کتاب آشنایی بازندگینامه امام باقر علیه السلام.رضاقارزی

زندگینامه امام باقر علیه السلام
 
 نام حضرت:محمد ابن علی علیه السلام
کنیه:ابوجعفر
نام مبارک پدرشان: امام سجاد علیه السلام
نام مبارک مادرشان:فاطمه
روز ولادت مبارکشان: اول رجب 57 قمری
مدینه:زادگاه
از القاب حضرت:باقر،شاکر،هادی و..
همسران حضرت:ام حکیمه،ام فروه
فرزندان:ام سلمه،زینب،علی،عبیدالله ،ابراهیم،جعفرالصادق علیه السلام
 

زندگینامه امام باقر علیه السلام

 

 نام حضرت:محمد ابن علی علیه السلام
کنیه:ابوجعفر

نام مبارک پدرشان: امام سجاد علیه السلام

نام مبارک مادرشان:فاطمه

روز ولادت مبارکشان: اول رجب 57 قمری

مدینه:زادگاه

از القاب حضرت:باقر،شاکر،هادی و..

همسران حضرت:ام حکیمه،ام فروه

فرزندان:ام سلمه،زینب،علی،عبیدالله ،ابراهیم،جعفرالصادق علیه السلام

1-باقرالعلوم لقب امام علیه السلام

باقر العلوم به معنای شکافنده علوم است. به گفته شیخ کلینی و جابر بن عبدالله انصاری تنها صحابی زنده پیامبر (ص)، در زمان امام باقر (ع) روایت است که جابر عادت داشت در مسجد نشسته و صدا بزند: یا "باقرالعلم! یا باقرالعلم! "؛ اهل مدینه فکر می کردند جابر عقلش را از دست داده است. اما جابر به آن ها اطمینان می داد که از پیامبر (ص) شنیده که به او سفارش کرده است: «ای جابر! مردی از خانواده ام را دیدار خواهی کرد که همنام من است و از لحاظ شخصیت به من نزدیک است. او دانش را شکافته به عمق آن پی خواهد برد.در مورد نحوه دیدار جابر با محمد باقر، هم کلینی روایت می کند که روزی جابر از مقابل مکتب خانه ای که در آن قرآن تدریس می شد، عبور می کرد که باقر را که هنوز کودکی بیش نبود در آنجا دید. به او نزدیک شد تا ببیند آیا ویژگی هایی که از زبان پیامبر شنیده را در او پیدا می کند. جابر با دیدن کودک نامش را می پرسد و پس از آنکه نشانه هایی که از پیامبر شنیده در او می بیند سرش را بوسیده، سلام پیامبر (ص) را به او می رساند.

2-دوران امامت حضرت باقر (ع)

دوران امامت امام محمد باقر (ع) پس از درگذشت پدرشان امام سجاد (ع)، از سال 95 هجری قمری آغاز شد و به مدت نوزده سال ادامه داشت. باید در نظر داشت که یکی از اتفاقات مهم در دوران امامت ایشان انقراض حکومت امویان و سرکار آمدن خلافت عباسیان بود که سر منشأ مشاجره های سیاسی و پیدایش مدعیانی مانند ابومسلم خراسانی بود. حضرت (ع) ضمن آنکه رسالت ترویج تعالیم قرآنی به ویژه امامت و ولایت را داشتند، چون بعد از پدرشان یکی از شاهدان عینی واقعه کربلا بودند، جریان عاشورا را با پرچمداری حقانیت اسلام و اهل بیت (ع) برای مردم روایت می کردند و پرده از ظلم و باطل بودن حکومت بنی امیه و عباسیان برمی داشتند.

3-مبارزه با اندیشه خوارج

 

3-مبارزه با اندیشه خوارج

خوارج گر چه پس از جنگ نهروان به شدت تضعیف شدند، ولی با گذشت زمان به تجدید قوا پرداخته و هوا دارانی یافته و بعدها به شورشها و حرکتهای اجتماعی دامن زدند.یکی از میدانهای رویارویی امام باقر (ع) با اندیشه های منحرف، موضعگیریها و روشنگریهای آن حضرت در رویارویی با عقاید و مشی خوارج بود. امام باقر (ع) در برخی از تعالیم خود می فرمود: به این گروه مارقه باید گفت: چرا از علی (ع) جدا شدید، با این که شما مدتها سر در فرمان او داشتید و در رکابش جنگیدید و نصرت و یاری وی زمینه تقرب شما را به خداوند، فراهم می آورد.

آنها خواهند گفت: امیر المؤمنین (ع) در دین خدا حکم کرده است (یعنی در جنگ با معاویه حکمیت را پذیرفته است در حالی که نمی بایست شرعا حکمیت را بپذیرد).به آنان باید گفت: خداوند در شریعت پیامبر حکمیت را پذیرفته و آن را به دو مرد از بندگانش وانهاده است.آنجا که فرمودهفابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما هر گاه میان زن و شوهر اختلافی رخ نمود که احتمال دارد به جدایی منتهی شود، به انگیزه ایجاد سازش و همدلی میان آنها، یک مرد از جانب شوهر و یک مرد از جانب زن به عنوان حکم فرستاده شوند تا اگر بنای اصلاح باشد، خدا آنان راتوفیق عطا کند.

 از سوی دیگر، رسول خدا (ص) در جریان بنی قریظه برای حکمیت، سعد بن معاذ را برگزید و او به آن چه مورد امضا و پذیرش خداوند بود، حکم کرد.به خوارج باید گفت: آیا شما نمی دانید که وقتی امیر المؤمنین (ع) حکمیت را پذیرفت به افرادی که حکمیت بر عهده آنان نهاده شده بود فرمان داد تا بر اساس قرآن حکم کنند و از حکم خداوند فراتر نروند و شرط کرد که اگر حکم آنان خلاف قرآن باشد، آن را نخواهد پذیرفت؟ زمانی که کار حکمیت علیه علی (ع) تمام شد، برخی به آن حضرت گفتند: کسی را بر خود حکم ساختی که علیه تو حکم کرد! امیر المؤمنین (ع) در پاسخ گفت: من به حکمیت کتاب خدا تن دادم، نه به حکمیت یک فرد تا نظر شخصی خودش را اعمال کند. اکنون باید به خوارج گفت که در کجای این حکمیت، انحراف از حکم قرآن دیده می شود! با این که آن حضرت بصراحت اعلام کرد که: حکم مخالفت قرآن را رد می کند.

در روایتی دیگر آمده است: فردی از خوارج مدعی بود که علی (ع) در جنگ نهروان به خاطر کشتن خوارج، گرفتار ظلم شده است.وی می گفت اگر بدانم که در پهنه زمین کسی هست که برای من ظالم نبودن علی (ع) را ثابت کند به سویش خواهم شتافت.به او گفتند که از میان فرزندان علی (ع) شخصی چون ابو جعفر، محمد بن علی می تواند تو را پاسخ دهد. وی که از سردمداران خوارج بود، گروهی از بزرگان یارانش را گرد آورد و به حضور امام باقر (ع) رسید.

به امام باقر (ع) گفته شد اینان برای مناظره آمده اند.حضرت فرمود اکنون بازگردند و فردا بیایند. فردای آن روز، امام باقر (ع) فرزندان مهاجر و انصار را گرد آورد و گروه خوارج نیز حضور یافتند. امام باقر (ع) با حمد و ستایش خداوند، سخن آغاز کرد و پس از شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم (ص) فرمود: سپاس خدای را که با اعطای نبوت به پیامبر اکرم، ما خاندان را کرامت بخشید و ولایت خویش را به ما اختصاص داد.ای فرزندان مهاجر و انصار! در میان شما هر کس فضیلتی از امیر المؤمنین علی (ع) می داند، بر جای ایستد و آن را بازگوید.

حاضران هر یک ایستادند و در فضیلت علی (ع) سخن ها ایراد کردند. با این زمینه و فضایی که امام باقر (ع) پدید آورد آن مرد که بزرگ خوارج آن محفل بشمار می آمد، از جای برخاست و گفت: من فضایل و ارزش های علی (ع) را بیش از این جمع آگاهم و روایت های فزونتری را می دانم، ولی اینها مربوط به زمانی است که علی (ع) هنوز حکمیت را نپذیرفته، با پذیرش حکمیت کافر نشده بود. سخن در فضایل علی (ع) به حدیث خیبر رسید، آنجا که پیامبر (ص) فرمود: «لاعطین الرایة غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله، کرارا غیر فرار، لا یرجع حتی یفتح الله علی یدیه». فردا، پرچم را به فردی خواهم سپرد که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند.بر دشمن هماره می تازد و هرگز از میدان نبرد نمی گریزد، او از رزم باز نمی گردد مگر با پیروزی و فتح خیبر. در این هنگام امام باقر (ع) رو به جانب آن مرد کرد و فرمود:درباره این حدیث چه می گویی؟ خارجی گفت: این حدیث حق است و شکی هم در آن نیست، ولی کفر پس از این مرحله پدید آمد.امام باقر (ع) فرمود: آیا آن روز که خداوند علی را دوست می داشت، می دانست که او در آینده اهل نهروان را خواهد کشت یا نمی دانست؟ مرد گفت: اگر بگویم خدا نمی دانست، کافر شده ام، پس ناگزیر باید اقرار کنم که خداوند می دانسته است.امام باقر (ع) فرمود: آیا محبت خدا به علی (ع) از آن جهت بوده که وی در خط اطاعت خدا حرکت می کرده یا به خاطر عصیان و نافرمانی بوده است! مرد گفت: بدیهی است که دوستی خداوند نسبت به امیر المؤمنین علی (ع) ازجهت اطاعت و بندگی وی بوده است نه عصیان و نافرمانی. (در نتیجه محبت خداوند به علی (ع) بیانگر این است که علی (ع) تا پایان عمر در راه اطاعت خدا گام نهاده و هرگز از مسیر رضای او بیرون نرفته است و آنچه کرده وظیفه الهی او بوده است).

سخن که به اینجا رسید، امام باقر (ع) رو به آن مرد کرده و فرمود: اکنون تو در میدان مناظره مغلوب شدی، از جای برخیز و مجلس را ترک کن. مرد از جای برخاست و آیه ای از قرآن را که بیانگر آشکار گشتن حق برای او بود زمزمه می کرد و اظهار داشت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته». (زندگی سیاسی امام باقر (ع)، ص 80).

 

4-برخی از وقایع مهم دوران زندگی امام باقر علیه السلام

 

 گستره تلاش‌های علمی فرهنگی امام(ع) را نمی‌توان در یک مقاله و گفتار گنجاند، اما شمه‌ای از دورنمای کلی به برخی بخش‌ها می‌توان چشم انداخت، پیشوای پنجم(ع) در مدت امامت خود در شرایط نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و مشکلات علمی را تشریح کرد و جنبش علمی دامنه‌داری به وجود آورد که مقدمات تأسیس یک «دانشگاه بزرگ اسلامی»را که در دوران امامت فرزند گرامیش «امام صادق(ع)»به اوج خود رسید، پی‌ریزی کرد. تمام عمرش را به هدایت و راهنمایی انسان‌ها صرف کرد.

پیشوای پنجم شیعیان در دوران امامت خود با زمامداران و خلفای یاد شده در زیر معاصر بود:

1.ولیدبن عبد الملک(86-96).

2.سلیمان بن عبد الملک(96-99).

3.عمربن عبدالعزیز(99-101).

4.یزیدبن عبدالملک(101-105).

6.هشام بن عبد الملک(105-125).

این خلفا به استثنای عمر بن عبدالعزیز-که شخصی نسبتا دادگر و نسبت به خاندان پیامبر(ص) علاقه‌مند بود- همگی در ستمگری، استبداد و خود کامگی دست کمی از نیاکان خود نداشتند و مخصوصاً نسبت به پیشوای پنجم شیعیان همواره سختگیری می‌کردند.

پیدایش مذاهب کلامی چون مرجئه، معتزله، خوارج و آشنایی مسلمانان با آرای ادیان دیگر و حضور پراکنده پیروان سایر ادیان در میان مسلمانان و ظهور اختلافات فقهی بر اثر عدم دسترسی فقهای متأخر به سنت نبوی به سبب ممنوعیت طولانی روایت و کتابت حدیث و انحرافات عملی و فکری سران سرزمین اسلامی از تعالیم پیامبر(ص) و توجیه حکومت امویان، از طریق ارائه ناقص و تحریف شده تعالیم اسلام، از مهم‌ترین وقایع دوران امام باقر(ع) بود.

گذشته از این، آن دسته از صحابه و تابعان که به پیروی از امام علی(ع) و جانشینان او معتقد بودند یا به دست حاکمان اموی کشته شده یا بدون امکان انتقال دانسته‌های خود به نسل بعد درگذشته بودند.

این خلا از یک سو راه هر نوع اقدام را برای امام باقر(ع) دشوار ساخته و از سوی دیگر راه را برای جاعلان حدیث و غالیان هموار کرده بود. مراقبت‌های پنهانی مأموران حکومت اموی از آل علی(ع) و امام باقر(ع)، به فرد شاخص این خاندان، تهدیدی جدی برای تلاش‌های آن حضرت به شمار می‌رفت. در این شرایط، امام به عنوان عالمی که دانش خود را از طریق پدرانش از پیامبر(ص) دریافته، حلقه‌های درسی بزرگی را در مدینه تشکیل داد.

او در این کار چهار هدف عمده را پی گرفت

1-.عرضه دیدگاه‌های اسلام حقیقی

عرضه دیدگاه‌های اسلامی در همه زمینه‌ها، به خصوص درباره پرسش‌هایی که دانشمندان سایر ادیان مطرح می‌کردند؛ این مطالب هم سبب استواری ایمان پیروان دین می‌شد و هم غیرمسلمانان را به برتری اسلام معترف می‌کرد. بنا بر نقل مرحوم شیخ مفید، امام باقر(ع) با هر یک از پیروان عقاید گوناگون (اهل الآراء) که بر او وارد می‌شد، مناظره می‌کرد و مردم مطالب بسیاری را در علم کلام از او فرا گرفتند. اشاره به «اهل آراء» در کلام مفید حایز اهمیت است. در روزگار امام باقر(ع) گرایش‌ها و مذاهب مختلف کلامی پدید آمد و نیز پیروان ادیان دیگر در سرزمین‌های اسلامی زندگی می‌کردند و میان ایشان و مسلمانان برخوردهای فکری روی می‌داد.

بدین طریق، پرسش‌ها و بحث‌های کلامی مطرح می‌شد و حضرت باقر(ع)، گذشته از مقام امامت و زعامت شیعیان، به عنوان یکی از دانشمندان بزرگ زمان خود که همه دانشمندان اسلامی به برتری علمی او معترف بودند، به پرسش‌ها پاسخ می‌گفت و در بحث‌ها شرکت می‌جست. به همین دلیل، موضوع بسیاری از احتجاجات آن حضرت و نیز احادیثی که از ایشان روایت شده، مسائل کلامی است و آنچه امام در این باره فرموده، هم اساس اعتقادات شیعه را تشکیل می‌دهد و هم در دیدگاه‌های کلامی مسلمانان اثر جدی داشته است.

2-.روشن‌گری درباره انحرافات

روشنگری نسبت به اشتباهات و انحرافات فقهی، کلامی، تفسیری، تاریخی و اخلاقی که یا وابستگان حکومت اموی آن را پدید آورده بودند و یا از عدم اتصال به سنت نبوی ناشی می‌شد. بنابراین، بیشتر مطالب امام(ع) به ابوابی از علوم اسلامی اختصاص یافته که در جامعه اسلامی به صورت نادرست عرضه و به کار بسته می‌شده است.

بر همین اساس، گفته شده که شمار زیادی از روایات منقول از امام باقر(ع) و نیز سایر امامان شیعه، در حکم تعلیقه یا نقد فقه، کلام و سایر علوم اسلامی متداول در روزگار آنان بوده است، به طوری که در موارد زیادی فهم درست بیانات این امامان بدون آگاهی از نظریات سایر مذاهب اسلامی تا حدی دشوار است

3..تأسیس شاخه‌هایی از علوم غیر مطرح

ائمه(ع) در تاسیس بخش بزرگی از علوم نقش اساسی داشتند و این مسأله باید به درستی تبیین شود که مورد توجه نبوده است، گشایش ابوابی از معرفت دینی که حاکمان آن روز جامعه اسلامی از طرح آن‌ها جلوگیری کرده بودند و آگاهی مردم از آن‌ها سلطه نظام حاکم سیاسی را متزلزل می‌کرد.

