امام على (ع) در آینه قرآن.. وترجمه ها

بسمه تعالی
امام على (ع) در آینه قرآن.. وترجمه ها
 
گنجینه‏هاى گرانقدر تمدن و فرهنگ یک کشور در آثار باستانى، نوشتار علمى و پدیده‏هاى کهن آن به چشم مى‏خورد. و اندیشمندان فرهنگى جامعه از جمله یادگاران ماندگار یک مرز و بوم و یا آیین به شمار مى‏روند که گاه ارزش یکى از آنان، برتر از تمامى آثار و بناهاى تاریخى محسوب مى‏شود. فرهنگنامه‏ها، دایره المعارف‏ها، و یا کتابهاى مقدس و آسمانى مردم، آینه‏اى شفاف در معرفى چنین الگوهاى شایسته به دیگران بوده و بیانگر ویژگیهاى روحى، ارزشهاى معنوى و یا حماسه‏هاى کم نظیر و گاه بى‏نظیر هستند.
 

بسمه تعالی

امام على (ع) در آینه قرآن..

 

اشاره:

گنجینه‏هاى گرانقدر تمدن و فرهنگ یک کشور در آثار باستانى، نوشتار علمى و پدیده‏هاى کهن آن به چشم مى‏خورد. و اندیشمندان فرهنگى جامعه از جمله یادگاران ماندگار یک مرز و بوم و یا آیین به شمار مى‏روند که گاه ارزش یکى از آنان، برتر از تمامى آثار و بناهاى تاریخى محسوب مى‏شود. فرهنگنامه‏ها، دایره المعارف‏ها، و یا کتابهاى مقدس و آسمانى مردم، آینه‏اى شفاف در معرفى چنین الگوهاى شایسته به دیگران بوده و بیانگر ویژگیهاى روحى، ارزشهاى معنوى و یا حماسه‏هاى کم نظیر و گاه بى‏نظیر هستند.

با نگاهى هرچند اندک به آثار طلایى اقوام گوناگون، چهره‏هاى چشمگیرى را مى‏یابیم که در صحنه‏هاى پر فراز و نشیب علمى، الگویى معرفت آفرین به شمار مى‏رفته‏اند و یا در عرصه‏هاى مبارزه و حماسه، نمونه‏اى درس آموز بوده‏اند، و یا در میدان جهاد با نفس و معبرهاى دشوار اخلاقى، معلمى پارسا محسوب شده، به گونه‏اى که در زهد و بى‏میلى به زینت‏هاى فریباى زندگى، شهره شهرهاى بسیارى بوده‏اند. و یا بر کرسى سخنورى، خطیبى فن آور و شهیر دانسته شده‏اند.

اما در این میان، کمتر کسى را مى‏یابیم که در صراط زندگى، الگویى بى‏همتا، در عرصه دانایى و بینش، استادى یگانه، بر توسن سخن، شهسوارى خوش کلام، در سنگلاخهاى مبارزه و جهاد، پیشوایانى اسطوره گونه و فرماندهى تمام عیار، در رهیابى به قله‏هاى ترس و معنویت و دست‏یابى به بلنداى رهایى از بندها و اسارت‏هاى هواها و هوس‏ها، پیشگامى پیراسته و رهبرى وارسته، در محیط خانواده شوهرى سختکوش و پدرى دلسوز و در سجاده عبادت، عابدى تسلیم و انسانى سلیم محسوب شود، که گویى در کتاب شخصیت او، هزار صحیفه دلربا دیده مى‏شود که هیچیک با دیگرى یکسان نبوده و قابل جمع از نظر ظاهرى و یا برترى نباشد.

بى‏گمان عظمت ‏بیکران چنین انسانى، توان رهیابى به ژرفاى وجود او را، از همه مى‏رباید و سخنان افراد معمولى و عادى را بیهوده و کم‏ارزش مى‏نمایاند از اینرو شیفتگان شخصیت او باید وى را در آینه کلام پروردگارى یابند که خود پرورانده اوست، یا در صحیفه‏اى جویند که انسانهاى همسان او نگاشته‏اند و یا بر ساحل باور و در کنار اندیشه‏هاى شیرین چنین شخصى از شخصیت‏خدا گونه او، قطره‏هایى در کام عطشناک خود ریزند تا نمى از اقیانوس ارزشها و ویژگیهاى وى نصیب خود سازند.

قرآن را که مى‏گشاییم، دهها و حتى صدها آیه روشنگر و الگو بخش مى‏یابیم که نشان از رادمردى جاودانه دارد، والا گوهرى که افزون بر مقام عصمت که ارزش بس گرانبهاست فضایل کیمیا گون او در آینه آیات به خوبى بیان شده است و اکنون که چهارده قرن از زمان حیات وى مى‏گذرد، گویى او، انسان امروز جامعه ماست و یکایک ویژگیهاى وى، به مثال آفتاب عالمتاب، تمامى افراد را از ظلمت‏هاى زندگانى رهایى مى‏بخشد.

على انسانى هزار بعدى که صدها سال است، نظم و نثر، تفسیر و فقه، کلام و حقوق، ریاضیات و ادبیات و … همه و همه از ریزش عظمت او روزى خوارند.

امام على بن ابیطالب(ع) است که تنها خداى او یاراى بیان صفات او را دارد و یا رسول حق که سفیر خداوندى است توان یادآورى ویژگیهاى وزیر و پسر عم خود را داراست.

اینک که در ماه رمضان نسیم روحبخش سخنان خداوندى، رواق وجودمان رابا عطر خود، معنویتى دیگر مى‏بخشد، برخى از آیات قرآن کریم را درباره امیرمؤمنان على(ع) با نگاه دل مى‏بینیم و سیماى على را در آینه قرآن نظاره مى‏کنیم.

))و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد(( 1

بعضى از مردم با ایمان و فداکار همچون على(ع) در لیله المبیت، به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر(ص) جان خود را در برابر خشنودى خدا مى‏فروشند و خداوند نسبت‏به بندگان مهربان است.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

مفسر معروف اهل تسنن، ثعلبى مى‏گوید: هنگامى که پیامبر اسلام تصمیم به هجرت از مکه به مدینه گرفت، براى تحویل امانت‏هاى مردم و پرداخت پولهاى آنان، على(ع) را بجاى خود قرار داد و شب هنگام که به سوى «غار ثور» حرکت نمود و مشرکان اطراف خانه او را محاصره کرده بودند، دستور داد على(ع) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد خضرمى) که مخصوص خود پیامبر بود، روى خویش بکشد.

در این هنگام خداوند به «جبرئیل‏» و «میکائیل‏» وحى فرستاد که من بین شما برادرى ایجاد کردم و عمر یکى از شما را طولانى‏تر قرار دادم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگى دیگرى را برخود ترجیح دهد. هیچیک حاضر نشدند. به آنان وحى کرد اکنون، على(ع) در بستر پیامبر خوابیده است و آماده فداى جان خویش است. به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید.

هنگامى که جبرئیل بالاى سر و میکائیل پائین پاى على نشسته بودند، جبرئیل مى‏گفت:«به‏به! آفرین بر تو اى على! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان افتخار مى‏کند((.

ناگاه آیه «و من الناس …» نازل شد و در آن صفات على(ع) بیان‏گردید. 2

ابن‏ابى الحدید معتزلى از اهل سنت که درباره تفسیر این آیه بر این باورست، حماسه على(ع) در لیله المبیت – شب خوابیدن به جاى رسول الله(ص) – مورد تایید همگان است و غیر از کسانى که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز، آن را انکار نمى‏کنند. 3

))و اذان من الله و رسوله الى الناس یوم الحج الاکبر ان الله برى من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیر لکم و ان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزى الله و بشر الذین کفروا بعذاب الیم.» 4

و این اعلامى است از ناحیه خدا و پیامبرش به «عموم‏» مردم در روز حج اکبر«روز عید قربان‏» که خداوند و پیامبر او از مشرکان بیزارند، با این حال اگر توبه کنید به نفع شماست و اگر سرپیچى نمایید، بدانید شما نمى‏توانید خدا را ناتوان سازید «و از قلمرو و قدرتش خارج شوید» و کافران را به مجازات دردناک بشارت ده.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

احمد حنبل – پیشواى معروف اهل سنت – از ابن عباس نقل مى‏کند که پیامبر فلان شخص(خلیفه نخست) را فرستاد و سوره توبه را به او داد – تا به مردم هنگام حج ابلاغ کند – سپس على(ع) را به دنبال او فرستاد و آن را از وى گرفت و فرمود: ابلاغ این سوره تنها به وسیله کسى باید باشد که او از من است و من ازاویم. 5

«ان الذین اجرموا کانوا من الذین آمنوا یضحکون و اذا مروا بهم یتغامزون‏» 5

بدکاران «در دنیا» پیوسته به مؤمنان مى‏خندیدند و هنگامى که از کنار آنها مى‏گذشتند، آنان را با اشارات مورد سخریه و استهزا قرار مى‏دادند.

