ملحق به سنخ ناصب و طینتش کنید و اعمال حسنه و پسندیده را که ناصبی کسب نموده به سنخ مؤمن و طینت وی ملح سازید. تمام این افعال را به اصل خود برگردانید، من خداوندی هستم که معبودی غیر از او نیست، آگاه به آشکار و نهان هستم، من بر دل‌های بندگانم مطّلع هستم، جور و ظلم نکرده، احدی را ملزم به فعلی نکرده، مگر به آنچه قبل از آفرینشش از او سراغ دارم». … سپس حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمود: «ای ابراهیم این آیه را بخوان». عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کدام آیه را»؟ فرمود: الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی. یعنی از زمین طیّب و پاک و از زمین متعفّن و ناپاک. فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی. خداوند می‌فرماید: «هیچ‌یک از شما به کثرت نماز و روزه‌اش افتخار نکند و زیاد زکات‌دادن و حجّ بجا آوردنش را منظور ندارد زیرا خدای متعال به پرهیزکاران از شما داناتر است و این‌گونه خودستایی‌ها از لمم محسوب می‌شود که مربوط به مزاج است. آیا زیادتر برایت بگویم»؟ عرض کردم: «آری، ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)». حضرت فرمود: «یعنی چنانچه شما را در اوّل بیافرید دیگر بار به‌سویش باز آیید. ائمه و پیشوایان جور مقصود هستند نه پیشوایان حقّ و عادل و گمان می‌کنند هدایت یافته‌اند! . (اعراف/30) ای ابا اسحاق! این مطلب و معانی را دریاب! به خدا سوگند این‌ها از احادیث گرانبها و شریفه و باطن اسرار ما و از گنج‌های نهانی خزائن ما می‌باشد، برگرد و احدی را بر اسرار ما مطّلع نکن؛ مگر مؤمنی که مستبصر باشد تو اگر به اسرار ما اذعان و اعتقاد پیدا کردی آن را در خود و مال و اهل و فرزندت آزمایش کن».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص298

بحارالأنوار، ج5، ص233/ علل الشرایع، ج2، ص610/ نورالثقلین؛ «ان الله تبارک وتعالی… و طینته علی سنخ المومن» محذوف و «بتفاوت»

همان‌ها که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری می‌کنند، جز گناهان صغیره [که گاه آلوده آن می‌شوند]

1 -1

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - دَخَلَ عَمْرُوبْنُ‌عُبَیْدٍ عَلَی أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ ثُمَّ أَمْسَکَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَا أَسْکَتَکَ قَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْکَبَائِرَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ نَعَمْ یَا عَمْرُو أَکْبَرُ الْکَبَائِرِ الْإِشْرَاکُ بِاللَّهِ یَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهًَْ وَ بَعْدَهُ الْإِیَاسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ ثُمَّ الْأَمْنُ لِمَکْرِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ وَ مِنْهَا عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الْعَاقَّ جَبَّاراً شَقِیّاً وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِی‌ها إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ‌وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَهًِْ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ وَ أَکْلُ الرِّبَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلَّا کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ وَ السِّحْرُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ

اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ الزِّنَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَهًِْ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً وَ الْیَمِینُ الْغَمُوسُ الْفَاجِرَهًُْ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهًِْ وَ الْغُلُولُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ مَنْعُ الزَّکَاهًِْ الْمَفْرُوضَهًِْ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ کِتْمَانُ الشَّهَادَةِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ نَهَی عَنْهَا کَمَا نَهَی عَنْ عِبَادَهًِْ الْأَوْثَانِ وَ تَرْکُ الصَّلَاهًِْ مُتَعَمِّداً أَوْ شَیْئاً مِمَّا فَرَضَ اللَّهُ لِأَنَّ رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاهًَْ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّهًِْ اللَّهِ وَ ذِمَّهًِْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ نَقْضُ الْعَهْدِ وَ قَطِیعَهًُْ الرَّحِمِ‌لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ.

امام صادق (علیه السلام) - عمروبن‌عبید خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید، و چون سلام کرد و نشست، این آیه را خواند: الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ سپس خاموش شد، در آن هنگام امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: «چه چیز تو را خاموش کرد»؟ گفت: «من می‌خواهم گناهان کبیره را از روی قرآنِ خداوند عزّوجلّ بشناسم»، امام (علیه السلام) فرمود: «آری، ای عمرو… بزرگ‌ترین گناهان کبیره شرک به خداست، خداوند متعال می‌فرماید: از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند. (یوسف/87). خداوند بهشت را بر او حرام کرده است. (مائده/72) زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند. و سپس ایمنی از مکر و عقوبت خداوند، زیرا خدا عزّوجلّ می‌فرماید: درحالی‌که جز زیانکاران، خود را از مکر [و مجازات] خدا ایمن نمی‌دانند! . (اعراف/99) و از آن‌ها است عقوق و ناسپاسی حقّ پدر و مادر، زیرا خداوند سبحان، عاقّ را جبّار و شقی مقرّر ساخته است [اشاره است به قول خداوند متعال در حکایت از عیسی (علیه السلام): و جبّار و شقی قرار نداده است!. (مریم/32) و قتل نفسی که خداوند او را محترم شمرده، جز به قانونِ حق الهی، زیرا خدا عزّوجلّ می‌فرماید: مجازاتِ او دوزخ است درحالی‌که جاودانه در آن می‌ماند و خداوند بر او غضب می‌کند و او را از رحمتش دور می‌سازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است. (نساء/93) و ظاهر آیه تعمّد در برابر خطا است که در آیه‌ی قبل حکم آن را بیان کرده است. و متّهم‌کردن زنِ پارسا به زنا، زیرا خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: در دنیا و آخرت از رحمت الهی بدورند و عذاب بزرگی برای آنهاست. (نور/23) و خوردن مال یتیم، زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: تنها آتش می‌خورند و به‌زودی در شعله‌های آتش [دوزخ] می‌سوزند. (نساء/10) و فرار از جبهه‌ی جهاد، زیرا خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: و هرکس در آن هنگام به آن‌ها پشت کند مگر آنکه هدفش کناره‌گیری از میدان برای حمله مجدد، و یا به قصد پیوستن به گروهی [از مجاهدان] بوده باشد [چنین کسی] به غضب خداوند گرفتار خواهد شد و جایگاه او جهنّم، و چه بد جایگاهی است! . (انفال/16) و خوردن ربا، زیرا خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: کسانی که ربا می‌خورند، [در قیامت] برنمی‌خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماسّ شیطان، دیوانه شده. (بقره/275) و سحر و جادو، زیرا خدا عزّوجلّ می‌فرماید: و مسلما می‌دانستند هرکسی خریدار این‌گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. (بقره/102) زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: و هرکس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید! عذاب او در قیامت مضاعف می‌گردد، و همیشه با خواری در آن خواهد ماند! . (فرقان/6968) زیرا خدای عزّوجلّ فرماید: کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود [به نام مقدّس او] را به بهای ناچیزی می‌فروشند، آن‌ها بهره‌ای در آخرت نخواهند داشت. (آل عمران/77) زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: و هرکس خیانت کند، روز رستاخیز، آنچه را در آن خیانت کرده. (آل عمران/161) منع زکات واجب، زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: و با آن صورت‌ها و پهلوها و پشت‌هایشان را داغ می‌کنند. (توبه/35) و گواهی به ناحق و کتمانِ گواهی به حق، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: و هرکس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است. (بقره/283). شرب خمر، زیرا خداوند از آن نهی کرده چنانچه از پرستش بت‌ها نهی کرده است. و ترک نماز عمداً یا ترک آنچه خدا فرض کرده است [برای نماز]، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکه عمداً نماز را ترک کند، از تعهّد خدا و تعهّد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیزار است. و عهدشکنی و قطع رحم، زیرا خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: لعنت برای آن‌هاست و بدی [و مجازات] سرای آخرت! . (رعد/25)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص302

الکافی، ج2، ص285/ بحارالأنوار، ج47، ص19 والمناقب، ج4، ص251؛ «بتفاوت» / نورالثقلین/ البرهان

1 -2

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - الْفَوَاحِشُ الزِّنَی وَ السَّرِقَهًُْ.

امام صادق (علیه السلام) - زشتکاری‌ها، زنا و سرقت است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص304

الکافی، ج2، ص278/ وسایل الشیعهًْ، ج15، ص323/ البرهان

1 -3

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - مَا مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا وَ قَدْ طُبِعَ عَلَیْهِ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَهْجُرُهُ الزَّمَانَ ثُمَّ یُلِمُّ بِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ.

امام صادق (علیه السلام) - هیچ گناهی نیست جز آنکه بنده‌ی مؤمنی به آن خو گرفته، مدّتی آن را واگذارد سپس [دوباره] به آن دست زند، و آن گفتار خدای عزّوجلّ است که می‌فرماید: الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص304

الکافی، ج2، ص442/ نورالثقلین/ البرهان؛ «الا اللهم» محذوف

1 -4

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - عَن إسحَاقَ القُمِّیِِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (علیه السلام) فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنِ الْمُؤْمِنِ یَزْنِی قَالَ لَا قُلْتُ فَیَلُوطُ قَالَ لَا قُلْتُ فَیَشْرَبُ الْمُسْکِرَ قَالَ لَا قُلْتُ فَیُذْنِبُ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَا یَزْنِی وَ لَا یَلُوطُ وَ لَا یَرْتَکِبُ السَّیِّئَاتِ فَأَیُّ شَیْءٍ ذَنْبُهُ فَقَالَ یَا إِسْحَاقُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ وَ قَدْ یُلِمُّ الْمُؤْمِنُ بِالشَّیْءِ الَّذِی لَیْسَ فِیهِ مُرَاد.