در حدیثی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که امویان مردم را در آموزش مباحث آزاد گذاشتند، اما فراگیری آنچه را به شرک بر می‌گشت منع کردند تا اگر مردم را به کارهای شرک آمیز وادارند (ناروایی) آن را در نیابند. در بسیاری از علوم امام نقش مؤسس داشتند، نوآوری‌هایی که روشن نشده است، از جمله علم طب، تغذیه و محوریت معالجه با تغذیه که دیگران از امام گرفته و ذکری از ائمه نکرده‌اند، در کتاب‌های طبی قرون سوم و چهارم تا عصر ابن سینا روایات طبی ائمه مورد استفاده بوده است بدون ذکر سند، مشخصات لازم و کسی به این قضایا توجهی نکرده است.

به نظر می‌رسد که وجود همین تعالیم، علاوه بر بیانات صریحی که رویارویی با حکام و وابستگان آن‌ها را توصیه می‌کرده، یکی از مهم‌ترین عوامل مقاومت روانی پیروان این مذهب در برابر جریانات سیاسی حاکم بر جوامع اسلامی بوده باشد.

4.پرورش دانشمندان اسلامی

گزینش و پرورش گروهی از دانشمندان اسلامی بر مبنای دیدگاه‌های امام باقر(ع) و گسیل کردن آنان به شهرهای بزرگ اسلامی به منظور ارائه درست نظریات آن حضرت و در نتیجه خنثی کردن تبلیغات دراز مدت امویان در معرفی اهل بیت پیامبر(ص) و نیز نفی گرایش‌های غلو آمیز برخی پیروان اهل بیت، برخورد صریح و قاطع با غالیان و اظهار بیزاری از سران آنان، از جمله مغیرة بن سعید و بیان بن سمعان(هر دو مقتول در 119ق) جزو اقدامات مهم ایشان به شمار می‌رود.

5-مناظرات امام باقر(ع)

حضرت برای دستیابی به هدف‌ها و نیز اجرای مقاصد دیگری که برخود فرض می‌دید، گذشته از برپایی حلقه‌های متعدد درس عمومی و خصوصی، به مناظره با دانشمندان برجسته شهرهای اسلامی و پیشوایان فکری فرق مهم آن روزگار و عالمان سایر ادیان و برخی مدعیان راهبری معنوی مردم عنایت خاصی داشت. همچنین از مراسم حج برای گفت‌وگو با مسلمانان مناطق مختلف اسلامی بهره فراوان می‌برد.

مناظرات گردآوری شده

مجلسی، احمد بن علی طبرسی و امین شماری از مناظرات آن حضرت را گرد آورده‌اند.

مناظرات مشهور

در میان مناظرات امام باقر(ع) از مناظره با پیشوای مسیحیان شام، قتادة بن دعامه(فقیه بزرگ بصره)، بزرگان کیسانیه، عمر بن ذَرّ قاضی، نافع مولی ابن عمر و مهم‌ترین راوی سخنان وی، طاوس الیمانی و محمد بن منکدر از زهاد و تارکین دنیا، ابوحنیفه یکی از ائمه اهل سنت و عبداللّه بن نافع ازرق از مدافعان تفکر خوارج می‌توان نام برد.

بررسی مناظره با نافع

مناظره‌ای که مرحوم شیخ مفید به آن حضرت نسبت داده، قابل تأمل است. این مناظره ظاهراً با نافع بن ازرق، رهبر فرقه ازارقه از خوارج، صورت گرفته و درباره مسأله حکمیت و جنگ صفین است و نافع در برابر اعتراض امام به روش خوارج در برخورد با امام علی(ع) و مباح دانستن خون آن حضرت، پاسخی نمی‌یابد. کلینی با ذکر سند، مناظره‌ای را بین امام و نافع مولی ابن عمر نقل می‌کند که بخش انتهایی آن درباره خوارج و مسأله حکمیت است.

این نافع که ایرانی‌تبار است و از فقهای بزرگ مدینه به شمار می‌رود، بنا بر قول اصح در سال 117 ق درگذشته و به گفته مجلسی به خوارج متمایل بوده و با امام علی(ع) دشمنی می‌کرده است. همچنین کلینی، در حدیثی دیگر با سند مشابه از شخصی به نام نافع بن ازرق نام برده است که از امام باقر(ع) در بحث خداشناسی سؤال کرده است. مناظره آن حضرت با نافع مولی ابن عمر، به اشاره هشام بن عبدالملک انجام گرفته است.

6-راهنمایی حاکمان اموی

به علاوه، هر جا که مصلحت امت ایجاب می‌کرد از راهنمایی حاکمان اموی نیز دریغ نداشت؛ توصیه او به عبدالملک مروان برای ضرب سکه به جای استفاده از سکه‌های رومی، در پاسخ به تهدید امپراطور روم، در برخی منابع نقل شده است. نکته جالب توجّه در این ماجرا آن است که عبدالملک نه از روی رغبت، از روی ناچاری حضرت باقر(ع) را با احترام به شام آورد و آن حضرت نیز با تأکید بر حقانیت اسلام او را راهنمایی کرد.

7-شاگردان امام باقر(ع)

در آن شرایط سخت دوران اموی، آن حضرت از تربیت کسانی که ضمن پایداری بر اعتقاد شیعی بتوانند مبین و مدافع آرای شیعی در جامعه اسلامی باشند، به هیچ روی فروگذاری نمی‌کرد و به خصوص نسبت به کسانی چون محمد بن مسلم ، زرارة بن اعین ، حمران بن اعین و فضیل بن یسار که از فرصت‌های مختلف برای فراگیری دانش‌های اسلامی از امام باقر(ع) بهره می‌جستند و در نشر آن‌ها می‌کوشیدند، تقدیر می‌کرد و با این‌ همه از آنان می‌خواست که همه آموخته‌های خود را به هر کسی نگویند و خصوصاً مراقب مأموران دستگاه خلافت باشند.

همچنان‌ که فرزندش حضرت صادق(ع) نیز از آن‌ها به نیکی یاد می‌کرد و آن‌ها را احیاکنندگان آثار پدرش می‌خواند. امام همچنین شاعرانی چون کمیت را که با سرودن اشعار در نشر افکار شیعه تلاش می‌کردند، تشویق می‌کرد. به این ترتیب بود که اقدامات و روش‌های مختلف امام باقر(ع) به شکل‌گیری مجدد جامعه شیعی انجامید.

8-نقش روایتگری امام باقر (ع) پس از واقعه کربلا

یکی از امامانی که در پیکره واحد امامت و نور منسجم ولایت توانستند جریان علمی و فکری حکومت دینی و شیعی را به طور ویژه ای دنبال و معارف ناب اسلام را در میان مسلمانان بیان کنند، امام محمد باقر (ع) بود. ایشان توانستند پس از هم گسستگی مردم بعد از جریان عاشورا، زمینه گسترش تفکر دینی و معارف اسلامی را در پیکره محدود فرهنگی، بین شیعیان و اهل سنت فراهم کنند.

نام امام باقر (ع) با اینکه در بسیاری از رخداد های اسلامی حضور داشت، کمتر شنیده شده است؛ واقعه عاشورا نیز یکی از این رویدادهاست. حضرت سیدالشهدا (ع) در آخرین جملات خود به امام سجاد (ع) می فرمایند: «غیر از من و تو مردی در خیمه ها نیست و زنده نمانده است». این جمله امام نشان از حفظ امامت دارد. چرا که امام حسین (ع) به دلیل همین حفظ امامت از ذریه خودشان اذن ورود امام زین العابدین (ع) را به میدان ندادند و می شود گفت که حفظ و پنهان کردن امام باقر (ع) نیز به همین سبب بوده است.البته باید در نظر داشت که امام باقر (ع) در میان کودکان و فرزندان اهل بیت (ع) حضور داشت؛ اما به دلیل حساسیت بالا، ظهور و نقش پررنگی را ایفا نکرد.ما در اسناد تاریخی روایت های بسیاری را از امام باقر (ع) درباره جریان عاشورا داریم. ایشان اولین کسی بودند که از آمدن ذوالجناح به خیمه ها خبر دادند و خطبه های وارده در کربلا را برای نسل آینده خود بیان کردند.

مرروی بر زندگی امام محمد باقر علیه السلام از تولد تا شهادت

9-ایجاد محافل معرفتی و علمی در دوران امام باقر علیه السلام

ایجاد محافل معرفتی و علمی پس از دوره انتقال حکومت بنی امیه به بنی عباس شکل گرفت. پس از جریان عاشورا در دوره امامت امام زین العابدین (ع)، خفقان و اختلافاتی در جامعه شکل گرفت. حکومت بنی امیه پس از واقعه کربلا با خشونت جلوی نشر معارف شیعی را گرفت. اما امام باقر (ع) فرصتی را ایجاد کرد تا حلقه های فکری معرفتی بنا شوند.

البته یکی دیگر از مسائلی که باعث شد جامعه به سمت تشکیل محافل معرفتی برود، شهادت اصحاب امام حسین (ع) بود؛ چرا که بیشترین یاران ایشان از محدثین و قاریان بودند که پس از شهادتشان جامعه با خلأ وجود عالمان روبرو شد. به همین سبب امام محمد باقر با تربیت شاگردان مکتب اهل بیت (ع) به تبلیغ معارف اسلامی و روایتگری واقعه عاشورا پرداختند. باید در نظر داشت که نیمی از احادیث موجود امروز از سخنان امام باقر (ع) است.

 

10-تشریح ابعاد زندگی حضرت امام محمد باقر(ع)

خط اصلی زندگی ائمه معصومین علیهم السلام مبارزه با دشمنان خدا و طاغوت ها بوده و باید به عنوان زندگی یک انسان دویست و پنجاه ساله تفسیر شود، مبارزه با تحریف معارف و احکام اسلامی و نیز ایجاد تشکیلات بین شیعیان را دو اقدام مهم امام باقر علیه السلام عنوان کردند.

امام باقر علیه الصلاة و السلام در ایجاد تشکیلات تشیع و یک سازمان قوی و همگانی از همه ی وسایل مشروع و ممکن استفاده کرد. همین که افرادی را تربیت کند، به عنوان وکیل و نایب خود بگذارد که کار آن حضرت را دنبال کنند، و ادامه ی تبلیغات و تعلیمات آن حضرت را به عهده بگیرند. این سازماندهی پنهانی امام باقر بود، که از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد که کاری بسیار خطرناک بود)).

11-قضاوت امام باقر(ع) بین یک زوج کبوتر

از این رو یکی از علوم این انوار مقدس الهی آشنایی با زبان تمام ملت ها و نیز آشنایی با زبان حیوانات و پرندگان بود. به عنوان نمونه امام صادق(ع) در روایتی ذیل این بخش از آیه16 نمل "وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُد؛ سلیمان وارث داود شد»، فرمودند: همانا محمد وارث سلیمان شد و ما وارث محمد(ص) هستیم؛... إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً ص» (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج 1، ص138). عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَکُنْتُ عِنْدَهُ یَوْماً إِذْ وَقَعَ زَوْجُ وَرَشَانٍ عَلَی الْحَائِطِ وَ هَدَلَا هَدِیلَهُمَا فَرَدَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَلَیْهِمَا کَلَامَهُمَا سَاعَةً ثُمَّ نَهَضَا فَلَمَّا طَارَا عَلَی الْحَائِطِ هَدَلَ الذَّکَرُ عَلَی الْأُنْثَی سَاعَةً ثُمَّ نَهَضَا فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا هَذَا الطَّیْرُ قَالَ یَا ابْنَ مُسْلِمٍ کُلُّ شَیْ ءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طَیْرٍ أَوْ بَهِیمَةٍ أَوْ شَیْ ءٍ فِیهِ رُوحٌ فَهُوَ أَسْمَعُ لَنَا وَ أَطْوَعُ مِنِ ابْنِ آدَمَ إِنَّ هَذَا الْوَرَشَانَ ظَنَّ بِامْرَأَتِهِ فَحَلَفَتْ لَهُ مَا فَعَلْتُ فَقَالَتْ تَرْضَی بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ فَرَضِیَا بِی فَأَخْبَرْتُهُ أَنَّهُ لَهَا ظَالِمٌ فَصَدَّقَهَا.یکی از علوم داود و سلیمان(ع) علم به زبان پرندگان بود. در روایتی دیگر می خوانیم مردی خدمت امام صادق علیه السلام این قسمت از همان آیه16 سوره نمل را تلاوت کرد: "عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ؛ سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! [آگاهی به ] زبان پرندگان را به ما آموخته اند و از هر چیزی [که به پیامبران و پادشاهان داده اند] به ما عطا کرده اند». امام صادق علیه السلام فرمود در آیه (من) ندارد آیه این طور است «أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ؛ یعنی بما همه چیز را دادند». منظور امام(ع) این بود که ما هم علم پرندگان می دانیم. همچنان که امام باقر(ع) ذیل همین آیه خطاب به محمد بن مسلم فرمود: «به ما زبان پرنده ها را آموخته اند و از هر چیز داده اند؛ إِنَّا عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْء)).همین محمد بن مسلم نقل می کند: روزی خدمت امام باقر علیه السلام بودم که یک جفت قمری آمدند و روی دیوار نشستند و طبق مرسوم خود آواز می خواندند و امام باقر علیه السلام دقایقی به آن ها پاسخ می گفت. سپس آماده پریدن شدند و چون روی دیوار دیگری پریدند، قمری نر لحظاتی بر قمری ماده فریاد می زد. من عرض کردم: قربانت شوم، داستان این پرندگان چه بود؟فرمود:ای پسر مسلم هر پرنده و چارپا و جانداری را که خدا آفریده است نسبت به ما شنواتر و فرمان بردارتر از انسان است. این قمری به ماده خود بدگمان شده و او سوگند یاد کرده بود که کاری نکرده است و گفته بود به داوری محمد بن علی راضی هستی؟ پس هر دو به داوری من راضی شدند و من به قمری نر گفتم که نسبت به ماده خود ستم کرده ای؛ او هم قبول کرد. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص470 / بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج 1، ص 342).

12-آشنایی با یاران ایرانی امام باقر علیه السلام

ورود اسلام به ایران و گرایش ایرانیان به این دین مبین، یکی از مهم ترین حوادث تاریخی، برای ملت ایران است. گرچه اسلام با شتاب خیره کننده ای در ایران پیش رفت؛ ولی حاکمیت عقیدتی اسلام بسیار آرام و ریشه دار صورت پذیرفت و توجه اسلام به حق و عدالت اجتماعی از مهم ترین عوامل گرایش ایرانیان به اسلام بود.

ایرانیان پس از گرایش به اسلام، روح و معنی اسلام را در خاندان اهل بیت علیهم السلام یافتند و با خاطره شیرینی که از حکومت عدل حضرت علی علیه السلام داشتند، تحققّ عدالتِ اجتماعی را در مکتب فرزندان او یافتند. آنان با مشاهده سجایای اخلاقی، علمی، دینی، سادگی و بی آلایشی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنان، به مکتب تشیّع گرایش پیدا کردند و برخی جزء اصحاب ائمّه اطهارعلیهم السلام شدند که به مرور زمان بر تعداد آنان افزوده شد.

امام محمدباقر علیه السلام با تأسیس اوّلین دانشگاه اهل بیت علیهم السلام، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ التّحصیل در موضوعات گوناگون به جامعه عرضه نمود. شیخ طوسی (ره) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقرعلیه السلام را 462 مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند.

در این میان عدّه ای از ایرانیان افتخار شاگردی و ملازمت با ایشان را داشتند. گرچه نمی توان نام تمامی اصحاب ایرانی امام باقر علیه السلام را از منابع رجالی و روایی استخراج نمود؛ ولی سعی شده چند تن از یاران ایرانی امام پنجم را به طور مختصر معرّفی و خدمات آنها را ذکر نماییم.

