تفسیر روایی سوره لقمان

تفسیر روایی سوره لقمان
بسم الله الرحمن الرحیم
 
سوره لقمان
ثواب قرائت
1
(لقمان/ مقدمه) 
الباقر (علیه السلام) - مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ لُقْمَانَ فِی کُلِّ لَیْلَهًٍْ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ فِی لَیْلَتِهِ مَلَائِکَهًًْ یَحْفَظُونَهُ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ حَتَّی یُصْبِحَ فَإِذَا قَرَأَهَا بِالنَّهَارِ لَمْ یَزَالُوا یَحْفَظُونَهُ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ حَتَّی یُمْسِیَ. 
امام باقر (علیه السلام) - هرکس سوره‌ی لقمان را در هر شب بخواند، خداوند فرشتگانی را مأمور می‌کند که در آن شب از وی در مقابل ابلیس و سربازانش تا صبح حمایت کنند. امّا اگر روز آن را تلاوت کند، تمام روز تا شب از وی محافظت می‌کنند. 
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص504
بحار الأنوار، ج89، ص287/ نورالثقلین/ البرهان
منبعhttpalvahy.com
 

سوره لقمان

ثواب قرائت

1

(لقمان/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام) - مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ لُقْمَانَ فِی کُلِّ لَیْلَهًٍْ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ فِی لَیْلَتِهِ مَلَائِکَهًًْ یَحْفَظُونَهُ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ حَتَّی یُصْبِحَ فَإِذَا قَرَأَهَا بِالنَّهَارِ لَمْ یَزَالُوا یَحْفَظُونَهُ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ حَتَّی یُمْسِیَ.

امام باقر (علیه السلام) - هرکس سوره‌ی لقمان را در هر شب بخواند، خداوند فرشتگانی را مأمور می‌کند که در آن شب از وی در مقابل ابلیس و سربازانش تا صبح حمایت کنند. امّا اگر روز آن را تلاوت کند، تمام روز تا شب از وی محافظت می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص504

بحار الأنوار، ج89، ص287/ نورالثقلین/ البرهان

2

(لقمان/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ کَانَ لُقْمَانُ (علیه السلام) رَفِیقَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ أُعْطِیَ مِنَ الْحَسَنَاتِ عَشْراً بِعَدَدِ مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَی عَنِ الْمُنْکَرِ. وَ مَنْ کَتَبَهَا وَ سَقَاهَا مَنْ فِی جَوْفِهِ عِلَّهًٌْ، زَالَتْ عَنْهُ وَ مَنْ کَانَ یَنْزِفُ دَماً رَجُلٌ أَوِ امْرَأَهًٌْ، وَ عَلَّقَهَا عَلَی مَوْضِعِ الدَّمِ انْقَطَعَ عَنْهُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس این سوره را بخواند، روز قیامت، لقمان رفیق او خواهد بود و ده برابر تعداد کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، برایش ثواب نوشته می‌شود. هرکس آن را بنویسد و در آب بشوید و آب آن را به کسی که بیماری داخلی دارد بخوراند، بیماری او شفا می‌یابد؛ و هرکس [چه زن و چه مرد] خونریزی داشته باشد و این سوره را نوشته درجایی که دچار خونریزی شده آویزان کند، به اذن خداوند تعالی خونریزی او قطع می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص504

البرهان

3

(لقمان/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ لُقْمَانَ کَانَ لُقْمَانُ (علیه السلام) لَهُ رَفِیقاً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ أُعْطِیَ مِنَ الْحَسَنَاتِ عَشْراً بِعَدَدِ مَنْ عَمِلَ بِالْمَعْرُوفِ وَ عَمِلَ بِالْمُنْکَر.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس سوره‌ی لقمان را بخواند، در روز قیامت، لقمان، رفیق [و همراه] او خواهد بود و به ازای هرکس که کار خوب یا بدی را انجام داده باشد، ده حسنه به او داده خواهد شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص504

مستدرک الوسایل، ج4، ص346/ نورالثقلین

4

(لقمان/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ کَتَبَهَا وَ سَقَی بِهَا رَجُلاً أَوِ امْرَأَهًًْ فِی جَوْفِهَا غَاشِیَهًٌْ أَوْ عِلَّهًٌْ مِنَ الْعِلَلِ، عُوفِیَ وَ أَمِنَ مِنَ الْحَمَاءِ وَ زَالَ عَنْهُ کُلُّ أَذًی بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس آن را بنویسد و آب آن را به بیماری که ناراحتی داخلی یا هر بیماری دیگری داشته باشد چه زن باشد و چه مرد بدهد، شفا پیدا می‌کند و تب وی قطع می‌گردد و هر گزندی به اذن خدا از او دور می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص504

البرهان

آیه الم [1]

صلی الله علیه و آله) الم

آیه تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ [2]

صلی الله علیه و آله) این آیات کتاب حکیم است [كتابى پر محتوا و استوار]!

آیه هُدیً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ [3]

صلی الله علیه و آله) مایه‌ی هدایت و رحمت برای نیکوکاران است.

آیه أَلَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ [4]

صلی الله علیه و آله) همان کسانی که نماز را برپا می‌دارند، و زکات را می‌پردازند و آن‌ها به آخرت یقین دارند.

آیه أُولئِکَ عَلی هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [5]

صلی الله علیه و آله) آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند، و آنانند رستگاران.

1

(لقمان/ 5)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - أُولئِکَ عَلی هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ أی عَلَی بَیَانٍ مِن رَبَّهِم وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - أُوْلَئِکَ عَلَی هُدًی مِّن رَّبِّهِمْ؛ یعنی از جانب پروردگارشان از بیان برخوردار هستند. وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص506

القمی، ج2، ص161/ البرهان

آیه وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ [6]

صلی الله علیه و آله) و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می‌خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است!

1

(لقمان/ 6)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عنْ کَسْبِ الْمُغَنِّیَاتِ فَقَالَ الَّتِی یَدْخُلُ عَلَیْهَا الرِّجَالُ حَرَامٌ وَ الَّتِی تُدْعَی إِلَی الْأَعْرَاسِ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ.

امام باقر (علیه السلام) - ابوبصیر گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی درآمد زنان آوازه‌خوان پرسیدم. فرمود: «درآمد آن کس که مردان بر او وارد می‌شوند، حرام است؛ ولی آن کس که به عروسی‌ها دعوت می‌شود، اشکالی ندارد؛ و این کلام خدای عزّوجلّ است که فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص506

الکافی، ج5، ص119/ وسایل الشیعهًْ، ج17، ص305/ مستدرک الوسایل، ج13، ص214/ بحار الأنوار، ج9، ص136/ نورالثقلین/ تهذیب الأحکام، ج6، ص358/ البرهان

2

(لقمان/ 6)

الباقر (علیه السلام) - فِی رِوَایَهًِْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ: فَهُوَ النَّضْرُ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ عَلْقَمَهًَْ بْنِ کَلَدَهًَْ مِنْ بَنِی عَبْدِالدَّارِ بْنِ قُصَیٍّ وَ کَانَ النَّضْرُ رَاوِیَهًًْ لِأَحَادِیثِ النَّاسِ وَ أَشْعَارِهِمْ.

امام باقر (علیه السلام) - در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) در معنی آیه: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ فرمود: «او نَضربن‌حارث‌بن‌علقمهًْ‌بن کلده از بنی‌کلده از بنی‌عبدالداربن قُصی است و نضر راوی گفتار و اشعار مردم بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص506

بحار الأنوار، ج9، ص230/ القمی، ج2، ص161/ البرهان/ نورالثقلین

3

(لقمان/ 6)

الصّادق (علیه السلام) - کَانَ النَّضْرُ بْنُ الْحَرْثِ یَتَّجِرُ فَیَخْرُجُ إِلَی فَارِسَ فَیَشْرِی أَخْبَارَ الْأَعَاجِمِ وَ یَحْدُثُ بِهَا قُرَیْشاً وَ یَقُولُ لَهُمْ: إِنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حَدَّثَکُمْ حَدِیثَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ أَنَا أُحَدِّثُکُمْ بِحَدِیثِ إِسْفَنْدِیَارَ وَ رُسْتَمَ فَیَسْتَمْلِحُونَ حَدِیثَهُ وَ یَتْرُکُونَ اسْتِمَاعَ الْقُرْآنِ فَنَزَلَ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ.

امام صادق (علیه السلام) - نضربن‌حرث، تاجر بود. روزی برای تجارت به سمت فارس (ایران) رفت و از عجم‌ها، کتاب داستان [و کتاب‌های افسانه و قصّه] خرید. [وقتی به مکّه بازگشت] آن قصّه‌ها را برای قریش می‌خواند و می‌گفت: «محمّد برای شما قصّه‌ی قوم عاد و ثمود را تعریف می‌کند و من هم برای شما قصه‌ی رستم و اسفندیار را می‌گویم». مردم به شنیدن قصّه‌های او گرایش پیدا کردند و شنیدن قرآن را ترک کردند که این آیه نازل شد: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص506

المناقب، ج1، ص52

آیه وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا وَلَّی مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها کَأَنَّ فی أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلیمٍ [7]

صلی الله علیه و آله) و هنگامی‌که آیات ما بر او خوانده شود، با تکبّر روی برمی‌گرداند، چنانچه گویی آن را نشنیده است گویا اصلاً گوش‌هایش سنگین است؛ او را به عذابی دردناک بشارت ده!

آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ جَنّاتُ النَّعِیمِ [8]

صلی الله علیه و آله) [ولى] کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، باغ‌های پرنعمت بهشت از آن آن‌هاست.

آیه خالِدِینَ فِیها وَعْدَ اللهِ حَقّاً وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ [9]

صلی الله علیه و آله) جاودانه در آن خواهند ماند؛ این وعده‌ی حتمی الهی است؛ و اوست توانا و حکیم.

1

(لقمان/ 9)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - مَنْ لَا یَسْکُنُ الْجَنَّهًَْ فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ وَ خِزْیٍ مُقِیمٍ.

امام علی (علیه السلام) - هرکس ساکن بهشت نشود او را به عذاب دردناک و خواری پایدار بشارت ده.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص508

بحار الأنوار، ج74، ص417

آیه خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَریمٍ [10]

صلی الله علیه و آله) [او] آسمان‌ها را بدون ستونی که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه‌های استواری قرار داد مبادا شما را بلرزاند [و آرامش را از شما بگيرد] و از هرگونه جنبنده‌ای روی آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبی نازل کردیم و به‌وسیله‌ی آن در روی زمین انواع گوناگونی از گیاهان پرارزش رویاندیم.

آیه هذا خَلْقُ اللهِ فَأَرُونِی ما ذا خَلَقَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظّالِمُونَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ [11]

صلی الله علیه و آله) [بگو] این آفرینش خداست؛ امّا به من نشان دهید [معبودانى] غیر او چه چیز را آفریده اند؟! ولی ستمکاران در گمراهی آشکارند.

1

(لقمان/ 11)

الرّضا (علیه السلام) - عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ: أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُکِ، فَقَالَ هِیَ: مَحْبُوکَهًٌْ إِلَی الْأَرْضِ وَ شَبَّکَ بَیْنَ أَصَابِعِهِ؟ فَقُلْتُ: کَیْفَ تَکُونُ مَحْبُوکَهًًْ إِلَی الْأَرْضِ وَ اللَّهُ یَقُولُ رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ ثَمَّ عَمَدٌ وَ لَکِنْ لَا تَرَوْنَهَا.

امام رضا (علیه السلام) - حسین‌بن‌خالد نقل می‌کند که از امام رضا (علیه السلام) در مورد آیه: وَ السَّماءِ ذاتِ الحُبُکِ، پرسیدیم. فرمود: «آسمان‌ها به زمین وابسته هستند». و انگشتان خود را در هم کرد. گفتم: «چگونه وابسته به زمین هستند، با اینکه خداوند می‌فرماید: آسمان‌ها را، بدون ستون‌هایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت. (رعد/2)». فرمود: «سبحان اللَّه! آیا خداوند نمی‌فرماید: بدون ستونی که آن را ببینید»؟ گفتم: «بلی». فرمود: «پس ستونی هست، ولی دیده نمی‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص508

القمی، ج2، ص328/ نورالثقلین

2

(لقمان/ 11)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - فَمِنْ شَوَاهِدِ خَلْقِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ مُوَطَّدَاتٍ بِلَا عَمَدٍ قَائِمَاتٍ بِلَا سَنَد.

امام علی (علیه السلام) - از نشانه‌های آفرینش او، خلقت آسمان‌های پا برجا بدون ستون و تکیه گاه است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص508

بحار الأنوار، ج4، ص314/ نورالثقلین

3

(لقمان/ 11)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - کلام له (علیه السلام) یذکر فیه خلق السَمَاوَاتِ: … جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَکْفُوفاً وَ عُلْیَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْکاً مَرْفُوعاً بِغَیْرِ عَمَدٍ یَدْعَمُهَا وَ لَا دِسَارٍ یَنْتَظِمُهَا.

امام علی (علیه السلام) - امام علی (علیه السلام) در خطبه‌ای در نهج‌البلاغه، خلقت آسمان‌ها را یادآوری کرد… آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان‌های بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد، بی‌آنکه نیازمند به ستونی باشد یا میخ‌هایی که آن‌ها را استوار کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص508

بحار الأنوار، ج54، ص177/ نورالثقلین

4

(لقمان/ 11)

الصّادق (علیه السلام) - فَنَظَرَتِ الْعَیْنُ إِلَی خَلْقٍ مُخْتَلِفٍ مُتَّصِلٍ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ دَلَّهَا الْقَلْبُ عَلَی أَنَّ لِذَلِکَ خَالِقاً وَ ذَلِکَ أَنَّهُ فَکَّرَ حَیْثُ دَلَّتْهُ الْعَیْنُ عَلَی مَا عَایَنَتْ مِنْ عِظَمِ السَّمَاءِ وَ ارْتِفَاعِهَا فِی الْهَوَاءِ بِغَیْرِ عَمَدٍ وَ لَا دِعَامَهًٍْ تُمْسِکُهَا وَ أَنَّهَا لَا تَتَأَخَّرُ فَتَنْکَشِطَ وَ لَا تَتَقَدَّمُ فَتَزُولَ وَ لَا تَهْبِطُ مَرَّهًًْ فَتَدْنُوَ وَ لَا تَرْتَفِعُ فَلَا تُرَی.

امام صادق (علیه السلام) - دیده‌ی بینا به این همه مخلوقات مختلف نظری می‌اندازد که به یکدیگر وابستگی و ارتباط دارند و باطن انسان، [و قلب سلیم او] دلالت می‌کند که این [نظم] خالقی دارد، وقتی تفکّر می‌کند و چشم به او چیزهای بزرگی که در آسمان پهناور می‌بیند نشان می‌دهد و بالا قرار گرفتن آن را در هوا، بدون اینکه ستونی آن را نگه داشته باشد، می‌بیند؛ [به شگفت می‌آید و به وجود خالق اعتراف می‌کند] طبقات آسمان از هم عقب نمی‌مانند که از روی هم جدا شوند و جلو نمی‌افتند که سقوط کنند، نه آنچنان پایین می‌آیند که به زمین نزدیک شوند و نه آنچنان بالا می‌روند که دیده نشوند. [و در نظمی خاص قرار دارند].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص508

نورالثقلین

5

(لقمان/ 11)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ قَوْلُهُ وَ بَثَّ فِی‌ها مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ یَقُولُ: جَعَلَ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّهًٍْ. وَ قَوْلُهُ وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ یَقُولُ: مِنْ کُلِّ لَوْنٍ حَسَنٍ وَ الزَّوْجُ اللَّوْنُ الْأَصْفَرُ وَ الْأَخْضَرُ وَ الْأَحْمَرُ وَ الْکَرِیمُ الْحَسَنُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ بَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ؛ از هر نوع حیوانی در آن قرار داد. وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِی‌ها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ؛ از هر رنگ زیبایی، و زوج: رنگ زرد و سبز و قرمز، کریم: نیکو».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص510

القمی، ج31، ص161/ البرهان

آیه وَ لَقَدْ آتَیْنا لقمان الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ حَمیدٌ [12]

صلی الله علیه و آله) ما به لقمان حکمت دادیم؛ [و به او گفتيم]: شکر خدا را به‌جای آور. هرکس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر می‌کند؛ و آن‌کس که کفران کند، [زيانى به خدا نمى‌رساند]؛ چرا که خداوند بی‌نیاز و ستوده است.

ما به لقمان حکمت دادیم

1 -1

(لقمان/ 12)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُوالْحَسَنِ مُوسَی‌بْنُ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام): یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ فِی کِتَابِهِ وَ لَقَدْ آتَیْنا لقمان الْحِکْمَةَ قَالَ الْفَهْمَ وَ الْعَقْلَ.

امام کاظم (علیه السلام) - هشام‌بن‌حکم، گفت: امام کاظم (علیه السلام) به من فرمود: ای هشام! همانا خداوند متعال در کتاب خود قرآن فرمود: وَ لَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ و منظور از حکمت] فهم و عقل است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص510

الکافی، ج1، ص15/ بحار الأنوار، ج1، ص135/ نورالثقلین/ البرهان؛ «یا هشام… فی کتابه» محذوف/ تحف العقول، ص383

1 -2

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْقَصِیرِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک قوله وَ لَقَدْ آتَیْنا لقمان (علیه السلام) الْحِکْمَةَ قَالَ أُوتِیَ مَعْرِفَهًَْ إِمَامِ زَمَانِه.

