تفسیرروایی سوره ملک

تفسیرروایی سوره ملک
 
ثواب قرائت
1
(ملک/ مقدمه) 
ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - إِنَّ رَجُلًا ضَرَبَ خِبَاءَهُ عَلَی قَبْرٍ وَ لَمْ یَعْلَمْ أَنَّهُ قَبْرٌ فَقَرَأَ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ فَسَمِعَ صَائِحاً یَقُولُ هِیَ الْمُنْجِیَهًُْ فَذَکَرَ ذَلِکَ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ هِیَ الْمُنْجِیَهًُْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ. 
ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - مردی چادرش را بر روی قبری زد و نمی‌دانست که آن قبر است و تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْملْکُ (سوره‌ی ملک) را خواند. سپس شنید که کسی با آواز بلند می‌گوید: «آن نجات‌دهنده است». سپس آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن نجات‌دهنده از عذاب قبر است». 
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص410
بحارالأنوار، ج79، ص64/ بحارالأنوار، ج89، ص313/ الدعوات، ص279
 

تفسیرروایی سوره ملک

ثواب قرائت

1

(ملک/ مقدمه)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - إِنَّ رَجُلًا ضَرَبَ خِبَاءَهُ عَلَی قَبْرٍ وَ لَمْ یَعْلَمْ أَنَّهُ قَبْرٌ فَقَرَأَ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ فَسَمِعَ صَائِحاً یَقُولُ هِیَ الْمُنْجِیَهًُْ فَذَکَرَ ذَلِکَ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ هِیَ الْمُنْجِیَهًُْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - مردی چادرش را بر روی قبری زد و نمی‌دانست که آن قبر است و تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْملْکُ (سوره‌ی ملک) را خواند. سپس شنید که کسی با آواز بلند می‌گوید: «آن نجات‌دهنده است». سپس آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن نجات‌دهنده از عذاب قبر است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص410

بحارالأنوار، ج79، ص64/ بحارالأنوار، ج89، ص313/ الدعوات، ص279

2

(ملک/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام) - سُورَهًُْ الْمُلْکِ هِیَ الْمَانِعَهًُْ تَمْنَعُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ هِیَ مَکْتُوبَهًْ فِی التَّوْرَاهًْ.

امام باقر (علیه السلام) - سوره‌ی ملک سوره‌ی مانعه (یعنی جلوگیر) است، که از عذاب قبر جلوگیری می‌کند، و در تورات نیز به نام سوره‌ی ملک نوشته شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص410

الکافی، ج2، ص633/ نورالثقلین/ البرهان

3

(ملک/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام) - وَ مَنْ قَرَأَهَا فِی لَیْلَتِهِ فَقَدْ أَکْثَرَ وَ أَطَابَ وَ لَمْ یُکْتَبْ بِهَا مِنَ الْغَافِلِینَ وَ إِنِّی لَأَرْکَعُ بِهَا بَعْدَ عِشَاءِ الْآخِرَهًْ وَ أَنَا جَالِسٌ وَ إِنَّ وَالِدِی (علیه السلام) کَانَ یَقْرَأُهَا فِی یَوْمِهِ وَ لَیْلَتِهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا إِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ نَاکِرٌ وَ نَکِیرٌ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ قَالَتْ رِجْلَاهُ لَهُمَا لَیْسَ لَکُمَا إِلَی مَا قِبَلِی سَبِیلٌ قَدْ کَانَ هَذَا الْعَبْدُ یَقُومُ عَلَیَّ فَیَقْرَأُ سُورَهًَْ الْمُلْکِ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَتِهِ وَ إِذَا أَتَیَاهُ مِنْ قِبَلِ جَوْفِهِ قَالَ لَهُمَا لَیْسَ لَکُمَا إِلَی مَا قِبَلِی سَبِیلٌ قَدْ کَانَ هَذَا الْعَبْدُ أَوْعَانِی سُورَهًَْ الْمُلْکِ وَ إِذَا أَتَیَاهُ مِنْ قِبَلِ لِسَانِهِ قَالَ لَهُمَا لَیْسَ لَکُمَا إِلَی مَا قِبَلِی سَبِیلٌ قَدْ کَانَ هَذَا الْعَبْدُ یَقْرَأُ بِی فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهًْ سُورَهًَْ الْمُلْکِ.

امام باقر (علیه السلام) - هرکس آن را در شب بخواند، دارایی وی زیاد می‌شود و کار نیکی انجام خواهد داد و از گروه غافلین محسوب نخواهد شد. من بعد از عشای آخر درحالی‌که نشسته¬ام، با این سوره به رکوع می¬روم؛ پدرم هر روز و شب آن را تلاوت می‌کرد. هرکس آن را بخواند، هنگامی‌که ناکر و نکیر از سمت دو پایش وارد قبرش می‌شوند، دو پایش به آن‌ها می‌گویند: از این سمت، راهی برای داخل‌شدن ندارید، این بنده روی من می‌ایستاد و هر روز و شب سوره‌ی مُلک را می‌خواند؛ و اگر از سمت شکمش وارد شوند، به آن‌ها می‌گوید: از این سمت، راهی برای داخل‌شدن ندارید، این بنده هر روز و شب مرا با سوره‌ی مُلک آگاه می‌کرد، و اگر از سمت زبانش وارد شوند، به آن‌ها می‌گوید: از این سمت، راهی برای داخل‌شدن ندارید، این بنده هر روز و شب به‌وسیله‌ی من، سوره‌ی مُلک را می‌خواند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص410

الکافی، ج2، ص633/ نورالثقلین/ البرهان

4

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ سُورَهًًْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ مَا هِیَ إِلَّا ثَلَاثُونَ آیَهًًْ شَفَعَتْ لِرَجُلٍ حَتَّی غُفِرَ لَهُ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - سوره‌ای از کتاب خداست که فقط سی آیه است. [این سوره] برای مردی شفاعت کرد تا اینکه آمرزیده شد [و آن] تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ المُلْکُ (سوره‌ی ملک) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص410

بحارالأنوار، ج89، ص313/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»

5

(ملک/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ قَرَأَ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ فِی الْمَکْتُوبَهًْ قَبْلَ أَنْ یَنَامَ لَمْ یَزَلْ فِی أَمَانِ اللَّهِ حَتَّی یُصْبِحَ وَ فِی أَمَانِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًْ حَتَّی یَدْخُلَ الْجَنَّهًَْ.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس [سوره‌ی] تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ المُلْکُ را در نوشته‌ای قبل از خواب بخواند، تا صبح در امان خداوند خواهد بود، و در روز قیامت نیز تا زمان ورودش به بهشت در امان آن خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص410

ثواب الأعمال، ص119/ البرهان/ نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج89، ص313؛ «بتفاوت»

6

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - سُورَهًٌْ فِی الْقُرْآنِ خَاصَمَتْ عَنْ صَاحِبِهَا حَتَّی أَدْخَلَتْهُ الْجَنَّهًُْ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در قرآن سوره‌ای است که از دوست خود حمایت می‌کند تا او را وارد بهشت کند[و آن] تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْملْکُ (سوره‌ی ملک) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

البرهان؛ «بتفاوت» / نورالثقلین؛ «بتفاوت» / بحارالأنوار، ج89، ص313

7

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ وَ هِیَ الْمُنْجِیَهًُْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَمَنْ أَحْیَی لَیْلَهًَْ الْفِطْرِ وَ مَنْ حَفِظَهَا کَانَتْ أَنِیسَهُ فِی قَبْرِهِ تَدْفَعُ عَنْهُ کُلَّ نَازِلَهًٍْ تَهُمُّ بِهِ فِی قَبْرِهِ مِنَ الْعَذَابِ وَ تَحْرُسُهُ إِلَی یَوْمِ بَعْثِهِ وَ تَشْفَعُ لَهُ عِنْدَ رَبِّهَا وَ تُقَرِّبُهُ حَتَّی یَدْخُلَ الْجَنَّهًَْ آمِناً مِنْ وَحْشَتِهِ وَ وَحْدَتِهِ فِی قَبْرِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس این سوره را بخواند و آن نجات‌دهنده از عذاب قبر است پاداش کسی به او عطا می‌شود که شب [عید] فطر را بیدار بماند [و عبادت کند] و هرکس آن را حفظ کند در قبرش انیس او می‌شود و در قبرش هر عذاب نازل شده‌ای که او را قصد کند دور می‌گرداند و تا روز برانگیخته‌شدنش از او محافظت می‌کند و نزد پروردگارش از او شفاعت می‌کند و او را مقرّب می‌گرداند تا وارد بهشت شود و در قبرش او را از وحشت و تنهایی‌اش امنیّت می‌بخشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

البرهان

8

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ تَبَارَکَ فَکَأَنَّمَا أَحْیَی لَیْلَهًَْ الْقَدْرِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس سوره‌ی تبارک را بخواند گویی که شب قدر را شب زنده‌داری کرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

نورالثقلین

9

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَدِدْتُ أَنَ تَبَارَکَ الْمُلْکُ فِی قَلْبِ کُلِّ مُؤْمِن.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - سوره‌ی تبارک در قلب مؤمن دوستی و مهربانی ایجاد می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

مستدرک الوسایل، ج4، ص306/ نورالثقلین

10

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - لَوَدِدْتُ أَنَّهَا فِی قَلْبِ کُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ أُمَّتِی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - دوست دارم که آن در قلب هر انسانی از امّتم باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

بحارالأنوار، ج89، ص314

11

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَن جَابِرٍ (رحمة الله علیه) کَانَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) لَا یَنَامُ حَتَّی یَقْرَأَ الم تَنْزِیلُ وَ تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از جابر (رحمة الله علیه) نقل شده است: پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا زمانی‌که سوره‌ی ا لم تنزیل و تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ المُلْکُ را نمی‌خواند، نمی‌خوابید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

نورالثقلین

12

(ملک/ مقدمه)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - قَالَ لِرَجُلٍ أَ لَا أُتْحِفُکَ بِحَدِیثٍ تَفْرَحُ بِهِ قَالَ بَلَی قَالَ اقْرَأْ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ عَلِّمْهَا أَهْلَکَ وَ جَمِیعَ وُلْدِکَ وَ صِبْیَانَ بَیْتِکَ وَ جِیرَانَکَ فَإِنَّهَا الْمُنْجِیَهًُْ وَ الْمُجَادِلَهًُْ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ عِنْدَ رَبِّهَا لِقَارِئِهَا وَ تَطْلُبُ لَهُ أَنْ یُنْجِیَهُ مِنْ عَذَابِ النَّارِ وَ یَنْجُو بِهَا صَاحِبُهَا مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) به مردی گفت: «آیا حدیثی که به‌وسیله‌ی آن خوشحال می‌شوی به تو هدیه نکنم». گفت: «بله». گفت: «تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْملْکُ (سوره‌ی ملک) را بخوان و آن را به خانواده‌ات، همه‌ی فرزندانت، نوجوانان خانه‌ات و همسایگانت بیاموز؛ چون آن نجات‌دهنده است و در روز قیامت نزد پروردگارش از خواننده‌اش دفاع می‌کند و نجات از عذاب آتش [جهنّم] را برای او درخواست می‌کند و دوستش به‌وسیله‌ی آن از عذاب قبر نجات پیدا می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

بحارالأنوار، ج89، ص314

13

(ملک/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ أَوَی إِلَی فِرَاشِهِ ثُمَّ قَرَأَ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرَمِ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) عَنِّی تَحِیَّهًًْ وَ سَلَاماً أَرْبَعَ مَرَّاتٍ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکَیْنِ حَتَّی یَأْتِیَا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فَیَقُولَانِ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ فُلَانَ‌بْنَ‌فُلَانٍ یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ وَ رَحْمَهًُْ اللَّهِ فَیَقُولُ وَ عَلَی فُلَانِ‌بْنِ‌فُلَانٍ السَّلَامُ وَ رَحْمَهًُْ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکه در بسترش جا گیرد و سوره: تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْملْکُ را بخواند، سپس چهار بار گوید: اللَّهُمَّ رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَمِ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنِّی تَحِیَّةً وَ سَلَاما خدا برای او دو فرشته می‌گمارد تا نزد محمّد (صلی الله علیه و آله) بروند و بگویند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! فلان‌بن‌فلان به تو سلام می‌رساند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «بر فلان‌بن‌فلان سلام و رحمت خداوند بر او باد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص412

بحارالأنوار، ج73، ص214

آیه تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدیرٌ [1]

پر برکت و زوال ناپذیر است کسی که حاکمیّت و مالکیت [جهان هستى] به دست اوست، و او بر هرچیز تواناست.

1

(ملک/ 1)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - کَلِمَاتٌ مَنْ قَالَهُنَّ عِنْدَ وَفَاتِهِ دَخَلَ الْجَنَّهًَْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.

امام علی (علیه السلام) - هرکس این کلمات را موقع وفاتش بگوید وارد بهشت می‌شود: سه مرتبه: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ الحَلِیمُ الْکَرِیمُ سه مرتبه: الحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ سه مرتبه: تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ المُلْکُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص414

بحارالأنوار، ج89، ص316

2

(ملک/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَبْضَ رُوحِ الْمُؤْمِنِ قَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ انْطَلِقْ أَنْتَ وَ أَعْوَانُکَ إِلَی عَبْدِی فَطَالَ مَا نَصَبَ نَفْسَهُ مِنْ أَجْلِی فَأْتِنِی بِرُوحِهِ لِأُرِیحَهُ عِنْدِی فَیَأْتِیهِ مَلَکُ الْمَوْتِ بِوَجْهٍ حَسَنٍ وَ ثِیَابٍ طَاهِرَهًْ وَ رِیحٍ طَیِّبَهًْ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًْ یَجِیئُهُ عُنُقٌ مِنَ النَّارِ فَتُطِیفُ بِهِ فَإِذَا کَانَ مُدْمِناً عَلَی تَنْزِیلِ السَّجْدَهًْ وَ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَقَفَتْ عِنْدَهُ تَبَارَکَ وَ انْطَلَقَتْ تَنْزِیلُ السَّجْدَهًُْ فَقَالَتْ أَنَا آتٍ بِشَفَاعَهًْ رَبِ الْعَالَمِین.

امام صادق (علیه السلام) - وقتی خدای تبارک‌وتعالی بخواهد جان مؤمن را بگیرد، می‌گوید: «ای فرشته‌ی مرگ! تو و یارانت به‌سوی بنده‌ام بروید که خسته‌کردن خودش به خاطر من، طولانی شد و روحش را برایم بیاورید تا او را نزد خود آسایش دهم». فرشته‌ی مرگ با چهره‌ی زیبا، لباس پاک و بوی خوش نزد او می‌آید وقتی روز قیامت برپا شود، جماعتی از آتش می‌آیند و دور او می‌گردند؛ پس اگر بر [خواندن] سوره‌ی سجده و تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ المُلْکُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ استمرار داشته باشد، سوره‌ی ملک نزد او می‌ماند و سوره‌ی سجده می‌رود و می‌گوید: «من شفاعت پروردگار جهانیان را [برای این مؤمن] آورده‌ام».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص414

الاختصاص، ص345

3

(ملک/ 1)

العسکری (علیه السلام) - وَ مَنْ صَلَّی یَوْمَ الْأَحَدِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَهًْ فَاتِحَهًَْ الْکِتَابِ وَ سُورَهًَْ الْمُلْکِ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ بَوَّأَهُ اللَّهُ فِی الْجَنَّهًْ حَیْثُ یَشَاءُ.

امام عسکری (علیه السلام) - هرکس روز چهارشنبه چهار رکعت نماز بخواند و در هر رکعت فاتحه و سوره‌ی ملک تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْملْکُ را بخواند. خداوند او را در بهشت هرطور که بخواهد جایگزین می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص414

جمال الأسبوع، ص41

آیه الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ [2]

آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام‌یک از شما بهتر عمل می‌کنید، و او توانا و آمرزنده است.

آن کس که مرگ و حیات را آفرید

1 -1

(ملک/ 2)

الباقر (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‌خَلَقَ الْحَیَاهًَْ قَبْلَ الْمَوْتِ.

امام باقر (علیه السلام) - به‌راستی که خداوند زندگی را پیش از مردن آفرید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص414

نورالثقلین

1 -2

(ملک/ 2)

الباقر (علیه السلام) - الْحَیَاهًُْ وَ الْمَوْتُ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ الْمَوْتُ فَدَخَلَ فِی الْإِنْسَانِ لَمْ یَدْخُلْ فِی شَیْءٍ إِلَّا وَ قَدْ خَرَجَتْ مِنْهُ الْحَیَاهًُْ.

امام باقر (علیه السلام) - زندگی و مرگ دو آفریده‌ی خداوند هستند. اگر مرگ بیاید و به انسان روی آورد، داخل در او می‌شود و مرگ داخل چیزی نمی‌شود مگر اینکه زندگی از آن خارج بشود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص414

الکافی، ج3، ص259/ البرهان/ نورالثقلین

1 -3

(ملک/ 2)

الصّادق (علیه السلام) - مُوسَی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: قِیلَ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) صِفْ لَنَا الْمَوْتَ قَالَ لِلْمُؤْمِنِ کَأَطْیَبِ رِیحٍ یَشَمُّهُ فَیَنْعُسُ لِطِیبِهِ وَ یَنْقَطِعُ التَّعَبُ وَ الْأَلَمُ کُلُّهُ عَنْهُ وَ لِلْکَافِرِ کَلَسْعِ الْأَفَاعِیِّ وَ لَدْغِ الْعَقَارِبِ وَ أَشَدَّ قِیلَ فَإِنَّ قَوْماً یَقُولُونَ إِنَّهُ أَشَدُّ مِنْ نَشْرٍ بِالْمَنَاشِیرِ وَ قَرْضٍ بِالْمَقَارِیضِ وَ رَضْخٍ بِالْأَحْجَارِ وَ تَدْوِیرِ قُطْبِ الْأَرْحِیَهًْ عَلَی الْأَحْدَاقِ قَالَ کَذَلِکَ هُوَ عَلَی بَعْضِ الْکَافِرِینَ وَ الْفَاجِرِینَ أَ لَا تَرَوْنَ مِنْهُمْ مَنْ یُعَایِنُ تِلْکَ الشَّدَائِدَ فَذَلِکُمُ الَّذِی هُوَ أَشَدُّ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ عَذَابُ الْآخِرَهًْ فَإِنَّهُ أَشَدُّ مِنْ عَذَابِ الدُّنْیَا قِیلَ فَمَا بَالُنَا نَرَی کَافِراً یَسْهُلُ عَلَیْهِ النَّزْعُ فَیَنْطَفِی وَ هُوَ یُحَدِّثُ وَ یَضْحَکُ وَ یَتَکَلَّمُ وَ فِی الْمُؤْمِنِینَ أَیْضاً مَنْ یَکُونُ کَذَلِکَ وَ فِی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْکَافِرِینَ مَنْ یُقَاسِی عِنْدَ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ هَذِهِ الشَّدَائِدَ فَقَالَ مَا کَانَ مِنْ رَاحَهًْ لِلْمُؤْمِنِ هُنَاکَ فَهُوَ تَعْجِیلُ ثَوَابٍ وَ مَا کَانَ مِنْ شَدِیدٍ فَتَمْحِیصُهُ مِنْ ذُنُوبِهِ لِیَرِدَ الْآخِرَهًَْ نَقِیّاً نَظِیفاً مُسْتَحِقّاً لِلثَّوَابِ الْأَبَدِ لَا مَانِعَ لَهُ دُونَهُ وَ مَا کَانَ مِنْ سُهُولَهًْ هُنَاکَ عَلَی الْکَافِرِ فَلِیُوَفَّی أَجْرَ حَسَنَاتِهِ فِی الدُّنْیَا لِیَرِدَ الْآخِرَهًَْ وَ لَیْسَ لَهُ إِلَّا مَا یُوجِبُ عَلَیْهِ الْعَذَابَ وَ مَا کَانَ مِنْ شِدَّهًْ عَلَی الْکَافِرِ هُنَاکَ فَهُوَ ابْتِدَاءُ عَذَابِ اللَّهِ لَهُ ذَلِکُمْ بِأَنَّ اللَّهَ عَدْلٌ لَا یَجُور.

امام صادق (علیه السلام) - امام کاظم (علیه السلام) فرمود: به امام صادق (علیه السلام) عرض شد: «مرگ را برای ما توصیف فرمایید»؟ حضرت فرمود: «مرگ برای مؤمن مثل خوشترین بویی است که آن را استشمام کرده و به خاطر خوش‌بودنش حالت چرتی بر او عارض شود و به‌دنبالش تمام رنج‌ها و محنت‌ها تمام می‌شود و برای کافر همچون گزیدن افعی‌ها و نیش عقرب‌ها یا سخت‌تر از این‌ها است». عرض شد: جماعتی می‌گویند: «مرگ سخت‌تر و دردش شدیدتر از بریدن با ارّه و چیدن با قیچی و کوبیدن با سنگ و گردیدن قطب آسیاب در چشم می‌باشد». حضرت فرمود: «نسبت به برخی از کافرین و فاجرین البتّه همین‌طور است مگر نمی‌بینی برخی از ایشان چنین رنج‌هایی را کشیده و متحمّل می‌شوند، ایشان همان کسانی هستند که درد مرگ بر آن‌ها شدیدتر و سخت‌تر از آنچه ذکر شد می‌باشد. توجّه داشته باش این عذاب دنیا است و عذاب آخرت محقّقا

شدیدتر از عذاب دنیا خواهد بود». عرض شد: «پس چرا برخی از کفّار را می‌بینیم که حالت نزع و جان‌دادنشان سهل بوده به‌طوری که درحال صحبت‌نمودن و خندیدن تکلّم‌کردن خاموش می‌شوند و بعضی از مؤمنین نیز همین‌طور می‌باشند ولی پاره‌ای از اهل ایمان و کفر را مشاهده کرده‌ایم که هنگام سکرات مرگ این شدائد و سختی‌ها را رفته‌رفته و کم‌کم متحمّل می‌شوند»؟ حضرت فرمود: «اگر مؤمنی را دیدی که به سهولت از دنیا رفت این از باب آن است که ثوابش را خداوند به تأخیر نیانداخت بلکه عاجلا به او مرحمت فرموده و اگر مؤمنی سخت جان داد به خاطر محونمودن گناهانش بوده تا در آخرت پاک و پاکیزه وارد شده و مستحق ثواب دائم و ابدی باشد و اگر کافری به راحتی و سهولت از دنیا رفت به خاطر آن است که حقّ تبارک‌وتعالی اجر حسنات و اعمال نیکش را که در دنیا انجام داده بدین‌ترتیب عنایت فرموده تا در آخرت وقتی وارد شد عملی نداشته باشد مگر آنچه که موجب عذاب و عقوبت است و اگر کافری به سختی و شدّت جان داد این سختی آغاز عذاب او است که استحقاقش را دارد و خداوند هرگز جور و ستم نمی‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص414

عیون أخبارالرضا، ج1، ص274/ نورالثقلین

1 -4

(ملک/ 2)

السّجّاد (علیه السلام) - مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) قِیلَ لِعَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) مَا الْمَوْتُ قَالَ لِلْمُؤْمِنِ کَنَزْعِ ثِیَابٍ وَسِخَهًْ قَمِلَهًْ وَ فَکِّ قُیُودٍ وَ أَغْلَالٍ ثَقِیلَهًْ وَ الِاسْتِبْدَالِ بِأَفْخَرِ الثِّیَابِ وَ أَطْیَبِهَا رَوَائِحَ وَ أَوْطَإِ الْمَرَاکِبِ وَ آنَسِ الْمَنَازِلِ وَ لِلْکَافِرِ کَخَلْعِ ثِیَابٍ فَاخِرَهًْ وَ النَّقْلِ عَنْ مَنَازِلَ أَنِیسَهًْ وَ الِاسْتِبْدَالِ بِأَوْسَخِ الثِّیَابِ وَ أَخْشَنِهَا وَ أَوْحَشِ الْمَنَازِلِ وَ أَعْظَمِ الْعَذَاب وَ قِیلَ لِمُحَمَّدِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) مَا الْمَوْتُ قَالَ هُوَ النَّوْمُ الَّذِی یَأْتِیکُمْ کُلَّ لَیْلَهًْ إِلَّا أَنَّهُ طَوِیلٌ مُدَّتُهُ لَا یُنْتَبَهُ مِنْهُ إِلَّا یَوْمَ الْقِیَامَهًْ.