تفسیر آیه در کلام سنت

پاره‏اى از مفسران اهل سنت در تفسیر این آیه، چنین نوشته‏اند که:

روزى على(ع) و جمعى از مؤمنان از کنار جمعى از کفار مکه گذشتند، آنها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنها را استهزا نمودند، این آیات نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان را در قیامت روشن ساخت.7

«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم، فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الکاذبین‏» 8

هرگاه بعد از علم و دانش که «درباره مسیح‏» به تو رسیده «باز» کسانى بر تو به ستیز برخیزند به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت مى‏کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مى‏کنیم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت مى‏کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله مى‏کنیم و لعنت‏خدا را بر دروغگویان قرار مى‏دهیم.

مباهله به معناى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن یعنى بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت کار او را به دست‏خدا سپردن.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

انبوه بى‏شمارى از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین(ع) نساءنا را فاطمه و انفسنا را اشاره به على(ع) دانسته‏اند. که نشان از چشمگیرى مقام على(ع) در عرصه نفرین نمودن دشمنان و آشکار شدن حق و در کنار رسول خدا و حتى همانند جان او گردیدن، بیان شده است. 9

«سال سائل بعذاب واقع، للکافرین لیس له دافع من الله ذى المعارج‏» 10

تقاضاکننده‏اى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد! این عذاب مخصوص کافران است و هیچکس نمى‏تواند آن را دفع کند. از سوى خداوند ذى المعارج – صاحب فرشتگانى که بر آسمانها صعود مى‏کننده – است.

تفسیر آیه در کلام اهل سنت

علامه امینى نام سى نفر از عالمان اهل سنت را بیان مى‏کند که همگى علت نزول این سه آیه را درخواست عذاب از سوى منکر انتصاب و ولایت على(ع) بعد از رسول خدا(ص) در صورت حقانیت امامت آن حضرت – دانسته‏اند. داستان از این قرار بود که:

چون رسول خدا (ص) على(ع) را در روز غدیر خم به خلافت منصوب نمود و درباره او فرمود:

هر که من مولا و ولى او هستم، على مولا و ولى اوست،

 چیزى نگذشت که این سخن در تمامى شهرها منتشر شد. نعمان بن حارث فهرى خدمت پیامبر آمد و گفت: تو ما را دستور دادى، شهادت به یگانگى خدا و رسالت‏خود از سوى او دادى، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادى، ما همه اینها را پذیرفتیم، اما با اینها راضى نشدى تا اینکه این جوان؛  اشاره به على(ع) را به جانشینى خود منصوب کردى و گفتى:

من کنت مولاه فعلى مولاه

آیا این سخن از ناحیه خودت است‏یا از سوى خدا؟

پیامبر(ص) فرمود:

قسم به خدایى که معبودى جز او نیست، این از ناحیه خدا است.

نعمان روى برگرداند و در حالى که مى‏گفت: خداوندا! گر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران!

اینجا بود که ناگهان سنگى بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع، للکافرین لیس له دافع‏» نازل شد.

«اهدنا الصراط المستقیم‏» 11

ما را به راه راست هدایت فرما.

تفسیر آیه در کلام صاحب نظران

علامه طباطبایى در المیزان از «فقیه‏» و «تفسیر عیاشى‏» نقل نموده که «صراط مستقیم‏» در این آیه: امیرمؤمنان، على(ع) است. 13

در سخن دیگرى از امام صادق(ع)، صراط مستقیم، راه به سوى معرفت‏خدا تفسیر شده که دو صراط است، یکى صراط در دنیا و دیگرى صراط در آخرت، صراط در دنیا امام واجب الاطاعه است، کسى که او را شناخته و از وى پیروى کنند و در آخرت صراطى است که پل دوزخ است و کسانى که در دنیا امام واجب الاطاعه را نشاسند، بر این صراط لغزیده و در آتش دوزخ هلاک خواهند شد. 14

«الذین ینفقون اموالهم بالیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون‏» 15

کسانى که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند، پاداششان نزد پروردگار آنان است و نه ترسى براى آنهاست و نه غمگین مى‏شوند.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن

افزون بر مفسران شیعى، عالمان اهل تسنن نیز در تفاسیر خود نزول این آیه را درباره حضرت على(ع) دانسته‏اند، کسانى چون ابن عساکر، طبرانى، ابن حاتم، ابن جریر و امام فخر رازى. 16

داستانى که شان نزول و علت نازل شدن آیه را در آن بیان کرده‏اند آن است که: امام امیرالمؤمنین(ع) در حالى که تنها چهار درهم داشت، یک درهم در روز، یک درهم در شب، سومین آن را مخفیانه و درهم آخر را آشکارا در راه خدا انفاق نمود.

اما حکم کلى و معیارى که در تمامى عصرها و نسل‏ها درس آموزى آن براى دین‏باوران آن ضرورى مى‏نماید، آن است که انفاق کنندگان باید از نظر پنهان یا پیدا بودن عمل خویش، جنبه‏هاى اخلاقى و اجتماعى و یا شخصیت انسانهایى را که بدانها کمک مى‏کنند، مراعات نمایند، آنجا که حفظ آبروى افراد لازم است، از انفاق آشکار دورى کنند و زمانى که تعظیم شعائر مذهبى، تشویق دیگران به عمل شایسته و الهى مطرح است، یا هتک احترام مسلمانى نمى‏شود، در نگاه دیگران کمک کنند. اما در هنگام انفاق و پس از آن از فقر و تنگدستى بیمى نداشته باشند و به وعده‏هاى خداوند ایمان داشته، به او توکل کنند تا بدین سان، رضایت‏خداوند را کسب و آثار اخروى را جلب نمایند، (17) همانند امام متقیان و پیشواى خداجویان على(ع).

«لنجعلها لکم تذکره و تعیها اذن و اعیه‏» 18

تا آن – نزول عذاب بر ستمکاران و مستکبران – را وسیله تذکرى براى شما قرار دهیم و گوشهاى شنوا آن را نگهدارى مى‏کنند.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع

برخى از مفسران شیعى سى حدیث از اهل تسنن و تشیع در نزول این آیه درباره شخصیت‏حضرت على(ع) نقل کرده‏اند که نشانگر عظمت مقام امام(ع) نسبت‏به دانایى اسرار پیامبر و وراثت تمام علوم رسول خدا است. 19

حدیث از آنجا آغاز مى‏شود که پیامبر اکرم(ص) – هنگام نزول آیه «و تعیها اذن واعیه‏»

و گوشهاى شنوا آن را نگهدارى مى‏کنند. فرمود:

«من از خداوند درخواست کردم گوشهاى على را از این گوشهاى شنوا و نگه دارنده حقایق قرار دهد»

به دنبال سخن پیامبر، على(ع) فرمود:

«من هیچ سخن بعد از آن از رسول خدا نشنیدم که آن را فراموش کنم. تا به همیشه آن را به خاطر داشتم‏» 20

«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا… و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا، انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء و لا شکورا»21

نیکان از جامى مى‏نوشند که با عطر خوشى آمیخته است… «آنان‏» غذاى – خود را و با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى‏دهند – و مى‏گویند – ما شما را براى خدا طعام مى‏دهیم و هیچ پاداش و تشکرى از شما نمى‏خواهیم.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع

34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حدیثى در کتابهاى خود، این آیات را درباره ایثار امام على(ع) و خاندان تابناک او دانسته‏اند (22) و تمامى عالمان شیعى، هیجده آیه مورد بحث را از افتخارات بى‏نظیر و فضایل بسیار مهم حضرت على، فاطمه‏زهرا و فرزندانشان(ع) شمرده‏اند. (23) ماجراى نزول آیات بدینگونه بود که حسن و حسین(ع) بیمار شدند. پیامبر(ص) با جمعى از یاران به عیادتشان رفتند و به على(ع) فرمودند:

اى ابوالحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى‏کردى.