امام صادق (علیه السلام) - علی‌بن قصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! آیه وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ به چه معناست»؟ فرمود: «معرفت امام زمانش به وی داده شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص510

بحار الأنوار، ج24، ص86/ القمی، ج2، ص161/ نورالثقلین/ البرهان

1 -3

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ حَمَّادٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ لُقْمَانَ وَ حِکْمَتِهِ الَّتِی ذَکَرَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَقَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ مَا أُوتِیَ لُقْمَانُ الْحِکْمَهًَْ بِحَسَبٍ وَ لَا مَالٍ وَ لَا أَهْلٍ وَ لَا بَسْطٍ فِی جِسْمٍ وَ لَا جَمَالٍ وَ لَکِنَّهُ کَانَ رَجُلًا قَوِیّاً فِی أَمْرِ اللَّهِ مُتَوَرِّعاً فِی اللَّهِ سَاکِتاً سَکِیناً عَمِیقَ النَّظَرِ طَوِیلَ الْفِکْرِ حَدِیدَ النَّظَرِ مُسْتَعْبِراً بِالْعِبَرِ لَمْ یَنَمْ نَهَاراً قَطُّ وَ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ عَلَی بَوْلٍ وَ لَا غَائِطٍ وَ لَا اغْتِسَالٍ لِشِدَّهًِْ تَسَتُّرِهِ وَ عُمْقِ نَظَرِهِ وَ تَحَفُّظِهِ فِی أَمْرِهِ وَ لَمْ یَضْحَکْ مِنْ شَیْءٍ قَطُّ مَخَافَهًَْ الْإِثْمِ، وَ لَمْ یَغْضَبْ قَطُّ وَ لَمْ یُمَازِحْ إِنْسَاناً قَطُّ وَ لَمْ یَفْرَحْ بِشَیْءٍ إِنْ أَتَاهُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ لَا حَزِنَ مِنْهَا عَلَی شَیْءٍ قَطُّ، وَ قَدْ نَکَحَ مِنَ النِّسَاءِ وَ وُلِدَ لَهُ مِنَ الْأَوْلَادِ الْکَثِیرَهًِْ وَ قَدَّمَ أَکْثَرَهُمْ أَفْرَاطاً، فَمَا بَکَی عَلَی مَوْتِ أَحَدٍ مِنْهُمْ، وَ لَمْ یَمُرَّ بِرَجُلَیْنِ یَخْتَصِمَانِ أَوْ یَقْتَتِلَانِ إِلَّا أَصْلَحَ بَیْنَهُمَا وَ لَمْ یَمْضِ عَنْهُمَا حَتَّی یُحَابَّا، وَ لَمْ یَسْمَعْ قَوْلًا قَطُّ مِنْ أَحَدٍ اسْتَحْسَنَهُ إِلَّا سَأَلَ عَنْ تَفْسِیرِهِ وَ عَمَّنْ أَخَذَهُ، وَ کَانَ یُکْثِرُ مُجَالَسَهًَْ الْفُقَهَاءِ وَ الْحُکَمَاءِ، وَ کَانَ یَغْشَی الْقُضَاهًَْ وَ الْمُلُوکَ وَ السَّلَاطِینَ، فَیَرْثِی لِلْقُضَاهًِْ مَا ابْتُلُوا بِهِ وَ یَرْحَمُ لِلْمُلُوکِ وَ السَّلَاطِینِ لِعِزَّتِهِمْ بِاللَّهِ وَ طُمَأْنِینَتِهِمْ فِی ذَلِکَ وَ یَعْتَبِرُ وَ یَتَعَلَّمُ مَا یَغْلِبُ بِهِ نَفْسَهُ وَ یُجَاهِدُ بِهِ هَوَاهُ وَ یَحْتَرِزُ بِهِ مِنَ الشَّیْطَانِ فَکَانَ یُدَاوِی قَلْبَهُ بِالْفِکْرِ وَ یُدَاوِی نَفْسَهُ بِالْعِبَرِ وَ کَانَ لَا یَظْعَنُ إِلَّا فِیمَا یَنْفَعُهُ فَبِذَلِکَ أُوتِیَ الْحِکْمَهًَْ وَ مُنِحَ الْعِصْمَهًَْ، فَإِن اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمَرَ طَوَائِفَ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ حِینَ انْتَصَفَ النَّهَارُ وَ هَدَأَتِ الْعُیُونُ بِالْقَائِلَهًِْ فَنَادَوْا لُقْمَانَ حَیْثُ یَسْمَعُ وَ لَا یَرَاهُمْ فَقَالُوا: یَا لُقْمَانُ هَلْ لَکَ أَنْ یَجْعَلَکَ اللَّهُ خَلِیفَهًًْ فِی الْأَرْضِ تَحْکُمُ بَیْنَ النَّاسِ فَقَالَ لُقْمَانُ: إِنْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِذَلِکَ فَالسَّمْعَ وَ الطَّاعَهًَْ لِأَنَّهُ إِنْ فَعَلَ بِی ذَلِکَ أَعَانَنِی عَلَیْهِ وَ عَلَّمَنِی وَ عَصَمَنِی وَ إِنْ هُوَ خَیَّرَنِی قَبِلْتُ الْعَافِیَهًَْ فَقَالَتِ الْمَلَائِکَهًُْ یَا لُقْمَانُ لِمَ قُلْتَ ذَلِکَ قَالَ: لِأَنَّ الْحُکْمَ بَیْنَ النَّاسِ مِنْ أَشَدِّ الْمَنَازِلِ مِنَ الدِّینِ وَ أَکْثَرُهَا فِتَناً وَ بَلَاءً مَا یُخْذَلُ وَ لَا یُعَانُ وَ یَغْشَاهُ الظُّلَمُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَ صَاحِبُهُ فِیهِ بَیْنَ أَمْرَیْنِ إِنْ أَصَابَ فِیهِ الْحَقَّ فَبِالْحَرِیِّ أَنْ یَسْلَمَ وَ إِنْ أَخْطَأَ أَخْطَأَ طَرِیقَ الْجَنَّهًِْ وَ مَنْ یَکُنْ فِی الدُّنْیَا ذَلِیلًا وَ ضَعِیفاً کَانَ أَهْوَنَ عَلَیْهِ فِی الْمَعَادِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ حَکَماً سَرِیّاً شَرِیفاً وَ مَنِ اخْتَارَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَهًِْ یَخْسَرُهُمَا کِلْتَیْهِمَا تَزُولُ هَذِهِ وَ لَا تُدْرَکُ تِلْکَ، قَالَ فَتَعَجَّبَتِ الْمَلَائِکَهًُْ مِنْ حِکْمَتِهِ وَ اسْتَحْسَنَ الرَّحْمَنُ مَنْطِقَهُ، فَلَمَّا أَمْسَی وَ أَخَذَ مَضْجَعَهُ مِنَ اللَّیْلِ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْحِکْمَهًَْ فَغَشَّاهُ بِهَا مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ وَ هُوَ نَائِمٌ وَ غَطَّاهُ بِالْحِکْمَهًِْ غِطَاءً فَاسْتَیْقَظَ وَ هُوَ أَحْکَمُ النَّاسِ فِی زَمَانِهِ، وَ خَرَجَ عَلَی النَّاسِ یَنْطِقُ بِالْحِکْمَهًِْ وَ یُثْبِتُهَا فِیهَا. قَالَ: فَلَمَّا أُوتِیَ الْحُکْمَ بِالْخِلَافَهًِْ وَ لَمْ یَقْبَلْهَا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِکَهًَْ فَنَادَتْ دَاوُدَ بِالْخِلَافَهًِْ فَقَبِلَهَا وَ لَمْ یَشْتَرِطْ فِیهَا بِشَرْطِ لُقْمَانَ فَأَعْطَاهُ اللَّهُ الْخِلَافَهًَْ فِی الْأَرْضِ وَ ابْتُلِیَ فِیهَا غَیْرَ مَرَّهًٍْ وَ کُلَّ ذَلِکَ یَهْوِی فِی الْخَطَإِ یَقْبَلُهُ اللَّهُ وَ یَغْفِرُ لَهُ، وَ کَانَ لُقْمَانُ یُکْثِرُ زِیَارَهًَْ دَاوُدَ (علیه السلام) وَ یَعِظُهُ بِمَوَاعِظِهِ وَ حِکْمَتِهِ وَ فَضْلِ عِلْمِهِ وَ کَانَ دَاوُدُ (علیه السلام) یَقُولُ لَهُ: طُوبَی لَکَ یَا لُقْمَانُ أُوتِیتَ الْحِکْمَهًَْ وَ صُرِفَتْ عَنْکَ الْبَلِیَّهًُْ وَ أُعْطِیَ دَاوُدُ (علیه السلام) الْخِلَافَهًَْ وَ ابْتُلِیَ بِالْحُکْمِ وَ الْفِتْنَهًِْ.

امام صادق (علیه السلام) - حمّاد گوید: از امام صادق (علیه السلام)، از لقمان و حکمتی که خدای عزّوجلّ ذکر فرموده، سؤال کردم، فرمود: «به خدا سوگند، حکمت را به خاطر حسب و نسب یا مال یا خویشاوندان و یا قدرت بدنی، یا زیبایی ندادند، بلکه چون مردی قوی در کار خدا بود، پرهیزکار برای خدا، بسیار کم سخن، ژرف‌نگر، بلند نظر، تیزبین، بی‌نیاز از دیگران، هرگز در روز نخوابید، هیچ‌کسی او را در حال ادراکردن، قضای حاجت یا غسل‌کردن ندید، حکمت را به او دادند؛ چون بسیار خوددار و ژرف‌نگر بود و به کار خویش سرگرم بود؛ از ترس گناه به چیزی نخندید و هرگز خشمگین نشد و با انسانی شوخی نکرد و به خاطر برخوردارشدن از نعمت‌های دنیا خوشحال نشد و به خاطر امور دنیوی هرگز غم و اندوه به خود راه نداد. او زنانی به همسری گرفت و فرزندانی بسیار یافت و بسیاری از ایشان در کودکی مردند و بر مرگ هیچ‌کدام از آن‌ها نگریست. و بر دو مرد درحال دعوا و جدل نگذشت، مگر اینکه آنان را با هم آشتی داد و از آنجا نمی‌رفت، مگر اینکه میانشان صلح برقرار می‌کرد. او هرگز سخنی نشنید و نپسندید، تا اینکه تفسیر آن را طلب کند و نام راوی آن را بپرسد. او بسیار همنشین فق‌ها و دانشمندان می‌شد و نزد قاضیان و پادشاهان و حکّام و سلاطین، رفت‌وآمد بسیار داشت. قاضیان را به خاطر امتحان سختی که در پیش داشتند، رثا می‌گفت و بر ملوک و سلاطین به خاطر غرورشان و اطمینان از بقای آن‌ها در این مقام‌ها، دلسوزی می‌کرد و از آنان عبرت می‌گرفت و می‌آموخت که اسباب غلبه او بر نفسش باشد و به‌وسیله‌ی آن با هوای نفس مبارزه می‌کرد و از شیطان دوری می‌گزید. او قلبش را با اندیشیدن درمان می‌کرد و با عبرت‌ها خود را درمان می‌نمود، و وارد موضوعی نمی‌شد، مگر مربوط به وی باشد؛ ازاین‌رو به وی حکمت داده شد و عصمت به وی هدیه گشت؛ زیرا خدای تبارک‌وتعالی به گروه‌های ملائکه فرمان داد تا آنگاه که روز به نیمه رسید و چشم‌ها به خواب قیلوله آرام گرفتند، لقمان را بی‌آنکه آن‌ها را ببیند ولی [صدایشان را] بشنود، صدا کرده و گفتند: «ای لقمان! آیا می‌خواهی خدا تو را خلیفه‌ی خود بر روی زمین قرار دهد تا در آن، میان مردم قضاوت کنی»؟ لقمان گفت: «اگر خدا مرا به این کار فرمان دهد، اطاعت می‌کنم؛ زیرا اگر مرا به این کار وادارد، به یاری من خواهد شتافت و مرا علم داده، عصمت و خویشتن‌داری عنایت می‌فرماید. امّا اگر مرا مختار بگذارد، قطعاً عافیت طلبی را می‌پذیرم». پس فرشتگان گفتند: «ای لقمان! چرا چنین گفتی»؟ گفت: «چون قضاوت کردنم میان مردم سخت‌ترین منازل دین است و پُر فتنه و پُر بلاترین آن‌ها؛ قاضی تنها است بی‌آنکه یاوری داشته باشد، ستم از هر سو او را احاطه کرده و پیوسته بر سر دو راهی است؛ اگر به حق قضاوت کند، سزاوار است که راه سلامت بپیماید و اگر به اشتباه قضاوت کند، راه بهشت را گم کرده است و هرکه در دنیا ذلیل و ضعیف باشد، برای وی آسان‌تر خواهد بود که در آن دنیا حکیم و دانا و شریف باشد و هرکه دنیا را بر آخرت برگزیند، هر دو را می‌بازد، این [دنیا] می‌گذرد و به آن یکی هم نمی‌رسد». فرمود: پس فرشتگان از حکمت و دانش او در شگفت شدند و خدای رحمان، منطق او را پسندید. چون شب فرا رسید و در بستر آرمید، حکمت را بر وی نازل فرمود به‌گونه‌ای که او را از سر تا پا دربرگرفت. هنگامی‌که از خواب بیدار شد، داناترین مردم زمان خود بود و از آن پس در میان مردم به حکمت میان مردم سخن می‌گفت و آن را بین مردم رواج می‌داد. فرمود: و چون قضاوت بر او عرضه شد و نپذیرفت، خداوند فرشتگان را امر فرمود تا داود را به پذیرش خلافت فرا خوانند. او آن را پذیرفت بی‌آنکه شرایط لقمان را مطرح کند، پس خداوند خلافت و حکومت زمین را به وی عطا فرمود و بارها او را آزمود؛ امّا هر بار دچار اشتباه می‌شد، خداوند از او درمی‌گذشت. لقمان بسیار به دیدار داود (علیه السلام) می‌رفت و با موعظه‌ها و علم خود، وی را پند و اندرز می‌داد و داود (علیه السلام) به وی می‌گفت: «ای لقمان! خوشا به حالت! حکمت را به تو دادند و از بلاها تو را معاف کردند؛ امّا خلافت به داود (علیه السلام) داده شد و به حکومت و فتنه مبتلا گشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص510

القمی، ج2، ص162/ البرهان/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»

1 -4

(لقمان/ 12)

الباقر (علیه السلام) - قِیلَ لِلُقْمَانَ مَا الَّذِی أَجْمَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ حِکْمَتِکَ قَالَ قَالَ لَا أَتَکَلَّفُ مَا قَدْ کُفِیتُهُ وَ لَا أُضِیعُ مَا وُلِّیتُهُ.

امام باقر (علیه السلام) - به لقمان گفتند: «به کدام بخش از حکمتت اجماع داری (بیشتر عمل می‌کنی)»؟ گفت: «بیشتر از آنچه که نیاز من است تقلّا نمی¬کنم و آنچه را به من محوّل شده ضایع نمی¬کنم (درست انجام می¬دهم)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص512

بحار الأنوار، ج13، ص415

1 -5

(لقمان/ 12)

الکاظم (علیه السلام) - قِیلَ لِلُقْمَانَ مَا یَجْمَعُ مِنْ حِکْمَتِکَ قَالَ لَا أَسْأَلُ عَمَّا کُفِیْتُهُ وَ لَا أَتَکَلَّفُ مَا لَا یَعْنِینِی.

امام کاظم (علیه السلام) - به لقمان گفته شد: «چکیده‌ی حکمت تو چیست»؟ گفت: «در مورد آنچه می‌دانم سؤال نمی‌پرسم و در مورد آن چیزی که به من مربوط نیست، خودم را به زحمت نمی‌اندازم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص512

بحار الأنوار، ج13، ص417

1 -6

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ الْحِکْمَهًَْ الْمَعْرِفَهًُْ وَ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْکُمْ فَهُوَ حَکِیمٌ وَ مَا أَحَدٌ یَمُوتُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَحَبَّ إِلَی إِبْلِیسَ مِنْ فَقِیهٍ.

امام صادق (علیه السلام) - حکمت عبارت است از معرفت و تفقّه در دین. هرکدام از شما فقیه در دین باشد حکیم است. شیطان از مردن هیچ کس در جهان به اندازه‌ی مردن یک فقیه خوشحال نمی¬شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

بحار الأنوار، ج1، ص215

1 -7

(لقمان/ 12)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ أَرَادَ الْحِکْمَهًَْ فَلْیُحِبَ أَهْلَ بَیْتِی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکه جویای حکمت باشد، اهل بیتم را دوست بدارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

بحار الأنوار، ج27، ص116

شکر خدا را بجای‌آور هرکس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر کرده و آن کس که کفران کند، [زیانی به خدا نمی‌رساند] چرا که خداوند بی‌نیاز و ستوده است

2 -1

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ شُکْرُ کُلِ نِعْمَهًٍْ وَ إِنْ عَظُمَتْ أَنْ تَحْمَدَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهَا.

امام صادق (علیه السلام) - عمربن یزید گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) فرمود: شکر هر نعمتی هرچند که بزرگ باشد آن است که خدا را بر آن حمد گویی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

الکافی، ج2، ص95

2 -2

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَال: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) هَلْ لِلشُّکْرِ حَدٌّ إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ کَانَ شَاکِراً قَالَ نَعَمْ قُلْتُ مَا هُوَ قَالَ یَحْمَدُ اللَّهَ عَلَی کُلِ نِعْمَهًٍْ عَلَیْهِ فِی أَهْلٍ وَ مَالٍ وَ إِنْ کَانَ فِیمَا أَنْعَمَ عَلَیْهِ فِی مَالِهِ حَقٌّ أَدَّاه.

امام صادق (علیه السلام) - ابوبصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «آیا شکر حدّی دارد که هرگاه بنده‌ای آن را انجام داد شاکر محسوب گردد»، فرمود: «آری». عرض کردم: «آن چیست»؟ فرمود: «خداوند را حمد می‌کند در هر نعمتی که به او و خاندانش می‌رسد، اگرچه مالی که به او رسیده حقّش را اداء کرده باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

الکافی، ج2، ص96

2 -3

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَهًٍْ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّی شُکْرَهَا.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس که خداوند نعمتی به او عنایت فرماید و بفهمد که این نعمت از طرف خدا است و منعم و نعمت دهنده‌ی حقیقی او است، قطعاً شکر نعمت را ادا کرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

الکافی، ج2، ص96

2 -4

(لقمان/ 12)

الصّادق (علیه السلام) - أَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَی مُوسَی (علیه السلام) یَا مُوسَی (علیه السلام) اشْکُرْنِی حَقَّ شُکْرِی فَقَالَ یَا رَبِّ وَ کَیْفَ أَشْکُرُکَ حَقَّ شُکْرِکَ وَ لَیْسَ مِنْ شُکْرٍ أَشْکُرُکَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَ قَالَ یَا مُوسَی (علیه السلام) الْآنَ شَکَرْتَنِی حِینَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِکَ مِنِّی.

امام صادق (علیه السلام) - خداوند به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: «ای موسی (علیه السلام)، شکری که سزاوار من است بجا آور». موسی (علیه السلام) عرض کرد: «چگونه شکر کنم تا شایسته‌ی مقام احدیّت باشد، درصورتی‌که همان شکرکردن به تو هم نعمت است، و باید شکر آن را هم بجا بیاورم»؟ خطاب آمد: «یا موسی (علیه السلام)، همین حالا که گفتی، این شکر هم نعمتی از جانب من است شکر مرا ادا کردی»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

الکافی، ج2، ص98

2 -5

(لقمان/ 12)

الرّضا (علیه السلام) - وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ.

امام رضا (علیه السلام) - و به شکر خودش، به همراه شکر والدین امر کرده؛ پس هرکس که شکر والدین نکند، شکر خداوند را نیز نکرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

الخصال، ج1، ص156

2 -6

(لقمان/ 12)

الرّضا (علیه السلام) - مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ.