امام سجاد (علیه السلام) - امام باقر (علیه السلام) فرمود: از امام سجّاد (علیه السلام) سؤال شد: «مرگ چیست»؟ فرمود: «برای مؤمن چون کندن جامه‌ی چرکین شپشین و غل‌های سنگین و به عوض آن پوشیدن فاخرترین لباس‌ها و خوشبوترین جام‌ها و سواری رهوارترین مرکب‌ها و سکنای دلنشین‌ترین منزل‌ها و برای کافر چون افکندن جامه‌های فاخر و انتقال از منزل‌های دلنشین و به دل‌گرفتن چرکین‌ترین جام‌ها و درشت‌ترین لباس‌ها و موحش‌ترین منزل‌ها و عظیم‌ترین عذاب‌ها». و از امام باقر (علیه السلام) سؤال شد: «مرگ چیست»؟ فرمود: «همان خوابیست که شما را هر شب می‌آید مگر آنکه مدّتش طولانی است و از آن خواب تا روز قیامت بیدار نمی‌شوید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص416

معانی الأخبار، ص289/ بحرالعرفان، ج16، ص102/ نورالثقلین؛ «قیل لعلی بن الحسین ( اعظم العذاب» محذوف و «لاینتبه» بدل «لاینبه»

تا شما را بیازماید که کدام‌یک از شما بهتر عمل می‌کنید، و او توانا و آمرزنده است

2 -1

(ملک/ 2)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ سُفْیَانَ‌بْنِ‌عُیَیْنَهًَْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا قَالَ لَیْسَ یَعْنِی أَکْثَرَ عَمَلًا وَ لَکِنْ أَصْوَبَکُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَهًُْ خَشْیَهًُْ اللَّهِ وَ النِّیَّهًُْ الصَّادِقَهًُْ وَ الْحَسَنَهًُْ ثُمَّ قَالَ الْإِبْقَاءُ عَلَی الْعَمَلِ حَتَّی یَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ النِّیَّهًُْ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّهًَْ هِیَ الْعَمَلُ.

امام صادق (علیه السلام) - سفیان‌بن‌عیینه گوید: امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی سخن خداوند عزّوجلّ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، فرمود: «نه به‌معنای این است که عملش از نظر کثرت و فراوانی بیشتر باشد، بلکه عملش درست‌تر باشد، و درست‌بودن عمل در ترس از خداوند و نیّت صادق و نیکی می‌باشد». سپس فرمود: «خالص گردانیدن عمل از خود عمل دشوارتر است، و عمل خالص عبارت است از؛ آنکه نخواهی کسی به جز خداوند عزّوجلّ به خاطر آن تو را پاداش دهد، و نیّت همان عمل است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص416

الکافی، ج2، ص16/ بحارالأنوار، ج67، ص230/ بحارالأنوار، ج67، ص250/ البرهان

2 -2

(ملک/ 2)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ أَبُو قَتَادَهًْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا مَا عَنَی بِهِ فَقَالَ یَقُولُ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَقْلًا ثُمَّ قَالَ (صلی الله علیه و آله) أَتَمُّکُمْ عَقْلًا وَ أَشَدُّکُمْ لِلَّهِ خَوْفاً وَ أَحْسَنُکُمْ فِیمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَ نَهَی عَنْهُ نَظَراً وَ إِنْ کَانَ أَقَلَّکُمْ تَطَوُّعاً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابوقتاده گوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی معنای آیه: أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا سؤال کردم. فرمود: «یعنی کدام‌یک از شما عقل و خردش بهتر است»؟ سپس فرمود: «یعنی آن‌کس که عقلش کامل‌تر و خوف و ترسش از خدا بیشتر و شدیدتر و درباره‌ی اوامر و نواهی خدا اندیشه و دقّت او نیکوتر باشد؛ گرچه از نظر انجام کارهای مستحبی کمتر از همه باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص416

بحارالأنوار، ج67، ص232/ نورالثقلین

2 -3

(ملک/ 2)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ تَلَا قَوْلَهُ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ إِلَی قَوْلِهِ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ثُمَّ قَالَ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَقْلًا وَ أَوْرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ أَسْرَعُ فِی طَاعَهًِْ اللَّهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده است آیه: تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ المُلْکُ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا تلاوت کرد و سپس فرمود: «کدام‌یک از شما عقل و خردش کامل‌تر و بهتر و اجتناب و دوری او از محرّمات الهی بیشتر و در انجام فرمان خدا سریع‌تر است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص416

بحارالأنوار، ج67، ص233/ نورالثقلین

2 -4

(ملک/ 2)

الهادی (علیه السلام) - وَ أَمَّا آیَاتُ الْبَلْوَی بِمَعْنَی الِاخْتِبَارِ قَوْلُه لِیَبْلُوَکُمْ فِی ما آتاکُمْ و قوله ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ و قوله إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ و قوله خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً.

امام هادی (علیه السلام) - اما آیاتی که در آن¬ها ابتلا به معنای آزمون است؛ این سخن خداوند: خدا می‌خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید (مائده/48) و این سخن خداوند: سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت [و پیروزی شما به شکست انجامی] تا شما را آزمایش کند (آل عمران/152) و نیز این سخن خداوند متعال: ما آن‌ها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم (قلم/17) و این سخن خدای متعال: خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص418

تحف العقول، ص474

2 -5

(ملک/ 2)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ قَالَ: قَدَّرَهُمَا وَ مَعْنَاهُ قَدَّرَ الْحَیَاهًَْ ثُمَّ الْمَوْتَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا أَیْ یَخْتَبِرُکُمْ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْیِ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ، آن را مقدّر کرد، و منظورش این است که زندگی را مقدّر کرد و سپس مرگ را مقدّر کرد. لِیَبْلُوَکُمْ یعنی شما را به وسیله امر و نهی امتحان می‌کند؛ کدام‌یک از شما بهتر عمل می‌کنید، و او توانا و آمرزنده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص418

القمی، ج2، ص378 و البرهان؛ «و هو العزیز الغفور» زیادهًْ/ نورالثقلین؛ «لیبلوکم احسن عملا» محذوف

2 -6

(ملک/ 2)

الصّادق (علیه السلام) - هِشَامُ‌بْنُ‌الْحَکَمِ أَنَّهُ سَأَلَ الزِّنْدِیقُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) لِأَیِ عِلَّهًْ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ هُوَ غَیْرُ مُحْتَاجٍ إِلَیْهِمْ وَ لَا مُضْطَرٍّ إِلَی خَلْقِهِمْ وَ لَا یَلِیقُ بِهِ الْعَبَثُ بِنَا قَالَ خَلَقَهُمْ لِإِظْهَارِ حِکْمَتِهِ وَ إِنْفَاذِ عِلْمِهِ وَ إِمْضَاءِ تَدْبِیرِهِ قَالَ وَ کَیْفَ لَا یَقْتَصِرُ عَلَی هَذِهِ الدَّارِ فَیَجْعَلَهَا دَارَ ثَوَابِهِ وَ مَحْبِسَ عِقَابِهِ قَالَ إِنَّ هَذِهِ دَارُ بَلَاءٍ وَ مَتْجَرُ الثَّوَابِ وَ مُکْتَسَبُ الرَّحْمَهًْ مُلِئَتْ آفَاتٍ وَ طُبِّقَتْ شَهَوَاتٍ لِیَخْتَبِرَ فِیهَا عِبَادَهُ بِالطَّاعَهًْ فَلَا یَکُونُ دَارُ عَمَلٍ دَارَ جَزَاءٍ الْخَبَرَ.

امام صادق (علیه السلام) - هشام‌بن‌حکم گوید: زندیقی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «به چه علّت این مخلوق را آفرید با اینکه احتیاج نداشت و مجبور به آفرینش آن‌ها نبود و نباید کار بیهوده‌ای در مورد خلقت ما کرده باشد». فرمود: «برای اظهار حکمت و اجرای علم و تدبیر خویش آفرید». گفت: «چرا به همین جهان اکتفا نکرد که ثواب و عقاب خود را در همین‌جا بدهد». فرمود: «این جهان محلّ گرفتاری و جایگاه ثواب اندوزی و کسب رحمت است که آمیخته شده با بلاها و پر از شهوت‌ها است در اینجا بندگان را می‌آزماید با فرمانبرداری نمی‌تواند جایگاه عمل محلّ جزا و پاداش باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص418

بحارالأنوار، ج5، ص317

2 -7

(ملک/ 2)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَ النُّورَ إِذَا دَخَلَ الصَّدْرَ انْفَسَحَ فَقِیلَ لَهُ هَلْ لِذَلِکَ عَلَامَهًْ فَقَالَ نَعَمْ التَّجَافِی عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَهًُْ إِلَی دَارِ الْخُلُودِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ قال الله تعالی الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا أَیْ أَیُّکُمْ أَکْثَرُ لِلْمَوْتِ ذِکْراً وَ أَحْسَنُ لَهُ اسْتِعْدَاداً وَ أَشَدُّ مِنْهُ خَوْفاً وَ حَذَراً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرگاه نور ایمان وارد قلب شد، قلب باز می‌شود. به ایشان گفته شد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آیا آن حالت نشانه‌ای دارد»؟ فرمود: «نشانه‌ی آن کناره‌گیری از سرای فریب، و توجّه به سرای جاوید و آمادگی برای مرگ پیش از فرارسیدن است. خدای متعال فرمود: الَّذِی خَلَقَ المَوْتَ وَ الحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا یعنی؛ کدام‌یک بیشتر به یاد مرگ بوده و آماده‌تر هستید، و بیم و ترستان بیشتر است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص418

مجموعهًْ ورام، ج1، ص280

2 -8

(ملک/ 2)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ حَبِیبٍ السِّجِسْتَانِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُول: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لَمَّا أَخْرَجَ ذُرِّیَّهًَْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظَهْرِهِ لِیَأْخُذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ بِالرُّبُوبِیَّهًِْ لَهُ وَ بِالنُّبُوَّهًِْ لِکُلِّ نَبِیٍّ فَکَانَ أَوَّلَ مَنْ أَخَذَ لَهُ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ بِنُبُوَّتِهِ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَبْدِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لآِدَمَ انْظُرْ مَا ذَا تَرَی قَالَ فَنَظَرَ آدَمُ (علیه السلام) إِلَی ذُرِّیَّتِهِ وَ هُمْ ذَرٌّ قَدْ مَلَئُوا السَّمَاءَ قَالَ آدَمُ (علیه السلام) یَا رَبِّ مَا أَکْثَرَ ذُرِّیَّتِی وَ لِأَمْرٍ مَا خَلَقْتَهُمْ فَمَا تُرِیدُ مِنْهُمْ بِأَخْذِکَ الْمِیثَاقَ عَلَیْهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ یَعْبُدُونَنِی وَ لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ یُؤْمِنُونَ بِرُسُلِی وَ یَتَّبِعُونَهُمْ قَالَ آدَمُ یَا رَبِّ فَمَا لِی أَرَی بَعْضَ الذَّرِّ أَعْظَمَ مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضَهُمْ لَهُ نُورٌ کَثِیرٌ وَ بَعْضَهُمْ لَهُ نُورٌ قَلِیلٌ وَ بَعْضَهُمْ لَیْسَ لَهُ نُورٌ أَصْلًا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ کَذَلِکَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَهُمْ فِی کُلِّ حَالَاتِهِمْ قَالَ آدَمُ (علیه السلام) یَا رَبِّ فَتَأْذَنُ لِی فِی الْکَلَامِ فَأَتَکَلَّمَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ تَکَلَّمْ فَإِنَّ رُوحَکَ مِنْ رُوحِی وَ طَبِیعَتَکَ خِلَافُ کَیْنُونَتِی قَالَ آدَمُ (علیه السلام) فَلَوْ کُنْتَ خَلَقْتَهُمْ عَلَی مِثَالٍ وَاحِدٍ وَ قَدْرٍ وَاحِدٍ وَ طَبِیعَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ وَ جِبِلَّهًٍْ وَاحِدَهًٍْ وَ أَلْوَانٍ وَاحِدَهًٍْ وَ أَعْمَارٍ وَاحِدَهًٍْ وَ أَرْزَاقٍ سَوَاءٍ لَمْ یَبْغِ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَ لَمْ یَکُ بَیْنَهُمْ تَحَاسُدٌ وَ لَا تَبَاغُضٌ وَ لَا اخْتِلَافٌ فِی شَیْءٍ مِنَ الْأَشْیَاءِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ یَا آدَمُ (علیه السلام) بِرُوحِی نَطَقْتَ وَ بِضَعْفِ طَبِیعَتِکَ تَکَلَّمْتَ مَا لَا عِلْمَ لَکَ بِهِ وَ أَنَا الْخَالِقُ الْعَلِیمُ بِعِلْمِی خَالَفْتُ بَیْنَ خَلْقِهِمْ وَ بِمَشِیَّتِی یَمْضِی فِیهِمْ أَمْرِی وَ إِلَی تَدْبِیرِی وَ تَقْدِیرِی صَائِرُونَ وَ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِی إِنَّمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ لِیَعْبُدُونِی وَ خَلَقْتُ الْجَنَّهًَْ لِمَنْ عَبَدَنِی فَأَطَاعَنِی مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ رُسُلِی وَ لَا أُبَالِی وَ خَلَقْتُ النَّارَ لِمَنْ کَفَرَ بِی وَ عَصَانِی وَ لَمْ یَتَّبِعْ رُسُلِی وَ لَا أُبَالِی وَ خَلَقْتُکَ وَ خَلَقْتُ ذُرِّیَّتَکَ مِنْ غَیْرِ فَاقَهًٍْ بِی إِلَیْکَ وَ إِلَیْهِمْ وَ إِنَّمَا خَلَقْتُکَ وَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَکَ وَ أَبْلُوَهُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فِی دَارِ الدُّنْیَا فِی حَیَاتِکُمْ وَ قَبْلَ مَمَاتِکُمْ فَلِذَلِکَ خَلَقْتُ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًَْ وَ الْحَیَاهًَْ وَ الْمَوْتَ وَ الطَّاعَهًَْ وَ الْمَعْصِیَهًَْ وَ الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ وَ کَذَلِکَ أَرَدْتُ فِی تَقْدِیرِی وَ تَدْبِیرِی وَ بِعِلْمِیَ النَّافِذِ فِیهِمْ خَالَفْتُ بَیْنَ صُوَرِهِمْ وَ أَجْسَامِهِمْ وَ أَلْوَانِهِمْ وَ أَعْمَارِهِمْ وَ أَرْزَاقِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ مَعْصِیَتِهِمْ فَجَعَلْتُ مِنْهُمُ الشَّقِیَّ وَ السَّعِیدَ وَ الْبَصِیرَ وَ الْأَعْمَی وَ الْقَصِیرَ وَ الطَّوِیلَ وَ الْجَمِیلَ وَ الدَّمِیمَ وَ الْعَالِمَ وَ الْجَاهِلَ وَ الْغَنِیَّ وَ الْفَقِیرَ وَ الْمُطِیعَ وَ الْعَاصِیَ وَ الصَّحِیحَ وَ السَّقِیمَ وَ مَنْ بِهِ الزَّمَانَهًُْ وَ مَنْ لَا عَاهَهًَْ بِهِ فَیَنْظُرُ الصَّحِیحُ إِلَی الَّذِی بِهِ الْعَاهَهًُْ فَیَحْمَدُنِی عَلَی عَافِیَتِهِ وَ یَنْظُرُ الَّذِی بِهِ الْعَاهَهًُْ إِلَی الصَّحِیحِ فَیَدْعُونِی وَ یَسْأَلُنِی أَنْ أُعَافِیَهُ وَ یَصْبِرُ عَلَی بَلَائِی فَأُثِیبُهُ جَزِیلَ عَطَائِی وَ یَنْظُرُ الْغَنِیُّ إِلَی الْفَقِیرِ فَیَحْمَدُنِی وَ یَشْکُرُنِی وَ یَنْظُرُ الْفَقِیرُ إِلَی الْغَنِیِّ فَیَدْعُونِی وَ یَسْأَلُنِی وَ یَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَی الْکَافِرِ فَیَحْمَدُنِی عَلَی مَا هَدَیْتُهُ فَلِذَلِکَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَهُمْ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ فِیمَا أُعَافِیهِمْ وَ فِیمَا أَبْتَلِیهِمْ وَ فِیمَا أُعْطِیهِمْ وَ فِیمَا أَمْنَعُهُمْ وَ أَنَا اللَّهُ الْمَلِکُ الْقَادِرُ وَ لِی أَنْ أَمْضِیَ جَمِیعَ مَا قَدَّرْتُ عَلَی مَا دَبَّرْتُ وَ لِی أَنْ أُغَیِّرَ مِنْ ذَلِکَ مَا شِئْتُ إِلَی مَا شِئْتُ وَ أُقَدِّمَ مِنْ ذَلِکَ مَا أَخَّرْتُ وَ أُؤَخِّرَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدَّمْتُ وَ أَنَا اللَّهُ الْفَعَّالُ لِمَا أُرِیدُ لَا أُسْأَلُ عَمَّا أَفْعَلُ وَ أَنَا أَسْأَلُ خَلْقِی عَمَّا هُمْ فَاعِلُونَ.

امام باقر (علیه السلام) - حبیب سجستانی گوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می‌فرمود: چون خدا عزّوجلّ نژاد آدمیزاده را از پشتش در آورد تا از آن‌ها پیمان بر ربوبیّت ستاند برای خود، و بر نبوّت هر پیغمبر نخست پیمان بر نبوّت محمّدبن‌عبداللَّه (صلی الله علیه و آله) گرفت، وانگه فرمود: «به آدم بنگر تا چه بینی»؟ فرمود: «آدم نگریست به نژادش که ذره بودند و آسمان را انباشته بودند». و گفت: «پروردگارا چه بسیارند نژادم برای کاری بزرگ آن‌ها را آفریدی چه خواهی از آنان در گرفتن پیمان؟ خدای عزّوجلّ فرمود: آن چنان‌که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. (نور/55) باور دارند رسولانم را و پیرو آن‌ها باشند. آدم (علیه السلام) گفت: «پروردگارا، چیست مرا که بینم برخی بزرگ‌تر از دیگریند و برخی نور بیش دارند و برخی کم و برخی هیچ؟ خدا عزّوجلّ فرمود: چنین آفریدمشان تا بیازمایم آن‌ها را در هرحال. آدم گفت: پروردگارا اجازه می‌دهی در سخن تا سخنی گویم؟ فرمودش بگو که جانت از من است و طبعت جز بود من، آدم (علیه السلام) گفت: کاش همه را مانند آفریده بودی در یک اندازه و یک منش و یک غریزه، و یک رنگ، یک اندازه عمر و روزی برابر تا بهم ستم نکردند و حسد و کینه نورزیدند و در چیزی اختلاف نکردند. خدا عزّوجلّ فرمود: ای آدم به جانی که از من داری گویا شدی و به طبع سست خود سخن گفتی بدان چه ندانی، منم آفریننده‌ی دانا، به دانشم میان آفریدگانم اختلاف انداختم و به خواست، من فرمانم در آن‌ها اجراء شود. و به تدبیر و تقدیر من روانه باشند، آفرینش من دگرگون نگردد. و همانا پری و آدمی را آفریدم تا مرا پرستند و بهشت را آفریدم برای هرکه مرا پرستد و مرا فرمان برد و پیرو رسولانم گردد و باکی ندارم و دوزخ را آفریدم برای هرکه به من کافر شود و گناه کند و پیرو رسولانم نشود و باکی ندارم، و آفریدم تو را و نژادت را و بی‌نیازم به تو و آنان و همانا تو را و آنان را آفریدم تا بیازمایمت و بیازمایمشان تا کدام خوش کردارترند در دار دنیا در زندگی شماها و پیش از مرگتان و ازاین‌رو دنیا و آخرت آفریدم و زندگی و مرگ و طاعت و معصیت و بهشت و دوزخ. در تقدیر و تدبیرم چنین خواستم، و به دانشم که در آنان نافذ است، صورت و تن و رنگ و عمر و روزی و طاعت و گناه آنان را چندگونه ساختم و از آن‌ها خوشبخت و بدبخت و بینا و کور و کوتاه و بلند و زیبا و زشت و دانا و نادان و توانگر و درویش و فرمانبر و نافرمان و تندرست و بیمار و زمین‌گیر و بی‌آفت ساختم. پس تندرست به آفت زده بنگرد و بر عافیت خود مرا سپاس گوید و آفت زده بدو بنگرد و از من عافیت خواهد به بلایم صبر کند و عطای شایانش بدهم و توانگر به درویش نگرد و مرا سپاس و شکر گوید و درویش به توانگر نگرد و به درگاهم دعا کند و خواهش کند، و مؤمن به کافر نگرد و مرا به رهنمونیش سپاس گوید. برای این چنانشان آفریدم که در خوشی و ناخوشی آن‌ها را بیازمایم و در عافیت بخشی و بلادادن و در آنچه بدان‌ها بدهم و یا دریغ کنم، منم خدای مالک توانا و مرا رسد که آنچه مقدّر کردم طبق تدبیرم اجراء نمایم و مرا رسد که دیگرگون سازم از آن هرجور خواهم و پیش اندازم آنچه پس انداختم و پس اندازم آنچه پیش داشتم، منم خدا که هر کار خواهم کنم و از هرچه کنم بازپرسی ندارد و بازپرسی کنم از هرچه خلقم کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص418

بحارالأنوار، ج64، ص116

2 -9

(ملک/ 2)