امام باقر (علیه السلام) - اسحاق قمی گوید: نزد امام باقر (علیه السلام) رفتم و به محضر ایشان عرض کردم: «فدایت شوم، مرا خبر دهید که آیا مؤمن زنا می‌کند»؟ فرمود: «خیر». عرض کردم: «آیا لواط می‌کند»؟ فرمود: «خیر». عرض کردم: «آیا مسکر و شراب می‌آشامد»؟ فرمود: «خیر». عرض کردم: «مرتکب گناه می‌شود»؟ فرمود: «آری». عرض کردم: «فدایت شوم اگر زنا و لواط نکرده و مرتکب سیّئات و بدی‌ها نمی‌شود، پس گناهی که مرتکب می‌شود چیست»؟ فرمود: «ای اسحاق! خداوند تبارک‌وتعالی فرموده است: الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ؛ مؤمن گاهی گناه صغیره‌ای که قصدش را نداشته باشد انجام می‌دهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص304

بحارالأنوار، ج5، ص246/ علل الشرایع، ج2، ص489/ نورالثقلین؛ «بتفاوت لفظی»

1 -5

(نجم/ 32)

الرّضا (علیه السلام) - الْکَبَائِرِ وَ هِیَ‌قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللهُ، تَعَالَی وَ الزِّنَاءُ وَ السَّرِقَهًُْ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً وَ أَکْلُ الْمَیْتَهًِْ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَهًٍْ وَ أَکْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَهًِْ وَ السُّحْتُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْقِمَارُ وَ الْبَخْسُ فِی الْمِکْیَالِ وَ الْمِیزَانِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ اللِّوَاطُ وَ شَهَادَهًُْ الزُّورِ وَ الْیَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنُ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَهًِْ اللَّهِ وَ مَعُونَهًُْ الظَّالِمِینَ وَ الرُّکُونُ إِلَیْهِمْ وَ الْیَمِینُ

الْغَمُوسُ وَ حَبْسُ الْحُقُوقِ مِنْ غَیْرِ الْعُسْرَهًِْ وَ الْکَذِبُ وَ الْکِبْرُ وَ الْإِسْرَافُ وَ التَّبْذِیرُ وَ الْخِیَانَهًُْ وَ الِاسْتِخْفَافُ بِالْحَجِّ وَ الْمُحَارَبَهًُْ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ تَعَالَی وَ الِاشْتِغَالُ بِالْمَلَاهِی وَ الْإِصْرَارُ عَلَی الذُّنُوبِ.

امام رضا (علیه السلام) - اجتناب از کبائر که عبارتند از: قتل نفس، زنا، سرقت، شرب خمر، عقوق والدین، فرار از جنگ، مال یتیم خوردن، خوردن گوشت مرده و خون و گوشت خوک و آنچه به غیر نام خدا کشته شده درغیرضرورت و احتیاج مبرم، رباخواری، حرام خواری، قمار، کم‌فروشی، و نسبت ناشایست به زنان محترم دادن، لواط، شهادت به دروغ، یأس از رحمت خدا، ایمن از مکر خدا بودن و ناامید از رحمت خدا شدن و کمک به ستمکاران و اعتماد به آن، قسم به دروغ خوردن، حبس حقّ مردم نه به‌واسطه‌ی گرفتاری، دروغ‌گفتن، تکبّر، اسراف، تبذیر، خیانت، حج را سبک‌شمردن، جنگ با اولیای خدا، اشتغال به کارهای لهو و اصرار بر گناه.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص304

نورالثقلین

1 -6

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - الْکَبَائِرَ سَبْعٌ فِینَا نَزَلَتْ وَ مِنَّا اسْتُحِلَّتْ فَأَوَّلُهَا الشِّرْکُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ إِنْکَارُ حَقِّنَا وَ أَمَّا الشِّرْکُ بِاللَّهِ فَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ فِینَا مَا أَنْزَلَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِینَا مَا قَالَ فَکَذَّبُوا اللَّهَ وَ کَذَّبُوا رَسُولَهُ فَأَشْرَکُوا بِاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَمَّا قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ فَقَدْ قَتَلُوا الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ أَصْحَابَهُ وَ أَمَّا أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ فَقَدْ ذَهَبُوا بِفَیْئِنَا الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ لَنَا فَأَعْطَوْهُ غَیْرَنَا وَ أَمَّا عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ فَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ فَعَقُّوا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی ذُرِّیَّتِهِ وَ عَقُّوا أُمَّهُمْ خَدِیجَهًَْ فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ أَمَّا قَذْفُ الْمُحْصَنَهًِْ فَقَدْ قَذَفُوا فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) عَلَی مَنَابِرِهِمْ وَ أَمَّا الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ فَقَدْ أَعْطَوْا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بَیْعَتَهُمْ طَائِعِینَ غَیْرَ مُکْرَهِینَ فَفَرُّوا عَنْهُ وَ خَذَلُوهُ وَ أَمَّا إِنْکَارُ حَقِّنَا فَهَذَا مِمَّا لَا یَتَنَازَعُونَ فِیهِ.

امام صادق (علیه السلام) - گناهان بزرگ هفت گناه است که از جانب خداوند درباره‌ی ما رسیده و [بعضی از مردم] همه‌ی آن گناهان را نسبت به ما روا داشتند، [که عبارتند از:] برای خدای بزرگ، شریک قراردادن، کشتن کسی که خداوند [ریختن خونش را] حرام کرده، خوردن مال یتیم، پدر و مادر را رنجاندن، به زنان پاکدامن نسبت ناروادادن، از جبهه‌ی جنگ گریختن و حقّ خاندان را انکار نمودن است. امّا شرک به خدا؛ خداوند درباره‌ی ما آنچه را که لازم بود آیاتی نازل فرمود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی ما تذکّرات لازم را داد؛ ولی این مردم خدا را تکذیب کرده و فرمایشات پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دروغ پنداشته و مشرک شدند. و امّا قتل‌نفس که خداوند حرام فرموده بود، این مردم حسین‌بن‌علی (علیه السلام) را با یارانش کشتند. و امّا خوردن مال یتیم؛ سهم خمسی را که خداوند برای ما قرار داده بود از ما گرفتند و به‌دست دیگران سپردند. و امّا رنجاندن پدر و مادر؛ خداوند در قرآن خود فرمود: پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است. (احزاب/6) و همسران پیغمبر مادران مؤمنین محسوب می‌شوند. با این وصف نسبت به فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردم عاق پیامبر (صلی الله علیه و آله) شدند و نافرمانی مادرشان خدیجه (سلام الله علیها) را درباره‌ی فرزندان او نمودند. و امّا تهمت به زنان پاکدامن؛ همانا فاطمه (سلام الله علیها) را بر فراز منبرهای خود ناسزا گفتند. و امّا فرار از جبهه‌ی جنگ؛ این مردم با کمال میل و بدون اینکه اجباری بر آنان شده باشد با امیرالمؤمنین (علیه السلام) دست بیعت دادند؛ سپس از گرد او پراکنده شده و او را خوار شمردند. و امّا حقّ ما را انکارکردن؛ خودشان نیز معترفند و اختلافی در این ندارند که حقّ ما را انکار نمودند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص306

الخصال، ج2، ص364/ نورالثقلین

1 -7

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ عَبَّادِ‌بْنِ‌کَثِیرٍ النَّوَّاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنِ الْکَبَائِرِ قَالَ کُلُ شَیْءٍ وَعَدَ اللَّهُ عَلَیْهِ النَّارَ.

امام باقر (علیه السلام) - عبّادبن‌کثیر النّوا گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی گناهان کبیره پرسیدم. فرمود: «هر گناهی که خداوند به آن وعده دوزخ داده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص306

ثواب الأعمال، ص233/ نورالثقلین

1 -8

(نجم/ 32)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) -. عَنْ عُبَیْدِ‌بْنِ‌زُرَارَهًَْ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) أَخْبِرْنِی عَنِ الْکَبَائِرِ فَقَالَ هُنَّ خَمْسٌ وَ هُنَّ مِمَّا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِنَّ النَّارَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً وَ قَالَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ وَ قَوْلُهُ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ‌وَ رَمْیُ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ وَ قَتْلُ الْمُؤْمِنِ مُتَعَمِّداً عَلَی دِینِهِ.

امام علی (علیه السلام) - عبیدبن‌زراره گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «گناهان کبیره را برایم بازگوی». فرمود: «گناهان کبیره پنج تا هستند که خدای گرامی و بزرگ دوزخ را بر آن‌ها واجب نموده است». خدای گرامی و بزرگ می‌فرماید: «همانا خدا اینکه برایش شریک قرار دهند، نمی‌بخشد». و می‌فرماید: کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می‌خورند، [درحقیقت]، تنها آتش می‌خورند و به‌زودی در شعله‌های آتش (دوزخ) می‌سوزند. (نساء/10) و می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی‌که با انبوه کافران در میدان نبرد روبه‌رو شوید، به آن‌ها پشت نکنید [و فرار ننمایید]! . (انفال/15) ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، و آنچه از [مطالبات] ربا باقی مانده، رها کنید اگر ایمان دارید! . (بقره/278) تهمت‌زدن به زنان پاکدامن و کشتن عمدی مؤمن به خاطر دینش.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص306

الخصال، ج1، ص273/ نورالثقلین

1 -9

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - وَ عَدُوُّنَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ الْفَحْشاءُ وَ الْمُنْکَرُ وَ الْبَغْیُ وَ الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ وَ الْأَصْنامُ وَ الْأَوْثانُ وَ الْجِبْتُ وَ الطَّاغُوتُ، وَ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ، یَا دَاوُدُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا فَأَکْرَمَ خَلْقَنَا وَ فَضَّلَنَا وَ جَعَلَنَا أُمَنَاءَهُ وَ حَفَظَتَهُ وَ خُزَّانَهُ عَلَی مَا فِی

السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ لَنَا أَضْدَاداً وَ أَعْدَاءً فَسَمَّانَا فِی کِتَابِهِ وَ کَنَّی عَنْ أَسْمَائِنَا بِأَحْسَنِ الْأَسْمَاءِ وَ أَحَبِّهَا إِلَیْهِ تَکْنِیَهًًْ عَنِ الْعَدُوِّ وَ سَمَّی أَضْدَادَنَا وَ أَعْدَاءَنَا فِی کِتَابِهِ وَ کَنَّی عَنْ أَسْمَائِهِمْ وَ ضَرَبَ لَهُمُ الْأَمْثَالَ فِی کِتَابِهِ فِی أَبْغَضِ الْأَسْمَاءِ إِلَیْهِ وَ إِلَی عِبَادِهِ الْمُتَّقِینَ.