على و فاطمه و فضه (خادم آنان)  نذر کردند؛ اگرآندو شفا یابند، سه روز روزه بگیرند(طبق برخى از روایات حسن و حسین(ع) نیز گفتند ما هم نذر مى‏کنیم روزه بگیریم چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند، در حالى که از نظر مواد غذایى، دست‏خالى بودند، على سه من جو قرض نمود و فاطمه(س) یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت:

السلام علیکم یا اهل بیت محمد سلام بر شما اى خاندان محمد!

مستمندى از مستمندان مسلمان هستم، غذایى به من دهید، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت کند.

آنان همگى مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم همچنان روزه گرفتند و موقع افطار یتیمى نداى کمک سر داد و باز آنان غذاى خود را به او دادند. و در سومین روز روزه، اسیرى از غذاى آنان طلب نمود و باز آنان با آب افطار نمودند.

صبح فردا على دست ‏حسن و حسین را گرفته، خدمت رسول الله(ص) آمدند و هنگامى که حضرت عزیزان خود را نظاره مى‏نمود، دید از شدت گرسنگى مى‏لرزند! فرمود: این حالى را که در شما مى‏بینم براى من بسیار گران است. سپس برخاست و با آنان به خانه فاطمه وارد شدند، دید دختر عزیزش در محراب عبادت ایستاده است، در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمانش به گودى نشسته است.

اندوه وجود پیامبر(ص) را فرا گرفت و در حالى که غبار غم بر قلب مبارک حضرت نشسته بود، جبرئیل نازل شد و گفت:

«اى محمد! این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مى‏گوید، سپس سوره هل اتى – و هجده آیه مربوط به ایثار حضرت على حسن و حسین(ع) را نازل نمود.»24

«اجعلتم سقایه الحاج و عماره المسجد الحرام کمن آمن بالله والیوم الاخر و جاهد فى سبیل الله لایستوون عند الله، و الله لایهدى القوم الظالمین.»25

آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند «عمل‏» کسى قرار دادید که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است. «این هر دو» هرگز نزد خدا مساوى نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمى‏کند.

تفسیر آیه در کلام اهل تسنن

دانشمندان معروف اهل سنت ‏حاکم «ابوالقاسم حسکانى‏» از «بریده‏» نقل مى‏کند که شیبه و عباس هر کدام بر دیگرى افتخار مى‏کردند. على(ع) از کنار آندو مى‏گذشت از افتخار نمودن آندو پرسش نمود. عباس گفت: امتیازى به من داده شده که احدى ندارد و آن مساله آب دادن به حجاج خانه خدا است.

شیبه گفت: من تعمیر کننده مسجد الحرام و کلیددار خانه کعبه هستم. على(ع) گفت: با اینکه از شما حیا مى‏کنم، باید بگویم که با این سن کم افتخارى دارم که شما ندارید. آندو پرسیدند کدام افتخار؟!

حضرت فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر – درود خداوند بر او خاندان وى باد – آوردید.

عباس خشمناک برخاست و دامن کشان نزد رسول الله رفت.(و به عنوان شکایت) گفت: آیا نمى‏بینى، على با من چگونه سخن مى‏گوید؟

پیامبر على(ع) را خواست و از چگونگى ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبرئیل نازل شده و گفت: اى محمد! پروردگار به تو سلام مى‏فرستد و مى‏گوید این آیات را بر آنها بخوان:

 «اجعلتم سقایه الحاج و …» 26

امید آنکه نسیمى روح‏بخش از بوستان معرفت قرآن، نهال وجودمان را رایحه علوى بخشیده باشد و به زودى در کنار تربت پاک آن امام زمزمه کنیم.

اى آفتاب آینه‏دار جمال تو مشک سیاه مجمره‏گردان خال تو 27

 منبع: ماهنامه کوثر شماره 22

 

پى‏ نوشت ها:
 

1- سوره بقره /207٫

2- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم و جمعى از نویسندگان، ج 2، ص‏46; الغدیر، ج 2، ص‏44٫

3- شرح نهج‏البلاغه، ابن ابى الحدید، ج‏3، ص 270; احیاء العلوم، غزالى، ج‏3، ص 238; نزهه المجالس، صفورى، ج‏2، ص‏209; تذکره الخواص، سبط ابن جوزى حنفى، ص 21; مسند، احمد حنبل، ج‏1، ص 348; تاریخ طبرى، ج‏2، ص‏99 – 101; سیره ابن هشام، ج 2، ص‏291; تاریخ یعقوبى، ج‏2، ص‏29٫

4- توبه /3٫

5- مسند احمد حنبل: ج‏1، ص 231(طبع مصر); همان، ج‏3، ص‏212; همان، ج‏1، ص 150; خصایص نسائى، ص 28٫

6- مطففین /29 و 30٫

7- تفسیر فخر رازى، قرطبى، روح المعانى و کشاف، ذیل آیه‏29 و 30 از سوره مطففین.

8- آل عمران / 61٫

9- صحیح مسلم، ج‏7، ص 120; مسند احمد بن حنبل، ج‏1، ص 185; تفسیر طبرى، ج‏3، ص 192; مستدرک حاکم نیشابورى، ج‏3، ص 150; دلائل النبوه، حافظ ابونعیم اصفهانى، ص‏297; روح المعانى، آلوسى، ج‏3، ص‏167; کشاف، زمخشرى، ج‏1، ص‏193; فصول المهمه ابن صباغ، ص 108; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبى، ج‏3، ص 104٫

10- معارج / 1 و3٫

11- تفسیر نمونه، ج 25، ص‏7٫

12- فاتحه / 5٫

13- تفسیر المیزان(ترجمه)،ج‏1، ص‏49; تفسیر البرهان، علامه بحرانى، ج‏1، ص 50٫

14- همان.

15- بقره / 274٫

16- نگاه کنید به تفسیر نورالثقلین، ج‏1، ص 290 و 291٫

17- تفسیر نمونه، ج 2، ص‏267٫

18- الحاقه / 12٫

19- تفسیر قرطبى، ج‏1، ص‏6743; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانى، المیزان و تفسیر ابوالفتوح رازى، ذیل آیه 12 سوره معارج.

20- مناقب ابن مغازلى شاخصى، ص 265٫

21- انسان / 5 و 8 و9٫

22- الغدیر، ج‏3، ص‏107 تا 111; احقاق الحق، ج‏3، ص‏157 تا 171٫

23- تفسیر نمونه، ج 25، ص 345٫

24- تفسیر احسن الحدیث، ج‏12، ص 274; الجدید، ج‏7، ص‏283; حجه التفاسیر، ج‏7، ص‏139; الکاشف، ج‏4، ص 670; کشف الاسرار، ج 10، ص‏319٫

25- توبه /19٫

26- تفسیر طبرى، فخررازى و آثار اصحاب النزول واحدى; تفسیر خازن بغدادى; معالم التنزیل بغوى; مناقب ابن مغازلى و جامع الاصول ابن اثیر، براى توضیح بیشتر درباره این حدیث و مشخصات مدارک آن به احقاق الحق مرحوم شوشترى، ج‏3، ص 122 تا127 مراجعه کنید(تفسیر نمونه، ج‏7، ص 322٫(

27- دیوان خواجه حافظ شیرازى، غزل شماره 400٫

 

 

 

 

 

 

 

Name of God

Imam Ali (AS) in the mirror of the Quran ..

 

Hint:

The precious treasures of a country's civilization and culture can be seen in its antiquities, scientific writings and ancient phenomena. And the cultural thinkers of the society are among the lasting monuments of a border or a region or a religion, the value of one of which is sometimes considered superior to all historical monuments. Encyclopedias, encyclopedias, or the holy and heavenly books of the people are a clear mirror in introducing such worthy models to others and expressing spiritual characteristics, spiritual values ​​or unique and sometimes unique epics.