حمّاد بن ابی سلیمان

ابو اسماعیل حمّاد بن ابی سلیمان از ایرانیان مقیم کوفه است. پدرش فرمانروای اصفهان بود که در جریان فتح آن شهر در زمان خلیفه دوم به دست ابو موسی اشعری به همراه خانواده اسیر شد و سپس در حضور خلیفه دوم، اسلام آورد. وی از جمله ده موالی بود که معاویه در جریان جنگ صفّین به ابوموسی اشعری بخشید و ابوموسی او را به پسرش ابراهیم داد و ابراهیم او را آزاد کرد و سپس پدر حمّاد در کوفه ساکن گشت.

ابوسلیمان در کوفه به زندگی جدید خود پرداخت و فرزندش را به تحصیل علم و دانش گمارد؛ به طوری که حمّاد در زمره دانش آموختگان مشهور کوفه قرار گرفت. حمّاد پس از کسب علوم مقدّماتی وارد دانشگاه امام باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام شد و به حدّی در کسب دانش پیش رفت که دانشمندان اسلامی از وی به عنوان امام، مجتهد و فقیه یاد کرده اند و او را به کثرت حدیث توصیف نموده اند. حمّاد پس از خدمات زیادی که در طول عمر خود انجام داد، در سال 120 ق. و در کهولت سن وفات یافت.

 داوود بن ابی هند سرخسی

داوود بن ابی عذافر قشیری سرخسی، اصالتاً خراسانی و اهل سرخس است. داوود از طریق خیّاطی یا فروش خز، گذران زندگی می کرد و در کنار آن به تحصیل علم و دانش نیز می پرداخت. او از اصحاب ایرانی امام محمد باقرعلیه السلام است. داوود در علم تفسیر از علمای مشهور عصر بود. او تفسیری داشت معروف به تفسیر ابن ابی هند که اثری از آن نمانده است. علاوه بر آن، او فقیهی کامل بود که از دوران جوانی در زمان حسن بصری فتوا می داد.

حماد بن زید می گوید: در فقه احدی را برتر از داوود ندیدم. علمای اهل سنّت داوود را از راویان موثّق به شمار می آورند و علاّمه امینی وی را فردی دانسته است که همگان در ثقه بودنش اتّفاق نظر دارند.

داوود علاوه بر شهرت علمی، در زهد و تقوا نیز شهره بود. او چهل سال پنهان از دیگران، روزه گرفت؛ بدین ترتیب که به هنگام خروج از خانه، با تظاهر به نداشتن روزه، غذای خود را بر می داشت و به دنبال کسب روزی بیرون می رفت؛ ولی در بین راه، آن را به فقرا می داد و شب هنگام به خانه برمی گشت و افطار می کرد.مرگ داوود در سال 140 ق. در راه مکّه اتّفاق افتاد.

محمّد بن اسحاق

محمّد بن اسحاق بن یسار بن خیار (ابوعبدالله) از موالیانی است که پدرانش از مسیحیانی بودند که در «نُفیره»، روستایی در حوالی عین التّمر زندگی می کردند و این منطقه، جزء ایران و از نواحی تابعه عصر ساسانی بود. خالد بن ولید پس از فتح این نواحی، یسار جدّ محمّد را همراه چهل تن دیگر به اسارت گرفت و به مدینه برد.

در سال 80 یا 85 ق. محمد در مدینه متولّد شد و دوران کودکی و نوجوانی را در این شهر که مرکز عمده حدیثی بود، گذراند. وی سپس در 30 سالگی برای بهره گیری از اخبار سیره نویسان، به مصر رفت و پس از پیروزی عباسیان بر امویان، به عراق آمد و مدتی در کوفه و ری اقامت گزید. در زمان خلافت منصور، کتاب معروف خود مغازی را تألیف کرد و در میان مردم کوفه و سایر مناطق منتشر ساخت. کتاب سیره او اوّلین سیره نسبتاً جامعی است که به دلیل نظمِ منطقی موجود در آن، به عنوان نخستین کار اصیل در این زمینه شناخته شده است.

محمد بن اسحاق، محدّث و اوّلین سیره نویسی است که زندگانی پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم را به رشته نگارش در آورده است. شیخ طوسی و برقی او را در شمار اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام نام برده اند و برقی پدرش اسحاق را نیز از اصحاب امام باقرعلیه السلام دانسته است.

شیخ طوسی و کشّی او را از دوستداران و عاشقان اهل بیت علیهم السلام می دانند که در کتابش نیز احادیث بسیاری را در اثبات خلافت علی علیه السلام نقل نموده است؛ از جمله حدیث بلند «الجنان و النوق» را از امام باقرعلیه السلام.

ابن اسحاق، حافظه بسیار قوی داشته و احادیث زیادی را حفظ بوده است و به خاطر حافظه بی مانند، او را «امیرالمحدّثین» خوانده اند. او با نوشتن سیره یا مغازی، سنّت و احادیث پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را حفظ و در اختیار مسلمانان قرار داد. وی برای جمع آوری اخبار، به بصره، کوفه، مصر، بغداد، و ری سفرهای طولانی نمود. به جز کتاب مغازی یا سیره، چند کتاب به او منسوب است. از جمله: الفتوح، سیرالعرب، اخبار صفّین و حدیث المعراج و الاسراء. محمد بن اسحاق عاقبت در سال 151 ق. در بغداد در گذشت و در مقابر خیزران دفن گردید.

12-کلام ناب امام باقر علیه السلام

ثواب بی نظیر خدمت به همسر از زبان امام باقر(ع)

آقا امام باقر علیه السّلام فرمودند: هر زنی که هفت روز شوهرش را خدمت کند، خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببندد و هشت در بهشت را به رویش بگشاید، تا از هر در که خواهد وارد شود و فرمودند: هیچ زنی نیست که جرعه ای آب به شوهرش بنوشاند مگر آن که این عمل او برایش بهتر از یک سال باشد. که روزهایش را روزه بگیرد و شب هایش را به عبادت سپری کند. (وسائل الشیعه، ج14 ص123).

سفارش امام باقر(ع) به شیعیان

پنج سفارش امام باقر علیه السلام به شیعیان

تو را به پنج چیز سفارش می کنم:

1) اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن

2) اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن

3) اگر تکذیب کردند خشمگین مشو

4) اگر مدحت کنند شاد مشو

5) اگر نکوهشت کنند، بی تابی مکن. (بحارالانوار،دار احیا،ج 75،ص267)

13-شهادت حضرت باقرالعلوم (ع)

درباره علت و همچنین زمان مرگ امام پنجم تردید وجود دارد. بر اساس برخی روایات ایشان به وسیله ابراهیم بن ولید بن عبدالله، از نزدیکان هشام بن عبدالملک، مسموم شدند. بر اساس اقوال معروف تر اما، زید دیگری (یکی از پسر عمو های امام) بر سر ارثیه ای با باقر (ع) اختلاف پیدا کرده بود. آن دو توافق کردند تا نزد قاضی بروند. وقتی قاضی حق را به باقر داد، زید شکایتش را نزد هشام برد. شکایت های زید خلیفه را برانگیخت تا هدیه ای برای حاکم مدینه فرستاده از او بخواهد ارثیه مورد اختلاف را از باقر (ع) گرفته برایش بفرستد. باقر (ع) که گویا برای چنین وضعیتی خود را آماده کرده بود، صندوقی حاوی مدارک تقلبی را به حاکم مدینه داد. با این حال وقتی خلیفه صندوق را دریافت کرد، آن را به زید نشان داد و زید متوجه تقلبی بودن اسناد شد. بر طبق روایات شیعی خلیفه به زید زینی داد که با زهر آبدیده بود. زید تدارک لازم را دید تا زین به دست باقر (ع) برسد. امام از آن استفاده کرده و بر اثر زهر آن از دنیا رفت. به گفته برخی منابع امام باقر در 7 ذی الحجه سال 114 پس از هجرت در سن 57 به دستور هشام بن عبدالملک در مدینه مسموم شد و درگذشت. مزار امام محمد باقر در شهر مدینه در قبرستان بقیع و کنار سه امام دیگر شیعیان است. آرامگاه او بر خلاف بیشتر امامان شیعه هم اکنون گنبد و ضریح ندارد.

/UploadedData/1/Contents/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B12_1.jpg

 

14-وصیت امام باقر (ع) به فرزند و یارانش

کلینی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیا در نزد خود داشت، برای من به ودیعت سپرد. پس، چون لحظه وفاتش فرا رسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکی از آنان نافع مولای عبد الله بن عمر بود.

پس به من فرمود: بنویس. این چیزی است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضای خداوند باشید.سپس فرمان داد که او را به جامه ای که هر جمعه در آن نماز می خواند، کفن کنند و عمامه اش را بر سرش بندند و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهند و در موقع دفن بندهای کفن او را باز کنند.سپس، امام صادق (ع) به پدر گفت: ای پدر! در ا

ین وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردی؟ فرمود: پسرم! خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و می خواستم بدین وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) می خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (ع)، وصی و جانشین و امام بعد از اوست.

 

وصیت امام(ع) به نقل از کلینی (ره)

شیخ کلینی در کتاب کافی به سند خود از امام رضا (ع) روایت کرده است که امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمود: هنگامی که به درود حیات گفتم زمین را برایم بشکافید و قبری مهیا کنید پس اگر به شما گفتند برای رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصدیق کنید. این فرمایش بدان دلیل بوده است که امام باقر (ع) شکافتن زمین را از برخی جهات بهتر می دانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است.

کلینی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکی از آنان نافع مولای

عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزی است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضای خداوند باشید. »و وصیت کرد محمد بن علی به جعفر بن محمد و به وی فرمان می دهد که او را به جامه بردی که هر جمعه در آن نماز می خواند کفن کند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهای کفن او را باز کند.

سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: ای پدر!در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردی؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و می خواستم بدین وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) می خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (ع)، وصی و جانشین و امام بعد از اوست.کلینی در کافی به سند خود از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: پدرم روزی در ایام بیماریش به من گفت: پسرم گروهی از قریشیان ساکن مدینه را بدینجا فراخوان تا آنها را گواه بگیرم. من نیز چنین کردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: ای جعفر هنگامی که من دنیا را وداع گفتم مرا بشوی و کفن کن و قبرم را چهار انگشت بالاتر از زمین قرار ده و بر آن آب بپاش.چون گواهان رفتند به پدرم عرض کردم: اگر مرا (در خلوت هم) به این کارها امر می کردی، انجام می دادم. چرا درخواستی تا عده ای را به عنوان شاهد به نزدت بیاورم؟ فرمود: پسرم می خواستم با تو نزاع نکنند. (یعنی در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نکنند و بدانند که تو وصی منی)

کلینی در کافی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم در وصیتش نوشته بود که وی را در سه جامه کفن کنم. یکی ردای جمره ای او بود که در روز جمعه با آن نماز می خواند و دو پیراهن دیگر. پس به وی عرض کردم: چرا اینها را می نویسی؟فرمود: می ترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگویند او را در چهار یا پنج جامه کفن کن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو کفن محسوب مکن بلکه عمامه از چیزهایی است که بدن را به آن می پوشانند.

شیخ کلینی در کافی به سند خود نقل کرده است که امام باقر (ع) وصیت کرد که هشتصد درهم برای برگزاری مراسم سوگواری او اختصاص دهند و این کار را از سنت می دانست. زیرا پیامبر می فرمود: برای خاندان جعفر طعامی فراهم آرید، آنان نیز به وصیتش عمل کردند.

 15-معجزه‌ای از امام محمد باقر (ع)

در کتاب‌های تاریخی، معجزات فراوانی از امام محمدباقر (ع) نقل شده است. عبدالله بن عطاء مکی در یکی از آن‌ها می‌گوید: «به اشتیاق دیدار روی امام باقر علیه السلام از مکه به مدینه آمدم. شبی که به مدینه رسیدم، باران شدید و سرمایی سخت بیداد می‌کرد. من که نیمه شب به در خانه حضرت رسیده بودم، با خود گفتم: اکنون برای در زدن دیر شده است. پس بهتر است تا صبح همین جا بمانم و صبح هنگام به خدمت ایشان مشرف شوم. در این هنگام، صدای امام (ع) را شنیدم که می‌فرمود: در خانه را برای ابن عطاء باز کنید که امشب، سرمای سخت و آزار باران را به خاطر ما تحمل کرده است

16- تصریح پیامبر اکرم (ص) به امامت حضرت باقرالعلوم (ع)

پیامبر اکرم (ص) در ضمن روایات زیادی به مسأله امامت امام محمد باقر (ع) تصریح فرموده اند که از مهم‌ترین آن روایات، روایت جابر بن عبدالله انصاری است. محمد بن مسلم می‌گوید: «در کنار جابر نشسته بودیم که امام سجاد علیه السلام همراه با فرزندشان محمد وارد شدند. حضرت سجاد علیه السلام به پسر بزرگوارشان دستور دادند که جابر را که در آن ایام پیرمرد و نابینا شده بود احترام کند. وقتی این کودک پیشانی جابر را به عنوان احترام بوسیدند، جابر پرسید: این کودک کیست؟ امام سجاد علیه السلام فرمودند: پسرم محمد است. جابر، محمد را در آغوش گرفت و گفت:‌ای محمد!، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تو سلام می‌رساند. حاضران از جابر توضیح بیشتر خواستند. جابر گفت: روزی در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم که فرمودند:‌ای جابر! تو آن قدر زنده می‌مانی که حتی فرزندم، محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب را که نامش در تورات، باقر است، می‌بینی. وقتی او را دیدی، سلام مرا به او برسان

 

17-معرفی چند اثر درباره امام محمد باقر

 

1-امام محمدباقر (ع)، نوشته شیخ عباس قمی:

که در واقع بازچاپ  «باب هفتم «منتهی‌الآمال» است. این کتاب، در هفت فصل به موضوع‌هایی چون تولد، نام و کنیه، فضایل و مناقب و مکارم اخلاق، معجزات، کلمات حکمت‌آمیز، وفات، اولاد و حکایات منسوب به آن حضرت پرداخته است

2-زندگانی باقر آل محمد (ع) گوهر علم همراه با داستانی پندآموز، نوشته فاطمه دهکردی:

 کتاب، ساختاری رمان‌گونه دارد و با یک مقدمه از زمزمه‌های دل نویسنده آغاز می‌شود.

3-در محضر امام محمد باقر (ع)، نوشته علیرضا زکی‌زاده رنانی:

این کتاب دارای یک پیشگفتار است و نویسنده هدف خود از این نوشتار را پرداختن به مباحثی اعتقادی، تفسیری، فقهی و کلامی بیان می‌کند.

در فصل اول کتاب با استناد به روایات منسوب به امام محمدباقر (علیه السلام) در مبحث عقاید، به توحید و معرفت خداوند، نبوت، قرآن و تفسیر، امامت و معاد، با ذکر اصل و ترجمه روایات و منابع آنها پرداخته شده است. روش نویسنده، گردآوری مباحث اعتقادی، تفسیری، فقهی و کلامی است که اشخاص مختلف در محضر امام باقر (علیه السلام) طرح و پاسخ دریافت کرده‌‌اند.

در فصل دوم کتاب فقط در 7 صفحه به اخلاق پرداخته شده در حالی که فصل اول، («عقاید») در 395 صفحه رقم خورده استدر پایان نیز «کتابنامه» ــ ذکر منابع و مأخذ کتاب ــ آمده است.

5-داستان‌هایی از زندگانی امام محمد باقر (ع)،  نوشته علیرضا کربندی:

کتاب، یک مقدمه، هشت بخش و یک خاتمه دارد و مؤلف در مقدمه کتاب آورده است که آشنایی با زندگینامه ائمه اطهار و پیشوایان راستین حق بر همه‌ جوانان حقیقت‌طلب مسلمان واجب است. از این رو با سود بردن از کتاب‌های اهل دانش و بصیرت، دست به تهیه کتابی فشرده و ساده زده است تا قدمی برای شناساندن پیشوایان واقعی و رهروان راه خوشبختی انسان‌ها برداشته باشد.