امام صادق (علیه السلام) - دشمن ما در قرآن فحشاء و منکر یعنی خمر، میسر، انصاب، ازلام اصنام، اوثان جبت طاغوت، مردار، خون، لحم خنزیرند. خداوند ما را آفرید و به ما امتیاز بخشید ما را امانت‌داران و نگهبانان و خزانه‌داران آسمان‌ها و زمین قرار داد؛ برای ما دشمنان و مخالفین قرار داد؛ ما را در کتاب خود نام برد و از نام‌های ما به بهترین چیزها که دوست داشت کنایه آورد. دشمنان و مخالفین ما را نیز در کتاب خود به کنایه نام برد به نام‌های بدترین چیزها در نزد خود و بندگان پرهیزگار.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص306

تأویل الآیات الظاهره، ص22

1 -10

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَحْمَدَ‌بْنِ‌إِسْمَاعِیلَ الْکَاتِبِ قَالَ: أَقْبَلَ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَنَظَرَ إِلَیْهِ قَوْمٌ مِنْ قُرَیْشٍ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لَوْ بَعَثْتُمْ إِلَیْهِ بَعْضَکُمْ فَسَأَلَهُ فَأَتَاهُ شَابٌّ مِنْهُمْ فَقَالَ لَهُ یَا عَمِّ مَا أَکْبَرُ الْکَبَائِرِ فَقَالَ شُرْبُ الْخَمْرِ فَأَتَاهُمْ فَأَخْبَرَهُمْ فَقَالُوا لَهُ عُدْ إِلَیْهِ فَلَمْ یَزَالُوا بِهِ حَتَّی عَادَ إِلَیْهِ فَسَأَلَهُ فَقَالَ لَهُ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ یَا ابْنَ أَخِ شُرْبُ الْخَمْرِ إِنَّ شُرْبَ الْخَمْرِ یُدْخِلُ صَاحِبَهُ فِی الزِّنَاءِ وَ السَّرِقَهًِْ وَ قَتْلِ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ فِی الشِّرْکِ وَ تَاللَّهِ أَفَاعِیلُ الْخَمْرِ تَعْلُو عَلَی کُلِّ ذَنْبٍ کَمَا تَعْلُو شَجَرَتُهَا عَلَی کُلِّ شَجَرَهًٍْ.

امام باقر (علیه السلام) - احمدبن اسماعیل گوید: امام باقر (علیه السلام) به مسجد الحرام وارد شد، گروهی از بزرگان گفتند: «ای کاش کسی را نزد او بفرستیم تا از وی سؤال کند». جوانی را فرستادند و نزد حضرت آمد، و عرض کرد: «ای عمو! بزرگ‌ترین معاصی کدام است»؟ فرمود: «شرب خمر». جوان بازگشت و آنان را خبر داد، گفتند: «باز گرد و بپرس». و اصرار کردند تا بازگشت و همان سؤال را تکرار کرد، حضرت فرمود: «ای برادرزاده مگر برای تو نگفتم شرب خمر است، همانا میگساری مرد را به زنا و دزدی و قتل نفس حرام از جانب خدا و به شرک با خدا می‌کشاند، و کارهایی که خمر انجام می‌دهد بر همه‌ی گناهان فزونی دارد همچنان‌که درخت آن بر همه‌ی درختان در کشیدگی برتری دارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص308

ثواب الأعمال، ص245/ نورالثقلین

1 -11

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ عُبَیْدِ‌بْنِ‌زُرَارَهًَْ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الْکَبَائِرِ فَقَالَ هُنَ فِی کِتَابِ عَلِیٍ (علیه السلام) سَبْعٌ الْکُفْرُ بِاللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ أَکْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَهًِْ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَهًِْ قَالَ فَقُلْتُ فَهَذَا أَکْبَرُ الْمَعَاصِی قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَأَکْلُ دِرْهَمٍ مِنْ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً أَکْبَرُ أَمْ تَرْکُ الصَّلَاهًِْ قَالَ تَرْکُ الصَّلَاهًِْ قُلْتُ فَمَا عَدَدْتَ تَرْکَ الصَّلَاهًِْ فِی الْکَبَائِرِ فَقَالَ أَیُّ شَیْءٍ أَوَّلُ مَاقُلْتُ لَکَ قَالَ قُلْتُ الْکُفْرُ قَالَ فَإِنَّ تَارِکَ الصَّلَاهًِْ کَافِرٌ یَعْنِی مِنْ غَیْرِ عِلَّهًٍْ.

امام صادق (علیه السلام) - عبیدبن‌زراره گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی گناهان کبیره پرسیدم. در جواب فرمود: «آن‌ها از نظر علی (علیه السلام) هفت‌تا می‌باشد: کفر به خداوند، قتل نفس، نافرمانی از پدر و مادر و مورد غضب آن‌ها قرارگرفتن، رباخواری پس از وجود دلیل و برهان، خوردن مال یتیم از روی ظلم و ستم، فرار از جنگ و به خلق و خوی جاهلیّت برگشتن پس از اسلام و هجرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)». گفتم: «آیا این‌ها بزرگ‌ترین گناهان است»؟ فرمود: «آری». پرسیدم: «آیا خوردن یک درهم از مال یتیم گناهش بیشتر است یا ترک نماز»؟ فرمود: «ترک نماز». گفتم: «پس چرا ترک نماز را جزء گناهان کبیره به حساب نیاوردی»؟ فرمود: «اوّلین چیزی که به تو گفتم چه بود»؟ گفتم: «فرمودی: کفر». فرمود: «پس کسی که نماز را ترک کند، کافر است؛ البتّه بدون هیچ دلیلی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص308

الکافی، ج2، ص278/ البرهان

ولایت

1

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - نَزَلَتْ فِی آلِ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) و شیِعَتِهِم الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ.

امام باقر (علیه السلام) - درباره‌ی آل محمّد (علیهم السلام) و شیعیانشان نازل شده: الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص308

فرات الکوفی، ص453/ المناقب، ج4، ص284؛ «بتفاوت لفظی»

جز گناهان صغیره

2 -1

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - وَ اللَّمَمُ الرَّجُلُ یُلِمُّ بِالذَّنْبِ فَیَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْهُ قُلْتُ بَیْنَ الضَّلَالِ وَ الْکُفْرِ مَنْزِلَهًٌْ فَقَالَ مَا أَکْثَرَ عُرَی الْإِیمَانِ.

امام صادق (علیه السلام) - [اسحاق‌بن‌عمّار گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود:] امّا وَ اللَّمَمُ آن است که فردی دچار گناه صغیره بشود. امّا پس از آن از خداوند طلب بخشش نماید. پرسیدم: «آیا بین گمراهی و کفر فاصله‌ای هست»؟ فرمود: «دستگیره‌های ایمان بسیار زیاد است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص308

الکافی، ج2، ص278/ وسایل الشیعهًْ، ج15، ص323/ البرهان/ نورالثقلین/ الکافی، ج2، ص442؛ «بتفاوت» / وسایل الشیعهًْ، ج16، ص80/ إرشادالقلوب، ج1، ص181

2 -2

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - أَ رَأَیْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ قَالَ هُوَ الذَّنْبُ یُلِمُّ بِهِ الرَّجُلُ فَیَمْکُثُ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ یُلِمُّ بِهِ بَعْدُ.

امام صادق (علیه السلام) - الذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإِثْمِ والفَواحِشَ إِلا اللمَمَ؛ گناه صغیره‌ای است که شخص مدّت کوتاهی آن را انجام می‌دهد و سپس از آن دست برمی‌دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

الکافی، ج2، ص441/ نورالثقلین/ البرهان

2 -3

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ قَالَ الْهَنَهًُْ بَعْدَ الْهَنَهًِْ أَیِ الذَّنْبُ بَعْدَ الذَّنْبِ یُلِمُّ بِهِ الْعَبْدُ.

امام باقر (علیه السلام) - محمّدبن‌مسلم گوید: درباره آیه: الذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإِثْمِ والفَواحِشَ إِلا اللمَمَ پرسیدم. فرمود: لغزش پس از لغزش و گناه پس از گناهی که صغیره باشد و سپس بنده آن را ترک کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

الکافی، ج2، ص441/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت»

2 -4

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - اللَّمَّامُ الْعَبْدُ الَّذِی یُلِمُّ الذَّنْبَ بَعْدَ الذَّنْبِ لَیْسَ مِنْ سَلِیقَتِهِ أَیْ مِنْ طَبِیعَتِهِ.