امام رضا (علیه السلام) - کسی که از احسان مردم تشکّر نکند شکر خداوند را بجا نیاورده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

وسایل الشیعهًْ، ج16، ص313

2 -7

(لقمان/ 12)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یُؤْتَی بِعَبْدٍ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فَیُوقَفُ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَیَأْمُرُ بِهِ إِلَی النَّارِ فَیَقُولُ أَیْ رَبِّ أَمَرْتَ بِی إِلَی النَّارِ وَ قَدْ قَرَأْتُ الْقُرْآنَ فَیَقُولُ اللَّهُ أَیْ عَبْدِی إِنِّی أَنْعَمْتُ عَلَیْکَ فَلَمْ تَشْکُرْ نِعْمَتِی فَیَقُولُ أَیْ رَبِّ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ بِکَذَا فَشَکَرْتُکَ بِکَذَا وَ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ بِکَذَا وَ شَکَرْتُکَ بِکَذَا فَلَا یَزَالُ یُحْصِی النِّعَمَ وَ یُعَدِّدُ الشُّکْرَ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی صَدَقْتَ عَبْدِی إِلَّا أَنَّکَ لَمْ تَشْکُرْ مَنْ أَجْرَیْتُ لَکَ نِعْمَتِی عَلَی یَدَیْهِ وَ إِنِّی قَدْ آلَیْتُ عَلَی نَفْسِی أَنْ لَا أَقْبَلَ شُکْرَ عَبْدٍ لِنِعْمَهًٍْ أَنْعَمْتُهَا عَلَیْهِ حَتَّی یَشْکُرَ سَائِقَهَا مِنْ خَلْقِی إِلَیْهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - روز قیامت بنده‌ای را می‌آورند و در پیشگاه خدای متعال نگه می‌دارند، و خداوند فرمان می‌دهد او را به‌سوی آتش [دوزخ برند]، آن بنده عرض می‌کند: «پروردگارا، فرمان دادی مرا به‌سوی آتش برند درحالی‌که من قرآن تلاوت می‌کردم». خداوند می‌فرماید: «بنده‌ی من همانا من به تو نعمت عطا کردم و تو سپاس آن بجا نیاوردی». آن بنده عرض می‌کند: «پروردگارا فلان نعمت را به من مرحمت فرمودی و من از تو به فلان نحو سپاسگزاری کردم، و فلان نعمت را [نیز] به من عطا فرمودی و من [نیز] به فلان قسم از تو سپاسگزاری نمودم»، و به‌همین‌ترتیب نعمت‌هایی که به او عطا شده و سپاسگزاری‌هایی که در مقابل آن نعمت‌ها نموده ذکر می‌کند، خداوند می‌فرماید: «بنده‌ی من راست گفتی ولی تو از کسی که نعمت من به‌وسیله‌ی او به تو رسیده بود سپاسگزاری نکردی، و همانا من به ذات مقدّس خود سوگند خورده‌ام که شکر بنده‌ای را به جهت نعمتی که به او عطا کرده‌ام، نپذیرم تا زمانی‌که آن بنده از مخلوق و آفریده‌ی من که وسیله‌ی رسیدن آن نعمت به او شده سپاسگزاری نماید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص514

بحار الأنوار، ج7، ص224

آیه وَ إِذْ قالَ لقمان لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ [13]

صلی الله علیه و آله) [به خاطر بياور] هنگامی را که لقمان به فرزندش درحالی‌که او را موعظه می‌کرد گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است».

[به خاطر بیاور] هنگامی را که لقمان به فرزندش درحالی‌که او را موعظه می‌کرد

1 -1

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ حَمَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ لُقْمَانَ وَ حِکْمَتِهِ… قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ قَالَ فَوَعَظَ لُقْمَانُ ابْنَهُ بِآثَارٍ حَتَّی تَفَطَّرَ وَ انْشَقَ وَ کَانَ فِیمَا وَعَظَهُ بِهِ یَا حَمَّادُ أَنْ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّکَ مُنْذُ سَقَطْتَ إِلَی الدُّنْیَا اسْتَدْبَرْتَهَا وَ اسْتَقْبَلْتَ الْآخِرَهًَْ فَدَارٌ أَنْتَ إِلَیْهَا تَسِیرُ أَقْرَبُ إِلَیْکَ مِنْ دَارٍ أَنْتَ عَنْهَا مُتَبَاعِدٌ یَا بُنَیَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ وَ ازْحَمْهُمْ بِرُکْبَتَیْکَ وَ لَا تُجَادِلْهُمْ فَیَمْنَعُوکَ وَ خُذْ مِنَ الدُّنْیَا بَلَاغاً وَ لَا تَرْفُضْهَا فَتَکُونَ عِیَالًا عَلَی النَّاسِ وَ لَا تَدْخُلْ فِیهَا دُخُولًا یُضِرُّ بِآخِرَتِکَ وَ صُمْ صَوْماً یَقْطَعُ شَهْوَتَکَ وَ لَا تَصُمْ صِیَاماً یَمْنَعُکَ مِنَ الصَّلَاهًِْ فَإِنَّ الصَّلَاهًَْ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنَ الصِّیَامِ یَا بُنَیَّ إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ هَلَکَ فِیهَا عَالَمٌ کَثِیرٌ فَاجْعَلْ سَفِینَتَکَ فِیهَا الْإِیمَانَ وَ اجْعَلْ شِرَاعَهَا التَّوَکُّلَ وَ اجْعَلْ زَادَکَ فِیهَا تَقْوَی اللَّهِ فَإِنْ نَجَوْتَ فَبِرَحْمَهًِْ اللَّهِ وَ إِنْ هَلَکْتَ فَبِذُنُوبِکَ یَا بُنَیَّ إِنْ تَأَدَّبْتَ صَغِیراً انْتَفَعْتَ بِهِ کَبِیراً وَ مَنْ عَنَی بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ وَ مَنِ اهْتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ وَ مَنْ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ اشْتَدَّ لَهُ طَلَبُهُ وَ مَنِ اشْتَدَّ لَهُ طَلَبُهُ أَدْرَکَ مَنْفَعَتَهُ فَاتَّخِذْهُ عَادَهًًْ فَإِنَّکَ تَخْلُفُ فِی سَلَفِکَ وَ تَنْفَعُ بِهِ خَلْفَکَ وَ یَرْتَجِیکَ فِیهِ رَاغِبٌ وَ یَخْشَی صَوْلَتَکَ رَاهِبٌ وَ إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ عَنْهُ بِالطَّلَبِ لِغَیْرِهِ فَإِنْ غُلِبْتَ عَلَی الدُّنْیَا فَلَا تُغْلَبَنَّ عَلَی الْآخِرَهًِْ فَإِذَا فَاتَکَ طَلَبُ الْعِلْمِ فِی مَظَانِّهِ فَقَدْ غُلِبْتَ عَلَی الْآخِرَهًِْ وَ اجْعَلْ فِی أَیَّامِکَ وَ لَیَالِیکَ وَ سَاعَاتِکَ لِنَفْسِکَ نَصِیبا فِی طَلَبِ الْعِلْمِ فَإِنَّکَ لَمْ تَجِدْ لَهُ تَضْیِیعاً أَشَدَّ مِنْ تَرْکِهِ وَ لَا تُمَارِیَنَّ فِیهِ لَجُوجاً وَ لَا تُجَادِلَنَّ فَقِیهاً وَ لَا تُعَادِیَنَّ سُلْطَاناً

وَ لَا تُمَاشِیَنَ ظَلُوماً وَ لَا تُصَادِقَنَّهُ وَ لَا تُؤَاخِیَنَّ فَاسِقاً وَ لَا تُصَاحِبَنَّ مُتَّهَماً وَ اخْزُنْ عِلْمَکَ کَمَا

تَخْزُنُ وَرِقَکَ یَا بُنَیَّ خَفِ اللَّهَ خَوْفاً لَوْ أَتَیْتَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ بِبِرِّ الثَّقَلَیْنِ خِفْتَ أَنْ یُعَذِّبَکَ وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَوْ وَافَیْتَ الْقِیَامَهًَْ بِإِثْمِ الثَّقَلَیْنِ رَجَوْتَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکَ فَقَالَ لَهُ ابْنُهُ یَا أَبَتِ وَ کَیْفَ أُطِیقُ هَذَا وَ إِنَّمَا لِی قَلْبٌ وَاحِدٌ فَقَالَ لَهُ لُقْمَانُ یَا بُنَیَّ لَوِ اسْتُخْرِجَ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فَشُقَّ لَوُجِدَ فِیهِ نُورَانِ نُورٌ لِلْخَوْفِ وَ نُورٌ لِلرَّجَاءِ لَوْ وُزِنَا مَا رُجِّحَ أَحَدُهُمَا عَلَی الْآخَرِ بِمِثْقَالِ ذَرَّهًٍْ فَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ یُصَدِّقُ مَا قَالَ اللَّهُ وَ مَنْ یُصَدِّقُ مَا قَالَ اللَّهُ یَفْعَلُ مَا أَمَرَ اللَّهُ وَ مَنْ لَمْ یَفْعَلْ مَا أَمَرَ اللَّهُ لَمْ یُصَدِّقْ مَا قَالَ اللَّهُ فَإِنَّ هَذِهِ الْأَخْلَاقُ یَشْهَدُ بَعْضُهَا لِبَعْضٍ فَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ إِیمَاناً صَادِقاً یَعْمَلْ لِلَّهِ خَالِصاً نَاصِحاً وَ مَنْ یَعْمَلْ لِلَّهِ خَالِصاً نَاصِحاً فَقَدْ آمَنَ بِاللَّهِ صَادِقاً وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ خَافَهُ وَ مَنْ خَافَهُ فَقَدْ أَحَبَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اتَّبَعَ أَمْرَهُ وَ مَنِ اتَّبَعَ أَمْرَهُ اسْتَوْجَبَ جَنَّتَهُ وَ مَرْضَاتَهُ وَ مَنْ لَمْ یَتَّبِعْ رِضْوَانَ اللَّهِ فَقَدْ هَانَ سَخَطَهُ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ یَا بُنَیَّ لَا تَرْکَنْ إِلَی الدُّنْیَا وَ لَا تَشْغَلْ قَلْبَکَ بِهَا فَمَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ مِنْهَا أَ لَا تَرَی أَنَّهُ لَمْ یَجْعَلْ نَعِیمَهَا ثَوَاباً لِلْمُطِیعِینَ وَ لَمْ یَجْعَلْ بَلَاءَهَا عُقُوبَهًًْ لِلْعَاصِین.

امام صادق (علیه السلام) - حماد گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد لقمان و حکمتش سؤال کردم. … در معنی این کلام خداوند متعال: وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ فرمود: لقمان فرزندش را به آثاری نصیحت کرد که به دو نیم شد (نهایت تأثیر را از آن‌ها گرفت). ای حمّاد! یکی از نصیحت‌هایش این بود که: «ای پسرم! تو از زمانی که به دنیا آمده¬ای به دنیا پشت کرده‌ای و به سوی آخرت می¬روی. آن خانه¬ای که تو به سویش می¬روی از آن خانه‌ای که به آن پشت کرده¬ای به تو نزدیک¬تر است. ای پسرم! با عالمان مجالست کن و با زانوهایت مزاحم ایشان شو و با آن‌ها مجادله نکن چون از حضورت در جلسه‌هایشان جلوگیری می¬کنند و از دنیا به اندازه کفایتت بخواه و آن را رد نکن تا سربار مردم بشوی و طوری که به آخرتت ضرر برساند در آن وارد نشو. روزه‌ای بگیر که شهوتت را قطع کند، روزه¬ای نگیر که تو را از نماز بازدارد، چون نماز در نزد خداوند از روزه دوست داشتنی¬تر است. ای پسرم! دنیا دریای عمیقی است، عالمان زیادی در آن هلاک شده¬اند. کشتی نجات خود را ایمان به خدا و بادبان‌های آن را توکّل به خدا و توشه‌ات را تقوای خدا قرار بده، اگر نجات پیدا کردی از لطف و رحمت خداست و اگر تو هم نابود شدی به خاطر گناهان خودت است. ای پسرم! اگر در بچّگی ادب پیدا کنی در بزرگی به تو فایده می¬رساند و هرکس به ادب توجّه کند به آن اهمیّت می¬دهد و هرکس به آن اهمیّت ¬بدهد به علم خود متعهّد می¬شود و هرکس به علم خود متعهّد ¬شود بیشتر در طلب آن می¬کوشد و هرکس بیشتر در طلب آن ¬بکوشد منفعت آن را درک می‌کند و آن را عادت خود قرار می¬دهد؛ چون تو جانشین گذشتگانت هستی و آیندگانت از آن استفاده می¬کنند که به وسیله‌ی آن امیدوار به تو امید می¬بندد و هراسان از صولت تو می¬هراسد، مبادا از رسیدن به آن تنبلی کنی و به سراغ غیر آن بروی چون اگر بتوانی بر دنیا چیره شوی بر آخرت چیره نخواهی شد و اگر طلب علم در جایگاه¬های آن از تو فوت شود در مورد آخرت شکست خواهی خورد و ساعاتی را در شب و روز برای یادگیری علم به خودت اختصاص بده چون ضایع¬کردنی را شدیدتر از ترک علم نخواهی یافت و در علم‌آموزی از سر لجاجت مجادله نکن، و هرگز با هیج فقیهی مجادله نکن و با هیچ پادشاهان دشمنی نکن و با هیچ ستمگری مماشات نکن و با او دوستی نکن و هرگز با هیچ فاسقی برادری نکن و با هیچ متّهمی همراهی نکن و آنطور که پولت را حفظ می‌کنی علمت را نیز حفظ کن. ای پسرم! آن‌طور از خدا بترس که اگر خوبی¬های ثقلین جن و انس را انجام داده باشی باز هم بترسی و آن‌طور به بخشش خداوند امیدوار باش که اگر تمام گناهان جن و انس برای تو باشد، به عفو و بخششت امیدوار باشی». پسرش به او گفت: «پدر! چگونه می‌توانم اینگونه باشم درحالی‌که فقط یک قلب دارم»؟ لقمان به او گفت: «ای پسرم اگر قلب انسان مؤمن را دربیاوری و آن را بشکافی دو نور در آن وجود دارد، نوری برای ترس از خدا و نوری برای امید به بخشش او. اگر آن دو را وزن کنی هیچکدام به اندازه یک مثقال بر دیگری برتری ندارد. هرکس به خدا ایمان داشته باشد به کلام خدا باور دارد و هرکس کلام خدا را باور داشته باشد، دستورات او را انجام می‌دهد. پس هرکس دستورات خدا را انجام ندهد کلام خدا را باور ندارد چون این کارها با هم رابطه علّت و معلولی و رابطه‌ی مستقیم دارند. پس هرکس به خدا ایمان راستین داشته باشد، برای رضای خداوند به صورت خالص و بی‌ریا و ناصح کار می‌کند و هرکس اینگونه برای خدا کار بکند به تأکید به خداوند ایمان راستین دارد و هر کس از خدا اطاعت کند از او می‌ترسد و هرکس از او بترسد او را دوست می‌دارد و هر کس او را دوست داشته باشد از او اطاعت می¬کند و هرکس از او اطاعت کند رضایت و بهشت خداوند را به دست می‌آورد و هر کسی در پی کسب رضای خدا نباشد خشم خدا بر او آسان است، پناه بر خدا از خشم او. ای پسرم! به دنیا اعتماد نکن و قلب خودت را به آن مشغول نکن، خدا هیچ مخلوقی بی‌ارزشتر از دنیا خلق نکرده است. آیا نمی‌بینی خداوند نعمت‌های دنیا را پاداش بندگان مطیعش و مصیبت‌های آن را عذاب انسان‌های گناهکار قرار نداده است»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص516

بحار الأنوار، ج11، ص412/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت» / القمی، ج2، ص161

1 -2

(لقمان/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَ مَنْ ذَا الَّذِی ابْتَغَی اللَّهَ فَلَمْ یَجِدْهُ وَ مَنْ ذَا الَّذِی لَجَأَ إِلَی اللَّهِ فَلَمْ یُدَافِعْ عَنْهُ أَمْ مَنْ ذَا الَّذِی تَوَکَّلَ عَلَی اللَّهِ فَلَمْ یَکْفِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لقمان که پسرش را نصیحت می‌کرد به او گفت: چه کسی خداوند را خواست ولی او را پیدا نکرد؟ و چه کسی به خدا پناه برد و خدا از او دفاع نکرد؟ و چه کسی بر خدا توکّل کرد و خدا برایش کافی نبود»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص518

بحار الأنوار، ج13، ص433/ بحار الأنوار، ج27، ص112

1 -3

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه (علیه السلام): وَ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ سَافِرْ بِسَیْفِکَ وَ خُفِّکَ وَ عِمَامَتِکَ وَ خِبَائِکَ وَ سِقَائِکَ وَ خُیُوطِکَ وَ مِخْرَزِکَ وَ تَزَوَّدْ مَعَکَ مِنَ الْأَدْوِیَهًِْ مَا تَنْتَفِعُ بِهِ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَکَ وَ کُنْ لِأَصْحَابِکَ مُوَافِقاً إِلَّا فِی مَعْصِیَهًِْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ یَا بُنَیَّ إِذَا سَافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ فَأَکْثِرِ اسْتِشَارَتَهُمْ فِی أَمْرِکَ وَ أَمْرِهِمْ وَ أَکْثِرِ التَّبَسُّمَ فِی وُجُوهِهِمْ وَ کُنْ کَرِیماً عَلَی زَادِکَ بَیْنَهُمْ فَإِذَا دَعَوْکَ فَأَجِبْهُمْ وَ إِذَا اسْتَعَانُوا بِکَ فَأَعِنْهُمْ وَ اغْلِبْهُمْ بِثَلَاثٍ طُولِ الصَّمْتِ وَ کَثْرَهًِْ الصَّلَاهًِْ وَ سَخَاءِ النَّفْسِ بِمَا مَعَکَ مِنْ دَابَّهًٍْ أَوْ مَالٍ أَوْ زَادٍ وَ إِذَا اسْتَشْهَدُوکَ عَلَی الْحَقِّ فَاشْهَدْ لَهُمْ وَ اجْهَدْ رَأْیَکَ لَهُمْ إِذَا اسْتَشَارُوکَ ثُمَّ لَا تَعْزِمْ حَتَّی تَثَبَّتَ وَ تَنْظُرَ وَ لَا تُجِبْ فِی مَشُورَهًٍْ حَتَّی تَقُومَ فِیهَا

وَ تَقْعُدَ وَ تَنَامَ وَ تَأْکُلَ وَ تُصَلِّیَ وَ أَنْتَ مُسْتَعْمِلٌ فِکْرَتَکَ وَ حِکْمَتَکَ فِی مَشُورَتِهِ فَإِنَّ مَنْ

لَمْ یُمْحِضِ النَّصِیحَهًَْ لِمَنِ اسْتَشَارَهُ سَلَبَهُ اللَّهُ رَأْیَهُ وَ نَزَعَ عَنْهُ الْأَمَانَهًَْ وَ إِذَا رَأَیْتَ أَصْحَابَکَ یَمْشُونَ فَامْشِ مَعَهُمْ وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ یَعْمَلُونَ فَاعْمَلْ مَعَهُمْ وَ إِذَا تَصَدَّقُوا وَ أَعْطَوْا قَرْضاً فَأَعْطِ مَعَهُمْ وَ اسْمَعْ لِمَنْ هُوَ أَکْبَرُ مِنْکَ سِنّاً وَ إِذَا أَمَرُوکَ بِأَمْرٍ وَ سَأَلُوکَ فَتَبَرَّعْ لَهُمْ وَ قُلْ نَعَمْ وَ لَا تَقُلْ لَا فَإِنَّ لَا عِیٌّ وَ لُؤْمٌ وَ إِذَا تَحَیَّرْتُمْ فِی طَرِیقِکُمْ فَانْزِلُوا وَ إِنْ شَکَکْتُمْ فِی الْقَصْدِ فَقِفُوا وَ تُؤَامِرُوا وَ إِذَا رَأَیْتُمْ شَخْصاً وَاحِداً فَلَا تَسْأَلُوهُ عَنْ طَرِیقِکُمْ وَ لَا تَسْتَرْشِدُوهُ فَإِنَّ الشَّخْصَ الْوَاحِدَ فِی الْفَلَاهًِْ مُرِیبٌ لَعَلَّهُ أَنْ یَکُونَ عَیْناً لِلُّصُوصِ أَوْ أَنْ یَکُونَ الشَّیْطَانُ الَّذِی حَیَّرَکُمْ وَ احْذَرُوا الشَّخْصَیْنِ أَیْضاً إِلَّا أَنْ تَرَوْا مَا لَا أَرَی فَإِنَّ الْعَاقِلَ إِذَا أَبْصَرَ بِعَیْنَیْهِ شَیْئاً عَرَفَ الْحَقَّ مِنْهُ وَ الشَّاهِدُ یَرَی مَا لَا یَرَی الْغَائِبُ یَا بُنَیَّ وَ إِذَا جَاءَ وَقْتُ الصَّلَاهًِْ فَلَا تُؤَخِّرْهَا لِشَیْءٍ صَلِّهَا وَ اسْتَرِحْ مِنْهَا فَإِنَّهَا دَیْنٌ وَ صَلِّ فِی جَمَاعَهًٍْ وَ لَوْ عَلَی رَأْسِ زُجٍّ وَ لَا تَنَامَنَّ عَلَی دَابَّتِکَ فَإِنَّ ذَلِکَ سَرِیعٌ فِی دَبَرِهَا وَ لَیْسَ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِ الْحُکَمَاءِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ فِی مَحْمِلٍ یُمْکِنُکَ التَّمَدُّدُ لِاسْتِرْخَاءِ الْمَفَاصِلِ وَ إِذَا قَرُبْتَ مِنَ الْمَنْزِلِ فَانْزِلْ عَنْ دَابَّتِکَ فَإِنَّهَا تُعِینُکَ وَ ابْدَأْ لِعَلَفِهَا قَبْلَ نَفْسِکَ فَإِنَّهَا نَفْسُکَ وَ إِذَا أَرَدْتُمُ النُّزُولَ فَعَلَیْکُمْ مِنْ بِقَاعِ الْأَرَضِینَ بِأَحْسَنِهَا لَوْناً وَ أَلْیَنِهَا تُرْبَهًًْ وَ أَکْثَرِهَا عُشْباً وَ إِذَا نَزَلْتَ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ قَبْلَ أَنْ تَجْلِسَ وَ إِذَا أَرَدْتَ قَضَاءَ حَاجَهًٍْ فَأَبْعِدِ الْمَذْهَبَ فِی الْأَرْضِ فَإِذَا ارْتَحَلْتَ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ وَدِّعِ الْأَرْضَ الَّتِی حَلَلْتَ بِهَا وَ سَلِّمْ عَلَیْهَا وَ عَلَی أَهْلِهَا فَإِنَّ لِکُلِّ بُقْعَهًٍْ أَهْلًا مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَأْکُلَ طَعَاماً حَتَّی تَبْدَأَ فَتَتَصَدَّقَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ عَلَیْکَ بِقِرَاءَهًِْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا دُمْتَ رَاکِباً وَ عَلَیْکَ بِالتَّسْبِیحِ مَا دُمْتَ عَامِلًا وَ عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ مَا دُمْتَ خَالِیاً وَ إِیَّاکَ وَ السَّیْرَ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِالتَّعْرِیسِ وَ الدُّلْجَهًِْ مِنْ لَدُنْ نِصْفِ اللَّیْلِ إِلَی آخِرِهِ وَ إِیَّاکَ وَ رَفْعَ الصَّوْتِ فِی مَسِیرِکَ. فَقَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ مَا أُوتِیَ لُقْمَانُ الْحِکْمَهًَْ بِحَسَبٍ وَ لَا مَالٍ وَ لَا أَهْلٍ وَ لَا بَسْطٍ فِی جِسْمٍ وَ لَا جَمَالٍ وَ لَکِنَّهُ کَانَ رَجُلًا قَوِیّاً فِی أَمْرِ اللَّهِ مُتَوَرِّعاً فِی اللَّهِ سَاکِتاً سَکِیناً عَمِیقَ النَّظَرِ طَوِیلَ الْفِکْرِ حَدِیدَ النَّظَرِ مُسْتَعْبِراً بِالْعِبَرِ لَمْ یَنَمْ نَهَاراً قَطُّ وَ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ عَلَی بَوْلٍ وَ لَا غَائِطٍ وَ لَا اغْتِسَالٍ لِشِدَّهًِْ تَسَتُّرِهِ وَ عُمْقِ نَظَرِهِ وَ تَحَفُّظِهِ فِی أَمْرِهِ وَ لَمْ یَضْحَکْ مِنْ شَیْءٍ قَطُّ مَخَافَهًَْ الْإِثْمِ، وَ لَمْ یَغْضَبْ قَطُّ وَ لَمْ یُمَازِحْ إِنْسَاناً قَطُّ وَ لَمْ یَفْرَحْ بِشَیْءٍ إِنْ أَتَاهُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ لَا حَزِنَ مِنْهَا عَلَی شَیْءٍ قَطُّ، وَ قَدْ نَکَحَ مِنَ النِّسَاءِ وَ وُلِدَ لَهُ مِنَ الْأَوْلَادِ الْکَثِیرَهًِْ وَ قَدَّمَ أَکْثَرَهُمْ أَفْرَاطاً، فَمَا بَکَی عَلَی مَوْتِ أَحَدٍ مِنْهُمْ، وَ لَمْ یَمُرَّ بِرَجُلَیْنِ یَخْتَصِمَانِ أَوْ یَقْتَتِلَانِ إِلَّا أَصْلَحَ

بَیْنَهُمَا وَ لَمْ یَمْضِ عَنْهُمَا حَتَّی یُحَابَّا، وَ لَمْ یَسْمَعْ قَوْلًا قَطُّ مِنْ أَحَدٍ اسْتَحْسَنَهُ إِلَّا سَأَلَ عَنْ تَفْسِیرِهِ وَ عَمَّنْ أَخَذَهُ، وَ کَانَ یُکْثِرُ مُجَالَسَهًَْ الْفُقَهَاءِ وَ الْحُکَمَاءِ، وَ کَانَ یَغْشَی الْقُضَاهًَْ وَ الْمُلُوکَ وَ السَّلَاطِینَ، فَیَرْثِی لِلْقُضَاهًِْ مَا ابْتُلُوا بِهِ وَ یَرْحَمُ لِلْمُلُوکِ وَ السَّلَاطِینِ لِعِزَّتِهِمْ بِاللَّهِ وَ طُمَأْنِینَتِهِمْ فِی ذَلِکَ وَ یَعْتَبِرُ وَ یَتَعَلَّمُ مَا یَغْلِبُ بِهِ نَفْسَهُ وَ یُجَاهِدُ بِهِ هَوَاهُ وَ یَحْتَرِزُ بِهِ مِنَ الشَّیْطَانِ فَکَانَ یُدَاوِی قَلْبَهُ بِالْفِکْرِ وَ یُدَاوِی نَفْسَهُ بِالْعِبَرِ وَ کَانَ لَا یَظْعَنُ إِلَّا فِیمَا یَنْفَعُهُ فَبِذَلِکَ أُوتِیَ الْحِکْمَهًَْ وَ مُنِحَ الْعِصْمَهًَْ.

امام صادق (علیه السلام) - حمّادبن عیسی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که فرمود: در وصیّتی از لقمان به فرزندش آمده است: فرزندم! با شمشیر، کفش، عمامه و خیمه و مشک آب و نخ و درفش خود به سفر برو و در سفر داروهایی به همراه داشته باش که خود و آن که با توست از آن منتفع گردد و با همسفرانت جز در معصیت خداوند عزّوجلّ همراه و موافق باش. فرزندم! اگر با جمعی سفر کردی، در کار خودت و ایشان با آنان بسیار مشورت کن و با آنان بسیار خنده‌رو باش و در غذای خود با آنان سخاوتمند باش و اگر تو را به میهمانی دعوت کردند، دعوت آنان را بپذیر و اگر از تو یاری خواستند به یاریشان بشتاب و در همه حال ساکت و کم‌حرف باش و بسیار نماز بخوان و آب و غذا و چهارپای خود را از دیگران دریغ مدار و اگر از تو شهادت به حق دادن طلبیدند، برایشان شهادت ده، و اگر با تو مشورت کردند، سعی کن مشاور خوبی برای آنان باشی و تا پیرامون کاری خوب فکر نکرده‌ای، اقدام مکن و به هیچ مشورتی پاسخ مده، مگر اینکه مدّتی را صرف‌نظرکردن به آن کرده باشی و هرکس نتواند نصیحت مشفقانه و خیرخواهانه را به‌طرف مشورت‌گیرنده ارائه کند، خداوند عقل او را از وی می‌گیرد. و اگر دیدی دوستانت راه می‌روند، با آنان راه برو و اگر دیدی به کاری مشغولند، به یاریشان بشتاب. پند مسن‌تر از خود را گوش کن و اگر فرمانی به تو دادند یا چیزی از تو خواستند، بگو: بلی، و پاسخ منفی مده، زیرا «نه» گفتن سنگین و نشانه‌ی لئیم‌بودن است و اگر سرگردان شدید، اتراق کنید و اگر در تصمیم دچار تردید شدید، بایستید و رایزنی کنید و اگر یک مرد را در بین راه دیدید درباره‌ی مسیرتان چیزی از وی نپرسید و از او راهنمایی مخواهید، زیرا تنهابودن در بیابان شک‌برانگیز است و ممکن است جاسوس دزدها باشد و شاید همان شیطانی باشد که شما را سرگردان کرده باشد. از دو شخص نیز بترسید، مگر اینکه آنچه را من می‌بینم، شما در آن‌ها نبینید؛ زیرا عاقل اگر با چشم خود چیزی ببیند، حق را از آن تشخیص می‌دهد و ببیننده، چیزهایی را می‌بیند که غایب نمی‌بیند. فرزندم! چون وقت نماز شد، به هیچ بهانه‌ای آن را به تأخیر مینداز. به‌موقع آن را اقامه کن و خود را آسوده ساز؛ زیرا نماز یک دَین است. درهمه‌حال سعی کن نمازت را به جماعت برگزار کنی و هرگز بر روی مرکب مخواب؛ زیرا خیلی زود دچار زخم نشیمنگاه می‌شوی و این کار عاقلانه‌ای نیست، مگر اینکه در محملی نشسته باشی و بخواهی دراز بکشی تا به مفاصلت استراحتی داده باشی و اگر قصد اتراق داشتید، خوش‌رنگ‌ترین زمین را انتخاب کنید که خاکش نرم و علفش بسیار باشد و چون اُتراق کردید، پیش از آنکه بنشینی دو رکعت نماز به‌جای آر و اگر قصد قضای حاجت کردی، از محلّ اتراق دور شو و چون عزم ادامه‌ی سفر کردی دو رکعت نماز بخوان و با زمینی که در آن اتراق کرده بودی وداع کن و بر مردمان آن سلام کن؛ زیرا هر بقعه‌ای از زمین به جمعی از فرشتگان تعلّق دارد و اگر نتوانستی لب به غذا بزنی تا صدقه ندهی، این کار را بکن و تا سوار بر مرکبی، تلاوت قرآن را فراموش مکن و تا زمانی‌که مشغول به کار هستی، تسبیح را فراموش مکن و چون بیکار بودی، از دعا غفلت مکن و برحذر باش از اینکه از آغاز تا پایان شب در حرکت باشی و مبادا که درحین حرکت صدایت را بلند کنی». امام صادق (علیه السلام) فرمود: «به خدا سوگند که حکمت را به خاطر حسب‌ونسب یا ثروت و مکنت یا قدرت بدن یا جمال رخسار به لقمان ندادند؛ بلکه چون با اراده در کار خدا، پرهیزکار، ساکت و بسیار کم‌حرف، ژرف‌نگر، دوراندیش و تیزبین بود، از این نعمت برخوردار شد و هرگز در روز نمی‌خوابید و هرگز در مجلس تکیه نمی‌داد و آب دهان بیرون نمی‌انداخت و هیچ کار عبثی انجام نمی‌داد و هیچ‌کس او را درحال ادرار یا قضای حاجت یا غسل به خاطر حیای بسیار او ندید و هرگز به چیزی نخندید و به خشم نیامد تا مبادا آسیبی به دینش وارد شود و هرگز با انسانی شوخی نکرد و به خاطر امور دنیوی اظهار شادمانی نکرد و به خاطر از دست‌دادن آن غمگین نشد. او چند همسر گرفت و فرزندان بسیار یافت که خیلی از آن‌ها در حیات او درگذشتند، امّا هرگز بر یکی از آن‌ها نگریست. اگر بر دو نفر وارد می‌شدند که درحال جنگ و دعوا بودند، آن‌ها را با هم آشتی می‌داد و تا از هم جدا نمی‌شدند از آنجا نمی‌رفت. هیچ سخن پسندیده‌ای نشنید مگر اینکه خواستار تفسیر و توضیح آن شد و اینکه گوینده‌ی اصلی آن سخن چه کسی بوده است. با فق‌ها و علماء زیاد نشست و برخاست داشت. پیوسته نزد قضات، حکام و سلاطین می‌رفت و به آنان سر می‌زد. قاضیان را به خاطر اینکه در مقابل امتحانی سخت قرار گرفته‌اند تسلّی خاطر می‌داد و بر پادشاهان و حکام به خاطر نخوت و تکبّری که در مقابل خدا داشتند و اینکه چنین در آرامش زندگی می‌کنند، دل می‌سوزاند. او پیوسته چیزهایی می‌آموخت که به‌وسیله‌ی آن‌ها بر نفس خود غلبه کند و از شیطان فاصله بگیرد. او پیوسته خود را با تفکّر و عبرت‌گرفتن درمان می‌کرد. او وقت خود را فقط به کار مفید می‌گذراند و در امری که به وی مربوط نبود دخالت نمی‌کرد؛ و به‌همین‌دلیل بود که به وی حکمت داده شد و از نعمت عصمت برخوردار گردید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص518

بحار الأنوار، ج73، ص273

1 -4

(لقمان/ 13)

الباقر (علیه السلام) - کَانَ فِیمَا وَعَظَ بِهِ لُقْمَانُ (علیه السلام) ابْنَهُ أَنْ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنْ تَکُ فِی شَکٍ مِنَ الْمَوْتِ فَارْفَعْ عَنْ نَفْسِکَ النَّوْمَ وَ لَنْ تَسْتَطِیعَ ذَلِکَ وَ إِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِنَ الْبَعْثِ فَارْفَعْ عَنْ نَفْسِکَ الِانْتِبَاهَ وَ لَنْ تَسْتَطِیعَ ذَلِکَ فَإِنَّکَ إِذَا فَکَّرْتَ فِی هَذَا عَلِمْتَ أَنَّ نَفْسَکَ بِیَدِ غَیْرِکَ وَ إِنَّمَا النَّوْمُ بِمَنْزِلَهًِْ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا الْیَقَظَهًُْ بَعْدَ النَّوْمِ بِمَنْزِلَهًِْ الْبَعْثِ بَعْدَ الْمَوْت.

 

امام باقر (علیه السلام) - در مواعظ لقمان (علیه السلام) به فرزندش آمده است: فرزندم! اگر نسبت به مرگ شک داری پس خواب را از خود بردار و هرگز نخواهی توانست که چنین کنی! و اگر در رستاخیز شک داری از خود، بیداری بعد از خواب را بردار و هرگز نخواهی توانست که چنین کنی! پس تو اگر در این امر تفکّر کنی، در می‌یابی که جان تو در دست غیر توست و همانا خواب به‌منزله‌ی مرگ است و بیداری بعد از خواب به‌منزله‌ی رستاخیز پس از مرگ است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص522

بحار الأنوار، ج7، ص42

1 -5

(لقمان/ 13)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) کَانَ فِیمَا وَعَظَ بِهِ لُقْمَانُ ابْنَهُ أَنْ قَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ لِیَعْتَبِرْ مَنْ قَصُرَ یَقِینُهُ وَ ضَعُفَتْ نِیَّتُهُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَهُ فِی ثَلَاثَهًِْ أَحْوَالٍ مِنْ أَمْرِهِ وَ أَتَاهُ رِزْقُهُ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ فِی وَاحِدَهًٍْ مِنْهَا کَسْبٌ وَ لَا حِیلَهًٌْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سَیَرْزُقُهُ فِی الْحَالِ الرَّابِعَهًِْ أَمَّا أَوَّلُ ذَلِکَ فَإِنَّهُ کَانَ فِی رَحِمِ أُمِّهِ یَرْزُقُهُ هُنَاکَ فِی قَرَارٍ مَکِینٍ حَیْثُ لَا یُؤْذِیهِ حَرٌّ وَ لَا بَرْدٌ ثُمَ أَخْرَجَهُ مِنْ ذَلِکَ وَ أَجْرَی لَهُ رِزْقاً مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ یَکْفِیهِ بِهِ وَ یُرَبِّیهِ وَ یَنْعَشُهُ مِنْ غَیْرِ حَوْلٍ بِهِ وَ لَا قُوَّهًٍْ ثُمَّ فُطِمَ مِنْ ذَلِکَ فَأَجْرَی لَهُ رِزْقاً مِنْ کَسْبِ أَبَوَیْهِ بِرَأْفَهًٍْ وَ رَحْمَهًٍْ لَهُ مِنْ قُلُوبِهِمَا لَا یَمْلِکَانِ غَیْرَ ذَلِکَ حَتَّی إِنَّهُمَا یُؤْثِرَانِهِ عَلَی أَنْفُسِهِمَا فِی أَحْوَالٍ کَثِیرَهًٍْ حَتَّی إِذَا کَبِرَ وَ عَقَلَ وَ اکْتَسَبَ لِنَفْسِهِ ضَاقَ بِهِ أَمْرُهُ وَ ظَنَّ الظُّنُونَ بِرَبِّهِ وَ جَحَدَ الْحُقُوقَ فِی مَالِهِ وَ قَتَّرَ عَلَی نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ مَخَافَهًَْ إِقْتَارِ رِزْقٍ وَ سُوءِ یَقِینٍ بِالْخُلْفِ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِی الْعَاجِلِ وَ الْآجِلِ فَبِئْسَ الْعَبْدُ هَذَا یَا بُنَی.

امام علی (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) از امام علی (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «یکی از نصیحت‌های لقمان به پسرش این بود که: ای پسرم! باید در کسی که یقینش کم و نیّتش در طلب روزی ضعیف است به دیده‌ی عبرت بنگری، چون خدای متعال در سه حالت او را روزی داد که در هیچ‌یک از آن حالات خودش اختیار و قدرتی نداشت، پس باید مطمئن باشد که او را درحالت چهارم نیز روزی خواهد داد؛ امّا اوّلین حالت در رحم مادر است که خداوند او را در آن جایگاه محکم که هیچ سرما و گرمایی به او نمی‌رسید، روزی داد، سپس درحالت دوّم او را از رحم به دنیا آورد و رزق او را در شیر مادرش قرار داد که آن شیر بهترین غذا برای او بود و او را تربیت نمود و پرورش داد، بی‌آنکه خودش توان و قدرتی داشته باشد. درحالت سوّم پس از آنکه دوران شیرخواری او به پایان رسید، خداوند او را از کسب پدر و مادرش به‌وسیله‌ی رأفتی که در قلب آن‌ها نسبت به او ایجاد کرد، روزی داد، به‌طوری‌که کاری غیر از آن نمی¬توانستند انجام بدهند، تا آنجا که پدر و مادرش در بسیاری از موارد، او را بر خود ترجیح دادند تا اینکه به مرحله‌ی رشد و عقل و بلوغ رسید و برای خودش کسب و کاری تشکیل داد و دراین‌حالت، امر خودش بر خودش گران آمد و در مورد خدای خود پندارهای سوء پیدا کرد و حقوق خداوند در مال خویش را انکار کرد و از ترس کم‌شدن روزی و سوء یقین به آینده از اینکه خدای متعال روزی او را دیر یا زود ندهد بر خود و خانواده¬اش سخت¬گیری و خساست ¬کرد؛ پس‌ای پسرم بدان که او بدترین بندگان است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص522

بحار الأنوار، ج14، ص313

1 -6

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - کَانَ فِیمَا وَعَظَ لُقْمَانُ ابْنَهُ أَنَّهُ قَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ اجْعَلْ فِی أَیَّامِکَ وَ لَیَالِیکَ وَ سَاعَاتِکَ نَصِیباً لَکَ فِی طَلَبِ الْعِلْمِ فَإِنَّکَ لَنْ تَجِدَ لَهُ تَضْیِیعاً مِثْلَ تَرْکِهِ.