الهادی (علیه السلام) - مِمَّا أَجَابَ بِهِ أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ‌بْنُ‌مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ (علیه السلام) فِی رِسَالَتِهِ إِلَی أَهْلِ الْأَهْوَازِ حِینَ سَأَلُوهُ عَنِ الْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ أَنْ قَالَ اجْتَمَعَتِ الْأُمَّهًُْ قَاطِبَهًْ لَا اخْتِلَافَ بَیْنَهُمْ فِی ذَلِکَ أَنَّ الْقُرْآنَ حَقٌّ لَا رَیْبَ فِیهِ عِنْدَ جَمِیعِ فِرَقِهَا فَهُمْ فِی حَالَهًْ الِاجْتِمَاعِ عَلَیْهِ مُصِیبُونَ وَ عَلَی تَصْدِیقِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مُهْتَدُونَ لِقَوْلِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) لَا تَجْتَمِعُ أُمَّتِی عَلَی ضَلَالَهًْ فَأَخْبَرَ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ مَا اجْتَمَعَتْ عَلَیْهِ الْأُمَّهًُْ وَ لَمْ یُخَالِفْ بَعْضُهَا بَعْضاً هُوَ الْحَقُّ فَهَذَا مَعْنَی الْحَدِیثِ لَا مَا تَأَوَّلَهُ الْجَاهِلُونَ وَ لَا مَا قَالَهُ الْمُعَانِدُونَ مِنْ إِبْطَالِ حُکْمِ الْکِتَابِ وَ اتِّبَاعِ حُکْمِ الْأَحَادِیثِ الْمُزَوَّرَهًْ وَ الرِّوَایَاتِ الْمُزَخْرَفَهًْ وَ اتِّبَاعِ الْأَهْوَاءِ الْمُرْدِیَهًْ الْمُهْلِکَهًْ الَّتِی تُخَالِفُ نَصَّ الْکِتَابِ وَ تَحْقِیقَ الْآیَاتِ الْوَاضِحَاتِ النَّیِّرَاتِ وَ نَحْنُ نَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُوَفِّقَنَا لِلثَّوَابِ وَ یَهْدِیَنَا إِلَی الرَّشَادِ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) فَإِذَا شَهِدَ الْکِتَابُ بِتَصْدِیقِ خَبَرٍ وَ تَحْقِیقِهِ فَأَنْکَرَتْهُ طَائِفَهًْ مِنَ الْأُمَّهًْ وَ عَارَضَتْهُ بِحَدِیثٍ مِنْ هَذِهِ الْأَحَادِیثِ الْمُزَوَّرَهًْ صَارَتْ بِإِنْکَارِهَا وَ دَفْعِهَا الْکِتَابَ کُفَّاراً ضُلَّالًا وَ أَصَحُّ خَبَرٍ مَا عُرِفَ تَحْقِیقُهُ مِنَ الْکِتَابِ مِثْلُ الْخَبَرِ الْمُجْمَعِ عَلَیْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حَیْثُ قَالَ إِنِّی مُسْتَخْلِفٌ فِیکُمْ خَلِیفَتَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ وَ اللَّفْظَهًُْ الْأُخْرَی عَنْهُ فِی هَذَا الْمَعْنَی بِعَیْنِهِ قَوْلُهُ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَمْ تَضِلُّوا فَلَمَّا وَجَدْنَا شَوَاهِدَ هَذَا الْحَدِیثِ نَصّاً فِی کِتَابِ اللَّهِ مِثْلَ قَوْلِهِ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ ثُمَّ اتَّفَقَتْ رِوَایَاتُ الْعُلَمَاءِ فِی ذَلِکَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّهُ تَصَدَّقَ بِخَاتَمِهِ وَ هُوَ رَاکِعٌ فَشَکَرَ اللَّهُ ذَلِکَ لَهُ وَ أَنْزَلَ الْآیَهًَْ فِیهِ ثُمَّ وَجَدْنَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ أَبَانَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ بِهَذِهِ اللَّفْظَهًْ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ قَوْلِهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِیٌّ یَقْضِی دَیْنِی وَ یُنْجِزُ مَوْعِدِی وَ هُوَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ بَعْدِی وَ قَوْلِهِ (صلی الله علیه و آله) حَیْثُ اسْتَخْلَفَهُ عَلَی الْمَدِینَهًْ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُخْلِفُنِی عَلَی النِّسَاءِ وَ الصِّبْیَانِ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَی أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَهًْ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی فَعَلِمْنَا أَنَّ الْکِتَابَ شَهِدَ بِتَصْدِیقِ هَذِهِ الْأَخْبَارِ وَ تَحْقِیقِ هَذِهِ الشَّوَاهِدِ فَیَلْزَمُ الْأُمَّهًَْ الْإِقْرَارُ بِهَا إِذْ کَانَتْ هَذِهِ الْأَخْبَارُ وَافَقَتِ الْقُرْآنَ وَ وَافَقَ الْقُرْآنُ هَذِهِ الْأَخْبَارَ فَلَمَّا وَجَدْنَا ذَلِکَ مُوَافِقاً لِکِتَابِ اللَّهِ وَ وَجَدْنَا کِتَابَ اللَّهِ مُوَافِقاً لِهَذِهِ الْأَخْبَارِ وَ عَلَیْهَا دَلِیلًا کَانَ الِاقْتِدَاءُ بِهَذِهِ الْأَخْبَارِ فَرْضاً لَا یَتَعَدَّاهُ إِلَّا أَهْلُ الْعِنَادِ وَ الْفَسَادِ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) وَ مُرَادُنَا وَ قَصْدُنَا الْکَلَامُ فِی الْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ وَ شَرْحِهِمَا وَ بَیَانِهِمَا وَ إِنَّمَا قَدَّمْنَا مَا قَدَّمْنَا لِکَوْنِ اتِّفَاقِ الْکِتَابِ وَ الْخَبَرِ إِذَا اتَّفَقَا دَلِیلًا لِمَا أَرَدْنَاهُ وَ قُوَّهًْ لِمَا نَحْنُ مُبَیِّنُوهُ مِنْ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. فَقَالَ الْجَبْرُ وَ التَّفْوِیضُ بِقَوْلِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) عِنْدَ مَا سُئِلَ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ وَ قِیلَ فَمَا ذَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ صِحَّهًُْ الْعَقْلِ وَ تَخْلِیَهًُْ السَّرْبِ وَ الْمُهْلَهًُْ فِی الْوَقْتِ وَ الزَّادُ مِنْ قِبَلِ الرَّاحِلَهًْ وَ السَّبَبُ الْمُهَیِّجُ لِلْفَاعِلِ عَلَی فِعْلِهِ فَهَذِهِ خَمْسَهًُْ أَشْیَاءَ فَإِذَا نَقَصَ الْعَبْدُ مِنْهَا خَلَّهًْ کَانَ الْعَمَلُ عَنْهُ مُطَّرَحاً بِحَسَبِهِ وَ أَنَا أَضْرِبُ لِکُلِّ بَابٍ مِنْ هَذِهِ الْأَبْوَابِ الثَّلَاثَهًْ وَ هِیَ الْجَبْرُ وَ التَّفْوِیضُ وَ الْمَنْزِلَهًُْ بَیْنَ الْمَنْزِلَتَیْنِ مَثَلًا یُقَرِّبُ الْمَعْنَی لِلطَّالِبِ وَ یُسَهِّلُ لَهُ الْبَحْثَ مِنْ شَرْحِهِ وَ یَشْهَدُ بِهِ الْقُرْآنُ بِمُحْکَمِ آیَاتِهِ وَ تَحَقُّقِ تَصْدِیقِهِ عِنْدَ ذَوِی الْأَلْبَابِ وَ بِاللَّهِ الْعِصْمَهًُْ وَ التَّوْفِیقُ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) فَأَمَّا الْجَبْرُ فَهُوَ قَوْلُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَبَرَ الْعِبَادَ عَلَی الْمَعَاصِی وَ عَاقَبَهُمْ عَلَیْهَا وَ مَنْ قَالَ بِهَذَا الْقَوْلِ فَقَدْ ظَلَّمَ اللَّهَ وَ کَذَّبَهُ وَ رَدَّ عَلَیْهِ قَوْلَهُ وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً وَ قَوْلَهُ جَلَّ ذِکْرُهُ ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ یَداکَ وَ أَنَّ اللهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ مَعَ آیٍ کَثِیرَهًْ فِی مِثْلِ هَذَا فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَجْبُورٌ عَلَی الْمَعَاصِی فَقَدْ أَحَالَ بِذَنْبِهِ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ظَلَّمَهُ فِی عُقُوبَتِهِ لَهُ وَ مَنْ ظَلَّمَ رَبَّهُ فَقَدْ کَذَّبَ کِتَابَهُ وَ مَنْ کَذَّبَ کِتَابَهُ لَزِمَهُ الْکُفْرُ بِاجْتِمَاعِ الْأُمَّهًْ وَ الْمَثَلُ الْمَضْرُوبُ فِی ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ مَلَکَ عَبْداً مَمْلُوکاً لَا یَمْلِکُ إِلَّا نَفْسَهُ وَ لَا یَمْلِکُ عَرَضاً مِنْ عُرُوضٍ الدُّنْیَا وَ یَعْلَمُ مَوْلَاهُ ذَلِکَ مِنْهُ فَأَمَرَهُ عَلَی عِلْمٍ مِنْهُ بِالْمَصِیرِ إِلَی السُّوقِ بِحَاجَهًْ یَأْتِیهِ بِهَا وَ لَا یُمَلِّکُهُ ثَمَنَ مَا یَأْتِیهِ بِهِ وَ عَلِمَ الْمَالِکُ أَنَّ عَلَی الْحَاجَهًْ رَقِیباً لَا یَطْمَعُ أَحَدٌ فِی أَخْذِهَا مِنْهُ إِلَّا بِمَا یَرْضَی بِهِ مِنَ الثَّمَنِ وَ قَدْ وَصَفَ مَالِکُ هَذَا الْعَبْدِ نَفْسَهُ بِالْعَدْلِ وَ النَّصَفَهًْ وَ إِظْهَارِ

الْحِکْمَهًْ وَ نَفْیِ الْجَوْرِ فَأَوْعَدَ عَبْدَهُ إِنْ لَمْ یَأْتِهِ بِالْحَاجَهًْ أَنْ یُعَاقِبَهُ فَلَمَّا صَارَ الْعَبْدُ إِلَی السُّوقِ وَ حَاوَلَ أَخْذَ الْحَاجَهًْ الَّتِی بَعَثَهُ الْمَوْلَی لِلْإِتْیَانِ بِهَا وَجَدَ عَلَیْهَا مَانِعاً یَمْنَعُهُ مِنْهَا إِلَّا بِالثَّمَنِ وَ لَا یَمْلِکُ الْعَبْدُ ثَمَنَهَا فَانْصَرَفَ إِلَی مَوْلَاهُ خَائِباً بِغَیْرِ قَضَاءِ حَاجَتِهِ فَاغْتَاظَ مَوْلَاهُ لِذَلِکَ وَ عَاقَبَهُ عَلَی ذَلِکَ فَإِنَّهُ کَانَ ظَالِماً مُتَعَدِّیاً مُبْطِلًا لِمَا وَصَفَ مِنْ عَدْلِهِ وَ حِکْمَتِهِ وَ نَصَفَتِهِ وَ إِنْ لَمْ یُعَاقِبْهُ کَذَّبَ نَفْسَهُ أَ لَیْسَ یَجِبُ أَنْ لَا یُعَاقِبَهُ وَ الْکَذِبُ وَ الظُّلْمُ یَنْفِیَانِ الْعَدْلَ وَ الْحِکْمَهًَْ تَعَالَی اللَّهُ عَمَّا یَقُولُ الْمُجَبِّرَهًُْ عُلُوّاً کَبِیراً ثُمَّ قَالَ الْعَالِمُ (علیه السلام) بَعْدَ کَلَامٍ طَوِیلٍ فَأَمَّا التَّفْوِیضُ الَّذِی أَبْطَلَهُ الصَّادِقُ (علیه السلام) وَ خَطَّأَ مَنْ دَانَ بِهِ فَهُوَ قَوْلُ الْقَائِلِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی فَوَّضَ إِلَی الْعِبَادِ اخْتِیَارَ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ وَ أَهْمَلَهُمْ وَ فِی هَذَا کَلَامٌ دَقِیقٌ لَمْ یَذْهَبْ إِلَی غَوْرِهِ وَ دِقَّتِهِ إِلَّا الْأَئِمَّهًُْ الْمَهْدِیَّهًُْ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِنْ عِتْرَهًْ آلِ الرَّسُولِ (علیهم السلام) فَإِنَّهُمْ قَالُوا لَوْ فَوَّضَ اللَّهُ أَمْرَهُ إِلَیْهِمْ عَلَی جِهَهًْ الْإِهْمَالِ لَکَانَ لَازِماً لَهُ رِضَا مَا اخْتَارَهُ وَ اسْتَوْجَبُوا بِهِ مِنَ الثَّوَابِ وَ لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِمْ فِیمَا اجْتَرَمُوا الْعِقَابُ إِذَا کَانَ الْإِهْمَالُ وَاقِعاً وَ تَنْصَرِفُ هَذِهِ الْمَقَالَهًُْ عَلَی مَعْنَیَیْنِ إِمَّا أَنْ یَکُونَ الْعِبَادُ تَظَاهَرُوا عَلَیْهِ فَأَلْزَمُوهُ قَبُولَ اخْتِیَارِهِمْ بِآرَائِهِمْ ضَرُورَهًْ کَرِهَ ذَلِکَ أَمْ أَحَبَّهُ فَقَدْ لَزِمَهُ الْوَهْنُ أَوْ یَکُونُ جَلَّ وَ تَقَدَّسَ عَجَزَ عَنْ تَعَبُّدِهِمْ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْیِ عَنْ إِرَادَتِهِ فَفَوَّضَ أَمْرَهُ وَ نَهْیَهُ إِلَیْهِمْ وَ أَجْرَاهُمَا عَلَی مَحَبَّتِهِمْ إِذْ عَجَزَ عَنْ تَعَبُّدِهِمْ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْیِ عَلَی إِرَادَتِهِ فَجَعَلَ الِاخْتِیَارَ إِلَیْهِمْ فِی الْکُفْرِ وَ الْإِیمَانِ وَ مَثَلُ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ مَلَکَ عَبْداً ابْتَاعَهُ لِیَخْدُمَهُ وَ یُعَرِّفَ لَهُ فَضْلَ وِلَایَتِهِ وَ یَقِفَ عِنْدَ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ وَ ادَّعَی مَالِکُ الْعَبْدِ أَنَّهُ قَادِرٌ قَاهِرٌ عَزِیزٌ حَکِیمٌ فَأَمَرَ عَبْدَهُ وَ نَهَاهُ وَ وَعَدَهُ عَلَی اتِّبَاعِ أَمْرِهِ عَظِیمَ الثَّوَابِ وَ أَوْعَدَهُ عَلَی مَعْصِیَتِهِ أَلِیمَ الْعِقَابِ فَخَالَفَ الْعَبْدُ إِرَادَهًَْ مَالِکِهِ وَ لَمْ یَقِفْ عِنْدَ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ فَأَیُّ أَمْرٍ أَمَرَهُ بِهِ أَوْ نَهْیٍ نَهَاهُ عَنْهُ لَمْ یَأْتَمِرْ عَلَی إِرَادَهًْ الْمَوْلَی بَلْ کَانَ الْعَبْدُ یَتَّبِعُ إِرَادَهًَْ نَفْسِهِ وَ بَعَثَهُ فِی بَعْضِ حَوَائِجِهِ وَ فِیهَا الْحَاجَهًُْ لَهُ فَصَارَ الْعَبْدُ بِغَیْرِ تِلْکَ الْحَاجَهًْ خِلَافاً عَلَی مَوْلَاهُ وَ قَصَدَ إِرَادَهًَْ نَفْسِهِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَلَمَّا رَجَعَ إِلَی مَوْلَاهُ نَظَرَ إِلَی مَا أَتَاهُ فَإِذَا هُوَ خِلَافُ مَا أَمَرَهُ فَقَالَ الْعَبْدُ اتَّکَلْتُ عَلَی تَفْوِیضِکَ الْأَمْرَ إِلَیَّ فَاتَّبَعْتُ هَوَایَ وَ إِرَادَتِی

لِأَنَّ الْمُفَوَّضَ إِلَیْهِ غَیْرُ مَحْظُورٍ عَلَیْهِ لِاسْتِحَالَهًْ اجْتِمَاعِ التَّفْوِیضِ وَ التَّحْصِیرِ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ فَوَّضَ قَبُولَ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ إِلَی عِبَادِهِ فَقَدْ أَثْبَتَ عَلَیْهِ الْعَجْزَ وَ أَوْجَبَ عَلَیْهِ قَبُولَ کُلِّ مَا عَمِلُوا مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ وَ أَبْطَلَ أَمْرَ اللَّهِ تَعَالَی وَ نَهْیَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ مَلَّکَهُمْ اسْتِطَاعَهًَْ مَا تَعَبَّدَهُمْ بِهِ مِنَ الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ وَ قَبِلَ مِنْهُمُ اتِّبَاعَ أَمْرِهِ وَ رَضِیَ بِذَلِکَ مِنْهُمْ وَ نَهَاهُمْ عَنْ مَعْصِیَتِهِ وَ ذَمَّ مَنْ عَصَاهُ وَ عَاقَبَهُ عَلَیْهَا وَ لِلَّهِ الْخِیَرَهًُْ فِی الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ یَخْتَارُ مَا یُرِیدُ وَ یَأْمُرُ بِهِ وَ یَنْهَی عَمَّا یَکْرَهُ وَ یُثِیبُ وَ یُعَاقِبُ بِالاسْتِطَاعَهًْ الَّتِی مَلَّکَهَا عِبَادَهُ لِاتِّبَاعِ أَمْرِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعَاصِیهِ لِأَنَّهُ الْعَدْلُ وَ مِنْهُ النَّصَفَهًُْ وَ الْحُکُومَهًُْ بَالَغَ الْحُجَّهًَْ بِالْإِعْذَارِ وَ الْإِنْذَارِ وَ إِلَیْهِ الصَّفْوَهًُْ یَصْطَفِی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ اصْطَفَی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ بَعَثَهُ بِالرِّسَالَهًْ إِلَی خَلْقِهِ وَ لَوْ فَوَّضَ اخْتِیَارَ أُمُورِهِ إِلَی عِبَادِهِ لَأَجَازَ لِقُرَیْشٍ اخْتِیَارَ أُمَیَّهًَْ‌بْنِ‌الصَّلْتِ وَ أَبِی مَسْعُودٍ الثَّقَفِیِّ إِذْ کَانَا عِنْدَهُمْ أَفْضَلَ مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لِمَا قَالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ یَعْنُونَهُمَا بِذَلِکَ فَهَذَا هُوَ الْقَوْلُ بَیْنَ الْقَوْلَیْنِ لَیْسَ بِجَبْرٍ وَ لَا تَفْوِیضٍ بِذَلِکَ أَخْبَرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) حِینَ سَأَلَهُ عَبَایَهًُْ‌بْنُ‌رِبْعِیٍّ الْأَسَدِیُّ عَنِ الِاسْتِطَاعَهًْ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) تَمْلِکُهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْ مَعَ اللَّهِ فَسَکَتَ عَبَایَهًُْ‌بْنُ‌رِبْعِیٍ فَقَالَ لَهُ قُلْ یَا عَبَایَهًُْ قَالَ وَ مَا أَقُولُ قَالَ إِنْ قُلْتَ تَمْلِکُهَا مَعَ اللَّهِ قَتَلْتُکَ وَ إِنْ قُلْتَ تَمْلِکُهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ قَتَلْتُکَ قَالَ وَ مَا أَقُولُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ تَقُولُ تَمْلِکُهَا بِاللَّهِ الَّذِی یَمْلِکُهَا مِنْ دُونِکَ فَإِنْ مَلَّکَکَهَا کَانَ ذَلِکَ مِنْ عَطَائِهِ وَ إِنْ سَلَبَکَهَا کَانَ ذَلِکَ مِنْ بَلَائِهِ وَ هُوَ الْمَالِکُ لِمَا مَلَّکَکَ وَ الْمَالِکُ لِمَا عَلَیْهِ أَقْدَرَکَ أَ مَا سَمِعْتَ النَّاسَ یَسْأَلُونَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّهًَْ حَیْثُ یَقُولُونَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهًَْ إِلَّا بِاللَّهِ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ مَا تَأْوِیلُهَا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ لَا حَوْلَ لَنَا عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ إِلَّا بِعِصْمَهًْ اللَّهِ وَ لَا قُوَّهًَْ لَنَا عَلَی طَاعَهًْ اللَّهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ قَالَ فَوَثَبَ الرَّجُلُ وَ قَبَّلَ یَدَیْهِ وَ رِجْلَیْهِ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرِینَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَکُمْ وَ فِی قَوْلِهِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ وَ فِی قَوْلِهِ أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ فِی قَوْلِهِ وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ

وَ فِی قَوْلِهِ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُ وَ قَوْلِ مُوسَی إِنْ هِیَ إِلَّا فِتْنَتُکَ وَ قَوْلِهِ لِیَبْلُوَکُمْ فِی ما آتاکُمْ وَ قَوْلِهِ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ قَوْلِهِ إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ وَ قَوْلِهِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ قَوْلِهِ وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ وَ قَوْلِهِ وَ لَوْ یَشاءُ اللهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لکِنْ لِیَبْلُوَا بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ إِنَّ جَمِیعَهَا جَاءَتْ فِی الْقُرْآنِ بِمَعْنَی الِاخْتِبَارِ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) فَإِنْ قَالُوا مَا الْحُجَّهًُْ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ قُلْنَا فَعَلَی مَجَازِ هَذِهِ الْآیَهًْ یَقْتَضِی مَعْنَیَیْنِ أَحَدُهُمَا أَنَّهُ إِخْبَارٌ عَنْ کَوْنِهِ تَعَالَی قَادِراً عَلَی هِدَایَهًْ مَنْ یَشَاءُ وَ ضَلَالَهًْ مَنْ یَشَاءُ وَ لَوْ أَجْبَرَهُمْ عَلَی أَحَدِهِمَا لَمْ یَجِبْ لَهُمْ ثَوَابٌ وَ لَا عَلَیْهِمْ عِقَابٌ عَلَی مَا شَرَحْنَاهُ وَ الْمَعْنَی الْآخَرُ أَنَّ الْهِدَایَهًَْ مِنْهُ التَّعْرِیفُ کَقَوْلِهِ تَعَالَی وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی عَلَی الْهُدی وَ لَیْسَ کُلُّ آیَهًْ مُشْتَبِهَهًْ فِی الْقُرْآنِ کَانَتِ الْآیَهًُْ حُجَّهًْ عَلَی حُکْمِ الْآیَاتِ اللَّاتِی أُمِرَ بِالْأَخْذِ بِهَا وَ تَقْلِیدِهَا وَ هِیَ قَوْلُهُ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ الْآیَهًْ وَ قَالَ فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ لِمَا یُحِبُّ وَ یَرْضَی وَ یُقَرِّبُ لَنَا وَ لَکُمُ الْکَرَامَهًَْ وَ الزُّلْفَی وَ هَدَانَا لِمَا هُوَ لَنَا وَ لَکُمْ خَیْرٌ وَ أَبْقَی إِنَّهُ الْفَعَّالُ لِمَا یُرِیدُ الْحَکِیمُ الْجَوَادُ الْمَجِیدُ.