در بخش اول کتاب به چگونگی ولادت حضرت امام محمد باقر (ع)، در بخش دوم به نام، القاب و کنیه آن بزرگوار و در بخش سوم به واگویی خصلتهای نیک و پسندیده‌ امام (ع) پرداخته شده است. همچنین، در بخش چهارم،گزیده‌هایی از سخنان آن حضرت امده و در بخش پنجم به دوران امامت حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)، خلفای هم‌عصر ایشان، فروتنی علمای برجسته در نزد آن امام، مهارت امام در تیراندازی، آگاهی امام به اسرار و …) و در بخش ششم به جلوه‌هایی از رفتار امام باقر (علیه السلام) در مناجات و مهمان‌نوازی، اخلاق، صبر و کرامت اشاره شد است. در بخش هفتم نیز درباره شاگردان حضرت ــ همچون جابر بن عبدالله انصاری، اَبانِ بن تغلب، جابر بن یزید جعفی و … ــ سخن گفته شده و در فصل هشتم به ذکر حکایتی از شهادت امام محمد باقر (علیه السلام) پرداخته شده است. یک «خاتمه» کوتاه، پایان بخش این کتاب است.

 6-در مکتب فجر دانشها : حضرت امام محمد باقر(ع)، نوشته علی قائمی امیری:

  گزيده‏اي از زندگي، سيره و اخلاق امام باقر (ع) و نقش آن حضرت در پيشبرد حيات فرهنگي جامعه در اين اثر آمده و ضمن بحث از عصر سياسي امام از حيات معنوي، حيات اخلاقي، حيات اقتصادي آن حضرت و مبارزات وي عليه ظالمان و ستمگران بني‏اميه سخن گفته شده است.

7- امام باقر(ع): جلوه امامت در افق دانش،  احمد ترابی

اين كتاب به صورت تحقيقي و با ارجاع هاي سندي معتبر در پاورقي، در پنج فصل تنظيم شده است. از لحاظ تحقيقي بودن و ارجاع ها به سندهاي گوناگون، بسيار با اهميت و از معدود كتاب هايي در اين موضوع است كه به فارسي به نگارش درآمده است.در فصل اول آن كه اجمالي از ولادت تا شهادت آن حضرت است عناوين پنجمين طلوع امامت، ولادت، تبار والاي امام باقر(ع)، نام و كنيه، القاب، فرزندان و همسر آن حضرت، شهادت، امامت باقرالعلوم(ع)، دلايل امامت، ويژگي ها و شايستگي هاي ضروري امام، انتخاب الهي، برترين انتخاب، كمال‌ها و كرامت‌ها و... آمده و نويسنده در فصل دوم به زندگاني علمي آن حضرت پرداخته و امام باقر(ع) را در انديشه اهل تشيع و اهل تسنن بررسي كرده است. او سپس با ابتكاري جالب (البته براي تاريخ نويسان) شاگردان آن حضرت را نام مي‌برد و سپس جلوه‌هايي از معارف باقري را برای خواننده بیان می کند؛ نویسنده از مبارزات امام با انديشه خوارج و توهمات قدريه، جبريّه، غاليان و... پرده برداشته و ما را با سياست هاي آن حضرت در زندگي علمي با عنوان هاي تبيين معارف اصولي دين، ارجاع امت به قرآن و مبارزه با قياس در ميدان اجتهاد و سرانجام تعليم فقه و شيوه‌هاي صحيح اجتهاد، آشنا مي‌كند.

نویسنده در فصل سوم زندگي سياسي امام باقر(ع) را اعم از بينش سياسي امام(ع) و شرايط سياسي دوران امام و خلفاي معاصر و قيام هايي كه در زمان آن حضرت به وقوع پيوسته و مواضع آن حضرت در مقابل آن حوادث را بيان مي‌كند. در فصل چهارم نیز به زندگي اجتماعي امام باقر(ع) و تلاش او، تأثير او در جامعه، مرجعيت و پاسخ گويي به پرسش هاي مردم، و زندگي شرافتمندانه امام مي‌پردازد و همچنين نماهايي از عبادت ها، دعاها و نيايش‌هاي آن حضرت را بر پرده ذهن خواننده به تصوير مي‌كشد.

در فصل پنجم هم كه از فصول مهم كتاب است، نویسنده با توجه به برخي سخنان امام باقر(ع)، پيام‌ها و حكمت و درس هايي را از مكتب آن حضرت به مخاطب هديه مي‌كند.

8-سرچشمه‌های نور: فرازهایی از زندگانی امام باقر(ع)، نوشته  مسلم صاحبی:

 نگارنده با توجه به منابع موثق به شرح ولادت امام محمدباقر(ع) و مقام و ابعاد شخصيتي ايشان در زمينه‌هاي معنوي و اجتماعي پرداخته و سپس، گنجينه‌هاي فکري امام محمدباقر(ع) را شرح داده است. او در ادامه، جنبه‌هاي علمي مکتب اهل بيت، کلمات قصار و وصيت‌نامة امام محمدباقر به «جابربن يزيد جعفي» را آورده و شاگردان ايشان را معرفي کرده است. در پايان کتاب نیز سياست بني‌اميه در عصر امام باقر(ع) به همراه مدايح و مراثي که درباره امام محمدباقر(ع) سروده شده، گنجانده شده است.

9-ملاقات در شب بارانی، نوشته مسلم ناصری:

کتاب شامل دوازده داستان و حکایت کوتاه درباره زندگی امام پنجم شیعیان است که از منابع مختلف ـ ویژه دانش‌آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان ـ با این عناوین گردآوری شده است: پیک پیامبر، فرشته‌ای در بیابان، ملاقات در شب بارانی، آرامش بعد از سحر، پند و پیشمانی، دانشمندی که خود را به دیوانگی زد، تک تیرانداز، فقط برای خدا، زندگی دوباره، رسوایی در شبستان مسجد، نقشه‌ای که نگرفت و حیوان صفتان.

10-مدرسه امام باقر(ع)، نوشته  مهدی غلامعلی             

در این کتاب سیصد و شصت و پنج حدیث برگزیده از امام باقر (ع) به تعداد روزهای سال آده است تا دوستداران آن حضرت هر روز را با خواندن یک حدیث ایسان اغاز کنند.

11-دیگر کتابهای منتشر شده درباره امام محمد باقر (ع):

سرچشمه هاى نور (حضرت امام باقر ع )/گروه نويسندگان مؤسسه البلاغ/ مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1368؛

کتابنامه امام باقر (ع)/ناصر الدين انصارى قمى/ مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1372؛

بر امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) چه گذشت؟/ سيد محمد حسن موسوى کاشانى/ انتشارات زاهدى، 1373؛

امام باقر(ع) جلوه امامت در افق دانش/ نگارش: احمد ترابى/ مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى/ 1373؛

راويان مشترک فريقين از امام محمد باقر (ع) /مرکز مطالعات و تحقيقات اسلامى /1373؛

شرح سخنان حضرت باقر العلوم (ع) در سير و سلوک و معرفت نفس/ سيد يداللّه برقعي/ 1374؛

زلال معرفت، پژوهشي در زندگاني امام محمدباقر(ع)/ محمدباقر طاهري/ گلستان ادب / 1381؛

نخستين انديشه هاي شيعي تعاليم امام محمدباقر(ع)/ ارزينا لالاني، ترجمه: فريدون بدره اي/ فرزان روز / 1381؛

زندگاني امام محمدباقر(ع)/ منصور کريميان/ اشرفي/ 1381؛

 صحيفه امام باقر عليه السلام/ جواد قيومي اصفهاني/ جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامي/ 1382؛

داستان زندگي امام محمدباقر(ع)/ اميرمهدي مرادحاصل، رضا شيرازي/ پيام نور/ 1382؛

 داستان هايي از اخلاق و رفتار امام محمدباقر(ع)/ علي ميرخلف زاده/ محمد و آل محمد(ص) / 1383؛

 زندگاني حضرت امام محمدباقر(ع)/ حميدرضا کفاش/ عابد/ 1383؛

 زندگاني چهارده معصوم، امام محمدباقر(ع)/ علي نوري/ جهانتاب / 1383؛

 معجزات امام محمد باقر (ع)/ حبيب الله اکبرپور (به اهتمام)/ الف / 1384؛

 مردي که اسرار سرزمين ها را مي دانست؛ زندگينامه امام محمدباقر(ع)/ محمود پوروهاب، پژمان رحيمي زاده (نقاش)/ مدرسه / 1385

 حيات پاکان؛ داستان هايي از زندگي امام محم باقر، امام جعفر صادق و امام موسي کاظم(ع)/ مهدي محدثي/ بوستان کتاب قم / 1385؛

امام باقر(ع) الگوي زندگي/ حبيب الله احمدي / فاطيما / 1385؛

 زيارتنامه حضرت علي ابن امام محمد باقر(ع) به انضمام زيارت عاشورا و شرح مختصري از زندگينامه/ سيدحسين عابديني اردهالي (گردآورنده)/ سميع، سفير اردهال/ 1386؛

پرسش هاي مردم و پاسخ هاي امام باقر(ع)/ احمد قاضي زاهدي، محمدحسين رحيميان (مترجم) / حاذق/ 1386؛

 شکافنده علم؛ امام محمدباقر(ع)/ سعيد قانعي/ چلچله / 1386؛

 نغمه باران؛ امام محمد باقر (ع)/ مهدي وحيدي صدر (شاعر)/ جامعه القرآن الکريم / 1387؛

 امام محمدباقر(ع)؛ کار و عبادت/ سپيده خليلي/ لوح دانش/ 1387؛

 چهل داستان و چهل حديث از امام محمد باقر(ع)/ عبدالله صالحي/ مهدي يار/ 1387؛

 ديدار و گفت وگوي صميمانه با فجر دانش ها حضرت امام محمدباقر(ع)/ مصطفي نيلي پور/ قلم نو/ 1387؛

امام باقر(ع) در کربلا/ محمد کامراني اقدام (شاعر)/ حديث نينوا / 1387؛

 باقر تورات؛ شرح حال و زندگاني امام باقر(ع)/ عليرضا اسداللهي فرد / صبح پيروزي / 1387؛

 عالم ترين پدر دنيا؛ امام باقر(ع) / علي عباسي/ منتظران ظهور/ 1387؛

 بهترين حضور؛ حضرت امام باقر (ع)/ مهدي وحيدي صدر / عروج انديشه / 1387؛

 امام محمد باقر(ع)/ اسماعيل هنرمندنيا/ سايه گستر/ 1387؛

 بخشنده بود و دانا؛ امام محمد باقر(ع)/ عباسعلي سپاهي يونسي/ انصار / 1387.

ضمنا علاقه مندان به آن حضرت می توانند کتاب زندگانی حضرت امام محمد باقر (ع)، نوشته حسین عمادزاده را از فایل ضمیمه دریافت کنند. 925/ 301/ش

18-مرروی بر زندگی امام محمد باقر علیه السلام از تولد تا شهادت

حضرتامام محمد باقر (ع) در روز اول رجب یا به روایتی سوم صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود و هفتم ذی الحجه سال 114 هجری قمری، در سن 57 سالگی در این شهر مسموم شد و به شهادت رسیدضرت امام محمدباقر (عپنجمین امام شیعیان جهان در روز جمعه (یا دوشنبه یا سه شنبه) اول (غره) ماه رجب یا به روایتی سوم ماه صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود.

پدر ارجمندش حضرت امام سجاد (ع) پسر امام حسین (ع) و مادر گرامیش ام عبدالله، فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است و بنابراین امام محمدباقر (ع) اولین امامی است که از نسل هر دو فرزندان امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) یعنی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می‌باشد.حضرت امام سجاد (ع) پس از تولد فرزند بزرگوارش، او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و بر گوش راست او اذان و بر گوش چپش اقامه خواند و این مولود مبارک را «محمد» نام نهاد.

حضرت امام جعفر صادق (ع) در مورد مادر گرامی پیشوای پنجم شیعیان می‌فرماید: «آن بانو فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع)صدیقه‌ای بود که همانند او در میان فرزندان امام حسن علیه السلام دیده نشده است

از قول حضرت امام باقر (ع) هم واقعه‌ای شگفت انگیز در مورد آن بانوی ارجمند بیان شده که بیانگر مقام والای ایشان است. امام باقر (ع) می‌فرماید: «مادرم نزدیک دیواری نشسته بود که ناگهان دیوار شکافته شد و ما صدای هولناک فرو ریختن دیوار را شنیدیم. در این حال، مادرم دست خود را بلند کرد و به سوی دیوار گرفت و گفت: نه، به حق مصطفی صلی الله علیه و آله سوگند یاد می‌کنم که خداوند اجازه سقوط به تو نداده است. پس دیوار در هوا معلق ماند تا مادرم از آن بگذشت. پس از آن، پدرم امام سجاد علیه السلام، یک صد دینار از برای مادرم صدقه داد

کنیه امام باقر (ع) «ابوجعفر» و معروف‌ترین لقب ایشان «باقر العلوم» به معنای شکافنده علوم است، زیرا آن حضرت (ع)، شکافنده معضلات فکری و حل کننده مسائل و پیچیدگی‌های علوم، و در گستردگی دانش و معارف، سرآمد و شخصیت منحصر به فرد عصر خویش بود.

شاکر، هادی، امین، صابر، ذاکر، جامع و حاضر از دیگر القاب آن حضرت (ع) است که هر یک بر وجه خاصی از کمالات و فضایل آن حضرت (ع) دلالت دارد.

 

حضرت امام محمدباقر (ع) همزمان با واقعه جانگداز عاشورا در سال 61 هجری، در سن 4 سالگی بود که به همراه پدر و در کنار جد عزیزش حضرت سیدالشهداء (ع) در کربلا حضور داشت.آن حضرت (ع) در زمان شهادت پدر بزرگوارشان امام سجاد (ع) در سال 94 هجری قمری، 36 سال سن داشت که امامت شیعیان را عهده دار شد.مدت امامت پنجمین پیشوای شیعیان جهان تا زمان شهادت ایشان، 19 سال و دو ماه بود.

علم و دانش امام محمد باقر (ع) همانند دیگر ائمه اطهار (ع)، از سرچشمه وحی نشأت می‌گرفت و هیچ کس در آن زمان به پایه علمی ایشان نمی‌رسید.

آوازه منزلت علمی امام (ع) به حدی بود که همه تاریخ نویسان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، در توصیف کمالات ایشان بدون استثنا به مقام علمی آن حضرت (ع) اشاره نموده اند.

حضرت امام محمد باقر (ع) همانند اجداد پاکش عابدترین فرد روزگار خود محسوب می‌شد و در عبادت، الگوی راستین عابدان بود. اما علیرغم کثرت عبادت هرگز به گوشه نشینی و دوری از فعالیت‌های اجتماعی روی نیاورد، گر چه به قول امام صادق (ع)؛ «آن قدر شب‌ها نماز می‌خواندند که در نتیجه ایستادن در حال نماز، پاهای ایشان ورم می‌کرد.» و به گفته ابن صباغ؛ «تمام عمر امام علیه السلام در راه طاعت خدا بود)).

آن امام همام (ع) با این همه، خود را در عبادت خدا قاصر می‌دید و می‌فرمود: «چه کسی می‌تواند، چون علی علیه السلام خدا را عبادت کند؟»

حضرت امام محمد باقر (ع) سرانجام در سال 114 هجری قمری و در سن 57 سالگی با توطئه مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملک دهمین خلیفۀ اموی در شهر مدینه مسموم شد و به شهادت رسید و پیکر پاکش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

مرقد نورانی شریف آن حضرت (ع)، در کنار مرقد جد بزرگوارشان امام حسن مجتبی (ع)، پدر ارجمندشان امام سجاد (ع) و فرزند عزیزشان امام جعفر صادق (ع) قرار دارد و زیارتگاه و ملجأ شیعیان، عاشقان و ارادتمندان است.

امام محمدباقر علیه السلام با تأسیس اوّلین دانشگاه اهل بیت علیهم السلام، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ التّحصیل در موضوعات گوناگون به جامعه عرضه نمود. در نهایت توطئه شهادت امام توسط خلیفه عباسی برنامه ریزی شد و امام را به شهادت رساند.

امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمود: هنگامی که به درود حیات گفتم زمین را برایم بشکافید و قبری مهیا کنید پس اگر به شما گفتند برای رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصدیق کنید. این فرمایش بدان دلیل بوده است که امام باقر (ع) شکافتن زمین را از برخی جهات بهتر می دانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است. باشد که پیرو واقعی امام علیه السلام باشیم. آنچه که در پیش رو است اشاره ای به زندگی امام باقر علیه السلام از تولد تا شهادت است

مام محمد باقر (ع) پنجمین امام شیعیان، در سوم ماه صفر سال 57 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشودند و چهارمین بهار عمر خودشان را در کنار جد بزرگوارشان حسین بن علی (ع) و پدرشان امام سجاد (ع) سپری کردند. ایشان همانند پدر خود از وقایع سیاسی کربلا دور و در جوار پدر باقی ماندند تا اینکه هفتم ذی الحجه سال 114 پس از هجرت در سن 57 سالگی به شهادت رسیدند.

پی نوشت ها:

  1.  مصباح المتهجد، شيخ طوسى،ص 557.

  2.  ارشاد، شيخ مفيد، ص 264.

  3.  همان، ص 264.

  4.  امالى، شيخ طوسى، ص 261.

  5.  جامع الروات، مجمد بن علی اردبیلی، ج 1، ص9.

  6.  همان، ص 117.

  7.  وسائل الشيعه، محمد بن حسن حر عاملی ،ج 2، ص 233.

  8.  همان، ص 6.

  9.  همان، ص 455.

  10.  همان، ص 469.

  11.  فروع كافى، محمد بن یعقوب کلینی، ص 343

  12. .ازمنابع http://article.tebyan.nethttp://eheyat.comhttp://www.rajanews.com/newshttps://rasanews.ir/fa/news دانشنامه اسلامی.حوزه نت

 

 

 

خوارج گر چه پس از جنگ نهروان به شدت تضعیف شدند، ولی با گذشت زمان به تجدید قوا پرداخته و هوا دارانی یافته و بعدها به شورشها و حرکتهای اجتماعی دامن زدند.یکی از میدانهای رویارویی امام باقر (ع) با اندیشه های منحرف، موضعگیریها و روشنگریهای آن حضرت در رویارویی با عقاید و مشی خوارج بود. امام باقر (ع) در برخی از تعالیم خود می فرمود: به این گروه مارقه باید گفت: چرا از علی (ع) جدا شدید، با این که شما مدتها سر در فرمان او داشتید و در رکابش جنگیدید و نصرت و یاری وی زمینه تقرب شما را به خداوند، فراهم می آورد.

آنها خواهند گفت: امیر المؤمنین (ع) در دین خدا حکم کرده است (یعنی در جنگ با معاویه حکمیت را پذیرفته است در حالی که نمی بایست شرعا حکمیت را بپذیرد).به آنان باید گفت: خداوند در شریعت پیامبر حکمیت را پذیرفته و آن را به دو مرد از بندگانش وانهاده است.آنجا که فرمودهفابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما هر گاه میان زن و شوهر اختلافی رخ نمود که احتمال دارد به جدایی منتهی شود، به انگیزه ایجاد سازش و همدلی میان آنها، یک مرد از جانب شوهر و یک مرد از جانب زن به عنوان حکم فرستاده شوند تا اگر بنای اصلاح باشد، خدا آنان راتوفیق عطا کند.

 از سوی دیگر، رسول خدا (ص) در جریان بنی قریظه برای حکمیت، سعد بن معاذ را برگزید و او به آن چه مورد امضا و پذیرش خداوند بود، حکم کرد.به خوارج باید گفت: آیا شما نمی دانید که وقتی امیر المؤمنین (ع) حکمیت را پذیرفت به افرادی که حکمیت بر عهده آنان نهاده شده بود فرمان داد تا بر اساس قرآن حکم کنند و از حکم خداوند فراتر نروند و شرط کرد که اگر حکم آنان خلاف قرآن باشد، آن را نخواهد پذیرفت؟ زمانی که کار حکمیت علیه علی (ع) تمام شد، برخی به آن حضرت گفتند: کسی را بر خود حکم ساختی که علیه تو حکم کرد! امیر المؤمنین (ع) در پاسخ گفت: من به حکمیت کتاب خدا تن دادم، نه به حکمیت یک فرد تا نظر شخصی خودش را اعمال کند. اکنون باید به خوارج گفت که در کجای این حکمیت، انحراف از حکم قرآن دیده می شود! با این که آن حضرت بصراحت اعلام کرد که: حکم مخالفت قرآن را رد می کند.

در روایتی دیگر آمده است: فردی از خوارج مدعی بود که علی (ع) در جنگ نهروان به خاطر کشتن خوارج، گرفتار ظلم شده است.وی می گفت اگر بدانم که در پهنه زمین کسی هست که برای من ظالم نبودن علی (ع) را ثابت کند به سویش خواهم شتافت.به او گفتند که از میان فرزندان علی (ع) شخصی چون ابو جعفر، محمد بن علی می تواند تو را پاسخ دهد. وی که از سردمداران خوارج بود، گروهی از بزرگان یارانش را گرد آورد و به حضور امام باقر (ع) رسید.

به امام باقر (ع) گفته شد اینان برای مناظره آمده اند.حضرت فرمود اکنون بازگردند و فردا بیایند. فردای آن روز، امام باقر (ع) فرزندان مهاجر و انصار را گرد آورد و گروه خوارج نیز حضور یافتند. امام باقر (ع) با حمد و ستایش خداوند، سخن آغاز کرد و پس از شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم (ص) فرمود: سپاس خدای را که با اعطای نبوت به پیامبر اکرم، ما خاندان را کرامت بخشید و ولایت خویش را به ما اختصاص داد.ای فرزندان مهاجر و انصار! در میان شما هر کس فضیلتی از امیر المؤمنین علی (ع) می داند، بر جای ایستد و آن را بازگوید.

حاضران هر یک ایستادند و در فضیلت علی (ع) سخن ها ایراد کردند. با این زمینه و فضایی که امام باقر (ع) پدید آورد آن مرد که بزرگ خوارج آن محفل بشمار می آمد، از جای برخاست و گفت: من فضایل و ارزش های علی (ع) را بیش از این جمع آگاهم و روایت های فزونتری را می دانم، ولی اینها مربوط به زمانی است که علی (ع) هنوز حکمیت را نپذیرفته، با پذیرش حکمیت کافر نشده بود. سخن در فضایل علی (ع) به حدیث خیبر رسید، آنجا که پیامبر (ص) فرمود: «لاعطین الرایة غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله، کرارا غیر فرار، لا یرجع حتی یفتح الله علی یدیه». فردا، پرچم را به فردی خواهم سپرد که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند.بر دشمن هماره می تازد و هرگز از میدان نبرد نمی گریزد، او از رزم باز نمی گردد مگر با پیروزی و فتح خیبر. در این هنگام امام باقر (ع) رو به جانب آن مرد کرد و فرمود:درباره این حدیث چه می گویی؟ خارجی گفت: این حدیث حق است و شکی هم در آن نیست، ولی کفر پس از این مرحله پدید آمد.امام باقر (ع) فرمود: آیا آن روز که خداوند علی را دوست می داشت، می دانست که او در آینده اهل نهروان را خواهد کشت یا نمی دانست؟ مرد گفت: اگر بگویم خدا نمی دانست، کافر شده ام، پس ناگزیر باید اقرار کنم که خداوند می دانسته است.امام باقر (ع) فرمود: آیا محبت خدا به علی (ع) از آن جهت بوده که وی در خط اطاعت خدا حرکت می کرده یا به خاطر عصیان و نافرمانی بوده است! مرد گفت: بدیهی است که دوستی خداوند نسبت به امیر المؤمنین علی (ع) ازجهت اطاعت و بندگی وی بوده است نه عصیان و نافرمانی. (در نتیجه محبت خداوند به علی (ع) بیانگر این است که علی (ع) تا پایان عمر در راه اطاعت خدا گام نهاده و هرگز از مسیر رضای او بیرون نرفته است و آنچه کرده وظیفه الهی او بوده است).

سخن که به اینجا رسید، امام باقر (ع) رو به آن مرد کرده و فرمود: اکنون تو در میدان مناظره مغلوب شدی، از جای برخیز و مجلس را ترک کن. مرد از جای برخاست و آیه ای از قرآن را که بیانگر آشکار گشتن حق برای او بود زمزمه می کرد و اظهار داشت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته». (زندگی سیاسی امام باقر (ع)، ص 80).

 

4-برخی از وقایع مهم دوران زندگی امام باقر علیه السلام

 

 گستره تلاش‌های علمی فرهنگی امام(ع) را نمی‌توان در یک مقاله و گفتار گنجاند، اما شمه‌ای از دورنمای کلی به برخی بخش‌ها می‌توان چشم انداخت، پیشوای پنجم(ع) در مدت امامت خود در شرایط نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و مشکلات علمی را تشریح کرد و جنبش علمی دامنه‌داری به وجود آورد که مقدمات تأسیس یک «دانشگاه بزرگ اسلامی»را که در دوران امامت فرزند گرامیش «امام صادق(ع)»به اوج خود رسید، پی‌ریزی کرد. تمام عمرش را به هدایت و راهنمایی انسان‌ها صرف کرد.

پیشوای پنجم شیعیان در دوران امامت خود با زمامداران و خلفای یاد شده در زیر معاصر بود:

1.ولیدبن عبد الملک(86-96).

2.سلیمان بن عبد الملک(96-99).

3.عمربن عبدالعزیز(99-101).

4.یزیدبن عبدالملک(101-105).

6.هشام بن عبد الملک(105-125).

این خلفا به استثنای عمر بن عبدالعزیز-که شخصی نسبتا دادگر و نسبت به خاندان پیامبر(ص) علاقه‌مند بود- همگی در ستمگری، استبداد و خود کامگی دست کمی از نیاکان خود نداشتند و مخصوصاً نسبت به پیشوای پنجم شیعیان همواره سختگیری می‌کردند.

پیدایش مذاهب کلامی چون مرجئه، معتزله، خوارج و آشنایی مسلمانان با آرای ادیان دیگر و حضور پراکنده پیروان سایر ادیان در میان مسلمانان و ظهور اختلافات فقهی بر اثر عدم دسترسی فقهای متأخر به سنت نبوی به سبب ممنوعیت طولانی روایت و کتابت حدیث و انحرافات عملی و فکری سران سرزمین اسلامی از تعالیم پیامبر(ص) و توجیه حکومت امویان، از طریق ارائه ناقص و تحریف شده تعالیم اسلام، از مهم‌ترین وقایع دوران امام باقر(ع) بود.

گذشته از این، آن دسته از صحابه و تابعان که به پیروی از امام علی(ع) و جانشینان او معتقد بودند یا به دست حاکمان اموی کشته شده یا بدون امکان انتقال دانسته‌های خود به نسل بعد درگذشته بودند.

این خلا از یک سو راه هر نوع اقدام را برای امام باقر(ع) دشوار ساخته و از سوی دیگر راه را برای جاعلان حدیث و غالیان هموار کرده بود. مراقبت‌های پنهانی مأموران حکومت اموی از آل علی(ع) و امام باقر(ع)، به فرد شاخص این خاندان، تهدیدی جدی برای تلاش‌های آن حضرت به شمار می‌رفت. در این شرایط، امام به عنوان عالمی که دانش خود را از طریق پدرانش از پیامبر(ص) دریافته، حلقه‌های درسی بزرگی را در مدینه تشکیل داد.

او در این کار چهار هدف عمده را پی گرفت

1-.عرضه دیدگاه‌های اسلام حقیقی

عرضه دیدگاه‌های اسلامی در همه زمینه‌ها، به خصوص درباره پرسش‌هایی که دانشمندان سایر ادیان مطرح می‌کردند؛ این مطالب هم سبب استواری ایمان پیروان دین می‌شد و هم غیرمسلمانان را به برتری اسلام معترف می‌کرد. بنا بر نقل مرحوم شیخ مفید، امام باقر(ع) با هر یک از پیروان عقاید گوناگون (اهل الآراء) که بر او وارد می‌شد، مناظره می‌کرد و مردم مطالب بسیاری را در علم کلام از او فرا گرفتند. اشاره به «اهل آراء» در کلام مفید حایز اهمیت است. در روزگار امام باقر(ع) گرایش‌ها و مذاهب مختلف کلامی پدید آمد و نیز پیروان ادیان دیگر در سرزمین‌های اسلامی زندگی می‌کردند و میان ایشان و مسلمانان برخوردهای فکری روی می‌داد.

بدین طریق، پرسش‌ها و بحث‌های کلامی مطرح می‌شد و حضرت باقر(ع)، گذشته از مقام امامت و زعامت شیعیان، به عنوان یکی از دانشمندان بزرگ زمان خود که همه دانشمندان اسلامی به برتری علمی او معترف بودند، به پرسش‌ها پاسخ می‌گفت و در بحث‌ها شرکت می‌جست. به همین دلیل، موضوع بسیاری از احتجاجات آن حضرت و نیز احادیثی که از ایشان روایت شده، مسائل کلامی است و آنچه امام در این باره فرموده، هم اساس اعتقادات شیعه را تشکیل می‌دهد و هم در دیدگاه‌های کلامی مسلمانان اثر جدی داشته است.

2-.روشن‌گری درباره انحرافات

روشنگری نسبت به اشتباهات و انحرافات فقهی، کلامی، تفسیری، تاریخی و اخلاقی که یا وابستگان حکومت اموی آن را پدید آورده بودند و یا از عدم اتصال به سنت نبوی ناشی می‌شد. بنابراین، بیشتر مطالب امام(ع) به ابوابی از علوم اسلامی اختصاص یافته که در جامعه اسلامی به صورت نادرست عرضه و به کار بسته می‌شده است.

بر همین اساس، گفته شده که شمار زیادی از روایات منقول از امام باقر(ع) و نیز سایر امامان شیعه، در حکم تعلیقه یا نقد فقه، کلام و سایر علوم اسلامی متداول در روزگار آنان بوده است، به طوری که در موارد زیادی فهم درست بیانات این امامان بدون آگاهی از نظریات سایر مذاهب اسلامی تا حدی دشوار است

3..تأسیس شاخه‌هایی از علوم غیر مطرح

ائمه(ع) در تاسیس بخش بزرگی از علوم نقش اساسی داشتند و این مسأله باید به درستی تبیین شود که مورد توجه نبوده است، گشایش ابوابی از معرفت دینی که حاکمان آن روز جامعه اسلامی از طرح آن‌ها جلوگیری کرده بودند و آگاهی مردم از آن‌ها سلطه نظام حاکم سیاسی را متزلزل می‌کرد.

در حدیثی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که امویان مردم را در آموزش مباحث آزاد گذاشتند، اما فراگیری آنچه را به شرک بر می‌گشت منع کردند تا اگر مردم را به کارهای شرک آمیز وادارند (ناروایی) آن را در نیابند. در بسیاری از علوم امام نقش مؤسس داشتند، نوآوری‌هایی که روشن نشده است، از جمله علم طب، تغذیه و محوریت معالجه با تغذیه که دیگران از امام گرفته و ذکری از ائمه نکرده‌اند، در کتاب‌های طبی قرون سوم و چهارم تا عصر ابن سینا روایات طبی ائمه مورد استفاده بوده است بدون ذکر سند، مشخصات لازم و کسی به این قضایا توجهی نکرده است.

به نظر می‌رسد که وجود همین تعالیم، علاوه بر بیانات صریحی که رویارویی با حکام و وابستگان آن‌ها را توصیه می‌کرده، یکی از مهم‌ترین عوامل مقاومت روانی پیروان این مذهب در برابر جریانات سیاسی حاکم بر جوامع اسلامی بوده باشد.

4.پرورش دانشمندان اسلامی

گزینش و پرورش گروهی از دانشمندان اسلامی بر مبنای دیدگاه‌های امام باقر(ع) و گسیل کردن آنان به شهرهای بزرگ اسلامی به منظور ارائه درست نظریات آن حضرت و در نتیجه خنثی کردن تبلیغات دراز مدت امویان در معرفی اهل بیت پیامبر(ص) و نیز نفی گرایش‌های غلو آمیز برخی پیروان اهل بیت، برخورد صریح و قاطع با غالیان و اظهار بیزاری از سران آنان، از جمله مغیرة بن سعید و بیان بن سمعان(هر دو مقتول در 119ق) جزو اقدامات مهم ایشان به شمار می‌رود.