With a slight look at the golden works of different ethnic groups, we find remarkable figures who have been considered as knowledge-creating models in ups and downs of science, or as examples in the fields of struggle and epic. They have been students, or in the field of jihad with their souls and difficult moral paths, they have been considered as pious teachers, so that in asceticism and reluctance to the deceptive ornaments of life, they have been famous in many cities. Or they are considered to be a technological and famous orator on the chair.

But in the meantime, we find few who in the way of life, a unique model, in the field of knowledge and insight, a single master, on the basis of eloquence, eloquence, in the rocks of struggle and jihad, mythical leaders and commanders of all Ayar, in reaching the peaks of fear and spirituality and reaching the heights of liberation from the bondage and captivity of air and lusts, is a pioneering pioneer and pious leader, in the family environment of a hardworking husband and a compassionate father, and in the rug of worship, Abedi Surrender and be considered a sound human being, as if in his book of personality, a thousand enchanting scriptures are seen, none of which is the same as the other and can not be summed up in appearance or superiority.

Undoubtedly, the infinite greatness of such a person robs everyone of the ability to reach the depths of his being, and devalues ​​the words of ordinary people, so those who are fascinated by his personality must find him in the mirror of the word of God. Who is self-nurtured, or seek in a scripture written by people like him, or on the shore of belief, and along with the sweet thoughts of such a person of his god-like personality, drop drops in their thirsty palate so that they do not Let the ocean share its values ​​and characteristics.

When we open the Qur'an, we find tens and even hundreds of enlightening and exemplary verses that show an immortal man, a sublime gem that, in addition to the status of infallibility, which is of great value, his alchemical virtues are well expressed in the mirror of verses. Now that fourteen centuries have passed since his life, it is as if he is the man of our society today, and each of his characteristics, for example, the radiant sun, frees all people from the darkness of life.

Ali, a thousand-dimensional human being who is hundreds of years old, discipline and prose, interpretation and jurisprudence, theology and law, mathematics and literature, and… all of them are fed by the fall of his greatness.

It is Imam Ali ibn Abi Talib (AS) whose only God can express his attributes or the Messenger of God, who is the ambassador of God, has the ability to remember the characteristics of his minister and cousin.

Now that in the month of Ramadan, the invigorating breeze of God's words gives a new spirituality to our porch with its perfume, we see some verses of the Holy Quran about the Commanders of the Faithful Ali (AS) with our eyes and look at Ali's image in the mirror of the Quran. do.

)) و من الناس من یشري خودسته ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد ((1

Some people with faith and devotion, such as Ali (AS) on Laylat al-Mubayt, sell their lives for the pleasure of God while sleeping in the place of the Prophet (PBUH), and God is merciful to His servants.

Interpretation of the verse in the words of the Sunnis

The famous Sunni commentator Tha'labi says: When the Prophet of Islam decided to emigrate from Mecca to Medina, he placed Ali (AS) in his place to deliver the people's trusts and pay their money, and at night when he went to " The Cave of Thor moved and the polytheists surrounded his house.

At this time, God sent a revelation to "Gabriel" and "Michael" that I had created a brotherhood between you and extended the life of one of you, which of you is willing to sacrifice himself and take the life of another? Prefer. None attended. He revealed to them that now, Ali (AS) is sleeping in the bed of the Prophet and is ready to sacrifice his life. Go to earth and be his guardian.

When Gabriel was sitting on his head and Michael was sitting on Ali's feet, Gabriel was saying: Congratulations to you, Ali! God is proud of the angels through you.

Suddenly, the verse "And I am the people…" was revealed and the attributes of Ali (AS) were expressed in it. 2

Ibn Abi al-Hadid, a Sunni Mu'tazilite who believes in the interpretation of this verse, the epic of Ali (AS) on Laylat al-Mubayt - sleeping at night instead of the Messenger of God (PBUH) - is approved by everyone except those who are not Muslims and light people The brain does not deny it. 3

") And the call to prayer from God and His Messenger to the people on the day of the Great Hajj, may God free him from the polytheists and His Messenger, may God bless him and grant him peace. 4

And this is a revelation from God and His Messenger to the "general" people on the day of Hajj Akbar, the day of Eid al-Adha, that God and His Prophet hate the polytheists, yet if you repent it is in your favor, and if you disobey, know You can not make God incapable "and get out of His realm and power" and announce to the unbelievers a painful punishment.

Interpretation of the verse in the words of the Sunnis

Ahmad Hanbal - the famous Sunni leader - quotes Ibn Abbas that the Prophet sent a certain person (the first caliph) and gave him the Surah of Repentance - to inform the people during Hajj - then Ali (AS) followed him. He sent and took it from him and said: Communicate this surah It should only be done by someone who is from me and I am from him. 5

"Those who do what they do, those who believe will laugh, and if we believe, they will join together."

The evildoers "in the world" constantly laughed at the believers, and when they passed by them, they mocked and ridiculed them.

Interpretation of verse in the word of Sunnah

Some Sunni commentators in the interpretation of this verse have written:

One day Ali (AS) and a group of believers passed by a group of infidels in Mecca, they laughed at the Prophet and the believers and mocked them, these verses were revealed and clarified the fate of the mockers on the Day of Resurrection.

"Whoever is a pilgrim after me, let him go from knowledge, then let the exalted call our sons and your daughters and our wives and your wives and our souls and our souls, then let us be born, then may God curse the liars" 8

Whenever, after the knowledge that has come to you "about Christ", "again" some people oppose you, say to them: Come, we invite our children, you invite our children, we invite our wives. We invite our wives, we invite our people, you invite our people, then we will confuse and curse God on the liars.

Mubahila means to release and remove the shackles from something, that is, to leave the servant alone and leave the end of his work to God.

Interpretation of the verse in the words of the Sunnis

Numerous Sunni commentators have considered "our children" in the verse as referring to Hassan and Hussein (AS), our women as Fatima, and our souls as referring to Ali (AS). Which shows the remarkable position of Ali (AS) in the field of cursing the enemies and revealing the truth and standing next to the Messenger of God and even becoming like his soul. 9

"The year of the seeker of the real punishment, for the disbelievers there is no one to repel from God the Almighty" 10

A plaintiff demanded a torment that happened! This is a punishment for the disbelievers, and no one can avert it. From God the Almighty - the owner of the angels who ascend to the heavens -.

Interpretation of the verse in the words of the Sunnis

Allama Amini mentions the names of thirty Sunni scholars who all consider the reason for the revelation of these three verses as the request for punishment by the denier of the appointment and guardianship of Ali (AS) after the Messenger of God (PBUH) if the Imamate of that Imam is legitimate. اند. The story was as follows:

Because the Messenger of God (PBUH) appointed Ali (AS) to the caliphate on the day of Ghadir and said about him:

Whoever I am his master and guardian, Ali is his master and guardian,

 It did not take long for this word to spread in all the cities. Nu'man ibn Harith Fahri came to the service of the Prophet and said: You commanded us, you testified to the oneness of God and your mission from him, then you ordered jihad, Hajj, fasting, prayer and zakat, we accepted all this, but You were not satisfied with this until this young man; You appointed Ali (AS) as your successor and said:

I am the current Mullah Mullah

Is this from you or from God?

The Prophet (PBUH) said:

I swear by God, there is no god but He, this is from God.

Nu'man turned away and said: O God! If this statement is true and a stone from the sky falls on us from you!

It was here that a stone suddenly fell on his head and killed him. Suddenly the verse "The year of the tormentor, the disbeliever will not be repelled" was revealed.

"Give us the straight path" 11

Guide us to the right path.

Interpretation of the verse in the words of experts

In Al-Mizan, Allama Tabatabai has quoted from "Faqih" and "Tafsir Ayashi" that the "straight path" in this verse is: Amir al-Mu'minin, Ali (AS). 13

In another word of Imam Sadegh (AS), the straight path is interpreted as the path to the knowledge of God, which is two paths, one path in this world and the other path in the hereafter, the path in this world is the obligatory obedient Imam, who They should follow him, and in the Hereafter there is a path that is the bridge of Hell, and those who do not know the obligatory Imam of obedience in this world will slip on this path and will perish in the fire of Hell. 14

"Those who spend their wealth in the night and in the afternoon, and publicly and openly, their reward is with their Lord, and they do not fear against them, nor do they grieve."