امام هادی (علیه السلام) - در نامه‌ای به مردم اهواز هنگامی‌که درباره‌ی جبر و اختیار از ایشان پرسیدند؛ فرمود: تمامی مردم به‌طور کلّی در این اتّفاق نظر دارند و اختلافی در بین آنان وجود ندارد، که قرآن حق است و تمامی فرقه‌ها در آن شک و تردیدی ندارند. پس اگر آن‌ها بر آن (قرآن) اجماع کنند، مُصیب و بر حق هستند و با تصدیق‌کردن آنچه خداوند نازل کرده، به گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله) هدایت داده می‌شوند که فرمود: «امّت من بر گمراهی اجماع نخواهند داشت. پس حضرت خبر داد که آنچه امّت نسبت به آن نظر اجماع خواهند داشت و با همدیگر نسبت به آن خلافی نداشته باشند، همان حق است، و این معنا و مفهوم حدیث است، نه آن چیزی که جاهلان تأویل می‌کنند و نه آن چیزی که مخالفان می‌گویند که دستورات قرآن را باطل می‌کنند و از دستورات احادیث تحریف شده و روایت‌های پرزرق و برق، و از هواهای نفسانی نابودکننده که با سخن صریح قرآن و معنای آیات واضح و روشن آن مغایرت دارد، پیروی می‌کنند. ما از خداوند می‌خواهیم که توفیق راه درست را عنایت فرماید و ما را به راه راست هدایت کند. سپس فرمود: اگر قرآن نسبت به تأیید خبری گواهی داد و آن را محقّق شمرد و گروهی از مردم آن را انکار کنند و با یکی از این حدیث‌های پرزرق و برق با آن مخالفت کنند، به‌واسطه‌ی همین انکار و مخالفت با قرآن، به کافر و گمراه تبدیل می¬شوند. صحیح‌ترین و درست‌ترین خبری که از جانب قرآن محقّق و مسلّم شمرده شده است، از قبیل خبری است که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است و همگان بر آن اتّفاق نظر دارند که می‌فرماید: من قرآن و عترت خویش را نزد شما باقی می‌گذارم، به محض این که به آن‌ها چنگ زدید و یا پایبند بودید به هیچ وجه بعد از من گمراه نخواهید شد، و این دو از هم جدا نخواهند شد تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند، و سخن دیگر ایشان با همین مضمون؛ من دو چیز گرانبها را نزد شما به امانت می‌گذارم، قرآن و عترتم، اهل بیت من، و این دو از هم جدا نخواهند شد تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند، و به محض آنکه به آن‌ها پایبند شوید و چنگ بزنید، گمراه نخواهید شد. هنگامی‌که شواهد این حدیث را به‌طور صریح در قرآن می‌بینیم: ولیّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند؛ همان کسانی که نماز برپا می‌دارند و درحال رکوع زکات می‌دهند. (مائده/55) و همه‌ی روایت‌های علماء بر این اتّفاق نظر دارد که در خصوص امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که درحال رکوع انگشتر خویش را بخشید و خداوند از این کار وی قدردانی کرد، و آیه را در شأن ایشان نازل کرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را می‌بینیم که وی را از سایر یارانش جدا نمود و ممتاز ساخت و فرمود: «هرکس من مولای اویم، علی (علیه السلام) مولای اوست، خداوندا! دوستداران وی را دوست بدار، و دشمنانش را دشمن بدار». نیز سخن ایشان (صلی الله علیه و آله) که می‌فرماید: «علی (علیه السلام) دین و بدهی مرا اداء می‌کند و عهد و پیمان مرا انجام می‌دهد و او جانشین و خلیفه‌ی شما بعد از من است». و نیز این سخن ایشان (صلی الله علیه و آله) هنگامی‌که وی را جانشین خویش در مدینه کرد و علی (علیه السلام) عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آیا مرا بر زنان و کودکان می¬گماری تا در این زمینه جانشین شما باشم «؟! فرمود: «مگر ملاحظه نمی‌کنی که نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسی (علیه السلام) است، جز اینکه بعد از من پیامبری نیست؟! پس دانستیم که قرآن بر صحّت‌داشتن این اخبار و محقّق داشتن این گواه‌ها شهادت داد. پس بر امّت است، اگر این اخبار با قرآن موافق بود و قرآن با این اخبار موافق بود، به آن اعتراف کند؛ بنابراین هنگامی‌که آن را با قرآن هماهنگ یافتیم، و قرآن را با این اخبار موافق یافتیم و گواهی بر آن بود، اقتدا و پیروی از این اخبار واجب است و به جز ستیزه‌جویان و مفسدان از این حدّ الهی تجاوز نخواهند کرد». سپس فرمود: «منظور و مقصود ما سخن‌گفتن در باب جبر و اختیار و شرح‌دادن و بیان نمودن این دو است، و هدف از آنچه گفته شد عبارت است از هماهنگی و هم خوانی قرآن و خبر؛ اگر با یکدیگر موافق باشند، دلیل و گواهی است بر آنچه که درپی آن هستیم و تأییدی باشد بر آنچه ما به‌دنبال بیان آن هستیم ان‌شاءالله تعالی». پس فرمود: «هنگامی‌که از امام جعفر صادق (علیه السلام) در خصوص جبر و اختیار پرسیده شد، فرمود: نه جبری وجود دارد و نه اختیار، بلکه چیزی بین این دو امر است». گفته شد: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! منظور چیست»؟ فرمود: «سالم‌بودن عقل، مهیّاکردن راه، و مهلت در زمان، و توشه قبل از سفر، و انگیزه‌ی فاعل از عمل خویش، و این پنج چیز است که اگر بنده در یکی از آن‌ها کمبودی داشته باشد، عمل از جانب وی متروک خواهد بود، و من برای هریک از این سه باب که همانا، جبر و اختیار و حدّ فاصل بین دو امر است، مثالی می‌آورم که معنی و مفهوم را برای طالب آن نزدیک نماید و شرح‌کردن بحث را بر وی آسان گرداند و قرآن با آیات متین و استوارش بر آن گواهی دهد و تأییدکردن آن از سوی خردمندان محقّق شود. در امان ماندن از گناه و به دست‌آوردن توفیق در دست خداوند است». سپس فرمود: «امّا در خصوص جبر، هرکس گمان کند و چنین حرفی را بزند که خداوند عزّوجلّ، بندگان را بر گناهان مجبور کرده است و آنان را به خاطر آن گناهان مجازات می‌کند، به خداوند ظلم کرده است و این سخن او را که می‌فرماید: و پروردگارت به هیچ‌کس ستم نمی‌کند. (کهف/49) و هم‌چنین این سخن او را که می‌فرماید: [و به آنان می‌گوییم]: این در برابر چیزی است که دست‌هایتان از پیش برای شما فرستاده و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمی‌کند! . (حج/10) و آیات زیاد دیگر دراین زمینه، را ردّ و تکذیب کرده است. هرکس گمان کند که نسبت به انجام‌دادن گناهان مجبور است، خداوند را عهده‌دار گناهان خویش دانسته و در امر مجازات به او ظلم کرده است، و هرکس به خدای خویش ظلم کند، قرآن را تکذیب کرده است، و هرکس قرآن را تکذیب کند، بنا به اتّفاق‌نظر امّت، کافر شده است. مثالی که دراین‌خصوص آورده می‌شود، این است که مردی، بنده‌ای مملوک بی‌پول را خریداری کرد که آن بنده هیچ بهره و نصیبی از دنیا و مادیّات آن نبرده بود و صاحب وی کاملاً از این مسئله آگاهی داشت. پس به وی دستور داد که به بازار رود و کالایی را از آنجا برایش بیاورد و بهای آن کالا را به وی نداد، و مولای بنده می‌دانست که صاحب آن کالا مردی است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن کالا را از وی بخرد بدون آنکه بهای دلخواه او را پرداخت کند. مولای این بنده که خود را به عدالت و انصاف و حکمت و ستم ستیزی معرفی کرده است، بنده‌ی خویش را تهدید کرد که اگر کالا را نیاورد، وی را مجازات خواهد کرد. پس هنگامی‌که بنده راهی بازار شد و خواست که کالای مولای خود را بخرد، بر آن مانعی یافت که فقط درصورت دارابودن بهای آن می‌توانست آن را با خود ببرد و آن بنده بهای آن را نداشت؛ بنابراین ناامید از برآوردن حاجت، نزد مولای خویش بازگشت. مولایش عصبانی شد و وی را مجازات کرد؛ بنابراین او ظالمی تجاوزگر است و بر توصیفات خود مبنی بر عدالت و انصاف و حکمت، خط بطلان کشیده است و اگر بنده را مجازات نمی‌کرد، خود را تکذیب کرده است، مگر چنین نبود که نباید او را مجازات می‌کرد؟ و دروغ‌گفتن و ظلم، عدالت و حکمت را باطل می‌کنند، خداوند از آن چه جبرگرایان می‌گویند، منزّه است. سپس امام (علیه السلام) بعد از سخنانی طولانی فرمود: امّا اختیار که امام صادق (علیه السلام) آن را باطل نمود و کسی که به آن اعتقاد دارد را در اشتباه دانست، این است که کسی بگوید: خداوند تعالی، اختیار امرونهی خویش را به بندگان سپرده است و آنان را فرو گذاشته است. این سخن دقیق و عمیقی است که به‌جز ائمه هدی (علیهم السلام) از خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، کسی به کنه و عمق آن پی نبرده است. ایشان فرمود: «اگر خداوند از روی سهل‌انگاری، به آنان اختیار داده باشد، حتماً آنچه را اختیار کرده بودند، رضایت‌مندی وی را درپی دارد و سزاوار ثواب و پاداش می‌شوند و نسبت به گناهانی که مرتکب شدند، مجازاتی نخواهند داشت. اگر این اهمال و سهل‌انگاری صحّت داشته باشد، این گفتار بر دو نوع خواهد بود: یا اینکه بندگان علیه او همدستی کردند و او را به قبول‌کردن اختیارداشتن آن‌ها در آراء خویش مجبور کردند که دراین‌صورت، چه بخواهد و چه نخواهد، سستی و ضعف به او راه خواهد یافت، یا اینکه خداوند عزّوجلّ از به بندگی در آوردن آنان با امرونهی و از روی اراده و خواست خود عاجز بود، پس امرونهی خویش را به آنان سپرد و امرونهی خود را برطبق خواسته آنان قرار داد. از آنجا که از به بندگی درآوردن آنان با امرونهی و از روی اراده خود عاجز شد، بنابراین در خصوص کفر و ایمان به آن‌ها اختیار داد. این موضوع مانند مردی است که بنده‌ای را خریداری کرده تا به وی خدمت کند و حقّ سروری وی را به‌جای آورد و امرونهی وی را انجام دهد و مالک آن بنده ادّعا می¬کند که او توانا، شکست‌ناپذیر، عزیز و داناست. پس به بنده‌ی خویش دستور می‌دهد و امرونهی می¬کند و به وی وعده می¬دهد که اگر از دستورات خویش پیروی کند، پاداشی عظیم به وی خواهد داد، و اگر از دستورات وی سرپیچی کند، به شدیدترین شکل مجازات خواهد شد. امّا بنده از خواسته‌های مالک خویش سرباز می¬زند و از دستورات او سرپیچی می¬کند و هر دستوری که به وی می‌دهد، به آن عمل نمی‌کند و به خواسته‌های مالک خویش اهمیّتی نمی‌دهد، بلکه از خواسته و اراده‌ی خویش پیروی می‌کند. سپس بنده‌ی خویش را برای برآوردن نیازهای خویش می¬فرستد، و بنده از خواسته خویش پیروی می¬کند و چیزهایی برخلاف آنچه مالک وی به آن نیاز داشته با خود می¬آورد. پس هنگامی‌که نزد مولای خویش بازمی¬گردد، مولا به آنچه بنده خویش آورده بود، نگاه کرده و ملاحظه می¬کند که برخلاف آن چیزی است که به وی دستور داده بود. پس بنده می¬گوید: من با توجّه به اینکه کار را به من سپردی، عمل کردم و از اراده و خواست خودم پیروی کردم و کسی که کاری به وی سپرده می‌شود [اختیار تامّ دارد]، از چیزی منع نمی‌شود، به این دلیل که اختیار و ممانعت در یکجا جمع نمی‌شوند. سپس فرمود: و هرکس ادّعا کند که خداوند، قبول امرونهی خود را به بندگان خویش سپرده است، قائل به عجز و ناتوانی خداوند شده است و بر وی واجب دانسته که همه‌ی اعمال خیر و شرّ آنان را بپذیرد، و امرونهی خداوند را باطل و نفی کرده است. سپس فرمود: خداوند، خلق را با قدرت خویش آفرید و توانایی به بندگی درآوردن آنان با استفاده از امرونهی را در وجود آن‌ها قرار داده است و اطاعت ایشان از امرونهی خویش را از آنان پذیرفت و از این پذیرش آنان راضی بوده و آنان را از عصیان و سرکشی خویش بازداشت. هرکسی را که معصیت و نافرمانی او کند، مورد مذمت قرار داده و به وی وعده مجازات داده است. حقّ اختیار امرونهی در دست خداوند است، آنچه را می‌خواهد، برمی‌گزیند و به آن امر می¬کند، و از آنچه برای او ناپسند آید، نهی می‌کند و با استفاده از قدرتی که در وجود بندگانش قرار داده و آنان را قادر به پیروی از امر او و یا اجتناب از گناهانش کرده است، مجازات می¬کند و یا اینکه به آنان پاداش می¬دهد؛ زیرا او عدل است، و عدالت و انصاف از اوست و حجّت را با هشداردادن و تهدیدکردن، تمام کرده است و گزینش از آن اوست، و هر آن کس را که او بخواهد اختیار می‌کند، و محمّد (صلی الله علیه و آله) را انتخاب و گزینش نمود و با رسالت خویش، وی را بر خلق خویش مبعوث کرد و اگر اختیار امورش را به بندگانش سپرده بود، به قریش این اجازه را می‌داد که امیهًْ‌بن‌ابی صلت و مسعود ثقفی را انتخاب کنند، و این دو نزد آنان از محمّد (صلی الله علیه و آله) والاتر بودند، و گفتند: چرا این قرآن بر مرد بزرگ [و ثروتمندی] از این دو شهر (مکّه و طائف) ناز ل نشده است؟! . (زخرف/31) و منظورشان همان دو مرد بود، و این همان چیزی است که بین دو امر است، نه جبر و نه اختیار است، و این همان چیزی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در پاسخ به سؤال عبایهًْ‌بن‌ربعی اسدی در خصوص استطاعت و توانایی فرمود. آن حضرت فرمود: «بدون خداوند، صاحب آن هستی، یا همراه خداوند»؟ عبایهًْ‌بن‌ربعی ساکت شد. پس فرمود: «ای عبایه! بگو». عرض کرد: «چه بگویم، ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)»؟ فرمود: «اگر بگویی که به همراه خداوند، صاحب آن هستی، تو را به قتل خواهم رساند، و اگر بگویی که بدون خداوند، صاحب آن هستی، تو را نیز به قتل خواهم رساند». عرض کرد: «پس چه بگویم، ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)»؟ فرمود: «بگو، از طریق خداوند که مالک و صاحب اصلی آن است، صاحب آن هستی که اگر تو را صاحب اختیار آن کند، از بخشش وی است و اگر آن را از تو بگیرد، این از باب امتحان و بلای وی است، و اوست مالک آنچه تو را صاحب اختیار آن کرده و تو را بر آن توانا ساخته است. مگر نمی‌بینی که مردم «حَول و قوّت» را می‌طلبند، هنگامی‌که می‌گویند: لاَ حَولَ وَ لاَ قُوّةَ إلاَّ بِاللهِ»؟ آن مرد عرض کرد: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! تأویل این آیه چیست»؟ فرمود: «قدرتی در برابر گناهان و معصیت‌های خداوند نداریم، مگر پایبندی به عصمت خداوند، و قوّت و نیرویی برای اطاعت از خداوند نداریم، مگر آنکه خداوند به ما یاری کند». گفت: «آن مرد از جای خود پرید و دست و پای وی را بوسید. سپس در خصوص سخن خداوند: ما همه‌ی شما را قطعاً می‌آزماییم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم! . (محمّد/31) و آیه‌ی به تدریج از جایی که نمی‌دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد. (اعراف/182) و آیه: بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! . (عنکبوت/2) و آیه: ما سلیمان را آزمودیم. (ص/34) و آیه: ما قوم تو را بعد از تو، آزمودیم و سامری آن‌ها را گمراه ساخت! . (طه/85) و سخن موسی (علیه السلام) که می‌فرماید: این، جز آزمایش تو، چیز دیگر نیست. (اعراف/155) و آیه: ولی خدا می‌خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید. (مائده/48) و آیه: سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت [و پیروزی شما به شکست انجامید] تا شما را آزمایش کند. (آل عمران/152) و آیه: ما آن‌ها را آزمودیم، همان‌گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم. (قلم/17) و آیه: لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا و آیه: [به خاطر آورید] هنگامی‌که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. (بقره/124) و آیه: و اگر خدا می‌خواست خودش آن‌ها را مجازات می‌کرد، امّا می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید. (محمّد/4) » فرمود: «تمامی این آیات در قرآن در معنای امتحان و آزمایش آمده است، سپس فرمود: اگر بگویند: حجّت و دلیل در سخن خداوند عزّوجلّ چیست، که می‌فرماید: هرکس را بخواهد گمراه می‌سازد و هرکس را بخواهد هدایت می‌کند. (فاطر/8) و این به چیزی شباهت دارد»؟ می‌گوییم: فهمیدن معنای مجازی این آیه، درک‌کردن دو معنا و مفهوم را می‌طلبد: اوّل اینکه آگاهی‌دادن نسبت به آنکه خداوند تعالی قادر است که هر آن کس را که بخواهد، هدایت کند و هر آن‌کس را که بخواهد، گمراه کند، و اگر آنان را بر یکی از دو مسیر مجبور می‌کرد، آن گونه که شرح دادیم، پاداش و مجازات را بر آن‌ها واجب نمی‌دانست. دوّم اینکه؛ یکی از معانی هدایت، معرفی‌کردن و شناساندن است، آن‌گونه که خداوند تعالی می‌فرماید: امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آن‌ها نابینایی را بر هدایت ترجیح دادند. (فصلت/17) و این‌طور نیست که هر آیه متشابهی در قرآن، حجّتی باشد بر حکم آیاتی که دستور داده شد که به آن چنگ زنیم و از آن‌ها پیروی کنیم. و این همان سخن خداوند است که می‌فرماید: او کسی است که این کتاب [آسمانی] را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات «محکم» [صریح و روشن] است که اساس این کتاب می‌باشد [و هرگونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به این‌ها، برطرف می‌گردد]. و قسمتی از آن، «متشابه» است [آیاتی که به خاطر بالابودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اوّل، احتمالات مختلفی در آن می‌رود ولی با توجّه به آیات محکم، تفسیر آن‌ها آشکار می‌گردد]. امّا آن‌ها که در قلوبشان انحراف است، به‌دنبال متشابهاتند، تا فتنه‌انگیزی کنند [و مردم را گمراه سازند] و تفسیر [نادرستی] برای آن می‌طلبند. (آل عمران/7) و می‌فرماید: پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آن‌ها پیروی می‌کنند آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آن‌ها خردمندانند. (زمر/1817) خداوند ما و شما را به آنچه می‌خواهد و می‌پسندد توفیق دهد و ما و شما را با کرامت و مقام و منزلت آشنا سازد و هدایت کند و ما و شما را به آنچه برای ما و شما خیر است و ماندگارتر است، هدایت کند. همانا وی آنچه را می‌خواهد انجام می‌دهد. او حکیم و جواد و مجید است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص422

بخارالأنوار، ج5، ص20/ البرهان

آیه الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَری فی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ [3]

همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمی‌بینی. بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می‌کنی؟!

همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید

1 -1

(ملک/ 3)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنِ الْأَصْبَغِ‌بْنِ‌نُبَاتَهًَْ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ عَلِیّاً (علیه السلام) فَسَأَلَهُ عَنْ لَیْلَهًِْ الْقَدْرِ فَقَالَ إِنِّی أَرَاکَ تَذْکُرُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَإِنْ عَمِیَ عَلَیْکَ شَرْحُهُ فَسَأُعْطِیکَ ظَاهِراً مِنْهُ تَکُونُ أَعْلَمَ أَهْلِ بِلَادِکَ بِمَعْنَی لَیْلَةِ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ قَالَقَدْ

 

أَنْعَمْتَ عَلَیَّ إِذاً بِنِعْمَهًٍْ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ فَرْدٌ یُحِبُّ الْوَتْرَ وَ فَرْدٌ اصْطَفَی الْوَتْرَ فَأَجْرَی جَمِیعَ الْأَشْیَاءِ عَلَی سَبْعَهًٍْ فَقَالَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ وَ قَالَ خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً.

امام علی (علیه السلام) - اصبغ‌بن‌نباته نقل کرده است: مردی از علی (علیه السلام) درباره‌ی شب قدر پرسید و گفت: «می‌بینم که شب قدر را چنین یاد می‌کنی: فرشتگان و «روح» در آن شب می‌شوند. (قدر/43) »؟ علی (علیه السلام) به او فرمود: «اگر شرح آن بر تو معلوم نشد، [توضیح] آشکاری از

آن در اختیار تو قرار می‌دهم که داناترین مردم سرزمینت به‌معنای شب قدر باشی». آن مرد گفت: «دراین‌صورت لطف [بزرگی] به من کرده‌ای». علی (علیه السلام) به او فرمود: «خداوند تنهاست و تک‌بودن را دوست دارد و تنها است و تک‌بودن را برگزید و همه چیز را بر هفت تا بودن جاری ساخت؛ هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آن‌ها را. و فرمود: خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً. [پس شب قدر را میان هفت شب آخر جستجو کن].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص430

مستدرک الوسایل، ج7، ص463/ بحارالأنوار، ج94، ص5/ الغارات، ج1، ص107

1 -2

(ملک/ 3)

الرّضا (علیه السلام) - عَنِ الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌خَالِدٍ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ: أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُکِ، فَقَالَ هِیَ: مَحْبُوکَهًْ إِلَی الْأَرْضِ وَ شَبَّکَ بَیْنَ أَصَابِعِهِ. فَقُلْتُ: کَیْفَ تَکُونُ مَحْبُوکَهًْ إِلَی الْأَرْضِ وَ اللَّهُ یَقُولُ رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ ثَمَّ عَمَدٌ وَ لَکِنْ لَا تَرَوْنَهَا قُلْتُ کَیْفَ ذَلِکَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ فَبَسَطَ کَفَّهُ الْیُسْرَی ثُمَ وَضَعَ الْیُمْنَی عَلَیْهَا فَقَالَ: هَذِهِ أَرْضُ الدُّنْیَا وَ السَّمَاءُ الدُّنْیَا عَلَیْهَا فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ الْأَرْضُ الثَّانِیَهًُْ فَوْقَ السَّمَاءِ الدُّنْیَا وَ السَّمَاءُ الثَّانِیَهًُْ فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ الْأَرْضُ الثَّالِثَهًُْ فَوْقَ السَّمَاءِ الثَّانِیَهًْ وَ السَّمَاءُ الثَّالِثَهًُْ فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ الْأَرْضُ الرَّابِعَهًُْ فَوْقَ السَّمَاءِ الثَّالِثَهًْ وَ السَّمَاءُ الرَّابِعَهًُْ فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ الْأَرْضُ الْخَامِسَهًُْ فَوْقَ السَّمَاءِ الرَّابِعَهًْ وَ السَّمَاءُ الْخَامِسَهًُْ فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ الْأَرْضُ السَّادِسَهًُْ فَوْقَ السَّمَاءِ الْخَامِسَهًْ وَ السَّمَاءُ السَّادِسَهًُْ فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ الْأَرْضُ السَّابِعَهًُْ فَوْقَ السَّمَاءِ السَّادِسَهًْ وَ السَّمَاءُ السَّابِعَهًُْ فَوْقَهَا قُبَّهًْ وَ عَرْشُ الرَّحْمَنِ تَبَارَکَ اللَّهُ فَوْقَ السَّمَاءِ السَّابِعَهًْ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَ فَأَمَّا صَاحِبُ الْأَمْرِ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الْوَصِیُّ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَائِمٌ هُوَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ فَإِنَّمَا یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ إِلَیْهِ مِنْ فَوْقِ السَّمَاءِ مِنْ بَیْنِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ قُلْتُ: فَمَا تَحْتَنَا إِلَّا أَرْضٌ وَاحِدَهًْ فَقَالَ: مَا تَحْتَنَا إِلَّا أَرْضٌ وَاحِدَهًْ وَ إِنَّ السِّتَّ لَهُنَّ فَوْقَنَا.

امام رضا (علیه السلام) - حسین‌بن‌خالد گوید: از امام رضا (علیه السلام) درباره‌ی آیه: قسم به آسمان که دارای چین و شکن‌های زیباست. (ذاریات/7) پرسیدم. فرمود: «آسمان‌ها وابسته به زمینند و انگشتان خود را درهم کرد». گفتم: «چگونه وابسته به زمینند با اینکه خدا می‌فرماید: آسمان‌ها را، بدون ستون‌هایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت. (رعد/2) فرمود: «سبحان اللَّه آیا نمی‌فرماید بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»؟ گفتم: «چرا»؟ فرمود: «پس ستونی هست ولی دیده نشود». گفتم: «فدایت شوم! این چگونه می‌باشد». کف چپ خود را گشود و کف راستش را بر آن نهاد. و فرمود: «این زمین دنیا است که آسمان دنیا بالایش گنبد است، و زمین دوّم بالای آسمان دنیا است و آسمان دوّم بالایش گنبد است و زمین سوّم بالای آسمان دوّم است و آسمان سوّم بالایش گنبد است، و زمین چهارم بالای آسمان سوّم است و آسمان چهارم بالایش گنبد است، و زمین پنجم بالای آسمان چهارم است و آسمان پنجم بالایش گنبد است، و زمین ششم بالای آسمان پنجم است و آسمان ششم بالایش گنبد است، و زمین هفتم بالای آسمان ششم است و آسمان هفتم بالایش گنبد است و عرش رحمان تبارک‌وتعالی بالای آسمان هفتم است. و این است سخن خداوند عزّوجلّ: هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آن‌ها را فرمان او در میان آن‌ها پیوسته فرود می‌آید. (طلاق/12) و امّا صاحب الأمر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و وصیّ پس از او که بر روی زمین بر پاست، و همانا فرمان از بالای آسمان‌ها و زمین‌ها به او فرود می‌آید. گفتم: «زیر پای ما جز یک زمین نیست»؟ فرمود: «زیر پای ما جز یک زمین نیست و به‌راستی که شش زمین دیگر بالای سر ما هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص432

القمی، ج2، ص328

1 -3

(ملک/ 3)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً قَالَ بَعْضُهَا طِبْقٌ لِبَعْض.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا؛ بعضی را پوششی برای بعضی دیگر قرار داده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص432

القمی، ج2، ص378/ نورالثقلین/ البرهان

در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمی‌بینی

2 -1

(ملک/ 3)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - ما تَری فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ قَالَ یَعْنِی مِنْ فَسَاد.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - ما تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ، از نظر فساد و انحراف.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص432

القمی، ج2، ص378/ نورالثقلین/ البرهان

بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می‌کنی

3 -1

(ملک/ 3)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ أَیْ مِنْ عَیْب.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَی مِن فُطُورٍ منظور از نظر عیب است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص432

القمی، ج2، ص378/ نورالثقلین؛ «بتفاوت» / البرهان؛ «من معیب» بدل «من عیب»

3 -2

(ملک/ 3)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ‌ای من وهن و خلل.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ یعنی هیچ سستی و خللی [مشاهده می‌کنی]؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص434

بحرالعرفان، ج16، ص101

3 -3

(ملک/ 3)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عُوذَهًٌْ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لِلْعَیْنِ قَالَ حِینَ أَصَابَتِ الْعَیْنُ فَحْلًا مِنْ إِبِلِ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَلِیٍّ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الْعَظِیمِ مِن عَبْسٍ عَابِسٍ وَ شِهَابٍ قَابِسٍ وَ حَجَرٍ یَابِسٍ رَدَدْتُ عَیْنَ الْعَائِنِ عَلَیْهِ مِنْ رَأْسِهِ إِلَی قَدَمَیْهِ آخِذٍ عَیْنَاهُ قَابِضٍ بِکُلَاهُ وَ عَلَی جَارِهِ وَ أَقَارِبِهِ جِلْدُهُ دَقِیقٌ وَ دَمُهُ رَقِیقٌ وَ بَابُ الْمَکْرُوهِ بِهِ تَلِیقٌ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ.