5-مناظرات امام باقر(ع)

حضرت برای دستیابی به هدف‌ها و نیز اجرای مقاصد دیگری که برخود فرض می‌دید، گذشته از برپایی حلقه‌های متعدد درس عمومی و خصوصی، به مناظره با دانشمندان برجسته شهرهای اسلامی و پیشوایان فکری فرق مهم آن روزگار و عالمان سایر ادیان و برخی مدعیان راهبری معنوی مردم عنایت خاصی داشت. همچنین از مراسم حج برای گفت‌وگو با مسلمانان مناطق مختلف اسلامی بهره فراوان می‌برد.

مناظرات گردآوری شده

مجلسی، احمد بن علی طبرسی و امین شماری از مناظرات آن حضرت را گرد آورده‌اند.

مناظرات مشهور

در میان مناظرات امام باقر(ع) از مناظره با پیشوای مسیحیان شام، قتادة بن دعامه(فقیه بزرگ بصره)، بزرگان کیسانیه، عمر بن ذَرّ قاضی، نافع مولی ابن عمر و مهم‌ترین راوی سخنان وی، طاوس الیمانی و محمد بن منکدر از زهاد و تارکین دنیا، ابوحنیفه یکی از ائمه اهل سنت و عبداللّه بن نافع ازرق از مدافعان تفکر خوارج می‌توان نام برد.

بررسی مناظره با نافع

مناظره‌ای که مرحوم شیخ مفید به آن حضرت نسبت داده، قابل تأمل است. این مناظره ظاهراً با نافع بن ازرق، رهبر فرقه ازارقه از خوارج، صورت گرفته و درباره مسأله حکمیت و جنگ صفین است و نافع در برابر اعتراض امام به روش خوارج در برخورد با امام علی(ع) و مباح دانستن خون آن حضرت، پاسخی نمی‌یابد. کلینی با ذکر سند، مناظره‌ای را بین امام و نافع مولی ابن عمر نقل می‌کند که بخش انتهایی آن درباره خوارج و مسأله حکمیت است.

این نافع که ایرانی‌تبار است و از فقهای بزرگ مدینه به شمار می‌رود، بنا بر قول اصح در سال 117 ق درگذشته و به گفته مجلسی به خوارج متمایل بوده و با امام علی(ع) دشمنی می‌کرده است. همچنین کلینی، در حدیثی دیگر با سند مشابه از شخصی به نام نافع بن ازرق نام برده است که از امام باقر(ع) در بحث خداشناسی سؤال کرده است. مناظره آن حضرت با نافع مولی ابن عمر، به اشاره هشام بن عبدالملک انجام گرفته است.

6-راهنمایی حاکمان اموی

به علاوه، هر جا که مصلحت امت ایجاب می‌کرد از راهنمایی حاکمان اموی نیز دریغ نداشت؛ توصیه او به عبدالملک مروان برای ضرب سکه به جای استفاده از سکه‌های رومی، در پاسخ به تهدید امپراطور روم، در برخی منابع نقل شده است. نکته جالب توجّه در این ماجرا آن است که عبدالملک نه از روی رغبت، از روی ناچاری حضرت باقر(ع) را با احترام به شام آورد و آن حضرت نیز با تأکید بر حقانیت اسلام او را راهنمایی کرد.

7-شاگردان امام باقر(ع)

در آن شرایط سخت دوران اموی، آن حضرت از تربیت کسانی که ضمن پایداری بر اعتقاد شیعی بتوانند مبین و مدافع آرای شیعی در جامعه اسلامی باشند، به هیچ روی فروگذاری نمی‌کرد و به خصوص نسبت به کسانی چون محمد بن مسلم ، زرارة بن اعین ، حمران بن اعین و فضیل بن یسار که از فرصت‌های مختلف برای فراگیری دانش‌های اسلامی از امام باقر(ع) بهره می‌جستند و در نشر آن‌ها می‌کوشیدند، تقدیر می‌کرد و با این‌ همه از آنان می‌خواست که همه آموخته‌های خود را به هر کسی نگویند و خصوصاً مراقب مأموران دستگاه خلافت باشند.

همچنان‌ که فرزندش حضرت صادق(ع) نیز از آن‌ها به نیکی یاد می‌کرد و آن‌ها را احیاکنندگان آثار پدرش می‌خواند. امام همچنین شاعرانی چون کمیت را که با سرودن اشعار در نشر افکار شیعه تلاش می‌کردند، تشویق می‌کرد. به این ترتیب بود که اقدامات و روش‌های مختلف امام باقر(ع) به شکل‌گیری مجدد جامعه شیعی انجامید.

8-نقش روایتگری امام باقر (ع) پس از واقعه کربلا

یکی از امامانی که در پیکره واحد امامت و نور منسجم ولایت توانستند جریان علمی و فکری حکومت دینی و شیعی را به طور ویژه ای دنبال و معارف ناب اسلام را در میان مسلمانان بیان کنند، امام محمد باقر (ع) بود. ایشان توانستند پس از هم گسستگی مردم بعد از جریان عاشورا، زمینه گسترش تفکر دینی و معارف اسلامی را در پیکره محدود فرهنگی، بین شیعیان و اهل سنت فراهم کنند.

نام امام باقر (ع) با اینکه در بسیاری از رخداد های اسلامی حضور داشت، کمتر شنیده شده است؛ واقعه عاشورا نیز یکی از این رویدادهاست. حضرت سیدالشهدا (ع) در آخرین جملات خود به امام سجاد (ع) می فرمایند: «غیر از من و تو مردی در خیمه ها نیست و زنده نمانده است». این جمله امام نشان از حفظ امامت دارد. چرا که امام حسین (ع) به دلیل همین حفظ امامت از ذریه خودشان اذن ورود امام زین العابدین (ع) را به میدان ندادند و می شود گفت که حفظ و پنهان کردن امام باقر (ع) نیز به همین سبب بوده است.البته باید در نظر داشت که امام باقر (ع) در میان کودکان و فرزندان اهل بیت (ع) حضور داشت؛ اما به دلیل حساسیت بالا، ظهور و نقش پررنگی را ایفا نکرد.ما در اسناد تاریخی روایت های بسیاری را از امام باقر (ع) درباره جریان عاشورا داریم. ایشان اولین کسی بودند که از آمدن ذوالجناح به خیمه ها خبر دادند و خطبه های وارده در کربلا را برای نسل آینده خود بیان کردند.

مرروی بر زندگی امام محمد باقر علیه السلام از تولد تا شهادت

9-ایجاد محافل معرفتی و علمی در دوران امام باقر علیه السلام

ایجاد محافل معرفتی و علمی پس از دوره انتقال حکومت بنی امیه به بنی عباس شکل گرفت. پس از جریان عاشورا در دوره امامت امام زین العابدین (ع)، خفقان و اختلافاتی در جامعه شکل گرفت. حکومت بنی امیه پس از واقعه کربلا با خشونت جلوی نشر معارف شیعی را گرفت. اما امام باقر (ع) فرصتی را ایجاد کرد تا حلقه های فکری معرفتی بنا شوند.

البته یکی دیگر از مسائلی که باعث شد جامعه به سمت تشکیل محافل معرفتی برود، شهادت اصحاب امام حسین (ع) بود؛ چرا که بیشترین یاران ایشان از محدثین و قاریان بودند که پس از شهادتشان جامعه با خلأ وجود عالمان روبرو شد. به همین سبب امام محمد باقر با تربیت شاگردان مکتب اهل بیت (ع) به تبلیغ معارف اسلامی و روایتگری واقعه عاشورا پرداختند. باید در نظر داشت که نیمی از احادیث موجود امروز از سخنان امام باقر (ع) است.

 

10-تشریح ابعاد زندگی حضرت امام محمد باقر(ع)

خط اصلی زندگی ائمه معصومین علیهم السلام مبارزه با دشمنان خدا و طاغوت ها بوده و باید به عنوان زندگی یک انسان دویست و پنجاه ساله تفسیر شود، مبارزه با تحریف معارف و احکام اسلامی و نیز ایجاد تشکیلات بین شیعیان را دو اقدام مهم امام باقر علیه السلام عنوان کردند.

امام باقر علیه الصلاة و السلام در ایجاد تشکیلات تشیع و یک سازمان قوی و همگانی از همه ی وسایل مشروع و ممکن استفاده کرد. همین که افرادی را تربیت کند، به عنوان وکیل و نایب خود بگذارد که کار آن حضرت را دنبال کنند، و ادامه ی تبلیغات و تعلیمات آن حضرت را به عهده بگیرند. این سازماندهی پنهانی امام باقر بود، که از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد که کاری بسیار خطرناک بود)).

11-قضاوت امام باقر(ع) بین یک زوج کبوتر

از این رو یکی از علوم این انوار مقدس الهی آشنایی با زبان تمام ملت ها و نیز آشنایی با زبان حیوانات و پرندگان بود. به عنوان نمونه امام صادق(ع) در روایتی ذیل این بخش از آیه16 نمل "وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُد؛ سلیمان وارث داود شد»، فرمودند: همانا محمد وارث سلیمان شد و ما وارث محمد(ص) هستیم؛... إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً ص» (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج 1، ص138). عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَکُنْتُ عِنْدَهُ یَوْماً إِذْ وَقَعَ زَوْجُ وَرَشَانٍ عَلَی الْحَائِطِ وَ هَدَلَا هَدِیلَهُمَا فَرَدَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَلَیْهِمَا کَلَامَهُمَا سَاعَةً ثُمَّ نَهَضَا فَلَمَّا طَارَا عَلَی الْحَائِطِ هَدَلَ الذَّکَرُ عَلَی الْأُنْثَی سَاعَةً ثُمَّ نَهَضَا فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا هَذَا الطَّیْرُ قَالَ یَا ابْنَ مُسْلِمٍ کُلُّ شَیْ ءٍ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طَیْرٍ أَوْ بَهِیمَةٍ أَوْ شَیْ ءٍ فِیهِ رُوحٌ فَهُوَ أَسْمَعُ لَنَا وَ أَطْوَعُ مِنِ ابْنِ آدَمَ إِنَّ هَذَا الْوَرَشَانَ ظَنَّ بِامْرَأَتِهِ فَحَلَفَتْ لَهُ مَا فَعَلْتُ فَقَالَتْ تَرْضَی بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ فَرَضِیَا بِی فَأَخْبَرْتُهُ أَنَّهُ لَهَا ظَالِمٌ فَصَدَّقَهَا.یکی از علوم داود و سلیمان(ع) علم به زبان پرندگان بود. در روایتی دیگر می خوانیم مردی خدمت امام صادق علیه السلام این قسمت از همان آیه16 سوره نمل را تلاوت کرد: "عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ؛ سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! [آگاهی به ] زبان پرندگان را به ما آموخته اند و از هر چیزی [که به پیامبران و پادشاهان داده اند] به ما عطا کرده اند». امام صادق علیه السلام فرمود در آیه (من) ندارد آیه این طور است «أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ؛ یعنی بما همه چیز را دادند». منظور امام(ع) این بود که ما هم علم پرندگان می دانیم. همچنان که امام باقر(ع) ذیل همین آیه خطاب به محمد بن مسلم فرمود: «به ما زبان پرنده ها را آموخته اند و از هر چیز داده اند؛ إِنَّا عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْء)).همین محمد بن مسلم نقل می کند: روزی خدمت امام باقر علیه السلام بودم که یک جفت قمری آمدند و روی دیوار نشستند و طبق مرسوم خود آواز می خواندند و امام باقر علیه السلام دقایقی به آن ها پاسخ می گفت. سپس آماده پریدن شدند و چون روی دیوار دیگری پریدند، قمری نر لحظاتی بر قمری ماده فریاد می زد. من عرض کردم: قربانت شوم، داستان این پرندگان چه بود؟فرمود:ای پسر مسلم هر پرنده و چارپا و جانداری را که خدا آفریده است نسبت به ما شنواتر و فرمان بردارتر از انسان است. این قمری به ماده خود بدگمان شده و او سوگند یاد کرده بود که کاری نکرده است و گفته بود به داوری محمد بن علی راضی هستی؟ پس هر دو به داوری من راضی شدند و من به قمری نر گفتم که نسبت به ماده خود ستم کرده ای؛ او هم قبول کرد. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص470 / بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج 1، ص 342).

12-آشنایی با یاران ایرانی امام باقر علیه السلام

ورود اسلام به ایران و گرایش ایرانیان به این دین مبین، یکی از مهم ترین حوادث تاریخی، برای ملت ایران است. گرچه اسلام با شتاب خیره کننده ای در ایران پیش رفت؛ ولی حاکمیت عقیدتی اسلام بسیار آرام و ریشه دار صورت پذیرفت و توجه اسلام به حق و عدالت اجتماعی از مهم ترین عوامل گرایش ایرانیان به اسلام بود.

ایرانیان پس از گرایش به اسلام، روح و معنی اسلام را در خاندان اهل بیت علیهم السلام یافتند و با خاطره شیرینی که از حکومت عدل حضرت علی علیه السلام داشتند، تحققّ عدالتِ اجتماعی را در مکتب فرزندان او یافتند. آنان با مشاهده سجایای اخلاقی، علمی، دینی، سادگی و بی آلایشی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنان، به مکتب تشیّع گرایش پیدا کردند و برخی جزء اصحاب ائمّه اطهارعلیهم السلام شدند که به مرور زمان بر تعداد آنان افزوده شد.

امام محمدباقر علیه السلام با تأسیس اوّلین دانشگاه اهل بیت علیهم السلام، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ التّحصیل در موضوعات گوناگون به جامعه عرضه نمود. شیخ طوسی (ره) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقرعلیه السلام را 462 مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند.

در این میان عدّه ای از ایرانیان افتخار شاگردی و ملازمت با ایشان را داشتند. گرچه نمی توان نام تمامی اصحاب ایرانی امام باقر علیه السلام را از منابع رجالی و روایی استخراج نمود؛ ولی سعی شده چند تن از یاران ایرانی امام پنجم را به طور مختصر معرّفی و خدمات آنها را ذکر نماییم.

حمّاد بن ابی سلیمان

ابو اسماعیل حمّاد بن ابی سلیمان از ایرانیان مقیم کوفه است. پدرش فرمانروای اصفهان بود که در جریان فتح آن شهر در زمان خلیفه دوم به دست ابو موسی اشعری به همراه خانواده اسیر شد و سپس در حضور خلیفه دوم، اسلام آورد. وی از جمله ده موالی بود که معاویه در جریان جنگ صفّین به ابوموسی اشعری بخشید و ابوموسی او را به پسرش ابراهیم داد و ابراهیم او را آزاد کرد و سپس پدر حمّاد در کوفه ساکن گشت.

ابوسلیمان در کوفه به زندگی جدید خود پرداخت و فرزندش را به تحصیل علم و دانش گمارد؛ به طوری که حمّاد در زمره دانش آموختگان مشهور کوفه قرار گرفت. حمّاد پس از کسب علوم مقدّماتی وارد دانشگاه امام باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام شد و به حدّی در کسب دانش پیش رفت که دانشمندان اسلامی از وی به عنوان امام، مجتهد و فقیه یاد کرده اند و او را به کثرت حدیث توصیف نموده اند. حمّاد پس از خدمات زیادی که در طول عمر خود انجام داد، در سال 120 ق. و در کهولت سن وفات یافت.

 داوود بن ابی هند سرخسی

داوود بن ابی عذافر قشیری سرخسی، اصالتاً خراسانی و اهل سرخس است. داوود از طریق خیّاطی یا فروش خز، گذران زندگی می کرد و در کنار آن به تحصیل علم و دانش نیز می پرداخت. او از اصحاب ایرانی امام محمد باقرعلیه السلام است. داوود در علم تفسیر از علمای مشهور عصر بود. او تفسیری داشت معروف به تفسیر ابن ابی هند که اثری از آن نمانده است. علاوه بر آن، او فقیهی کامل بود که از دوران جوانی در زمان حسن بصری فتوا می داد.