امام صادق (علیه السلام) - از جمله توصیّه‌هایی که لقمان (علیه السلام) به پسرش می‌کرد این بود که می‌فرمود: «ای پسر عزیزم! در ساعات شبانه‌روزت، زمانی را به کسب علم اختصاص بده! که ترک هیچ کاری را مثل ترک کسب علم موجب تضییع و از بین رفتن [فرصت] نخواهی یافت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص522

بحار الأنوار، ج1، ص169

1 -7

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ لِکُلِّ شَیْءٍ عَلَامَهًٌْ یُعْرَفُ بِهَا وَ یُشْهَدُ عَلَیْهَا وَ إِنَ لِلدِّینِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ الْعِلْمَ وَ الْإِیمَانَ وَ الْعَمَلَ بِهِ وَ لِلْإِیمَانِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ لِلْعَالِمِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ الْعِلْمُ بِاللَّهِ وَ بِمَا یُحِبُّ وَ بِمَا یَکْرَهُ وَ لِلْعَامِلِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ الصَّلَاهًُْ وَ الصِّیَامُ وَ الزَّکَاهًُْ وَ لِلْمُتَکَلِّفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یُنَازِعُ مَنْ فَوْقَهُ وَ یَقُولُ مَا لَا یَعْلَمُ وَ یَتَعَاطَی مَا لَا یَنَالُ وَ لِلظَّالِمِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَهًِْ وَ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَهًِْ وَ یُعِینُ الظَّلَمَهًَْ وَ لِلْمُنَافِقِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یُخَالِفُ لِسَانُهُ قَلْبَهُ وَ قَلْبُهُ فِعْلَهُ وَ عَلَانِیَتُهُ سَرِیرَتَهُ وَ لِلْآثِمِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَخُونُ وَ یَکْذِبُ وَ یُخَالِفُ مَا یَقُولُ وَ لِلْمُرَائِی ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یَنْشَطُ إِذَا کَانَ النَّاسُ عِنْدَهُ وَ یَتَعَرَّضُ فِی کُلِّ أَمْرٍ لِلْمَحْمَدَهًِْ وَ لِلْحَاسِدِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ یَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ یَشْمَتُ بِالْمُصِیبَهًِْ وَ لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَشْتَرِی مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَلْبَسُ مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَأْکُلُ مَا لَیْسَ لَهُ وَ لِلْکَسْلَانِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَتَوَانَی حَتَّی یُفَرِّطَ وَ یُفَرِّطُ حَتَّی یُضَیِّعَ وَ یُضَیِّعُ حَتَّی یَأْثَمَ وَ لِلْغَافِلِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ السَّهْوُ وَ اللَّهْوُ وَ النِّسْیَان.

امام صادق (علیه السلام) - لقمان به پسرش گفت: فرزندم! هرچیز، علامت و نشانه‌ای دارد که به‌واسطه‌ی آن شناخته می‌شود و با وجود آن پی به وجود آن چیز می‌برند؛ دین سه نشانه دارد؛ علم، ایمان و عمل به آن، و ایمان [و شخص مؤمن] نیز سه نشانه دارد؛ ایمان به خدا، ایمان به کتب الهی و ایمان به فرستادگان خدا، و [علم] شخص عالم سه نشانه دارد: علم [و شناخت] نسبت به خدا، علم [و شناخت] به آنچه که خدا می‌پسندد و علم [و شناخت] به آنچه که خداوند نمی‌پسندد، و شخصی که [به ایمان خود] عمل می‌کند، سه نشانه دارد: نماز، روزه و زکات، و انسانی که خود را به سختی می‌اندازد سه نشانه دارد: با کسی که [از لحاظ شأن و رتبه] از او بالاتر است، درگیر می‌شود، آنچه نمی‌داند، می‌گوید و دنبال آن چیزی می‌رود که به آن نخواهد رسید. انسان ظالم نیز سه علامت دارد: بدون هیچ دلیلی و با سرکشی به کسی که [از لحاظ شأن و رتبه] از او بالاتر است، ظلم می‌کند و به کسانی که [از لحاظ شأن و رتبه] از او پایین‌تراند به زور، ظلم می‌کند و به ظالمان کمک می‌کند. شخص منافق سه علامت دارد: زبانش با قلبش همخوانی ندارد و قلبش مخالف رفتارش است و رفتار او در حضور دیگران با رفتارش در غیاب آن‌ها متفاوت است. شخص گناه‌کار نیز سه نشانه دارد: خیانت می‌کند، دروغ می‌گوید و خلاف آنچه می‌گوید، عمل می‌کند. شخص ریاکار سه نشانه دارد: وقتی تنها است [و کسی با او نیست]، کسل و بی‌حوصله است، وقتی مردم همراه او هستند، پرنشاط است و در هر کاری فقط با این نیّت وارد می‌شود که مورد ستایش واقع شود. شخص حسود سه نشانه دارد: وقتی فردی نیست از او غیبت می‌کند و وقتی هست تملّق او را می‌گوید و دائماً از گرفتاری‌ها گلایه می‌کند. شخص اسراف‌کار سه علامت دارد: چیزی را که مال او نیست می‌فروشد، لباسی که مال او [و در شأن او] نیست می‌پوشد و خوراکی را که [در شأن او نیست و] مال او نیست می‌خورد. شخص کسل و بی‌حوصله سه علامت دارد: آنقدر تنبلی می‌کند که کوتاهی می‌کند، آنقدر کوتاهی می‌کند تا آنکه [همه‌ی کارها را] ضایع می‌کند و از بین می‌برد و آنقدر به ضایع‌کردن کارها ادامه می‌دهد که به‌ورطه‌ی گناه می‌افتد. شخص غافل نیز سه علامت دارد: اشتباه‌کردن، مشغول سرگرمی‌های بی‌فایده‌شدن و فراموشی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص524

الخصال، ج1، ص121

1 -8

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ یَا بُنَیَّ إِنِ احْتَجْتَ إِلَی سُلْطَانٍ فَلَا تُکْثِرِ الْإِلْحَاحَ عَلَیْهِ وَ لَا تَطْلُبْ حَاجَتَکَ مِنْهُ إِلَّا فِی مَوَاضِعِ الطَّلَبِ وَ ذَلِکَ حِینَ الرِّضَا وَ طِیبِ النَّفْسِ وَ لَا تَضْجَرَنَّ بِطَلَبِ حَاجَهًٍْ فَإِنَّ قَضَاءَهَا بِیَدِ اللَّهِ وَ لَهَا أَوْقَاتٌ وَ لَکِنِ ارْغَبْ إِلَی اللَّهِ وَ سَلْهُ وَ حَرِّکْ إِلَیْهِ أَصَابِعَکَ یَا بُنَیَّ إِنَّ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَ عُمُرَکَ قَصِیرٌ یَا بُنَیَّ احْذَرِ الْحَسَدَ فَلَا یَکُونَنَّ مِنْ شَأْنِکَ وَ اجْتَنِبْ سُوءَ الْخُلُقِ فَلَا یَکُونَنَّ مِنْ طَبْعِکَ فَإِنَّکَ لَا تُضِرُّ بِهِمَا إِلَّا نَفْسَکَ وَ إِذَا کُنْتَ أَنْتَ الضَّارَّ لِنَفْسِکَ کَفَیْتَ عَدُوَّکَ أَمْرَکَ لِأَنَّ عَدَاوَتَکَ لِنَفْسِکَ أَضَرُّ عَلَیْکَ مِنْ عَدَاوَهًِْ غَیْرِکَ یَا بُنَیَّ اجْعَلْ مَعْرُوفَکَ فِی أَهْلِهِ وَ کُنْ فِیهِ طَالِباً لِثَوَابِ اللَّهِ وَ کُنْ مُقْتَصِداً وَ لَا تُمْسِکْهُ تَقْتِیراً وَ لَا تُعْطِهِ تَبْذِیِراً یَا بُنَیَّ سَیِّدُ أَخْلَاقِ الْحِکْمَهًِْ دِینُ اللَّهِ تَعَالَی وَ مَثَلُ الدِّینِ کَمَثَلِ شَجَرَهًٍْ نَابِتَهًٍْ فَالْإِیمَانُ بِاللَّهِ مَاؤُهَا وَ الصَّلَاهًُْ عُرُوقُهَا وَ الزَّکَاهًُْ جِذْعُهَا وَ التَّأَخِّی فِی اللَّهِ شُعَبُهَا وَ الْأَخْلَاقُ الْحَسَنَهًُْ وَرَقُهَا وَ

الْخُرُوجُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ ثَمَرُهَا وَ لَا تَکْمُلُ الشَّجَرَهًُْ إِلَّا بِثَمَرَهًٍْ طَیِّبَهًٍْ کَذَلِکَ الدِّینُ لَا یَکْمُلُ إِلَّا بِالْخُرُوجِ عَنِ الْمَحَارِمِ یَا بُنَیَّ لِکُلِّ شَیْءٍ عَلَامَهًٌْ یُعْرَفُ بِهَا وَ إِنَّ لِلدِّینِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ الْعِفَّهًَْ وَ الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ.

امام صادق (علیه السلام) - لقمان به پسرش گفت: ای پسرم، اگر به یک پادشاه نیازمند شدی زیاد بر آن اصرار نکن و نیازت را از او نخواه جز در وقت مناسب آن و وقت مناسب آن هنگام رضایتمندی و خوش خلقی اوست؛ برای برطرف‌شدن نیازت عصبانی نشو چون برطرف‌شدن آن به دست خدا و آن هم اوقات خاصی دارد. ولی برای برطرف‌شدن آن به خداوند امید داشته باش و از او بخواه و انگشتانت را به‌سوی او حرکت بده (در مقابل او تضرّع کن). ای پسرم، دنیا اندک است و عمر تو کوتاه. ای پسرم، از حسد بپرهیز که آن نباید از اخلاق و رفتار تو باشد، از بدرفتاری بپرهیز که نباید اخلاق تو باشد چون با آن فقط به خودت آسیب می¬رسانی. پس اگر خودت به خودت ضرر برسانی، کار دشمنت را آسان کرده¬ای، چون دشمنی خودت به خودت بیشتر از دشمنی دیگران به تو ضرر می‌رساند. ای پسرم، با کسی که شایسته‌ی خوبی است، خوب رفتار کن و با آن طالب پاداش خداوند باش و همیشه میانه‌رو باش، نه آنقدر بخیل باش که به کسی خوبی نکنی و نه آنقدر زیاده‌رو باش که به همه خوبی بکنی. ای پسرم، سرور اخلاق حکمت، دین خداوند است و دین مانند یک نهال جوانه‌زده است؛ آب آن ایمان به خدا، و ریشه‌های آن نماز و تنه‌ی آن زکات و دوستی با خدا، شاخه‌های آن و اخلاق خوب برگ‌های آن و گناه‌نکردن میوه‌ی آن است. و درخت کامل درختی است که میوه بدهد، هم‌چنان که دین فرد زمانی کامل است که او را از گناه‌کردن باز دارد. ای پسرم، هرچیزی نشانه‌ای دارد که با آن شناخته می‌شود، دین هم سه نشانه دارد: پاک‌بودن، علم، و بردباری.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص524

بحار الأنوار، ج13، ص420

1 -9

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - کَانَ لُقْمَانُ (علیه السلام) یَقُولُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ وَ قَدْ غَرِقَ فِیهَا جِیلٌ کَثِیرٌ فَلْتَکُنْ سَفِینَتُکَ فِیهَا تَقْوَی اللَّهِ تَعَالَی وَ لْیَکُنْ جِسْرُکَ إِیمَاناً بِاللَّهِ وَ لْیَکُنْ شِرَاعُهَا التَّوَکُّلَ لَعَلَّکَ یَا بُنَیَّ تَنْجُو وَ مَا أَظُنُّکَ نَاجِیاً یَا بُنَیَّ کَیْفَ لَا یَخَافُ النَّاسُ مَا یُوعَدُونَ وَ هُمْ یَنْتَقِصُونَ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ کَیْفَ لَا یَعِدُّ لِمَا یُوعَدُ مَنْ کَانَ لَهُ أَجَلٌ یَنْفَدُ یَا بُنَیَّ خُذْ مِنَ الدُّنْیَا بُلْغَهًًْ وَ لَا تَدْخُلْ فِیهَا دُخُولًا تُضِرُّ فِیهَا بِآخِرَتِکَ وَ لَا تَرْفُضْهَا فَتَکُونَ عِیَالًا عَلَی النَّاسِ وَ صُمْ صِیَاماً یَقْطَعُ شَهْوَتَکَ وَ لَا تَصُمْ صِیَاماً یَمْنَعُکَ مِنَ الصَّلَاهًِْ فَإِنَّ الصَّلَاهًَْ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّوْمِ یَا بُنَیَّ لَا تَتَعَلَّمِ الْعِلْمَ لِتُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ أَوْ تُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ أَوْ تُرَائِیَ بِهِ فِی الْمَجَالِسِ وَ لَا تَتْرُکِ الْعِلْمَ زَهَادَهًًْ فِیهِ وَ رَغْبَهًًْ فِی الْجَهَالَهًِْ یَا بُنَیَّ اخْتَرِ الْمَجَالِسَ عَلَی عَیْنَیْکَ فَإِنْ رَأَیْتَ قَوْماً یَذْکُرُونَ اللَّهَ فَاجْلِسْ إِلَیْهِمْ فَإِنَّکَ إِنْ تَکُنْ عَالِماً یَنْفَعْکَ عِلْمُکَ وَ یَزِیدُوکَ عِلْماً وَ إِنْ تَکُنْ جَاهِلًا یُعَلِّمُوکَ وَ لَعَلَّ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یُظِلَّهُمْ بِرَحْمَهًٍْ فَیَعُمَّکَ مَعَهُمْ.

امام صادق (علیه السلام) - امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «لقمان به پسرش می‌گفت: ای پسرم! دنیا به‌مانند دریایی است که نسل زیادی از مردم در آن غرق شده¬اند، باید تقوای خدا کشتی نجاتت باشد و پل عبور از آن را ایمان به خدا و باید بادبان آن توکّل به خدا باشد، چه بسا که نجات پیدا کنی، ولی من برای نجات تو مطمئن نیستم. ای پسرم، مردم چگونه از آنچه که به آن وعده داده شده¬اند نمی¬ترسند [قیامت] و درحالی‌که هر روز عمر آن‌ها کم می¬شود و چگونه کسی که مرگ در انتظار اوست خودش را برای آخرت آماده نمی‌کند؟ . ای پسرم از دنیا به‌اندازه‌ی نیازت بردار و به‌اندازه‌ای که به ضرر آخرتت باشد، وارد آن نشو، و آن را به‌گونه¬ای رد مکن که در دنیا، سربار مردم باشی و روزه¬ای بگیر که شهوتت را قطع کند و روزه¬ای نگیر که تو را از نمازخواندن منع کند، چون درجه‌ی نماز در نزد خدا از روزه بالاتر است. ای پسرم، برای فخرفروشی بر علماء و بحث و جدل‌کردن با انسان‌های نادان و ریاکاری با آن در مجالس (بین مردم)، علم را یاد نگیر؛ و یادگیری علم را به خاطر گرایش به جهل و حقیرشمردن آن، ترک نکن. ای پسرم، با عقل و آگاهی مجلس‌هایی را که در آن‌ها شرکت می‌کنی، انتخاب کن؛ اگر گروهی را دیدی که خدا را ذکر می‌کنند در جلسه‌ی آن‌ها حاضر شو، چون اگر عالم باشی علمت به تو سود می¬رساند و آنان بر علمت می¬افزایند و اگر جاهل باشی به تو علم می‌آموزند و شاید خداوند رحمتی برای آن‌ها بفرستد تو را نیز جزء آن‌ها به حساب می¬آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص526

بحار الأنوار، ج13، ص416

1 -10

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - لَمَّا وَعَظَ لُقْمَانُ ابْنَهُ فَقَالَ أَنَا مُنْذُ سَقَطْتُ إِلَی الدُّنْیَا اسْتَدْبَرْتُ وَ اسْتَقْبَلْتُ الْآخِرَهًَْ فَدَارٌ أَنْتَ إِلَیْهَا تَسِیرُ أَقْرَبُ مِنْ دَارٍ أَنْتَ مِنْهَا مُتَبَاعِدٌ یَا بُنَیَّ لَا تَطْلُبْ مِنَ الْأَمْرِ مُدْبِراً وَ لَا تَرْفُضْ مِنْهُ مُقْبِلًا فَإِنَّ ذَلِکَ یُضِلُّ الرَّأْیَ وَ یُزْرِی بِالْعَقْلِ یَا بُنَیَ لِیَکُنْ مِمَّا تَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَی عَدُوِّکَ الْوَرَعُ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ الْفَضْلُ فِی دِینِکَ وَ الصِّیَانَهًُْ لِمُرُوَّتِکَ وَ الْإِکْرَامُ لِنَفْسِکَ أَنْ تُدَنِّسَهَا بِمَعَاصِی الرَّحْمَنِ وَ مَسَاوِی الْأَخْلَاقِ وَ قَبِیحِ الْأَفْعَالِ وَ اکْتُمْ سِرَّکَ وَ أَحْسِنْ سَرِیرَتَکَ فَإِنَّکَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ أَمِنْتَ بِسِتْرِ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ عَدُوُّکَ مِنْکَ عَوْرَهًًْ أَوْ یَقْدِرَ مِنْکَ عَلَی زَلَّهًٍْ وَ لَا تَأْمَنَنَّ مَکْرَهُ فَیُصِیبَ مِنْکَ غِرَّهًًْ فِی بَعْضِ حَالاتِکَ وَ إِذَا اسْتَمْکَنَ مِنْکَ وَثَبَ عَلَیْکَ وَ لَمْ یُقِلْکَ عَثْرَهًًْ وَ لْیَکُنْ مِمَّا تَتَسَلَّحُ بِهِ عَلَی عَدُوِّکَ إِعْلَانُ الرِّضَا عَنْهُ وَ اسْتَصْغِرِ الْکَثِیرَ فِی طَلَبِ الْمَنْفَعَهًِْ وَ اسْتَعْظِمِ الصَّغِیرَ فِی رُکُوبِ الْمَضَرَّهًِْ یَا بُنَیَّ لَا تُجَالِسِ النَّاسَ بِغَیْرِ طَرِیقَتِهِمْ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَیْهِمْ فَوْقَ طَاقَتِهِمْ فَلَا یَزَالُ جَلِیسُکَ عَنْکَ نَافِراً وَ الْمَحْمُولُ عَلَیْهِ فَوْقَ طَاقَتِهِ مُجَانِباً لَکَ فَإِذَا أَنْتَ فَرْدٌ لَا صَاحِبَ لَکَ یُؤْنِسُکَ وَ لَا أَخَ لَکَ یَعْضُدُکَ فَإِذَا بَقِیتَ وَحِیداً کُنْتَ‌مَخْذُولًا وَ صِرْتَ ذَلِیلًا وَ لَا تَعْتَذِرْ إِلَی مَنْ لَا یُحِبُّ أَنْ یَقْبَلَ لَکَ عُذْراً وَ لَا یَرَی لَکَ حَقّاً وَ لَا تَسْتَعِنْ فِی أُمُورِکَ إِلَّا بِمَنْ یُحِبُّ أَنْ یَتَّخِذَ فِی قَضَاءِ حَاجَتِکَ أَجْراً فَإِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ طَلَبَ قَضَاءَ حَاجَتِکَ لَکَ کَطَلَبِهِ لِنَفْسِهِ لِأَنَّهُ بَعْدَ نَجَاحِهَا لَکَ کَانَ رِبْحاً فِی الدُّنْیَا الْفَانِیَهًِْ وَ حَظّاً وَ ذُخْراً لَهُ فِی الدَّارِ الْبَاقِیَهًِْ فَیَجْتَهِدُ فِی قَضَائِهَا لَکَ وَ لْیَکُنْ إِخْوَانُکَ وَ أَصْحَابُکَ الَّذِینَ تَسْتَخْلِصُهُمْ وَ تَسْتَعِینُ بِهِمْ عَلَی أُمُورِکَ أَهْلَ الْمُرُوَّهًِْ وَ الْکَفَافِ وَ الثَّرْوَهًِْ وَ الْعَقْلِ وَ الْعَفَافِ الَّذِینَ إِنْ نَفَعْتَهُمْ شَکَرُوکَ وَ إِنْ غِبْتَ عَنْ جِیرَتِهِمْ ذَکَرُوک.