Those who spend their wealth day and night, secretly and openly, their reward is with their Lord, and there is no fear for them, nor shall they grieve.

Interpretation of the verse in the words of the Sunnis

In addition to Shiite commentators, Sunni scholars in their commentaries have considered the revelation of this verse about Imam Ali (as), such as Ibn Asaker, Tabarani, Ibn Hatim, Ibn Jarir and Imam Fakhr Razi. 16

The story in which they narrated the revelation and the reason for the revelation of the verse is that: Imam Amir al-Mu'minin (AS) while he had only four dirhams, one dirham per day, one dirham at night, the third secretly and the last dirham Spent openly in the way of God.

But the general rule and standard that its teaching is necessary for its believers in all ages and generations is that the almsgivers must have moral or social aspects or personalities in terms of the hidden or visible nature of their actions. Respect the people who help them, refrain from open charity where it is necessary to protect the dignity of individuals, and do not bow down when bowing to religious rites, encouraging others to do good and divine deeds, or insulting Muslims. Help in the eyes of others. But during and after almsgiving, they should not be afraid of poverty and misery, and they should believe in the promises of God, and rely on Him in order to obtain the pleasure of God, and to attain the effects of the Hereafter, (17) like the pious Imam. And the leader of God-seekers Ali (AS).

"لنجعلها لكم تذکره و تعها اذن و آیه" 18

Until We make it a reminder for you of the punishment of the wicked and the arrogant, and the hearing ears will guard it.

Interpretation of the verse in the words of Sunnis and Shiites

Some Shiite commentators have quoted thirty hadiths from Sunnis and Shiites in the revelation of this verse about the personality of Imam Ali (AS), which shows the greatness of the position of Imam (AS) in knowing the secrets of the Prophet and the inheritance of all sciences.

L is God. 19

The hadith begins with the fact that the Holy Prophet (PBUH) - at the time of the revelation of the verse "

And the hearing ears hold it. said:

"I asked God to make Ali's ears from these ears the hearer and keeper of the truth."

Following the words of the Prophet, Ali (AS) said:

"I did not hear a word from the Messenger of God after that to forget it. I have always remembered it ”20

"The righteous will drink of what they have, their camphor's temperament… and they will feed the poor, the orphans and the captives, but if you eat the food of God, you will not be punished and you will not be thankful."

The righteous drink from a cup mixed with fragrant perfume. We give food and we do not ask for any reward or thanks from you.

Interpretation of the verse in the words of Sunnis and Shiites

34 famous Sunni scholars, quoting a hadith in their books, have considered these verses about the self-sacrifice of Imam Ali (AS) and his radiant family (22) and all Shiite scholars have considered the eighteen verses in question as unique honors. And they have considered the very important virtues of Imam Ali, Fatemeh Zahra and their children (AS). (23) The story of the revelation of the verses was such that Hassan and Hussein (AS) fell ill. The Prophet (PBUH) went to visit him with a group of companions and said to Ali (AS):

O Abu al-Hasan! It was good that you made a vow to heal your children.

Ali, Fatima, and Fada (their servants) vowed; If both of them are healed, they should fast for three days (according to some narrations, Hassan and Hussein (AS) also said that we also vow to fast. It did not take long for both of them to be healed, while they were empty-handed in terms of food. Ali borrowed barley from me and Fatima (PBUH) ground one third of it and baked bread.

Peace be upon you or the family of Muhammad, peace be upon you, O family of Muhammad!

I am poor of the poor Muslims, give me food, may God have mercy on you from the food of Paradise.

They all put the poor ahead of themselves and gave him their share, and that night they drank nothing but water. On the second day, they continued to fast, and at the time of iftar, an orphan called for help, and again they gave him their food. And on the third day of fasting, he took captive from their food and again they broke their fast with water.

The next morning, Ali took Hassan and Hussein by the hand and came to the service of the Messenger of God (PBUH), and when he was watching his loved ones, he saw that they were trembling with hunger! He said: This situation that I see in you is very expensive for me. Then he got up and entered Fatima's house with them. He saw his beloved daughter standing in the altar of worship, while her stomach was clinging to her back due to hunger and her eyes were sunken.

Sorrow pervaded the existence of the Prophet (PBUH) and while the dust of sorrow was sitting on the blessed heart of the Prophet (PBUH), Gabriel descended and said:

«O Muhammad! Take this surah, God greets you with such a family, then revealed the surah of Hal-Ati - and eighteen verses related to the self-sacrifice of Imam Ali Hassan and Hussein (AS).

"I have made you perform the pilgrimage and the construction of the Sacred Mosque.

Did you consider watering the pilgrims and building the Sacred Mosque as the "action" of someone who has believed in God and the Day of Judgment and has fought in His way? "These two" are never equal with God, and God does not guide the oppressors.

Interpretation of the verse in the words of the Sunnis

Well-known Sunni scholars such as Abu al-Qasim al-Hasakani quote from Barida that Shiba and Abbas were each proud of each other. Ali (AS) passed by Ando and asked about Ando being proud. Abbas said: I have been given a privilege that no one has and that is to give water to the pilgrims of the house of God.

Shiba said: I am the repairman of the Holy Mosque and the key holder of the Kaaba. Ali (AS) said: Although I am ashamed of you, I must say that at this young age I am not proud that you do not have. Ando asked which honor ?!

Hazrat said: I fought with the sword so that you could believe in God and the Prophet - peace be upon him and his family.

Abbas got up angrily and went to the Messenger of God. (And as a complaint) he said: Do you not see how Ali speaks to me?

The Prophet (peace and blessings of Allaah be upon him) called Ali (AS) and asked how the matter was. Suddenly Gabriel came down and said: O Muhammad! God will greet you and say: Recite these verses to them:

 "I made you a pilgrim and 26" 26

Hopefully, an invigorating breeze from the garden of knowledge of the Qur'an has given the saplings of our existence the fragrance of Alawite, and we will soon whisper next to the pure torment of that Imam.

O the mirrored sun of your beauty, the black musk of your mourning revolver 27

 Source: Kowsar Monthly No. 22

 

Footnotes:

 

1- سوره بقره / 207.

2- Sample commentary, Ayatollah Makarem and a group of writers, vol. 2, p. 46; Al-Ghadir, vol. 2, p. 44.

3- Sharh Nahj al-Balaghah, Ibn Abi Al-Hadid, vol. 3, p. 270; Revival of Sciences, Ghazali, vol. 3, p. 238; نزهه المجالس ، صفورى ، ج 2 ، ص 209; Tazkereh al-Khawas, lineage of Ibn Jawzi Hanafi, p. 21; Musnad, Ahmad Hanbal, vol. 1, p. 348; History of Tabari, vol. 2, pp. 99-101; Sira Ibn Hisham, vol. 2, p. 291; Yaqubi History, vol. 2, p. 29.

4- Repentance / 3.

5- Musnad Ahmad Hanbal: vol. 1, p. 231 (Egyptian edition); Ibid., Vol. 3, p. 212; Ibid., Vol. 1, p. 150; Women's characteristics, p. 28.

6- Mutaffifin / 29 and 30.

7- Tafsir Fakhr Razi, Qurtubi, Ruh al-Ma'ani and Kashaf, following verses 29 and 30 of Surah Mutaffifin.

8- Al-Imran / 61.

9- Sahih Muslim, vol. 7, p. 120; Musnad Ahmad Ibn Hanbal, vol. 1, p. 185; Tafsir Tabari, vol. 3, p. 192; Mustadrak Hakim Neyshabouri, vol. 3, p. 150; The Evidence of Prophethood, Hafiz Abu Naeem Isfahani, p. 297; Ruh al-Ma'ani, Alusi, vol. 3, p. 167; Kashaf, Zamakhshari, vol. 1, p. 193; Important Chapters Ibn Sabbagh, p. 108; Al-Jame 'Lahkam Al-Quran, Allama Qurtubi, vol. 3, p. 104.

10- Maarij / 1 and 3.

11- Sample Interpretation, Vol. 25, p. 7.

  • فاتحه
  •  

/ 5.

13- Tafsir Al-Mizan (translation), vol. 1, p. 49; Tafsir al-Burhan, Allama Bahrani, vol. 1, p. 50.

14. The same.

15- Baqarah / 274.

16- See the commentary of Noor al-Thaqalin, vol. 1, pp. 290 and 291.

17- Sample Interpretation, Vol. 2, p. 267.

18- Attachment / 12.

19- Tafsir Qurtubi, vol. 1, p. 6743; Majma 'al-Bayan, Ruh al-Bayan, Ruh al-Ma'ani, al-Mizan and Tafsir by Abu al-Futuh al-Razi, following verse 12 of Surah Ma'arij.

20- Managheb Ibn Maghazli Shakhesi, p. 265.

21- Man / 5, 8 and 9.

22- Al-Ghadir, vol. 3, pp. 107-111; احقاق الحق ، ج 3 ، ص 157 تا 171.

23- Sample Interpretation, Vol. 25, p. 345.

24- Tafsir Ahsan Al-Hadith, vol. 12, p. 274; Al-Jadid, vol. 7, p. 283; حجه التفاسیر, ج 7, ص 139; Al-Kashif, vol. 4, p. 670; Discover the Secrets, vol. 10, p. 319.

25- Repentance / 19.

26- Tafsir Tabari, Fakhr-e Razi and the works of the companions of a single revelation; Baghdad capacitor interpretation; معالم التنزیل بغوى; Manaqib Ibn Maghazli and Jame 'al-Osul Ibn Athir, for more explanation about this hadith and the details of its documents, refer to the late Shushtari, vol. 3, pp. 122-127 (Sample commentary, vol. 7, p. 322.)

27- Divan of Khajeh Hafez Shirazi, Ghazal No. 400.

 

 

ترجمه عربی

اسم الله

الامام علي (ع) في مرآة القرآن ..

 

تَلمِيح:

يمكن رؤية الكنوز الثمينة لحضارة الدولة وثقافتها في آثارها وكتاباتها العلمية وظواهرها القديمة. والمفكرون الثقافيون للمجتمع هم من بين المعالم الدائمة لحدود أو منطقة أو دين ، تعتبر قيمة أحدها أحيانًا أعلى من جميع المعالم التاريخية. إن الموسوعات أو الموسوعات أو الكتب المقدسة والسماوية للناس هي مرآة واضحة في تقديم مثل هذه النماذج الجديرة بالاهتمام للآخرين والتعبير عن الخصائص الروحية أو القيم الروحية أو الملاحم الفريدة والفريدة من نوعها في بعض الأحيان.

بإلقاء نظرة خفيفة على الأعمال الذهبية للمجموعات العرقية المختلفة ، نجد شخصيات رائعة تم اعتبارها نماذج لخلق المعرفة في صعود وهبوط العلم ، أو كأمثلة في مجالات النضال والملحمة. لقد كانوا طلابًا ، أو في مجال الجهاد بأرواحهم ومساراتهم الأخلاقية الصعبة ، فقد اعتبروا معلمين أتقياء ، حتى اشتهروا في كثير من المدن في الزهد والإحجام عن زينة الحياة الخادعة. أو يعتبرون خطيبًا تكنولوجيًا ومشهورًا على الكرسي.

لكن في هذه الأثناء ، نجد القليل ممن في طريقة الحياة ، نموذجًا فريدًا ، في مجال المعرفة والبصيرة ، سيدًا واحدًا ، على أساس البلاغة والبلاغة ، في صخور النضال والجهاد ، والقادة الأسطوريين و قادة كل عيار ، في بلوغ قمم الخوف والروحانية ، والوصول إلى ذروة التحرر من عبودية وسبي الهواء والشهوات ، هم رائد رائد وقائد تقي ، في البيئة الأسرية لزوج مجتهد وأب حنون ، وفي سجادة العبادة ، استسلم عابدي واعتبر إنسانًا سليمًا ، كما لو أنه في كتاب شخصيته ، يُرى ألف كتاب مقدس ساحر ، لا شيء منها يشبه الآخر ولا يمكن تلخيصه في المظهر أو التفوق.

مما لا شك فيه أن العظمة اللامتناهية لمثل هذا الشخص تسرق من الجميع القدرة على الوصول إلى أعماق كيانه ، وتقلل من شأن كلام الناس العاديين ، لذلك يجب على من يفتن بشخصيته أن يجده في مرآة كلمة الله. الذي يرعى نفسه ، أو يسعى في كتاب مقدس مكتوب من قبل أشخاص مثله ، أو على شاطئ الإيمان ، إلى جانب الأفكار الحلوة لمثل هذا الشخص الذي يشبه شخصيته الإلهية ، يسقط في ذوقهم الظمآن لذلك أنهم لا يتركون للمحيطات قيمه وخصائصه.

عندما نفتح القرآن ، نجد عشرات بل مئات الآيات المنيرة والمثالية التي تظهر الإنسان الخالد ، جوهرة سامية ، بالإضافة إلى مكانة العصمة ، التي لها قيمة كبيرة ، يتم التعبير عن فضائله الكيميائية بشكل جيد. في مرآة الآيات. الآن بعد أربعة عشر قرنا من حياته ، يبدو الأمر كما لو أنه رجل مجتمعنا اليوم ، وكل صفة من سماته ، مثل الشمس المشرقة ، تحرر كل الناس من ظلام الحياة. .

علي ، إنسان ذو ألف بعد عمره مئات السنين ، نظام ونثر ، تأويل وفقه ، لاهوت وقانون ، رياضيات وآداب ، و ... كلهم ​​يغذون بسقوط عظمته.

هو الإمام علي بن أبي طالب (ع) الذي لا يعبّر عن صفاته إلا لله أو رسول الله الذي هو سفير الله الذي له القدرة على تذكر صفات وزيره وابن عمه.

الآن وبعد أن نسمات كلام الله المنعشة في شهر رمضان تضفي روحانية جديدة على شرفتنا بعطرها ، نرى بعض آيات القرآن الكريم عن أمير المؤمنين علي (ع) بأعيننا وننظر إلى علي. صورة في مرآة القرآن.

)) و من الناس من یشري خودسته ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد ((1

بعض أصحاب الإيمان والوفاء ، مثل علي (ع) في ليلة المبيت ، يبيعون حياتهم لرضا الله وهم ينامون في مكان الرسول صلى الله عليه وسلم ، والله يرحم عباده.

تفسير الآية في كلام أهل السنة

يقول المعلق السني الشهير الثعلبي: عندما قرر نبي الإسلام الهجرة من مكة إلى المدينة ، وضع علي (ع) مكانه ليمنح أموال الناس وأموالهم ، وفي الليل عندما ذهب إلى " تحرك مغارة ثور وحاصر المشركون منزله.

في هذا الوقت أرسل الله رسالة إلى "جبرائيل" و "ميخائيل" بأنني خلقت أخوة بينكما وأمدت حياة أحدكم ، فمن منكم على استعداد للتضحية بنفسه وإنهاء حياة آخر؟ تفضل. لا أحد حضر. أنزل لهم أن علي (ع) الآن نائم في فراش الرسول ومستعد للتضحية بحياته. اذهب الى الارض وكن وصيا عليه.

عندما كان جبرائيل جالسًا على رأسه وكان مايكل جالسًا على قدمي علي ، كان جبرائيل يقول: مبروك لك يا علي! يفتخر الله بالملائكة من خلالك.

وفجأة نزلت آية "وأنا الشعب .." وظهرت فيها صفات علي (ع). 2

ابن أبي الحديد ، سني معتزلة يؤمن بتفسير هذه الآية ، ملحمة علي (ع) في ليلة المبيت - نائماً بالليل بدلاً من رسول الله - صادقة عند الجميع. إلا من ليس من المسلمين والنور لا ينكره الدماغ. 3

والدعوة للصلاة من الله ورسوله إلى الناس يوم الحج العظيم أفرجه الله من المشركين ورسوله صلى الله عليه وسلم. 4

وهذا وحي من الله ورسوله إلى عامة الناس في يوم الحج أكبر يوم عيد الأضحى أن الله ورسوله يكرهون المشركين ، وإن تابوا فهو في صالحكم ، وإن عصيت ، فاعلم أنك لا تستطيع أن تجعل الله عاجزًا "ويخرج من مملكته وقدرته" وأعلن للكافرين عذابًا أليمًا.