حماد بن زید می گوید: در فقه احدی را برتر از داوود ندیدم. علمای اهل سنّت داوود را از راویان موثّق به شمار می آورند و علاّمه امینی وی را فردی دانسته است که همگان در ثقه بودنش اتّفاق نظر دارند.

داوود علاوه بر شهرت علمی، در زهد و تقوا نیز شهره بود. او چهل سال پنهان از دیگران، روزه گرفت؛ بدین ترتیب که به هنگام خروج از خانه، با تظاهر به نداشتن روزه، غذای خود را بر می داشت و به دنبال کسب روزی بیرون می رفت؛ ولی در بین راه، آن را به فقرا می داد و شب هنگام به خانه برمی گشت و افطار می کرد.مرگ داوود در سال 140 ق. در راه مکّه اتّفاق افتاد.

محمّد بن اسحاق

محمّد بن اسحاق بن یسار بن خیار (ابوعبدالله) از موالیانی است که پدرانش از مسیحیانی بودند که در «نُفیره»، روستایی در حوالی عین التّمر زندگی می کردند و این منطقه، جزء ایران و از نواحی تابعه عصر ساسانی بود. خالد بن ولید پس از فتح این نواحی، یسار جدّ محمّد را همراه چهل تن دیگر به اسارت گرفت و به مدینه برد.

در سال 80 یا 85 ق. محمد در مدینه متولّد شد و دوران کودکی و نوجوانی را در این شهر که مرکز عمده حدیثی بود، گذراند. وی سپس در 30 سالگی برای بهره گیری از اخبار سیره نویسان، به مصر رفت و پس از پیروزی عباسیان بر امویان، به عراق آمد و مدتی در کوفه و ری اقامت گزید. در زمان خلافت منصور، کتاب معروف خود مغازی را تألیف کرد و در میان مردم کوفه و سایر مناطق منتشر ساخت. کتاب سیره او اوّلین سیره نسبتاً جامعی است که به دلیل نظمِ منطقی موجود در آن، به عنوان نخستین کار اصیل در این زمینه شناخته شده است.

محمد بن اسحاق، محدّث و اوّلین سیره نویسی است که زندگانی پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم را به رشته نگارش در آورده است. شیخ طوسی و برقی او را در شمار اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام نام برده اند و برقی پدرش اسحاق را نیز از اصحاب امام باقرعلیه السلام دانسته است.

شیخ طوسی و کشّی او را از دوستداران و عاشقان اهل بیت علیهم السلام می دانند که در کتابش نیز احادیث بسیاری را در اثبات خلافت علی علیه السلام نقل نموده است؛ از جمله حدیث بلند «الجنان و النوق» را از امام باقرعلیه السلام.

ابن اسحاق، حافظه بسیار قوی داشته و احادیث زیادی را حفظ بوده است و به خاطر حافظه بی مانند، او را «امیرالمحدّثین» خوانده اند. او با نوشتن سیره یا مغازی، سنّت و احادیث پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را حفظ و در اختیار مسلمانان قرار داد. وی برای جمع آوری اخبار، به بصره، کوفه، مصر، بغداد، و ری سفرهای طولانی نمود. به جز کتاب مغازی یا سیره، چند کتاب به او منسوب است. از جمله: الفتوح، سیرالعرب، اخبار صفّین و حدیث المعراج و الاسراء. محمد بن اسحاق عاقبت در سال 151 ق. در بغداد در گذشت و در مقابر خیزران دفن گردید.

12-کلام ناب امام باقر علیه السلام

ثواب بی نظیر خدمت به همسر از زبان امام باقر(ع)

آقا امام باقر علیه السّلام فرمودند: هر زنی که هفت روز شوهرش را خدمت کند، خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببندد و هشت در بهشت را به رویش بگشاید، تا از هر در که خواهد وارد شود و فرمودند: هیچ زنی نیست که جرعه ای آب به شوهرش بنوشاند مگر آن که این عمل او برایش بهتر از یک سال باشد. که روزهایش را روزه بگیرد و شب هایش را به عبادت سپری کند. (وسائل الشیعه، ج14 ص123).

سفارش امام باقر(ع) به شیعیان

پنج سفارش امام باقر علیه السلام به شیعیان

تو را به پنج چیز سفارش می کنم:

1) اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن

2) اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن

3) اگر تکذیب کردند خشمگین مشو

4) اگر مدحت کنند شاد مشو

5) اگر نکوهشت کنند، بی تابی مکن. (بحارالانوار،دار احیا،ج 75،ص267)

13-شهادت حضرت باقرالعلوم (ع)

درباره علت و همچنین زمان مرگ امام پنجم تردید وجود دارد. بر اساس برخی روایات ایشان به وسیله ابراهیم بن ولید بن عبدالله، از نزدیکان هشام بن عبدالملک، مسموم شدند. بر اساس اقوال معروف تر اما، زید دیگری (یکی از پسر عمو های امام) بر سر ارثیه ای با باقر (ع) اختلاف پیدا کرده بود. آن دو توافق کردند تا نزد قاضی بروند. وقتی قاضی حق را به باقر داد، زید شکایتش را نزد هشام برد. شکایت های زید خلیفه را برانگیخت تا هدیه ای برای حاکم مدینه فرستاده از او بخواهد ارثیه مورد اختلاف را از باقر (ع) گرفته برایش بفرستد. باقر (ع) که گویا برای چنین وضعیتی خود را آماده کرده بود، صندوقی حاوی مدارک تقلبی را به حاکم مدینه داد. با این حال وقتی خلیفه صندوق را دریافت کرد، آن را به زید نشان داد و زید متوجه تقلبی بودن اسناد شد. بر طبق روایات شیعی خلیفه به زید زینی داد که با زهر آبدیده بود. زید تدارک لازم را دید تا زین به دست باقر (ع) برسد. امام از آن استفاده کرده و بر اثر زهر آن از دنیا رفت. به گفته برخی منابع امام باقر در 7 ذی الحجه سال 114 پس از هجرت در سن 57 به دستور هشام بن عبدالملک در مدینه مسموم شد و درگذشت. مزار امام محمد باقر در شهر مدینه در قبرستان بقیع و کنار سه امام دیگر شیعیان است. آرامگاه او بر خلاف بیشتر امامان شیعه هم اکنون گنبد و ضریح ندارد.

/UploadedData/1/Contents/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B12_1.jpg

 

14-وصیت امام باقر (ع) به فرزند و یارانش

کلینی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیا در نزد خود داشت، برای من به ودیعت سپرد. پس، چون لحظه وفاتش فرا رسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکی از آنان نافع مولای عبد الله بن عمر بود.

پس به من فرمود: بنویس. این چیزی است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضای خداوند باشید.سپس فرمان داد که او را به جامه ای که هر جمعه در آن نماز می خواند، کفن کنند و عمامه اش را بر سرش بندند و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهند و در موقع دفن بندهای کفن او را باز کنند.سپس، امام صادق (ع) به پدر گفت: ای پدر! در ا

ین وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردی؟ فرمود: پسرم! خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و می خواستم بدین وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) می خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (ع)، وصی و جانشین و امام بعد از اوست.

 

وصیت امام(ع) به نقل از کلینی (ره)

شیخ کلینی در کتاب کافی به سند خود از امام رضا (ع) روایت کرده است که امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمود: هنگامی که به درود حیات گفتم زمین را برایم بشکافید و قبری مهیا کنید پس اگر به شما گفتند برای رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصدیق کنید. این فرمایش بدان دلیل بوده است که امام باقر (ع) شکافتن زمین را از برخی جهات بهتر می دانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است.

کلینی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکی از آنان نافع مولای

عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزی است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضای خداوند باشید. »و وصیت کرد محمد بن علی به جعفر بن محمد و به وی فرمان می دهد که او را به جامه بردی که هر جمعه در آن نماز می خواند کفن کند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهای کفن او را باز کند.

سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: ای پدر!در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردی؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و می خواستم بدین وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) می خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (ع)، وصی و جانشین و امام بعد از اوست.کلینی در کافی به سند خود از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: پدرم روزی در ایام بیماریش به من گفت: پسرم گروهی از قریشیان ساکن مدینه را بدینجا فراخوان تا آنها را گواه بگیرم. من نیز چنین کردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: ای جعفر هنگامی که من دنیا را وداع گفتم مرا بشوی و کفن کن و قبرم را چهار انگشت بالاتر از زمین قرار ده و بر آن آب بپاش.چون گواهان رفتند به پدرم عرض کردم: اگر مرا (در خلوت هم) به این کارها امر می کردی، انجام می دادم. چرا درخواستی تا عده ای را به عنوان شاهد به نزدت بیاورم؟ فرمود: پسرم می خواستم با تو نزاع نکنند. (یعنی در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نکنند و بدانند که تو وصی منی)

کلینی در کافی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم در وصیتش نوشته بود که وی را در سه جامه کفن کنم. یکی ردای جمره ای او بود که در روز جمعه با آن نماز می خواند و دو پیراهن دیگر. پس به وی عرض کردم: چرا اینها را می نویسی؟فرمود: می ترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگویند او را در چهار یا پنج جامه کفن کن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو کفن محسوب مکن بلکه عمامه از چیزهایی است که بدن را به آن می پوشانند.

شیخ کلینی در کافی به سند خود نقل کرده است که امام باقر (ع) وصیت کرد که هشتصد درهم برای برگزاری مراسم سوگواری او اختصاص دهند و این کار را از سنت می دانست. زیرا پیامبر می فرمود: برای خاندان جعفر طعامی فراهم آرید، آنان نیز به وصیتش عمل کردند.

 15-معجزه‌ای از امام محمد باقر (ع)

در کتاب‌های تاریخی، معجزات فراوانی از امام محمدباقر (ع) نقل شده است. عبدالله بن عطاء مکی در یکی از آن‌ها می‌گوید: «به اشتیاق دیدار روی امام باقر علیه السلام از مکه به مدینه آمدم. شبی که به مدینه رسیدم، باران شدید و سرمایی سخت بیداد می‌کرد. من که نیمه شب به در خانه حضرت رسیده بودم، با خود گفتم: اکنون برای در زدن دیر شده است. پس بهتر است تا صبح همین جا بمانم و صبح هنگام به خدمت ایشان مشرف شوم. در این هنگام، صدای امام (ع) را شنیدم که می‌فرمود: در خانه را برای ابن عطاء باز کنید که امشب، سرمای سخت و آزار باران را به خاطر ما تحمل کرده است

16- تصریح پیامبر اکرم (ص) به امامت حضرت باقرالعلوم (ع)

پیامبر اکرم (ص) در ضمن روایات زیادی به مسأله امامت امام محمد باقر (ع) تصریح فرموده اند که از مهم‌ترین آن روایات، روایت جابر بن عبدالله انصاری است. محمد بن مسلم می‌گوید: «در کنار جابر نشسته بودیم که امام سجاد علیه السلام همراه با فرزندشان محمد وارد شدند. حضرت سجاد علیه السلام به پسر بزرگوارشان دستور دادند که جابر را که در آن ایام پیرمرد و نابینا شده بود احترام کند. وقتی این کودک پیشانی جابر را به عنوان احترام بوسیدند، جابر پرسید: این کودک کیست؟ امام سجاد علیه السلام فرمودند: پسرم محمد است. جابر، محمد را در آغوش گرفت و گفت:‌ای محمد!، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تو سلام می‌رساند. حاضران از جابر توضیح بیشتر خواستند. جابر گفت: روزی در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم که فرمودند:‌ای جابر! تو آن قدر زنده می‌مانی که حتی فرزندم، محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب را که نامش در تورات، باقر است، می‌بینی. وقتی او را دیدی، سلام مرا به او برسان

 

17-معرفی چند اثر درباره امام محمد باقر

 

1-امام محمدباقر (ع)، نوشته شیخ عباس قمی:

که در واقع بازچاپ  «باب هفتم «منتهی‌الآمال» است. این کتاب، در هفت فصل به موضوع‌هایی چون تولد، نام و کنیه، فضایل و مناقب و مکارم اخلاق، معجزات، کلمات حکمت‌آمیز، وفات، اولاد و حکایات منسوب به آن حضرت پرداخته است

2-زندگانی باقر آل محمد (ع) گوهر علم همراه با داستانی پندآموز، نوشته فاطمه دهکردی:

 کتاب، ساختاری رمان‌گونه دارد و با یک مقدمه از زمزمه‌های دل نویسنده آغاز می‌شود.

3-در محضر امام محمد باقر (ع)، نوشته علیرضا زکی‌زاده رنانی:

این کتاب دارای یک پیشگفتار است و نویسنده هدف خود از این نوشتار را پرداختن به مباحثی اعتقادی، تفسیری، فقهی و کلامی بیان می‌کند.

در فصل اول کتاب با استناد به روایات منسوب به امام محمدباقر (علیه السلام) در مبحث عقاید، به توحید و معرفت خداوند، نبوت، قرآن و تفسیر، امامت و معاد، با ذکر اصل و ترجمه روایات و منابع آنها پرداخته شده است. روش نویسنده، گردآوری مباحث اعتقادی، تفسیری، فقهی و کلامی است که اشخاص مختلف در محضر امام باقر (علیه السلام) طرح و پاسخ دریافت کرده‌‌اند.

در فصل دوم کتاب فقط در 7 صفحه به اخلاق پرداخته شده در حالی که فصل اول، («عقاید») در 395 صفحه رقم خورده استدر پایان نیز «کتابنامه» ــ ذکر منابع و مأخذ کتاب ــ آمده است.

5-داستان‌هایی از زندگانی امام محمد باقر (ع)،  نوشته علیرضا کربندی:

کتاب، یک مقدمه، هشت بخش و یک خاتمه دارد و مؤلف در مقدمه کتاب آورده است که آشنایی با زندگینامه ائمه اطهار و پیشوایان راستین حق بر همه‌ جوانان حقیقت‌طلب مسلمان واجب است. از این رو با سود بردن از کتاب‌های اهل دانش و بصیرت، دست به تهیه کتابی فشرده و ساده زده است تا قدمی برای شناساندن پیشوایان واقعی و رهروان راه خوشبختی انسان‌ها برداشته باشد.

در بخش اول کتاب به چگونگی ولادت حضرت امام محمد باقر (ع)، در بخش دوم به نام، القاب و کنیه آن بزرگوار و در بخش سوم به واگویی خصلتهای نیک و پسندیده‌ امام (ع) پرداخته شده است. همچنین، در بخش چهارم،گزیده‌هایی از سخنان آن حضرت امده و در بخش پنجم به دوران امامت حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)، خلفای هم‌عصر ایشان، فروتنی علمای برجسته در نزد آن امام، مهارت امام در تیراندازی، آگاهی امام به اسرار و …) و در بخش ششم به جلوه‌هایی از رفتار امام باقر (علیه السلام) در مناجات و مهمان‌نوازی، اخلاق، صبر و کرامت اشاره شد است. در بخش هفتم نیز درباره شاگردان حضرت ــ همچون جابر بن عبدالله انصاری، اَبانِ بن تغلب، جابر بن یزید جعفی و … ــ سخن گفته شده و در فصل هشتم به ذکر حکایتی از شهادت امام محمد باقر (علیه السلام) پرداخته شده است. یک «خاتمه» کوتاه، پایان بخش این کتاب است.

 6-در مکتب فجر دانشها : حضرت امام محمد باقر(ع)، نوشته علی قائمی امیری:

  گزيده‏اي از زندگي، سيره و اخلاق امام باقر (ع) و نقش آن حضرت در پيشبرد حيات فرهنگي جامعه در اين اثر آمده و ضمن بحث از عصر سياسي امام از حيات معنوي، حيات اخلاقي، حيات اقتصادي آن حضرت و مبارزات وي عليه ظالمان و ستمگران بني‏اميه سخن گفته شده است.