امیرالمؤمنین (علیه السلام) - دعایی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای چشم زخم: وقتی شتر نری از شتران امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دچار چشم زخم شد، فرمود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؛ از رو ترش‌کردنِ ترش روی و شعله‌ی روشن‌کننده آتش و سنگ خشکیده چشم زخم کسی که چشم زخم می‌زند از سر تا پا به خود او، همسایه و خویشاوندانش برگرداندم و هر دو چشمش را گرفتم؛ پوستش نازک، خونش رقیق و درِ مشکلات لایق خود اوست. فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص434

بحارالأنوار، ج92، ص42/ مکارم الأخلاق، ص415

آیه ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسیرٌ [4]

سپس بار دیگر [به عالم هستى] نگاه کن، سرانجام چشمانت [در جستجوى خلل و نقصان] ناکام مانده و خسته و ناتوان به‌سوی تو باز می‌گردد.

1

(ملک/ 4)

الصّادق (علیه السلام) - لَوْ کَانَ شَیْءٌ یَسْبِقُ الْقَدْرَ سَبَقَتْهُ الْعَیْنُ لِمَنْ یُصِیبُهُ الْعَیْنُ یَقْرَأُ فَاتِحَهًَْ الْکِتَابِ وَ یَکْتُبُ بِسْمِ اللَّهِ أُعِیذُ فُلَانَ‌بْنَ‌فُلَانَهًَْ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ عَیْنٍ نَاظِرَهًٍْ وَ أُذُنٍ سَامِعَهًٍْ وَ لِسَانٍ نَاطِقٍ إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ وَ عَمَلِ الشَّیْطَانِ وَ خَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ وَ قالَ یا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَهًٍْ عُوذَهًُْ الْعَیْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ یَابِسٍ وَ لَیْلٍ دَامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ یَابِسٍ رُدَّ عَیْنَ الْعَیْنِ عَلَیْهِ فِی کَبِدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ فَ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیر.

امام صادق (علیه السلام) - اگر چیزی بر قدر الهی پیشی گیرد چشم زخم است. برای کسی که چشم زخم خورده (سوره‌ی حمد را بخواند و بنویسد): بِسْمِ اللهِ أُعِیذُ فُلَانَ بْنَ فُلَانَةَ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ کُلِّ عَیْنٍ نَاظِرَةٍ وَ أُذُنٍ سَامِعَةٍ وَ لِسَانٍ نَاطِقٍ إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیم، و من شر الشیطان و عمل الشیطان و خیله و رجله، وَ قالَ یا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ [برای چشم زخم] اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ یَابِسٍ وَ لَیْلٍ دَامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ یَابِسٍ رُدَّ عَیْنَ الْعَیْنِ عَلَیْهِ فِی کَیْدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِه، فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص434

بحارالأنوار، ج92، ص131

2

(ملک/ 4)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ قَالَ انْظُرْ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ أَیْ یَقْصُرُ وَ هُوَ حَسِیرٌ أَیْ مُنْقَطِع.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ، در ملکوت آسمان‌ها و زمین نگاه کن. یَنقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَ هُوَ حَسِیرٌ منظور خسته می‌شود، درحالی‌که درمانده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص434

القمی، ج2، ص378

3

(ملک/ 4)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً أَیْ یَرْجِعُ إِلَیْکَ بَصَرُکَ بَعِیداً عَنْ نَیْلِ الْمُرَادِ ذَلِیلًا صَاغِراً عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) کَأَنَّهُ ذَلَّ کَذِلَّهًْ مَنْ طَلَبَ شَیْئاً فَلَمْ یَجِدْهُ وَ أَبْعَدُ مِنْهُ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً یعنی چشمانت درحالی‌که از رسیدن به مقصود دور و ذلیل و خوار است به‌سوی تو بر می‌گردد. [این سخن] از ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) [نقل شده است]؛ گویا ذلیل شده مانند ذلّت کسی که چیزی را جستجو نموده ولی آن را نیافته و از آن دور شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص434

بحرالعرفان، ج16، ص101

4

(ملک/ 4)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی مَنْ دَعَاکَ بِغَیْرِهِ لَمْ یَزْدَدْ مِنْ مَعْرِفَتِهِ بِکَ إِلَّا بُعْداً وَ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ یَا اللَّه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - و از تو درخواست می‌کنم به آن اسم تو که هرکس به غیر آن تو را بخواند، معرفتش به تو، فقط دوری [او را از تو] زیاد می‌کند و یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ‌ای خدا!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص434

بحارالأنوار، ج90، ص259

5

(ملک/ 4)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌جَعْفَرٍ عَنْ مُوسَی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ آبَائِه فِی عُوذَهًْ الْحَیَوَانِ وَ قَالَ هِیَ مَحْفُوظَهًْ عِنْدَهُمْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ خَرَجَ عَیْنُ السَّوْءِ مِنْ بَیْنِ لَحْمِهِ وَ جِلْدِهِ وَ عَظْمِهِ وَ عَصَبِهِ وَ عُرُوقِهِ فَلَقِیَهَا جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ مِیکَائِیلُ (علیه السلام) فَقَالا أَیْنَ تَذْهَبِینَ أَیَّتُهَا الْعَیْنَهًُْ؟ قَالَتْ أَذْهَبُ إِلَی الْجَمَلِ فَأَطْرَحُهُ مِنْ قِطَارِهِ وَ الدَّابَّهًَْ مِنْ مِقْوَدِهَا وَ الْحِمَارَ مِنْ آکَامِهِ وَ الصَّبِیَّ مِنْ حَجْرِ أُمِّهِ وَ أُلْقِی الرَّجُلَ الثیاب {الشَّابَ} الْمُمْتَلِئَ منْ قَدَمَیْهِ فَقَالا لَهَا اذْهَبِی أَیَّتُهَا الْعَیْنَهًُْ إِلَی الْبَرِّیَّهًْ فَثَمَّ حَیَّهًْ لَهَا عَیْنَانِ عَیْنٌ مِنْ مَاءٍ وَ عَیْنٌ مِنْ نَارٍ وَ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَی عَیْنِ السَّوْءِ وَ عَبَسِ عَابِسٍ وَ حَجَرٍ یَابِسٍ وَ نَفْسٍ نَافِسٍ وَ نَارٍ قَابِسٍ رَدَدْتُ بِعَوْنِ اللَّهِ عَیْنَ السَّوْءِ إِلَی أَهْلِهِ وَ فِی جَنْبَیْهِ وَ کَشْحَیْهِ وَ فِی أَحَبِّ خُلَّانِهِ إِلَیْهِ بِعَزِیمَهًْ اللَّهِ وَ قَوْلِهِ أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَ فَلا یُؤْمِنُونَ* فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ* ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ.

امام کاظم (علیه السلام) - سلیمان‌بن‌جعفر از امام کاظم (علیه السلام) از پدرانش نقل کرده است: دعا برای [حفظ] حیوان [از چشم زخم]: و آن [دعا] نزد ائمّه (علیهم السلام) محفوظ است؛ که فرمود: به‌نام خداوند بخشنده‌ی مهربان؛ به‌نام خدا و به یاری او. چشم بد از میان گوشتش، پوستش، استخوانش، عصبش و رگ‌هایش خارج شد و با جبرئیل و میکائیل (علی‌ها السلام) برخورد کرد. گفتند: «ای چشم کجا می‌روی»! گفت: «به‌سوی شتر می‌روم و آن را از ردیف شتران دور می‌کنم و حیوان را از افسارش و الاغ را از سرزمینش و بچّه را از آغوش مادرش [دور می‌کنم] و مرد جوان نیرومند را از پاهایش بر زمین می‌افکنم». جبرئیل و میکائیل به آن گفتند: «ای چشم! به صحرا برو. آنجا ماری است که دو چشم دارد، چشمی از آب و چشمی از آتش». و این‌گونه خداوند بر چشم بد، رو ترش‌کردن بازدارنده، سنگ خشک، روح چشم‌زخم زننده و آتشِ جوینده‌ی آتش مهر می‌نهد. به یاری خدا چشم بد را به اهلش و در دو طرفش، دو پهلویش و به محبوب‌ترین دوستانش برگرداندم و [همچنین] به اراده‌ی خداوند و [به کمک] سخن او آیا کافران ندیدند که آسمان‌ها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آن‌ها را از یکدیگر باز کردیم و هرچیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمی‌آورند؟! . (انبیاء/30) فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص436

طب الأیمهًْ (ص133

آیه وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّیاطینِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعیرِ [5]

ما آسمان پایین (نزدیک) را با چراغ‌های فروزانی زینت بخشیدیم، و آن‌ها (شهاب‌ها) را تیرهایی برای [راندن] شیاطین قرار دادیم، و برای آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم.

1

(ملک/ 5)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ قَالَ بِالنُّجُوم.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ [یعنی] با ستارگان.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص436

القمی، ج2، ص378

آیه وَ لِلَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ [6]

و برای کسانی که به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنّم است، و چه بد فرجامی است!

آیه إِذا أُلْقُوا فیها سَمِعُوا لَها شَهیقاً وَ هِیَ تَفُورُ [7]

هنگامی‌که در آن افکنده شوند صدای وحشتناکی از آن می‌شنوند، درحالی‌که پیوسته فوران می‌کند!

1

(ملک/ 7)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ یَأْکُلُونَ طَیِّبَ الطَّعَامِ وَ أَلْوَانَهَا وَ یَرْکَبُونَ الدَّوَابَّ وَ یَتَزَیَّنُونَ بِزِینَهًِْ المَرْأَهًِْ لِزَوْجِهَا وَ یَتَبَرَّجْنَ النِّسَاءُ وَ زِیُّهُنَّ مِثْلُ زِیِّ الْمُلُوکِ الْجَبَابِرَهًِْ وَ هُمْ مُنَافِقُو هَذِهِ الْأُمَّهًِْ فِی آخِرِ الزَّمَان یَا ابْنَ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَهًٌْ أَلَا إِنَّهُمْ فَجَرَهًٌْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَ کَذَلِکَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ یَأْتِیهِمْ وَ یَأْخُذُ مِنْهُمْ وَ یُحِبُّهُمْ وَ یُجَالِسُهُمْ وَ یُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ یُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ الْآیَهًَْ کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ الْآیَهًَْ وَ إِذا أُلْقُوا فِی‌ها الْآیَهًَْ کُلَّما

أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ الْآیَهًَْ لَهُمْ فِی‌ها زَفِیرٌ وَ هُمْ فِی‌ها لا یَسْمَعُونَ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَی دِینِی وَ سُنَّتِی وَ مِنْهَاجِی وَ شَرَائِعِی إِنَّهُمْ مِنِّی بِرَاءٌ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِیءٌ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِی الْمَلَإِ وَ لَا تُبَایِعُوهُمْ فِی الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمُ الطَّرِیقَ وَ لَا تَسْقُوهُمُ الْمَاءَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای پسر مسعود: گروهی پس از من می‌آیند که غذاهای رنگین و گوارا می‌خورند، چهار پایان را سوار می‌شوند، مانند زنان که برای شوهر خویش آرایش می‌کنند، آرایش می‌کنند. و آرایش خود را مانند زنان به دیگران نشان دهند؛ لباسشان لباس پادشاهان ستمگر می‌باشد. ‌ای پسر مسعود! دانشمند و فقیهان آن زمان نادرست و دروغگویند. آگاه باش که اینان بدان خلق خدایند. و مانند آنان است کسانی که پیروان ایشانند و کسانی که پیش آنان می‌روند و از آنان می‌گیرند و دوست دارند ایشان را و همنشینی با آنان می‌کنند و با آن‌ها بدان آفریدگان خدا مشورت می‌کنند وارد می‌کنند ایشان را در آتش جهنّم: آن‌ها کران، گنگ‌ها و کورانند لذا [از راه خطا] بازنمی‌گردند! . (بقره/18) و روز قیامت، آن‌ها را بر صورت‌هایشان محشور می‌کنیم، درحالی‌که نابینا و گنگ و کرند جایگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشیند، شعله تازه‌ای بر آنان می‌افزاییم! . (اسراء/97) ». هرگاه پوست‌های تنشان [در آن] بریان گردد [و بسوزد]، پوست‌های دیگری به‌جای آن قرار می‌دهیم، تا کیفر [الهی] را بچشند. (نساء/56) ». نزدیک است [دوزخ] از شدّت غضب پاره‌پاره شود. (ملک/7) هرگاه بخواهند از غم و اندوه‌های دوزخ خارج شوند، آن‌ها را به آن بازمی‌گردانند و [به آنان گفته می‌شود]: بچشید عذاب سوزان را! . (حج/22) برای آنان در آن [دوزخ] ناله‌های دردناکی است و چیزی نمی‌شنوند. (انبیاء/100) آنان ادّعا می‌کنند که بر دین و سنّت، راه و روش منند آنان از من بدور و من از آنان بیزارم. ای پسر مسعود با آنان در اجتماع هم‌نشینی ننمایید در بازار با ایشان خرید و فروش مکنید، راه را نشانشان ندهید، آبشان ندهید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص436

مستدرک الوسایل، ج12، ص327/ بحارالأنوار، ج74، ص101/ مکارم الأخلاق، ص450؛ «بتفاوت لفظی»

2

(ملک/ 7)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عن النبی (صلی الله علیه و آله) حدیث طویل و فیه خطبهًْ الغدیر و فی‌ها أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَ عَلِیٍّ هُمْ أَهْلُ الشِّقَاقِ الْعَادُونَ وَ إِخْوَانُ الشَّیَاطِینِ الَّذِینَ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ الَّذِینَ یَصِلُونَ سَعِیراً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ وَ لَهَا زَفِیر.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - حدیثی طولانی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) که در آن خطبه غدیر است و در آن آمده است: دشمنان علی (علیه السلام) همان‌ها اهل نفاق، تجاوزگران و برادران شیطان‌هایند که به‌طور سرّی سخنان ظاهر فریب و بی‌اساس [برای اغفال مردم] به یکدیگر القا می‌کردند. دشمنان امامان (علیهم السلام) کسانی هستند که در آن افکنده شوند دشمنان آن‌ها کسانی هستند که صدای وحشتناکی از جهنّم می‌شنوند، درحالی‌که پیوسته فوران می‌کند! و با نفس‌زدن شدید همراه است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص438

نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج37، ص213

3

(ملک/ 7)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - إِذا أُلْقُوا فِی‌ها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً أیْ وَقْعاً وَ هِیَ تَفُورُ أیْ تَرْتَفِعُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا دم آن را می‌شنوند. وَ هِیَ تَفُورُ یعنی بالا می‌آید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص438

القمی، ج2، ص378

آیه تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أُلْقِیَ فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذیرٌ [8]

نزدیک است [دوزخ] از شدّت غضب پاره‌پاره شود؛ هر زمان که گروهی در آن افکنده می‌شوند، نگهبانان دوزخ از آن‌ها می‌پرسند: «مگر بیم‌دهنده‌ی الهی به سراغ شما نیامد»؟!

1

(ملک/ 8)

السّجّاد (علیه السلام) - اللَّهُمَّ وَ خَلَقْتَ نَاراً لِمَنْ عَصَاکَ وَ أَعْدَدْتَ لِأَهْلِهَا مِنْ أَنْوَاعِ الْعَذَابِ فِیهَا وَ وَصَفْتَهُ وَ صَنَّفْتَهُ مِنَ الْحَمِیمِ وَ الْغَسَّاقِ وَ الْمُهْلِ وَ الضَّرِیعِ وَ الصَّدِیدِ وَ الْغِسْلِینِ وَ الزَّقُّومِ وَ السَّلَاسِلِ وَ الْأَغْلَالِ وَ مَقَامِعِ الْحَدِیدِ وَ الْعَذَابِ الْغَلِیظِ وَ الْعَذَابِ الشَّدِیدِ وَ الْعَذَابِ الْمُهِینِ وَ الْعَذَابِ الْمُقِیمِ وَ عَذَابِ الْحَرِیقِ وَ عَذَابِ السَّمُومِ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ وَ سَرَابِیلِ الْقَطِرَانِ وَ سُرَادِقَاتِ النَّارِ وَ النُّحَاسِ وَ الزَّقُّومِ وَ الْحُطَمَهًِْ وَ الْهَاوِیَهًِْ وَ لَظَی وَ النَّارِ الْحَامِیَهًِْ وَ النَّارِ الْمُوقَدَهًِْ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهًِْ وَ النَّارِ الْمُوصَدَهًِْ ذَاتِ الْعُمُدِ الْمُمَدَّدَهًِْ وَ السَّعِیرِ وَ الْحَمِیمِ وَ النَّارِ الَّتِی لَا تُطْفَأُ وَ النَّارِ الَّتِی تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ.

امام سجاد (علیه السلام) - خداوندا! برای کسی که نافرمانی تو کرد، آتشی آفریدی و برای اهل آن، انواع عذاب‌ها را در آن آماده کردی و آن را توصیف فرمودی و تشکیل دادی از آب جوشان، آب چرکی گند آلود، آهن گداخته، خار خشک بدبو، [آب] بدبوی متعفّن، چرک و خون، زقّوم، زنجیرها، غل‌ها، گرزهای آهن، عذاب سخت و دشوار، عذاب شدید، عذاب خوارکننده، عذاب دائمی، عذاب سوزان، عذاب کشنده، سایه‌ی دودهای متراکم و آتشزا، لباس‌هایی از ماده‌ی چسبنده بدبوی قابل اشتعال، سراپرده‌های آتش، دودهای متراکم، زقّوم، آتش خردکننده، هاویه (آتش سوزان)، شعله‌های سوزان آتش، آتش سوزان، آتش برافروخته که از دل‌ها سرمی‌زند، آتش فروبسته [که راه فراری از آن نیست و] دارای ستون‌های کشیده و طولانی است، آتش سوزان، آب جوشان، آتشی که خاموش نمی‌شود و آتشی که نزدیک است از شدّت غضب پاره‌پاره شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص438

بحارالأنوار، ج91، ص135

2

(ملک/ 8)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ قَالَ عَلَی أَعْدَاءِ اللَّهِ کُلَّما أُلْقِیَ فِی‌ها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ وَ هُمُ الْمَلَائِکَهًُْ الَّذِینَ یُعَذِّبُونَهُمْ بِالنَّار.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ [یعنی] بر دشمنان خدا. کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ همان فرشتگانی که آنان را با آتش دوزخ عذاب می‌دهند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص438

القمی، ج2، ص378/ نورالثقلین

3

(ملک/ 8)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَ عَلِیٍّ هُمْ أَهْلُ الشِّقَاقِ الْعَادُونَ وَ إِخْوَانُ الشَّیَاطِینِ الَّذِینَ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ الَّذِینَ یَصِلُونَ سَعِیراً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ وَ لَهَا زَفِیرٌ کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّهًٌْ لَعَنَتْ أُخْتَها أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمْ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ کُلَّما أُلْقِیَ فِی‌ها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - بدانید که دشمنان علی (علیه السلام)، موجد اختلاف و معاند حق‌اند، و برادران شیاطین می‌باشند که بعضی از آن‌ها، اراجیف و خرافات و دغل‌بازی را به بعض دیگر القاء می‌کنند. الَّذِینَ یَصِلُونَ سَعِیراً دشمنان ایشان کسانی هستند که آوای جهنّم را درحالی‌که فوران می‌کند می‌شنوند و دوزخ پر از هیاهوست، چراکه هر امّتی بر آن وارد می‌شود قوم (هم کیشان) خود را لعنت می‌کند. دشمنان ایشان کسانی هستند که خدای عزّوجلّ درباره‌شان فرموده است: کُلَّما أُلْقِیَ فِی‌ها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص438

بحارالأنوار، ج37، ص213/ الاحتجاج، ج1، ص63/ التحصین لابن طاوس، ص586/ روضهًْ الواعظین، ج1، ص97/ العددالقویهًْ، ص178

4

(ملک/ 8)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یَا ابْنَ مَسْعُودٍ یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ عَلَی دِینِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَی الْجَمْرَهًِْ بِکَفِّهِ یَقُولُ لِذَلِکَ الزَّمَانِ إِنْ کَانَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ ذِئْباً وَ إِلَّا أَکَلَتْهُ الذِّئْبُ {الذِّئَابُ} یَا ابْنَ مَسْعُودٍ عُلَمَاؤُهُمْ وَ فُقَهَاؤُهُمْ خَوَنَهًٌْ فَجَرَهًٌْ أَلَا إِنَّهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ وَ کَذَلِکَ أَتْبَاعُهُمْ وَ مَنْ یَأْتِیهِمْ وَ یَأْخُذُ مِنْهُمْ وَ یُحِبُّهُمْ وَ یُجَالِسُهُمْ وَ یُشَاوِرُهُمْ أَشْرَارُ خَلْقِ اللَّهِ یُدْخِلُهُمْ نَارَ جَهَنَّمَ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهًِْ عَلی وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِیراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ* وَ إِذا أُلْقُوا فِی‌ها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِی‌ها وَ قِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ لَهُمْ فِی‌ها زَفِیرٌ وَ هُمْ فِی‌ها لا یَسْمَعُونَ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَی دِینِی وَ سُنَّتِی وَ مِنْهَاجِی وَ شَرَائِعِی إِنَّهُمْ مِنِّی بِرَاءٌ وَ أَنَا مِنْهُمْ بَرِیءٌ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ لَا تُجَالِسُوهُمْ فِی الْمَلَإِ وَ لَا تُبَایِعُوهُمْ فِی الْأَسْوَاقِ وَ لَا تَهْدُوهُمُ الطَّرِیقَ وَ لَا تَسْقُوهُمُ الْمَاء.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای پسر مسعود! زمانی بر مردم بیاید که صبرکننده‌ی بر دینش مانند کسی است که آتش در دست خود بگیرد. اگر گرگ بودی در این زمان که بسیار خوب وگرنه مرا گرگ صفتان می‌خورند. ای پسر مسعود! دانشمند و فقیهان آن زمان نادرست و دروغگویند. آگاه باش که اینان بدترین خلق خدا هستند و مانند آنان است کسانی که پیروان ایشانند و کسانی که پیش آنان می‌روند و از آنان می‌گیرند و ایشان را دوست دارند و همنشینی با آنان می‌کنند و با آن‌ها بدترین آفریدگان خدا مشورت می‌کنند. ایشان را در آتش جهنّم وارد می‌کنند. آن‌ها کران، گنگ‌ها و کورانند لذا [از راه خطا] بازنمی‌گردند! . (بقره/18) و روز قیامت، آن‌ها را بر صورت‌هایشان محشور می‌کنیم، درحالی‌که نابینا و گنگ و کرند جایگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشیند، شعله تازه‌ای بر آنان می‌افزاییم! . (اسراء/97) هرگاه پوست‌های تنشان [در آن] بریان گردد [و بسوزد]، پوست‌های دیگری به‌جای آن قرار می‌دهیم، تا کیفر [الهی] را بچشند. (نساء/56) ». و إِذا أُلْقُوا فِی‌ها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ. تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ. هرگاه بخواهند از غم و اندوه‌های دوزخ خارج شوند، آن‌ها را به آن بازمی‌گردانند و [به آنان گفته می‌شود]: بچشید عذاب سوزان را! . (حج/22) آنان در آن [دوزخ] ناله‌های دردناکی است و چیزی نمی‌شنوند. (انبیاء/100) آنان ادّعا می‌کنند که بر دین و سنّت، در راه و روش من هستند آنان از من به دور و من از آنان بیزارم. ای پسر مسعود! با آنان در اجتماع هم‌نشینی ننمایید در بازار با ایشان خرید و فروش نکنید، راه را نشانشان ندهید، آبشان ندهید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص440

بحارالأنوار، ج74، ص101/ مکارم الأخلاق، ص450؛ «کلما أرادوا الی آخر» محذوف

5

(ملک/ 8)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ اللَّه (علیه السلام) أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَیِّ شَیْءٍ بَعَثَ اللَّهُ الْأَنْبِیَاءَ وَ الرُّسُلَ إِلَی النَّاسِ فَقَالَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّهًٌْ مِنْ بَعْدِ الرُّسُلِ وَ لِئَلَّا یَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیرٍ وَ لِتَکُونَ حُجَّهًُْ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ یَقُولُ حِکَایَهًًْ عَنْ خَزَنَهًِْ جَهَنَّمَ وَ احْتِجَاجِهِمْ عَلَی أَهْلِ النَّارِ بِالْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلالٍ کَبِیرٍ.

امام صادق (علیه السلام) - مردی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد: «خداوند برای چه پیامبران و انبیا را برای مردم فرستاد»؟ ایشان پاسخ داد: «تا بعد از آمدن پیامبران، مردم بهانه¬ای بر خداوند نداشته باشند و نیز نگویند: «بشارت¬دهنده و بیم¬دهنده‌ای برای ما نیامد». و برای اینکه پیامبران (علیهم السلام)، حجّت خدا بر مردم باشند. آیا نشنیده¬ای که خداوند عزّ¬و¬جلّ حکایتی از زبان نگهبانان جهنّم و استدلال آنان برای جهنّمیان در مورد پیامبران (علیهم السلام) آورده و فرموده است: «مگر بیم‌دهنده‌ی الهی به سراغ شما نیامد»؟! می‌گویند: «چرا، بیم دهنده‌ای به سراغ ما آمد، ولی ما [او را] تکذیب کردیم و گفتیم: «خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص440

بحارالأنوار، ج11، ص39/ علل الشرایع، ج1، ص120/ نورالثقلین/ البرهان

6

(ملک/ 8)

الباقر (علیه السلام) - وَ أَنْزَلَ فِی تَبَارَکَ کُلَّما أُلْقِیَ فِی‌ها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ فَهَؤُلَاءِ مُشْرِکُونَ.

امام باقر (علیه السلام) - در سوره‌ی تبارک فرمود: کُلَّما أُلْقِیَ فِی‌ها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ* قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنا قُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَیْءٍ. پس اینان مشرک هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص440

الکافی، ج2، ص30/ بحارالأنوار، ج66، ص87/ نورالثقلین

آیه قوله تعالی: قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فی ضَلالٍ کَبیرٍ [9]

می‌گویند: «چرا، بیم دهنده‌ای به سراغ ما آمد، ولی ما [او را] تکذیب کردیم و گفتیم: «خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید».

1

(ملک/ 9)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَیِّ شَیْءٍ بَعَثَ اللَّهُ الْأَنْبِیَاءَ وَ الرُّسُلَ إِلَی النَّاسِ فَقَالَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّهًٌْ مِنْ بَعْدِ الرُّسُلِ وَ لِئَلَّا یَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیرٍ وَ لِتَکُونَ حُجَّهًُْ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ یَقُولُ حِکَایَهًًْ عَنْ خَزَنَهًِْ جَهَنَّمَ وَ احْتِجَاجِهِمْ عَلَی أَهْلِ النَّارِ بِالْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلالٍ کَبِیر.

امام صادق (علیه السلام) - مردی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد: «خداوند برای چه پیامبران و انبیا را برای مردم فرستاد»؟ ایشان پاسخ داد: «تا بعد از آمدن پیامبران، مردم بهانه¬ای بر خداوند نداشته باشند و نیز نگویند: «بشارت¬دهنده و بیم¬دهنده‌ای برای ما نیامد». و برای اینکه پیامبران (علیهم السلام)، حجّت خدا بر مردم باشند. آیا نشنیده¬ای که خداوند عزّ¬و¬جلّ حکایتی از زبان نگهبانان جهنّم و استدلال آنان برای جهنّمیان در مورد پیامبران (علیهم السلام) آورده و فرموده است: «مگر بیم‌دهنده‌ی الهی به سراغ شما نیامد»؟! می‌گویند: «چرا، بیم دهنده‌ای به سراغ ما آمد، ولی ما [او را] تکذیب کردیم و گفتیم: «خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص442

بحارالأنوار، ج11، ص39/ علل الشرایع، ج1، ص120

آیه وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی أَصْحابِ السَّعیرِ [10]

و می‌گویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل می‌کردیم، در میان دوزخیان نبودیم».

1

(ملک/ 10)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ قَوْلُهُ لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ قَالَ قَدْ سَمِعُوا وَ عَقَلُوا وَ لَکِنَّهُمْ لَمْ یُطِیعُوا وَ لَمْ یَقْبَلُوا وَ الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّهُمْ قَدْ سَمِعُوا وَ عَقَلُوا وَ لَمْ یَقْبَلُوا قَوْلُهُ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیر.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ قَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ، شنیدند و درک کردند، ولی اطاعت نکردند و انجام ندادند، و دلیل بر اینکه آن‌ها شنیدند و درک کردند ولی آن را نپذیرفتند، این سخن خداونداست: فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیر.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص442

القمی، ج2، ص378/ البرهان

2

(ملک/ 10)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ کَانَ عَاقِلًا کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّهًَْ.

امام صادق (علیه السلام) - هرکه عاقل و خردمند [حقیقی] است دارای دین و آئین [حق و درست] می‌باشد، و کسی که دین دارد به [وسیله‌ی عمل و رفتار طبق آن به] بهشت وارد می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص442

الکافی، ج1، ص11/ نورالثقلین

3

(ملک/ 10)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ أَثْنَی قَوْمٌ بِحَضْرَتِهِ عَلَی رَجُلٍ حَتَّی ذَکَرُوا جَمِیعَ خِصَالِ الْخَیْرِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَیْفَ عَقْلُ الرَّجُلِ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ نُخْبِرُکَ عَنْهُ بِاجْتِهَادِهِ فِی الْعِبَادَهًْ وَ أَصْنَافِ الْخَیْرِ تَسْأَلُنَا عَنْ عَقْلِهِ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ الْأَحْمَقَ یُصِیبُ بِحُمْقِهِ أَعْظَمَ مِنْ فُجُورِ الْفَاجِرِ وَ إِنَّمَا یَرْتَفِعُ الْعِبَادُ غَداً فِی الدَّرَجَاتِ وَ یَنَالُونَ الزُّلْفَی مِنْ رَبِّهِمْ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - روایت شده است: در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) گروهی از مردی ستایش کردند به‌طوری که تمام صفات او را یادآور شدند سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خرد او چطور است»؟ عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ما تو را از کوشش او در عبادت و از انواع کردار نیکش خبر می‌دهیم، شما از خرد او از ما می‌پرسی»؟! سپس فرمود: «مرد احمق، به سبب حماقت خود، بیش از انسان گناهکار به گناه و نابکاری آلوده می‌گردد. فردای قیامت، درجات بندگان خدا و دستیابی ایشان به قرب و نزدیکی پروردگار به اندازه خردهای ایشان است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص442

الکافی، ج1، ص10/ تحف العقول، ص54/ نورالثقلین

4

(ملک/ 10)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - هَبَطَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عَلَی آدَمَ (علیه السلام) فَقَالَ یَا آدَمُ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أُخَیِّرَکَ بَیْنَ ثَلَاثَهًْ فَاخْتَرْ وَاحِدَهًْ وَ دَعِ اثْنَتَیْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ (علیه السلام) یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا الثَّلَاثَهًُْ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَیَاءُ وَ الدِّینُ فَقَالَ آدَمُ (علیه السلام) فَإِنِّی قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) لِلْحَیَاءِ وَ الدِّینِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ فَقَالا یَا جَبْرَئِیلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَکُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَیْثُ کَانَ قَالَ فَشَأْنَکُمَا وَ عَرَجَ.

امام علی (علیه السلام) - جبرئیل بر آدم (علیه السلام) فرود آمد و گفت: «ای آدم! به من فرمان رسیده است که از تو بخواهم تا یکی از سه چیز را برگزینی، پس یکی را برگزین و دو تای دیگر را واگذار! آدم (علیه السلام) گفت: «ای جبرئیل! آن سه چیز کدامند»؟ در پاسخ گفت: «خرد و حیا و دین». آدم گفت: «من خرد را برگزیدم». آنگاه جبرئیل به حیا و دین گفت: «دور شوید و او را به حال خود واگذارید»! آن‌ها گفتند: «ای جبرئیل! به ما فرمان شده است که هر جا عقل باشد با آن باشیم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص442

نورالثقلین

5

(ملک/ 10)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ إِلَی أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَهًَْ فَقَالَ تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَهًُْ وَ هِیَ شَبِیهَهًْ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ.

امام صادق (علیه السلام) - محمّدبن‌عبدالجبار در حدیثی مرفوع از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است: به آن حضرت گفتم: «عقل چیست»؟ حضرت فرمود: «[قوّه و نیرویی] است که به‌وسیله‌ی آن خدای مهربان پرستش می‌شود، و به‌وسیله‌ی آن بهشت‌ها به دست می‌آید، گفتم: «پس آنچه در معاویهًْ بود چیست»؟ حضرت فرمود: «آن زیرکی و کار با اندیشه‌ی بد به جا آوردن است، و آن شیطنت و کار با اندیشه بد، شبیه عقل است ولی عقل نمی‌باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص442

الکافی، ج1، ص11/ نورالثقلین

آیه فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ [11]

اینجاست که به گناه خود اعتراف می‌کنند؛ دور باشند دوزخیان [از رحمت خدا]!

1

(ملک/ 11)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ الْکَافِرِ قَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ انْطَلِقْ أَنْتَ وَ أَعْوَانُکَ إِلَی عَدُوِّی فَإِنِّی قَدْ أَبْلَیْتُهُ فَأَحْسَنْتُ الْبَلَاءَ وَ دَعَوْتُهُ إِلَی دَارِ السَّلَامِ فَأَبَی إِلَّا أَنْ یَشْتِمَنِی وَ کَفَرَ بِی وَ بِنِعْمَتِی وَ شَتَمَنِی عَلَی عَرْشِی فَاقْبِضْ رُوحَهُ حَتَّی تَکُبَّهُ فِی النَّارِ فَیَدْخُلُ النَّارُ مِنْ أَدْبَارِهِمْ فَتَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَهًِْ تُقَلِّصُ الشِّفَاهَ وَ تُطَیِّرُ الْجَنَانَ وَ تُنْضِجُ الْجُلُودَ وَ تَذُوبُ الشُّحُومُ وَ یَغْضَبُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ فَیَقُولُ یَا مَالِکُ قُلْ لَهُمْ ذُوقُوا فَلَنْ نَزِیدَکُمْ إِلَّا عَذاباً یَا مَالِکُ سَعِّرْ سَعِّرْ فَقَدِ اشْتَدَّ غَضَبِی عَلَی مَنْ شَتَمَنِی عَلَی عَرْشِی وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّی وَ أَنَا الْمَلِکُ الْجَبَّارُ فَیُنَادِی مَالِکٌ یَا أَهْلَ الضَّلَالِ وَ الِاسْتِکْبَارِ وَ النِّعْمَهًِْ فِی دَارِ الدُّنْیَا کَیْفَ تَجِدُونَ مَسَّ سَقَرَ قَالَ فَیَقُولُونَ قَدْ أَنْضَجَتْ قُلُوبَنَا وَ أَکَلَتْ لُحُومَنَا وَ حَطَمَتْ عِظَامَنَا فَلَیْسَ لَنَا مُسْتَغِیثٌ وَ لَا لَنَا مُعِینٌ قَالَ فَیَقُولُ مَالِکٌ وَ عِزَّهًِْ رَبِّی لَا أَزِیدُکُمْ إِلَّا عَذَاباً فَیَقُولُونَ إِنْ عَذَّبَنَا رَبُّنَا لَمْ یَظْلِمْنَا شَیْئاً قَالَ فَیَقُولُ مَالِکٌ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ یَعْنِی بُعْداً لِأَصْحَابِ السَّعِیر.

امام باقر (علیه السلام) - جابر جعفی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: وقتی خداوند بخواهد کافر را قبض روح کند، می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! تو و یارانت به‌سوی دشمن من بروید؛ چون من او را آزمودم و آزمایش را نیکو انجام دادم و او را به‌سرای صلح و سلامت (بهشت) دعوت کردم ولی او ابا کرد و جز اینکه به من ناسزا بگوید و به من و به نعمتم کافر شود، به من در بالای عرشم ناسزا گفت؛ پس روح او را بگیر تا او را به رو در آتش بیندازی». سپس آتش از پشتشان وارد می‌شود و از دل‌ها سرمی‌زند! لب‌هایش را چروکیده و جمع می‌کند و قلب را می‌ترساند و ازجا می‌کند و پوست‌ها را بریان می‌کند و پیه‌ها ذوب می‌شود و [خداوند] زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند غضب می‌کند و می‌فرماید: «ای مالک (نگهبان آتش جهنّم)! به آن‌ها بگو: بچشید که چیزی جز عذاب بر شما نمی‌افزاییم! ای مالک! [آتش را] بر افروز، بر افروز که غضبم سخت شد بر کسی که بالای عرشم بر من ناسزا گفت و حقّم را سبک شمرد درحالی‌که من پادشاه و بر همه چیز غالبم». مالک فریاد می‌زند: «ای اهل گمراهی و تکبّر و ثروتمندان در دار دنیا! درد محسوس دوزخ را چگونه می‌یابید»؟ می‌گویند: «قلب‌های ما را بریان کرده و گوشت‌های ما را خورده و استخوان‌های ما را شکسته است و ما فریادرسی نداریم و یاوری نداریم». مالک می‌گوید: «سوگند به‌عزّت پروردگارم جز عذاب برای شما نمی‌افزایم». می‌گویند: «اگر پروردگارمان ما را عذاب کند، هیچ ظلمی به ما نکند». مالک می‌گوید: فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ یعنی دور باد اهل آتش سوزان [از رحمت خدا].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص444

بحارالأنوار، ج8، ص322/ الاختصاص، ص364

2

(ملک/ 11)

الحسن (علیه السلام) - لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِمَکَّهًَْ وَ أَظْهَرَ بِهَا دَعْوَتَهُ وَ نَشَرَ بِهَا کَلِمَتَهُ وَ عَابَ أَعْیَانَهُمْ فِی عِبَادَتِهِمُ الْأَصْنَامَ وَ أَخَذُوهُ وَ أَسَاءُوا مُعَاشَرَتَهُ وَ سَعَوْا فِی خَرَابِ الْمَسَاجِدِ الْمَبْنِیَّهًْ وَ کَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِعَتَّابِ‌بْنِ‌أَسِیدٍ عَهْداً عَلَی مَکَّهًَْ وَ کَتَبَ فِی أَوَّلِهِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی جِیرَانِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ سُکَّانِ حَرَمِ اللَّهِ أَمَّا بَعْدُ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ بِاللَّهِ مُؤْمِناً وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِهِ فِی أَقْوَالِهِ مُصَدِّقاً وَ فِی أَفْعَالِهِ مُصَوِّباً وَ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) أَخِی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) رَسُولِهِ وَ نَبِیِّهِ وَ صَفِیِّهِ وَ وَصِیِّهِ وَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَهُ مُوَالِیاً فَهُوَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا وَ مَنْ کَانَ لِذَلِکَ أَوْ لِشَیْءٍ مِنْهُ مُخَالِفاً فَسُحْقاً وَ بُعْداً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ وَ إِنْ عَظُمَ وَ کَبُرَ یُصْلِیهِ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً مُخَلَّداً أَبَداً.

امام حسن (علیه السلام) - هنگامی‌که خداوند محمّد (صلی الله علیه و آله) را در مکّه [به پیامبری] مبعوث کرد و در آنجا دعوتش را آشکار نمود و آنجا سخنانش را گسترش داد و بزرگانشان را در پرستش بت‌ها سرزنش کرد، [بر او سخت] گرفتند و با او بدرفتاری کردند و برای خراب‌کردن مسجدهای ساخته شده تلاش کردند [بعد از فتح مکّه] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به عتاب‌بن‌اسید در زمان عهده‌داری [حکومت] مکّه [نامه] نوشت و در اوّل آن نوشت: «از محمّد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به همسایگان بیت الله الحرام (خانه‌دارای حرمت خدا) و ساکنان حرم خدا هرکس از شما مؤمن به خدا باشد و رسولش محمّد (صلی الله علیه و آله) را در سخنانش تصدیق نماید و کارهای او را درست بداند و ولایت علی (علیه السلام) برادر محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول خدا و پیامبرش و برگزیده‌اش وصیّ او و بهترین خلق خدا بعد از او را بپذیرد، او از ما است و به‌سوی ما است و هرکس با آن یا بخشی از آن مخالف باشد، دور باشند و دور باشند دوزخیان [از رحمت خدا]! خداوند هیچ‌یک از اعمالش را نمی‌پذیرد اگرچه با عظمت و بزرگ باشد؛ [بلکه] او را جاودانه، همیشگی و پیوسته وارد آتش جهنّم می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص444

بحارالأنوار، ج21، ص121

آیه إِنَّ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبیرٌ [12]

به یقین کسانی که از پروردگارشان در نهان می‌ترسند، آمرزش و پاداش بزرگی دارند.

1

(ملک/ 12)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَ عَلِیٍّ هُمْ أَهْلُ الشِّقَاقِ الْعَادُونَ وَ إِخْوَانُ الشَّیَاطِینِ الَّذِینَ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً. . أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَهُمُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ مَعَاشِرَ النَّاسِ شَتَّانَ مَا بَیْنَ السَّعِیرِ وَ الْجَنَّهًِْ فَعَدُوُّنَا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ لَعَنَهُ وَ وَلِیُّنَا مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - بدانید که دشمنان علی (علیه السلام)، موجد اختلاف و معاند حق‌اند، و برادران شیاطین می‌باشند که بعضی از آن‌ها، اراجیف و خرافات و دغل بازی را به بعض دیگر القاء می‌کنند همانا دوستداران ایشان کسانی هستند که از پروردگارشان در نهان می‌ترسند، آمرزش و پاداش بزرگی دارند. ای مردم! دشمن ما کسی است که خدایش نکوهش و نفرین فرموده است و دوستدار ما کسی است که خدایش ستوده و دوست می‌دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص446

بحارالأنوار، ج37، ص213/ الاحتجاج، ج1، ص63/ التحصین لابن طاوس، ص586 و الیقین، ص354؛ «بتفاوت لفظی»

آیه وَ أَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ [13]

گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار [تفاوتى نمى‌كند]، زیرا او به آنچه در درون سینه‌هاست آگاه است.

1

(ملک/ 13)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - قَالَ: بِالضَّمَائِرِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - از درون انسان‌ها آگاه است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص446

البرهان

2

(ملک/ 13)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) کَانُوا یَنَالُونَ مِنْ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فَیُخْبِرُهُ بِهِ جَبْرَئِیلُ. فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: أَسِرُّوا قَوْلَکُمْ کَیْ لَا یَسْمَعَ إِلَهُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَنَزَلَتِ الْآیَهًُْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - منافقان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ناسزا می‌گفتند و جبرئیل آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) خبر می‌داد؛ پس بعضی از آن‌ها به بعضی دیگر گفتند: «گفتار خود را پنهان کنید تا اینکه خاندان محمّد (صلی الله علیه و آله) نشوند». در نتیجه این آیه نازل شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص446

بحرالعرفان، ج16، ص107

آیه أَ لا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ [14]

آیا آن کسی که موجودات را آفریده از حال آن‌ها آگاه نیست؟! درحالی‌که او [از اسرار دقيق] باخبر و آگاه است.

1

(ملک/ 14)

الکاظم (علیه السلام) - عَنِ الْفَتْحِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُرْجَانِیِّ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: یَا فَتْحُ إِنَّمَا قُلْنَا اللَّطِیفُ لِلْخَلْقِ اللَّطِیفِ وَ لِعِلْمِهِ بِالشَّیْءِ اللَّطِیفِ أَ وَ لَا تَرَی وَفَّقَکَ اللَّهُ وَ ثَبَّتَکَ إِلَی أَثَرِ صُنْعِهِ فِی النَّبَاتِ اللَّطِیفِ وَ غَیْرِ اللَّطِیفِ وَ مِنَ الْخَلْقِ اللَّطِیفِ وَ مِنَ الْحَیَوَانِ الصِّغَارِ وَ مِنَ الْبَعُوضِ وَ الْجِرْجِسِ وَ مَا هُوَ أَصْغَرُ مِنْهَا مَا لَا یَکَادُ تَسْتَبِینُهُ الْعُیُونُ بَلْ لَا یَکَادُ یُسْتَبَانُ لِصِغَرِهِ الذَّکَرُ مِنَ الْأُنْثَی وَ الْحَدَثُ الْمَوْلُودُ مِنَ الْقَدِیمِ فَلَمَّا رَأَیْنَا صِغَرَ ذَلِکَ فِی لُطْفِهِ وَ اهْتِدَاءَهُ لِلسِّفَادِ وَ الْهَرَبَ مِنَ الْمَوْتِ وَ الْجَمْعَ لِمَا یُصْلِحُهُ وَ مَا فِی لُجَجِ الْبِحَارِ وَ مَا فِی لِحَاءِ الْأَشْجَارِ وَ الْمَفَاوِزِ وَ الْقِفَارِ وَ إِفْهَامَ بَعْضِهَا عَنْ بَعْضٍ مَنْطِقَهَا وَ مَا یَفْهَمُ بِهِ أَوْلَادُهَا عَنْهَا وَ نَقْلَهَا الْغِذَاءَ إِلَیْهَا ثُمَّ تَأْلِیفَ أَلْوَانِهَا حُمْرَهًْ مَعَ صُفْرَهًْ وَ بَیَاضٍ مَعَ حُمْرَهًْ وَ أَنَّهُ مَا لَا تَکَادُ عُیُونُنَا تَسْتَبِینُهُ لِدَمَامَهًْ خَلْقِهَا لَا تَرَاهُ عُیُونُنَا وَ لَا تَلْمِسُهُ أَیْدِینَا عَلِمْنَا أَنَّ خَالِقَ هَذَا الْخَلْقِ لَطِیفٌ لَطُفَ بِخَلْقِ مَا سَمَّیْنَاهُ بِلَا عِلَاجٍ وَ لَا أَدَاهًْ وَ لَا آلَهًْ وَ أَنَّ کُلَّ صَانِعِ شَیْءٍ فَمِنْ شَیْءٍ صَنَعَ وَ اللَّهُ الْخَالِقُ اللَّطِیفُ الْجَلِیلُ خَلَقَ وَ صَنَعَ لَا مِنْ شَیْءٍ.