امام صادق (علیه السلام) - اللَّمَّامُ آن بنده‌ایست که به گناهی پس از گناهی دست زند که موافق سلیقه‌ی او یعنی طبیعت او نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

الکافی، ج2، ص442/ نورالثقلین و البرهان؛ «طبعه» بدل «طبیعته»

2 -5

(نجم/ 32)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - هُوَ مَا یُلِمُّ بِهِ الْعَبْدُ مِنْ ذُنُوبٍ صِغَارٍ بِجَهَالَهًٍْ ثُمَّ یَنْدَمُ وَ یَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ یَتُوبُ فَیَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - منظور، گناهان کوچکی است که بنده، از روی جهالت و نادانی مرتکب می‌شود و سپس پشیمان شده و استغفار و توبه می‌کند و خداوند نیز او را می‌بخشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

القمی، ج2، ص338/ بحارالأنوار، ج57، ص375؛ «بتفاوت»

2 -6

(نجم/ 32)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنْ تَغْفِرِ اللَّهُمَّ تَغْفِرْ جَمّاً وَ أَیُّ عَبْدٍ لَکَ لَا أَلَمَّا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - خداوندا! اگر می‌آمرزی همه گناهان را می‌آمرزی و کدام بنده‌ی توست که گناهی نکرده باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

نورالثقلین

2 -7

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یَکُونُ سَجِیَّتُهُ الْکَذِبَ وَ الْبُخْلَ وَ الْفُجُورَ وَ رُبَّمَا أَلَمَّ مِنْ ذَلِکَ شَیْئاً لَا یَدُومُ عَلَیْهِ قِیلَ فَیَزْنِی قَالَ نَعَمْ وَ لَکِنْ لَا یُولَدُ لَهُ مِنْ تِلْکَ النُّطْفَهًِْ.

امام صادق (علیه السلام) - سرشت مؤمن، دروغ و بخل و فسق و فجور نیست و چه بسا به سراغ برخی از این گناهان برود، ولی بر آن باقی نمی‌ماند و دوام ندارد. گفته شد: «یعنی ممکن است زنا هم بکند»؟ فرمود: «بله، امّا نطفه‌ای برای او از آن زن متولّد نمی‌شود»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

الکافی، ج2، ص442/ البرهان

او نسبت به شما از همه آگاه‌تر است از آن هنگام که شما را از زمین آفرید و درآن‌موقع که به‌صورت جنین‌هایی در شکم مادرانتان بودید

3 -1

(نجم/ 32)

الباقر (علیه السلام) - وهُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِیَعْنِی مِنَ الْأَرْضِ الطَّیِّبَهًِْ وَ الْأَرْضِ الْمُنْتِنَهًْ.

امام باقر (علیه السلام) - هُو أَعْلمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الأَرْضِ یعنی از زمین پاک و پاکیزه و زمین بدبو و گندیده.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

علل الشرایع، ج2، ص610/ البرهان

پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر می‌شناسد

4 -1

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ جَمیلٍ قالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی قَالَ قَوْلُ الْإِنْسَانِ صَلَّیْتُ الْبَارِحَهًَْ وَ صُمْتُ أَمْسِ وَ نَحْوَ هَذَا ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) إِنَّ قَوْماً کَانُوا یُصْبِحُونَ فَیَقُولُونَ صَلَّیْنَا الْبَارِحَهًَْ وَ صُمْنَا أَمْسِ فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَکِنِّی أَنَامُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ لَوْ أَجِدُ بَیْنَهُمَا شَیْئاً لَنِمْتُهُ.

امام صادق (علیه السلام) - جمیل گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «تفسیر فرموده خداوند عزّوجلّ: فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی چیست»؟ فرمود: «مردی می‌گوید دیشب نماز گزاردم و یا دیروز روزه داشتم و مانند این‌ها از کارهایی که انجام می‌دهد و به رخ مردم می‌کشد». بعد از آن امام (علیه السلام) فرمود: «گروهی صبح از خواب بر می‌خیزند و می‌گویند: «ما دیشب نماز گزاردیم و یا دیروز نماز گزاردیم». ولی علی (علیه السلام) فرمودند: «من هم شب می‌خوابم و هم روز، و اگر بین این دو هم وقتی پیدا شود، می‌خوابم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص310

وسایل الشیعهًْ، ج1، ص74/ بحارالأنوار، ج69، ص323/ الزهد، ص66/ معانی الأخبار، ص243/ نورالثقلین

4 -2

(نجم/ 32)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - لَوْ لَا مَا نَهَی اللَّهُ عَنْهُ مِنْ تَزْکِیَهًِْ الْمَرْءِ نَفْسَهُ لَذَکَرَ ذَاکِرٌ فَضَائِلَ جَمَّهًًْ‌تَعْرِفُهَا قُلُوبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَا تَمُجُّهَاآذَانُ السَّامِعِین.

امام علی (علیه السلام) - اگر خدا نهی نمی‌فرمود که مرد خود را بستاید، فضایل فراوانی را بر می‌شمردم، که دل‌های آگاه مؤمنان آن را شناخته، و گوش‌های شنوندگان با آن آشناست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص312

نهج البلاغه، ص376/ نورالثقلین

4 -3

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ سُفْیَانُ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّه (علیه السلام) یَجُوزُ أَنْ یُزَکِّیَ الرَّجُلُ نَفْسَهُ قَالَ نَعَمْ إِذَا اضْطُرَّ إِلَیْهِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ یُوسُفَ اجْعَلْنِی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ وَ قَوْلَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمِین.

امام صادق (علیه السلام) - سفیان گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «آیا جایز است شخصی از خودش تعریف کند»؟ فرمود: «آری وقتی مجبور شود؛ مگر نشنیده‌ای سخن یوسف (علیه السلام) را که می‌گوید: مرا سرپرست خزائن سرزمین [مصر] قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! . (یوسف/55) و سخن عبدصالح که گفت: و من خیرخواه امینی برای شما هستم. (اعراف/68)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص312

تحف العقول، ص374/ نورالثقلین

4 -4

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - أَتَی یَهُودِیٌّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) فَقَامَ بَیْنَ یَدَیْهِ یُحِدُّ النَّظَرَ إِلَیْهِ فَقَالَ یَا یَهُودِیُّ مَا حَاجَتُکَ قَالَ أَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ مُوسَی‌بْنُ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) النَّبِیُّ الَّذِی کَلَّمَهُ اللَّهُ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ التَّوْرَاهًَْ وَ الْعَصَا وَ فَلَقَ لَهُ الْبَحْرَ وَ أَظَلَّهُ بِالْغَمَامِ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) إِنَّهُ یُکْرَهُ لِلْعَبْدِ أَنْ یُزَکِّیَ نَفْسَهُ وَ لَکِنِّی أَقُولُ إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا أَصَابَ الْخَطِیئَهًَْ کَانَتْ تَوْبَتُهُ أَنْ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا غَفَرْتَ لِی فَغَفَرَهَا اللَّهُ لَهُ وَ إِنَّ نُوحاً لَمَّا رَکِبَ فِی السَّفِینَهًِْ وَ خَافَ الْغَرَقَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أَنْجَیْتَنِی مِنَ الْغَرَقِ فَنَجَّاهُ اللَّهُ عَنْهُ وَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لَمَّا أُلْقِیَ فِی النَّارِ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أَنْجَیْتَنِی مِنْهَا فَجَعَلَهَا اللَّهُ عَلَیْهِ بَرْداً وَ سَلاماً وَ إِنَّ مُوسَی (علیه السلام) لَمَّا أَلْقَی عَصَاهُ وَ أَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَهًًْ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا آمَنْتَنِی فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلی یَا یَهُودِیُّ إِنَّ مُوسَی لَوْ أَدْرَکَنِی ثُمَّ لَمْ یُؤْمِنْ بِی وَ بِنُبُوَّتِی مَا نَفَعَهُ إِیمَانُهُ شَیْئاً وَ لَا نَفَعَتْهُ النُّبُوَّهًُْ یَا یَهُودِیُّ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِیَ الْمَهْدِیُّ إِذَا خَرَجَ نَزَلَ عِیسَی‌بْنُ‌مَرْیَمَ (علیه السلام) لِنُصْرَتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صَلَّی خَلْفَه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - یهودی‌ای خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمد و تند به آن حضرت نگاه می‌کرد، فرمود: «ای یهودی چه حاجتی داری»؟ عرض کرد: «تو برتری یا موسی‌بن‌عمران پیغمبر که خدا با او سخن گفت و تورات و عصا به او داد و دریا را در برابرش شکافت و با ابر بر سرش سایه انداخت»؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خوب نیست کسی خود را ستایش کند؛ ولی می‌گویم: «وقتی آدم گناه کرد توبه‌اش این بود که گفت: «خدایا! تو را به‌حقّ محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) خواهش کنم مرا بیامرزی». و خدایش آمرزید. و چون نوح (علیه السلام) سوار کشتی شد و از غرق‌شدن ترسید، گفت: «خدایا از تو خواهم به‌حقّ محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) که مرا از غرق‌شدن نجات دهی». و خدا او را نجات داد. و چون ابراهیم را به آتش افکندند، گفت: «خدایا به‌حقّ محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) مرا از آن نجات ده». و خدا آن را بر او سرد و سلامت کرد. و چون موسی (علیه السلام) عصا افکند و از آن ترسید، گفت: «خدایا از تو خواهم به‌حقّ محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) که مرا امان دهی و خدای جلّ جلاله فرمود: نترس! تو مسلّماً [پیروز و] برتری! . (طه/68) ای یهودی اگر موسی (علیه السلام) مرا ادراک می‌کرد و به من ایمان نمی‌آورد ایمانش سودی نداشت و نه نبوّتش. ای یهودی از ذرّیّه‌ی من است، مهدی (که چون ظهور کند عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) برای یاریش فرود آید و او را پیش دارد و پشت‌سرش نماز گذارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص312

الأمالی للصدوق، ص218/ نورالثقلین

4 -5

(نجم/ 32)

الصّادق (علیه السلام) - لِأهْلِ التَّوَاضُعِ سِیمَاءٌ یَعْرِفُهَا أهْلُ السَّمَاوَاتِ مِنَ المَلَائِکَهًِْ وَ أَهْلُ الأَرَضِینَ مِنَ العَارِفِینَ قَالَ اللهُ تَعَالَی وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ وَ قَالَ تَعَالَی فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ.

امام صادق (علیه السلام) - برای اشخاص متواضع چهره‌های مخصوصی است که ملائکه آسمان و اهل معرفت از اهل زمین آنان را می‌شناسند. خداوند متعال می‌فرماید: وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ و فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص312

مصباح الشریعهًْ، ص72

آیه أَ فَرَأَیْتَ الَّذی تَوَلَّی [33]

آیا دیدی آن کس را که [از حق] روی‌گردان شد؟!

آیه وَ أَعْطی قَلیلاً وَ أَکْدی [34]

و کمی عطا کرد، و امساک نمود! [و گناهش را به گردن ديگرى افكند].

آیه أَ عِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَری [35]

آیا نزد او علم غیب است و می‌بیند [كه ديگران مى‌توانند گناهان او را بر دوش گيرند]؟!

آیه أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِما فی صُحُفِ مُوسی [36]

آیا از آنچه در کتب موسی نازل گردیده باخبر نشده است؟!

آیه وَ إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّی [37]

و [نيز از آنچه در كتب] ابراهیم، همان کسی که وظیفه‌ی خود را به‌طور کامل ادا کرد.

1

(نجم/ 37)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا عَنَی بِقَوْلِهِ وَ إِبْراهِیمَ الَّذِی وَفَّی قَالَ کَلِمَاتٍ بَالَغَ فِیهِنَّ قُلْتُ وَ مَا هُنَّ قَالَ کَانَ إِذَا أَصْبَحَ قَالَ أَصْبَحْتُ وَ رَبِّی مَحْمُودٌ أَصْبَحْتُ لَا أُشْرِکُ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لَا أَدْعُو مَعَهُ إِلَهاً وَ لَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِیّاً ثَلَاثاً وَ إِذَا أَمْسَی قَالَهَا ثَلَاثاً قَالَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ وَ إِبْراهِیمَ الَّذِی وَفَّی.

امام باقر (علیه السلام) - ابوحمزه گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: «مقصود خداوند از آیه: و إِبْرَاهِیمَ الذِی وفَّی چیست»؟ فرمود: «کلماتی را که به کمال به‌جا آورده است». گفتم: «کدام کلمات»؟ فرمود: «وقتی صبح می‌کرد، می‌گفت شب را صبح کردم و پروردگار من به‌وسیله‌ی من مورد ستایش قرار می‌گیرد. شب را صبح کردم درحالی‌که هیچ‌چیز را شریک خدا قرار نداده‌ام و به همراه او، خدای دیگری را نمی‌خوانم و غیر از او ولی و سرپرستی برنمی‌گزینم». این جملات را سه‌بار تکرار می‌کرد. و وقتی روز را به شب می‌رساند باز آن‌ها را سه‌بار می‌گفت. و به این دلیل بود که خداوند تبارک‌وتعالی در کتاب خود نازل کرده است و إِبْرَاهِیمَ الذِی وفَّی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص314

الکافی، ج2، ص534/ بحارالأنوار، ج83، ص253؛ «عن أبی حمزه… اذا أمسی قالها» محذوف/ نورالثقلین/ البرهان

2

(نجم/ 37)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِبْراهِیمَ الَّذِی وَفَّی قَالَ إِنَّهُ کَانَ یَقُولُ إِذَا أَصْبَحَ وَ أَمْسَی أَصْبَحْتُ وَ رَبِّی مَحْمُودٌ أَصْبَحْتُ لَا أُشْرِکُ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لَا أَدْعُو مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَ لَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِیّاً فَسُمِّیَ بِذَلِکَ عَبْداً شَکُوراً.

امام صادق (علیه السلام) - و إِبْرَاهِیمَ الذِی وفَّی؛ ابراهیم (علیه السلام) وقتی شب را روز و روز را شب می‌کرد می‌گفت: «صبح کردم درحالی‌که ستایش‌کننده‌ی پروردگار خویش هستم. صبح کردم و چیزی را شریک خدا نمی‌دانم، و با خدای یکتا، خدای دیگری را پرستش نمی‌کنم، غیر از خدای یکتا کسی را ولی و سرپرست خود قرار نمی‌دهم». به‌همین‌خاطر است که بنده‌ی سپاسگزار خدا لقب گرفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص314

بحارالأنوار، ج12، ص70/ علل الشرایع، ج1، ص37/ وسایل الشیعهًْ، ج7، ص226/ نورالثقلین/ البرهان

3

(نجم/ 37)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - وَ إِبْراهِیمَ الَّذِی وَفَّی قَالَ وَفَّی بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ مِنَ الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ وَ ذَبْحِ ابْنِهِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و إِبْرَاهِیمَ الذِی وفَّی ابراهیم به امر و نهی خداوند و قربانی‌کردن پسرش وفا نمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص314

بحارالأنوار، ج12، ص59/ القمی، ج2، ص338/ نورالثقلین/ البرهان

آیه أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری [38]

که هیچ گنهکاری بارِ گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد.

1

(نجم/ 38)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَنَّهُ أُتِیَ بِحَامِلٍ قَدْ زَنَتْ فَأَمَرَ بِرَجْمِهَا فَقَالَ لَهُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) هَبْ أَنَّ لَکَ سَبِیلًا عَلَیْهَا أَیُّ سَبِیلٍ لَکَ عَلَی مَا فِی بَطْنِهَا وَ اللَّهُ تَعَالَی یَقُولُ أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری فَقَالَ عُمَرُ لَا عِشْتُ لِمُعْضِلَهًٍْ لَا یَکُونُ لَهَا أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) ثُمَّ قَالَ فَمَا أَصْنَعُ بِهَا قَالَ احْتَطْ عَلَیْهَا حَتَّی تَلِدَ فَإِذَا وَلَدَتْ وَ وَجَدَتْ لِوَلَدِهَا مَنْ یَکْفُلُهُ فَأَقِمْ عَلَیْهَا الْحَدَّ فَسَرَی ذَلِکَ عَنْ عُمَرَ وَ عَوَّلَ فِی الْحُکْمِ بِهِ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام).

امام علی (علیه السلام) - زنی باردار و حامله را که زنا داده بود به نزد عمر آوردند، عمر دستور داد آن زن را سنگسار کنند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «گیرم که تو بر این زن تسلّط داری [که به‌واسطه‌ی زنا سنگسارش کنی] پس چه تسلّطی بر آن کودکی که در شکم او است داری؟ در صورتی که خدای تعالی فرماید: أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری». پس عمر گفت: «زنده نباشم برای هیچ امر دشواری که ابوالحسن (علی (علیه السلام) ) در آن نباشد. سپس گفت: پس با او چه بکنم»؟ فرمود: «او را نگهدار تا بزاید، و چون زایید و برای سرپرستی فرزندش کسی را پیدا کرد آنگاه او را حد بزن، با این دستور اندوه عمر درباره‌ی آن زن برطرف شد، و در جاری‌ساختن حکم بر آن زن به فرمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) گردن نهاد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص314

بحارالأنوار، ج40، ص250

آیه وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی [39]

و اینکه برای انسان چیزی جز [حاصل] سعی و کوشش او نیست.

1

(نجم/ 39)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا یُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَا یُکَلِّفُهَا فَوْقَ طَاقَتِهَا وَ أَفْعَالُ الْعِبَادِ مَخْلُوقَهًٌْ خَلْقَ تَقْدِیرٍ لَا خَلْقَ تَکْوِینٍ وَ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ لَا تَقُولُ بِالْجَبْرِ وَ لَا بِالتَّفْوِیضِ

وَ لَا یَأْخُذُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْبَرِیءَ بِالسَّقِیمِ وَ لَا یُعَذِّبُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْأَطْفَالَ بِذُنُوبِ الْآبَاءِ فَإِنَّهُ تَعَالَی قَالَ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی وَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَعْفُوَ وَ یَتَفَضَّلَ وَ لَیْسَ لَهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَظْلِمَ وَ لَا یَفْرِضُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّعَلِیعبَادِهِ طَاعَهًَْ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یُغْوِیهِمْ وَ یُضِلُّهُمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَهُ وَ لَا یَتَّخِذُ عَلَی خَلْقِهِ حُجَّهًًْ إِلَّا مَعْصُوماً.

امام صادق (علیه السلام) - خداوند هیچ‌کس را، جز به‌اندازه‌ی تواناییش، تکلیف نمی‌کند. (بقره/286) و در رنج نمی‌افکند مگر آن مقدار که کمتر از طاقت و گنجایش قدرتش باشد و آن را به بالاتر

از طاقتش تکلیف نمی‌کند و کارهای بندگان آفریده شده است به آفریدن تقدیر و اندازه‌کردن نه آفریدن تکوین و هستی‌دادن و خداوند آفریدگار همه‌چیز است. (زمر/62) ». و ما نه به جبر قائلیم و نه به تفویض و خدای عزّوجلّ شخص به را بیمار نمی‌گیرد یعنی بی‌گناه را به گناهکار بازخواست و مؤاخذه نمی‌فرماید و خدای عزّوجلّ اطفال را به گناهان پدران عذاب نمی‌کند زیرا که در کتاب محکم خویش فرمود که هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد. (فاطر/18) و نیز فرموده: وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی و خدای عزّوجلّ را روا باشد که عفو کند و تفضیل فرماید و آن جناب عزّوجلّ را روا نیست که ستم کند و خدای تبارک‌وتعالی بر بندگانش اطاعت کسی را واجب نمی‌کند که می‌داند که ایشان را گمراه می‌کند و در ضلالت می‌اندازد و از برای رسالتش اختیار نمی‌فرماید و بر نمی‌گزیند و از بندگانش کسی را که می‌داند که کافر می‌شود و شیطان را به غیر از خدا می‌پرستد و بر خلقش حجّتی را فرا نمی‌گیرد مگر کسی که معصوم باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص314

بحارالأنوار، ج10، ص226/ التوحید، ص406/ الخصال، ج2، ص608

2

(نجم/ 39)

الرّضا (علیه السلام) - سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِیَّ بْنَ مُوسی الرِّضَا (علیه السلام) أَنْ یَکْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَی الْإِیجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَکَتَبَ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَ إِنَّ أَفْعَالَ الْعِبَادِ مَخْلُوقَهًٌْ لِلَّهِ خَلْقَ تَقْدِیرٍ لَا خَلْقَ تَکْوِینٍ وَ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ لَا یَقُولُ بِالْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ وَ لَا یَأْخُذُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْبَرِیءَ بِالسَّقِیمِ وَ لَا یُعَذِّبُ اللَّهُ تَعَالَی الْأَطْفَالَ بِذُنُوبِ الْآبَاءِ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری، وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی وَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَعْفُوَ وَ یَتَفَضَّلَ وَ لَا یَجُورَ وَ لَا یَظْلِمَ لِأَنَّهُ تَعَالَی مُنَزَّهٌ عَنْ ذَلِکَ وَ لَا یَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَهًَْ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یُضِلُّهُمْ وَ یُغْوِیهِمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَه.

امام رضا (علیه السلام) - مأمون از حضرت رضا (علیه السلام) درخواست کرد خلاصه‌ای از اسلام واقعی را به اختصار برایش بنویسد. نوشت: خداوند تبارک‌وتعالی هیچ‌کس را، جز به‌اندازه‌ی تواناییش، تکلیف نمی‌کند. (بقره/286) و افعال مردم مخلوق خداست به خلق تقدیری نه به خلق تکوینی و خداوند خالق هرچیزی است و نباید معتقد به جبر و تفویض شد. هرگز خداوند کسی که خطا نکرده به جرم خطاکار نمی‌گیرد و خداوند بچّه‌ها را به‌واسطه‌ی گناه پدران عذاب نمی‌کند. هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد. (فاطر/18) وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی. خداوند می‌تواند گنهکاران را ببخشد و به آن‌ها تفضّل نماید ولی ستم روا نمی‌دارد و ظلم نمی‌کند زیرا خدا از چنین نسبتی منزّه است. خداوند اطاعت کسی را که می‌داند مردم را گمراه می‌کند و به بدبختی می‌کشاند لازم ننمود، و هرگز برای نبوّت انتخاب نمی‌کند کسی را که می‌داند به او و به عبادتش کافر خواهد شد و شیطان‌پرست می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص316

بحارالأنوار، ج10، ص356/ بحارالأنوار، ج10، ص365/ بحارالأنوار، ج65، ص261/ تحف العقول، ص420؛ «بتفاوت لفظی»

3

(نجم/ 39)

الصّادق (علیه السلام) - لَا یَصِیرُ الْعَبْدُ عَبْداً خَالِصاً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَتَّی یَصِیرَ الْمَدْحُ وَ الذَّمُّ عِنْدَهُ سَوَاءً لِأَنَّ الْمَمْدُوحَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَا یَصِیرُ مَذْمُوماً بِذَمِّهِمْ وَ کَذَلِکَ الْمَذْمُومُ فَلَا تَفْرَحْ بِمَدْحِ أَحَدٍ فَإِنَّهُ لَا یَزِیدُ فِی مَنْزِلَتِکَ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَا یُغْنِیکَ عَنِ الْمَحْکُومِ لَکَ وَ الْمَقْدُورِ عَلَیْکَ وَ لَا تَحْزَنْ أَیْضاً بِذَمِّ أَحَدٍ فَإِنَّهُ لَا یَنْقُصُ عَنْکَ بِهِ ذَرَّهًٌْ وَ لَا یَحُطُّ عَنْ دَرَجَهًِْ خَیْرِکَ شَیْئاً وَ اکْتَفِ بِشَهَادَهًِْ اللَّهِ تَعَالَی لَکَ وَ عَلَیْکَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ کَفی بِاللهِ شَهِیداً وَ مَنْ لَا یَقْدِرُ عَلَی صَرْفِ الذَّمِّ عَنْ نَفْسِهِ وَ لَا یَسْتَطِیعُ عَلَی تَحْقِیقِ الْمَدْحِ لَهُ کَیْفَ یُرْجَی مَدْحُهُ أَوْ یُخْشَی ذَمُّهُ وَ اجْعَلْ وَجْهَ مَدْحِکَ وَ ذَمِّکَ وَاحِداً وَ قِفْ فِی مَقَامٍ تَغْتَنِمُ بِهِ مَدْحَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَکَ وَ رِضَاهُ فَإِنَّ الْخَلْقَ خُلِقُوا مِنَ الْعَجِینِ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ فَلَیْسَ لَهُمْ إِلَّا مَا سَعَوْا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی.

امام صادق (علیه السلام) - بنده‌ای در نزد خداوند به پاکی نمی‌رسد مگر اینکه مدح و ذم مردم در نظر او یکسان باشد، زیرا کسی که در نظر خداوند ممدوح می‌باشد با مذمّت مردم مذموم نمی‌گردد و کسی که در نزد خداوند مذموم می‌باشد با مدح و ستایش مردم ممدوح نخواهد شد. بنابراین با مدح کسی خوشحال نباش که مدح او تو را نزد خداوند مقرّب نمی‌کند، و مقدّرات و سرنوشت تو را تغییر نمی‌دهد از مذمّت کسی هم محزون مباش زیرا با مذمّت اشخاص چیزی از تو کاسته نمی‌گردد و از مقامت کم نمی‌گردد، و گواهی خدا دراین‌باره، کافی است! . (نساء/79) کسی که توانایی ندارد مذمّت را از خود دور کند و یا مدح را به‌طرف خود بکشاند چگونه از مدح مردم خوشش می‌آید و یا از مذمّت آنان ناراحت می‌گردد باید به مدح و یا ذم مردم کاری نداشته باشی و باید کاری کنی که رضایت خدا و مدح او شامل حال تو گردد، مردم همه از آب پستی خلق شده‌اند، و فقط کسانی می‌توانند سعادت پیدا کنند که در کارهای نیک شتاب داشته باشند خداوند متعال می‌فرماید: وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص316

بحارالأنوار، ج70، ص294

4

(نجم/ 39)

الصّادق (علیه السلام) - لَیْسَ یَتْبَعُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ مِنَ الْأَجْرِ إِلَّا ثَلَاثُ خِصَالٍ صَدَقَهًٌْ أَجْرَاهَا فِی حَیَاتِهِ فَهِیَ تَجْرِی بَعْدَ مَوْتِهِ وَ سُنَّهًٌْ سَنَّهَا هُدًی فَهِیَ تُعْمَلُ بِهَا بَعْدَ مَوْتِهِ وَ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ.

امام صادق (علیه السلام) - پس از مرگ اجری به دنبال کسی نمی‌رود مگر اجر سه عمل؛ صدقه جاریه، روش هدایتی که نهاده و پس از مرگش بدان عمل شود، فرزند صالحی که برایش آمرزش خواهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص316

الأمالی للصدوق، ص35/ نورالثقلین

آیه وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری [40]

و اینکه تلاش او به‌زودی دیده می‌شود.

آیه ثُمَّ یُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفی [41]

سپس به او جزای کامل داده خواهد شد.

1

(نجم/ 41)

الرّسول (علیه السلام) - مَنْ صَلَّی الْخَمْسَ فِی الْجَمَاعَهًِْ وَ حَافَظَ عَلَی الْجُمُعَهًِْ فَقَدِ اکْتَالَ الْأَجْرَ بِالْمِکْیَالِ الْأَوْفَی وَ قَالَ تَعَالَی ثُمَّ یُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس نمازهای پنج‌گانه‌اش را به جماعت بخواند و بر نماز جمعه [و مداومت آن] حفظ و حراست داشته باشد، پیمانه‌ی اجرش را کامل پر می‌کنند. و خداوند فرمود: ثُمَّ یُجْزاهُ الجَزاءَ الْأَوْفی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص318

مستدرک الوسایل، ج6، ص448

آیه وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی [42]

و [آيا از كتب پيشين انبياء به او نرسيده است] اینکه همه‌ی امور به پروردگارت منتهی می‌گردد؟!

1

(نجم/ 42)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی فَإِذَا انْتَهَی الْکَلَامُ إِلَی اللَّهِ فَأَمْسِکُوا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: و أَنَّ إِلی رَبِّکَ المُنتَهَی یعنی هرگاه کلام به خداوند ختم شد، دیگر چیزی نگویید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص318

الکافی، ج1، ص92/ بحارالأنوار، ج3، ص264/ التوحید، ص456/ روضهًْ الواعظین، ج1، ص37/ المحاسن، ج1، ص237/ مشکاهًْ الأنوار، ص8/ وسایل الشیعهًْ، ج16، ص193/ نورالثقلین/ البرهان

2

(نجم/ 42)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ زُرَارَهًَْ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِنَّ النَّاسَ قَبْلَنَا قَدْ أَکْثَرُوا فِی الصِّفَهًِْ فَمَا تَقُولُ قَالَ مَکْرُوهٌ أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ یَقُولُ وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی تَکَلَّمُوا فِیمَا دُونَ ذَلِکَ.