امام صادق (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وقتی لقمان پسرش را نصیحت می¬کرد گفت: من از آن زمان‌که به دنیا آمده‌ام به آن پشت کردم و به آخرت رو کرده‌ام. آن خانه‌ای که تو به‌سوی آن می‌روی به آن خانه از آن دور می‌شوی نزدیک‌تر است. ای پسرم، کاری که تو را به عقب می¬برد، انجام نده و کاری که تو را به جلو می¬برد، رد نکن چون این کار، اندیشه را گمراه می¬کند و عقل را کم‌ارزش می¬کند. ای پسرم، آنچه که باید با آن خودت را در برابر دشمنت حمایت کنی دوری از گناهان، بزرگی دینت، حفظ مردانگی، بزرگ¬داشتن نفس خود از آنچه که آن را به عصیان خداوند و اخلاق بد و کارهای زشت آلوده کنی، و رازت را از مردم مخفی کن و سیرتت را نیکو گردان. اگر این کار را انجام دهی، به‌وسیله‌ی پرده‌ی خداوند از اینکه دشمنت عیب تو را بشناسد و تو را دچار لغزش کند درامان می‌مانی. از هیچ مکروهی درامان مباش که در برخی از حالات، غافلگیرانه به آن دچار می-شوی و اگر بر تو چیره شود به تو هجوم می¬آورد و از لغزش تو چشم نمی¬پوشد و یکی از چیزهایی که باید در برابر دشمنت به آن‌ها مسلح باشی اعلام رضایت از اوست و همیشه فرصت¬های بزرگ را برای کسب منفعت، کوچک بشمار و فرصت¬های کوچک را برای ضررکردن، بزرگ بدان. پسرم با مردم براساس روش خودشان همنشینی و صحبت کن و فراتر از ظرفیت آن‌ها به آن‌ها مسئولیتی نده چون دراین‌صورت همنشینت از تو متنفّر می¬گردد و کسی که کاری بیشتر از ظرفیتش به او داده‌ای از تو دور می-شود؛ پس یک‌باره می¬بینی تو تنها شده¬ای و کسی نیست که با تو دوستی کند و برادری برایت نمی‌ماند تا یار و یاور تو باشد و اگر تنها بمانی درمانده و ذلیل می‌شوی؛ از کسی که دوست ندارد عذرت را قبول کند و حقّی برایت قائل نیست عذرخواهی مکن و در کارهایت جز از کسی که فقط به خاطر پاداش اخروی به تو کمک می‌کند، طلب کمک نکن، چرا که چنین فردی طوری به تو کمک می¬کند که انگار برای کار خود تلاش می¬کند، چون بعد از موفقیّت آن کار برای تو، سودی در دنیای فانی و بهره و پاداشی در آخرت برای او می¬شود، پس برای انجام کارت تلاش می‌کند؛ برادران و دوستانی که با آن‌ها صادق هستی و در کارهایت از آن‌ها کمک می‌گیری باید اهل مردانگی، درآمد کافی، ثروت و عقل و عفّت باشند که اگر برای آن‌ها نفعی داشته باشی از تو تشکّر می‌کنند و اگر کنار آن‌ها نباشی ذکر خیر تو را می‌کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص526

بحار الأنوار، ج13، ص418

1 -11

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ یَا بُنَیَّ إِنْ تَأَدَّبْتَ صَغِیراً انْتَفَعْتَ بِهِ کَبِیراً وَ مَنْ عَنَی بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ وَ مَنِ اهْتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ وَ مَنْ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ اشْتَدَّ لَهُ طَلَبُهُ وَ مَنِ اشْتَدَّ لَهُ طَلَبُهُ أَدْرَکَ بِهِ مَنْفَعَهًًْ فَاتَّخِذْهُ عَادَهًًْ وَ إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ مِنْهُ وَ الطَّلَبَ بِغَیْرِهِ وَ إِنْ غُلِبْتَ عَلَی الدُّنْیَا فَلَا تُغْلَبَنَّ عَلَی الْآخِرَهًِْ وَ إِنَّهُ إِنْ فَاتَکَ طَلَبُ الْعِلْمِ فَإِنَّکَ لَنْ تَجِدَ تَضْیِیعاً أَشَدَّ مِنْ تَرْکِهِ یَا بُنَیَ اسْتَصْلِحِ الْأَهْلِینَ وَ الْإِخْوَانَ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ إِنِ اسْتَقَامُوا لَکَ عَلَی الْوَفَاءِ وَ احْذَرْهُمْ عِنْدَ انْصِرَافِ الْحَالِ بِهِمْ عَنْکَ فَإِنَّ عَدَاوَتَهُمْ أَشَدُّ مَضَرَّهًًْ مِنْ عَدَاوَهًِْ الْأَبَاعِدِ لِتَصْدِیقِ النَّاسِ إِیَّاهُمْ لِاطِّلَاعِهِمْ عَلَیْکَ.

امام صادق (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: «لقمان به پسرش گفت: ای پسرم! اگر در کودکی تربیت شوی در بزرگی از ادبت فایده می¬بری و هرکس به ادب توجّه کند، به آن اهمیّت می¬دهد و هرکس به آن اهمیّت بدهد به علم خود متعهّد می¬شود و هرکس به علم خود متعهّد شود بیشتر در طلب آن می¬کوشد و هرکس بیشتر در طلب آن ¬بکوشد منفعت آن را درک می¬کند و آن را عادت خود قرار می¬دهد. مبادا در رسیدن به آن تنبلی کنی و به‌سراغ غیر آن بروی چون اگر بتوانی بر دنیا چیره شوی بر آخرت چیره نخواهی شد و اگر طلب علم از تو فوت شود هیچ ضایع‌کردنی را شدیدتر از ترک علم نخواهی یافت. ای پسرم! با خانواده و برادران از اهل علم، درست رفتار کن اگر در دوستی با تو وفادار ماندند و اگر دوستی ایشان با تو ثابت نبود (بی‌وفایی کردند) از آن‌ها دوری کن چون دشمنی‌کردن با آنان از دشمنی کسان دیگر (دورتر) نسبت به تو سخت‌تر است، چون اگر ایشان اطّلاعی را علیه تو بدهند مردم آن‌ها را باور می¬کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص528

بحار الأنوار، ج13، ص419

1 -12

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ الضَّجَرَ وَ سُوءَ الْخُلُقِ وَ قِلَّهًَْ الصَّبْرِ فَلَا یَسْتَقِیمُ عَلَی هَذِهِ الْخِصَالِ صَاحِبٌ وَ أَلْزِمْ نَفْسَکَ التُّؤَدَهًَْ فِی أُمُورِکَ وَ صَبِّرْ عَلَی مَئُونَاتِ الْإِخْوَانِ نَفْسَکَ وَ حَسِّنْ مَعَ جَمِیعِ النَّاسِ خُلُقَکَ یَا بُنَیَّ إِنْ عَدِمَکَ مَا تَصِلُ بِهِ قَرَابَتَکَ وَ تَتَفَضَّلُ بِهِ عَلَی إِخْوَانِکَ فَلَا یَعْدَمَنَّکَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ بَسْطُ الْبِشْرِ فَإِنَّهُ مَنْ أَحْسَنَ خُلُقَهُ أَحَبَّهُ الْأَخْیَارُ وَ جَانَبَهُ الْفُجَّارُ وَ اقْنَعْ بِقَسْمِ اللَّهِ لِیَصْفُوَ عَیْشُکَ فَإِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَجْمَعَ عِزَّ الدُّنْیَا فَاقْطَعْ طَمَعَکَ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ فَإِنَّمَا بَلَغَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الصِّدِّیقُونَ مَا بَلَغُوا بِقَطْعِ طَمَعِهِم.

امام صادق (علیه السلام) - لقمان به پسرش گفت: ای پسرم! از خشمگین شدن و بداخلاقی و کم صبری بپرهیز، زیرا هیچ دوستی با این خصلت‌ها باقی نمی¬ماند؛ آرامش را در انجام کارهایت پیشه کن و به نفس خودت توصیه کن که بر رنج¬های مردم صبر پیشه کند، و با همه‌ی مردم خوش ¬اخلاق باش. پسرم! اگر چیزی نداری که آن را به خویشاوندانت هدیه بدهی و به برادرانت بخشش کنی از خوش¬اخلاقی و گشاده¬رویی غافل مشو، چون هرکس خوش¬اخلاق باشد نیکان او را دوست دارند و فاسقان از او دوری می-کنند. به تقسیم خدا قانع باش تا زندگی‌ات خوب شود. اگر می¬خواهی در دنیا عزیز و شریف شوی پس به داشته‌های مردم چشم طمع نداشته باش، چون پیامبران و انسان‌های صادق با قطع کردن طمعشان به آن مقامات رسیده¬اند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص528

بحار الأنوار، ج13، ص419

1 -13

(لقمان/ 13)

السّجّاد (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ یَا بُنَیَّ إِنَّ أَشَدَّ الْعُدْمِ عُدْمُ الْقَلْبِ وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْمَصَائِبِ مُصِیبَهًُْ الدِّینِ وَ أَسْنَی الْمَرْزِئَهًِْ مَرْزِئَتُهُ وَ أَنْفَعَ الْغِنَی غِنَی الْقَلْبِ فَتَلَبَّثْ فِی کُلِ ذَلِکَ وَ الْزَمِ الْقَنَاعَهًَْ وَ

الرِّضَا بِمَا قَسَمَ اللَّهُ وَ إِنَّ السَّارِقَ إِذَا سَرَقَ حَبَسَهُ اللَّهُ مِنْ رِزْقِهِ وَ کَانَ عَلَیْهِ إِثْمُهُ وَ لَوْ صَبَرَ لَنَالَ ذَلِکَ وَ جَاءَهُ مِنْ وَجْهِهِ یَا بُنَیَّ أَخْلِصْ طَاعَهًَْ اللَّهِ حَتَّی لَا تُخَالِطَهَا بِشَیْءٍ مِنَ الْمَعَاصِی ثُمَّ زَیِّنِ الطَّاعَهًَْ بِاتِّبَاعِ أَهْلِ الْحَقِّ فَإِنَّ طَاعَتَهُمْ مُتَّصِلَهًٌْ بِطَاعَهًِْ اللَّهِ تَعَالَی وَ زَیِّنْ ذَلِکَ بِالْعِلْمِ وَ حَصِّنْ عِلْمَکَ بِحِلْمٍ لَا یُخَالِطُهُ حُمْقٌ وَ اخْزُنْهُ بِلِینٍ لَا یُخَالِطُهُ جَهْلٌ وَ شَدِّدْهُ بِحَزْمٍ لَا یُخَالِطُهُ الضِّیَاعُ وَ امْزُجْ حَزْمَکَ بِرِفْقٍ لَا یُخَالِطُهُ الْعُنْفُ.

امام سجاد (علیه السلام) -‌ای پسرم! سخت‌ترین کمبود، نبود قلب است و بزرگ‌ترین مصیبت‌ها مصیبت دین است و شاخص‌ترین مصیبت بزرگ مصیبت دین است. و بزرگ‌ترین ثروت، بی‌نیازی قلب است. در همه‌ی این‌ها درنگ کن و همواره به آنچه خداوند مقدّر کرده است قانع و راضی باش. دزد وقتی دزدی می¬کند خداوند رزق و روزیش را از او می¬گیرد و گناه دزدی بر گردن اوست؛ اگر صبر و تحمّل می¬کرد به آنچه می¬خواست می¬رسید و آن روزی از مسیر خودش به‌سوی او می¬آمد. ای پسرم در عبادت خداوند خالص و بی‌ریا باش تا چیزی از گناه و معصیت با آن درنیامیزد. عبادتت را با پیروی از اهل حق مزیّن کن زیرا پیرروی از ایشان متّصل به پیروی از خداوند است و طاعت را با علم و آگاهی بیارای و علمت را با آن حلم و بردباری محفوظ کن که حماقت با آن درنیامیزد و با آن نرم‌خویی حفظ کن که با جهالت درنیامیزد و با آن دوراندیشی¬ محکم کن که با گم¬گشتگی درنیامیزد و دوراندیشی¬ات را با ملایمتی بیامیز که خشونت با آن همراه نشود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص528

بحار الأنوار، ج13، ص420

1 -14

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ (علیه السلام) حَمَلْتُ الْجَنْدَلَ وَ الْحَدِیدَ وَ کُلَ حِمْلٍ ثَقِیلٍ فَلَمْ أَحْمِلْ شَیْئاً أَثْقَلَ مِنْ جَارِ السَّوْءِ وَ ذُقْتُ الْمَرَارَاتِ کُلَّهَا فَمَا ذُقْتُ شَیْئاً أَمَرَّ مِنَ الْفَقْرِ یَا بُنَیَّ لَا تَتَّخِذِ الْجَاهِلَ رَسُولًا فَإِنْ لَمْ تُصِبْ عَاقِلًا حَکِیماً یَکُونُ رَسُولَکَ فَکُنْ أَنْتَ رَسُولَ نَفْسِکَ یَا بُنَیَّ اعْتَزِلِ الشَّرَّ یَعْتَزِلْکَ.

امام صادق (علیه السلام) - لقمان به فرزندش گفت: «پسر جان، من سنگ و آهن و هر بار ثقیلی را به دوشم کشیدم و سنگین‌تر از همسایه‌ی بد ندیدم. و هر تلخی را چشیدم و تلخ‌تر از فقر نیافتم. هرگز فرد نادان را نماینده از طرف خود و رسول قرار نده، چون او نماینده‌ی توست، و اگر فرد عاقل و حکیمی نیافتی، خودت پیغام خود را برسان».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص530

بحار الأنوار، ج13، ص420

1 -15

(لقمان/ 13)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - قِیلَ لِلْعَبْدِ الصَّالِحِ لُقْمَانَ أَیُّ النَّاسِ أَفْضَلُ قَالَ الْمُؤْمِنُ الْغَنِیُّ قِیلَ الْغَنِیُّ مِنَ الْمَالِ فَقَالَ لَا وَ لَکِنَ الْغَنِیَ مِنَ الْعِلْمِ الَّذِی إِنِ احْتِیجَ إِلَیْهِ انْتُفِعَ بِعِلْمِهِ فَإِنِ اسْتُغْنِیَ عَنْهُ اکْتُفِیَ وَ قِیلَ فَأَیُّ النَّاسِ أَشَرُّ قَالَ الَّذِی لَا یُبَالِی أَنْ یَرَاهُ النَّاسُ مُسِیئاً قَالَ لُقْمَانُ یَا بُنَیَّ کَمَا تَنَامُ کَذَلِکَ تَمُوتُ وَ کَمَا تَسْتَیْقِظُ کَذَلِکَ تُبْعَثُ وَ قَالَ یَا بُنَیَّ کَذَبَ مَنْ قَالَ إِنَّ الشَّرَّ یُطْفَأُ بِالشَّرِّ فَإِنْ کَانَ صَادِقاً فَلْیُوقِدْ نَارَیْنِ هَلْ تُطْفِئُ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَی وَ إِنَّمَا یُطْفِئُ الْخَیْرُ الشَّرَّ کَمَا یُطْفِئُ الْمَاءُ النَّارَ وَ قَالَ یَا بُنَیَّ بِعْ دُنْیَاکَ بِآخِرَتِکَ تَرْبَحْهُمَا جَمِیعاً وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَکَ بِدُنْیَاکَ تَخْسَرْهُمَا جَمِیعاً وَ کَانَ لُقْمَانُ یُطِیلُ الْجُلُوسَ وَحْدَهُ فَکَانَ یَمُرُّ بِهِ مَوْلَاهُ فَیَقُولُ یَا لُقْمَانُ إِنَّکَ تُدِیمُ الْجُلُوسَ وَحْدَکَ فَلَوْ جَلَسْتَ مَعَ النَّاسِ کَانَ آنَسَ لَکَ فَیَقُولُ لُقْمَانُ إِنَّ طُولَ الْوَحْدَهًِْ أَفْهَمُ لِلْفِکْرَهًِْ وَ طُولَ الْفِکْرَهًِْ دَلِیلٌ عَلَی طَرِیقِ الْجَنَّهًْ.