امام کاظم (علیه السلام) - فتح‌بن‌یزید جرجانی از امام کاظم (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: ‌ای فتح! او را لطیف می‌نامیم، به‌جهت آفریدگان لطیف و ظریف وی، و به جهت علم و دانش وی به چیزهای لطیف و ظریف. خداوند تو را توفیق دهد و ثابت قدم نماید. مگر آثار صنع او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف ملاحظه نکرده¬ای، و هم‌چنین در آفریدگان لطیف و ظریف از جمله حیوانات کوچکی چون انواع پشه و آنچه از آن کوچک‌تر باشد، به‌طوری که به زحمت می‌توان آن را با چشم مجرّد دید و به دلیل حجم کوچک‌شان، به سختی می‌توان نر را از ماده تشخیص داد و نوزاد تازه به دنیا آمده را از بزرگ‌تر آن تمییز داد؟ آن زمان‌که کوچکی و لطافت و ظرافتشان را می‌بینیم، و اینکه چگونه نر این حیوانات نزد ماده‌ها می‌رود و از مرگ فرار می‌کند و آنچه به کار او آید را از اعماق دریا و از زیر پوست درختان و صحراها و مناطق خالی از سَکَنه گرد می¬آورد و اینکه چگونه سخن همدیگر را می¬فهمند و با یکدیگر ارتباط برقرار می¬کنند و چگونه بچّه¬های آنان منظورشان را درک می¬کنند و چگونه غذا را نزد بچّه¬های خود می¬برند. ترکیب رنگ‌های آن‌ها که قرمز با زرد و سفید با قرمز ترکیب می¬شود نیز قابل توجّه است و اینکه می¬توان گفت چشم مجرّد نمی‌تواند تمامی آفرینش آن‌ها را درک کند، بلکه چشم ما نمی‌تواند آن را ببیند و دست ما نمی¬تواند آن را لمس کند. وقتی به این¬ها فکر می¬کنیم، آنگاه درمی‌یابیم که آفریدگار این آفریده‌های لطیف و ظریف، لطیف است و در آفرینش آنچه ذکر کردیم، لطافت به خرج داده است، بی‌آنکه از ابزار یا دستگاه و وسیله¬ای استفاده کرده و یا پردازش کند. این درحالی است که آفریننده هرچیزی، آن چیز را به‌وسیله‌ی چیزی دیگر به وجود می‌آورد، درحالی‌که خداوند خالق لطیف، از «هیچ» ساخت و آفرید و به وجود آورد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص446

الکافی، ج1، ص119/ نورالثقلین/ البرهان

2

(ملک/ 14)

الرّضا (علیه السلام) - وَ أَمَّا الْخَبِیرُ فَالَّذِی لَا یَعْزُبُ عَنْهُ شَیْءٌ وَ لَا یَفُوتُهُ لَیْسَ لِلتَّجْرِبَهًْ وَ لَا لِلِاعْتِبَارِ بِالْأَشْیَاءِ فَعِنْدَ التَّجْرِبَهًْ وَ الِاعْتِبَارِ عِلْمَانِ وَ لَوْ لَا هُمَا مَا عُلِمَ لِأَنَّ مَنْ کَانَ کَذَلِکَ کَانَ جَاهِلًا وَ اللَّهُ لَمْ یَزَلْ خَبِیراً بِمَا یَخْلُقُ وَ الْخَبِیرُ مِنَ النَّاسِ الْمُسْتَخْبِرُ عَنْ جَهْلٍ الْمُتَعَلِّمُ فَقَدْ جَمَعَنَا الِاسْمُ وَ اخْتَلَفَ الْمَعْنَی.

امام رضا (علیه السلام) - امّا الخَبیرُ در میان مردم کسی است که از روی جهل و نادانی طالبی که در جستجوی علم است، به‌دنبال علم می¬رود؛ پس این دو واژه در اسم اشتراک دارند، ولی در معنا متفاوتند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص448

الکافی، ج1، ص122/ نورالثقلین/ البرهان

آیه هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ [15]

او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر پشت آن راه بروید و از روزی خداوند بخورید؛ و [بازگشت و] اجتماع همه تنها به‌سوی اوست.

1

(ملک/ 15)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِه ذَلُولًا أَیْ فِرَاشاً فَامْشُوا فِی مَناکِبِها أَیْ فِی أَطْرَافِهَا.

امام باقر (علیه السلام) - ذَلُولًا، یعنی آن را بستر قرار داده است، فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا، منظور، اطراف و حوالی آن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص448

بحارالأنوار، ج9، ص243/ القمی، ج2، ص378/ البرهان

2

(ملک/ 15)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا أَیْ فِی جِبَالِهَا لِأَنَّ مَنْکِبَ کُلِّ شَیْءٍ أَعْلَاهُ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - فَامْشُوا فِی مَناکِبِها یعنی بر کوه‌هایش؛ چون «منکب» هر چیزی بلندترین جای آن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص448

بحرالعرفان، ج16، ص107

آیه أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّماءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِیَ تَمُورُ [16]

آیا از این ایمن هستید که خداوند حاکم بر آسمان شما را در زمین فرو برد و همچنان به لرزش خود ادامه دهد؟!

آیه أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّماءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذیرِ [17]

یا ایمن هستید از اینکه خداوندِ حاکم بر آسمان طوفانی از شن بر شما فرستد؟! و به‌زودی خواهید دانست تهدیدهای من چگونه است!

آیه وَ لَقَدْ کَذَّبَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَکَیْفَ کانَ نَکیرِ [18]

و کسانی که پیش از آنان بودند [آيات الهى را] تکذیب کردند، امّا [ببين] مجازات من چگونه بود!

آیه أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَی الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ بَصیرٌ [19]

آیا به پرندگانی که بالای سرشان است، و بال‌های خود را گسترده و جمع می‌کنند، نگاه نکردند؟! جز خداوند رحمان کسی آن‌ها را برفراز آسمان نگه نمی‌دارد، چرا که او به هرچیز بیناست.

آیه أَمَّنْ هذَا الَّذی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْکافِرُونَ إِلاَّ فی غُرُورٍ [20]

آیا این کسی که لشکر شماست می‌تواند شما را در برابر خداوند یاری دهد؟! ولی کافران تنها گرفتار فریبند.

1

(ملک/ 20)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - أَمَّنْ هذَا الَّذی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ هَذَا إِسْتِفْهَامٌ إِنْکَارِیٌّ أَیْ لَا جُنْدَ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنِّی وَ یَمْنَعُکُمْ مِنْ عَذَابِی إِنْ أَرَدْتُ عَذَابَکُمْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - أَمَّنْ هذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ این استفهام انکاری است یعنی لشکری نیست که شما را در برابر من یاری کند و اگر خواستم شما را عذاب کنم، شما را از عذاب من نگهدارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص448

بحرالعرفان، ج16، ص108

آیه أَمَّنْ هذَا الَّذی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فی عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ [21]

یا اگر [خدا] روزیش را بازدارد کیست آن کس که شما را روزی دهد؟! ولی آن‌ها در سرکشی و فرار از حقیقت لجاجت می‌ورزند.

آیه أَ فَمَنْ یَمْشی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ [22]

آیا کسی که به رو افتاده راه می‌رود به هدایت نزدیک‌تر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمی‌دارد؟!

1

(ملک/ 22)

الصّادق (علیه السلام) - عَنِ الْفُضَیْلِ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) الْمَسْجِدَ الْحَرَامِ وَ هُوَ مُتَّکِئٌ عَلَیَّ فَنَظَرَ إِلَی النَّاسِ وَ نَحْنُ عَلَی بَابِ بَنِی شَیْبَهًَْ فَقَالَ یَا فُضَیْلُ هَکَذَا کَانَ یَطُوفُونَ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ لَا یَعْرِفُونَ حَقّاً وَ لَا یَدِینُونَ دِیناً یَا فُضَیْلُ انْظُرْ إِلَیْهِمْ مُکِبِّینَ عَلَی وُجُوهِهِمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ مِنْ خَلْقٍ مَسْخُورٍ بِهِمْ مُکِبِّینَ عَلَی وُجُوهِهِمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ یَعْنِی وَ اللَّهِ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْأَوْصِیَاءَ.

امام صادق (علیه السلام) - فضیل گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم، درحالی‌که به من تکیه نموده بود، وارد مسجد الحرام شد. ما جلوی درب بنی شیبه بودیم. امام (علیه السلام) نگاهی به مردم نموده، فرمود: ای فضیل! در دوران جاهلیّت این‌گونه طواف می‌کردند، و حقّی را نمی‌شناختند و دینی و آیینی نداشتند. ای فضیل! به آن‌ها نگاه کن، آن‌ها روی خویش را به زمین خوابانده‌اند و واژگونه هستند. لعنت خداوند بر آن‌ها باد! چه مردم مسخ شده و تباه و واژگونه¬ای هستند! سپس این آیه را تلاوت نمود: أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَی وَجْهِهِ أَهْدَی أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیم، به خدا سوگند! منظور [از این آیه] علی (علیه السلام) و جانشینان وی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص450

بحارالأنوار، ج24، ص314/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص679 و البرهان/ نورالثقلین/ الکافی، ج8، ص288؛ «بتفاوت» / بحارالأنوار، ج24، ص22

2

(ملک/ 22)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ‌الْمَاضِی (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ قَالَ إِنَّ اللَّهَ ضَرَبَ مَثَلَ مَنْ حَادَ عَنْ وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ کَمَنْ یَمْشِی عَلَی وَجْهِهِ لَا یَهْتَدِی لِأَمْرِهِ وَ جَعَلَ مَنْ تَبِعَهُ سَوِیّاً عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام).

امام کاظم (علیه السلام) - محمّدبن‌فضیل گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: «منظور از آیه: أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَی وَجْهِهِ أَهْدَی أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ چیست»؟ فرمود: «خداوند مثالی آورده است و هرکس را که از ولایت علی (علیه السلام) روی گرداند به کسی که به روی در افتاده و نگونسار می‌رود و به جایی نمی‌رسد، تشبیه کرده است و کسی که از او پیروی کند به کسی تشبیه شده که استوار بر راه راست ره می‌سپارد، و راه راست، امیرالمؤمنین (علیه السلام) است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص450

الکافی، ج1، ص432/ بحارالأنوار، ج24، ص336/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص678/ الصراط المستقیم، ج1، ص285/ نورالثقلین/ البرهان

3

(ملک/ 22)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ الْقُلُوبَ أَرْبَعَهًٌْ قَلْبٌ فِیهِ نِفَاقٌ وَ إِیمَانٌ وَ قَلْبٌ مَنْکُوسٌ وَ قَلْبٌ مَطْبُوعٌ وَ قَلْبٌ أَزْهَرُ أَجْرَدُ فَقُلْتُ مَا الْأَزْهَرُ قَالَ فِیهِ کَهَیْئَهًِْ السِّرَاجِ فَأَمَّا الْمَطْبُوعُ فَقَلْبُ الْمُنَافِقِ وَ أَمَّا الْأَزْهَرُ فَقَلْبُ الْمُؤْمِنِ إِنْ أَعْطَاهُ شَکَرَ وَ إِنِ ابْتَلَاهُ صَبَرَ وَ أَمَّا الْمَنْکُوسُ فَقَلْبُ الْمُشْرِکِ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَهًَْ أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ فَأَمَّا الْقَلْبُ الَّذِی فِیهِ إِیمَانٌ وَ نِفَاقٌ فَهُمْ قَوْمٌ کَانُوا بِالطَّائِفِ فَإِنْ أَدْرَکَ أَحَدَهُمْ أَجَلُهُ عَلَی نِفَاقِهِ هَلَکَ وَ إِنْ أَدْرَکَهُ عَلَی إِیمَانِهِ نَجَا.

امام باقر (علیه السلام) - سعد از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «دل‌ها چهار نوع است: دلی که هم نفاق و هم ایمان دارد، دل منکوس (وارونه)، دل مطبوع و دل اَزهَر (درخشان)». عرض کردم: «دلِ «ازهر» به چه معناست»؟ فرمود: «داخل آن مانند چراغ است، و دل مطبوع، دل منافق است و دل ازهر، دل مؤمن است. اگر به وی ببخشد، شکر می‌کند و اگر وی را مبتلا سازد، صبر پیشه می‌کند. امّا دل منکوس، دل مشرک است. سپس این آیه را تلاوت کرد: أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَی وَجْهِهِ أَهْدَی أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ، و امّا در خصوص دلی که هم نفاق و هم ایمان در آن است، باید گفت: آن‌ها گروهی در طائف بودند، که اگر اجل یکی از آنان فرا می¬رسید و او بر نفاق بود، هلاک می¬شد و اگر بر ایمان بود، نجات می¬یافت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص450

الکافی، ج2، ص422/ بحارالأنوار، ج67، ص51/ البرهان/ معانی الأخبار، ص395/ نورالثقلین؛ «فاما القلب الی آخر» محذوف

4

(ملک/ 22)

الصّادق (علیه السلام) أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَیْ أَعْدَاؤُهُمْ أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ قَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) وَ الْمِقْدَادُ (رحمة الله علیه) وَ عَمَّارٌ (رحمة الله علیه) وَ أَصْحَابُهُ (.

امام صادق (علیه السلام) - أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی یعنی دشمنان آل محمّد (علیهم السلام) أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ منظور سلمان (رحمة الله علیه) و مقداد (رحمة الله علیه) و عمّار (رحمة الله علیه) و یارانش هستند».

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص452

بحارالأنوار، ج24، ص16/ المناقب، ج3، ص73

آیه قُلْ هُوَ الَّذی أَنْشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلیلاً ما تَشْکُرُونَ [23]

بگو: «او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و عقل قرار داد؛ امّا کمتر سپاسگزاری می‌کنید».

1

(ملک/ 23)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنِ اشْتَکَی ضِرْسَهُ فَلْیَضَعْ إِصْبَعَهُ عَلَیْهِ وَ لْیَقْرَأْ هَاتَیْنِ الْآیَتَیْنِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهًٍْ فَمُسْتَقَرٌّ إِلَی یَفْقَهُونَ وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ إِلَی تَشْکُرُونَ فَإِنَّهُ یَبْرَأُ بِإِذْنِ اللَّهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس دندان آسیابش درد کرد، انگشتش را بر روی آن بگذارد و این دو آیه را هفت مرتبه بخواند: او کسی است که شما را از یک نفس آفرید! و شما دو گروه هستید: بعضی پایدار [از نظر ایمان یا خلقت کامل]، و بعضی ناپایدار ما آیات خود را برای کسانی که می‌فهمند، تشریح نمودیم! . (انعام/98) و [آیه‌ی] هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلیلاً ما تَشْکُرُونَ که به اذن خدا بهبودی می‌یابد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص452

بحارالأنوار، ج89، ص313/ مکارم الأخلاق، ص406

آیه قُلْ هُوَ الَّذی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ [24]

بگو: «او کسی است که شما را در زمین آفرید و به‌سوی او محشور می‌شوید».

آیه وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ [25]

آن‌ها می‌گویند: «اگر راست می‌گویید این وعده [قيامت] چه زمانی است»؟!

1

(ملک/ 25)

الحسین (علیه السلام) - قَالَ الْحُسَیْنُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بِالْحَقِّ یُحْیِی اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ یُظْهِرُ بِهِ دِینَ الْحَقِّ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ لَهُ غَیْبَهًٌْ یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ عَلَی الدِّینِ فِیهَا آخَرُونَ فیودون {فَیُؤْذَوْنَ} وَ یُقَالُ لَهُمْ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِی غَیْبَتِهِ عَلَی الْأَذَی وَ التَّکْذِیبِ بِمَنْزِلَهًِْ الْمُجَاهِدِ بِالسَّیْفِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله).

امام حسین (علیه السلام) - از امام حسین (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «ما دوازده مهدی داریم. اوّل آن‌ها امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) و آخر آن‌ها نهمین فرزند من است، او امامی است که قیام به حق می‌نماید؛ خداوند زمین را بعد از مردنش به‌وسیله‌ی او زنده می‌کند. (روم/24) هم به‌وسیله‌ی او دین حق (اسلام) را زنده می‌کند. و بر همه‌ی ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند! . (صف/9) او غیبتی دارد که در آن مردم بسیاری از دین برمی‌گردند. و گروهی دیگر بر دین حق (اسلام) ثابت باشند. برخی [از روی سرزنش] به آن‌ها می‌گویند: مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ امّا آگاه باشید آن‌ها که در غیبت وی با تحمّل رنج‌ها و تکذیب بی‌دینان بر عقیده‌ی خود ثابت می‌مانند، مثل کسانی هستند که با شمشیر در رکاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جهاد کردند»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص452

بحارالأنوار، ج51، ص133

آیه قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذیرٌ مُبینٌ [26]

بگو: «علم آن، تنها نزد خداست؛ و من فقط بیم‌دهنده آشکاری هستم».

1

(ملک/ 26)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أَظْهَرَ بِمَکَّهًَْ دَعْوَتَهُ وَ أَبَانَ عَنِ اللَّهِ مُرَادَهُ رَمَتْهُ الْعَرَبُ عَنْ قِسِیِّ عَدَاوَتِهَا بِضُرُوبِ إِمْکَانِهِمْ وَ لَقَدْ قَصَدْتُهُ یَوْماً لِأَنِّی کُنْتُ أَوَّلَ النَّاسِ إِسْلَاماً بُعِثَ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ وَ صَلَّیْتُ مَعَهُ یَوْمَ الثَّلَاثَاءِ وَ بَقِیتُ مَعَهُ أُصَلِّی سَبْعَ سِنِینَ حَتَّی دَخَلَ نَفَرٌ فِی الْإِسْلَامِ وَ أَیَّدَ اللَّهُ تَعَالَی دِینَهُ مِنْ بَعْدُ فَجَاءَهُ قَوْمٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَقَالُوا لَهُ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) تَزْعُمُ أَنَّکَ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ثُمَّ أَنَّکَ لَا تَرْضَی بِذَلِکَ حَتَّی تَزْعُمُ أَنَّکَ سَیِّدُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ فَإِنْ کُنْتَ نَبِیّاً فَأْتِنَا بِآیَهًٍْ کَمَا تَذْکُرُهُ عَنِ الْأَنْبِیَاءِ قَبْلَکَ مِثَالَ نُوحٍ الَّذِی

جَاءَ بِالْغَرَقِ وَ نَجَا فِی سَفِینَتِهِ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الَّذِی ذَکَرْتَ أَنَّ النَّارَ جُعِلَتْ عَلَیْهِ بَرْداً وَ سَلَاماً وَ مُوسَی (علیه السلام) الَّذِی زَعَمْتَ أَنَّ الْجَبَلَ رُفِعَ فَوْقَ رُءُوسِ أَصْحَابِهِ حَتَّی انْقَادُوا لِمَا دَعَاهُمْ إِلَیْهِ صَاغِرِینَ دَاخِرِینَ وَ عِیسَی (علیه السلام) الَّذِی کَانَ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا یَأْکُلُونَ وَ مَا یَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِهِمْ وَ صَارَ هَؤُلَاءِ الْمُشْرِکُونَ فِرَقاً أَرْبَعَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آیَهًَْ نُوحٍ (علیه السلام) وَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آیَهًَْ مُوسَی (علیه السلام) وَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آیَهًَْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ هَذِهِ تَقُولُ أَظْهِرْ لَنَا آیَهًَْ عِیسَی (علیه السلام) فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ آتَیْتُکُمْ {أَتَیْتُکُمْ} بِآیَهًٍْ مُبَیِّنَهًٍْ هَذَا الْقُرْآنِ الَّذِی تَعْجِزُونَ أَنْتُمْ وَ الْأُمَمُ وَ سَائِرُ الْعَرَبِ عَنْ مُعَارَضَتِهِ وَ هُوَ بِلُغَتِکُمْ فَهُوَ حَجَّهًُْ اللَّهِ وَ حَجَّهًُْ نَبِیِّهِ عَلَیْکُمْ وَ مَا بَعْدَ ذَلِکَ فَلَیْسَ لِیَ الِاقْتِرَاحُ عَلَی رَبِّی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در تفسیر امام عسکری (علیه السلام) آمده است: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وقتی در مکّه دعوت خود را اظهار نمود و خواسته خداوند را از طرف او آشکار ساخت، عرب‌ها او را با سخت‌ترین دشمنی و تمام توان بیرون ساختند. [در همان ایّام] روزی به‌سوی ایشان رفتم زیرا من نخستین مسلمان بودم، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روز دوشنبه مبعوث شد و من روز سه‌شنبه با ایشان نماز خواندم، و تا هفت‌سال پیوسته با او نماز می‌خواندم، تا اینکه گروهی دیگر مسلمان شدند و بعد از آن خداوند دین او را یاری فرمود. گروهی از مشرکان نزد ایشان آمدند و گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خیال می‌کنی که تو فرستاده‌ی پروردگار جهانیانی؟ سپس به آن [مقدار] راضی نشده می‌پنداری سرور پیامبران و برترین آن‌ها هستی؟!

اگر پیامبر هستی معجزه‌ای مانند معجزه پیامبرانی که از آن‌ها یاد می‌کنی بیاور؛ مانند نوح (علیه السلام) که مخالفینش در آب غرق شدند و او به همراه مؤمنان در کشتی نجات یافت و ابراهیمی که به گفته تو آتش بر او سرد و سلامت شد و موسایی که گمان می‌کنی کوه بالای سر اصحابش قرار داده شد تا اینکه خوار و ذلیلانه در برابر دعوتش سر تسلیم فرود آوردند و عیسی (علیه السلام) که به مردم از آنچه در خانه‌هایشان می‌خوردند و پنهان می‌ساختند خبر می‌داد. این مشرکان [که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) معجزه می‌خواستند] چهار گروه شدند، این گروه می‌گفت: «معجزه نوح (علیه السلام) را برای ما بیاور». و این گروه می‌گفت: «معجزه موسی (علیه السلام) را برای ما بیاور». و این گروه می‌گفت: «معجزه ابراهیم (علیه السلام) را برای ما بیاور». و این گروه می‌گفت: «معجزه عیسی (علیه السلام) را برای ما بیاور». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ برای شما معجزه آشکاری آورده‌ام؛ [معجزه‌ی من] این قرآنی [است] که شما و همه امّت‌ها و بقیّه‌ی عرب از ایستادگی و مخالفت در برابر آن عاجز هستید درحالی‌که آن به زبان خود شماست؛ پس این [قرآن] حجّت خدا و حجّت پیامبرش بر شماست و بعد از آن، پیشنهادی به پروردگارم ندارم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص452

بحارالأنوار، ج17، ص239

آیه فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سیئَتْ وُجُوهُ الَّذینَ کَفَرُوا وَ قیلَ هذَا الَّذی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ [27]

هنگامی‌که آن [وعده‌ی الهى] را از نزدیک می‌بینند، صورت کافران زشت و سیاه می‌گردد، و [به آن‌ها] گفته می‌شود: «این همان چیزی است که تقاضای آن را داشتید»!

1

(ملک/ 27)

الباقر (علیه السلام) - هَذِهِ نَزَلَتْ فِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ أَصْحَابِهِ الَّذِینَ عَمِلُوا مَا عَمِلُوا یَرَوْنَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فِی أَغْبَطِ الْأَمَاکِنِ لَهُمْ فَیُسِیءُ وُجُوهَهُمْ وَ یُقَالُ لَهُمْ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ الَّذِی انْتَحَلْتُمِ اسْمَهُ.

امام باقر (علیه السلام) - این آیه در شأن امیرالمؤمنین (علیه السلام) و آنانی که آن اعمال از آن‌ها سر زد، نازل شده است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در بهترین جاها می‌بینند و ناراحت می‌شوند و به آن‌ها گفته می‌شود: هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ همان کسی است که لقب وی را به خود بستید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص454

الکافی، ج1، ص425/ بحارالأنوار، ج24، ص268/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص681/ البرهان/ المناقب، ج3، ص237/ نورالثقلین

2

(ملک/ 27)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ فُضَیْلِ‌بْنِ‌یَسَارٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا رَأَوْا رَأَوْا وَ اللَّهِ عَلِیّاً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ تُسَمُّونَ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَا فُضَیْلُ لَمْ یُسَمَّ بِهِ وَ اللَّهِ بَعْدَ عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَّا مُفْتَرٍ کَذَّابٌ إِلَی یَوْمِ النَّاسِ هَذَا.

امام باقر (علیه السلام) - فضیل از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ قِیلَ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ وقتی او (امیرالمؤمنین (علیه السلام) ) را می‌بینند که دارای مقام و موقعیتی عالی در نزد خدا است ناراحت می‌شوند کافران، ملائکه به آن‌ها می‌گویند اینست آن کسی که نسبت به مقام او ادّعا می‌کردید و خود را به لقب شخصی او می‌نامیدید (امیرالمؤمنین) فرمود: «فضیل! نام امیرالمؤمنین (علیه السلام) را هرکس بر خود بگذارد جز علی (علیه السلام) افترا بسته و به دروغ ادّعا نموده تا روز قیامت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص454

مستدرک الوسایل، ج10، ص401/ بحارالأنوار، ج37، ص318/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص680/ الیقین، ص303

3

(ملک/ 27)

الباقر (علیه السلام) - عَنِ الْفُضَیْلِ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَ هُوَ مُتَّکِئٌ عَلَیَّ فَنَظَرَ إِلَی النَّاسِ وَ نَحْنُ عَلَی بَابِ بَنِی شَیْبَهًَْ فَقَالَ یَا فُضَیْلُ هَکَذَا کَانَ یَطُوفُونَ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ لَا یَعْرِفُونَ حَقّاً وَ لَا یَدِینُونَ دِیناً یَا فُضَیْلُ انْظُرْ إِلَیْهِمْ مُکِبِّینَ عَلَی وُجُوهِهِمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ مِنْ خَلْقٍ مَسْخُورٍ بِهِمْ مُکِبِّینَ عَلَی وُجُوهِهِم ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ قِیلَ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَا فُضَیْلُ لَمْ یَتَسَمَّ بِهَذَا الِاسْمِ غَیْرُ عَلِیٍّ (علیه السلام) إِلَّا مُفْتَرٍ کَذَّابٌ إِلَی یَوْمِ الْبَأْسِ هَذَا أَمَا وَ اللَّهِ یَا فُضَیْلُ مَا لِلَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ حَاجٌّ غَیْرَکُمْ وَ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا لَکُمْ وَ لَا یَتَقَبَّلُ إِلَّا مِنْکُمْ.

امام باقر (علیه السلام) - فضیل گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم، درحالی‌که به من تکیه نموده بود، وارد مسجد الحرام شد. ما جلوی درب بنی شیبه بودیم. امام (علیه السلام) نگاهی به مردم نموده، فرمود: «فضیل! در جاهلیّت نیز همین‌طور طواف می¬کردند؛ نه عارف به حق بودند و نه پیرو دینی. فضیل! نگاه کن چگونه به رو افتاده‌اند! خدا لعنت کند این گروه مسخره را»؛ . . سپس این آیه را تلاوت فرمود: فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ منظور امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. ای فضیل! به جز علی (علیه السلام) هرکس تا روز قیامت، خود را به این نام بنامد، [خود را صراط مستقیم بنامد] دروغگو و کذّاب است. ای فضیل! به خدا سوگند! خداوند به جز شما، حج کننده‌ای ندارد و گناهان هیچ‌کس را به جز شما نمی¬آمرزد و به‌جز اعمال شما، عملی را نخواهد پذیرفت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص454

الکافی، ج8، ص288/ بحارالأنوار، ج24، ص314/ البرهان؛ «بتفاوت» / تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص679؛ «منکبون» بدل «مکبین» و «ممسوخ» بدل «مسخور» و «منکبین» بدل «مکبین»

4

(ملک/ 27)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ یُوسُفَ‌بْنِ‌أَبِی‌سَعِیدٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ لِی إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ وَ جَمَعَ اللَّهُ تَبَارَکَ‌وَ‌تَعَالَی الْخَلَائِقَ کَانَ نُوحٌ (علیه السلام) أَوَّلَ مَنْ یُدْعَی بِهِ فَیُقَالُ لَهُ هَلْ بَلَّغْتَ فَیَقُولُ نَعَمْ فَیُقَالُ لَهُ مَنْ یَشْهَدُ لَکَ فَیَقُولُ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَبْدِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ فَیَخْرُجُ نُوحٌ (علیه السلام) فَیَتَخَطَّی النَّاسَ حَتَّی یَجِیءَ إِلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ عَلَی کَثِیبِ الْمِسْکِ وَ مَعَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُ نُوحٌ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ‌وَ‌تَعَالَی سَأَلَنِی هَلْ بَلَّغْتَ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ مَنْ یَشْهَدُ لَکَ فَقُلْتُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَیَقُولُ یَا جَعْفَرُ (رحمة الله علیه) یَا حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) اذْهَبَا وَ اشْهَدَا لَهُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ فَقَالَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فَجَعْفَرٌ (رحمة الله علیه) وَ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) هُمَا الشَّاهِدَانِ لِلْأَنْبِیَاءِ (علیه السلام) بِمَا بَلَّغُوا فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَعَلِیٌّ (علیه السلام) أَیْنَ هُوَ فَقَالَ هُوَ أَعْظَمُ مَنْزِلَهًًْ مِنْ ذَلِکَ.

امام صادق (علیه السلام) - یوسف‌بن‌ابوسعید گوید: روزی نزد امام صادق (علیه السلام) بودم ایشان به من فرمود: در روز قیامت آنگاه که خداوند تعالی آفریده‌ها را گرد می‌آورد، نوح (علیه السلام) اوّلین کسی خواهد بود که فرا خوانده می‌شود، و به وی گفته می‌شود: «آیا رسالت خویش را ابلاغ نمودی»؟ عرض می‌کند: «آری، و به او گفته می‌شود: چه کسی برای تو شهادت و گواهی می‌دهد»؟ عرض می‌کند: «محمّد (صلی الله علیه و آله)». فرمود: «پس نوح (علیه السلام) خارج می‌شود و از میان مردم می‌گذرد تا اینکه نزد محمّد (صلی الله علیه و آله) برسد، درحالی‌که محمّد (صلی الله علیه و آله) بر تپه‌ای از مشک است و علی (علیه السلام) همراه وی است و این همان سخن خداوند عزّوجلّ است فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا، و نوح به محمّد (صلی الله علیه و آله) می‌گوید: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خداوند تعالی از من پرسید: «آیا رسالت خویش را ابلاغ کردم»؟ و من پاسخ دادم: «آری»! و فرمود: «چه کسی برای تو شهادت می‌دهد»؟ عرض کردم: «محمّد (صلی الله علیه و آله)». آن حضرت می-فرماید: «ای جعفر (رحمة الله علیه)! ای حمزه (رحمة الله علیه)! بروید و شهادت دهید که رسالت خویش را ابلاغ نموده است». امام صادق (علیه السلام) فرمود: «پس جعفر (رحمة الله علیه) و حمزه (رحمة الله علیه) دو شاهد و گواه پیامبران برآنچه ابلاغ نمودند، هستند». عرض کردم: «فدایت شوم! پس علی (علیه السلام) کجاست»؟ فرمود: «منزلت و شأن ایشان از این والاتر است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص456

الکافی، ج8، ص267/ بحارالأنوار، ج7، ص282/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص681/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»

5

(ملک/ 27)

الباقر (علیه السلام) - فَلَمَّا رَأَوْا مَکَانَ عَلِیٍّ (علیه السلام) مِنَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَعْنِی الَّذِینَ کَذَبُوا بِفَضْلِهِ.

امام باقر (علیه السلام) - فَلَمَّا رَأَوْا چون مقام و منزلت علی (علیه السلام) را نزد پیامبر دیدند، صورت‌های کافران زشت شد، یعنی کسانی که فضل او را تکذیب می‌کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص456

بحارالأنوار، ج7، ص167/ بحارالأنوار، ج36، ص68

6

(ملک/ 27)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ نَظَرَ أَعْدَاءُ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْمَنْزِلَهًِْ الشَّرِیفَهًِْ الْعَظِیمَهًِْ وَ بِیَدِهِ لِوَاءُ الْحَمْدِ وَ هُوَ عَلَی الْحَوْضِ یَسْقِی وَ یَمْنَعُ یَسْوَدُّ وُجُوهُ أَعْدَائِهِ، فَیُقَالُ لَهُمْ (هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ) مَنْزِلَهُ وَ مَوْضِعَهُ وَ اسْمَهُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وقتی روز قیامت برپا شود، دشمنان امیرالمؤمنین (علیه السلام) مقام شریف و بزرگی را که خداوند به او عطا فرموده می‌بینند درحالی‌که پرچم حمد در دست اوست و او بر حوض [کوثر دوستانش را] سیراب می‌کند و [دشمنانش را از آن] باز می‌دارد. چهره‌ی دشمنانش سیاه می‌شود و به آن‌ها گفته می‌شود: هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ جایگاه، موقعیّت و اسم او را [تقاضا می‌کردید].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص456

بحارالأنوار، ج31، ص582/ القمی، ج2، ص378/ نورالثقلین

7

(ملک/ 27)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ دَاوُدَ‌بْنِ‌سِرْحَانَ قَال سَأَلْتُ جَعْفَرَ‌بْنَ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا قَالَ ذَلِکَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِذَا رَأَوْا مَنْزِلَتَهُ وَ مَکَانَهُ مِنَ اللَّهِ أَکَلُوا أَکُفَّهُمْ عَلَی مَا فَرَّطُوا فِی وَلَایَتِهِ.

امام صادق (علیه السلام) - داوودبن‌سرحان گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی سخن خداوند: فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا پرسیدم. فرمود: «او علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) است، وقتی مقام و منزلت او را نزد خدا می‌بینند، به خاطر کوتاهی که در دوستی با او کرده‌اند، دستان خود را می‌خورند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص456

بحارالأنوار، ج36، ص165/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص680/ فرات الکوفی، ص493/ شواهدالتنزیل، ج2، ص355/ المناقب، ج3، ص213؛ «بتفاوت لفظی» / البرهان

آیه قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللهُ وَ مَنْ مَعِیَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ یُجیرُ الْکافِرینَ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ [28]

بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند مرا و کسانی را که با من هستند هلاک کند، یا ما را مورد رحمت قرار دهد، چه کسی کافران را از عذاب دردناک پناه می‌دهد»؟!

1

(ملک/ 28)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - مَعْنَاهُ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ عَذَّبَنِیَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِیَ أَوْ رَحِمَنا أَیْ غَفَرَ لَنَا فَمَنْ یُجِیرُکُمْ؟ أَیْ نَحْنُ مَعَ إِیمَانِنَا بَیْنَ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ فَمَنْ یُجِیرُکُمْ مَعَ کُفْرِکُمْ مِنَ الْعَذَابِ؟ وَ لَا رَجَاءَ لَکُمْ کَمَا لِلْمُؤْمِنِینَ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - معنای آیه [این است که] به من خبر دهید اگر خداوند مرا و کسانی را که با من هستند عذاب کند یا ما را مورد رحمت قرار دهد؛ یعنی ما را ببخشد، چه کسی شما را پناه می‌دهد؟! یعنی ما با ایمانمان بین ترس و امید هستیم. پس چه کسی شما را با کفرتان از عذاب پناه می‌دهد درحالی‌که آن امیدی که برای مؤمنان است برای شما نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص458

بحرالعرفان، ج16، ص112

آیه قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فی ضَلالٍ مُبینٍ [29]

بگو: «او خداوند رحمان است، ما به او ایمان آورده و تنها بر او توکّل کرده‌ایم؛ و به‌زودی می‌دانید چه کسی در گمراهی آشکار است»!

1

(ملک/ 29)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ یَا مَعْشَرَ الْمُکَذِّبِینَ حَیْثُ أَنْبَأْتُکُمْ رِسَالَهًَْ رَبِّی فِی وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام) مِنْ بَعْدِهِ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ کَذَا أُنْزِلَتْ.

امام صادق (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه: فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ، فرمود: «ای گروه دروغگویان! وقتی که رسالت پروردگارم درباره‌ی ولایت علی (علیه السلام) و ائمّه (علیهم السلام) بعد از وی را به شما ابلاغ کنم، آنگاه خواهید دانست که چه کسی در گمراهی آشکار است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص458

الکافی، ج1، ص421/ بحارالأنوار، ج23، ص378/ نورالثقلین/ البرهان

آیه قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ [30]

بگو: «به من خبر دهید اگر آب‌های [سرزمين] شما در زمین فرو رود، چه کسی آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار می‌دهد»؟!

1

(ملک/ 30)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَن عَمَّارٍ (رحمة الله علیه) قَالَ کُنْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی بَعْضِ غَزَوَاتِهِ وَ قَتَلَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَصْحَابَ الْأَلْوِیَهًِْ وَ فَرَّقَ جَمْعَهُمْ وَ قَتَلَ عَمْرَوبْنَ‌عَبْدِ اللَّهِ الْجُمَحِیَّ وَ قَتَلَ شَیْبَهًَْ‌بْنَ‌نَافِعٍ أَتَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) قَدْ جَاهَدَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ فَقَالَ لِأَنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَارِثُ عِلْمِی وَ قَاضِی دَیْنِی وَ مُنْجِزُ وَعْدِی وَ الْخَلِیفَهًُْ بَعْدِی وَ لَوْلَاهُ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُ الْمَحْضُ بَعْدِی حَرْبُهُ حَرْبِی وَ حَرْبِی حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُهُ سِلْمِی وَ سِلْمِی سِلْمُ اللَّهِ أَلَا إِنَّهُ أَبُو سِبْطَیَّ وَ الْأَئِمَّهًِْ بَعْدِی مِنْ صُلْبِهِ یُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَی الْأَئِمَّهًَْ الرَّاشِدِینَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا هَذَا الْمَهْدِیُّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قَالَ یَا عَمَّارُ (رحمة الله علیه) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ‌وَ‌تَعَالَی عَهِدَ إِلَیَّ أَنَّهُ یُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَئِمَّهًًْ (علیهم السلام) تِسْعَهًًْ وَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِهِ یَغِیبُ عَنْهُمْ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ یَکُونُ لَهُ غَیْبَهًٌْ طَوِیلَهًٌْ یَرْجِعُ عَنْهَا قَوْمٌ وَ یُثْبِتُ عَلَیْهَا آخَرُونَ فَإِذَا کَانَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ یَخْرُجُ فَیَمْلَأُ الدُّنْیَا قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ یُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ کَمَا قَاتَلْتُ عَلَی التَّنْزِیلِ وَ هُوَ سَمِیِّی وَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِی یَا عَمَّارُ (رحمة الله علیه) سَیَکُونُ بَعْدِی فِتْنَهًٌْ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَاتَّبِعْ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ حِزْبَهُ فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - عمّار (رحمة الله علیه) گوید: در برخی از غزوات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با آن حضرت بودم و علی (علیه السلام) علمداران لشکر دشمن را کشت و صف آن‌ها را درید و هم چنین عمروبن‌عبداللَّه جمحی و شیبهًْ‌بن‌نافع (دو تن از پهلوانان آن‌ها را) کشت، من [در این هنگام] نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده و عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! به‌راستی علی (علیه السلام) در راه خدا حق جهاد را ادا کرد». فرمود: «او از من است و من از اویم، و او وارث علم من و اداکننده‌ی دین من و وفاکننده‌ی وعده من و جانشین پس از من است؛ و اگر او نبود مؤمنین خالص پس از من شناخته نمی‌شدند، جنگش جنگ من و جنگ من جنگ خداست، و سازشش سازش من و سازش من سازش خداست؛ هرآینه او پدر دو سبط من است و امامان پس از من از صلب اویند، و خدای تعالی [از صلبش] امامان راشدین را بیرون آورد، و مهدی این امّت از ایشان است». عرض کردم: «پدر و مادرم به فدایت این مهدی (کیست»؟ فرمود: «ای عمّار! به‌درستی‌که خدای تبارک‌وتعالی به من عهد فرموده که از صلب حسین (علیه السلام) امامان نه‌گانه را بیرون آورد، و نهمین فرزندش از دیدگان پنهان شود، و همین است گفتار خداوند متعال: قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ برای او غیبتی است طولانی که از آن جمعی برمی‌گردند و در آن دسته‌ای دیگر پایدار می‌مانند، هنگامی‌که آخر الزّمان شود بیرون می‌آید و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد، و بر تأویل جنگ کند چنانچه من بر تنزیل جنگ کردم، و او همنام من و شبیه‌ترین مردمان به من است، ای عمّار (رحمة الله علیه)! پس از من فتنه‌ای می‌آید و وقتی آمد از علی (علیه السلام) و حزب او پیروی کن زیرا او با حق و حق با اوست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص458

بحارالأنوار، ج33، ص18/ بحارالأنوار، ج36، ص326/ کفایهًْ الأثر، ص120/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»

2

(ملک/ 30)

الرّضا (علیه السلام) - سُئِلَ الرِّضَا (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ فَقَالَ (علیه السلام) مَاؤُکُمْ أَبْوَابُکُمْ أَیِ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) وَ الْأَئِمَّهًُْ أَبْوَابُ اللَّهِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ یَعْنِی یَأْتِیکُمْ بِعِلْمِ الْإِمَامِ.

امام رضا (علیه السلام) - از امام رضا (علیه السلام) درباره‌ی آیه: قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ پرسیده شد، فرمود: «ماؤُکُمْ یعنی (ابوابکم) که ائمه (علیهم السلام) هستند و ائمه ابواب [و درهای رحمت الهی] می‌باشند. فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ یعنی کیست که علم امام را برای شما بیاورد؟ [و آن درها را به روی شما بگشاید]»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص460

بحارالأنوار، ج24، ص100/ القمی، ج2، ص379/ نورالثقلین/ البرهان؛ «یأتیکم» محذوف/ بحارالأنوار، ج51، ص50

3

(ملک/ 30)

الکاظم (علیه السلام) - قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ قَالَ إِذَا غَابَ عَنْکُمْ إِمَامُکُمْ فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِإِمَامٍ جَدِیدٍ.

امام کاظم (علیه السلام) - قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ؛ زمانی‌که امام شما غایب شود، کیست [غیر خدا] که برای شما امام تازه‌ای آورد؟ [امام غایب شما را ظاهر کند تا از علومش که چون چشمه‌ی صاف جاریست استفاده کنید]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص460

الکافی، ج1، ص339/ بحارالأنوار، ج24، ص100/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص683/ القمی، ج2، ص378؛ «بتفاوت» / الغیبهًْ للنعمانی، ص176؛ «فقدتم» بدل «غاب عنکم» / کمال الدین، ج2، ص351/ مسایل علی بن جعفر (ص327/ نورالثقلین/ البرهان

4

(ملک/ 30)

الکاظم (علیه السلام) - عَلِیِّ‌بْنِ‌جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا تَأْوِیلُ قَوْلِ اللَّهِ قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ فَقَالَ إِذَا فَقَدْتُمْ إِمَامَکُمْ فَلَمْ تَرَوْهُ فَمَا ذَا تَصْنَعُونَ.

امام کاظم (علیه السلام) - علیّ‌بن‌جعفر از برادر خود موسی‌بن‌جعفر (علیه السلام) تأویل آیه: قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ را پرسید. فرمود: «اگر امام خود را نیابید و دیگر از سرچشمه‌ی زلال او آب ننوشید، چه می‌کنید»؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص460

نورالثقلین

5

(ملک/ 30)

الباقر (علیه السلام) - هَذِهِ نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یَقُولُ إِنْ أَصْبَحَ إِمَامُکُمْ غَائِباً عَنْکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیْنَ هُوَ فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِإِمَامٍ ظَاهِرٍ یَأْتِیکُمْ بِأَخْبَارِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ حَلَالِ اللَّهِ جَلَّ‌وَ‌عَزَّ وَ حَرَامِهِ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ مَا جَاءَ تَأْوِیلُ الْآیَهًِْ وَ لَا بُدَّ أَنْ یَجِیءَ تَأْوِیلُهَا.

امام باقر (علیه السلام) - از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر سخن خدای عزّوجلّ: قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ روایت شده است که فرمود: «این آیه درباره‌ی امام غائب (نازل شده است که می‌فرماید: اگر امام شما، از شما غائب شود و ندانید که او کجاست، کیست که امام ظاهری برای شما بیاورد تا اخبار آسمان و زمین و حلال و خدا و حرام او را برای شما بیان کند»؟ سپس فرمود: به خدا تأویل این آیه نیامده است و به ناچار باید بیاید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص460

بحارالأنوار، ج51، ص52/ الغیبهًْ للطوسی، ص158/ کمال الدین، ج1، ص325/ نورالثقلین

6

(ملک/ 30)

الرّضا (علیه السلام) - عَنِ الْحَسَنِ‌بْنِ‌مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قَالَ لِی لَا بُدَّ مِنْ فِتْنَهًْ صَمَّاءَ صَیْلَمٍ تَسْقُطُ فِیهَا کُلُّ بِطَانَهًْ وَ وَلِیجَهًْ وَ ذَلِکَ عِنْدَ فِقْدَانِ الشِّیعَهًْ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یَبْکِی عَلَیْهِ السَّمَاءُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ کُلُّ حَرَّی وَ حَرَّانَ وَ کُلُّ حَزِینٍ لَهْفَانَ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیُّ جَدِّی شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی‌بْنِ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعَاعِ ضِیَاءِ الْقُدْسِ کَمْ مِنْ حَرَّی مُؤْمِنَهًْ وَ کَمْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَیْرَانَ حَزِینٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِینِ کَأَنِّی بِهِمْ آیِسٌ مَا کَانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً یَسْمَعُ مَنْ بَعُدَ کَمَا یَسْمَعُ مَنْ قَرُبَ یَکُونُ رَحْمَهًْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَی الْکَافِرِینَ.

امام رضا (علیه السلام) - حسن‌بن‌محبوب از امام رضا (علیه السلام) روایت کرده است که آن جناب فرمود: «به ناچار فتنه‌ی بسیار شدید و سختی روی می‌دهد که هر دوست و مصاحبی از ما در آن فتنه می‌افتد. و این فتنه هنگامی است که شیعیان سوّمین اولاد مرا گم می‌کنند و او از میان ایشان می‌رود که بر او اهل آسمان و زمین گریه می‌کنند و هر مرد و زن تشنه‌ی دیدار او می‌باشند و هر غمگین و حزینی او را طالب می‌باشند و بر دیدن او حسرت می‌خورند. پس از آن فرمود: «پدر و مادرم فدای او باد که اوست همنام جدّ بزرگوارم و شبیه من و شبیه موسی‌بن‌عمران (علیه السلام) و برتن او لباس‌هایی از نور می‌باشد که به شعاع روشنایی قدس افروخته می‌شود. چه بسیار مرد و زن مؤمن و مؤمنه که سرگردان و غمگین می‌باشند و تشنه آن آب شیرین و گوارا هستند. گویا ایشان را می‌بینم که اوقات عمر خود به دیدار او موّفق نمی‌شوند و از دیدن او مأیوس هستند. و ندایی شنیده می‌شود که از دور و نزدیک همه آن را می‌شنوند. اوست رحمت بر مؤمنین و عذاب بر کافرین».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص460

عیون أخبارالرضا، ج2، ص7

7

(ملک/ 30)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ، قیِلَ بِمَاءٍ جَار.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - بِماءٍ مَعِینٍ به‌معنی آب جاری است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج16، ص460

بحرالعرفان، ج16، ص112

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn

یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :
نام کاربری :
پست الکترونیکی :
وب :
یادداشت :
کد امنیتی :
8 + 4 = ?