تفسير الآية في كلام أهل السنة

أحمد حنبل - الزعيم السني الشهير - يقتبس عن ابن عباس أن الرسول أرسل رجلاً معيناً (الخليفة الأول) وأعطاه سورة التوبة - ليبلغ الناس في الحج - ثم تبعه علي (ع). فأخذه منه وقال: أخبر هذه السورة

يجب أن يتم ذلك فقط من قبل شخص مني وأنا منه. 5

"أولئك الذين يفعلون ما يفعلون ، والذين يؤمنون سوف يضحكون ، وإذا صدقنا ، فسوف ينضمون معًا".

كان الأشرار "في العالم" يسخرون باستمرار من المؤمنين ، وعندما يمرون بهم ، يستهزئون بهم ويسخرون منهم.

تفسير الآية في كلام السنة النبوية

وقد كتب بعض المفسرين السنة في تفسير هذه الآية:

وذات يوم مر علي (ع) ومجموعة من المؤمنين بمكة على جماعة من الكفار ضحكوا على الرسول والمؤمنين واستهزأوا بهم ، ونزلت هذه الآيات وأوضحت مصير المستهزئين يوم القيامة.

"من كان من بعدي ، فليخرج من العلم ، فليتفضل تعالى بأبنائنا وبناتك ونساءنا ونساءك وأرواحنا وأرواحنا ، فلنولد فلعنة الله على الكاذبين". 8

في أي وقت ، بعد المعرفة التي أتت إليك "عن المسيح" ، "مرة أخرى" يعارضك بعض الناس ، قل لهم: تعال ، ندعو أطفالنا ، ندعو أطفالنا ، ندعو زوجاتنا. ندعو زوجاتنا ، نحن ادعوا شعبنا ، ادعو شعبنا ، عندها نربك ونلعن الله على الكاذبين.

مباهيلة تعني رفع الأغلال عن شيء ما ، أي ترك العبد وشأنه وترك نهاية عمله لله.

تفسير الآية في كلام أهل السنة

اعتبر العديد من المعلقين السنة "أطفالنا" في الآية إشارة إلى الحسن والحسين (ع) ونسائنا بفاطمة ، وأرواحنا تشير إلى علي (ع). مما يدل على المكانة الرائعة لعلي (ع) في مجال لعن الأعداء وكشف الحقيقة والوقوف بجانب رسول الله وحتى أن يصبح مثل روحه. 9

"سنة طالب العذاب الحقيقي للكافرين ليس من يرد من عند الله تعالى" 10.

طالب المدعي عذاب ما حدث! وهذا عذاب للكافرين لا يقدر أحد على إبطاله. من الله تعالى - صاحب الملائكة الصاعدة إلى السموات -.

تفسير الآية في كلام أهل السنة

يذكر العلامة أميني أسماء ثلاثين من علماء السنة الذين يعتبرون جميعًا سبب نزول هذه الآيات الثلاث طلبًا للعقاب من قبل منكر تعيين وولاية علي (ع) بعد رسول الله (صلى الله عليه وسلم) إذا كانت الإمامة. أن الإمام شرعي. كانت القصة على النحو التالي:

لأن رسول الله صلى الله عليه وسلم عين علي (ع) على الخلافة يوم الغدير وقال عنه:

من أنا سيده ووليه علي هو سيده ووليه ،

 لم يمض وقت طويل حتى انتشرت هذه الكلمة في جميع المدن. جاء النعمان بن حارث الفهري لخدمة الرسول فقال: أمرتنا ، وشهدت على وحدانية الله ورسالتك منه ، ثم أمرت بالجهاد والحج والصوم والصلاة والزكاة ، فقبلنا كل هذا. ولكنك لم تكتف بهذا حتى هذا الشاب. لقد عينت علي (ع) خلفا لك وقلت:

أنا الملا الحالي

أهذا منك أم من عند الله؟

قال النبي صلى الله عليه وسلم:

والله لا اله الا هو هذا من عند الله.

فتحول النعمان وقال: يا الله! إذا صح هذا القول وسقط علينا منك حجر من السماء!

هنا سقط حجر فجأة على رأسه وقتله. وفجأة نزلت آية "عام العذاب الكافر لا ينفر".

"أعطونا الصراط المستقيم" 11

أرشدنا إلى الطريق الصحيح.

تفسير الآية على لسان الخبراء

وفي الميزان نقل العلامة طباطبائي عن "فقيه" و "تفسير عياشي" أن "الصراط المستقيم" في هذه الآية هو: أمير المؤمنين وعلي (ع). 13

وفي كلمة أخرى للإمام الصادق (ع) ، يُفسَّر الصراط المستقيم على أنه الطريق إلى معرفة الله ، وهو طريقان ، طريق في الدنيا والآخر في الآخرة ، الطريق في هذا العالم هو الواجب. طاعة الإمام الذي يجب أن يتبعوه ، وفي الآخرة طريق هو جسر النار ، ومن لا يعرف إمام الطاعة المفروض في الدنيا ينزلق في هذا الطريق ويموت في نار الله. جحيم. 14

"من ينفق أمواله في الليل وبعد الظهر ، علانية وعلنية ، أجره مع ربهم ، ولا يخاف عليهم ، ولا يحزنون".

والذين ينفقون أموالهم نهارا وليلا في الخفاء والعلن أجرهم عند ربهم لا خوف عليهم ولا يحزنون.

تفسير الآية في كلام أهل السنة

بالإضافة إلى المفسرين الشيعة ، فقد نظر علماء السنة في شروحهم في نزول هذه الآية عن الإمام علي (ع) ، مثل ابن عساكر ، والطبراني ، وابن حاتم ، وابن جرير ، والإمام فخر الرازي. 16

القصة التي روا فيها الوحي وسبب نزول الآية: الإمام أمير المؤمنين (ع) وهو لا يملك إلا أربعة دراهم ، درهم في اليوم ، درهم في الليل ، والثالث سراً. وآخر درهم أنفق جهارا في سبيل الله.

لكن القاعدة العامة والمعيار الذي يعتبر تعليمه ضروريًا لمؤمنه في جميع الأعمار والأجيال ، هو أن الصدقة يجب أن تكون لها جوانب أو شخصيات أخلاقية أو اجتماعية من حيث الطبيعة الخفية أو المرئية لأفعالهم. احترم الأشخاص الذين يساعدونهم ، الامتناع عن الصدقات المفتوحة عند الضرورة لحماية شرف الأفراد ، ولا تسجد عند الانصياع للشعائر الدينية ، أو تشجيع الآخرين على فعل الخير والقدرات ، أو إهانة المسلمين ، وساعدوا في أعين الآخرين. ولكن أثناء الصدقة وبعدها ، لا يجب أن يخافوا من الفقر والبؤس ، وعليهم أن يؤمنوا بوعود الله ، وأن يتوكلوا عليه لينال رضا الله ، ولتحقيق آثار الآخرة (17). ) مثل الإمام الصالح ، وإمام طالبي الله علي (ع).

"لنجعلها لكم تذکره و تعها اذن و آیه" 18

حتى نذكر لك عقاب الشرير والمتكبر ، وتحفظه الآذان السامعة.

تفسير الآية في كلام أهل السنة والشيعة

وقد اقتبس بعض المفسرين الشيعة ثلاثين حديثاً من أهل السنة والشيعة في نزل هذه الآية عن شخصية الإمام علي (ع) مما يدل على عظمة مكانة الإمام (ع) في معرفة أسرار الرسول وميراثه. كل العلوم.

 

                لام هو الله. 19

يبدأ الحديث بحقيقة أن الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم - في وقت نزول الآية "

وتمسك به آذان السمع. قالت:

"طلبت من الله أن يجعل أذني علي من هذه الآذان سامع الحق وحافظه".

وبعد قول النبي علي (ع) قال:

لم أسمع كلمة من رسول الله بعد أن أنساها. لقد تذكرت ذلك دائمًا "20

"الصديقون سيشربون مما لديهم ، من مزاج الكافور ... وسيطعمون الفقراء والأيتام والأسرى ، لكن إذا أكلت طعام الله ، فلن تعاقب ولن تكون شاكرا."

الشراب الصالح من كأس ممزوج برائحة عطرية نطعمها ولا نطلب منك أي أجر أو شكر.