امام علی (علیه السلام) - از لقمان بنده صالح خدا پرسیدند: «بهترین مردم کیست»؟ گفت: «انسان مؤمن ثروتمند»، پرسیدند: «ثروتمند از لحاظ مال»؟ گفت: «نه. ثروتمند از لحاظ علمی که اگر به آن احتیاج پیدا کنند آن علم فایده داشته باشد و اگر از آن به چیز دیگر بی¬نیاز باشد آن علم کفایت کند». از او پرسیدند: «بدترین مردم کیست»؟ گفت: «کسی است که اگر مردم او را در حال گناه ببینند، به آن اهمیّت ندهد». لقمان به پسرش گفت: «ای پسرم، آن چنانکه می¬خوابی، می¬میری و آن چنانکه از خواب بیدار می¬شوی دوباره زنده می¬شوی». و گفت: «ای پسرم! هرکس که بگوید شرّ با شرّ خاموش می¬شود، دروغ گفته است، اگر راست می¬گوید، دو تا آتش روشن کند، آیا یکی از آن‌ها با دیگری خاموش می‌شود! بلکه خیر است که شرّ را خاموش می¬کند، آن چنانکه آب، آتش را خاموش می¬کند». و گفت: «ای پسرم، دنیایت را به آخرتت بفروش در این¬صورت در هر دوی آن‌ها سود می¬کنی، ولی آخرتت را به دنیا نفروش چون هر دو را از دست می¬دهی». لقمان انسانی بود که زیاد با خودش خلوت می¬کرد و غلامش از کنار او رد می¬شد و به لقمان می¬گفت: «ای لقمان، تو همیشه با خودت خلوت می¬کنی اگر با مردم همنشینی می¬کردی بیشتر آرامش می-گرفتی». لقمان گفت: «خلوت با خود باعث تفکّر می¬شود و زیاد تفکّر کردن راهنمای راه بهشت است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص530

بحار الأنوار، ج13، ص421

1 -16

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - کَانَ فِیمَا وَعَظَ بِهِ لُقْمَانُ ابْنَهُ یَا بُنَیَّ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا قَبْلَکَ لِأَوْلَادِهِمْ فَلَمْ یَبْقَ مَا جَمَعُوا وَ لَمْ یَبْقَ مَنْ جَمَعُوا لَهُ وَ إِنَّمَا أَنْتَ عَبْدٌ مُسْتَأْجِرٌ قَدْ أُمِرْتَ بِعَمَلٍ وَ وُعِدْتَ عَلَیْهِ أَجْراً فَأَوْفِ عَمَلَکَ وَ اسْتَوْفِ أَجْرَکَ وَ لَا تَکُنْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا بِمَنْزِلَهًِْ شَاهًٍْ وَقَعَتْ فِی زَرْعٍ أَخْضَرَ فَأَکَلَتْ حَتَّی سَمِنَتْ فَکَانَ حَتْفُهَا عِنْدَ سِمَنِهَا وَ لَکِنِ اجْعَلِ الدُّنْیَا بِمَنْزِلَهًِْ قَنْطَرَهًٍْ عَلَی نَهَرٍ جُزْتَ عَلَیْهَا وَ تَرَکْتَهَا وَ لَمْ تَرْجِعْ إِلَیْهَا آخِرَ الدَّهْرِ أَخْرِبْهَا وَ لَا تَعْمُرْهَا فَإِنَّکَ لَمْ تُؤْمَرْ بِعِمَارَتِهَا وَ اعْلَمْ أَنَّکَ سَتُسْأَلُ غَداً إِذَا وَقَفْتَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَنْ أَرْبَعٍ شَبَابِکَ فِیمَا أَبْلَیْتَهُ وَ عُمُرِکَ فِیمَا أَفْنَیْتَهُ وَ مَالِکَ مِمَّا اکْتَسَبْتَهُ وَ فِیمَا أَنْفَقْتَهُ فَتَأَهَّبْ لِذَلِکَ وَ أَعِدَّ لَهُ جَوَاباً وَ لَا تَأْسَ عَلَی مَا فَاتَکَ مِنَ الدُّنْیَا فَإِنَّ قَلِیلَ الدُّنْیَا لَا یَدُومُ بَقَاؤُهُ وَ کَثِیرَهَا لَا یُؤْمَنُ بَلَاؤُهُ فَخُذْ حِذْرَکَ وَ جِدَّ فِی أَمْرِکَ وَ اکْشِفِ الْغِطَاءَ عَنْ وَجْهِکَ وَ تَعَرَّضْ لِمَعْرُوفِ رَبِّکَ وَ جَدِّدِ التَّوْبَهًَْ فِی قَلْبِکَ وَ اکْمُشْ فِی فِرَاقِکَ قَبْلَ أَنْ یُقْصَدَ قَصْدُکَ وَ یُقْضَی قَضَاؤُکَ وَ یُحَالَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مَا تُرِیدُ.

امام صادق (علیه السلام) - از نصیحت‌هایی که لقمان به پسرش می‌کرد، این بود که: ای پسرم، مردم قبل از تو برای فرزندانشان مال جمع کردند و از آنچه که جمع کرده بودند چیزی نمانده است و همچنین آن‌هایی که برایشان مال جمع کردند نیز نابود شدند. تو بنده¬ای هستی که برای انجام کاری اجاره شده¬ای و به اجری وعده داده شده¬ای، پس کارت را خوب انجام بده و اجرت را کامل بگیر. در این دنیا به مانند گوسفندی نباش که در یک زمین سرسبز قرار داده شده و آنقدر می‌خورد تا چاق شود و مرگ او با چاق شدنش فرا می‌رسد، بلکه دنیا را به منزله یک پل بدان که به‌وسیله‌ی آن از یک رود عبور می¬کنی و آن را ترک می‌کنی و تا آخر روزگار به آنجا بر نمی‌گردی؛ آن را خراب رها کن، و آن را تعمیر نکن چون تو مأمور آبادانی آن نیستی و بدان فردا که جلوی خداوند متعال قرار می‌گیری از چهار چیز از تو سؤال می‌پرسند: جوانیت را بر چه کاری گذراندی؟ عمرت را در چه کاری صرف کردی؟ مالت را از کجا به دست آورده‌ای؟ و آن را چگونه خرج کرده‌ای؟ پس خودت را برآن آماده کن و جوابی را حاضر کن و بر آنچه در دنیا از دست می‌دهی، حسرت نخور چون مال کم دنیا بقائی ندارد و مال زیاد از بلاء و بدبختی در امان نیست. پس برحذر باش و بر کارهایت تلاش کن و پرده را از روی صورتت کنار بکش و لطف خدا را به یادآور و توبه را در قلبت تازه کن و قبل از آنکه وقت و فرصتی برایت باقی نماند و هدف گرفته شوی و عمرت به سر آید و بین تو و آنچه می¬خواهی فاصله انداخته شود، کارهایت را انجام بده».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص530

بحار الأنوار، ج13، ص425

1 -17

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَهًِْ أَوْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا کَانَ فِی وَصِیَّهًِْ لُقْمَانَ قَالَ کَانَ فِیهَا الْأَعَاجِیبُ وَ کَانَ أَعْجَبَ مَا کَانَ فِیهَا أَنْ قَالَ لِابْنِهِ خَفِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خِیفَهًًْ لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَیْنِ لَعَذَّبَکَ وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَیْنِ لَرَحِمَکَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) کَانَ أَبِی یَقُولُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا {وَ} فِی قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِیفَهًٍْ وَ نُورُ رَجَاءٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ عَلَی هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ عَلَی هَذَا.

امام صادق (علیه السلام) - حارث‌بن مغیره یا پدرش از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده و گوید: به امام (علیه السلام) عرض کردم: «وصیّت لقمان به پسرش چه بود»؟ فرمود: «در این وصیّت، شگفتی‌هایی بود و از همه شگفت‌انگیزتر اینکه به فرزندش گفت: از خدای عزّوجلّ چنان بترس که اگر با اعمال نیک ساکنان آسمان و زمین نزد وی آیی، تو را عذاب خواهد کرد و چنان به رحمتش امید داشته باش که اگر با گناه هر دو عالم نزد وی آیی، تو را می‌بخشد». سپس امام (علیه السلام) فرمود: «پدرم (علیه السلام) می‌فرمود: هیچ بنده‌ی مؤمنی نیست، مگر اینکه در قلبش دو نور باشد: نور بیم و نور امید؛ و اگر این دو وزن شوند، هیچ‌کدام فزون‌تر از دیگری نیستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص532

الکافی، ج2، ص67/ البرهان

1 -18

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - کَانَ فِیمَا أَوْصَی بِهِ لُقْمَانُ ابْنَهُ نَاتَانَ أَنْ قَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ لِیَکُنْ مِمَّا تَتَسَلَّحُ بِهِ عَلَی عَدُوِّکَ فَتَصْرَعُهُ الْمُمَاسَحَهًُْ وَ إِعْلَانُ الرِّضَا عَنْهُ وَ لَا تُزَاوِلْهُ بِالْمُجَانَبَهًِْ فَیَبْدُوَ لَهُ مَا فِی نَفْسِکَ فَیَتَأَهَّبَ لَک.

امام صادق (علیه السلام) - یکی از وصیّت¬هایی که لقمان به پسرش ناتان می‌کرد این بود که می‌گفت: «ای پسرم! یکی از مواردی که باید در برابر دشمنت به آن مسلّح شوی تا بتوانی او را شکست دهی مدارا کردن و اعلام رضایت از اوست، و نغمه دورشدن را به گوشش نرسان چون در این صورت مقاصد تو بر او معلوم می¬شود و خودش را برایت آماده می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص532

بحار الأنوار، ج13، ص413

1 -19

(لقمان/ 13)

الصّادق (علیه السلام) - قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِیقٍ وَ أَلْفٌ قَلِیلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّاً وَاحِداً وَ الْوَاحِدُ کَثِیرٌ.

امام صادق (علیه السلام) - لقمان (علیه السلام) به پسرش فرمود: «ای پسرعزیزم! اگر هزار نفر دوست داشته باشی باز هم کم است؛ امّا یک دشمن هم برای خودت ایجاد نکن که [برای دشمنی] یک‌نفر هم زیاد است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص532

وسایل الشیعهًْ، ج12، ص16

پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است

2 -1

(لقمان/ 13)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - رُوِیَ عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ شَقَّ عَلَی النَّاسِ وَ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَیُّنَا لَمْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله): إِنَّهُ لَیْسَ الَّذِی تَعْنُونَ أَ لَمْ تَسْمَعُوا إِلَی مَا قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌مسعود گوید: وقتی آیه: [آری]، آن‌ها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آن‌هاست و آن‌ها هدایت‌یافتگانند! . (انعام/82) نازل شد، برای مردم گران آمد [و بسیار نگران شدند]. و گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! کدام‌یک از ماست که به خودش ظلم نکرده باشد»؟! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «این آیه به آن معنایی که شما معنا کرده‌اید نیست، مگر نشنیده‌اید که آن بنده‌ی صالح خدا (لقمان (علیه السلام) ) گفت: یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص532

بحار الأنوار، ج66، ص150/ العمدهًْ، ص173؛ بتفاوت لفظی

ولایت

1

(لقمان/ 13)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ… وَ اللَّهِ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا أَسْلَمَ بَعْدَ شِرْکٍ مَا خَلَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِین (علیه السلام).

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ؛ به خدا قسم هیچ‌کس نیست که قبل از آنکه اسلام بیاورد، مشرک نبوده باشد مگر امیرالمؤمنین (علیه السلام) [که یک لحظه هم به خدا شرک نورزید].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص534

بحار الأنوار، ج38، ص232

2

(لقمان/ 13)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - إِذْ کَانَ اللَّهُ قَدْ حَظَرَ عَلَی مَنْ مَاسَّهُ الْکُفْرُ تَقَلُّدَ مَا فَوَّضَهُ إِلَی أَنْبِیَائِهِ (علیهم السلام) وَ أَوْلِیَائِهِ بِقَوْلِهِ لِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ أَیِ الْمُشْرِکِینَ لِأَنَّهُ سَمَّی الشِّرْکَ ظُلْماً بِقَوْلِهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ فَلَمَّا عَلِمَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) أَنَّ عَهْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ اسْمُهُ بِالْإِمَامَهًِْ لَا یَنَالُ عَبَدَهًَْ الْأَصْنَامِِ قَالَ وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام.

امام علی (علیه السلام) - خداوند با سخن خود به ابراهیم (علیه السلام)، آلودگان به کفر را از عهده‌داری آنچه که او بر پیامبران و اولیای خود واگذار کرده، به دور داشت: پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (بقره/124) یعنی مشرکین؛ زیرا حق تعالی در کلام خود ستم را شرک نامید و فرمود: إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ. پس چون ابراهیم (علیه السلام) دانست که پیمان خداوند تبارک و تعالی در امر امامت به بت پرستان نمی¬رسد، عرض کرد: «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص534

بحار الأنوار، ج90، ص116/ الاحتجاج، ج1، ص251

ستم

1

(لقمان/ 13)

الباقر (علیه السلام) - الظُّلْمُ ثَلَاثَهًٌْ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ ظُلْمٌ لَا یَغْفِرُهُ وَ ظُلْمٌ لَا یَدَعُهُ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَغْفِرُهُ عَزَّوَجَلَّ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یَغْفِرُهُ عَزَّوَجَلَّ فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَدَعُهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَالْمُدَایَنَهًُْ بَیْنَ الْعِبَاد.

امام باقر (علیه السلام) - ستم سه گونه است، ستمی که خدای عزّ‌وجلّ می‌آمرزد و ستمی که نمی‌آمرزد و ستمی که از نظر نمی‌اندازد؛ امّا ستمی که نمی‌آمرزد شرک به خداست و آن ستمی که می‌آمرزد ستم کسی است درباره‌ی خودش میان خودش و خدا؛ و امّا ستمی که از نظر نمی‌اندازد، حقوقی است که بندگان نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص534

روضهًْ الواعظین، ج2، ص466/ نورالثقلین

آیه

1

(لقمان/ 13)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَمَّا الرُّخْصَهًُْ الَّتِی ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَ الْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِی التَّنْزِیلِ هُوَ أَنَّ الْآیَهًَْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَانَتْ تَجِیءُ بِشَیْءٍ مَا ثُمَ تَجِیءُ مُنْقَطِعَهًَْ الْمَعْنَی بَعْدَ ذَلِکَ وَ تَجِیءُ بِمَعْنَی غَیْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَی الْأَوَّلِ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ ثُمَّ انْقَطَعَتْ وَصِیَّهًُْ لُقْمَانَ لِابْنِهِ فَقَال وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی‌وَهْنٍ.

امام علی (علیه السلام) - امّا رخصتی که ظاهرش خلاف باطن است و آیه‌ای که در ظاهر منقطع و معطوف است مانند آن است که آیه‌ای در کتاب خدا در موضوعی بیاید و پس از آن مطلبی که از نظر معنا متفاوت با آن است بیاید سپس کلامی بیاید که در ادامه‌ی سخن اوّل است مانند این آیه: وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ سپس وصیّت لقمان قطع شده و خداوند متعال می‌فرماید: وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی‌وَهْنٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص534

بحار الأنوار، ج90، ص30/ القمی، ج1، ص8

آیه وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیرُ [14]

صلی الله علیه و آله) و ما به انسان درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روز افزون حمل کرد و دوران شیرخوارگی او در دوسال پایان می‌یابد؛ [آرى به او توصيّه كردم] که برای من و برای پدر و مادرت شکر به‌جاآور که بازگشت [همه‌ی شما] به‌سوی من است.

و ما به انسان درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کردیم

1 -1

(لقمان/ 14)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ أَبِی‌عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَ مَنْ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَ مَنْ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَ مَنْ قَالَ أَبَاکَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «یا رسول الله، به چه کسی احسان کنم»؟ فرمود: «به مادرت». گفت: «بعد از آن به چه کسی»؟ فرمود: «مادرت». گفت: «سپس به چه کسی»؟ فرمود: «مادرت». گفت: «سپس به چه کسی»؟ فرمود: «پدرت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص536

وسایل الشیعهًْ، ج1، ص491/ نورالثقلین

1 -2

(لقمان/ 14)

فقه الرّضا (علیه السلام) - عَلَیْکَ بِطَاعَهًِْ الْأَبِ وَ بِرِّهِ وَ التَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْإِعْظَامِ وَ الْإِکْرَامِ لَهُ إِلَی أَنْ قَالَ وَ قَدْ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَقَّهُمَا بِحَقِّهِ فَقَالَ اللَّهُ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ وَ رُوِیَ أَنَّ کُلَّ أَعْمَالِ الْبِرِّ یُبَلِّغُ الْعَبْدَ الذِّرْوَهًَْ مِنْهَا إِلَّا ثَلَاثَهًَْ حُقُوقٍ حَقُّ اللَّهِ وَ حَقُّ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ حَقُّ الْوَالِدَیْنِ.

فقه الرّضا (علیه السلام) - حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: «از پدرت اطاعت کن و نسبت به او مراتب نیکی و تواضع و خضوع و بزرگداشت و تکریم را معمول دار». و به سخنان خود ادامه داد تا آنجا که فرمود: «خداوند در قرآن شریف حقّ پدر و مادر را قرین حقّ خود قرار داده و فرموده است: اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمصِیرُ و در روایت است «بنده در همه‌ی کارهای نیک می‌تواند به اوج رسد جز در سه حق: حقّ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حقّ پدر و حقّ مادر».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص536

مستدرک الوسایل، ج15، ص176/ فقه الرضا (ص86

1 -3

(لقمان/ 14)

السّجّاد (علیه السلام) - وَ أَمَّا حَقُّ أُمِّکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْتَمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَعْطَتْکَ مِنْ ثَمَرَهًِْ قَلْبِهَا مَا لَا یُعْطِی أَحَدٌ أَحَداً وَ وَقَتْکَ بِجَمِیعِ جَوَارِحِهَا وَ لَمْ تُبَالِ أَنْ تَجُوعَ وَ تُطْعِمَکَ وَ تَعْطَشَ وَ تَسْقِیَکَ وَ تَعْرَی وَ تَکْسُوَکَ وَ تَضْحَی وَ تُظِلَّکَ وَ تَهْجُرَ النَّوْمَ لِأَجْلِکَ وَ وَقَتْکَ الْحَرَّ وَ الْبَرْدَ لِتَکُونَ لَهَا فَإِنَّکَ لَا تُطِیقُ شُکْرَهَا إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِهِ وَ أَمَّا حَقُّ أَبِیکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّهُ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ فِی نَفْسِکَ مِمَّا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَهًِْ عَلَیْکَ فِیهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَی قَدْرِ ذَلِکَ وَ لَا قُوَّهًَْ إِلَّا بِاللَّه.

امام سجاد (علیه السلام) - حق مادرت این است: باید متوجّه باشی که او تو را در آنجا که کسی دیگری را تحمّل نمی¬کند، حمل کرده، و از میوه‌ی دلش به تو خورانده که هیچ کس به دیگری نخورانده؛ با تمام جوارحش مواظبت بوده، و برایش مهم نبوده که گرسنه باشد و به تو غذا بدهد، یا تشنه باشد و به تو آب بدهد، یا برهنه باشد و به تو لباس بپوشاند، یا در زیر آفتاب باشد و تو در سایه باشی؛ او به خاطر تو خواب را بر خود حرام کرده و در سرما و گرما مواظبت بوده، و تو جز با یاری خدا و توفیق او نمی¬توانی شکر مادر را به جا بیاوری. حقّ پدر این است: بدانی که او اصل تو است و اگر نبود، تو نبودی؛ و هرگاه در خودت چیزی می¬بینی که از آن خوشت می¬آید، بدان که پدرت پایه‌ی آن نعمتی است که داری، و خدا را به اندازه‌ی آن حمد و شکر کن، وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص536

بحار الأنوار، ج71، ص6/ نورالثقلین

1 -4

(لقمان/ 14)

فقه الرّضا (علیه السلام) - عَلَیْکَ بِطَاعَهًِْ الْأَبِ وَ بِرِّهِ وَ التَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْإِعْظَامِ وَ الْإِکْرَامِ لَهُ وَ خَفْضِ الصَّوْتِ بِحَضْرَتِهِ فَإِنَّ الْأَبَ أَصْلُ الِابْنِ وَ الِابْنَ فَرْعُهُ لَوْلَاهُ لَمْ یَکُنْ بِقُدْرَهًِْ اللَّهِ ابْذُلُوا لَهُمُ الْأَمْوَالَ وَ الْجَاهَ وَ النَّفْسَ وَ قَدْ أَرْوِی أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ فَجُعِلَتْ لَهُ النَّفْسُ وَ الْمَالُ تَابِعُوهُمْ فِی الدُّنْیَا أَحْسَنَ الْمُتَابَعَهًِْ بِالْبِرِّ وَ بَعْدَ الْمَوْتِ بِالدُّعَاءِ لَهُمْ وَ الرَّحْمِ عَلَیْهِمْ فَإِنَّهُ رُوِیَ أَنَّ مَنْ بَرَّ أَبَاهُ فِی حَیَاتِهِ وَ لَمْ یَدْعُ لَهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ سَمَّاهُ اللَّهُ عَاقّاً وَ مُعَلِّمُ الْخَیْرِ وَ الدِّینِ یَقُومُ مَقَامَ الْأَبِ وَ یَجِبُ مِثْلُ الَّذِی یَجِبُ لَهُ فَاعْرِفُوا حَقَّهُ وَ اعْلَمْ أَنَّ حَقَّ الْأُمِّ أَلْزَمُ الْحُقُوقِ وَ أَوْجَبُهَا لِأَنَّهَا حَمَلَتْ حَیْثُ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ وَقَتْ بِالسَّمْعِ وَ الْبَصَرِ وَ جَمِیعِ الْجَوَارِحِ مَسْرُورَهًًْ مُسْتَبْشِرَهًًْ بِذَلِکَ فَحَمَلَتْهُ بِمَا فِیهِ مِنَ الْمَکْرُوهِ وَ الَّذِی لَا یَصْبِرُ عَلَیْهِ أَحَدٌ وَ رَضِیَتْ بِأَنْ تَجُوعَ وَ یَشْبَعَ وَلَدُهَا وَ تَظْمَأَ وَ یَرْوَی وَ تَعْرَی وَ یَکْتَسِی وَ یَظَلُّ وَ تَضْحَی فَلْیَکُنِ الشُّکْرُ لَهَا وَ الْبِرُّ وَ الرِّفْقُ بِهَا عَلَی قَدْرِ ذَلِکَ وَ إِنْ کُنْتُمْ لَا تُطِیقُونَ بِأَدْنَی حَقِّهَا إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ قَدْ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَقَّهَا بِحَقِّهِ فَقَالَ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیر.