7- امام باقر(ع): جلوه امامت در افق دانش،  احمد ترابی

اين كتاب به صورت تحقيقي و با ارجاع هاي سندي معتبر در پاورقي، در پنج فصل تنظيم شده است. از لحاظ تحقيقي بودن و ارجاع ها به سندهاي گوناگون، بسيار با اهميت و از معدود كتاب هايي در اين موضوع است كه به فارسي به نگارش درآمده است.در فصل اول آن كه اجمالي از ولادت تا شهادت آن حضرت است عناوين پنجمين طلوع امامت، ولادت، تبار والاي امام باقر(ع)، نام و كنيه، القاب، فرزندان و همسر آن حضرت، شهادت، امامت باقرالعلوم(ع)، دلايل امامت، ويژگي ها و شايستگي هاي ضروري امام، انتخاب الهي، برترين انتخاب، كمال‌ها و كرامت‌ها و... آمده و نويسنده در فصل دوم به زندگاني علمي آن حضرت پرداخته و امام باقر(ع) را در انديشه اهل تشيع و اهل تسنن بررسي كرده است. او سپس با ابتكاري جالب (البته براي تاريخ نويسان) شاگردان آن حضرت را نام مي‌برد و سپس جلوه‌هايي از معارف باقري را برای خواننده بیان می کند؛ نویسنده از مبارزات امام با انديشه خوارج و توهمات قدريه، جبريّه، غاليان و... پرده برداشته و ما را با سياست هاي آن حضرت در زندگي علمي با عنوان هاي تبيين معارف اصولي دين، ارجاع امت به قرآن و مبارزه با قياس در ميدان اجتهاد و سرانجام تعليم فقه و شيوه‌هاي صحيح اجتهاد، آشنا مي‌كند.

نویسنده در فصل سوم زندگي سياسي امام باقر(ع) را اعم از بينش سياسي امام(ع) و شرايط سياسي دوران امام و خلفاي معاصر و قيام هايي كه در زمان آن حضرت به وقوع پيوسته و مواضع آن حضرت در مقابل آن حوادث را بيان مي‌كند. در فصل چهارم نیز به زندگي اجتماعي امام باقر(ع) و تلاش او، تأثير او در جامعه، مرجعيت و پاسخ گويي به پرسش هاي مردم، و زندگي شرافتمندانه امام مي‌پردازد و همچنين نماهايي از عبادت ها، دعاها و نيايش‌هاي آن حضرت را بر پرده ذهن خواننده به تصوير مي‌كشد.

در فصل پنجم هم كه از فصول مهم كتاب است، نویسنده با توجه به برخي سخنان امام باقر(ع)، پيام‌ها و حكمت و درس هايي را از مكتب آن حضرت به مخاطب هديه مي‌كند.

8-سرچشمه‌های نور: فرازهایی از زندگانی امام باقر(ع)، نوشته  مسلم صاحبی:

 نگارنده با توجه به منابع موثق به شرح ولادت امام محمدباقر(ع) و مقام و ابعاد شخصيتي ايشان در زمينه‌هاي معنوي و اجتماعي پرداخته و سپس، گنجينه‌هاي فکري امام محمدباقر(ع) را شرح داده است. او در ادامه، جنبه‌هاي علمي مکتب اهل بيت، کلمات قصار و وصيت‌نامة امام محمدباقر به «جابربن يزيد جعفي» را آورده و شاگردان ايشان را معرفي کرده است. در پايان کتاب نیز سياست بني‌اميه در عصر امام باقر(ع) به همراه مدايح و مراثي که درباره امام محمدباقر(ع) سروده شده، گنجانده شده است.

9-ملاقات در شب بارانی، نوشته مسلم ناصری:

کتاب شامل دوازده داستان و حکایت کوتاه درباره زندگی امام پنجم شیعیان است که از منابع مختلف ـ ویژه دانش‌آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان ـ با این عناوین گردآوری شده است: پیک پیامبر، فرشته‌ای در بیابان، ملاقات در شب بارانی، آرامش بعد از سحر، پند و پیشمانی، دانشمندی که خود را به دیوانگی زد، تک تیرانداز، فقط برای خدا، زندگی دوباره، رسوایی در شبستان مسجد، نقشه‌ای که نگرفت و حیوان صفتان.

10-مدرسه امام باقر(ع)، نوشته  مهدی غلامعلی             

در این کتاب سیصد و شصت و پنج حدیث برگزیده از امام باقر (ع) به تعداد روزهای سال آده است تا دوستداران آن حضرت هر روز را با خواندن یک حدیث ایسان اغاز کنند.

11-دیگر کتابهای منتشر شده درباره امام محمد باقر (ع):

سرچشمه هاى نور (حضرت امام باقر ع )/گروه نويسندگان مؤسسه البلاغ/ مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1368؛

کتابنامه امام باقر (ع)/ناصر الدين انصارى قمى/ مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1372؛

بر امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) چه گذشت؟/ سيد محمد حسن موسوى کاشانى/ انتشارات زاهدى، 1373؛

امام باقر(ع) جلوه امامت در افق دانش/ نگارش: احمد ترابى/ مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى/ 1373؛

راويان مشترک فريقين از امام محمد باقر (ع) /مرکز مطالعات و تحقيقات اسلامى /1373؛

شرح سخنان حضرت باقر العلوم (ع) در سير و سلوک و معرفت نفس/ سيد يداللّه برقعي/ 1374؛

زلال معرفت، پژوهشي در زندگاني امام محمدباقر(ع)/ محمدباقر طاهري/ گلستان ادب / 1381؛

نخستين انديشه هاي شيعي تعاليم امام محمدباقر(ع)/ ارزينا لالاني، ترجمه: فريدون بدره اي/ فرزان روز / 1381؛

زندگاني امام محمدباقر(ع)/ منصور کريميان/ اشرفي/ 1381؛

 صحيفه امام باقر عليه السلام/ جواد قيومي اصفهاني/ جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامي/ 1382؛

داستان زندگي امام محمدباقر(ع)/ اميرمهدي مرادحاصل، رضا شيرازي/ پيام نور/ 1382؛

 داستان هايي از اخلاق و رفتار امام محمدباقر(ع)/ علي ميرخلف زاده/ محمد و آل محمد(ص) / 1383؛

 زندگاني حضرت امام محمدباقر(ع)/ حميدرضا کفاش/ عابد/ 1383؛

 زندگاني چهارده معصوم، امام محمدباقر(ع)/ علي نوري/ جهانتاب / 1383؛

 معجزات امام محمد باقر (ع)/ حبيب الله اکبرپور (به اهتمام)/ الف / 1384؛

 مردي که اسرار سرزمين ها را مي دانست؛ زندگينامه امام محمدباقر(ع)/ محمود پوروهاب، پژمان رحيمي زاده (نقاش)/ مدرسه / 1385

 حيات پاکان؛ داستان هايي از زندگي امام محم باقر، امام جعفر صادق و امام موسي کاظم(ع)/ مهدي محدثي/ بوستان کتاب قم / 1385؛

امام باقر(ع) الگوي زندگي/ حبيب الله احمدي / فاطيما / 1385؛

 زيارتنامه حضرت علي ابن امام محمد باقر(ع) به انضمام زيارت عاشورا و شرح مختصري از زندگينامه/ سيدحسين عابديني اردهالي (گردآورنده)/ سميع، سفير اردهال/ 1386؛

پرسش هاي مردم و پاسخ هاي امام باقر(ع)/ احمد قاضي زاهدي، محمدحسين رحيميان (مترجم) / حاذق/ 1386؛

 شکافنده علم؛ امام محمدباقر(ع)/ سعيد قانعي/ چلچله / 1386؛

 نغمه باران؛ امام محمد باقر (ع)/ مهدي وحيدي صدر (شاعر)/ جامعه القرآن الکريم / 1387؛

 امام محمدباقر(ع)؛ کار و عبادت/ سپيده خليلي/ لوح دانش/ 1387؛

 چهل داستان و چهل حديث از امام محمد باقر(ع)/ عبدالله صالحي/ مهدي يار/ 1387؛

 ديدار و گفت وگوي صميمانه با فجر دانش ها حضرت امام محمدباقر(ع)/ مصطفي نيلي پور/ قلم نو/ 1387؛

امام باقر(ع) در کربلا/ محمد کامراني اقدام (شاعر)/ حديث نينوا / 1387؛

 باقر تورات؛ شرح حال و زندگاني امام باقر(ع)/ عليرضا اسداللهي فرد / صبح پيروزي / 1387؛

 عالم ترين پدر دنيا؛ امام باقر(ع) / علي عباسي/ منتظران ظهور/ 1387؛

 بهترين حضور؛ حضرت امام باقر (ع)/ مهدي وحيدي صدر / عروج انديشه / 1387؛

 امام محمد باقر(ع)/ اسماعيل هنرمندنيا/ سايه گستر/ 1387؛

 بخشنده بود و دانا؛ امام محمد باقر(ع)/ عباسعلي سپاهي يونسي/ انصار / 1387.

ضمنا علاقه مندان به آن حضرت می توانند کتاب زندگانی حضرت امام محمد باقر (ع)، نوشته حسین عمادزاده را از فایل ضمیمه دریافت کنند. 925/ 301/ش

18-مرروی بر زندگی امام محمد باقر علیه السلام از تولد تا شهادت

حضرتامام محمد باقر (ع) در روز اول رجب یا به روایتی سوم صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود و هفتم ذی الحجه سال 114 هجری قمری، در سن 57 سالگی در این شهر مسموم شد و به شهادت رسیدضرت امام محمدباقر (عپنجمین امام شیعیان جهان در روز جمعه (یا دوشنبه یا سه شنبه) اول (غره) ماه رجب یا به روایتی سوم ماه صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود.

پدر ارجمندش حضرت امام سجاد (ع) پسر امام حسین (ع) و مادر گرامیش ام عبدالله، فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است و بنابراین امام محمدباقر (ع) اولین امامی است که از نسل هر دو فرزندان امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) یعنی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می‌باشد.حضرت امام سجاد (ع) پس از تولد فرزند بزرگوارش، او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و بر گوش راست او اذان و بر گوش چپش اقامه خواند و این مولود مبارک را «محمد» نام نهاد.

حضرت امام جعفر صادق (ع) در مورد مادر گرامی پیشوای پنجم شیعیان می‌فرماید: «آن بانو فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع)صدیقه‌ای بود که همانند او در میان فرزندان امام حسن علیه السلام دیده نشده است

از قول حضرت امام باقر (ع) هم واقعه‌ای شگفت انگیز در مورد آن بانوی ارجمند بیان شده که بیانگر مقام والای ایشان است. امام باقر (ع) می‌فرماید: «مادرم نزدیک دیواری نشسته بود که ناگهان دیوار شکافته شد و ما صدای هولناک فرو ریختن دیوار را شنیدیم. در این حال، مادرم دست خود را بلند کرد و به سوی دیوار گرفت و گفت: نه، به حق مصطفی صلی الله علیه و آله سوگند یاد می‌کنم که خداوند اجازه سقوط به تو نداده است. پس دیوار در هوا معلق ماند تا مادرم از آن بگذشت. پس از آن، پدرم امام سجاد علیه السلام، یک صد دینار از برای مادرم صدقه داد

کنیه امام باقر (ع) «ابوجعفر» و معروف‌ترین لقب ایشان «باقر العلوم» به معنای شکافنده علوم است، زیرا آن حضرت (ع)، شکافنده معضلات فکری و حل کننده مسائل و پیچیدگی‌های علوم، و در گستردگی دانش و معارف، سرآمد و شخصیت منحصر به فرد عصر خویش بود.

شاکر، هادی، امین، صابر، ذاکر، جامع و حاضر از دیگر القاب آن حضرت (ع) است که هر یک بر وجه خاصی از کمالات و فضایل آن حضرت (ع) دلالت دارد.

 

حضرت امام محمدباقر (ع) همزمان با واقعه جانگداز عاشورا در سال 61 هجری، در سن 4 سالگی بود که به همراه پدر و در کنار جد عزیزش حضرت سیدالشهداء (ع) در کربلا حضور داشت.آن حضرت (ع) در زمان شهادت پدر بزرگوارشان امام سجاد (ع) در سال 94 هجری قمری، 36 سال سن داشت که امامت شیعیان را عهده دار شد.مدت امامت پنجمین پیشوای شیعیان جهان تا زمان شهادت ایشان، 19 سال و دو ماه بود.

علم و دانش امام محمد باقر (ع) همانند دیگر ائمه اطهار (ع)، از سرچشمه وحی نشأت می‌گرفت و هیچ کس در آن زمان به پایه علمی ایشان نمی‌رسید.

آوازه منزلت علمی امام (ع) به حدی بود که همه تاریخ نویسان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، در توصیف کمالات ایشان بدون استثنا به مقام علمی آن حضرت (ع) اشاره نموده اند.

حضرت امام محمد باقر (ع) همانند اجداد پاکش عابدترین فرد روزگار خود محسوب می‌شد و در عبادت، الگوی راستین عابدان بود. اما علیرغم کثرت عبادت هرگز به گوشه نشینی و دوری از فعالیت‌های اجتماعی روی نیاورد، گر چه به قول امام صادق (ع)؛ «آن قدر شب‌ها نماز می‌خواندند که در نتیجه ایستادن در حال نماز، پاهای ایشان ورم می‌کرد.» و به گفته ابن صباغ؛ «تمام عمر امام علیه السلام در راه طاعت خدا بود)).

آن امام همام (ع) با این همه، خود را در عبادت خدا قاصر می‌دید و می‌فرمود: «چه کسی می‌تواند، چون علی علیه السلام خدا را عبادت کند؟»

حضرت امام محمد باقر (ع) سرانجام در سال 114 هجری قمری و در سن 57 سالگی با توطئه مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملک دهمین خلیفۀ اموی در شهر مدینه مسموم شد و به شهادت رسید و پیکر پاکش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

مرقد نورانی شریف آن حضرت (ع)، در کنار مرقد جد بزرگوارشان امام حسن مجتبی (ع)، پدر ارجمندشان امام سجاد (ع) و فرزند عزیزشان امام جعفر صادق (ع) قرار دارد و زیارتگاه و ملجأ شیعیان، عاشقان و ارادتمندان است.

امام محمدباقر علیه السلام با تأسیس اوّلین دانشگاه اهل بیت علیهم السلام، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ التّحصیل در موضوعات گوناگون به جامعه عرضه نمود. در نهایت توطئه شهادت امام توسط خلیفه عباسی برنامه ریزی شد و امام را به شهادت رساند.

امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمود: هنگامی که به درود حیات گفتم زمین را برایم بشکافید و قبری مهیا کنید پس اگر به شما گفتند برای رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصدیق کنید. این فرمایش بدان دلیل بوده است که امام باقر (ع) شکافتن زمین را از برخی جهات بهتر می دانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است. باشد که پیرو واقعی امام علیه السلام باشیم. آنچه که در پیش رو است اشاره ای به زندگی امام باقر علیه السلام از تولد تا شهادت است

مام محمد باقر (ع) پنجمین امام شیعیان، در سوم ماه صفر سال 57 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشودند و چهارمین بهار عمر خودشان را در کنار جد بزرگوارشان حسین بن علی (ع) و پدرشان امام سجاد (ع) سپری کردند. ایشان همانند پدر خود از وقایع سیاسی کربلا دور و در جوار پدر باقی ماندند تا اینکه هفتم ذی الحجه سال 114 پس از هجرت در سن 57 سالگی به شهادت رسیدند.

پی نوشت ها:

  1.  مصباح المتهجد، شيخ طوسى،ص 557.

  2.  ارشاد، شيخ مفيد، ص 264.

  3.  همان، ص 264.

  4.  امالى، شيخ طوسى، ص 261.

  5.  جامع الروات، مجمد بن علی اردبیلی، ج 1، ص9.

  6.  همان، ص 117.

  7.  وسائل الشيعه، محمد بن حسن حر عاملی ،ج 2، ص 233.

  8.  همان، ص 6.

  9.  همان، ص 455.

  10.  همان، ص 469.

  11.  فروع كافى، محمد بن یعقوب کلینی، ص 343

  12. .ازمنابع http://article.tebyan.nethttp://eheyat.comhttp://www.rajanews.com/newshttps://rasanews.ir/fa/news دانشنامه اسلامی.حوزه نت

 

 

 

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn