سیره مدیریتی امام زمان (عج)

سیره مدیریتی امام  زمان حضرت مهدی (عج)

یکی از ارکان مهم حکومت، کارگزران آن هستند. وقتی مسئولان حکومتی افرادی شایسته باشند، کار دولت و ملت به سامان خواهد رسید و دست یابی به اهداف حکومت، آسان تر خواهد بود.

حضرت مهدی (عج) به عنوان رئیس حکومت جهانی برای مناطق گوناگون عالم، حاکمانی را از میان بهترین داوران خود بر می گزیند، آنها تمامی ویژگی های یک حاکم اسلامی از قبیل دانش مدیریت، تعهد و پاکی در نیت و عمل و شجاعت در تصمیم گیری را دارا هستند. با این حال شخص امام (عج) به عنوان فرمانروای بزرگ و مرکز مدیریت عالم به صورت مداوم عملکرد حاکمان را زیر نظر دارد و با شدت و دقت و بدون چشم پوشی کار آنها را حساب رسی می کند. این ویژگی مهم که پیش از حکومت امام مهدی (عج) نادیده گرفته شده است در روایات به عنوان یکی از علامت های حضرت مهدی (عج) بیان گردیده است.

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

« عَلامَهُ المَهدی اَن یَکُونَ شدیداً عَلَی العُمّالِ جَواداً بِالمالِ رَحیماً بِالمَساکین[1]؛

علامت مهدی (عج) آن است که با کارگزران خود شدید ( و دقیق) است. دست بخشنده ای دارد و نسبت به مسکینان مهربان است.»

سیره اقتصادی امام

روش امام مهدی (عج) در امور مالی حکومت بر مبنای مساوات قرار دارد و این همان روش پسندیده ای است که در زمان پیامبر گرامی اسلام (ص) وجود داشته است و پس از او، این شیوه تغییر یافت و معیارهای دروغینی برای پرداخت های بی حساب به افراد، جای آن را گرفت و سبب پیدایش فاصله طبقاتی در جامعه اسلامی آن روز شد و اگرچه امام علی (ع) و امام حسن (ع) در مدت خلافت خود به نظام برابری در پرداخت اموال مسلمین پای بند بودند ولی پس از ایشان بنی امیه اموال مسلمانان را مانند ملک شخصی خود و بر طبق مصالح فردی، به کار می بردند و از این راه پایه های حکومت نامشروع خود را محکم می کردند. آنها زمین های کشاورزی یا غیر آن از ثروت ها و اموال عمومی را به نزدیکان خود می بخشیدند و این کار به ویژه در زمان خلیفه سوم و دوران بنی امیه رایج گردیده بود حالتی رسمی پیدا کرد.

امام مهدی (عج) که مظهر عدالت و دادگری است، بیت المال مردم را به عنوان ثروتی عمومی که همگان در آن شریک هستند قرار می دهد و به گونه ای که هیچ گونه تبعیض و امتیاز خواهی در آن راه نداشته باشد و بخشش ثروت ها و زمین ها به کلی ممنوع باشد.

پیامبر (ص) فرمود:

« ... اِذا قامَ قائِمُنا اضمَحَلَّت القَطائِعُ فَلا قَطائِع[2]؛

زمانی که قائم ما قیام کند، قطایع ( زمین های که زمامداران و حکام جور در مالکیت خود در آورده و یا واگذار کرده اند) از بین می رود به طوری که دیگر قطایعی در میان نخواهد بود.»

و دیگر از شاخصه های شیوه مالی امام آن است که در راستای رفع نیازهای مادی و ایجاد رفاهی معقول برای زندگی تمام افراد، امام مهدی (عج) اموال فراوانی به مردم می بخشد و در حکومت او هر نیازمندی که از او طلب می کند، اموال زیادی دریافت می کند.

پیامبر (ص) فرمود:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً؛

او ( مهدی عج) اموال را به فراوانی می بخشد.»

و این شیوه برای ایجاد زمینه های اصلاح فردی و اجتماعی است که هدف بزرگ امام خوبان است. آن حضرت با بی نیاز کردن مردم از جهت مادی، در پی ایجاد زمینه های مناسب برای پرداختن افراد به طاعت و عبادت پروردگار است که در بخش اهداف حکومت به تفصیل درباره آن سخن گفتیم.

سیره شخصی امام

سیره امام مهدی (ع) در رفتار شخصی و نیز در ارتباط با مردم، نمایانگر یک حاکم اسلامی نمونه است که حکومت در نگاه او وسیله ای است برای خدمت به مردم و رسانیدن آن ها به قله های کمال و نه جایگاهی برای زر اندوزی و ستمگری و به استثمار کشیدن بندگان خدا!

به راستی که آن امام صالحان در کرسی حکمفرمایی یادآور حکومت پیامبر اکرم (ص) و امیر المومنین علی (ع) است و با وجود آنکه همه اموال و ثروت ها در اختیار اوست در زندگی شخصی خود در پایین ترین سطح به سر می برد و به کمترین ها قناعت می کند.

امام علی (ع) در توصیف او فرموده است:

« امام [مهدی عج] با خود عهد می بندد که [ اگر چه حاکم و رهبر جامعه بشری است ولی] همانند رعیت خود راه رود و مانند آنان بپوشد و بر مرکبی همچون مرکب آنها سوار شود... و به کم قناعت کند.»[3]

امام علی (ع) خود چنین بود و در زندگی دنیا و خوراک و پوشش آن زهدی پیامبرگونه داشت و مهدی (عج) در این میدان به آن حضرت اقتدا خواهد کرد.

امام صادق (ع) فرمود:

« اِنَّ قائِمَنا اذا قامَ لَبِسَ عَلِی وَ سارَ بِسیرَتِهِ»

وقتی قائم ما قیام کند لباس علی (ع) را در بر می کند و روش او را پیش می گیرد.»

او که درباره خود سخت گیر و دقیق است، با امت چون پدری مهربان است و آسایش و راحتی آها را می خواهد به گونه ای که در روایت امام رضا (ع) اینگونه توصیف شده است:

« الامام، النیسُ الرفیق والوالِدُ الشَّفیق و الاخُ الشَّقیق و الاُمُّ البَرَّهِ بِالوَلَدِ الصَّغیر مَفزَعُ العِبادَ فِی الداهِه النّاد[4]؛

امام آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تنی( که پشتیبان برادر) است و مادر دلسوز نسبت به فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعه هولناک.»

آری او چنان با امت صمیمی و نزدیک است که همه او را پناهگاه خود می دانند.

از پیامبر مکرم اسلام (ص) روایت شده که درباره مهدی (عج) فرموده است:

« امتش به او پناه می برند آن گونه که زنبورها به ملکه خود پناهنده می شوند.»[5]

او مصداق کامل رهبری است که از میان مردم برگزیده شده و در بین آنها و مانند آنها زندگی می کند. به همین دلیل دردهای آنها را به خوبی می شناسد و درمان آن را مید اند و تمام همت خود را برای بهبودی حال آنها به کار می گیرد ودر این راه تنها به رضایت الهی می اندیشد. در این صروت چرا امت در کنار او به آرامش و امنیت نرسد و به کدام دلیل دل به غیر او بسپارد؟!

مقبولیت عمومی

یکی از دغدغه های حکومت ها جلب رضایت عموم بوده است ولی به خاطر ضعف های بسیاری که در اداره مجموعه ها وجود داشته چنین رضایتی حاصل نشده است. از ویژگی های اساسی حکومت حضرت مهدی (عج) همین است که مورد قبول همه افراد و اجتماعات بشری است و نه تنها همه اهل زمین که ساکنان آسمان نیز نسبت به آن حکومت الهی و فرمانروای عدل گستر رضایت کامل دارند.

« شما را بشارت می دهم به مهدی (عج) اهل آسمان و زمین از او (حکومت او) راضی هستند و چگونه ممکن است که کسی از حاکمیت مهدی (عج) ناراضی باشد و حال آنکه برای همه جهانیان روشن می شود که صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبه های مادی و معنوی تنها در سایه حکومت الهی آن حضرت است.»[6]

بجاست در پایان این بخش کلام جاودانه امام علی (ع) را به عنوان حس ختام بیاوریم:

«... خداوند او را (امام مهدی را) به وسیله فرشتگان خود تایید می کند و یاران او را حفظ می کند و به وسیله نشانه های خود یاریش می کند و او را بر اهل زمین پیروز می گرداند به گونه ای که (همه) با میل و رغبت یا به اکراه به او می گروند و زمین را از عدل و داد و از روشنایی و دلیل پر می کند. شهرها به او ایمان می آورند تا اینکه کافری نمی ماند جز آنکه ایمان می آورد و زشت کاری نمی ماند جز آنکه نیکو می گردد و آسمان خیرات خود را فرو می بارد و گنج ها( ی زمین) برای او آشکار می گردد... پس خوشا حال آنکه روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود.»[7]

* دستاوردهای حکومت مهدوی مطابق با اهداف اصیل و نیازهای واقعی و فطری بشر، خواهد بود.

* مهمترین دستاوردهای حکومتی حضرت عبارتند از: عدالت فراگیر، رشد اخلاق و ایمان، اتحاد و همدلی، سلامتی جسمی و روحی جامعه و...

 

جلوه‌هاي عدل در حكومت امام زمان(ع)     

در ابتدا بايد مفهوم عدل روشن شود تا بتوان به معناي تحقق عدالت پي برد.

عدل اين است كه هر چيزي در جايگاه حقيقي و اصلي خود قرار گيرد و تسويه و اعتدال داشته باشد. عدل اجتماعي به معناي حركت جامعه به سوي هدف صحيح و درست بوده و ظلم نقيض آن است. بنابراين، عدل در مقابل ظلم تنها عدالت و دادگري حكومتي و اجتماعي نيست، بلكه معنايي گسترده دارد كه آن‌ها را برمي‌شمريم:

اول: يكي از صفات برجستة الهي است كه امام(ع) فرمودند:

اساس دين، توحيد و عدل است1؛

دوم: از فضايل فردي انسان است. انسان عادل يعني كسي كه مرتكب گناه بزرگ نمي‌گردد و به گناه كوچك اصرار نمي‌ورزد؛

سوم: گاهي هم‌طراز حق به كار رفته است و به گفتار درست و حق، قول عدل گفته‌اند. به واسطة عدلي كه با ظهور و قيام مهدي(ع) برپا مي‌شود هيچ كس نمي‌تواند به ديگري ظلم كند. احاديث زيادي در اين زمينه نقل شده و فراگير شدن عدالت يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي مهم دوران ظهور برشمرده شده است. پيامبر اكرم(ص) فرموده‌اند:

يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً2.

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمودند:

خداوند زمين را به دست قائم(ع) از هر ستمي پاك و از هر ظلمي پاكيزه سازد... آن گاه كه او قيام كند ترازوي عدل را در ميان مردم نهد و بدين گونه هيچ كس نتواند به ديگري ستمي كند3.

در تمام دوران زندگي زمين، انبيا و اوليا، انسان‌ها را به فطرت و عقل و نداي تربيتي عدل و عدالت اجتماعي فرا مي‌خواندند، اما زندگي بشر هيچ‌گاه تماماً ميل به سوي صلاح و تقوا و خالي شدن ظلم و جور و عدل الهي نشده است و اين تنها به دست صاحب اصلي اين قيام حضرت مهدي(ع) تحقق خواهد يافت. امام صادق(ع) دربارة استقرار عدل و دادگري امام عصر(ع) و در زمان قيام و ظهور و حكومتشان اين چنين بيان مي‌كنند:

پس آگاه باشيد. به خدا قسم كه قائم(ع) عدالت را به درون خانه‌هاي مردم وارد مي‌سازد. چنان كه سرما و گرما وارد خانه‌هاي آنها مي‌شود4.

به اين ترتيب، با ظهور دولت امام زمان(ع) و تحولي اساسي، همة آرمان‌هاي اسلامي بشر تحقق مي‌يابد و عدالت به تمامي طلوع مي‌كند و بيداد به كلي غروب مي‌نمايد.

در اين قسمت با توجه به روايات به مظاهر دولت و عدالت سايه‌گستر در حيات بعد از ظهور اشاره مي‌كنيم:

1. نتايج و ثمرات عدالت امام زمان(ع) احياي زمين و آدميان است. عدالت مهدوي چنان نشاط‌آور است كه به تغيير قرآن و روايات زمين پيش از تحقق آن عدالت، مرده و بي‌جان است و با برقراري آن زنده مي‌گردد و حيات مي‌يابد.

چنانچه خداي تعالي ما را از اين شگرفي آگاه ساخته است:

إعلموا أنّ الله يحيي الأرض بعد موتها5.

بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مي‌گرداند.

هر كس و هر چيز كه استعداد زنده شدن داشته باشد به دست مهدي(ع) و با دولت او زنده مي‌شود. چنانچه بنا بر روايات، تفسير اين آية كريمه احياي زمين با عدالت و بر پا ساختن حدود الهي است. تا جايي كه مي‌فرمايند:

عدالت حيات احكام است.

2. ثمرة برپايي قسط و عدل در حكومت حضرت مهدي(ع) فطرت و ايمان انسان است. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند:

ساعتي از دولت پيشواي عدل برتر از عبادت هفتاد سال است؛

3. عدالت دولت امام مهدي(ع) امنيتي فراگير و همه‌جانبه را به ارمغان مي‌آورد. امام باقر(ع) در توصيف امنيت فراگير دوران ظهور مي‌فرمايند:

چنان امنيتي برقرار شود كه پيرزني ناتوان از شرق به غرب رود و هيچ كس آزاري به او نرساند6؛

4. عدالت ايشان در سيرة اقتصادي به گونه‌اي است كه در دوران خويش اموال عمومي را بين مردم به طور مساوي تقسيم خواهند كرد و نخواهند گذاشت كسي از حق خود بي‌نصيب بماند7؛

5. از نمونه‌هاي عدالت امام مهدي(ع) آن است كه ايشان به هر كس بنا بر شايستگي‌هايش سمت مي‌دهد. پيامبر اكرم(ص) در خطبة غدير خم مي‌فرمايند:

آگاه باشيد! آخرين امام از ما قائم مهدي خواهد بود... و آگاه باشيد كه او هر صاحب فضلي را بر مبناي فضلش و هر صاحب جهلي را بر مبناي جهلش نشان و سمت مي‌بخشد8؛

6. نظام قضاوت و دادرسي نيز در حكومت مهدي(ع) شكل ويژه‌اي دارد. آن بزرگوار مانند حضرت داوود به حق حكم مي‌كند. خداوند ايشان را از اسرار پنهاني مطلع مي‌سازد و از شاهد و بينه بي‌نيازشان مي‌گرداند. بدين ترتيب ديگر هيچ ستمي از ديد نافذ امام مهدي(ع) مخفي نمي‌ماند، هيچ مظلومي تنها گذاشته نمي‌شود و هيچ ظالمي راه گريز از اجراي حد و حكم الهي را نمي‌يابد؛

7. در بيان معناي عدل چنين آمد كه عدل برابر است با حق و انسان عادل كسي است كه به حق عمل كند. پس ظهور امام زمان(ع) و برقراري از جانب ايشان به اين معناست كه انسان‌ها نه فقط به ديگري ظلم نكنند بلكه در حق خود نيز ظلم ننمايند. به عبارتي عدل با تقوا برابر است و تقوا يعني خود نگهداري و نگه داشتن اعضا و جوارح از انحراف براي تحقق هدف كه همان بندگي و عبوديت است. در آن روزگار آنچه كه از روايات برمي‌آيد:

خداوند دل‌هاي امت را آكنده از بي‌نيازي مي‌سازد، ريشه‌هاي تهمت و دروغ كنده مي‌شود. ريا از بين مي‌رود و در امانتداري رواج مي‌يابد. فحشا و تجاوز ناپديد مي‌شود و در آن روزگار مردم به عبادت و اعمال شرعي و دين‌داري روي مي‌آورند و همواره نماز جماعت به پا مي‌دارند.

پي‌نوشت‌ها:

1. الصدوق، التوحيد، ص96.

2. زمين را آكنده از قسط و عدل مي‌سازد، همان گونه كه از ظلم و جور پر گشته باشد؛ صافي گلپايگاني، لطف‌الله، منتخب الاثر، ف2، ب25.

3. الصدوق، كمال‌الدين و تمام‌النعمه، ج2، ص372.

4. المجلسي، بحارالانوار، ج2، ص362.

5. سورة حديد (57)، آيه 17.

6. صافي گلپايگاني، منتخب‌الاثر، ص308.

7. مجلسي، همان، ج51، ص91.

8. موسوي اصفهاني، سيد محمدتقي، مكيال‌المكارم، ج1، ص49.

 

ترجمه عربی

السيرة الإدارية للإمام المهدي (ع)

من أهم ركائز الحكومة وكلاؤها. عندما يكون المسؤولون الحكوميون أشخاصًا أكفاء ، فسيتم تنظيم عمل الحكومة والأمة وسيكون من الأسهل تحقيق أهداف الحكومة.

حضرة المهدي (ع) كرئيس للحكومة العالمية لمناطق مختلفة من العالم ، يختار الحكام من بين أفضل قضاته ، لديهم كل خصائص الحاكم الإسلامي مثل معرفة الإدارة والالتزام والنقاء في النية والعمل و الشجاعة في صنع القرار. ومع ذلك ، فإن شخص الإمام (ع) باعتباره الحاكم العظيم ومركز إدارة العالم يراقب باستمرار أداء الحكام ويحسب عملهم بكثافة ودقة ودون إهمال. هذه السمة المهمة التي تم تجاهلها قبل حكم الإمام المهدي (ع) وردت في الروايات كإحدى علامات حضرة المهدي (ع).

قال الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم:

علامة المهدي أنهم ضد أفعال جواده بأموال البائسين الرحيمة ؛

وعلامة المهدي عليه السلام أنه صارم (ودقيق) مع أعوانه. "لديه يد سخية وهو لطيف مع الفقراء".

حياة الإمام الاقتصادية

طريقة الإمام المهدي (ع) في التمويل الحكومي تقوم على المساواة ، وهذه هي نفس الطريقة المفضلة التي كانت موجودة في زمن الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم ، وبعده تغيرت هذه الطريقة وأصبحت معايير خاطئة للمدفوعات غير المسددة. تولى الأفراد مكانه وتسبب في ظهور المسافة الطبقية في المجتمع الإسلامي في ذلك اليوم ، وعلى الرغم من أن الإمام علي (ع) والإمام الحسن (ع) التزموا بنظام المساواة في دفع ممتلكات المسلمين أثناء خلافتهم ، ولكن من بعده استخدم الأمويون ممتلكات المسلمين كممتلكاتهم الشخصية ووفقًا لمصالحهم الشخصية ، مما عزز أسس حكومتهم غير الشرعية. أعطوا الأراضي الزراعية أو غيرها من الثروات والممتلكات العامة لأقاربهم ، وأصبح هذا شائعًا بشكل خاص في عهد الخليفة الثالث والعصر الأموي.

الإمام المهدي (ع) ، وهو مظهر من مظاهر العدل والإنصاف ، يضع خزينة الناس ثروة عامة يشترك فيها الجميع ، ولا يوجد فيها تمييز أو امتياز ، وإغداق للمال. والأراضي ممنوعة منعا باتا.

قال النبي صلى الله عليه وسلم:

"

"عندما يقوم حاكمنا ، تختفي المؤامرات (الأراضي التي استولى عليها الحكام والحكام أو تنازلوا عنها) حتى لا يكون هناك المزيد من المؤامرات".

ميزة أخرى لطريقة الإمام المالية هي أنه من أجل تلبية الاحتياجات المادية وخلق رفاهية معقولة لحياة جميع الناس ، فإن الإمام المهدي (ع) يعطي الكثير من الممتلكات للناس وفي حكمه ، أي حاجة يطلبها منه ، والممتلكات تحصل على الكثير.

قال النبي صلى الله عليه وسلم:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً؛

"(المهدي) يعطي المال بوفرة".

وهذه الطريقة هي خلق أرضية للإصلاح الفردي والاجتماعي ، وهو الهدف الأعظم للإمام خوبان. من خلال حرمان الناس من الحاجة المادية ، يسعى إلى خلق أرضية مناسبة للناس لطاعة الله وعبادته ، وهو ما تحدثنا عنه بالتفصيل في القسم الخاص بأهداف الحكومة.

السيرة الذاتية للإمام

تمثل سيرة الإمام المهدي (عليه السلام) في سلوكه الشخصي وكذلك بالنسبة للناس ، حاكمًا إسلاميًا مثاليًا تعتبر الحكومة من وجهة نظره وسيلة لخدمة الناس وإيصالهم إلى قمم الكمال وليس مكانًا له. لكسب الذهب والظلم واستغلال عباد الله!

وبالفعل فإن ذلك الإمام الصالح في المقعد يذكرنا بحكم الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم وأمير المؤمنين علي (ع) ، وعلى الرغم من امتلاكه كل الأموال والمال تحت تصرفه ، إلا أنه في أدنى المستويات. المستوى في حياته الشخصية والأقل مرضية.

قال الإمام علي (ع) في وصفه:

"يقطع الإمام [المهدي] عهدا مع نفسه أنه [على الرغم من كونه حاكم المجتمع البشري وزعيمه] إلا أنه يمشي مثل رعاياه ولبس مثلهم وركوب مركب مثل مجمعهم ... و أقل إرضاءً ".

كان الإمام علي (ع) نفسه هكذا وكان لديه زهد نبوي في حياة الدنيا وطعامها وملبسها ، وسيتبعه المهدي (ع) في هذا المجال.

قال الإمام الصادق (ع):

"سنقف إذا وقفت عليها وارتديتها"

"عندما يقوم حاكمنا سيغطي علي (عليه السلام) ويأخذ منهجه".

وهو الذي يكون صارمًا ودقيقًا في نفسه ، عطوفًا على الأمة كأب ، ويريد راحتها وراحتها ، كما جاء في رواية الإمام الرضا (عليه السلام):

"الإمام وزوجة الصحابي ووالد الصديق وأخو الصديق وأمة الغنم مع ولد القاصر.

"الإمام رفيقه ، وهو الأب الطيب وأخ الجسد (الذي يعيل الأخ) ، والأم حانية على الطفل الصغير ، وملجأ العباد في الحدث المروع".

نعم ، إنه قريب جدًا من الأمة لدرجة أن الجميع يعتبره ملجأهم.

عن نبي الإسلام الكريم أنه قال عن المهدي عليه السلام:

"تحتمي القطعان بها بينما يلجأ النحل إلى ملكتهم".

إنه المثال المثالي لقائد يتم اختياره من بين الناس ويعيش بينهم ومثلهم. لهذا السبب يعرف آلامهم جيدًا ويعالجها ، ويبذل كل جهوده لتحسين حالتهم ، وبهذه الطريقة لا يفكر إلا في اللذة الإلهية. في هذه الحالة ، لماذا لا تصل الأمة إلى جواره السلام والأمن ، ولماذا يترك قلبه لغيره ؟!

قبول عام

كان أحد اهتمامات الحكومات هو إرضاء الجمهور ، ولكن بسبب العديد من نقاط الضعف في إدارة المجموعات ، لم يتم تحقيق هذا الرضا. هذه من السمات الأساسية لحكم حضرة المهدي عليه السلام.

إنه قبول جميع البشر والجماعات ، وليس فقط كل شعوب الأرض ، ولكن أيضًا سكان السماء الذين يشعرون بالرضا التام عن تلك الحكومة الإلهية وحاكم العدل.

"إني أنقل إليكم بشرى المهدي عليه السلام. أهل السماوات والأرض يرضون عنه (حكومته) ، وكيف يمكن أن يكون هناك من غير راضٍ عن حكم المهدي (ع) في حين يتضح للعالم أجمع أن خير البشرية "وسعادته من جميع النواحي المادية والروحية لا تكون إلا في ظل الحكم الإلهي لهذا الإمام".

في نهاية هذا القسم ، من المناسب أن نختتم الكلمات الأبدية للإمام علي (ع) بمعنى:

"... يثبته الله (الإمام المهدي) بملائكته ، ويحمي أصحابه ، ويساعده بآياته ، وينتصره على أهل الأرض ، بحيث (كلهم يتكلون عليه بإرادتهم أو على مضض واملأ الأرض بالعدل والنور والعقل. آمنت به المدن حتى لا يوجد كافر إلا من آمن ولا شيء قبيح إلا أن يصير صالحًا وتبتلع السماوات أعماله الصالحة وتنزل عليه كنوز الأرض ... فتبارك. هو الذي يرى وقته ويسمع كلامه ".

* ستكون إنجازات حكومة مهدوي متوافقة مع الأهداف الأصلية والاحتياجات الحقيقية والطبيعية للإنسان.

* أهم إنجازات الحكومة هي: العدالة الشاملة ، نمو الأخلاق والإيمان ، الوحدة والتعاطف ، الصحة الجسدية والعقلية للمجتمع و ...

 

مظاهر العدالة في حكومة الإمام زمان (ع)

أولاً ، يجب توضيح مفهوم العدالة لفهم معنى العدالة.

العدل هو أن كل شيء يجب أن يكون في مكانته الحقيقية والأصلية وأن يتم تسويته وتعديله. العدالة الاجتماعية تعني تحرك المجتمع نحو الهدف الصحيح والقمع هو نقيضه. وبالتالي ، فإن العدالة ضد الاضطهاد ليست فقط العدالة الحكومية والاجتماعية ، بل لها أيضًا معنى واسع ، نعده:

أولاً: من الصفات الإلهية البارزة التي قالها الإمام (ع):

أصل الدين هو التوحيد والعدل 1؛

ثانيًا: إنها من فضائل الإنسان الفردية. الشخص الصالح هو الشخص الذي لا يرتكب خطيئة كبيرة ولا يصر على خطيئة صغيرة.

ثالثًا: في بعض الأحيان استُخدِم معادل الحق وقُولت كلمة العدل بالكلمات الصحيحة والصحيحة. بسبب العدالة التي تنشأ مع قدوم المهدي عليه السلام وقيامته ، لا يستطيع أحد أن يظلم غيره. وقد وردت أحاديث كثيرة في هذا الصدد ، واعتُبر انتشار العدل من أهم سمات زمن القدوم. قال الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم:

تنهب الأرض بالتقسيط وكأمة مظلومة ومظلومة.

عن الإمام الرضا (ع) قال:

طهر الله الأرض من أي ظلم ومن أي ظلم على يد القائم ... عندما يقوم سيضع موازين العدل بين الناس وبالتالي لن يتمكن أحد من أن يظلم غيره.

طوال حياة الأرض ، دعا الأنبياء والقديسون البشر بطبيعتهم وفكرهم وصوت تعليمي عن العدل والعدالة الاجتماعية ، لكن الحياة البشرية لم تكن قط تميل كليًا إلى الخير والتقوى وفراغ القهر والعدل الإلهي ، وهذا وحده المالك الرئيسي لهذه الانتفاضة ، حضرة المهدي (ع) ، سيتحقق. يقول الإمام الصادق (ع) ما يلي عن إقامة العدل والعدالة للإمام العصر (ع) وفي زمن انتفاضته وقيامه وحكمه:

لذا كن على علم. اقسم بالله ان قائم عليه السلام سيحقق العدل لبيوت الناس. كما يدخل البرد والحرارة منازلهم.

وبهذه الطريقة ، مع مجيء حكومة الإمام الزمان (ع) وتغيير جذري ، ستتحقق جميع المُثُل الإسلامية للبشرية وسترتفع العدالة بالكامل وسيهدأ الاستبداد تمامًا.

نشير في هذا القسم ، حسب الروايات ، إلى تجليات الدولة والعدالة الغامضة في الحياة بعد القدوم:

1. نتائج وثمار عدل الإمام الزمان عليه السلام إحياء الأرض والبشر. إن العدالة المهدوية تنشط لدرجة أنه وفقًا لتغيير القرآن وروايات الأرض قبل تحقيقها ، فإن العدالة ميتة وبلا حياة ، وبتأسيسها ، تحيا وتجد الحياة.

وقد علمنا الله تعالى بهذه العجيبة:

اعلم أن الله يحيي الأرض بعد الموت 5.

اعلم أن الله سيقيم الأرض بعد موته.

المهدي (عليه السلام) وحكومته سيعيدون الحياة إلى كل شخص وكل ما يمكن إحيائه. وبحسب الروايات ، فإن تفسير هذه الآية القرآنية هو إحياء الأرض بعدل وإقرار الحدود الإلهية. بقدر ما يقولون:

العدل هو حياة القواعد.

2. ثمرة التقسيط والعدالة في حكومة حضرة المهدي عليه السلام هي الطبيعة البشرية والعقيدة. يقول الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم:

ساعة من الحكم هي رئيس العدالة أعلى من سبعين سنة من العبادة.

3. إن عدالة حكومة الإمام المهدي (ع) تحقق الأمن الشامل. يقول الإمام الباقر (ع) في وصفه للأمن الشامل بزمن القدوم:

توفير مثل هذا الأمن بحيث تنتقل العجوز العاجزة من الشرق إلى الغرب ولا تتضرر من أي شخص 6 ؛

4. عدلتهم في الحياة الاقتصادية بحيث أنهم في وقتهم سوف يوزعون الممتلكات العامة بالتساوي بين الناس ولن يسمحوا بحرمان أي شخص من حقوقه ؛

5. ومن أمثلة عدل الإمام المهدي (ع) أنه يوجه الجميع حسب مزاياه. قال الرسول الكريم صلى الله عليه وسلم في خطبة غدير:

كن حذرا! آخر إمام منا هو قائم المهدي ... واعلم أنه يُظهر ويوجه كل صاحب نعمة بناءً على نعمته وكل صاحب جهل على جهله (8) ؛

6. نظام الحكم والعدالة أيضا له شكل خاص في حكومة المهدي (ع). هذا الرجل النبيل ، مثل ديفيد ، يحكم بشكل صحيح. يخبرهم الله بالأسرار الخفية ويبعدهم عن الشهود والأدلة التي لا داعي لها. وبهذه الطريقة ، لا يخفى أي ظلم عن نظرة ثاقبة للإمام المهدي (ع) ، ولا يُترك شخص مظلوم وحده ، ولا يجد ظالم طريقا للهروب من الحد الإلهي والحكم.

7- ولدى التعبير عن معنى العدالة ، قيل إن العدل مساوٍ للحقيقة ، والإنسان الصالح هو من يتصرف وفق الحق. فظهور الإمام ز.

يعني الإنسان (ع) وتأسيسه أن البشر لا يضطهدون الآخرين فحسب ، بل لا يضطهدون أنفسهم أيضًا. وبمعنى آخر ، العدل يساوي التقوى ، والتقوى هي المحافظة على الذات ، والحفاظ على الأطراف والمفاصل من الانحراف لتحقيق الهدف وهو العبودية والاستعباد. في ذلك الوقت ما خرج من الروايات:

يملأ الله قلوب الأمة بلا داع ، فتقتلع جذور القذف والكذب. يختفي النفاق ويصبح أمراً مألوفاً في الثقة. تختفي الدعارة والاغتصاب وفي تلك الأيام يلجأ الناس إلى العبادات والطقوس الدينية والتدين ويقيمون صلاة الجماعة دائمًا.

الاشتراكات:

1. الصادق ، التوحيد ، ص 96.

2. يملأ الأرض بالعدل والعدالة كأنها مليئة بالظلم. صافي كلبايجاني ، لطف الله ، أعمال مختارة ، F2 ، B25.

3. الصادق كمال الدين وكل النعم ج 2 ص 372.

4. المجليسي ، بحرالانوار ، المجلد 2 ، ص 362.

5. سورة حديد (57) الآية 17.

6. صافي كلبايجاني ، أعمال مختارة ، ص 308.

7. المجلس ، المرجع نفسه ، المجلد 51 ، ص 91.

8. موسوي أصفهاني ، سيد محمد تقي ، مكيال المكارم ، ج 1 ، ص 49.

ترجمه انگلیسی

                                                                                                                                                                                                                                                               Managerial biography of Imam Zaman Hazrat Mahdi (as)

One of the most important pillars of government is its agents. When government officials are competent people, the work of the government and the nation will be organized and it will be easier to achieve the goals of the government.

Hazrat Mahdi (pbuh) as the head of the world government for different regions of the world, chooses rulers from among his best judges, they have all the characteristics of an Islamic ruler such as knowledge of management, commitment and purity in intention and action and courage in decision making. Have. However, the person of Imam (as) as the great ruler and the center of management of the world constantly monitors the performance of the rulers and accounts for their work with intensity and accuracy and without neglect. This important feature that was ignored before the rule of Imam Mahdi (pbuh) has been stated in the narrations as one of the signs of Hazrat Mahdi (pbuh).

The Holy Prophet (PBUH) said:

“The sign of the Mahdi is that he will be severely punished for his deeds with the merciful wealth of the afflicted;

The sign of the Mahdi (pbuh) is that he is strict (and precise) with his agents. "He has a generous hand and is kind to the poor."

Imam's economic life

Imam Mahdi's (pbuh) method in government finance is based on equality, and this is the same preferred method that existed during the time of the Holy Prophet of Islam (pbuh), and after him, this method changed and false criteria for unpaid payments Accountability to individuals took its place and caused a class gap in the Islamic society of that day, and although Imam Ali (AS) and Imam Hassan (AS) adhered to the system of equality in the payment of Muslim property during their caliphate, but after him The Umayyads used the property of the Muslims as their personal property and according to their personal interests, thus strengthening the foundations of their illegitimate government. They gave agricultural lands or other wealth and public property to their relatives, and this became especially common during the time of the third caliph and the Umayyad period.

Imam Mahdi (pbuh), who is the manifestation of justice and fairness, places the treasury of the people as a public wealth in which everyone shares, and in such a way that there is no discrimination or privilege in it, and the bestowal of wealth and Lands are strictly forbidden.

The Prophet (PBUH) said:

"

"When our ruler rises, the plots (lands that the rulers and rulers have taken over or ceded) will disappear so that there will be no more plots."

Another characteristic of Imam's financial method is that in order to meet the material needs and create a reasonable welfare for the lives of all people, Imam Mahdi (pbuh) gives a lot of property to the people and in his rule, any need that he asks from him, property Receives a lot.

The Prophet (PBUH) said:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

"He (Mahdi) gives wealth abundantly."

And this method is to create grounds for individual and social reform, which is the great goal of Imam Khooban. By depriving the people of material needs, he seeks to create suitable grounds for people to obey and worship God, which we talked about in detail in the section on the goals of the government.

Imam's personal biography

The biography of Imam Mahdi (as) in his personal behavior and also in relation to the people, represents an exemplary Islamic ruler in whose view the government is a means to serve the people and bring them to the peaks of perfection and not a place for gaining gold and oppression. And the exploitation of God's servants!

Indeed, that righteous Imam in the ruling seat is reminiscent of the rule of the Holy Prophet (PBUH) and Amir al-Mu'minin Ali (AS), and despite having all the property and wealth at his disposal, he is at the lowest level in his personal life and The least is satisfying.

Imam Ali (AS) has said in his description:

"The Imam [Mahdi (pbuh)] makes a covenant with himself that [although he is the ruler and leader of human society, but] he walks like his subjects and wears like them and rides on a compound like their compound ... and is less satisfied."

Imam Ali (AS) himself was like this and he had a prophetic asceticism in the life of the world and its food and clothing, and the Mahdi (AS) will follow him in this field.

Imam Sadegh (AS) said:

"We will stand up if you stand on it and wear it"

"When our ruler rises, he will cover Ali (AS) and take his method."

He who is strict and precise about himself, is kind to the ummah like a father and wants their comfort and convenience as described in the narration of Imam Reza (AS):

"The Imam, the wife of the companion and the father of the friend, and the brother of the friend, and the nation of the sheep with the child of the minor

"The Imam is his companion, and he is the kind father and the brother of the body (who supports the brother), and the mother is compassionate towards the young child, and the refuge of the servants in the horrible event."

Yes, he is so close to the ummah that everyone considers him their refuge.

It is narrated from the Holy Prophet of Islam (PBUH) that he said about the Mahdi (AS):

"The herds take refuge in her as bees take refuge in their queen."

He is the perfect example of a leader who is chosen from among the people and lives among them and like them. For this reason, he knows their pains well and treats them, and he uses all his efforts to improve their condition, and in this way he thinks only of divine pleasure. In this situation, why does the ummah not reach peace and security next to him and for what reason does he leave his heart to someone other than him ?!

General acceptance

One of the concerns of governments has been to satisfy the public, but due to the many weaknesses in the management of collections, such satisfaction has not been achieved. This is one of the basic features of the rule of Hazrat Mahdi (as)

 

                                                                                                                                                                                      It is the acceptance of all human beings and communities, and not only all the people of the earth, but also the inhabitants of heaven who are fully satisfied with that divine government and the ruler of justice.

"I give you the good news of the Mahdi (pbuh). The people of the heavens and the earth are pleased with him (his government), and how is it possible that someone is dissatisfied with the rule of the Mahdi (pbuh) while it is clear to all the world that the good of mankind "And his happiness in all material and spiritual aspects is only in the shadow of the divine rule of that Imam."

At the end of this section, it is appropriate to conclude the eternal words of Imam Ali (as) as a sense:

"... God confirms him (Imam Mahdi) through his angels, and protects his companions, and helps him through his signs, and makes him victorious over the people of the earth in such a way that (all They rely on him willingly or reluctantly and fill the earth with justice and light and reason. The cities believe in him until there is no disbeliever except he who believes and there is nothing ugly except that he becomes good and the heavens swallow up his good deeds and the treasures (of the earth) are revealed to him ... So "Blessed is he who sees his time and hears his words."

* The achievements of the Mahdavi government will be in accordance with the original goals and real and natural needs of human beings.

* The most important achievements of the government are: universal justice, growth of morality and faith, unity and empathy, physical and mental health of society and ...

 

Manifestations of justice in the government of Imam Zaman (AS)

First, the concept of justice must be clarified in order to understand the meaning of justice.

Justice is that everything should be in its true and original position and should be settled and moderated. Social justice means the movement of society towards the right goal and oppression is its opposite. Thus, justice against oppression is not only governmental and social justice, but also has a broad meaning, which we enumerate:

First: It is one of the outstanding divine attributes that Imam (AS) said:

The basis of religion is monotheism and justice 1;

Second: It is one of the individual virtues of man. A righteous person means one who does not commit a great sin and does not insist on a small sin;

Third: Sometimes the equivalent of truth has been used and the word of justice has been spoken in the right and true words. Due to the justice that is established with the advent and resurrection of Mahdi (AS), no one can oppress another. Many hadiths have been narrated in this regard and the pervasiveness of justice has been considered as one of the most important features of the time of advent. The Holy Prophet (PBUH) said:

The earth is plundered in installments and justly as a nation is oppressed and oppressed2.

It has been narrated from Imam Reza (AS) that he said:

May God purify the earth from any oppression and from any oppression at the hands of Ghaem (AS) ... When he rises, he will set the scales of justice among the people and thus no one will be able to oppress another.

Throughout the life of the earth, prophets and saints have called on human beings by nature and intellect and the educational voice of justice and social justice, but human life has never been completely inclined to goodness and piety and the emptiness of divine oppression and justice, and this Only the main owner of this uprising, Hazrat Mahdi (AS), will be realized. Imam Sadegh (AS) says the following about the establishment of justice and justice of Imam Asr (AS) and at the time of his uprising and emergence and rule:

So be aware. I swear by God that Ghaem (AS) will bring justice into the houses of the people. As cold and heat enter their homes.

In this way, with the advent of the government of Imam al-Zaman (as) and a fundamental change, all the Islamic ideals of mankind will be realized and justice will rise in its entirety and tyranny will completely subside.

In this section, according to the narrations, we refer to the manifestations of the state and the shadowy justice in the life after the advent:

1. The results and fruits of the justice of Imam al-Zaman (as) are the revival of the earth and human beings. Mahdavi justice is so invigorating that according to the change of the Qur'an and the narrations of the earth before its realization, justice is dead and lifeless and with its establishment, it comes to life and finds life.

As God Almighty has made us aware of this wonder:

لمThey know that God revives the earth after its death 5.

Know that God will resurrect the earth after His death.

Everyone and everything that has the potential to be revived will be revived by Mahdi (AS) and his government. According to the narrations, the interpretation of this verse of the Qur'an is the revival of the earth with justice and the establishment of divine limits. As far as they say:

Justice is the life of the rules.

2. The fruit of establishing installment and justice in the government of Hazrat Mahdi (as) is human nature and faith. The Holy Prophet (PBUH) says:

An hour of government is the leader of justice superior to seventy years of worship;

3. The justice of the government of Imam Mahdi (as) brings comprehensive and all-encompassing security. Imam Baqir (AS) in describing the comprehensive security of the time of advent says:

Provide such security that an incapacitated old woman goes from east to west and is not harmed by anyone6;

4. Their justice in economic life is such that in their time they will distribute public property equally among the people and will not allow anyone to be deprived of their rights;

5. One of the examples of justice of Imam Mahdi (as) is that he gives direction to everyone according to his merits. In the sermon of Ghadir, the Holy Prophet (PBUH) says:

be aware! The last Imam of us will be Ghaem Al-Mahdi ... and be aware that he shows and gives direction to every possessor of grace based on his grace and every owner of ignorance based on his ignorance8;

6. The system of judgment and justice also has a special form in the government of Mahdi (AS). That noble man, like the Prophet David, rules rightly. God informs them of hidden secrets and turns them away from unnecessary witnesses and evidence. In this way, no more oppression is hidden from the penetrating view of Imam Mahdi (as), no oppressed person is left alone and no oppressor finds a way to escape the execution of the divine limit and rule;

7. In expressing the meaning of justice, it was stated that justice is equal to the truth and a righteous person is one who acts according to the truth. So the emergence of Imam Z.

Man (AS) and his establishment means that human beings not only do not oppress others but also do not oppress themselves. In other words, justice is equal to piety, and piety means self-preservation and keeping the limbs and joints from deviating to achieve the goal, which is slavery and servitude. At that time, what comes out of the narrations:

God fills the hearts of the ummah with needlessness, the roots of slander and lies are uprooted. Hypocrisy disappears and becomes commonplace in trust. Prostitution and rape disappear and in those days people turn to worship and religious acts and religiosity and always hold congregational prayers.

subscripts:

1. Al-Sadiq, Al-Tawhid, p. 96.

2. He fills the earth with righteousness and justice, as if it were filled with oppression; Safi Golpayegani, Lotfallah, Selected Works, F2, B25.

3. Al-Sadiq, Kamal al-Din and all the blessings, vol. 2, p. 372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, vol. 2, p. 362.

5. Sura Hadid (57), verse 17.

6. Safi Golpayegani, Selected Works, p.308.

7. Majlisi, Ibid., Vol. 51, p. 91.

8. Mousavi Isfahani, Sayyid Muhammad Taqi, Makyal al-Makarem, vol. 1, p. 49.

 

 

Biographie managériale de l'Imam Mahdi (as)

L'un des piliers les plus importants du gouvernement est constitué par ses agents. Lorsque les représentants du gouvernement sont des personnes compétentes, le travail du gouvernement et de la nation sera organisé et il sera plus facile d'atteindre les objectifs du gouvernement.

Hazrat Mahdi (psl) en tant que chef du gouvernement mondial pour différentes régions du monde, choisit les dirigeants parmi ses meilleurs juges, ils ont toutes les caractéristiques d'un dirigeant islamique telles que la connaissance de la gestion, l'engagement et la pureté dans l'intention et l'action et courage dans la prise de décision. Cependant, la personne de l'Imam (as) en tant que grand souverain et centre de gestion du monde surveille constamment les performances des dirigeants et rend compte de leur travail avec intensité et précision et sans négligence. Cette caractéristique importante qui a été ignorée avant le règne de l'Imam Mahdi (psl) a été déclarée dans les récits comme l'un des signes de Hazrat Mahdi (psl).

Le Saint Prophète (PSL) a dit :

« Le signe d'Al-Mahdi qu'ils sont fermement opposés aux actes de Jawada avec la richesse compatissante des affligés ;

Le signe du Mahdi (psl) est qu'il est strict (et précis) avec ses agents. "Il a une main généreuse et est gentil avec les pauvres."

La vie économique de l'imam

La méthode de l'Imam Mahdi (psl) dans les finances publiques est basée sur l'égalité, et c'est la même méthode préférée qui existait à l'époque du Saint Prophète de l'Islam (psl), et après lui, cette méthode a changé et de faux critères pour les paiements impayés aux individus a pris sa place et a provoqué l'émergence de la distance de classe dans la société islamique d'alors, et bien que l'Imam Ali (AS) et l'Imam Hassan (AS) aient adhéré au système d'égalité dans le paiement des biens musulmans pendant leur califat, mais après lui, les Omeyyades ont utilisé la propriété des musulmans comme leur propriété personnelle et selon leurs intérêts personnels, renforçant ainsi les fondements de leur gouvernement illégitime. Ils ont donné des terres agricoles ou d'autres richesses et biens publics à leurs proches, et cela est devenu particulièrement courant à l'époque du troisième calife et de la période omeyyade.

L'Imam Mahdi (psl), qui est la manifestation de la justice et de l'équité, place le trésor du peuple comme une richesse publique dans laquelle tout le monde partage, et de telle manière qu'il n'y ait aucune discrimination ou privilège, et l'octroi de la richesse et les terres sont strictement interdites.

Le Prophète (PSL) a dit :

"

"Lorsque notre souverain se lèvera, les parcelles (les terres que les dirigeants et les dirigeants ont reprises ou cédées) disparaîtront de sorte qu'il n'y aura plus de parcelles."

Une autre caractéristique de la méthode financière de l'Imam est qu'afin de répondre aux besoins matériels et de créer un bien-être raisonnable pour la vie de tous, l'Imam Mahdi (psl) donne beaucoup de biens au peuple et dans sa règle, tout besoin qu'il demande de lui, la propriété Reçoit beaucoup.

Le Prophète (PSL) a dit :

«... یحثُوا المالَ حَثواً;

"Il (Mahdi) donne la richesse en abondance."

Et cette méthode est de créer des terrains pour la réforme individuelle et sociale, ce qui est le grand objectif de l'Imam Khooban. En privant les gens du besoin matériel, il cherche à créer des motifs appropriés pour que les gens obéissent et adorent Dieu, dont nous avons parlé en détail dans la section sur les objectifs du gouvernement.

Biographie personnelle de l'imam

La biographie de l'Imam Mahdi (psl) dans son comportement personnel et aussi par rapport au peuple, représente un dirigeant islamique exemplaire selon lequel le gouvernement est un moyen de servir le peuple et de l'amener aux sommets de la perfection et non un lieu de gagner de l'or et de l'oppression Et l'exploitation des serviteurs de Dieu !

En effet, cet Imam juste au siège du pouvoir rappelle le règne du Saint Prophète (PSL) et de l'Amir al-Mu'minin Ali (AS), et bien qu'il ait tous les biens et richesses à sa disposition, il est au plus bas niveau dans sa vie personnelle et Le moins est satisfaisant.

L'Imam Ali (AS) a dit dans sa description :

"L'Imam [Mahdi (psl)] fait une alliance avec lui-même que [bien qu'il soit le dirigeant et le chef de la société humaine, mais] il marche comme ses sujets et s'habille comme eux et monte sur un composé comme leur composé ... et est moins satisfait."

L'Imam Ali (AS) lui-même était comme ça et il avait une ascèse prophétique dans la vie du monde et sa nourriture et ses vêtements, et le Mahdi (AS) le suivra dans ce domaine.

L'Imam Sadegh (AS) a dit :

"Nous nous lèverons si vous vous tenez dessus et le portez"

"Quand notre souverain se lèvera, il couvrira Ali (AS) et prendra sa méthode."

Lui, qui est strict et précis sur lui-même, est gentil avec la oumma comme un père et veut leur confort et leur commodité, comme décrit dans la narration de l'Imam Reza (as):

"L'Imam, la femme du compagnon et le père de l'ami, et le frère de l'ami, et la nation des brebis avec l'enfant du mineur

"L'Imam est son compagnon, et il est le bon père et le frère du corps (qui soutient le frère), et la mère est compatissante envers le jeune enfant, et le refuge des serviteurs dans l'horrible événement."

Oui, il est si proche de la oumma que tout le monde le considère comme son refuge.

Il est rapporté du Saint Prophète de l'Islam (PSL) qu'il a dit à propos du Mahdi (AS):

"Les troupeaux se réfugient en elle comme les abeilles se réfugient dans leur reine."

Il est l'exemple parfait d'un leader qui est choisi parmi les gens et vit parmi eux et comme eux. Pour cette raison, il connaît bien leurs douleurs et les soigne, et il utilise tous ses efforts pour améliorer leur état, et ainsi il ne pense qu'au plaisir divin. Dans cette situation, pourquoi la oumma n'atteint-elle pas la paix et la sécurité à ses côtés et pour quelle raison laisse-t-il son cœur à quelqu'un d'autre que lui ?!

Acceptation générale

L'une des préoccupations des gouvernements a été de satisfaire le public, mais en raison des nombreuses faiblesses dans la gestion des collections, cette satisfaction n'a pas été atteinte. C'est l'une des caractéristiques de base de la règle de Hazrat Mahdi (psl)

 

 

 

C'est l'acceptation de tous les êtres humains et de toutes les communautés, et pas seulement de tous les peuples de la terre, mais aussi des habitants du ciel qui sont pleinement satisfaits de ce gouvernement divin et du souverain de la justice.

"Je vous donne la bonne nouvelle du Mahdi (psl). Les gens des cieux et de la terre sont satisfaits de lui (son gouvernement), et comment est-il possible que quelqu'un soit mécontent de la règle du Mahdi (psl) alors qu'il il est clair pour tout le monde que le bien de l'humanité « Et son bonheur dans tous les aspects matériels et spirituels n'est qu'à l'ombre du règne divin de cet Imam.

À la fin de cette section, il convient de conclure les paroles éternelles de l'Imam Ali (as) comme un sens :

"... Dieu le confirme (Imam Mahdi) à travers ses anges, et protège ses compagnons, et l'aide à travers ses signes, et le rend victorieux sur les gens de la terre de telle manière que (tous Ils comptent sur lui volontairement ou à contrecœur et remplir la terre de justice, de lumière et de raison. Les villes croient en lui jusqu'à ce qu'il n'y ait de mécréant que celui qui croit et il n'y a rien de laid sauf qu'il devienne bon et que les cieux engloutissent ses bonnes actions et que les trésors (de la terre) lui soient révélés... Alors " Bienheureux est celui qui voit son temps et entend ses paroles."

* Les réalisations du gouvernement Mahdavi seront conformes aux objectifs initiaux et aux besoins réels et naturels des êtres humains.

* Les réalisations les plus importantes du gouvernement sont: la justice universelle, la croissance de la moralité et de la foi, l'unité et l'empathie, la santé physique et mentale de la société et ...

 

Manifestations de justice dans le gouvernement de l'Imam Zaman (AS)

Premièrement, le concept de justice doit être clarifié afin de comprendre le sens de la justice.

La justice est que tout doit être dans sa position vraie et originelle et doit être réglé et modéré. La justice sociale signifie le mouvement de la société vers le bon objectif et l'oppression est son contraire. Ainsi, la justice contre l'oppression n'est pas seulement une justice gouvernementale et sociale, mais a aussi un sens large, que nous énumérons :

Premièrement : C'est l'un des attributs divins exceptionnels que l'Imam (AS) a dit :

La base de la religion est le monothéisme et la justice 1 ;

Deuxièmement : C'est l'une des vertus individuelles de l'homme. Une personne juste signifie une personne qui ne commet pas un grand péché et n'insiste pas sur un petit péché ;

Troisièmement : Parfois, l'équivalent de la vérité a été utilisé et la parole de justice a été prononcée avec des mots justes et vrais. En raison de la justice qui est établie avec l'avènement et la résurrection du Mahdi (AS), personne ne peut opprimer l'autre. De nombreux hadiths ont été rapportés à cet égard et l'omniprésence de la justice a été considérée comme l'une des caractéristiques les plus importantes du temps de l'avènement. Le Saint Prophète (PSL) a dit :

La terre est pillée par tranches et justement comme une nation est opprimée et opprimée2.

Il a été rapporté par l'Imam Reza (AS) qu'il a dit :

Que Dieu purifie la terre de toute oppression et de toute oppression de la part de Ghaem (AS)... Quand il se lèvera, il mettra la balance de la justice parmi les peuples et ainsi personne ne pourra en opprimer un autre.

Tout au long de la vie de la terre, les prophètes et les saints ont fait appel aux êtres humains par nature et intellect et la voix éducative de la justice et de la justice sociale, mais la vie humaine n'a jamais été complètement encline à la bonté et à la piété et au vide de l'oppression et de la justice divines, et cela Seul le principal propriétaire de ce soulèvement, Hazrat Mahdi (AS), sera réalisé. L'Imam Sadegh (AS) dit ce qui suit à propos de l'établissement de la justice et de la justice de l'Imam Asr (AS) et au moment de son soulèvement, de son émergence et de son règne :

Soyez donc conscient. Je jure par Dieu que Ghaem (AS) fera entrer la justice dans les maisons du peuple. Alors que le froid et la chaleur entrent dans leurs maisons.

De cette façon, avec l'avènement du gouvernement de l'Imam al-Zaman (psl) et un changement fondamental, tous les idéaux islamiques de l'humanité seront réalisés et la justice augmentera pleinement et la tyrannie s'apaisera complètement.

Dans cette section, selon les récits, nous nous référons aux manifestations de l'État et de l'ombre de la justice dans la vie après l'avènement :

1. Les résultats et les fruits de la justice de l'Imam al-Zaman (psl) sont la renaissance de la terre et des êtres humains. La justice de Mahdavi est si vivifiante que selon le changement du Coran et les récits de la terre avant sa réalisation, la justice est morte et sans vie et avec son établissement, elle prend vie et trouve la vie.

Comme Dieu Tout-Puissant nous a fait prendre conscience de cette merveille :

Sachez que Dieu fait revivre la terre après la mort 5.

Sachez que Dieu ressuscitera la terre après sa mort.

Tout le monde et tout ce qui a le potentiel d'être relancé sera relancé par le Mahdi (AS) et son gouvernement. Selon les récits, l'interprétation de ce verset du Coran est la renaissance de la terre avec justice et l'établissement de limites divines. Pour autant qu'ils disent :

La justice est la vie des règles.

2. Le fruit de l'établissement de l'acompte et de la justice dans le gouvernement de Hazrat Mahdi (psl) est la nature et la foi humaines. Le Saint Prophète (PSL) dit :

Une heure de gouvernement est le chef de justice supérieur à soixante-dix ans de culte ;

3. La justice du gouvernement de l'Imam Mahdi (psl) apporte une sécurité globale et globale. L'Imam Baqir (AS) en décrivant la sécurité globale du temps de l'Avent dit :

Assurer une sécurité telle qu'une vieille femme inapte aille d'est en ouest et ne soit blessée par personne6 ;

4. Leur justice dans la vie économique est telle qu'en leur temps ils répartiront équitablement les biens publics entre le peuple et ne permettront à personne d'être privé de ses droits ;

5. Un des exemples de justice de l'Imam Mahdi (psl) est qu'il donne des directives à chacun selon ses mérites. Dans le sermon de Ghadir, le Saint Prophète (PSL) dit :

être conscient! Le dernier Imam d'entre nous sera Ghaem Al-Mahdi... et sachez qu'il montre et donne des directives à tout possesseur de la grâce basé sur sa grâce et à tout possesseur de l'ignorance basé sur son ignorance8 ;

6. Le système de jugement et de justice a également une forme particulière dans le gouvernement du Mahdi (AS). Cet homme noble, comme David, règne à juste titre. Dieu les informe des secrets cachés et les détourne des témoins et preuves inutiles. De cette façon, aucune oppression n'est cachée à la vue pénétrante de l'Imam Mahdi (psl), aucune personne opprimée n'est laissée seule et aucun oppresseur ne trouve un moyen d'échapper à la limite et à la règle divines ;

7. En exprimant le sens de la justice, il a été déclaré que la justice est égale à la vérité et qu'une personne juste est celle qui agit selon la vérité. Ainsi, l'émergence de l'Imam Z.

 

                                                                       L'homme (AS) et son établissement signifient que les êtres humains non seulement n'oppriment pas les autres, mais aussi ne s'oppriment pas eux-mêmes. En d'autres termes, la justice est égale à la piété, et la piété signifie l'auto-préservation et empêcher les membres et les articulations de dévier pour atteindre le but, qui est l'esclavage et la servitude. A ce moment-là, ce qui ressort des narrations :

Dieu remplit les cœurs de la oumma d'inutile, les racines de la calomnie et des mensonges sont déracinées. L'hypocrisie disparaît et devient monnaie courante dans la confiance. La prostitution et le viol disparaissent et à cette époque, les gens se tournent vers le culte, les actes religieux et la religiosité et organisent toujours des prières en commun.

indices :

1. Al-Sadiq, Al-Tawhid, page 96.

2. Il remplit la terre d'équité et de justice, comme si elle était remplie d'oppression ; Safi Golpayegani, Lotfallah, uvres choisies, F2, B25.

3. Al-Sadiq, Kamal al-Din et toutes les bénédictions, volume 2, p. 372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, volume 2, p. 362.

5. Sourate Hadid (57), verset 17.

6. Safi Golpayegani, uvres choisies, p.308.

7. Majlisi, Ibid., volume 51, page 91.

8. Mousavi Isfahani, Sayyid Muhammad Taqi, Makyal al-Makarem, volume 1, page 49.

 

Biografía gerencial del Imam Mahdi (as)

Uno de los pilares más importantes del gobierno son sus agentes. Cuando los funcionarios del gobierno sean personas competentes, el trabajo del gobierno y de la nación estará organizado y será más fácil lograr las metas del gobierno.

Hazrat Mahdi (la paz sea con él) como jefe del gobierno mundial para diferentes regiones del mundo, elige a los gobernantes entre sus mejores jueces, tienen todas las características de un gobernante islámico, como el conocimiento de la gestión, el compromiso y la pureza en la intención y la acción y coraje en la toma de decisiones. Sin embargo, la persona del Imam (as) como el gran gobernante y el centro de administración del mundo monitorea constantemente el desempeño de los gobernantes y explica su trabajo con intensidad y precisión y sin descuido. Esta importante característica que fue ignorada antes del gobierno del Imam Mahdi (la paz sea con él) ha sido declarada en las narraciones como uno de los signos de Hazrat Mahdi (la paz sea con él).

El Santo Profeta (la paz sea con él) dijo:

“La señal de Al-Mahdi de que están fuertemente en contra de los hechos de Jawada con la compasiva riqueza de los afligidos;

El signo del Mahdi (la paz sea con él) es que es estricto (y preciso) con sus agentes. "Tiene mano generosa y es amable con los pobres".

La vida económica del imán

El método del Imam Mahdi (la paz sea con él) en las finanzas del gobierno se basa en la igualdad, y este es el mismo método preferido que existía durante la época del Santo Profeta del Islam (la paz sea con él), y después de él, este método cambió y los criterios falsos para los pagos impagos Responsabilidad a los individuos tomó su lugar y provocó el surgimiento de la distancia de clase en la sociedad islámica de ese día, y aunque el Imam Ali (AS) y el Imam Hassan (AS) se adhirieron al sistema de igualdad en el pago de la propiedad musulmana durante su califato, pero después de él, los omeyas utilizaron la propiedad de los musulmanes como propiedad personal y de acuerdo con sus intereses personales, fortaleciendo así las bases de su gobierno ilegítimo. Dieron tierras agrícolas u otras riquezas y propiedades públicas a sus parientes, y esto se volvió especialmente común durante la época del tercer califa y el período omeya.

El Imam Mahdi (la paz sea con él), que es la manifestación de la justicia y la equidad, coloca el tesoro del pueblo como una riqueza pública en la que todos participan, y de tal manera que no haya discriminación ni privilegio en él, y el otorgamiento de riqueza. y las tierras están estrictamente prohibidas.

El Profeta (la paz sea con él) dijo:

"

"Cuando nuestro gobernante se levante, las parcelas (tierras que los gobernantes y gobernantes se han apoderado o cedido) desaparecerán para que no haya más complots".

Otra característica del método financiero de Imam es que para satisfacer las necesidades materiales y crear un bienestar razonable para la vida de todas las personas, el Imam Mahdi (la paz sea con él) da muchas propiedades a la gente y, en su gobierno, cualquier necesidad que solicite. de él, la propiedad recibe mucho.

El Profeta (la paz sea con él) dijo:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

"Él (Mahdi) da abundantes riquezas".

Y este método es crear bases para la reforma individual y social, que es el gran objetivo del Imam Khooban. Al privar a la gente de la necesidad material, busca crear bases adecuadas para que las personas obedezcan y adoren a Dios, de lo que hablamos en detalle en la sección sobre metas gubernamentales.

Biografía personal de Imam

La biografía del Imam Mahdi (as), en su comportamiento personal y también en relación con la gente, representa un gobernante islámico ejemplar en cuya visión el gobierno es un medio para servir a la gente y llevarla a la cima de la perfección y no un lugar para ganando oro y opresión ¡Y la explotación de los siervos de Dios!

De hecho, ese Imam justo en el asiento gobernante recuerda el gobierno del Santo Profeta (la paz sea con él) y Amir al-Mu'minin Ali (AS), y a pesar de tener todas las propiedades y riquezas a su disposición, se encuentra en el nivel más bajo. nivel en su vida personal y lo mínimo es satisfactorio.

Imam Ali (AS) ha dicho en su descripción:

"El Imam [Mahdi (la paz sea con él)] hace un pacto consigo mismo de que [aunque es el gobernante y líder de la sociedad humana, pero] camina como sus súbditos y viste como ellos y cabalga en un recinto como el de ellos ... y está menos satisfecho ".

El propio Imam Ali (AS) era así y tenía un ascetismo profético en la vida del mundo y su comida y ropa, y el Mahdi (AS) lo seguirá en este campo.

Imam Sadegh (AS) dijo:

"Nos pondremos de pie si te paras sobre él y lo usas"

"Cuando nuestro gobernante se levante, cubrirá a Ali (AS) y tomará su método".

Él, que es estricto y preciso sobre sí mismo, es amable con la ummah como un padre y quiere su comodidad y conveniencia, como se describe en la narración del Imam Reza (as):

"El Imam, la esposa del compañero y el padre del amigo, y el hermano del amigo, y la nación de las ovejas con el hijo del menor.

"El Imam es su compañero, y él es el padre bondadoso y el hermano del cuerpo (que sostiene al hermano), y la madre es compasiva con el niño pequeño y el refugio de los sirvientes en el horrible evento".

Sí, está tan cerca de la ummah que todos lo consideran su refugio.

Se narra del Santo Profeta del Islam (la paz sea con él) que dijo sobre Mahdi (AS):

"Los rebaños se refugian en ella como las abejas se refugian en su reina".

Él es el ejemplo perfecto de un líder que es elegido entre la gente y vive entre ellos y como ellos. Por eso conoce bien sus dolores y los trata, y utiliza todos sus esfuerzos para mejorar su condición, y así piensa sólo en el placer divino. En esta situación, ¿por qué la ummah no alcanza la paz y la seguridad junto a él y por qué le deja su corazón a alguien que no sea él?

Aceptación general

Una de las preocupaciones de los gobiernos ha sido satisfacer al público, pero debido a las muchas debilidades en la gestión de las colecciones, no se ha logrado tal satisfacción. Esta es una de las características básicas de la regla de Hazrat Mahdi (as)

 

                                  Es la aceptación de todos los seres humanos y comunidades, y no solo de todas las personas de la tierra, sino también de los habitantes del cielo que están plenamente satisfechos con ese gobierno divino y el gobernante de la justicia.

"Les doy las buenas nuevas del Mahdi (la paz sea con él). La gente de los cielos y la tierra están complacidos con él (su gobierno), y ¿cómo es posible que alguien no esté satisfecho con el gobierno del Mahdi (la paz sea con él) mientras es claro para todo el mundo que el bien de la humanidad "Y su felicidad en todos los aspectos materiales y espirituales está sólo a la sombra del gobierno divino de ese Imam".

Al final de esta sección, es apropiado concluir las palabras eternas del Imam Ali (as) como un sentido:

"... Dios lo confirma (Imam Mahdi) a través de sus ángeles, y protege a sus compañeros, y lo ayuda a través de sus signos, y lo hace victorioso sobre la gente de la tierra de tal manera que (todos ellos confían en él voluntariamente o a regañadientes y llenar la tierra de justicia, luz y razón. Las ciudades creen en él hasta que no hay incrédulo excepto el que cree y no hay nada feo excepto que se vuelve bueno y los cielos se tragan sus buenas obras y los tesoros (de la tierra) le son revelados ... Así que "Bendito es el que ve su tiempo y escucha sus palabras ".

* Los logros del gobierno de Mahdavi estarán de acuerdo con los objetivos originales y las necesidades reales y naturales de los seres humanos.

* Los logros más importantes del gobierno son: justicia universal, crecimiento de la moral y la fe, unidad y empatía, salud física y mental de la sociedad y ...

 

Manifestaciones de justicia en el gobierno del Imam Zaman (AS)

Primero, se debe aclarar el concepto de justicia para comprender el significado de justicia.

La justicia es que todo debe estar en su verdadera y original posición y debe ser arreglado y moderado. La justicia social significa el movimiento de la sociedad hacia el objetivo correcto y la opresión es su opuesto. Así, la justicia contra la opresión no es solo justicia gubernamental y social, sino que también tiene un significado amplio, que enumeramos:

Primero: es uno de los atributos divinos sobresalientes que el Imam (AS) dijo:

La base de la religión es el monoteísmo y la justicia 1;

Segundo: es una de las virtudes individuales del hombre. Una persona justa significa alguien que no comete un gran pecado y no insiste en un pequeño pecado;

Tercero: A veces se ha utilizado el equivalente de la verdad y se ha dicho la palabra de justicia con las palabras correctas y verdaderas. Debido a la justicia que se establece con el advenimiento y resurrección de Mahdi (AS), nadie puede oprimir a otro. Se han narrado muchos hadices a este respecto y la omnipresencia de la justicia se ha considerado como una de las características más importantes de la época del advenimiento. El Santo Profeta (la paz sea con él) dijo:

La tierra es saqueada a plazos y justamente como una nación es oprimida y oprimida2.

Se ha narrado del Imam Reza (AS) que dijo:

Que Dios purifique la tierra de cualquier opresión y de cualquier opresión a manos de Ghaem (AS) ... Cuando se levante, pondrá la balanza de la justicia entre el pueblo y así nadie podrá oprimir a otro.

A lo largo de la vida de la tierra, los profetas y santos han invocado a los seres humanos por naturaleza e intelecto y la voz educativa de la justicia y la justicia social, pero la vida humana nunca se ha inclinado por completo a la bondad y la piedad y al vacío de la opresión y la justicia divinas, y esto sólo se realizará el principal dueño de este levantamiento, Hazrat Mahdi (AS). Imam Sadegh (AS) dice lo siguiente sobre el establecimiento de la justicia y la justicia del Imam Asr (AS) y en el momento de su levantamiento y surgimiento y gobierno:

Así que ten cuidado. Juro por Dios que Ghaem (AS) traerá justicia a las casas del pueblo. Como el frío y el calor entran en sus hogares.

De esta manera, con el advenimiento del gobierno del Imam al-Zaman (as) y un cambio fundamental, todos los ideales islámicos de la humanidad se realizarán y la justicia se elevará por completo y la tiranía desaparecerá por completo.

En este apartado, según las narraciones, nos referimos a las manifestaciones del Estado y la justicia sombría en la vida posterior al advenimiento:

1. Los resultados y frutos de la justicia del Imam al-Zaman (as) son el renacimiento de la tierra y los seres humanos. La justicia Mahdavi es tan vigorizante que de acuerdo con el cambio del Corán y las narraciones de la tierra antes de su realización, la justicia está muerta y sin vida y con su establecimiento, vuelve a la vida y encuentra la vida.

Como Dios Todopoderoso nos ha hecho conscientes de esta maravilla:

Sepa que Dios revive la tierra después de la muerte 5.

Sepa que Dios resucitará la tierra después de Su muerte.

Todos y todo lo que tiene el potencial de ser revivido será revivido por Mahdi (AS) y su gobierno. Según las narraciones, la interpretación de este versículo del Corán es el renacimiento de la tierra con justicia y el establecimiento de límites divinos. Por lo que dicen:

La justicia es la vida de las reglas.

2. El fruto de establecer la entrega y la justicia en el gobierno de Hazrat Mahdi (as) es la naturaleza humana y la fe. El Santo Profeta (la paz sea con él) dice:

Una hora de gobierno es el líder de la justicia superior a los setenta años de culto;

3. La justicia del gobierno de Imam Mahdi (as) brinda una seguridad integral y que lo abarca todo. El Imam Baqir (AS) al describir la seguridad integral del tiempo del advenimiento dice:

Brindar tal seguridad que una anciana incapacitada vaya de este a oeste y no sea perjudicada por nadie6;

4. Su justicia en la vida económica es tal que en su tiempo distribuirán la propiedad pública por igual entre la gente y no permitirán que nadie sea privado de sus derechos;

5. Uno de los ejemplos de justicia del Imam Mahdi (as) es que dirige a todos según sus méritos. En el sermón de Ghadir, el Santo Profeta (la paz sea con él) dice:

¡ten cuidado! El último Imam de nosotros será Ghaem Al-Mahdi ... y tenga en cuenta que él muestra y da dirección a todo poseedor de la gracia basada en su gracia y a todo dueño de la ignorancia basada en su ignorancia8;

6. El sistema de juicio y justicia también tiene una forma especial en el gobierno de Mahdi (AS). Ese hombre noble, como David, gobierna correctamente. Dios les informa de los secretos ocultos y los aparta de testigos y pruebas innecesarios. De esta manera, ninguna opresión se oculta a la visión penetrante del Imam Mahdi (as), ninguna persona oprimida se queda sola y ningún opresor encuentra una manera de escapar del límite y el gobierno divinos;

7. Al expresar el significado de la justicia, se afirmó que la justicia es igual a la verdad y una persona justa es aquella que actúa de acuerdo con la verdad. Entonces, la aparición del Imam Z.

 

El hombre (AS) y su establecimiento significa que los seres humanos no solo no oprimen a los demás, sino que tampoco se oprimen a sí mismos. En otras palabras, la justicia es igual a la piedad, y la piedad significa autoconservación y evitar que los miembros y las articulaciones se desvíen para lograr la meta, que es la esclavitud y la servidumbre. En ese momento, lo que sale de las narraciones:

Dios llena los corazones de la ummah de innecesaria, las raíces de la calumnia y la mentira son desarraigadas. La hipocresía desaparece y se convierte en algo común en la confianza. La prostitución y la violación desaparecen y en esos días la gente se vuelve hacia el culto y los actos religiosos y la religiosidad y siempre realiza oraciones congregacionales.

subíndices:

1. Al-Sadiq, Al-Tawhid, pág. 96.

2. Llena la tierra de equidad y justicia, como si estuviera llena de opresión; Safi Golpayegani, Lotfallah, Obras seleccionadas, F2, B25.

3. Al-Sadiq, Kamal al-Din y todas las bendiciones, vol. 2, p. 372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, vol. 2, pág. 362.

5. Sura Hadid (57), versículo 17.

6. Safi Golpayegani, Obras seleccionadas, p.308.

7. Majlisi, Ibíd., Vol. 51, pág. 91.

8. Mousavi Isfahani, Sayyid Muhammad Taqi, Makyal al-Makarem, vol. 1, pág. 49.

 

ترجمه اسلواکی

Manažérsky životopis imáma Mahdího (as)

Jedným z najdôležitejších pilierov vlády sú jej agenti. Keď budú vládni úradníci kompetentní ľudia, bude práca vlády a národa organizovaná a bude jednoduchšie dosiahnuť ciele vlády.

Hazrat Mahdi (pbuh) ako vedúci svetovej vlády pre rôzne oblasti sveta si vyberá vládcov spomedzi svojich najlepších sudcov, ktorí majú všetky vlastnosti islamského vládcu, ako sú znalosti riadenia, oddanosť a čistota v zámere a konaní a odvahu pri rozhodovaní. Osoba Imáma (as) ako veľkého vládcu a centra riadenia sveta však neustále sleduje výkon vládcov a účtuje o ich práci s intenzitou a presnosťou a bez zanedbávania. Táto dôležitá vlastnosť, ktorá bola ignorovaná pred vládou imáma Mahdího (pbuh), bola v rozprávaniach uvedená ako jeden zo znakov Hazrat Mahdi (pbuh).

Svätý prorok (PBUH) povedal:

"Al-Mahdiho znak, že sú silne proti skutkom Jawady so súcitným bohatstvom postihnutých;

Znamením Mahdiho (pbuh) je, že je na svojich agentov prísny (a presný). „Má štedrú ruku a je láskavý k chudobným.“

Imamov ekonomický život

Metóda imáma Mahdího (pbuh) vo vládnych financiách je založená na rovnosti a je to rovnaká preferovaná metóda, aká existovala v čase svätého proroka islamu (pbuh), a po ňom sa táto metóda zmenila a falošné kritériá pre nezaplatené platby Zodpovednosť jednotlivcom zaujal svoje miesto a spôsobil vznik triednej vzdialenosti v vtedajšej islamskej spoločnosti, a hoci sa imám Ali (AS) a imám Hassan (AS) počas svojho kalifátu držali systému rovnosti v platení moslimského majetku, ale po ňom Umajjovci použili majetok moslimov ako svoj osobný majetok a podľa svojich osobných záujmov, čím posilnili základy svojej nelegitímnej vlády. Dali poľnohospodársku pôdu alebo iné bohatstvo a verejný majetok svojim príbuzným, a to sa stalo obzvlášť bežným v čase tretieho kalifa a umajjovského obdobia.

Imam Mahdi (pbuh), ktorý je prejavom spravodlivosti a poctivosti, pokladnicu ľudí pokladá za verejné bohatstvo, o ktoré sa každý delí, a to takým spôsobom, aby v ňom nebola diskriminácia ani výsady, a udeľovanie bohatstva. a krajiny sú prísne zakázané.

Prorok (PBUH) povedal:

"

„Keď náš vládca povstane, úklady (krajiny, ktoré vládcovia a vládcovia prevzali alebo odstúpili) zmiznú, takže už nebudú žiadne úklady.“

Ďalšou charakteristikou imámovej finančnej metódy je, že aby uspokojil materiálne potreby a vytvoril primerané blaho pre životy všetkých ľudí, imám Mahdí (pbuh) dáva ľuďom veľa majetku a vo svojej vláde akúkoľvek potrebu, o ktorú požiada od neho majetok veľa prijíma.

Prorok (PBUH) povedal:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

„On (Mahdi) hojne dáva bohatstvo.“

A táto metóda má vytvoriť základy pre individuálnu a sociálnu reformu, čo je veľkým cieľom imáma Khoobana. Tým, že pripravuje ľudí o hmotnú núdzu, hľadá pre ľudí vhodné podmienky na to, aby mohli poslúchať Boha a klaňať sa mu, o čom sme podrobne hovorili v časti o vládnych cieľoch.

Imamov osobný životopis

Biografia imáma Mahdího (as) v jeho osobnom správaní a tiež vo vzťahu k ľuďom predstavuje príkladného islamského vládcu, z ktorého pohľadu je vláda prostriedkom, ktorý má slúžiť ľuďom a priviesť ich na vrchol dokonalosti, a nie miesto získavanie zlata a útlak.A vykorisťovanie Božích služobníkov!

Skutočný imám vo vládnucom kresle skutočne pripomína vládu Svätého proroka (PBUH) a Amira al-Mu'minina Aliho (AS) a napriek tomu, že má k dispozícii všetok majetok a bohatstvo, je na najnižšej úrovni. úroveň v jeho osobnom živote a to najmenej je uspokojujúce.

Imám Ali (AS) vo svojom opise uviedol:

„Imám [Mahdi (pbuh)] so sebou uzatvára zmluvu, že [hoci je vládcom a vodcom ľudskej spoločnosti, ale] chodí ako jeho poddaní a nosí ich ako oni a jazdí na zlúčenine, ako je ich zlúčenina ... a je menej spokojný. “

Sám imám Ali (AS) bol taký a mal prorockú askézu v živote sveta a jeho jedla a oblečenia a Mahdi (AS) ho bude v tejto oblasti nasledovať.

Imám Sadegh (AS) povedal:

„Postavíme sa, ak sa na to postavíš a budeš to nosiť“

„Keď sa náš vládca zdvihne, zakryje Aliho (AS) a použije svoju metódu.“

Ten, kto je na seba prísny a precízny, je láskavý k umme ako otec a chce ich pohodlie a pohodlie, ako je popísané v rozprávaní imáma Rezu (as):

„Imám, manželka spoločníka a otec priateľa, brat priateľa a národ oviec s dieťaťom maloletého

„Imám je jeho spoločníkom a je láskavým otcom a bratom tela (ktorý brata podporuje) a matka je súcitná s malým dieťaťom a útočiskom sluhov v tejto hroznej udalosti.“

Áno, je tak blízko ummy, že ho každý považuje za svoje útočisko.

Podľa Svätého proroka islamu (PBUH) o Mahdi (AS) hovorí:

„Stáda sa k nej utiekajú, ako sa včely utiekajú k svojej kráľovnej.“

Je dokonalým príkladom vodcu, ktorý je vybraný spomedzi ľudí a žije medzi nimi a má ich rád. Z tohto dôvodu dobre pozná ich bolesti a zaobchádza s nimi a používa všetko svoje úsilie na zlepšenie ich stavu, a týmto spôsobom myslí len na božské potešenie. Prečo v tejto situácii umma nedosiahne pokoj a bezpečie vedľa neho a z akého dôvodu prenecháva svoje srdce niekomu inému ako jemu?!

Všeobecné prijatie

Jednou z obáv vlád bolo uspokojiť verejnosť, ale vzhľadom na mnohé nedostatky v správe zbierok sa také uspokojenie nedosiahlo. Toto je jeden zo základných znakov pravidla Hazrat Mahdi (as) Je to prijatie všetkých ľudských bytostí a spoločenstiev, a nielen všetkých ľudí na zemi, ale aj obyvateľov neba, ktorí sú s touto božskou vládou a vládcom spravodlivosti plne spokojní.

„Dávam vám dobrú správu o Mahdí (pbuh). Nebesí a zemania sú s ním (jeho vládou) spokojní a ako je možné, že niekto nie je spokojný s vládou Mahdiho (pbuh), kým celému svetu je jasné, že dobro ľudstva „A jeho šťastie vo všetkých materiálnych a duchovných aspektoch je iba v tieni božskej vlády toho imáma“.

Na konci tejto časti je vhodné uzavrieť večné slová imáma Aliho (as) ako zmysel:

„... Boh ho (imáma Mahdího) potvrdzuje prostredníctvom svojich anjelov a chráni jeho spoločníkov a pomáha mu prostredníctvom jeho znamení a robí ho víťazom nad ľuďmi na zemi takým spôsobom, že (všetci sa na neho ochotne spoliehajú alebo váhavo a naplňte zem spravodlivosťou, svetlom a rozumom. Mestá v neho veria, kým nie je neveriaci okrem toho, kto verí, a nie je nič škaredé okrem toho, že sa stane dobrým a nebesia pohltia jeho dobré skutky a odhalia sa mu poklady (zeme) ... Takže „blahoslavený je ten, kto vidí svoj čas a počuje jeho slová. “

* Úspechy vlády Mahdaviho budú v súlade s pôvodnými cieľmi a skutočnými a prirodzenými potrebami ľudských bytostí.

* Najdôležitejšie úspechy vlády sú: univerzálna spravodlivosť, rast morálky a viery, jednota a empatia, fyzické a duševné zdravie spoločnosti a ...

 

Prejavy spravodlivosti vo vláde imáma Zamana (AS)

Najprv je potrebné objasniť pojem spravodlivosti, aby bolo možné porozumieť významu spravodlivosti.

Spravodlivosť spočíva v tom, že všetko by malo byť vo svojej skutočnej a pôvodnej polohe a malo by byť urovnané a moderované. Sociálna spravodlivosť znamená pohyb spoločnosti k správnemu cieľu a útlak je jej opakom. Spravodlivosť proti útlaku teda nie je len vládnou a sociálnou spravodlivosťou, ale má aj široký význam, ktorý vymenúvame:

Po prvé: Je to jeden z vynikajúcich božských atribútov, ktorý imám (AS) povedal:

Základom náboženstva je monoteizmus a spravodlivosť 1;

Za druhé: Je to jedna z individuálnych cností človeka. Spravodlivý znamená toho, kto nespácha veľký hriech a netrvá na malom hriechu;

Po tretie: Niekedy bol použitý ekvivalent pravdy a slovo spravodlivosti bolo povedané správnymi a pravdivými slovami. Vzhľadom na spravodlivosť, ktorá je nastolená príchodom a vzkriesením Mahdiho (AS), nikto nemôže druhého utláčať. V tejto súvislosti bolo popísaných veľa hadísov a všadeprítomnosť spravodlivosti bola považovaná za jednu z najdôležitejších vlastností adventného času. Svätý prorok (PBUH) povedal:

Zem je drancovaná na splátky a spravodlivo, ako je národ utláčaný a utláčaný2.

Od imáma Rezu (AS) bolo povedané, že povedal:

Nech Boh očistí zem od akéhokoľvek útlaku a od akéhokoľvek útlaku, ktorý robil Ghaem (AS) ... Keď povstane, nastaví váhy spravodlivosti medzi ľuďmi, a tak nikto nebude schopný utláčať druhého.

Proroci a svätí volali po celý život na Zemi k povahe, intelektu a vzdelanostnému hlasu spravodlivosti a sociálnej spravodlivosti, ale ľudský život nikdy nebol úplne naklonený dobrote a zbožnosti a prázdnote božského útlaku a spravodlivosti, a toto Bude sa realizovať iba hlavný vlastník tohto povstania Hazrat Mahdi (AS). Imam Sadegh (AS) hovorí o ustanovení spravodlivosti a spravodlivosti imáma Asra (AS) a v čase jeho povstania, vzniku a vlády:

Takže buďte si vedomí. Prisahám na Boha, že Ghaem (AS) prinesie spravodlivosť do domov ľudí. Ako zima a teplo vstupujú do ich domovov.

Takýmto spôsobom, s nástupom vlády Imáma al-Zamana (as) a zásadnou zmenou, budú zrealizované všetky islamské ideály ľudstva a v plnom rozsahu povstane spravodlivosť a tyranie úplne upadne.

V tejto časti podľa narácií odkazujeme na prejavy stavu a tieňovej spravodlivosti v živote po príchode:

1. Výsledky a ovocie spravodlivosti Imáma al-Zamana (as) sú oživením Zeme a ľudských bytostí. Mahdaviho spravodlivosť je taká povzbudzujúca, že podľa zmeny Koránu a rozprávania Zeme pred jej uskutočnením je spravodlivosť mŕtva a bez života a so svojim zriadením ožíva a nachádza život.

Ako nám Všemohúci Boh dal vedieť o tomto zázraku:

Vedzte, že Boh po smrti oživuje Zem 5.

Vedzte, že Boh po svojej smrti vzkriesi zem.

Mahdiho (AS) a jeho vládu oživí každý a všetko, čo má potenciál na oživenie. Podľa rozprávaní je interpretácia tohto verša Koránu oživením zeme so spravodlivosťou a stanovením božských hraníc. Pokiaľ sa hovorí:

Spravodlivosť je život v pravidlách.

2. Ovocím nastolenia splátky a spravodlivosti vo vláde Hazrat Mahdi (as) je ľudská prirodzenosť a viera. Svätý prorok (PBUH) hovorí:

Hodina vlády je vodcom spravodlivosti nad sedemdesiat rokov uctievania;

3. Spravodlivosť vlády imáma Mahdího (as) prináša komplexnú a všestrannú bezpečnosť. Imám Baqir (AS) pri popise komplexnej bezpečnosti adventného času hovorí:

Poskytnite také zabezpečenie, aby neschopná stará žena išla z východu na západ a nikto jej neublížil6;

4. Ich spravodlivosť v ekonomickom živote je taká, že vo svojej dobe budú rozdeľovať verejný majetok rovnomerne medzi ľudí a nikomu nedovolia zbaviť ich práva;

5. Jedným z príkladov spravodlivosti imáma Mahdího (as) je, že každému udáva smer podľa jeho zásluh. V Ghadirovej kázni Svätý prorok (PBUH) hovorí:

buď si vedomý! Posledným imámom nás bude Ghaem Al-Mahdi ... a uvedomte si, že ukazuje a dáva smer každému držiteľovi milosti na základe jeho milosti a každému majiteľovi nevedomosti na základe jeho nevedomosti8;

6. Systém rozsudku a spravodlivosti má osobitnú formu aj vo vláde Mahdího (AS). Ten vznešený muž, podobne ako David, vládne oprávnene. Boh ich informuje o skrytých tajomstvách a odvracia ich od nepotrebných svedkov a dôkazov. Týmto spôsobom nie je skrytý útlak pred prenikavým pohľadom na imáma Mahdího (as), žiadny utláčaný človek nezostáva sám a žiadny utláčateľ nenachádza spôsob, ako uniknúť z božskej hranice a vlády;

7. Pri vyjadrovaní významu spravodlivosti bolo uvedené, že spravodlivosť sa rovná pravde a spravodlivý je ten, kto koná podľa pravdy. Takže vznik imáma Z.

Človek (AS) a jeho zriadenie znamená, že ľudské bytosti nielenže netlačia ostatných, ale ani neutláčajú seba. Inými slovami, spravodlivosť sa rovná zbožnosti a zbožnosť znamená sebazáchovu a zabránenie tomu, aby sa končatiny a kĺby odchýlili od cieľa, ktorým je otroctvo a nevoľníctvo. V tej dobe to, čo vychádza z rozprávaní:

Boh napĺňa srdcia ummy zbytočnosťou, korene ohovárania a klamstva sú vykorenené. Pokrytectvo zmizne a stane sa bežnou vecou v dôvere. Prostitúcia a znásilnenie miznú a v tých časoch sa ľudia obracajú k uctievaniu, náboženským činom a náboženstvu a vždy konajú kongregačné modlitby.

predplatné:

1. Al-Sadiq, Al-Tawhid, s. 96.

2. Napĺňa zem rovnosťou a spravodlivosťou, ako keby bola naplnená útlakom; Safi Golpayegani, Lotfallah, vybrané diela, F2, B25.

3. Al-Sadiq, Kamal al-Din a všetky požehnania, zv. 2, s. 372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, zv. 2, s. 362.

5. Súra Hadid (57), verš 17.

6. Safi Golpayegani, Vybrané diela, s.308.

7. Majlisi, Tamže, zv. 51, s. 91.

8. Mousavi Isfahani, Sayyid Muhammad Taqi, Makyal al-Makarem, zv. 1, s. 49.

 

ترجمه تاجیک

 

Тарҷумаи ҳоли Имом Маҳдӣ (а)

Яке аз рукнҳои муҳимтарини ҳукумат агентҳои он мебошанд. Вақте ки мансабдорони давлатӣ одамони босалоҳиятанд, кори ҳукумат ва миллат ба тартиб дароварда мешавад ва расидан ба ҳадафҳои ҳукумат осонтар мешавад.

Ҳазрати Маҳдӣ (р) ҳамчун сарвари ҳукумати ҷаҳонӣ дар манотиқи мухталифи ҷаҳон ҳокимонро аз миёни беҳтарин доварони худ интихоб мекунад, ки онҳо дорои тамоми вижагиҳои як ҳокими исломӣ ба мисли дониши идоракунӣ, тааҳҳуд ва покӣ дар ният ва амал ва далерӣ дар қабули қарор. Аммо шахси Имом (а) ҳамчун ҳокими бузург ва маркази идоракунии ҷаҳон пайваста иҷрои ҳокимонро назорат мекунад ва бо шиддат ва саҳеҳӣ ва беэътиноӣ аз кори онҳо ҳисобот медиҳад. Ин хусусияти муҳиме, ки қабл аз ҳукмронии Имом Маҳдӣ (р) нодида гирифта шуда буд, дар ривоятҳо яке аз нишонаҳои Ҳазрати Маҳдӣ (а) гуфта шудааст.

Паёмбари Акрам (с) фармуданд:

«Аломати Маҳдӣ, ки онҳо бо амалҳои Ҷавода бо сарвати дилсӯзи дардмандон шадидан мухолифанд;

Нишонаи Маҳдӣ (р) дар он аст, ки ӯ бо намояндагони худ сахтгир (ва дақиқ) аст. "Ӯ дасти саховатманд дорад ва ба камбағалон меҳрубон аст."

Ҳаёти иқтисодии Имом

Усули Имоми Маҳдӣ (р) дар молияи давлатӣ бар асоси баробарӣ аст ва ин ҳамон усули афзалиятнокест, ки дар замони Паёмбари гиромии Ислом (с) вуҷуд дошт ва пас аз ӯ ин усул тағир ёфт ва меъёрҳои бардурӯғи пардохтҳои пардохтнашуда Ҳисоботдиҳӣ ба афрод ҷои худро гирифт ва боиси пайдоиши масофаи синфӣ дар ҷомеаи исломии он рӯз шуд ва ҳарчанд Имом Алӣ (а) ва Имом Ҳасан (а) дар баробарии пардохти моликияти мусалмонон дар замони хилофати худ пойбанд буданд, аммо баъд аз ӯ Умавиён моликияти мусулмононро ҳамчун моликияти шахсии худ ва мувофиқи манфиатҳои шахсии худ истифода мебурданд ва ҳамин тариқ пояҳои ҳукумати ғайриқонунии худро мустаҳкам мекарданд. Онҳо заминҳои кишоварзӣ ё дигар сарват ва моликияти ҷамъиятиро ба хешовандони худ доданд ва ин хусусан дар замони халифаи сеюм ва давраи Умавиён маъмул шуд.

Имом Маҳдӣ (р), ки зуҳури адолат ва инсоф аст, хазинаи мардумро ҳамчун сарвати ҷамъиятӣ ҷой медиҳад, ки дар он ҳама шариканд ва ба тавре, ки дар он табъиз ё имтиёзе ва ҳадяи сарват вуҷуд надошта бошад. ва заминҳо қатъиян манъ аст.

Паёмбар (с) фармуданд:

"

"Ҳангоме ки ҳокими мо бармехезад, қитъаҳо (заминҳое, ки ҳокимон ва ҳокимон ба онҳо гирифтаанд ё ба онҳо додаанд) нопадид мешаванд, то дигар қитъаҳо набошанд."

Хусусияти дигари усули молии Имом дар он аст, ки ба хотири қонеъ кардани ниёзҳои моддӣ ва фароҳам овардани некӯаҳволии оқилона барои зиндагии ҳама одамон, Имом Маҳдӣ (р) ба мардум моликияти зиёде медиҳад ва дар ҳукмронии ӯ ҳар ниёзе, ки ӯ мепурсад аз ӯ, моликият бисёр мегирад.

Паёмбар (с) фармуданд:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

"Ӯ (Маҳдӣ) фаровонӣ медиҳад."

Ва ин усул замина барои ислоҳоти фардӣ ва иҷтимоӣ аст, ки ҳадафи бузурги Имом Хубон аст. Одамонро аз эҳтиёҷоти моддӣ маҳрум карда, ӯ мекӯшад, ки заминаи мувофиқро барои фармонбардорӣ ва парастиши Худо ба вуҷуд орад, ки мо дар ин бора дар фасли ҳадафҳои ҳукумат муфассал сухан рондем.

Тарҷумаи шахсии Имом

Тарҷумаи ҳоли Имом Маҳдӣ (а) дар рафтори шахсии худ ва дар робита бо мардум, як ҳокими намунавии исломро ифода мекунад, ки ба назари ӯ ҳукумат василаи хидмат ба мардум ва ба қуллаҳои камол расонидани онҳост, на ҷои ба даст овардани тилло ва зулм ва истисмори бандагони Худо!

Воқеан, он имоми солеҳ дар курсии ҳоким ҳукмронии Паёмбари Акрам (с) ва Амирулмуъминин Алиро (р) ба ёд меорад ва бо вуҷуди он ки ҳама молу сарват дар ихтиёри ӯст, дар зинаи поёнтарин аст сатҳ дар ҳаёти шахсии ӯ ва Ҳадди ақал қаноатманд аст.

Имом Алӣ (а) дар тавсифи худ фармудааст:

"Имом (Маҳдӣ) бо худ аҳд мебандад, ки [гарчанде ки ӯ ҳоким ва пешвои ҷомеаи башарӣ аст, аммо] мисли тобеони худ роҳ меравад ва мисли онҳо мепӯшад ва бар маҷмаъе монанди пайвастаи онҳо савор мешавад ... ва камтар қаноатманд аст ».

Худи Имом Алӣ (а) чунин буд ва дар зиндагии дунё ва ғизо ва пӯшиши он пешгӯии пайғамбарона дошт ва Маҳдӣ (а) дар ин замина аз ӯ пайравӣ хоҳад кард.

Имом Содиқ (а) фармуданд:

"Мо бархезем, агар шумо бар он истед ва онро пӯшед"

"Ҳангоме ки ҳокими мо бармехезад, Алиро (р) мепӯшонад ва усули ӯро мегирад."

Ӯ, ки нисбат ба худ сахтгир ва дақиқ аст, ба уммат мисли падар меҳрубон аст ва мехоҳад роҳат ва роҳати онҳоро, ки дар ривояти Имом Ризо (а) омадааст, бихоҳад:

"Имом, зани саҳоба ва падари дӯст ва бародари дӯст ва миллати гӯсфандон бо кӯдаки ноболиғ

"Имом ҳамсафари ӯст ва ӯ падари меҳрубон ва бародари бадан аст (ки бародарро дастгирӣ мекунад) ва модар ба фарзанди хурдсол раҳмдил аст ва паноҳгоҳи бандагон дар ҳодисаи мудҳиш."

Бале, он қадар ба уммат наздик аст, ки ҳама ӯро паноҳгоҳи худ мешуморанд.

Аз Паёмбари гиромии Ислом (с) ривоят шудааст, ки ӯ дар бораи Маҳдӣ (а) фармудааст:

"Галаҳо ба ӯ паноҳ мебаранд, чун занбурҳо ба маликаи худ паноҳ мебаранд."

Вай намунаи мукаммали пешвоест, ки аз миёни мардум интихоб шуда, дар миёни онҳо зиндагӣ мекунад ва мисли онҳо. Ба ин далел дардҳои онҳоро хуб медонад ва ба онҳо муносибат мекунад ва тамоми талошашро барои беҳбуди вазъи онҳо сарф мекунад ва ба ин васила танҳо дар бораи лаззати илоҳӣ фикр мекунад. Дар ин вазъият чаро уммат дар паҳлӯи ӯ ба сулҳу амният намерасад ва бо кадом сабаб ӯ дилашро ба каси дигар мегузорад?!

Қабули умумӣ

Яке аз нигарониҳои ҳукуматҳо қонеъ кардани ҷомеа буд, аммо бинобар заъфҳои зиёд дар идоракунии коллексияҳо, ин қаноатмандӣ ба даст наомадааст. Ин яке аз хусусиятҳои асосии ҳукми Ҳазрати Маҳдӣ (а) аст

 

                                                                                                                            Ин қабули ҳама одамон ва ҷомеаҳо ва на танҳо ҳамаи мардуми рӯи замин, балки сокинони осмон низ ҳастанд, ки аз ин ҳукумати илоҳӣ ва ҳокими адолат пурра қаноатманданд.

"Ман ба шумо башорат медиҳам аз Маҳдӣ (р). Мардуми осмонҳову замин аз ӯ (ҳукуматаш) хушнуданд ва чӣ гуна мумкин аст, ки касе аз ҳукмронии Маҳдӣ (р) норозӣ бошад. ба тамоми ҷаҳон возеҳ аст, ки некӯии инсоният "Ва хушбахтии ӯ дар ҳама ҷиҳатҳои моддӣ ва маънавӣ танҳо дар сояи ҳукмронии илоҳии он Имом аст."

Дар охири ин бахш хулосаи суханони абадии Имом Алӣ (а) -ро ҳамчун маъно мувофиқ кардан дуруст аст:

"... Худо ӯро (Имом Маҳдӣ) ба воситаи фариштагонаш тасдиқ мекунад ва ёронашро муҳофизат мекунад ва ба воситаи нишонаҳояш ба ӯ мадад мерасонад ва ӯро бар мардуми рӯи замин тавре ғолиб месозад, ки беихтиёр ва заминро бо адолат ва рӯшноӣ ва ақл пур кунед. Шаҳрҳо ба ӯ имон меоваранд, то даме ки кофир набошад, ҷуз он касе ки имон дорад ва ҳеҷ чизи зишт нест, магар ин ки ӯ хуб мешавад ва осмонҳо аъмоли неки ӯро фурӯ мебаранд ва ганҷҳои (замин) бар ӯ нозил мешаванд ... Пас "муборак касе ки вақти худро мебинад ва суханони ӯро мешунавад ».

* Дастовардҳои ҳукумати Маҳдавӣ ба ҳадафҳои аслӣ ва ниёзҳои воқеӣ ва табиии инсонҳо мувофиқ хоҳанд буд.

* Муҳимтарин дастовардҳои ҳукумат инҳоянд: адолати умумӣ, афзоиши ахлоқ ва эътиқод, ваҳдат ва ҳамдардӣ, солимии ҷисмонӣ ва рӯҳии ҷомеа ва ...

 

Зуҳуроти адолат дар ҳукумати Имом Замон (а)

Аввалан, барои фаҳмидани маънои адолат бояд мафҳуми адолатро возеҳ кард.

Адолат ин аст, ки ҳама чиз бояд дар мавқеи аслӣ ва аслии худ бошад ва бояд ҳал ва танзим шавад. Адолати иҷтимоӣ маънои ҳаракати ҷомеа ба сӯи ҳадафи дурустро дорад ва зулм баръакси он аст. Ҳамин тариқ, адолат бар зидди зулм на танҳо адолати ҳукуматӣ ва иҷтимоӣ аст, балки маънои васеъ дорад, ки мо онро номбар мекунем:

Аввал: Ин яке аз сифатҳои барҷастаи илоҳист, ки Имом (а) фармудааст:

Асоси дин тавҳид ва адолат аст 1;

Дуюм: Ин яке аз фазилатҳои фардии инсон аст. Шахси одил шахсеро дар назар дорад, ки гуноҳи бузург содир намекунад ва ба гуноҳи хурд исрор намекунад;

Сеюм: Баъзан муодили ҳақиқат истифода шудааст ва калимаи адолат бо калимаҳои дуруст ва рост гуфта шудааст. Ба сабаби адолате, ки бо омад ва эҳёи Маҳдӣ (а) барқарор мешавад, ҳеҷ кас наметавонад бар дигаре ситам кунад. Дар ин бора ҳадисҳои зиёде нақл шуда ва паҳншавии адолат яке аз муҳимтарин хусусиятҳои замони зуҳур аст. Паёмбари Акрам (с) фармуданд:

Замин қисм -қисм ғорат карда мешавад ва ба таври одилона ҳамчун як миллат мазлум ва мазлум аст2.

Аз Имом Ризо (а) ривоят шудааст, ки гуфт:

Худованд заминро аз ҳар гуна зулм ва аз ҳар гуна зулму ситам аз ҷониби Ғоим (а) пок гардонад ... Вақте ки ӯ бармехезад, тарозуи адолатро дар миёни мардум мегузорад ва ба ин васила ҳеҷ кас наметавонад бар дигаре ситам кунад.

Дар тӯли тамоми умри замин, паёмбарон ва муқаддасон инсонҳоро аз рӯи табиат ва ақл ва садои тарбиявии адолат ва адолати иҷтимоӣ даъват кардаанд, аммо зиндагии инсон ҳеҷ гоҳ ба некӣ ва парҳезгорӣ ва холи зулми илоҳӣ ва адолат майл накардааст, ва ин Танҳо соҳиби асосии ин исён Ҳазрати Маҳдӣ (а) амалӣ хоҳад шуд. Имом Содиғ (а) дар бораи истиқрори адолат ва адолати Имом Аср (а) ва дар замони қиём ва зуҳур ва ҳукмронии ӯ чунин мегӯяд:

Пас огоҳ бошед. Савганд ба Худо, ки Ғоим (а) дар хонаҳои мардум адолатро ҷорӣ хоҳад кард. Ҳангоме ки сармо ва гармӣ ба хонаҳояшон ворид мешавад.

Ба ин тартиб, бо зуҳури ҳукумати Имом Замон (а) ва тағйири бунёдӣ тамоми идеалҳои исломии башар амалӣ хоҳад шуд ва адолат ба пуррагӣ боло меравад ва зулм комилан фурӯ меравад.

Дар ин бахш, тибқи ривоятҳо, мо ба зуҳуроти давлат ва адолати сояафкан дар зиндагӣ пас аз пайдоиш ишора мекунем:

1. Натиҷа ва самараи адолати Имом Замон (а) эҳёи замин ва инсон аст. Адолати Маҳдавӣ он қадар рӯҳбаландкунанда аст, ки мувофиқи тағйири Қуръон ва ривоятҳои замин пеш аз амалӣ шудани он, адолат мурда ва беҷон аст ва бо бунёди он зинда мешавад ва ҳаёт меёбад.

Чун Худои таъоло моро аз ин мӯъҷиза огоҳ кардааст:

Бидонед, ки Худо заминро пас аз марг зинда мекунад 5.

Бидонед, ки Худо заминро пас аз маргаш зинда мекунад.

Ҳар кас ва ҳар чизе, ки иқтидори эҳё дорад, аз сӯи Маҳдӣ ва ҳукумати ӯ эҳё хоҳад шуд. Тибқи ривоятҳо, тафсири ин ояти Қуръон эҳёи замин бо адолат ва муқаррар кардани ҳудуди илоҳист. То ҷое ки мегӯянд:

Адолат ҳаёти қоидаҳост.

2. Самараи таъсиси қисмат ва адолат дар ҳукумати Ҳазрати Маҳдӣ (с) табиъат ва эътиқоди инсонист. Паёмбари Акрам (с) мефармояд:

Як соати ҳукумат пешвои адолат аст, ки аз ҳафтод соли ибодат болотар аст;

3. Адолати ҳукумати Имом Маҳдӣ (а) амнияти ҳамаҷониба ва фарогирро меорад. Имом Боқир (а) дар тавсифи амнияти ҳамаҷонибаи замони қиёмат мефармояд:

Чунин амниятро таъмин намоед, ки пиразани нотавон аз шарқ ба ғарб меравад ва ба ӯ касе осеб нарасонад6;

4. Адолати онҳо дар ҳаёти иқтисодӣ чунин аст, ки онҳо дар замони худ моликияти ҷамъиятиро дар байни мардум баробар тақсим мекунанд ва намегузоранд, ки касе аз ҳуқуқҳои худ маҳрум карда шавад;

5. Яке аз намунаҳои адолати ҳазрати Имом Маҳдӣ (а) он аст, ки ӯ ба ҳар кас мувофиқи шоистагиаш роҳнамоӣ мекунад. Дар хутбаи Ғадир Расули Акрам (с) мефармоянд:

огоҳ будан! Охирин имоми мо Ғоим Маҳдӣ хоҳад буд ... ва бидонед, ки ӯ ба ҳар як соҳиби файз бар асоси файзи худ ва ба ҳар соҳиби ҷоҳилият бар асоси нодонии худ нишон медиҳад ва ҳидоят медиҳад8;

6. Низоми доварӣ ва адолат низ дар ҳукумати Маҳдӣ (а) шакли хосе дорад. Он марди шариф, мисли Довуд, дуруст ҳукмронӣ мекунад. Худованд онҳоро аз асрори ниҳон огоҳ месозад ва онҳоро аз шоҳидон ва далелҳои нолозим дур месозад. Ба ин тартиб, ҳеҷ гуна зулм аз назари вуруди Имом Маҳдӣ (а) пӯшида нест, ҳеҷ шахси мазлум танҳо намемонад ва ҳеҷ ситамгар роҳи наҷот аз ҳудуд ва ҳукми илоҳиро намеёбад;

7. Дар ифодаи маънои адолат гуфта шуд, ки адолат ба ростӣ баробар аст ва шахси солеҳ он касест, ки мувофиқи ҳақиқат амал мекунад. Пас пайдоиши Имом З.

 

Одам (а) ва бунёди ӯ маънои онро дорад, ки инсон на танҳо ба дигарон зулм намекунад, балки ба худаш ҳам зулм намекунад. Яъне адолат ба тақво баробар аст ва тақво ба маънои ҳифзи худ ва нигоҳ доштани узвҳо ва буғумҳо аз инҳироф барои расидан ба ҳадаф, яъне ғуломӣ ва бандагӣ аст. Он замон аз ривоятҳо чӣ меояд:

Худованд дили умматро аз нодаркорӣ пур мекунад, решаи тӯҳмату дурӯғ решакан мешавад. Риёкорӣ аз байн меравад ва дар эътимод маъмулӣ мешавад. Танфурӯшӣ ва таҷовуз аз байн меравад ва дар он айём мардум ба ибодат ва амалҳои динӣ ва диндорӣ рӯ меоранд ва ҳамеша намози ҷамоат мегузоранд.

индексҳо:

1. Ас-Содиқ, Тавҳид, саҳ.96.

2. Заминро аз адолат ва адолат пур мекунад, ки гӯё аз зулм пур шуда бошад; Сафи Голпайгаганӣ, Лотфаллах, Асарҳои мунтахаб, F2, B25.

3. Ас-Содиқ, Камолиддин ва ҳама неъматҳо, ҷ.2, саҳ.372.

4. Ал-Маҷлиси, Баҳоралонвар, ҷ.2, саҳ.362.

5. Сураи Ҳадид (57), ояти 17.

6. Сафи Голпайгаганӣ, Осори мунтахаб, с.308.

7. Маҷлис, Ҳамон ҷо, Ҷилд 51, саҳ.91.

8. Мусави Исфаҳонӣ, Сайид Муҳаммад Тақӣ, Макял ал-Макарем, ҷ.1, саҳ.49.

ترکی اسانبولی

İmam Mehdi'nin (a.s) yönetimsel biyografisi

Devletin en önemli dayanaklarından biri ajanlarıdır. Devlet memurları ehil insanlar olduklarında devletin ve milletin işleri düzene girecek ve devletin amaçlarına ulaşması kolaylaşacaktır.

Mehdi (as), dünyanın farklı bölgeleri için dünya hükümetinin başı olarak, yöneticileri en iyi yargıçları arasından seçer, yönetim bilgisi, bağlılık ve niyet ve eylemde saflık gibi İslami bir hükümdarın tüm özelliklerini taşır ve karar verme cesareti. Ancak, büyük hükümdar ve dünyanın yönetim merkezi olan İmam'ın (a.s) şahsı, hükümdarların icraatını sürekli olarak izlemekte ve onların işlerini yoğunluk ve doğrulukla ve ihmal etmeden hesap vermektedir. İmam Mehdi (as) döneminden önce göz ardı edilen bu önemli özellik, rivayetlerde Hz. Mehdi (as)'ın alametlerinden biri olarak ifade edilmiştir.

Peygamber (s.a.v.) şöyle buyurmuştur:

“El-Mehdi'nin, mazlumların merhametli servetiyle Cevade'nin işlerine şiddetle karşı olduklarının işareti;

Mehdi (as)'ın alameti, vekillerine karşı katı (ve kesin) olmasıdır. "Cömert bir eli vardır ve fakirlere karşı naziktir."

İmamın ekonomik hayatı

İmam Mehdi'nin (as) devlet finansmanındaki yöntemi eşitlik üzerine kuruludur ve bu, İslam Peygamberi (asm) döneminde var olan tercih edilen yöntemin aynısıdır ve ondan sonra bu yöntem değişti ve ödenmemiş ödemeler için yanlış kriterler Hesap Verebilirlik O günün İslam toplumunda fertlere karşı şeriat yerini almış ve sınıfsal mesafenin ortaya çıkmasına neden olmuş ve İmam Ali (a.s) ve İmam Hasan (a.s) hilafetleri süresince Müslüman mallarının ödenmesinde eşitlik sistemine bağlı kalmalarına rağmen, ondan sonra Emeviler, Müslümanların mallarını şahsi malları gibi ve şahsi menfaatleri doğrultusunda kullanmışlar ve böylece gayrimeşru yönetimlerinin temellerini sağlamlaştırmışlardır. Akrabalarına tarım arazileri veya diğer servet ve kamu mallarını verdiler ve bu özellikle üçüncü halife ve Emeviler döneminde yaygınlaştı.

Adaletin ve hakkaniyetin tecellisi olan İmam Mehdi (as), halkın hazinesini, herkesin ortak paydada bulunduğu bir kamu malı olarak, onda hiçbir ayrım ve ayrıcalık olmayacak şekilde yerleştirir ve zenginlik bahşeder. ve Araziler kesinlikle yasaktır.

Peygamber (s.a.v.) dedi ki:

"

"Hükümdarımız yükseldiğinde, parseller (hükümdarların ve yöneticilerin devraldığı veya devrettiği topraklar) ortadan kalkacak ve bir daha komplo olmayacak."

İmam Mehdi (as)'ın maddi ihtiyaçları karşılamak ve tüm insanların yaşamları için makul bir refah yaratmak için insanlara çok mal vermesi ve kendi yönetiminde istediği her türlü ihtiyacı vermesidir. ondan, mülk çok şey alır.

Peygamber (s.a.v.) dedi ki:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

"(Mehdi) malı çok verir."

Ve bu yöntem, İmam Khooban'ın büyük hedefi olan bireysel ve toplumsal reform için zemin oluşturmaktır. İnsanları maddi ihtiyaçtan mahrum ederek, devlet hedefleri bölümünde ayrıntılı olarak bahsettiğimiz, insanların Allah'a itaat ve ibadet etmeleri için uygun zeminler yaratmaya çalışmaktadır.

İmamın kişisel biyografisi

İmam Mehdi (a.s)'nin biyografisi, kişisel davranışlarında ve ayrıca insanlarla ilgili olarak, hükümetin halka hizmet etmek ve onları mükemmelliğin doruklarına ulaştırmak için bir araç olduğu ve onları mükemmelliğin doruklarına ulaştırmak için bir araç olduğu, örnek bir İslam hükümdarını temsil eder. altın kazanmak, zulüm ve Allah'ın kullarını sömürmek!

Gerçekten de, iktidar koltuğunda oturan salih imam, Peygamber Efendimiz (sav) ve Emirü'l-Mü'minin Ali'nin (a.s.) saltanatını hatırlatmaktadır ve tüm mal ve servetin emrinde olmasına rağmen, en aşağıdadır. kişisel yaşamında seviye ve en az tatmin edicidir.

İmam Ali (a.s) açıklamasında şöyle buyurmuştur:

"İmam [Mehdi (as)], [insan toplumunun hükümdarı ve lideri olmasına rağmen] tebaası gibi yürüdüğü ve onlar gibi giyindiği ve onların avlusu gibi bir yerleşkeye bindiği konusunda kendi kendisiyle bir ahit yapar... ve daha az memnun."

İmam Ali'nin (a.s) kendisi de böyleydi ve dünya hayatında, yiyeceği ve giyeceği konusunda nübüvvet zahidliği vardı ve bu sahada Mehdi (a.s) ona tabi olacaktır.

İmam Sadık (a.s) şöyle buyurmuştur:

"Üzerinde durup giyersen ayağa kalkarız"

"Hükümdarımız kalktığı zaman Ali'yi (a.s) örtecek ve yöntemini uygulayacaktır."

Kendisi hakkında katı ve kesin olan, ümmete bir baba gibi şefkatlidir ve İmam Rıza'nın (a.s) rivayetinde tarif edildiği gibi onların rahatını ve rahatlığını ister:

"İmam, arkadaşın karısı, arkadaşın babası, arkadaşın kardeşi ve koyunların ümmeti ile küçüklerin çocuğu.

"İmam onun yoldaşıdır ve o, (kardeşine destek olan) bedenin iyi babası ve kardeşidir ve anne, küçük çocuğa karşı şefkatli ve korkunç olayda kulların sığınağıdır."

Evet, ümmete o kadar yakındır ki, herkes onu sığınağı olarak görür.

Mehdi (a.s.) hakkında İslam Peygamberi (s.a.v)'in şöyle dediği rivayet edilmiştir:

"Arıların kraliçelerine sığındığı gibi, sürüler de ona sığınır."

O, insanlar arasından seçilen, onların arasında yaşayan ve onlar gibi olan bir liderin en güzel örneğidir. Bu sebeple onların acılarını iyi bilir ve tedavi eder, bütün çabalarını onların durumlarını iyileştirmek için kullanır ve bu şekilde sadece ilahi zevki düşünür. Bu durumda ümmet neden onun yanında huzura ve güvene ulaşmıyor ve ne sebeple kalbini kendisinden başkasına bırakıyor?!

Genel kabul

Hükümetlerin kaygılarından biri halkı memnun etmek olmuştur, ancak tahsilatların yönetimindeki birçok zayıflık nedeniyle bu memnuniyet sağlanamamıştır. Bu, Hz. Mehdi (as)'ın yönetiminin temel özelliklerinden biridir.

Bu, tüm insan ve toplulukların ve sadece yeryüzünün tüm insanlarının değil, aynı zamanda o ilahi hükümetten tamamen memnun olan cennet sakinlerinin ve adaletin hükümdarının kabulüdür.

"Size Mehdi (as)'ı müjdeliyorum. Göklerin ve yerin ehli ondan (hükümetten) razı olmuşlardır. İnsanlığın hayrının "Ve onun maddî ve manevî her yönden saadeti ancak o imamın ilâhî hükmünün gölgesindedir."

Bu bölümün sonunda İmam Ali'nin (a.s) ezelî sözlerini mana olarak bitirmek uygun olur:

"... Allah onu (İmam Mehdi'yi) melekleriyle tasdik eder, ashabını korur, ayetleriyle ona yardım eder ve onu yeryüzü ehline öyle bir muzaffer kılar ki (herkes ona isteyerek veya isteyerek güvenir). isteksizce ve yeryüzünü adalet, ışık ve akıl ile doldurun. İman edenden başka kâfir kalmayıncaya ve çirkinlik bulunmadıkça, iyileşip iyiliklerini gökler yutuncaya ve (yerin) hazineleri kendisine vahyolunana kadar şehirler ona inanır... Vaktini gören ve sözlerini işiten odur."

* Mehdevi hükümetinin başarıları, asıl amaçlarına ve insanın gerçek ve doğal ihtiyaçlarına uygun olacaktır.

* Devletin en önemli kazanımları şunlardır: evrensel adalet, ahlak ve inancın gelişmesi, birlik ve empati, toplumun beden ve ruh sağlığı ve ...

 

İmam Zaman (a.s) hükümetinde adaletin tezahürleri

Adaletin ne anlama geldiğinin anlaşılabilmesi için öncelikle adalet kavramının açıklığa kavuşturulması gerekmektedir.

Adalet, her şeyin gerçek ve orijinal konumunda olması, düzene konması ve yumuşatılmasıdır. Sosyal adalet, toplumun doğru hedefe doğru hareketi anlamına gelir ve baskı bunun tam tersidir. Dolayısıyla zulme karşı adalet, sadece yönetimsel ve sosyal adalet değil, aynı zamanda geniş bir anlama sahiptir ve şöyle sayabiliriz:

Birincisi: İmam'ın (a.s) şöyle buyurduğu seçkin ilahi sıfatlardan biridir:

Dinin temeli tevhid ve adalettir 1;

İkincisi: İnsanın bireysel erdemlerinden biridir. Salih kimse, büyük günah işlemeyen ve küçük günahta ısrar etmeyen demektir;

Üçüncüsü: Bazen hak muadili kullanılmış, hak ve hak sözlerle adalet sözü söylenmiştir. Mehdi (as)'nin zuhuru ve dirilişi ile tesis edilen adalet sebebiyle kimse kimseye zulmedemez. Bu konuda pek çok hadis rivayet edilmiş ve adaletin yaygınlığı, kıyamet zamanının en önemli özelliklerinden biri olarak kabul edilmiştir. Peygamber (s.a.v.) şöyle buyurmuştur:

Bir milletin mazlum ve mazlum olduğu gibi, yeryüzü taksitle ve adaletle yağmalanır2.

İmam Rıza'dan (a.s) şöyle dediği rivayet edilmiştir:

Allah yeryüzünü her türlü zulümden ve Ghaem (AS)'in elindeki her türlü zulümden arındırsın... Kalktığında insanlar arasında adaletin terazisini kuracak ve böylece hiç kimse bir başkasına zulmedemeyecek.

Yeryüzü hayatı boyunca peygamberler ve evliyalar, tabiat ve akılla insana, adaletin ve sosyal adaletin eğitici sesine çağrıda bulunmuşlarsa da, insan hayatı hiçbir zaman tam anlamıyla iyiliğe, takvaya, ilâhî baskı ve adaletin boşluğuna meyletmemiştir. ve bu sadece bu ayaklanmanın asıl sahibi olan Hz. Mehdi (as) idrak edilecektir. İmam Sadık (a.s), İmam Asr'ın (a.s) adalet ve adaletin tesisi, kıyamı, zuhuru ve yönetimi hakkında şöyle buyurmaktadır:

Bu yüzden farkında olun. Allah'a yemin ederim ki, Ghaem (AS) insanların evlerine adaleti getirecektir. Soğuk ve sıcak evlerine girerken.

Bu şekilde İmam-ı Zaman'ın (a.s) hükümetinin gelişi ve köklü bir değişim ile insanlığın tüm İslami idealleri gerçekleşecek, adalet tam anlamıyla yükselecek ve tiranlık tamamen ortadan kalkacaktır.

Bu bölümde rivayetlere göre devletin tecellilerine ve zuhurdan sonraki hayattaki gölgeli adalete değiniyoruz:

1. İmam-ı Zaman'ın (a.s) adaletinin sonuçları ve meyveleri, yeryüzünün ve insanın diriltilmesidir. Mehdavi adaleti o kadar canlandırıcıdır ki, Kur'an'ın değişimine ve gerçekleşmeden önce yeryüzünün rivayetlerine göre adalet ölü ve cansızdır ve kurulmasıyla birlikte dirilir ve hayat bulur.

Cenâb-ı Hakk'ın bizleri bu mucizeden haberdar ettiği gibi:

Bilin ki Allah, ölümden sonra yeryüzünü diriltir 5.

Bilin ki Allah, ölümünden sonra yeryüzünü diriltecektir.

Yeniden dirilme potansiyeli olan herkes ve her şey Mehdi (as) ve hükümeti tarafından diriltilecektir. Rivayetlere göre bu Kuran ayetinin tefsiri, yeryüzünün adaletle diriltilmesi ve ilahi sınırların tesis edilmesidir. Dedikleri kadarıyla:

Adalet, kuralların hayatıdır.

2. Hz. Mehdi (as)'ın yönetiminde taksit ve adalet tesis etmenin meyvesi, insan doğası ve inancıdır. Peygamber (s.a.v.) şöyle buyurmaktadır:

Bir saat hükûmet, yetmiş yıllık ibadetten üstün adaletin lideridir;

3. İmam Mehdi (as) hükümetinin adaleti, kapsamlı ve her şeyi kapsayan bir güvenlik getirir. İmam Bakır (a.s) kıyamet zamanının kapsamlı güvenliğini anlatırken şöyle buyurmaktadır:

Yetersiz bir yaşlı kadının doğudan batıya gitmesi ve kimsenin zarar görmemesi için güvenlik sağlayın6;

4. İktisadi hayattaki adaletleri, kendi zamanlarında kamu malını halka eşit olarak dağıtacak ve kimsenin haklarından mahrum bırakılmasına izin vermeyecek şekildedir;

5. İmam Mehdi (as)'ın adaletinin örneklerinden biri de herkese liyakatine göre yön vermesidir. Peygamber (s.a.v.) Gadir'in hutbesinde şöyle buyurmaktadır:

farkında olmak! Son İmamımız Gaem-i Mehdi olacaktır... ve bilin ki, her lütuf sahibine lütfundan, her cehalet sahibine de cehaletinden dolayı hidayet ve hidayet verir8;

6. Mehdi (as)'ın yönetiminde de yargı ve adalet sisteminin özel bir şekli vardır. O soylu adam, David gibi, doğru yönetir. Allah onlara gizli sırları haber verir ve onları gereksiz şahit ve delillerden uzaklaştırır. Böylece İmam Mehdi (a.s.)'nin nüfuzlu nazarından hiçbir zulüm gizlenmez, hiçbir mazlum yalnız bırakılmaz ve hiçbir zalim ilahi sınır ve hükümden kaçmanın yolunu bulamaz;

7. Adaletin anlamı ifade edilirken, adaletin hakka denk olduğu ve salih kişinin hakka göre hareket eden kişi olduğu ifade edilmiştir. Böylece İmam Z.'nin ortaya çıkışı.

İnsan (AS) ve onun kuruluşu, insanın sadece başkalarına zulmetmemesi değil, kendine de zulmetmemesi demektir. Başka bir deyişle, adalet takvaya eşittir ve takva, kendini korumak ve uzuvları ve eklemleri, kölelik ve kulluk amacına ulaşmak için sapmaktan alıkoymak demektir. O sırada rivayetlerden ne çıkar:

Allah, ümmetin kalplerini lüzumsuzlukla doldurur, iftira ve yalanın kökü kazınır. İkiyüzlülük ortadan kalkar ve güven içinde olağan hale gelir. Fuhuş ve tecavüz ortadan kalkıyor ve o günlerde insanlar ibadete, dini ayinlere ve dindarlığa yöneliyor ve her zaman cemaatle namaz kılıyor.

abonelikler:

1. Sadık, Tevhid, s. 96.

2. Sanki zulümle dolmuş gibi yeryüzünü adalet ve adaletle doldurur; Safi Gölpayegani, Lotfallah, Seçilmiş Eserler, F2, B25.

3. Al-Sadık, Kemaleddin ve tüm nimetler, cilt 2, sayfa 372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, cilt 2, s. 362.

5. Hadid Suresi (57), ayet 17.

6. Safi Gölpayegani, Seçme Eserler, s.308.

7. Meclis, age, Cilt 51, sayfa 91.

8. Mousavi Isfahani, Seyyid Muhammed Taki, Makyal al-Makarem, cilt 1, s. 49.

ترجمه چینی

伊玛目马赫迪的管理传记（如）

政府最重要的支柱之一是其代理人。当政府官员是能干的人时，政府和国家的工作就会有条不紊，政府的目标就会更容易实现。

Hazrat Mahdi (pbuh) 作为世界不同地区的世界政府首脑，从他最好的法官中选择统治者，他们具有伊斯兰统治者的所有特征，例如管理知识、承诺和意图和行动的纯洁性和决策的勇气。有。然而，作为伟大统治者和世界管理中心的伊玛目（as）的人不断地监督统治者的表现，并认真而准确地而不是忽视他们的工作。这个在伊玛目马赫迪 (pbuh) 统治之前被忽视的重要特征在叙述中被描述为哈兹拉特马赫迪 (pbuh) 的标志之一。

先知（PBUH）说：

“Al-Mahdi 的迹象表明他们强烈反对 Jawada 以受苦者富有同情心的财富的行为；

Mahdi (pbuh) 的标志是他对他的代理人严格（和精确）。 “他的手很慷慨，对穷人很友善。”

伊玛目的经济生活

伊玛目马赫迪 (pbuh) 在政府财政中的方法是基于平等的，这与伊斯兰教圣先知 (pbuh) 时期存在的首选方法相同，在他之后，这种方法发生了变化，错误的未支付付款标准 问责制个人取而代之，导致当时伊斯兰社会出现阶级距离，虽然伊玛目阿里（AS）和伊玛目哈桑（AS）在哈里发时期坚持平等支付穆斯林财产的制度，但在他之后，倭马亚王朝根据他们的个人利益将穆斯林的财产用作他们的个人财产，从而加强了他们非法政府的基础。他们将农田或其他财富和公共财产赠与亲属，这在第三任哈里发和倭马亚时期变得尤为普遍。

正义与公平的体现者伊玛目马赫迪（pbuh）将人民的国库视为人人共享的公共财富，并以没有歧视或特权的方式给予财富和土地是严格禁止的。

先知（PBUH）说：

”

“当我们的统治者上升时，地块（统治者和统治者已经接管或割让的土地）将消失，因此不再有地块。”

伊玛目财政方式的另一个特点是，为了满足所有人的物质需求，为所有人的生活创造合理的福利，伊玛目马赫迪（pbuh）给予人民大量财产，在他的统治下，他提出的任何需要从他那里，财产得到了很多。

先知（PBUH）说：

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

“他（马赫迪）慷慨地给予财富。”

而这种方法是为个人和社会改革创造基础，这是伊玛目胡班的伟大目标。通过剥夺人民的物质需求，他试图为人们创造合适的理由来顺服和敬拜上帝，我们在政府目标部分详细讨论过。

伊玛目个人履历

伊玛目马赫迪 (as) 的传记在他的个人行为以及与人民的关系中，代表了一位模范的伊斯兰统治者，在他看来，政府是为人民服务并使他们达到完美巅峰的手段，而不是为人民服务的地方。获得黄金和压迫。还有对上帝仆人的剥削！

确实，统治席位上的正义伊玛目让人想起了先知（PBUH）和埃米尔·穆米宁·阿里（Amir al-Mu'minin Ali，AS）的统治，尽管他拥有所有财产和财富，但他处于最低地位在他的个人生活中，最不令人满意的水平。

伊玛目阿里（AS）在他的描述中说：

“伊玛目 [Mahdi (pbuh)] 与自己立约 [虽然他是人类社会的统治者和领导者，但] 他像他的臣民一样走路，像他们一样穿着，骑在像他们一样的大院......和不太满意。”

伊玛目阿里（AS）本人就是这样，他对世界的生活和食物和衣服有一个预言性的禁欲主义，而马赫迪（AS）将在这个领域跟随他。

伊玛目萨德 (AS) 说：

“只要你站在上面，穿上它，我们就会站起来”

“当我们的统治者崛起时，他将掩盖阿里（AS）并采取他的方法。”

他对自己严格而精确，像父亲一样对待乌玛，希望他们的舒适和便利，正如伊玛目礼萨 (as) 的叙述中所描述的那样：

“伊玛目，同伴的妻子和朋友的父亲，朋友的兄弟，以及与未成年人的孩子的羊国家

“伊玛目是他的伴侣，他是慈爱的父亲和身体的兄弟（支持兄弟），母亲对年幼的孩子充满同情心，是仆人在可怕事件中的避难所。”

是的，他离乌玛如此之近，以至于每个人都认为他是他们的避难所。

伊斯兰教的神圣先知（PBUH）讲述了他对马赫迪（AS）的描述：

“牛群在她身上避难，就像蜜蜂在他们的女王身上避难一样。”

他是从人民中选出并生活在他们中间并喜欢他们的领导者的完美典范。为此，他深知他们的痛苦，并善待他们，并竭尽全力改善他们的状况，这样他就只想到神的快乐。在这种情况下，为什么乌玛在他身边得不到安宁，又凭什么把心交给他以外的人？！

一般验收

政府的关注点之一一直是让公众满意，但由于藏品管理存在诸多不足，因此未能实现这种满意。这是哈兹拉特·马赫迪（Hazrat Mahdi）统治的基本特征之一（as）

 

                                                          这是对所有人类和社区的接纳，不仅是地球上的所有人民，而且是对神圣的政府和正义的统治者完全满意的天上的居民。

“我给你马赫迪（pbuh）的好消息。天地之民都对他（他的政府）感到满意，怎么可能有人对马赫迪（pbuh）的统治感到不满，而全世界都清楚，人类的福祉“以及他在所有物质和精神方面的幸福，都只是在伊玛目神圣统治的阴影下。”

在本节的最后，将伊玛目阿里（as）的永恒话语总结为一种意义：

“……上帝通过他的天使确认他（伊玛目马赫迪），保护他的同伴，并通过他的迹象帮助他，并使他以这样的方式战胜地球上的人民（所有他们愿意或愿意依赖他）不情愿地用正义、光明和理性填满地球。城市相信他，直到没有不信者，除了相信的人，没有什么丑陋的，除了他变得善良，天堂吞噬了他的善行，（大地的）宝藏向他显现......所以“有福了是看到他的时间并听到他的话的人。”

* Mahdavi政府的成就将符合人类的原始目标和真实自然的需求。

* 政府最重要的成就是：普遍正义、道德和信仰的成长、团结和同理心、社会的身心健康以及......

 

伊玛目扎曼 (AS) 政府的正义表现

首先，要明确正义的概念，才能理解正义的含义。

正义就是一切都应该在它的真实和原始的位置上，应该被解决和调节。社会正义意味着社会朝着正确的目标运动，而压迫则与之相反。因此，反对压迫的正义不仅是政府正义和社会正义，而且具有广泛的含义，我们列举：

第一：这是伊玛目（AS）所说的杰出的神圣属性之一：

宗教的基础是一神论和正义 1；

第二：这是人的个人美德之一。义人就是不犯大罪，不坚持小罪；

第三：有时使用了真理的等价物，并且用正确和真实的话说出了正义之词。由于随着马赫迪（AS）的出现和复活而建立的正义，没有人可以压迫另一个人。在这方面已经叙述了许多圣训，正义的普遍性被认为是降临时代最重要的特征之一。先知（PBUH）说：

地球被分批掠夺，就像一个国家被压迫和被压迫一样。

据伊玛目礼萨（AS）讲述，他说：

愿上帝从Ghaem（AS）手中的任何压迫和任何压迫中净化地球......当他崛起时，他将在人民中设立正义的天平，因此没有人能够压迫另一个人。

在地球的整个生命中，先知和圣人以自然和智慧以及正义和社会正义的教育声音呼唤人类，但人类的生活从未完全倾向于善​​良和虔诚以及神圣压迫和正义的空虚，而这只有这次起义的主要所有者Hazrat Mahdi（AS）才能实现。 Imam Sadegh (AS) 关于伊玛目 Asr (AS) 的正义和正义的建立以及他起义和出现和统治时的情况如下：

所以要注意。我向上帝发誓，Ghaem (AS) 会将正义带入人们的家中。随着寒冷和炎热进入他们的家。

这样，随着伊玛目扎曼政府的到来和根本性变革，人类的所有伊斯兰理想都将实现，正义将全面崛起，暴政将彻底消退。

在本节中，根据叙述，我们提到降临后生活中的状态和阴暗的正义的表现：

1. 伊玛目 al-Zaman (as) 正义的结果和果实是地球和人类的复兴。 Mahdavi的正义是如此振奋人心，以至于根据古兰经的变化和实现之前地球的叙述，正义是死的，没有生命的，随着它的建立，它有了生机并找到了生机。

正如全能的上帝让我们意识到这个奇迹：

知道上帝在死后使地球复活 5.

知道上帝会在他死后复活地球。

马赫迪（AS）和他的政府将复兴有可能复兴的每个人和一切。根据叙述，古兰经这节经文的解释是地球的复兴和神圣的界限的建立。据他们说：

正义是规则的生命。

2. 在Hazrat Mahdi (as) 政府中建立分期付款和正义的果实是人性和信仰。先知 (PBUH) 说：

一小时的政府是超越七十年崇拜的正义领袖；

3. 伊玛目马赫迪政府的正义带来了全面和无所不包的安全。伊玛目 Baqir (AS) 在描述将临期的全面安全时说：

提供这样的安全保障，使一个无行为能力的老妇人从东到西走，不受任何人的伤害6；

4.他们在经济生活中的正义是在他们的时代他们将公共财产平均分配给人民，不允许剥夺任何人的权利；

5. Imam Mahdi (as) 正义的例子之一是他根据自己的优点给每个人指明方向。在加迪尔的布道中，圣先知 (PBUH) 说：

意识到！我们中的最后一位伊玛目将是 Ghaem Al-Mahdi ......并且要注意，他向每个基于他的恩典的恩典拥有者以及每个基于他的无知的无知拥有者展示并给予指导8；

6. 审判和司法制度在马赫迪政府（AS）中也有特殊形式。那位高贵的人，就像大卫一样，是正确的统治者。上帝告诉他们隐藏的秘密，并使他们远离不必要的证人和证据。这样一来，在伊玛目马赫迪（Imam Mahdi）的洞察力下，没有任何压迫被隐藏，没有被压迫者被孤立无援，没有压迫者能够找到逃离神圣限制和统治的方法；

7、在表达正义的含义时，讲到了正义等于真理，义人就是按照真理行事。于是伊玛目Z的出现。

                                                                                                                                                                                                                              人（AS）及其建立意味着人类不仅不压迫他人而且也不压迫自己。换句话说，正义等于虔诚，虔诚意味着自我保护，不让四肢关节偏离以达到目的，这就是奴役和奴役。当时，从旁白中得出的结论是：

上帝使乌玛的心充满了不必要的东西，诽谤和谎言的根源被连根拔起。虚伪消失，在信任中变得司空见惯。卖淫和强奸消失了，在那些日子里，人们转向崇拜、宗教活动和宗教信仰，并总是举行集体祈祷。

下标：

1. Al-Sadiq，Al-Tawhid，第 96 页。

2. 他使大地充满公平和正义，仿佛充满了压迫； Safi Golpayegani, Lotfallah, Selected Works, F2, B25。

3. Al-Sadiq、Kamal al-Din 和所有的祝福，第 2 卷，第 372 页。

4. Al-Majlisi，Baharalanwar，第 2 卷，第 362 页。

5. 苏拉·哈迪德 (Sura Hadid) (57)，第 17 节。

6. Safi Golpayegani，作品选，第 308 页。

7. Majlisi，同上，第 51 卷，第 91 页。

8. Mousavi Isfahani、Sayyid Muhammad Taqi、Makyal al-Makarem，第 1 卷，第 49 页。

                                                                                                                                                                                                  

 

ترجمه ژاپنی

イマームマハディの管理伝記（として）

政府の最も重要な柱の1つはその代理人です。公務員が有能な人であれば、政府と国の仕事が組織化され、政府の目標を達成しやすくなります。

ハズラット・マハディ（pbuh）は、世界のさまざまな地域の世界政府の長として、彼の最高の裁判官の中から支配者を選びます。彼らは、管理の知識、意図と行動のコミットメントと純粋さなど、イスラムの支配者のすべての特徴を持っています。意思決定における勇気。しかし、偉大な統治者であり世界の管理の中心であるイマームの人物は、統治者の業績を絶えず監視し、彼らの仕事を怠慢なく正確に説明しています。イマーム・マハディ（pbuh）の支配以前に無視されていたこの重要な特徴は、ナレーションでハズラット・マハディ（pbuh）の兆候の1つとして述べられています。

聖なる預言者（PBUH）は言った：

「彼らが苦しんでいる人々の思いやりのある富でジャワダの行為に強く反対しているというアル・マーディのしるし。

マハディ（pbuh）の兆候は、彼がエージェントに対して厳格（かつ正確）であることです。 「彼は寛大な手を持っていて、貧しい人々に親切です。」

イマームの経済生活

イマーム・マハディ（pbuh）の政府財政における方法は平等に基づいており、これはイスラム教の聖なる預言者（pbuh）の時代に存在したのと同じ好ましい方法であり、彼の後、この方法は変更され、未払いの支払いの誤った基準説明責任イマーム・アリ（AS）とイマーム・ハッサン（AS）は、カリフ制の間のイスラム教徒の財産の支払いにおいて平等のシステムに固執したが、彼の後、ウマイヤドはイスラム教徒の財産を彼らの個人的な財産として、そして彼らの個人的な利益に従って使用し、それによって彼らの非合法的な政府の基盤を強化した。彼らは彼らの親戚に農地や他の富や公共の財産を与えました、そしてこれは第三のカリフとウマイヤ朝の時代に特に一般的になりました。

正義と公正の表れであるイマーム・マハディ（pbuh）は、人々の宝庫を、誰もが共有する公共の富として、差別や特権がないように、そして富の授与として位置づけています。土地は固く禁じられています。

預言者（PBUH）は言った：

「」

「私たちの支配者が立ち上がると、区画（支配者と支配者が乗っ取った、または譲り渡した土地）が消えて、それ以上の区画がなくなります。」

イマームの財政的方法のもう一つの特徴は、物質的なニーズを満たし、すべての人々の生活に合理的な福祉を生み出すために、イマーム・マハディ（pbuh）は人々に多くの財産を与え、彼の規則では、彼が求めるあらゆるニーズを与えることです彼から、財産はたくさん受け取ります。

預言者（PBUH）は言った：

«... فَهُوَ یحثُواالمالَحَثواً;

「彼（マハディ）は富を豊富に与えます。」

そして、この方法は、イマーム・クーバンの大きな目標である個人的および社会的改革の根拠を作り出すことです。人々から物質的な必要性を奪うことによって、彼は人々が神に従い、神を崇拝するための適切な根拠を作ろうとしています。それについては政府の目標のセクションで詳しく説明しました。

イマームの個人的な伝記

イマーム・マハディの伝記は、彼の個人的な行動と人々との関係において、政府が人々に奉仕し、人々を完璧の頂点に導く手段であり、金と抑圧を得て、そして神の僕たちの搾取！

確かに、支配席にいるその正義のイマームは、聖なる預言者（PBUH）とアミールアルムミニンアリ（AS）の支配を彷彿とさせ、すべての財産と富を自由に使えるにもかかわらず、彼は最低です彼の個人的な生活のレベルと最低は満足です。

イマーム・アリ（AS）は、彼の説明の中で次のように述べています。

「イマーム[マハディ（pbuh）]は、[彼は人間社会の支配者であり指導者であるが]彼は彼の主題のように歩き、彼らのように身に着け、彼らの化合物のような化合物に乗るという契約を結んでいる...そして満足度が低い」と語った。

イマーム・アリ（AS）自身はこのようであり、彼は世界の生活とその食物と衣服に予言的な禁欲主義を持っていました、そしてマハディ（AS）はこの分野で彼に続きます。

イマームサデグ（AS）は言った：

「立って着れば立ち上がる」

「私たちの支配者が立ち上がるとき、彼はアリ（AS）をカバーし、彼の方法を取ります。」

イマーム・レザーのナレーションで説明されているように、彼は自分自身について厳格で正確であり、父親のようにウンマに親切であり、彼らの快適さと便利さを望んでいます。

「イマーム、仲間の妻、友人の父、友人の兄弟、そして未成年者の子供を持つ羊の国

「イマームは彼の仲間であり、彼は親切な父であり、体の兄弟（兄弟を支える）であり、母親は幼い子供と恐ろしい出来事での使用人の避難所に思いやりを持っています。」

はい、彼はウンマにとても近いので、誰もが彼を彼らの避難所と見なしています。

彼がマハディ（AS）について言ったことは、イスラム教の聖なる預言者（PBUH）から語られています。

「ミツバチが女王に避難するのと同じように、群れは彼女に避難します。」

彼は人々の中から選ばれ、彼らの間に住み、彼らを好きなリーダーの完璧な例です。このため、彼は彼らの痛みをよく知って治療し、彼らの状態を改善するために全力を尽くし、このように彼は神の喜びだけを考えています。この状況で、なぜウンマは彼の隣の平和と安全に到達しないのですか、そしてどのような理由で彼は彼以外の誰かに彼の心を残しますか？！

一般的な受け入れ

政府の懸念の一つは国民を満足させることでしたが、コレクションの管理には多くの弱点があるため、そのような満足は達成されていません。これは、Hazrat Mahdi（as）のルールの基本的な機能の1つです。

 

それは、すべての人間と共同体、そして地球のすべての人々だけでなく、その神の政府と正義の支配者に完全に満足している天国の住民の受け入れです。

「私はあなたにマハディ（pbuh）の良い知らせを与えます。天と地の人々は彼（彼の政府）に満足しています、そして誰かがマハディ（pbuh）の支配に不満を持っている可能性はどうしてありますか？人類の善は「そしてすべての物質的および精神的側面における彼の幸福は、そのイマームの神の支配の影にのみある」ことは世界中に明らかです。

このセクションの終わりに、ある意味でイマーム・アリの永遠の言葉を結論付けるのが適切です：

「...神は彼の天使を通して彼（イマーム・マハディ）を確認し、彼の仲間を保護し、彼のしるしを通して彼を助け、そして地球の人々に対して彼を勝利に導く。しぶしぶそして正義と光と理性で地球を満たします。都市は彼を信じる者以外に不信者がいなくなるまで彼を信じ、彼が善になり、天が彼の善行を飲み込み、（地の）宝が彼に明らかにされることを除いて醜いものは何もない...だから「祝福された」自分の時間を見て、自分の言葉を聞く人です。」

*マハダビ政権の成果は、人間の当初の目標と現実的かつ自然なニーズに沿ったものになります。

*政府の最も重要な成果は、普遍的正義、道徳と信仰の成長、団結と共感、社会の心身の健康、そして...

 

イマームザマン（AS）政府における正義の兆候

まず、正義の意味を理解するためには、正義の概念を明確にする必要があります。

正義は、すべてがその真の元の位置にあり、解決され、緩和されるべきであるということです。社会正義とは、正しい目標に向けた社会の動きを意味し、抑圧はその反対です。したがって、抑圧に対する正義は、政府的および社会的正義であるだけでなく、私たちが列挙する広い意味も持っています。

最初に：それはイマーム（AS）が言った傑出した神の属性の1つです：

宗教の基礎は一神教と正義です1。

第二に：それは人間の個々の美徳の1つです。義人とは、大きな罪を犯さず、小さな罪を主張しない人を意味します。

第三に：真理に相当するものが使われ、正義の言葉が正しく真実の言葉で話されていることがあります。マハディ（AS）の出現と復活によって確立された正義のために、誰も他の人を抑圧することはできません。この点に関して多くのハディースが語られており、正義の浸透は出現時の最も重要な特徴の1つと見なされてきました。聖なる預言者（PBUH）は言った：

地球は分割払いで略奪され、国が抑圧され、抑圧されているのと同じように2。

彼が言ったのはイマーム・レザー（AS）からのナレーションです：

神があらゆる抑圧から、そしてガエム（AS）の手によるあらゆる抑圧から地球を浄化しますように...彼が立ち上がるとき、彼は人々の間に正義の尺度を設定し、したがって誰も他を抑圧することができなくなります。

地球の生涯を通じて、預言者と聖人は自然と知性、そして正義と社会正義の教育的声によって人間を呼び求めてきましたが、人間の生活は善と敬虔さ、そして神の抑圧と正義の空虚に完全に傾倒したことはありません。そしてこれは、この蜂起の主な所有者であるハズラット・マハディ（AS）だけが実現するでしょう。イマーム・サデグ（AS）は、イマーム・アスル（AS）の正義と正義の確立について、そして彼の蜂起と出現と支配の時に次のように述べています。

だから注意してください。私は、Ghaem（AS）が人々の家に正義をもたらすことを神に誓います。寒さと暑さが彼らの家に入ると。

このように、イマーム・アル・ザマン政権の到来と根本的な変化により、人類のすべてのイスラムの理想が実現され、正義が完全に高まり、専制政治が完全に鎮静化するでしょう。

このセクションでは、ナレーションに従って、出現後の人生における国家の現れと陰の正義に言及します。

1.イマーム・アル・ザマンの正義の結果と成果は、地球と人間の復活です。マハダビの正義は非常に活気に満ちているので、クルアーンの変化とその実現前の地球のナレーションによれば、正義は死んで生命がなく、その確立とともに、それは生き返り、生命を見いだします。

全能の神が私たちにこの不思議に気づかせてくださったように：

神が死後に地球を復活させることを知ってください5。

神が死んだ後、地球を復活させることを知ってください。

復活する可能性のあるすべての人とすべてが、マハディ（AS）と彼の政府によって復活します。ナレーションによると、コーランのこの詩の解釈は、正義と神の限界の確立による地球の復活です。彼らが言う限り：

正義はルールの命です。

2. Hazrat Mahdi（as）の政府に分割払いと正義を確立することの成果は、人間の本性と信仰です。聖なる預言者（PBUH）は言います：

1時間の政府は、70年の崇拝よりも優れた正義のリーダーです。

3.イマーム・マハディ政権の正義は、包括的で包括的な安全をもたらします。イマームバキル（AS）は、出現時の包括的なセキュリティについて次のように述べています。

身体の不自由な老婆が東から西へ行き、誰にも危害を加えられないような安全を提供する6。

4.経済生活における彼らの正義は、彼らの時代に彼らが公共の財産を人々の間で平等に分配し、誰もが彼らの権利を奪われることを許さないようなものです。

5.イマーム・マハディの正義の例の1つは、彼が自分の長所に従ってすべての人に指示を与えることです。ガディールの説教で、聖なる預言者（PBUH）は次のように述べています。

注意してください！私たちの最後のイマームはGhaemAl-Mahdiです...そして彼が彼の恵みに基づいてすべての恵みの所有者と彼の無知に基づいて無知のすべての所有者を示して指示することに注意してください8。

6.判決と正義のシステムは、マハディ政府（AS）でも特別な形態をとっています。ダビデのようなその高貴な人は正しく支配します。神は彼らに隠された秘密を知らせ、不必要な証人や証拠から彼らを遠ざけます。このようにして、イマーム・マハディの鋭い視界から抑圧が隠されることはなく、抑圧された人が一人にされることも、抑圧者が神の限界と支配から逃れる方法を見つけることもありません。

7.正義の意味を表現するにあたり、正義は真理に等しく、義人とは真理に従って行動する人であると述べられました。それで、イマームZの出現。

人（AS）と彼の設立は、人間が他人を抑圧するだけでなく、自分自身も抑圧しないことを意味します。言い換えれば、正義は信心深さに等しい、そして信心深さは自己保存を意味し、奴隷制と奴隷制である目標を達成するために手足と関節が逸脱しないようにすることを意味します。その時、ナレーションから出てくるもの：

神はウンマの心を不必要に満たし、誹謗中傷と嘘の根は根こそぎにされます。偽善は消え、信頼において当たり前になります。売春とレイプはなくなり、当時、人々は礼拝と宗教的行為と宗教に目を向け、常に会衆の祈りを捧げています。

下付き文字：

1. Al-Sadiq、Al-Tawhid、p.96。

2.まるで抑圧に満ちているかのように、彼は地球を平等と正義で満たします。 Safi Golpayegani、Lotfallah、Selected Works、F2、B25。

3. Al-Sadiq、Kamal al-Dinとすべての祝福、vol。2、p。372。

4. Al-Majlisi、Baharalanwar、vol。2、p.362。

5. Sura Hadid（57）、17節。

6. Safi Golpayegani、Selected Works、p.308。

7. Majlisi、同上、第51巻、91ページ。

8. Mousavi Isfahani、Sayyid Muhammad Taqi、Makyal al-Makarem、vol。1、p。49。

 

                                                                                                       ترجمه کره ایی

Imam Mahdi의 경영 전기(as)

정부의 가장 중요한 기둥 중 하나는 대리인입니다. 공무원이 유능한 사람일 때 정부와 국가의 업무가 조직되고 정부의 목표를 달성하기가 더 쉬워집니다.

Hazrat Mahdi (pbuh)는 세계 여러 지역의 세계 정부 수장으로서 최고의 재판관 중에서 통치자를 선택하며 관리 지식, 헌신 및 의도와 행동의 순수성과 같은 이슬람 통치자의 모든 특성을 가지고 있습니다. 의사 결정의 용기. 그러나 위대한 통치자이자 세계 관리의 중심인 이맘(Imam)이라는 인물은 통치자들의 성과를 끊임없이 모니터링하고 강도와 정확성과 소홀함 없이 그들의 일을 설명합니다. 이맘 마흐디(pbuh)의 통치 이전에 무시되었던 이 중요한 특징은 나레이션에서 Hazrat Mahdi(pbuh)의 표시 중 하나로 언급되었습니다.

거룩한 예언자(PBUH)는 다음과 같이 말했습니다.

“알마흐디의 표시는 그들이 고통받는 사람들의 자비로운 부를 가진 Jawada의 행위에 강력하게 반대합니다.

Mahdi (pbuh)의 표시는 그가 그의 대리인에게 엄격하고 정확하다는 것입니다. "그는 손이 너그럽고 가난한 사람들에게 친절합니다."

이맘의 경제 생활

이맘 마흐디(Pbuh)의 정부재정 방식은 평등에 기반을 두고 있으며, 이는 이슬람의 예언자(Pbuh) 시대에 존재했던 방식과 동일하며, 이후 이 방식이 변경되어 미지급금에 대한 잘못된 기준이 적용됨 개인에게 그 자리를 차지하고 당시 이슬람 사회에서 계급적 거리의 출현을 일으켰고, 이맘 알리(AS)와 이맘 하산(AS)은 칼리프 시대에 이슬람 재산 지불에 있어 평등 시스템을 고수했지만, 그 후 Umayyads는 무슬림의 재산을 개인 재산으로 사용하고 개인의 이익에 따라 불법 정부의 기반을 강화했습니다. 그들은 농지나 기타 부와 공공 재산을 친척에게 줬는데, 이것은 특히 3대 칼리프 시대와 우마이야 시대에 일반적이었습니다.

정의와 공평의 현시인 이맘 마흐디(Pbuh)는 인민의 보물을 모든 사람이 공유하는 공공재로 두고, 그 안에 차별이나 특권이 없고 부를 수여하는 방식으로 배치한다. 토지는 엄격히 금지됩니다.

선지자(PBUH)는 다음과 같이 말했습니다.

"

"우리 통치자가 일어나면 음모(군주와 통치자가 차지하거나 양도한 땅)가 사라져 더 이상 음모가 없을 것입니다."

이맘의 재정적 방법의 또 다른 특징은 물질적 필요를 충족하고 모든 사람들의 삶을 위한 합리적인 복지를 만들기 위해 이맘 마흐디(pbuh)가 백성에게 많은 재산을 주고 그의 통치에서 그가 요구하는 모든 필요를 제공한다는 것입니다. 그에게서 재산을 많이 받습니다.

선지자(PBUH)는 다음과 같이 말했습니다.

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

"그(마흐디)는 부를 풍부하게 준다."

그리고 이 방법은 이맘 쿠반의 큰 목표인 개인과 사회 개혁의 기반을 만드는 것입니다. 그는 사람들에게 물질적 필요를 박탈함으로써 사람들이 하나님께 순종하고 예배할 수 있는 적절한 근거를 만들고자 합니다. 이는 우리가 정부 목표 섹션에서 자세히 이야기한 것입니다.

이맘의 개인 전기

이맘 마흐디(Imam Mahdi)의 전기는 개인 행동과 국민과의 관계에서 모범적인 이슬람 통치자를 나타냅니다. 그의 견해에서 정부는 국민에게 봉사하고 그들을 완벽의 정점에 이르게 하는 수단이지 사람들을 위한 곳이 아닙니다. 금을 얻고 압제를 받고 하나님의 종들을 착취하는 것입니다!

실제로, 집권 자리에 있는 의로운 이맘은 신성한 예언자(PBUH)와 아미르 알-무미닌 알리(AS)의 통치를 연상시키며, 모든 재산과 부를 마음대로 사용할 수 있음에도 불구하고 최하위권에 있습니다. 개인적인 삶의 수준과 가장 적은 만족입니다.

Imam Ali(AS)는 설명에서 다음과 같이 말했습니다.

"Imam[Mahdi(pbuh)]는 [그가 인간 사회의 통치자이자 지도자이지만] 그의 신하들처럼 걷고 그들처럼 옷을 입고 그들의 복합 단지와 같은 복합 시설을 타고 ... 덜 만족스럽습니다."

Imam Ali(AS) 자신도 이와 같았고 그는 세상의 삶과 그 음식과 의복에 대한 예언적 금욕주의를 가지고 있었고 Mahdi(AS)는 이 분야에서 그를 따를 것입니다.

Imam Sadegh(AS)는 다음과 같이 말했습니다.

"당신이 서서 입으면 우리는 일어설 것입니다."

"우리 통치자가 일어나면 그는 알리(AS)를 덮고 그의 방법을 취할 것입니다."

자신에 대해 엄격하고 정확한 그는 아버지처럼 움마에게 친절하며 Imam Reza의 내레이션에 설명된 대로 그들의 편안함과 편리함을 원합니다(as).

"이맘, 동반자의 아내이자 친구의 아버지, 친구의 형제, 그리고 미성년자의 자녀와 함께 있는 양의 나라

"이맘은 그의 동반자이며 친절한 아버지이자 몸의 형제이며 (형제를 지원하는) 어머니는 어린 아이에게 동정심이 많으며 끔찍한 사건에서 하인의 피난처입니다."

예, 그는 움마와 너무 가까워서 모두가 그를 피난처로 생각합니다.

이슬람의 성스러운 예언자(PBUH)가 마흐디(AS)에 대해 말한 내용은 다음과 같습니다.

"벌이 여왕에게 피하는 것처럼 무리가 그녀에게 피신합니다."

백성 중에서 택함을 받고 그들 가운데 살고 그들과 같이 사는 지도자의 완벽한 본보기입니다. 이런 이유로 그는 그들의 고통을 잘 알고 그들을 치료하며, 그의 상태를 개선하기 위해 온 힘을 다해 하나님의 기쁨만을 생각합니다. 이런 상황에서 움마는 왜 옆에 있는 평화와 안정에 이르지 못하고, 왜 자신이 아닌 다른 사람에게 마음을 맡기는 걸까?!

일반 수용

정부의 관심사 중 하나는 대중을 만족시키는 것이지만 소장품 관리의 많은 취약점으로 인해 그러한 만족을 얻지 못했습니다. 이것은 Hazrat Mahdi의 통치의 기본 기능 중 하나입니다.

그것은 모든 인간과 공동체, 그리고 지상의 모든 사람들뿐만 아니라 그 신성한 정부와 정의의 통치자에 완전히 만족하는 하늘의 주민들을 받아들이는 것입니다.

"나는 당신에게 Mahdi (pbuh)의 좋은 소식을 전합니다. 하늘과 땅의 사람들은 그를 (그의 정부) 기뻐합니다. 누군가가 Mahdi (pbuh)의 통치에 불만을 가질 수 있습니까? 인류의 선은 "모든 물질적, 영적 측면에서 그의 행복은 오직 그 이맘의 신성한 통치의 그늘에 있다"는 것이 온 세상에 분명합니다.

이 섹션의 끝에서 이맘 알리의 영원한 말을 의미로 결론짓는 것이 적절합니다.

"... 하나님은 그의 천사를 통해 그를 확인하고 그의 동료를 보호하고 그의 표징을 통해 그를 도우며 (모든 사람들이 기꺼이 그를 의지하거나 의지하는 방식으로 지상의 사람들을 승리로 이끕니다. 마지 못해 정의와 빛과 이성으로 땅을 채우십시오. 믿는 자 외에는 불신자가 없고 그가 선하게 되고 하늘이 그의 선행을 삼키고 (땅의) 보화가 그에게 드러나는 것 외에는 추한 것이 없다는 것을 도시들은 그를 믿는 ... 그의 때를 보고 그의 말을 듣는 자니라."

* Mahdavi 정부의 성과는 원래의 목표와 인간의 실제적이고 자연스러운 필요에 따라 이루어질 것입니다.

* 정부의 가장 중요한 성과는 보편적 정의, 도덕과 신앙의 성장, 화합과 공감, 사회의 육체적 정신적 건강과 ...

 

이맘 자만(AS) 정부의 정의의 표명

먼저 정의의 의미를 이해하기 위해서는 정의의 개념을 명확히 해야 한다.

정의란 모든 것이 원래의 위치에 있어야 하고 해결되고 조정되어야 한다는 것입니다. 사회 정의는 올바른 목표를 향한 사회의 움직임을 의미하고 억압은 그 반대입니다. 따라서 억압에 반대하는 정의는 정부 및 사회 정의일 뿐만 아니라 광범위한 의미를 가지며 다음과 같이 열거합니다.

첫째: 이맘(AS)이 말한 뛰어난 신성한 속성 중 하나입니다.

종교의 기초는 일신교와 정의 1입니다.

둘째, 그것은 인간의 개별적 미덕 중 하나이다. 의인이란 큰 죄를 짓지 않고 작은 죄를 고집하지 않는 사람을 의미합니다.

셋째, 때로 진리에 해당하는 말을 사용하고 공의의 말씀이 바르고 참된 말로 하는 경우가 있다. 마흐디(AS)의 출현과 부활로 확립된 정의로 인해 누구도 다른 사람을 억압할 수 없습니다. 이와 관련하여 많은 하디스가 서술되었으며 정의의 보급은 출현 시대의 가장 중요한 특징 중 하나로 간주되었습니다. 거룩한 예언자(PBUH)는 다음과 같이 말했습니다.

땅은 나라가 압제와 압제를 받는 것과 같이 공의롭게 나누어 약탈을 당합니다.

Imam Reza(AS)는 다음과 같이 말했습니다.

신이 Ghaem (AS)의 손에 의한 모든 압제와 압제에서 지구를 정화하기를 바랍니다 ... 그가 일어나실 때 그는 사람들 사이에 정의의 저울을 세울 것이므로 아무도 다른 사람을 압제 할 수 없습니다.

지상 생활을 통틀어 선지자와 성인은 본성과 지성으로 인간을 부르고 정의와 사회 정의의 교육적 목소리를 요구했지만 인간의 삶은 결코 선과 경건과 신의 압제와 정의의 공허함에 완전히 기울어진 적이 없습니다. 그리고 이것은 이 봉기의 주요 소유자인 Hazrat Mahdi(AS)만이 실현될 것입니다. Imam Sadegh(AS)는 Imam Asr(AS)의 정의와 정의의 확립과 그의 봉기 및 출현 및 통치 당시에 대해 다음과 같이 말합니다.

그러니 주의하세요. 나는 Ghaem (AS)이 사람들의 집에 정의를 가져올 것이라고 신을 맹세합니다. 추위와 더위가 그들의 집에 들어오듯이.

이와 같이 이맘 알자만(as) 정부의 도래와 근본적인 변화와 함께 인류의 모든 이슬람 이상은 실현될 것이며 정의가 충만해지고 폭정이 완전히 가라앉을 것이다.

이 섹션에서 내레이션에 따르면, 우리는 출현 이후의 삶에서 국가의 현시와 그늘진 정의를 언급합니다.

1. Imam al-Zaman (as) 정의의 결과와 열매는 지구와 인간의 부흥입니다. Mahdavi 정의는 너무 활력을 주어 꾸란의 변경과 실현되기 전의 땅의 내레이션에 따르면 정의는 죽고 생명이 없으며 확립과 함께 생명을 얻고 생명을 찾습니다.

전능하신 하나님께서 우리에게 이 놀라운 사실을 알려 주셨듯이:

하나님은 사후에 땅을 소생시키신다는 것을 알라 5.

하나님께서 죽으신 후에 땅을 부활시키실 것임을 아십시오.

모든 사람과 소생 가능성이 있는 모든 것은 Mahdi(AS)와 그의 정부에 의해 소생될 것입니다. 내레이션에 따르면, 꾸란의 이 구절에 대한 해석은 정의와 신성한 한계의 확립으로 지구의 부흥입니다. 그들이 말하는 한:

정의는 규칙의 생명입니다.

2. Hazrat Mahdi (as) 정부에서 분할과 정의 확립의 열매는 인간의 본성과 믿음입니다. 거룩한 예언자(PBUH)는 다음과 같이 말합니다.

한 시간의 통치는 70년의 예배보다 우월한 정의의 지도자이다.

3. 이맘 마흐디(Imam Mahdi) 정부의 정의는 포괄적이고 포괄적인 안보를 가져옵니다. Imam Baqir(AS)는 출현 당시의 포괄적인 보안을 설명하면서 다음과 같이 말합니다.

무능력한 노파가 동쪽에서 서쪽으로 이동하고 누구에게도 피해를 입지 않도록 안전을 제공하십시오.

4. 경제 생활에서 그들의 정의는 그들의 시대에 공공 재산을 사람들에게 평등하게 분배하고 누구도 그들의 권리를 박탈당하도록 허용하지 않을 것입니다.

5. Imam Mahdi (as)의 정의의 예 중 하나는 그가 공로에 따라 모든 사람에게 지시를 내리는 것입니다. Ghadir의 설교에서 Holy Prophet(PBUH)는 다음과 같이 말합니다.

주의! 우리의 마지막 이맘은 Ghaem Al-Mahdi가 될 것입니다 ... 그리고 그가 자신의 은혜에 근거한 은혜의 모든 소유자와 그의 무지에 근거한 무지의 모든 소유자를 보여주고 지시한다는 것을 인식하십시오.

6. 판단과 정의의 시스템은 또한 Mahdi(AS) 정부에서 특별한 형태를 가지고 있습니다. 다윗과 같은 그 고귀한 사람은 올바르게 통치합니다. 하나님은 그들에게 감추어진 비밀을 알려주시고 불필요한 증인과 증거를 피하게 하십니다. 이런 식으로 이맘 마흐디(Imam Mahdi)의 꿰뚫는 시야에서 억압이 숨겨지지 않으며 억압받는 사람이 혼자 남겨지지 않으며 억압자가 신성한 한계와 통치에서 벗어날 방법을 찾지 못합니다.

7. 정의의 의미를 표현할 때 정의는 진리와 동등하며, 의인이란 진리에 따라 행하는 것이라고 하였다. 그래서 이맘 Z의 등장.

 

인간(AS)과 그의 설립은 인간이 남을 억압하지 않을 뿐만 아니라 자신도 억압하지 않는다는 것을 의미한다. 다시 말해서 정의는 경건과 같고, 경건이란 노예와 예속이라는 목적을 달성하기 위해 자기보존과 팔다리가 어긋나지 않도록 하는 것입니다. 당시 나레이션에서 나오는 내용은 다음과 같습니다.

하나님은 움마의 마음을 쓸데없는 것으로 채우시고 중상과 거짓의 뿌리가 뽑힙니다. 위선은 사라지고 신뢰 속에서 일상이 됩니다. 매춘과 강간이 사라지고 그 당시 사람들은 예배와 종교 행위와 종교로 돌아서고 항상 회중기도를합니다.

첨자:

1. Al-Sadiq, Al-Tawhid, p. 96.

2. 그는 공평과 공의로 땅을 채우시며 마치 억압으로 가득 찬 것 같으십니다. Safi Golpayegani, Lotfallah, 선택된 작품, F2, B25.

3. Al-Sadiq, Kamal al-Din과 모든 축복, vol.2, p.372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, 2권, 362페이지.

5. 수라 하디드(57), 17절.

6. Safi Golpayegani, 선정된 작품, p.308.

7. Majlisi, Ibid., 51권, 91페이지.

8. Mousavi Isfahani, Sayyid Muhammad Taqi, Makyal al-Makarem, vol.1, p.49.

                                                                                                                                                                                                                        

 

ترجمه یونانی

Διαχειριστική βιογραφία του Imam Mahdi (as)

Ένας από τους σημαντικότερους πυλώνες της κυβέρνησης είναι οι πράκτορές της. Όταν οι κυβερνητικοί αξιωματούχοι είναι ικανοί άνθρωποι, το έργο της κυβέρνησης και του έθνους θα οργανωθεί και θα είναι ευκολότερο να επιτευχθούν οι στόχοι της κυβέρνησης.

Ο Hazrat Mahdi (pbuh) ως επικεφαλής της παγκόσμιας κυβέρνησης για διάφορες περιοχές του κόσμου, επιλέγει κυβερνήτες από τους καλύτερους κριτές του, έχουν όλα τα χαρακτηριστικά ενός ισλαμικού ηγεμόνα, όπως γνώση διαχείρισης, δέσμευση και καθαρότητα στην πρόθεση και τη δράση και κουράγιο στη λήψη αποφάσεων. Ωστόσο, το πρόσωπο του Ιμάμη (ως) ως ο μεγάλος ηγεμόνας και το κέντρο διαχείρισης του κόσμου παρακολουθεί συνεχώς την απόδοση των ηγεμόνων και λογοδοτεί για το έργο τους με ένταση και ακρίβεια και χωρίς παραμέληση. Αυτό το σημαντικό χαρακτηριστικό που αγνοήθηκε πριν από τη διακυβέρνηση του Ιμάμη Μαχντί (pbuh) έχει δηλωθεί στις αφηγήσεις ως ένα από τα σημάδια του Hazrat Mahdi (pbuh).

Ο Άγιος Προφήτης (PBUH) είπε:

«Το σημάδι του Al-Mahdi ότι είναι ενάντια στις πράξεις του Jawada με τον συμπονετικό πλούτο των πληγέντων.

Το σημάδι του Μαχντί (pbuh) είναι ότι είναι αυστηρός (και ακριβής) με τους πράκτορές του. «Έχει γενναιόδωρο χέρι και είναι ευγενικός με τους φτωχούς».

Η οικονομική ζωή του Ιμάμ

Η μέθοδος του Imam Mahdi (pbuh) στα δημόσια οικονομικά βασίζεται στην ισότητα, και αυτή είναι η ίδια προτιμώμενη μέθοδος που υπήρχε την εποχή του Αγίου Προφήτη του Ισλάμ (pbuh), και μετά από αυτόν, αυτή η μέθοδος άλλαξε και ψευδή κριτήρια για απλήρωτες πληρωμές Ευθύνη τα άτομα πήραν τη θέση τους και προκάλεσαν την εμφάνιση ταξικής απόστασης στην ισλαμική κοινωνία εκείνης της ημέρας, και παρόλο που ο ιμάμης Αλί (ΑΣ) και ο ιμάμης Χασάν (ΑΣ) τηρούσαν το σύστημα ισότητας στην πληρωμή της μουσουλμανικής περιουσίας κατά τη διάρκεια του χαλιφάτου τους, μετά από αυτόν Οι Ομεϋάδες χρησιμοποίησαν την περιουσία των Μουσουλμάνων ως προσωπική τους περιουσία και σύμφωνα με τα προσωπικά τους συμφέροντα, ενισχύοντας έτσι τα θεμέλια της παράνομης κυβέρνησής τους. Έδωσαν αγροτικές εκτάσεις ή άλλο πλούτο και δημόσια περιουσία στους συγγενείς τους, και αυτό έγινε ιδιαίτερα συνηθισμένο κατά τη διάρκεια του τρίτου χαλίφη και της περιόδου των Ομεϊάδων.

Ο Ιμάμης Μαχντί (pbuh), που είναι η εκδήλωση της δικαιοσύνης και της δικαιοσύνης, τοποθετεί το θησαυροφυλάκιο των ανθρώπων ως δημόσιο πλούτο στον οποίο όλοι μοιράζονται, και με τέτοιο τρόπο ώστε να μην υπάρχουν διακρίσεις ή προνόμια σε αυτόν, και η παραχώρηση πλούτου και τα εδάφη απαγορεύονται αυστηρά.

Ο Προφήτης (PBUH) είπε:

"

«Όταν ο ηγεμόνας μας σηκωθεί, τα οικόπεδα (εδάφη που οι κυρίαρχοι και οι ηγεμόνες έχουν αναλάβει ή παραχωρήσει) θα εξαφανιστούν έτσι ώστε να μην υπάρχουν άλλα οικόπεδα».

Ένα άλλο χαρακτηριστικό της οικονομικής μεθόδου του Ιμάμ είναι ότι προκειμένου να καλυφθούν οι υλικές ανάγκες και να δημιουργηθεί μια λογική ευημερία για τις ζωές όλων των ανθρώπων, ο Ιμάμης Μαχντί (α. από αυτόν, η ιδιοκτησία λαμβάνει πολλά.

Ο Προφήτης (PBUH) είπε:

«... فَهُوَ یحثُوا المالَ حَثواً;

«Αυτός (ο Μαχντί) δίνει πλούτο άφθονα».

Και αυτή η μέθοδος είναι να δημιουργηθούν λόγοι για ατομική και κοινωνική μεταρρύθμιση, που είναι ο μεγάλος στόχος του Ιμάμ Χουμπάν. Στερώντας τους ανθρώπους από υλική ανάγκη, επιδιώκει να δημιουργήσει κατάλληλους λόγους για να υπακούσουν και να λατρεύουν τον Θεό, για τον οποίο μιλήσαμε λεπτομερώς στην ενότητα των κυβερνητικών στόχων.

Η προσωπική βιογραφία του Ιμάμ

Η βιογραφία του Imam Mahdi (α) στην προσωπική του συμπεριφορά και επίσης σε σχέση με τους ανθρώπους, αντιπροσωπεύει έναν υποδειγματικό ισλαμικό ηγεμόνα κατά την άποψη του οποίου η κυβέρνηση είναι ένα μέσο για να υπηρετήσει τους ανθρώπους και να τους φέρει στις κορυφές της τελειότητας και όχι ένα μέρος για κερδίζοντας χρυσό και καταπίεση.Και η εκμετάλλευση των υπηρέτων του Θεού!

Πράγματι, αυτός ο δίκαιος Ιμάμης στην κυβερνητική έδρα θυμίζει τη διακυβέρνηση του Αγίου Προφήτη και του Αμίρ αλ-Μουμινίν Αλί (AS), και παρόλο που διαθέτει όλη την περιουσία και τον πλούτο, είναι στο χαμηλότερο επίπεδο στην προσωπική του ζωή και το λιγότερο είναι ικανοποιητικό.

Ο Ιμάμης Αλί (AS) είπε στην περιγραφή του:

«Ο Ιμάμης [Mahdi (pbuh)] κάνει μια διαθήκη με τον εαυτό του ότι [αν και είναι ο ηγεμόνας και ο ηγέτης της ανθρώπινης κοινωνίας, αλλά] περπατά όπως οι υπήκοοί του και φοράει σαν αυτούς και ιππεύει σε ένα συγκρότημα όπως το συγκρότημά τους ... και είναι λιγότερο ικανοποιημένος ».

Ο ίδιος ο Ιμάμης Αλί (AS) ήταν έτσι και είχε έναν προφητικό ασκητισμό στη ζωή του κόσμου και τα τρόφιμα και τα ρούχα του, και ο Mahdi (AS) θα τον ακολουθήσει σε αυτόν τον τομέα.

Ο Ιμάμ Σαντέγκ (AS) είπε:

"Θα σηκωθούμε όρθιοι αν το σταθείς και το φορέσεις"

«Όταν ο ηγεμόνας μας σηκωθεί, θα καλύψει τον Αλί (ΑΣ) και θα ακολουθήσει τη μέθοδο του».

Αυτός, που είναι αυστηρός και ακριβής για τον εαυτό του, είναι ευγενικός με την ummah σαν πατέρας και θέλει την άνεση και την ευκολία τους, όπως περιγράφεται στην αφήγηση του Ιμάμη Ρεζά (α):

«Ο Ιμάμης, η σύζυγος του συντρόφου και ο πατέρας του φίλου, και ο αδελφός του φίλου, και το έθνος των προβάτων με το παιδί του ανηλίκου

"Ο Ιμάμης είναι ο σύντροφός του, και είναι ο καλός πατέρας και ο αδελφός του σώματος (που υποστηρίζει τον αδελφό), και η μητέρα είναι συμπονετική για το μικρό παιδί και το καταφύγιο των υπηρέτων στο φρικτό γεγονός".

Ναι, είναι τόσο κοντά στην ummah που όλοι τον θεωρούν καταφύγιο τους.

Μεταφέρεται από τον Άγιο Προφήτη του Ισλάμ (PBUH) που είπε για τον Mahdi (AS):

«Τα κοπάδια καταφεύγουν σε αυτήν όπως οι μέλισσες καταφεύγουν στη βασίλισσα τους».

Είναι το τέλειο παράδειγμα ενός ηγέτη που επιλέγεται από τους ανθρώπους και ζει ανάμεσά τους και του αρέσει. Για το λόγο αυτό, γνωρίζει καλά τους πόνους τους και τους αντιμετωπίζει, και χρησιμοποιεί όλες του τις προσπάθειες για να βελτιώσει την κατάστασή τους, και με αυτόν τον τρόπο σκέφτεται μόνο τη θεϊκή ευχαρίστηση. Σε αυτή την κατάσταση, γιατί ο umm δεν φτάνει σε ειρήνη και ασφάλεια δίπλα του και για ποιο λόγο αφήνει την καρδιά του σε κάποιον άλλο εκτός από αυτόν;!

Γενική αποδοχή

Μία από τις ανησυχίες των κυβερνήσεων ήταν να ικανοποιήσει το κοινό, αλλά λόγω των πολλών αδυναμιών στη διαχείριση των συλλογών, αυτή η ικανοποίηση δεν έχει επιτευχθεί. Αυτό είναι ένα από τα βασικά χαρακτηριστικά του κανόνα του Hazrat Mahdi (as)

                                                                                                                                   Είναι η αποδοχή όλων των ανθρώπων και των κοινοτήτων, και όχι μόνο όλων των ανθρώπων της γης, αλλά και των κατοίκων του ουρανού που είναι απόλυτα ικανοποιημένοι με αυτή τη θεϊκή κυβέρνηση και τον κυβερνήτη της δικαιοσύνης.

"Σας δίνω τα καλά νέα του Μαχντί (α.). Οι άνθρωποι των ουρανών και της γης είναι ευχαριστημένοι με αυτόν (την κυβέρνησή του) και πώς είναι δυνατόν κάποιος να είναι δυσαρεστημένος με τη διακυβέρνηση του Μαχντί (σ.σ.) ενώ είναι σαφές σε όλο τον κόσμο ότι το καλό της ανθρωπότητας "Και η ευτυχία του σε όλες τις υλικές και πνευματικές πτυχές είναι μόνο στη σκιά της θεϊκής διακυβέρνησης αυτού του Ιμάμη".

Στο τέλος αυτής της ενότητας, είναι σκόπιμο να καταλήξουμε στα αιώνια λόγια του Ιμάμη Αλή (ως) ως αίσθηση:

«... Ο Θεός τον επιβεβαιώνει (τον Ιμάμ Μαχντί) μέσω των αγγέλων του, και προστατεύει τους συντρόφους του, και τον βοηθά μέσα από τα σημάδια του, και τον κάνει νικητή επί των ανθρώπων της γης με τέτοιο τρόπο ώστε (όλοι να βασίζονται σε αυτόν πρόθυμα ή απρόθυμα και γεμίστε τη γη με δικαιοσύνη και φως και λογική. Οι πόλεις πιστεύουν σε αυτόν έως ότου δεν υπάρχει άπιστος εκτός από αυτόν που πιστεύει και δεν υπάρχει τίποτα άσχημο παρά μόνο όταν γίνει καλός και οι ουρανοί καταπίνουν τις καλές του πράξεις και οι θησαυροί (της γης) του αποκαλύπτονται ... Έτσι "Ευλογημένος είναι αυτός που βλέπει την ώρα του και ακούει τα λόγια του ».

* Τα επιτεύγματα της κυβέρνησης Μαχντάβι θα είναι σύμφωνα με τους αρχικούς στόχους και τις πραγματικές και φυσικές ανάγκες των ανθρώπων.

* Τα πιο σημαντικά επιτεύγματα της κυβέρνησης είναι: η καθολική δικαιοσύνη, η ηθική και η πίστη, η ενότητα και η ενσυναίσθηση, η σωματική και ψυχική υγεία της κοινωνίας και ...

 

Εκδηλώσεις δικαιοσύνης στην κυβέρνηση του Imam Zaman (AS)

Πρώτον, η έννοια της δικαιοσύνης πρέπει να αποσαφηνιστεί προκειμένου να κατανοηθεί η έννοια της δικαιοσύνης.

Δικαιοσύνη είναι ότι όλα πρέπει να βρίσκονται στην πραγματική και αρχική τους θέση και να τακτοποιούνται και να μετριούνται. Κοινωνική δικαιοσύνη σημαίνει την κίνηση της κοινωνίας προς τον σωστό στόχο και η καταπίεση είναι το αντίθετό της. Έτσι, η δικαιοσύνη ενάντια στην καταπίεση δεν είναι μόνο κυβερνητική και κοινωνική δικαιοσύνη, αλλά έχει επίσης ένα ευρύ νόημα, το οποίο απαριθμούμε:

Πρώτον: Είναι μια από τις εξαιρετικές θεϊκές ιδιότητες που είπε ο Ιμάμης (AS):

Η βάση της θρησκείας είναι ο μονοθεϊσμός και η δικαιοσύνη 1.

Δεύτερον: Είναι μια από τις ατομικές αρετές του ανθρώπου. Δίκαιος σημαίνει αυτός που δεν διαπράττει μεγάλη αμαρτία και δεν επιμένει σε μια μικρή αμαρτία.

Τρίτον: Μερικές φορές έχει χρησιμοποιηθεί το αντίστοιχο της αλήθειας και ο λόγος της δικαιοσύνης έχει ειπωθεί με σωστές και αληθινές λέξεις. Λόγω της δικαιοσύνης που εδραιώνεται με την έλευση και την ανάσταση του Μαχντί (Α.Σ.), κανείς δεν μπορεί να καταπιέζει τον άλλον. Πολλά χαντίθ έχουν αφηγηθεί σχετικά και η διάχυση της δικαιοσύνης έχει θεωρηθεί ως ένα από τα πιο σημαντικά χαρακτηριστικά της εποχής της έλευσης. Ο Άγιος Προφήτης (PBUH) είπε:

Η γη λεηλατείται σε δόσεις και δίκαια ως έθνος καταπιέζεται και καταπιέζεται2.

Έχει μεταφερθεί από τον Imam Reza (AS) ότι είπε:

Είθε ο Θεός να καθαρίσει τη γη από κάθε καταπίεση και από κάθε καταπίεση στα χέρια του Ghaem (AS) ... Όταν σηκωθεί, θα βάλει τη ζυγαριά της δικαιοσύνης στους ανθρώπους και έτσι κανείς δεν θα είναι σε θέση να καταπιέσει κάποιον άλλο.

Καθ 'όλη τη διάρκεια της ζωής της γης, προφήτες και άγιοι κάλεσαν τα ανθρώπινα όντα από τη φύση και τη διάνοιά τους και την εκπαιδευτική φωνή της δικαιοσύνης και της κοινωνικής δικαιοσύνης, αλλά η ανθρώπινη ζωή δεν είχε ποτέ την τάση για καλοσύνη και ευσέβεια και το κενό της θείας καταπίεσης και δικαιοσύνης, και αυτό Μόνο ο κύριος ιδιοκτήτης αυτής της εξέγερσης, Hazrat Mahdi (AS), θα πραγματοποιηθεί. Ο Ιμάμης Σαντέγ (AS) λέει τα ακόλουθα για την εδραίωση της δικαιοσύνης και της δικαιοσύνης του Ιμάμ Ασρ (AS) και κατά τη στιγμή της εξέγερσης και της ανάδυσης και διακυβέρνησής του:

Έχετε λοιπόν επίγνωση. Ορκίζομαι στο Θεό ότι ο Ghaem (AS) θα φέρει δικαιοσύνη στα σπίτια των ανθρώπων. Καθώς το κρύο και η ζέστη μπαίνουν στα σπίτια τους.

Με αυτόν τον τρόπο, με την έλευση της κυβέρνησης του Imam al-Zaman (as) και μια θεμελιώδη αλλαγή, όλα τα ισλαμικά ιδανικά της ανθρωπότητας θα πραγματοποιηθούν και η δικαιοσύνη θα ανυψωθεί πλήρως και η τυραννία θα υποχωρήσει εντελώς.

Σε αυτήν την ενότητα, σύμφωνα με τις αφηγήσεις, αναφερόμαστε στις εκδηλώσεις του κράτους και τη σκιώδη δικαιοσύνη στη ζωή μετά την έλευση:

1. Τα αποτελέσματα και οι καρποί της δικαιοσύνης του Imam al-Zaman (as) είναι η αναβίωση της γης και των ανθρώπων. Η δικαιοσύνη Mahdavi είναι τόσο αναζωογονητική που σύμφωνα με την αλλαγή του Κορανίου και τις αφηγήσεις της γης πριν από την πραγματοποίησή της, η δικαιοσύνη είναι νεκρή και άψυχη και με την εδραίωσή της, ζωντανεύει και βρίσκει ζωή.

Όπως ο Παντοδύναμος Θεός μας έχει γνωρίσει αυτό το θαύμα:

Να ξέρετε ότι ο Θεός αναβιώνει τη γη μετά το θάνατο 5.

Να ξέρετε ότι ο Θεός θα αναστήσει τη γη μετά το θάνατό Του.

Όλοι και όλα όσα έχουν τη δυνατότητα να αναβιώσουν θα αναβιώσουν από τον Mahdi (AS) και την κυβέρνησή του. Σύμφωνα με τις αφηγήσεις, η ερμηνεία αυτού του στίχου του Κορανίου είναι η αναβίωση της γης με δικαιοσύνη και η θέσπιση θεϊκών ορίων. Όσο λένε:

Η δικαιοσύνη είναι η ζωή των κανόνων.

2. Ο καρπός της καθιέρωσης δόσης και δικαιοσύνης στην κυβέρνηση του Hazrat Mahdi (as) είναι η ανθρώπινη φύση και πίστη. Ο Άγιος Προφήτης (PBUH) λέει:

Μια ώρα διακυβέρνησης είναι ο ηγέτης της δικαιοσύνης ανώτερος από εβδομήντα χρόνια λατρείας.

3. Η δικαιοσύνη της κυβέρνησης του Ιμάμ Μαχντί (as) φέρνει ολοκληρωμένη και ολοκληρωμένη ασφάλεια. Ο Imam Baqir (AS) περιγράφοντας την ολοκληρωμένη ασφάλεια της εποχής της έλευσης λέει:

Παρέχετε τέτοια ασφάλεια ώστε μια ηλικιωμένη γυναίκα με αναπηρία να πηγαίνει από τα ανατολικά στα δυτικά και να μην βλάπτεται από κανέναν.

4. Η δικαιοσύνη τους στην οικονομική ζωή είναι τέτοια που στην εποχή τους θα μοιράσουν ισότιμα ​​τη δημόσια περιουσία μεταξύ των ανθρώπων και δεν θα επιτρέψουν σε κανέναν να στερηθεί τα δικαιώματά του.

5. Ένα από τα παραδείγματα δικαιοσύνης του Ιμάμ Μαχντί (as) είναι ότι δίνει κατεύθυνση σε όλους ανάλογα με την αξία του. Στο κήρυγμα του Ghadir, ο Άγιος Προφήτης (PBUH) λέει:

να είσαι σε επιφύλαξη για! Ο τελευταίος ιμάμης από εμάς θα είναι ο Ghaem Al-Mahdi ... και να γνωρίζετε ότι δείχνει και δίνει κατεύθυνση σε κάθε κάτοχο χάρης με βάση τη χάρη του και σε κάθε ιδιοκτήτη άγνοιας με βάση την άγνοιά του8.

6. Το σύστημα της κρίσης και της δικαιοσύνης έχει επίσης μια ειδική μορφή στην κυβέρνηση του Μαχντί (AS). Αυτός ο ευγενής άνθρωπος, όπως ο Δαβίδ, κυβερνά σωστά. Ο Θεός τους ενημερώνει για κρυμμένα μυστικά και τα απομακρύνει από περιττούς μάρτυρες και αποδείξεις. Με αυτόν τον τρόπο, καμία καταπίεση δεν κρύβεται από τη διεισδυτική άποψη του Ιμάμ Μαχντί (as), κανένα καταπιεσμένο άτομο δεν μένει μόνο του και κανένας καταπιεστής δεν βρίσκει τρόπο να ξεφύγει από το θεϊκό όριο και κανόνα.

7. Στην έκφραση της έννοιας της δικαιοσύνης, δηλώθηκε ότι η δικαιοσύνη είναι ίση με την αλήθεια και δίκαιος είναι αυτός που ενεργεί σύμφωνα με την αλήθεια. Η εμφάνιση λοιπόν του Ιμάμη Ζ.

 

                                                                                                        Ο άνθρωπος (AS) και το κατεστημένο του σημαίνει ότι τα ανθρώπινα όντα όχι μόνο δεν καταπιέζουν τους άλλους αλλά ούτε καταπιέζουν τον εαυτό τους. Με άλλα λόγια, η δικαιοσύνη ισούται με την ευσέβεια και η ευσέβεια σημαίνει αυτοσυντήρηση και αποτροπή της απόκλισης των άκρων και των αρθρώσεων για την επίτευξη του στόχου, που είναι η σκλαβιά και η δουλοπρέπεια. Εκείνη την εποχή, τι προκύπτει από τις αφηγήσεις:

Ο Θεός γεμίζει τις καρδιές του ummah με την αναγκαιότητα, οι ρίζες της συκοφαντίας και του ψέματος ξεριζώνονται. Η υποκρισία εξαφανίζεται και γίνεται συνηθισμένη στην εμπιστοσύνη. Η πορνεία και ο βιασμός εξαφανίζονται και εκείνες τις μέρες οι άνθρωποι στρέφονται στη λατρεία και τις θρησκευτικές πράξεις και τη θρησκευτικότητα και πραγματοποιούν πάντα εκκλησιαστικές προσευχές.

εγγραφές:

1. Al-Sadiq, Al-Tawhid, σελ. 96.

2. Γεμίζει τη γη με δικαιοσύνη και δικαιοσύνη, σαν να ήταν γεμάτη καταπίεση. Safi Golpayegani, Lotfallah, Selected Works, F2, B25.

3. Al-Sadiq, Kamal al-Din και όλες οι ευλογίες, τ. 2, σ. 372.

4. Al-Majlisi, Baharalanwar, τ. 2, σ. 362.

5. Σούρα Χαντίντ (57), στίχος 17.

6. Safi Golpayegani, Selected Works, σ.308.

7. Majlisi, ό.π., τ. 51, σ. 91.

8. Mousavi Isahani, Sayyid Muhammad Taqi, Makyal al-Makarem, τ. 1, σ. 49.

 

مطالب مرتبط