امام باقر (علیه السلام) - زراره گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «مردم پیش از ما در باب صفت خدا بسیار سخن گفته‌اند بنابراین تو چه می‌فرمایی»؟ فرمود: «مکروه و ناخوش است آیا نمی‌شنوی که خدای عزّوجلّ می‌فرماید: وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ المُنْتَهی به آن معنی که گذشت و فرمود که در غیر آن سخن بگویید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص318

وسایل الشیعهًْ، ج16، ص199/ التوحید، ص457/ نورالثقلین

3

(نجم/ 42)

الصّادق (علیه السلام) - إِذَا انْتَهَی الْکَلَامُ إِلَی اللَّهِ فَأَمْسِکُوا وَ تَکَلَّمُوا فِیمَا دُونَ الْعَرْشِ وَ لَا تَکَلَّمُوا فِیمَا فَوْقَ الْعَرْشِ فَإِنَّ قَوْماً تَکَلَّمُوا فِیمَا فَوْقَ الْعَرْشِ فَتَاهَتْ عُقُولُهُمْ حَتَّی کَانَ الرَّجُلُ یُنَادَی مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ فَیُجِیبُ مَنْ خَلْفَهُ وَ یُنَادَی مِنْ خَلْفِهِ فَیُجِیبُ مَنْ بَیْنَ یَدَیْهِ.

امام صادق (علیه السلام) - وقتی صحبت به خدا رسید، دست بردارید و درباره‌ی چیزی غیر از عرش صحبت کنید. کسانی که درباره‌ی آنچه در بالای عرش قرار دارد، سخن بگویند، عقل‌هایشان سرگردان می‌شود، تا آنجا که از روبرو مورد خطاب قرار می‌گیرند امّا از پشت‌سر جواب می‌دهند و از پشت‌سر مورد خطاب قرار می‌گیرند، امّا از روبرو جواب می‌دهند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص318

بحارالأنوار، ج3، ص259/ القمی، ج2، ص338/ نورالثقلین/ البرهان

4

(نجم/ 42)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَمَّا الرَّدُّ عَلَی الْمُشَبِّهَهًِْ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی فَإِذَا انْتَهَی إِلَی اللَّهِ فَأَمْسِکُوا وَ تَکَلَّمُوا فِیمَا دُونَ ذَلِکَ مِنَ الْعَرْشِ فَمَا دُونَهُ وَ ارْجِعُوا إِلَی الْکَلَامِ فِی مُخَاطَبَهًِْ‌النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ الْمُرَادُ غَیْرُهُ فَمِنْ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّوَ لا تَجْعَلْ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلْقی فِی جَهَنَّمَ مَلُوماً مَدْحُوراً.

امام علی (علیه السلام) - و امّا ردّ بر مشبّهه، خدای عزّوجلّ فرمود: وَ أَنَّ إِلَی رَبِّکَ الْمُنْتَهَی؛ یعنی وقتی سخن به خدا رسید، باز ایستید و در پایین‌تر از او سخن بگویید، یعنی مانند عرش و پایین‌تر از آن. و در مورد کلامی که مخاطب آن پیامبر (صلی الله علیه و آله) است؛ مراد غیر اوست. خدای عزّوجلّ فرمود: و با خدای یگانه معبودی دیگر قرار مده، و گرنه حسرت‌زده و مطرود در جهنم افکنده خواهی شد. (اسراء/39)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص318

بحارالأنوار، ج90، ص89/ القمی، ج1، ص25؛ «فإذا انتهی… الی آخر» محذوف

5

(نجم/ 42)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَ مَلِکاً عَظِیمَ الشَّأْنِ کَانَ فِی مَجْلِسٍ لَهُ فَتَنَاوَلَ الرَّبَّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَفُقِدَ فَمَا یُدْرَی أَیْنَ هُوَ.

امام صادق (علیه السلام) - پادشاه والا مقامی در انجمنش نسبت به پروردگار تبارک‌وتعالی ناروا سخن گفت پس از آن گم گشت و معلوم نشد کجا رفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص318

الکافی، ج1، ص93/ بحرالعرفان، ج15، ص211/ نورالثقلین

6

(نجم/ 42)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی عُبَیْدَهًَْ الْحَذَّاءِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَا زِیَادُ إِیَّاکَ وَ الْخُصُومَاتِ فَإِنَّهَا تُورِثُ الشَّکَ وَ تَحْبِطُ الْعَمَلَ وَ تُرْدِی صَاحِبَهَا وَ عَسَی أَنْ یَتَکَلَّمَ الرَّجُلُ بِالشَّیْءِ لَا یُغْفَرُ لَهُ یَا زِیَادُ إِنَّهُ کَانَ فِیمَا مَضَی قَوْمٌ تَرَکُوا عِلْمَ مَا وُکِّلُوا بِهِ وَ طَلَبُوا عِلْمَ مَا کُفُوهُ حَتَّی انْتَهَی بِهِمُ الْکَلَامُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَتَحَیَّرُوا فَإِنْ کَانَ الرَّجُلُ لَیُدْعَی مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ فَیُجِیبُ مِنْ خَلْفِهِ أَوْ یُدْعَی مِنْ خَلْفِهِ فَیُجِیبُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْه.

امام باقر (علیه السلام) -‌ای زیاد! مبادا وارد خصومت شوی که به دنبالش شک آورد و عمل را بی‌اجر کند و صاحبش را هلاک سازد. چه بسا شخصی سخنی گوید که باعث می‌شود آمرزیده نشود، ای زیاد! در دوران گذشته مردمی بودند که علم وظایف خود را ترک کردند و دنبال دانستن چیزی رفتند که از آن معاف بودند تا اینکه سخن را به بحث در خدا کشاندند و سرگردان ماندند تا آنجا که از روبرو مورد خطاب قرار می‌گیرند امّا از پشت‌سر جواب می‌دهند و از پشت‌سر مورد خطاب قرار می‌گیرند، امّا از روبرو جواب می‌دهند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص320

الأمالی للصدوق، ص417/ نورالثقلین

آیه وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی [43]

و اینکه اوست که خنداند و گریاند.

1

(نجم/ 43)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی أَضْحَکَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ حَمْزَهًُْ وَ عُبَیْدَهًُْ یَوْمَ بَدْرٍ الْمُسْلِمِینَ وَ أَبْکَی کُفَّارَ مَکَّهًَْ حَتَّی قُتِلُوا وَ دَخَلُوا النَّارَ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - و أَنَّهُ هُو أَضْحَکَ و أَبْکَی یعنی خداوند علی (علیه السلام) و حمزه (رحمة الله علیه) و عبیده و مسلمانان را خنداند و کافران مکّه را گریاند تا اینکه کشته شدند و داخل آتش جهنّم گردیدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص320

بحارالأنوار، ج41، ص79/ المناقب، ج3، ص118/ البرهان

2

(نجم/ 43)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - أَبْکَی السَّمَاءَ بِالْمَطَرِ وَ أَضْحَکَ الْأَرْضَ بِالنَّبَاتِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و أَنَّهُ هُو أَضْحَکَ و أَبْکَی آسمان را با باران به گریه انداخت و زمین را با گیاهان خنداند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص320

القمی، ج2، ص338/ نورالثقلین/ البرهان

آیه وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْیا [44]

و اوست که می‌راند و زنده کردم.

آیه وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی [45]

و اوست که دو زوج نر و ماده را آفرید.

آیه مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنی [46]

از نطفه‌ی ناچیزی درآن‌هنگام که [در رحم] ریخته می‌شود.

1

(نجم/ 46)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - تفسیرالإمام العسکری (علیه السلام): … فَقَالَ ابْنُ صُورِیَا فَأَخْبِرْنِی عَمَّنْ لَا یُولَدُ لَهُ وَ مَنْ یُولَدُ لَهُ فَقَالَ {الرَّسُولُ (صلی الله علیه و آله)}إِذَا مَغَرَتِ النُّطْفَهًُْ لَمْ یُولَدْ لَهُ إِذَا احْمَرَّتْ وَ کَدِرَتْ وَ إِذَا کَانَتْ صَافِیَهًًْ وُلِدَ لَه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌صوریا از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) پرسید: «به من بگو از کسی که فرزند به دنیا بیاورد و آنکه نیاورد». فرمود: «وقتی نطفه سرخ و تیره باشد، فرزند به دنیا نمی‌آورد و اگر زلال باشد فرزند آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص320

بحارالأنوار، ج9، ص284

آیه وَ أَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْری [47]

و اینکه بر خداست ایجاد عالَم دیگر [تا عدالت اجرا گردد].

آیه وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنی وَ أَقْنی [48]

و اینکه اوست که بی‌نیاز کرد و سرمایه باقی بخشید.

1

(نجم/ 48)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَغْنَی کُلَ إِنْسَانٍ بِمَعِیشَتِهِ وَ أَرْضَاهُ بِکَسْبِ یَدِه.

امام علی (علیه السلام) - أَغْنی هر انسانی را با معیشت خود بی‌نیاز گردانید و با دست رنج و تلاشش راضی ساخت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص320

القمی، ج2، ص339/ بحارالأنوار، ج100، ص6/ وسایل الشیعهًْ، ج17، ص40/ مستدرک الوسایل، ج13، ص22/ الجعفریات، ص179/ معانی الأخبار، ص214/ نورالثقلین/ البرهان

2

(نجم/ 48)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - قِیلَ: أَغْنَی: مَوَّلَ وَ أَقْنَی: أَرْضَی بِمَا أَعْطَی.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - أَغْنی یعنی کسی که ثروتمند است. و أَقنی یعنی کسی که قناعت دارد و به آنچه به او می‌دهند، راضی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص322

بحرالعرفان، ج15، ص211

آیه وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْری [49]

و اینکه اوست پروردگار ستاره [بزرگ و درخشنده] «شعری»!