تفسير الآية في كلام أهل السنة والشيعة

اعتبر 34 من علماء السنة المشهورين ، مستشهدين بأحاديث في كتبهم ، هذه الآيات عن تضحية الإمام علي (ع) وعائلته المشرقة (22) وجميع علماء الشيعة اعتبروا الآيات الثمانية عشر المذكورة شرفًا فريدًا. لقد اعتبروا فضائل الإمام علي وفاطمة الزهراء وأبنائهم (ع) في غاية الأهمية. (23) كانت قصة نزول الآيات من النوع الذي مرض الحسن والحسين (ع). ذهب النبي صلى الله عليه وسلم لزيارته مع جماعة من الصحابة ، فقال لعلي (ع):

يا أبا الحسن! كان من الجيد أنك قطعت نذرًا على أن تشفي أطفالك.

نذر علي وفاطمة وفادا (عبيدهم) ؛ وإذا برئ كلاهما ، فعليهما أن يصوما ثلاثة أيام (في بعض الروايات قال حسن وحسين (ع) أيضًا: نذرنا أيضًا أن نصوم ، ولم يمض وقت طويل حتى شفا كلاهما وهما خالي الوفاض من ناحية الطعام ، استعار علي الشعير مني وفاطمة (ع) بثلثها وخبز الخبز.

السلام عليكم او على آل محمد ، السلام عليكم يا آل محمد!

أنا فقير من فقراء المسلمين أعطني طعاما رحمك الله من طعام الجنة.

لقد وضعوا الفقراء أمام أنفسهم وأعطوه نصيبهم ، وفي تلك الليلة لم يشربوا سوى الماء. في اليوم الثاني ، واصلوا الصوم ، وفي وقت الإفطار ، طلب يتيم المساعدة ، وأعطوه طعامهم مرة أخرى. وفي اليوم الثالث من الصيام ، طلب الأسير طعامهم ، ثم أفطروا مرة أخرى بالماء.

في صباح اليوم التالي ، أخذ علي يد حسن وحسين ، وجاء لخدمة رسول الله صلى الله عليه وسلم ، وعندما كان يراقب أحبائه ، رأى أنهم يرتجفون من الجوع! قال: هذا الوضع الذي أراه فيك غالي جدا بالنسبة لي. ثم قام ودخل معهم بيت فاطمة ، فرأى ابنته الحبيبة واقفة في مذبح العبادة ، وبطنها متشبث بظهرها من الجوع ، وغمرت عيناها.

ساد الحزن وجود الرسول صلى الله عليه وسلم ، وبينما كان تراب الحزن جالسًا على قلب الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم ، نزل جبريل وقال:

«يا محمد! خذ هذه السورة ، يسلمك الله بمثل هذه العائلة ، ثم أنزل سورة حلطي - وثمانية عشر آية تتعلق بتضحية الإمامين علي الحسن والحسين (ع).

"لقد جعلتك تؤدي فريضة الحج وبناء المسجد الحرام.

هل اعتبرت سقاية الحجاج وبناء المسجد الحرام من فعل من آمن بالله ويوم القيامة وقاتل في طريقه؟ "هذان" لا يتساوىان أبدًا مع الله ، والله لا يهدي الظالمين.

تفسير الآية في كلام أهل السنة

اقتبس علماء سنة مشهورون مثل أبو القاسم الحسكاني من بريدة أن الشيبة وعباس كانا فخورين ببعضهما البعض. مر علي (ع) بالقرب من أندو وسأل عن فخر أندو. قال عباس: لقد أعطيت امتيازاً ليس لأحد وهو أن أسقي حجاج بيت الله.

قال شيبة: أنا مصلح المسجد الحرام وصاحب مفتاح الكعبة. قال علي (ع): رغم أنني أخجل منك ، يجب أن أقول إنني في هذه السن المبكرة لست فخوراً بأنك لا تملك. سأل أندو أي شرف ؟!

قال حضرة: قاتلت بالسيف لتؤمنوا بالله والنبي - صلى الله عليه وآله وسلم.

فقام عباس غاضبًا وذهب إلى رسول الله (وشكوى) فقال: ألا ترى كيف يكلمني علي؟

فدعا النبي صلى الله عليه وسلم عليّ (ع) وسأل كيف كان الأمر؟ وفجأة نزل جبريل وقال: يا محمد! يسلم عليك الله فيقول: اقرأ لهم هذه الآيات:

 "جعلتك حاج و 26" 26

ونأمل أن نسيم منعش من جنة المعرفة القرآنية قد أعطى أشتال وجودنا برائحة العلويين ، وسوف نهمس قريباً بجانب عذاب ذلك الإمام النقي.

يا شمس جمالك العاكسة المسك الأسود لمسدس حدادك 27

 المصدر: Kowsar Monthly No. 22

 

الهوامش:

 

1- سوره بقره / 207.

2- نموذج شرح آية الله مكارم ومجموعة من الكتاب ج 2 ص 46. الغدير ج 2 ص 44.

3- شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد ج 3 ص 270. إحياء العلوم ، الغزالي ، ج 3 ، ص 238. نزهه المجالس ، صفورى ، ج 2 ، ص 209؛ تزكيرة الخواص ، نسب ابن جوزي حنفي ، ص 21. المسند احمد حنبل ج 1 ص 348 تاريخ الطبري ، المجلد 2 ، ص 99-101 ؛ سيرة ابن هشام ج 2 ص 291 تاريخ اليعقوبي ، المجلد 2 ، ص 29.

4- التوبة / 3.

5- مسند أحمد حنبل: ج 1 ص 231 (طبعة مصرية). المرجع نفسه ، المجلد 3 ، ص 212 ؛ المرجع نفسه ، المجلد 1 ، ص 150 ؛ خصائص المرأة ، ص 28.

6- المطففين / 29 و 30.

7- تفسير فخر الرازي ، القرطبي ، روح المعاني ، الكشاف ، تلا الآيتين 29 و 30 من سورة المطففين.

8- آل عمران / 61.

9- صحيح مسلم ج 7 ص 120 مسند احمد بن حنبل ج 1 ص 185 تفسير الطبري ج 3 ص 192 مستدرك حكيم نيسابوري ، المجلد 3 ، ص 150 ؛ دليل النبوة ، حافظ أبو نعيم الأصفهاني ، ص 297. روح المعاني الألوسي ج 3 ص 167 كشاف الزمخشري ج 1 ص 193. فصول هامة ابن صباغ ص 108. الجامع لحكم القرآن العلامة قرطبي ج 3 ص 104.

10- المعراج / 1 و 3.

11- نموذج التفسير ، المجلد 25 ، ص 7.

12- فاتحه

/ 5.

13- تفسير الميزان (ترجمة) ج 1 ص 49. تفسير البرهان العلامة البحراني ج 1 ص 50.

14. نفس الشيء.

15- البقرة / 274.

16- انظر شرح نور الثقلين ج 1 ص 290 و 291.

17- نموذج التفسير ، المجلد 2 ، ص 267.

18- مرفق / 12.

19- تفسير القرطبي ج 1 ص 6743 مجموع البيان ، وروح البيان ، وروح المعاني ، والميزان ، والتفسير لأبي الفتوح الرازي ، بعد الآية 12 من سورة المعارج.

20- مناغب بن مغزلي الشاخيسي ص 265.

21- رجل / 5 و 8 و 9.

22- الغدير ج 3 ص 107-111 احقاق الحق ، ج 3 ، ص 157 تا 171.

23- نموذج التفسير ، المجلد 25 ، ص 345.

24- تفسير احسان الحديث ج 12 ص 274 الجديد ، ج 7 ، ص 283 ؛ حجه التفاسیر، ج 7، ص 139؛ الكاشف ج 4 ص 670 اكتشف الأسرار ، المجلد 10 ، ص 319.

25- التوبة / 19.

26- تفسير الطبري وفخر الرازي وأعمال أصحاب الوحي الواحد. تفسير بغداد مكثف. معالم التنزیل بغوى؛ مناقب بن مغازلي وجامع الأصل بن أثير ، لمزيد من الشرح حول هذا الحديث وتفاصيل وثائقه ، راجع المرحوم شوشتري ، المجلد 3 ، ص 122-127 (نموذج التعليق ، المجلد 7 ، ص. 322.)

27- ديوان الخاجة حافظ الشيرازي غزال رقم 400.

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn

یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :
نام کاربری :
پست الکترونیکی :
وب :
یادداشت :
کد امنیتی :
7 + 8 = ?