1

(نجم/ 49)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - نَجْمٌ فِی السَّمَاءِ یُسَمَّی الشِّعْرَی کَانَتْ قُرَیْشٌ وَ قَوْمٌ مِنَ الْعَرَبِ یَعْبُدُونَهُ وَ هُوَ نَجْمٌ یَطْلُعُ فِی آخِرِ اللَّیْلِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - ستاره‌ای در آسمان است که شعری نامیده می‌شود. قبیله‌ی قریش و قبیله‌ی دیگری از عرب‌ها آن را می‌پرستیدند. و آن ستاره‌ای است که در آخر شب طلوع می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص322

القمی، ج2، ص339/ نورالثقلین/ البرهان

آیه وَ أَنَّهُ أَهْلَکَ عاداً الْأُولی [50]

[و آيا به انسان نرسيده است كه در كتب انبياى پيشين آمده] اینکه خداوند قوم «عاد نخستین» را [به كيفر اعمالشان] هلاک کرد؟

آیه وَ ثَمُودَ فَما أَبْقی [51]

و همچنین قوم «ثمود» را، و کسی از آنان را باقی نگذارد!

آیه وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغی [52]

و نیز قوم نوح را پیش از آن‌ها، چرا که آنان از همه ظالم‌تر و طغیانگرتر بودند!

آیه وَ الْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوی [53]

و نیز شهرهای زیرورو شده [قوم لوط] را فرو کوبید.

1

(نجم/ 53)

الصّادق (علیه السلام) - وَ الْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوی قَالَ هُمْ أَهْلُ الْبَصْرَهًِْ هِیَ الْمُؤْتَفِکَهًْ.

امام صادق (علیه السلام) - و المُؤْتَفِکَةَ أَهْوی آن‌ها اهل بصره هستند؛ المُؤْتَفِکَةَ همان بصره است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص322

الکافی، ج8، ص179/ بحارالأنوار، ج24، ص365/ نورالثقلین/ البرهان

2

(نجم/ 53)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - الْمُؤْتَفِکَةُ الْبَصْرَهًُْ وَ الدَّلِیلُ عَلَی ذَلِکَ قَوْلُ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَا أَهْلَ الْبَصْرَهًِْ وَ یَا أَهْلَ الْمُؤْتَفِکَةِ إِلَی قَوْلِهِ (علیه السلام) ائْتَفَکَتْ بِأَهْلِهَا مَرَّتَیْنِ وَ عَلَی اللَّهِ تَمَامُ الثَّالِثَهًِْ وَ تَمَامُ الثَّالِثَهًِْ فِی الرَّجْعَهًِْ.

امام علی (علیه السلام) - المُؤْتَفِکَةَ أَهْوی؛ المُؤْتَفِکَةَ همان بصره است، و دلیل این سخن، کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌باشد که فرمود: ای اهل بصره! ای اهل الْمؤْتَفِکَةِ… دو بار با اهل آن واژگون گردیده است و بار سوّم، خداوند به تمام و کمال نابودش می‌کند و بار سوّم، هنگام رجعت است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص322

بحارالأنوار، ج11، ص28/ بحارالأنوار، ج32، ص226 والقمی، ج2، ص339؛ «بتفاوت» / نورالثقلین/ البرهان

آیه فَغَشَّاها ما غَشَّی [54]

سپس آن‌ها را با عذاب سنگین پوشانید!

آیه فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکَ تَتَماری [55]

[بگو]: در کدام یک از نعمت‌های پروردگارت می‌توانی تردید کنی؟!

1

(نجم/ 55)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - بُنِیَ الْکُفْرُ عَلَی أَرْبَعِ دَعَائِمَ الْفِسْقِ وَ الْغُلُوِّ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَهًِْ و الشَّکُّ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الْمِرْیَهًِْ وَ الْهَوَی وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکَ تَتَماری.

امام علی (علیه السلام) - کفر بر چهار پایه استوار شده: فسق، غلو، شک، شبهه، شک. و تردید بر چهار پایه استوار است: مریه (تردید)، هوی و هوس، دودلی و تسلیم‌شدن. و این کلام خداوند عزّوجلّ است که می‌فرماید: فَبِأَیِّ آلاء رَبِّکَ تَتَمَارَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص322

الکافی، ج2، ص391/ بحارالأنوار، ج69، ص116/ بحارالأنوار، ج69، ص122/ کتاب سلیم بن قیس، ص950/ نورالثقلین/ البرهان

2

(نجم/ 55)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام) - قَوْلُهُ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکَ تَتَماری أَیْ بِأَیِّ سُلْطَانٍ تُخَاصِم.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکَ تَتَماری یعنی با کدام قدرت نزاع می‌کنی؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص322

بحارالأنوار، ج9، ص239/ القمی، ج2، ص340/ البرهان

آیه هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولیَ [56]

این [پيامبر] بیم دهنده‌ای از [زمره] بیم دهندگان پیشین است.

1

(نجم/ 56)

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - هذا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولی، یَعْنِی: رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ النُّذُرِ الأولَی.

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) می‌گوید: منظور آیه‌ی: هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الأُولی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشد که از اوّلین بیم‌دهندگان می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

البرهان

2

(نجم/ 56)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ عَلِیّ‌بنِ‌مُعَمَّرٍ عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: سَألْتُ أَبَاعَبدِ‌اللهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: هذا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولی، قَالَ: إنَّ اللهَ تَعَالَی لَمَّا ذَرَأَ الخَلْقَ إلَی الذَّرِّ الأَوَّلِ، فَأقَامَهُم صُفُوفاً، وَ بَعَثَ اللهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فَآمَنَ بِهِ قَومٌ، وَ أَنْکَرَهُ قَومٌ، فَقَالَ اللهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: هذا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولی یَعنِی بِهِ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حَیثُ دَعَاهُم إلَی اللهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فِی الذَّرِّ الأوَّلِّ.

امام صادق (علیه السلام) - علی‌بن‌معمر، از پدرش نقل کرده است که از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه: هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الأُولی پرسیدم. حضرت فرمود: «هنگامی که خداوند موجودات را به صورت ذرّات اوّلیه خلق کرد، آن‌ها را در صف‌هایی قرار داد و محمّد (صلی الله علیه و آله) را به پیامبری مبعوث گردانید. گروهی به او ایمان آوردند و گروهی دیگر به انکار او پرداختند. آن گاه خداوند عزّ‌وجلّ فرمود: هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الأُولی، منظور از او محمّد (صلی الله علیه و آله) بود که موجودات را در حالت اوّلیه ذرّه به پرستش خداوند عزّ‌وجلّ دعوت فرمود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

بحارالأنوار، ج5، ص234/ البرهان

آیه أَزِفَتِ الاَْزِفَةُ [57]

آنچه باید نزدیک شود، نزدیک شده است [و قيامت فرا مى رسد]،

1

(نجم/ 57)

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - قَالَ عَلِیِّ‌بنِ‌إبرَاهِیم (رحمة الله علیه) فِی قَولِهِ: أَزِفَتِ الاَْزِفَةُ: قَالَ: قَرُبَتِ القِیَامَةُ.

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) درباره‌ی آیه‌ی: أَزِفَتْ الآزِفَةُ گفت: یعنی قیامت نزدیک شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

البرهان

آیه لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ کاَشِفَةٌ [58]

و هیچ کس جز خدا نمی‌تواند سختیهای آن را برطرف سازد.

1

(نجم/ 58)

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ کاشِفَةٌ؛ لَیسَ لَهَا نَفسٌ قَادِرَةٌ عَلَی کَشفِهَا اِلَّا اللَّه.

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - آیه‌ی: لیْسَ لهَا مِن دُونِ اللهِ کَاشِفَةٌ، یعنی: هیچ‌کس جز خداوند، پرده از آن برنمی‌دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

البرهان

آیه أَ فَمِنْ هَذَا الحَدِیثِ تَعْجَبُونَ [59]

آیا از این سخن تعجب می‌کنید،

1

(نجم/ 59)

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - فِی تَفسِیرِ عَلِیِّ‌بنِ‌إبرَاهِیم (رحمة الله علیه) أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ یَعنِی مَا قَد تَقَدَّمَ ذِکرُهُ مِنَ الأخبَارِ.

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - آیه: أَفَمِنْ هَذَا الحَدِیثِ تَعْجَبُونَ، یعنی: آن اخبار و اطّلاعاتی است که قبلاً ذکر شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

نور الثقلین/ البرهان

2

(نجم/ 59)

الصّادق (علیه السلام) - فِی المَجمَعِ عَن الصَّادِقِ (علیه السلام) یُعنَی بِالحَدِیثِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ الأَخبَار.

امام صادق (علیه السلام) - طبرسی از قول امام صادق (علیه السلام) می‌گوید: یعنی: سخن‌گفتن درباره‌ی خبرهایی که قبلاً درباره‌ی آن‌ها صحبت شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

الصافی؛ ج5، ص98

آیه وَ تَضْحَکُونَ وَ لَا تَبْکُونَ [60]

و می‌خندید و نمی‌گریید،

آیه وَ أَنتُمْ سَامِدُونَ [61]

و پیوسته در غفلت و هوسرانی به سر می‌برید؟!

1

(نجم/ 61)

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ؛ القُمّی: أی لَاهُونَ.

علیّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وأَنتُمْ سَامِدُونَ، می‌گوید: یعنی: غافل و سرگردان هستید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج15، ص324

بحارالأنوار؛ ج9، ص241

آیه فَاسجُدُواْ لِلَّهِ وَ اعْبُدُواْ [62]

پس [بيدار شويد و همه] برای خدا سجده کنید و او را بپرستید.

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn

یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :
نام کاربری :
پست الکترونیکی :
وب :
یادداشت :
کد امنیتی :
4 + 5 = ?