فقه الرّضا (علیه السلام) - بر تو باد فرمانبری از پدر و نیکی به او؛ تواضع و خشوع و احترام به او؛ و صدا پایین آوردن در حضور او؛ زیرا پدر اصل پسر است و پسر فرع او؛ اگر او نبود، خدا به پسر قدرت نمی¬داد. پس، در راه آنان مال و جاه و جان را فدا کنید. روایت می¬کنم که: تو و مالت از آنِ پدرت هستید؛ جان و مال را برای او قرار می¬دهم. در دنیا به بهترین شکلی به آنان نیکی کنید. پس از مردن آن‌ها برایشان دعا کنید و برایشان رحمت بخواهید؛ زیرا روایت است که هرکس به پدرش در حیات او احسان کند و پس از مردنش برایش دعا نکند، خدا او را عاق می¬نامد. معلم خیر و مسائل دین، به جای پدر است، و همانند حق او را دارد؛ پس حق او را بشناسید؛ و بدان که حق مادر واجب¬ترین و لازم¬ترین حق است، زیرا در آنجا که کسی دیگری را برنمی¬دارد، تو را حمل کرده است؛ با گوش و دیده و همه اندام خود از تو نگهبانی کرده، درحالی که به آن شاد و خرم بوده؛ و همه ناگواری¬هایی را که کسی تاب آن‌ها را نمی¬آورد، تحمل کرده است. راضی بوده خودش گرسنه باشد و فرزندش سیر، و خودش تشنه باشد و او سیراب، و خود برهنه باشد و او در جامه؛ خود در برابر آفتاب باشد و او در سایه؛ و باید تا می¬توانی به همان اندازه با نیکی و نرمش از او تشکر کنی، اگرچه طاقت ادای حقّش را ندارید، جز با کمک خدا؛ و خدای عزّوجلّ حق او را قرین حق خود ساخته، چون فرمود: اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ المَصِیر.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص536

فقه الرّضا (ص334

1 -5

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - مَا یَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ أَنْ یَبَرَّ وَالِدَیْهِ حَیَّیْنِ وَ مَیِّتَیْنِ یُصَلِّیَ عَنْهُمَا وَ یَتَصَدَّقَ عَنْهُمَا وَ یَحُجَّ عَنْهُمَا وَ یَصُومَ عَنْهُمَا فَیَکُونَ الَّذِی صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ فَیَزِیدَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِبِرِّهِ وَ صِلَتِهِ خَیْراً کَثِیرا.

امام صادق (علیه السلام) - مانعی ندارد که مردی از شما به والدینش، زنده باشند یا مرده، نیکی کند؛ به نیابت از آن دو نماز بخواند و صدقه دهد و به حج برود و روزه بگیرد. پس آنچه که انجام داده است برای آن دو است و مثل آن برای اوست، پس خداوند بر نیکی و نماز او خیر بسیار می‌افزاید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص538

الکافی، ج2، ص159/ نورالثقلین

1 -6

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مَرْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ: إِنَّ رَجُلًا أَتَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَوْصِنِی فَقَالَ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ إِنْ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ عُذِّبْتَ إِلَّا وَ قَلْبُکَ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَ وَالِدَیْکَ فَأَطِعْهُمَا وَ بَرَّهُمَا حَیَّیْنِ کَانَا أَوْ مَیِّتَیْنِ وَ إِنْ أَمَرَاکَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ أَهْلِکَ وَ مَالِکَ فَافْعَلْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنَ الْإِیمَانِ.

امام صادق (علیه السلام) - محمّدبن مروان گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود: همانا مردی نزد پیغمبر آمد و گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، به من سفارشی فرما». و آن حضرت فرمود: «چیزی را شریک خدا نگیر، اگرچه در آتش بسوزی و شکنجه گردی، جز اینکه دلت پای‌بند ایمان باشد، و پدر و مادرت را فرمانبر باش و به آن‌ها چه زنده باشند یا مرده نیکی کن، و اگر به تو امر کنند، از خاندان و دارایی¬ات بیرون شو و آن را انجام بده، که آن از ایمان است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص538

الکافی، ج2، ص158/ نورالثقلین

1 -7

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - بِرُّ الْوَالِدَیْنِ مِنْ حُسْنِ مَعْرِفَهًِْ الْعَبْدِ بِاللَّهِ إِذْ لَا عِبَادَهًَْ أَسْرَعُ بُلُوغاً بِصَاحِبِهَا إِلَی رِضَی اللَّهِ مِنْ بِرِّ الْوَالِدَیْنِ الْمُسْلِمَیْنِ لِوَجْهِ اللَّهِ لِأَنَّ حَقَّ الْوَالِدَیْنِ مُشْتَقٌّ مِنْ حَقِّ اللَّهِ إِذَا کَانَا عَلَی مِنْهَاجِ الدِّینِ وَ السُّنَّهًْ.

امام صادق (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: «نیکی به والدین از شناخت درست بنده نسبت به خدا مایه می‌گیرد، زیرا هیچ عبادتی زودتر از احترام به پدر و مادر مسلمان که برای خدای تعالی باشد، به رضای خدا نمی‌رسد؛ زیرا حقّ والدین از حقّ خدای تعالی گرفته شده اگر در راه دین و سنّت باشند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص538

مستدرک الوسایل، ج15، ص198/ بحار الأنوار، ج71، ص77/ مصباح الشریعهًْ، ص70/ نورالثقلین

مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد [به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه‌ای را متحمّل می‌شد]

2 -1

(لقمان/ 14)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَهْناً عَلی وَهْنٍ یَعْنِی ضَعْفاً عَلَی ضَعْف.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَهناً عَلَی وَهنٍ؛ یعنی ضعف و سستی روی ضعف و سستی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص538

بحار الأنوار، ج13، ص409/ القمی، ج2، ص165/ البرهان

و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می‌یابد

3 -1

(لقمان/ 14)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَنَّ امْرَأَهًًْ دَخَلَتْ عَلَی زَوْجِهَا فَوَلَدَتْ مِنْهُ لِسِتَّهًِْ أَشْهُرٍ فَذُکِرَ ذَلِکَ لِعُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ فَأَمَرَ بِرَجْمِهَا فَدَخَلَ عَلِیٌ (علیه السلام) فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً وَ قَالَ تَعَالَی وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ قَالَ فَوَ اللَّهِ کُنَّا عِنْدَ عُثْمَانَ أَنْ بَعَثَ إِلَیْهَا فَرُدَّت.

امام علی (علیه السلام) - در صحیح مسلم آمده است: زنی با شوهرش همبستر شد و بعد از مدّت شش ماه فرزندی به دنیا آورد. خبر این جریان به عثمان‌بن‌عفان [خلیفه‌ی سوّم]، رسید. او دستور داد که زن را سنگسار کنند [و زن را برای اجرای حکم بردند]. علی (علیه السلام) وارد [آن مجلس] شد و فرمود: «خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً و فرمود: وَ فِصالُهُ فی عامَیْن [یعنی بارداری و شیردهی مجموعاً حداقل سی‌ماه است و مدّت شیردهی بیست‌وچهار ماه، پس می‌تواند که دوران حاملگی شش ماه باشد]». به خدا سوگند! نزد عثمان بودیم که فرستاده‌ای را سوی آن زن فرستاد و او را باز گرداند (آزاد کرد).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص538

الطرایف، ج2، ص487/ العمدهًْ، ص258/ عین العبرهًْ، ص32/ نهج الحق، ص302؛ «فرجمت» بدل «فردت» / بحار الأنوار، ج31، ص246

برای من شکر بجاآور

4 -1

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - شُکْرُ کُلِ نِعْمَهًٍْ وَ إِنْ عَظُمَتْ أَنْ یَحْمَدَ اللَّه.

امام صادق (علیه السلام) - شکر هر نعمتی هرچند که بزرگ باشد آن است که خدا را حمد گویی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

مکارم الأخلاق، ص307/ نورالثقلین

4 -2

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) هَلْ لِلشُّکْرِ حَدٌّ إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ کَانَ شَاکِراً قَالَ نَعَمْ قُلْتُ مَا هُوَ قَالَ یَحْمَدُ اللَّهَ عَلَی کُلِّ نِعْمَهًٍْ عَلَیْهِ فِی أَهْلٍ وَ مَالٍ وَ إِنْ کَانَ فِیمَا أَنْعَمَ عَلَیْهِ فِی مَالِهِ حَقٌّ أَدَّاه.

امام صادق (علیه السلام) - ابوبصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «آیا شکر حدّی دارد که هرگاه بنده‌ای آن را انجام داد شاکر محسوب گردد»؟ فرمود: «آری». عرض کردم: «آن چیست»؟ فرمود: «خداوند را در هر نعمتی که به او و خاندانش می‌رسد، حمد می‌کند؛ اگرچه مالی که به او رسیده حقّش را اداء کرده باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

الکافی، ج2، ص96/ نورالثقلین

4 -3

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَهًٍْ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّی شُکْرَهَا.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس که خداوند نعمتی به او عنایت فرماید و بفهمد که این نعمت از طرف خداست [و اینکه منعم و نعمت‌دهنده‌ی حقیقی اوست] قطعاً شکر نعمت را اداء نموده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

الکافی، ج2، ص96/ نورالثقلین

4 -4

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - أَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَی مُوسَی (علیه السلام) یَا مُوسَی اشْکُرْنِی حَقَّ شُکْرِی فَقَالَ یَا رَبِّ وَ کَیْفَ أَشْکُرُکَ حَقَ شُکْرِکَ وَ لَیْسَ مِنْ شُکْرٍ أَشْکُرُکَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ قَالَ یَا مُوسَی الْآنَ شَکَرْتَنِی حِینَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِکَ مِنِّی.

امام صادق (علیه السلام) - خداوند متعال به موسی‌بن‌عمران (علیه السلام) فرمود: «ای موسی (علیه السلام) حقّ شکر و سپاس مرا آنچنان که باید و شاید انجام ده». موسی (علیه السلام) عرضه داشت: «پروردگارا! من چگونه می‌توانم حقّ شکر تو را اداء نمایم با اینکه هر شکر و سپاسی خود نعمتی است که تو توفیقش را عنایت فرموده‌ای». خداوند متعال فرمود: «اکنون که اعتراف کردی که توفیق شکر و سپاسگزاری از طرف من و نعمتی از ناحیه‌ی من است، شکر و سپاس مرا به جای آورده‌ای».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

الکافی، ج2، ص98/ نورالثقلین

و برای پدر و مادرت، که بازگشت [همه‌ی شما] به‌سوی من است

5 -1

(لقمان/ 14)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهًٍْ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهًٌْ أُخْرَی. . وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّه.

امام رضا (علیه السلام) - به شکر خودش به همراه شکر والدین امر کرده، پس هرکه شکر والدین را نکند، شکر خداوند را نیز نکرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

بحار الأنوار، ج71، ص68/ نورالثقلین

5 -2

(لقمان/ 14)

الرّضا (علیه السلام) - مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.

امام رضا (علیه السلام) - کسی که از احسان مردم تشکّر نکند شکر خدا را بجا نیاورده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

بحار الأنوار، ج68، ص44/ نورالثقلین

5 -3

(لقمان/ 14)

الرّضا (علیه السلام) - رُوِی: أَنَّ الْمَأْمُونَ بَعَثَ الْفَضْلَ بْنَ سَهْلٍ ذَا الرِّئَاسَتَیْنِ إِلَی الرِّضَا (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ تَجْمَعَ لِی مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ فَإِنَّکَ حُجَّهًُْ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ فَدَعَا الرِّضَا (علیه السلام) بِدَوَاهًٍْ وَ قِرْطَاسٍ وَ قَالَ لِلْفَضْلِ اکْتُبْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم… وَ بِرُّ الوَالِدَینِ لِأَنَّ اللهَ یَقُولُ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ.

امام رضا (علیه السلام) - نقل شده است که مأمون (وزیر خود) فضل بن سهل ذوالرّیاستین را با این پیام به سوی حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد: «من دوست دارم که کلّیاتی از حلال و حرام و واجبات و مستحبّات را برایم فراهم سازی، چرا که تو حجّت خدایی بر خلق او، و بنیاد و سرچشمه دانشی». پس امام رضا (علیه السلام) دوات و کاغذی حاضر ساخته و به فضل گفت: بنویس. بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم… و نیکی به پدر و مادر… برای اینکه خداوند می‌فرماید: اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمصِیرُ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

بحار الأنوار، ج10، ص360/ تحف العقول، ص420

ولایت

1

(لقمان/ 14)

الصّادق (علیه السلام) - أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً قَالَ الْوَالِدَانُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِی (علیه السلام).

امام صادق (علیه السلام) - ابان‌بن‌تغلب نقل می‌کند: امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً فرمود: منظور از والدین پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص540

بحار الأنوار، ج36، ص11/ البرهان/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص429؛ «بتفاوت»

2

(لقمان/ 14)

الباقر (علیه السلام) - نَزَلَتْ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ فِی عَلِی (علیه السلام).

امام باقر (علیه السلام) - این آیه درباره‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) نازل شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص542

البرهان/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص429؛ «بتفاوت»

3

(لقمان/ 14)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ زِیَادِ‌بْنِ‌الْمُنْذِرِ قَال سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ سَأَلَهُ جَابِرٌ عَنْ هَذِهِ الْآیَهًِْ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب (علیه السلام).

 

امام باقر (علیه السلام) - زیادبن‌منذر گوید: شنیدم جابر از امام باقر (علیه السلام) در مورد آیه: اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ پرسید؛ امام (علیه السلام) فرمود: [منظور] پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص542

بحار الأنوار، ج36، ص7/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص430/ فرات الکوفی، ص325/ الصراط المستقیم، ج1، ص242/ البرهان

4

(لقمان/ 14)

الباقر (علیه السلام) - أنَّ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) الوَالِدَانِ.

امام باقر (علیه السلام) - منظور از: الْوالِدَیْنِ؛ یعنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص542

البرهان

5

(لقمان/ 14)

الباقر (علیه السلام) - مِنَّا الَّذِی أَحَلَ الْخُمُسَ وَ مِنَّا الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ مِنَّا الَّذِی صَدَّقَ بِهِ وَ لَنَا الْمَوَدَّهًُْ فِی کِتَابِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْوَالِدَانِ وَ أَمَرَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهُمَا بِالشُّکْرِ لَهُمَا.

امام باقر (علیه السلام) - آنکه خمس را حلال کرد، از ماست و آنکه سخن راست آورد، از ماست و آنکه آن سخن را تأکید کرد، از ماست و در کتاب خدای عزّ وجلّ، مودّت از آن ماست و علی و رسول خدا (علی‌ها السلام) الْوالِدَانِ هستند که خداوند به ذرّیّه‌ی ایشان امر کرده که سپاسگزار آن دو باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص542

تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص429/ البرهان

6

(لقمان/ 14)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ زُرَارَهًَْ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ‌بْنِ‌مُخْتَارٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) أَحَدُ الْوَالِدَیْنِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ قَالَ زُرَارَهًُْ فَکُنْتُ لَا أَدْرِی أَیُّ آیَهًٍْ هِیَ الَّتِی فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ أَوِ الَّتِی فِی لُقْمَانَ قَالَ فَقَضَی لِی أَنْ حَجَجْتُ فَدَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَخَلَوْتُ بِهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ حَدِیثاً جَاءَ بِهِ عَبْدُ الْوَاحِدِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ أَیُّ آیَهًٍْ هِیَ الَّتِی فِی لُقْمَانَ أَوِ الَّتِی فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالَ الَّتِی فِی لُقْمَان.

امام باقر (علیه السلام) - زراره نقل می‌کند: عبدالواحدبن‌مختار گوید: «بر امام باقر (علیه السلام) وارد شدم، فرمود: «آیا نمی‌دانستی علی (علیه السلام) یکی از والدینی است که خدای عزّوجلّ می‌فرماید: أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ»؟ زراره گوید: من نمی‌دانستم منظور کدام آیه است، آنکه در حقّ بنی‌اسرائیل نازل شده یا آنکه در حقّ لقمان وارد گشته است. تا اینکه قسمت شد به زیارت خانه‌ی خدا بروم. پس بر امام باقر (علیه السلام) وارد شده و با او تنها گشتم و عرض کردم: «فدایت شوم! عبدالواحد حدیثی برایم روایت کرده است». فرمود: «آری». عرض کردم: «کدام آیه است؟ آنکه درباره‌ی لقمان است یا آنکه در حقّ بنی‌اسرائیل است»؟ فرمود: «آنکه در حقّ لقمان نازل شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص542

تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص430/ البرهان

7

(لقمان/ 14)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهًَْ قَالَ: لَمَّا ضَرَبَ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) عَدَوْنَا نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَا وَ الْحَارِثُ وَ سُوَیْدُ بْنُ غَفَلَهًَْ وَ جَمَاعَهًٌْ مَعَنَا فَقَعَدْنَا عَلَی الْبَابِ فَسَمِعْنَا الْبُکَاءَ فَبَکَیْنَا فَخَرَجَ إِلَیْنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَقَالَ یَقُولُ لَکُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) انْصَرِفُوا إِلَی مَنَازِلِکُمْ فَانْصَرَفَ الْقَوْمُ غَیْرِی فَاشْتَدَّ الْبُکَاءُ مِنْ مَنْزِلِهِ فَبَکَیْتُ وَ خَرَجَ الْحَسَنُ (علیه السلام) وَ قَالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ انْصَرِفُوا فَقُلْتُ لَا وَ اللَّهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَا یُتَابِعُنِی نَفْسِی وَ لَا یَحْمِلُنِی رِجْلِی أَنْصَرِفُ حَتَّی أَرَی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ فَبَکَیْتُ وَ دَخَلَ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ خَرَجَ فَقَالَ لِی ادْخُلْ فَدَخَلْتُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَإِذَا هُوَ مُسْتَنِدٌ مَعْصُوبُ الرَّأْسِ بِعِمَامَهًٍْ صَفْرَاءَ قَدْ نُزِفَ وَ اصْفَرَّ وَجْهُهُ مَا أَدْرِی وَجْهُهُ أَصْفَرُ أَوِ الْعِمَامَهًُْ فَأَکْبَبْتُ عَلَیْهِ فَقَبَّلْتُهُ وَ بَکَیْتُ فَقَالَ لِی لَا تَبْکِ یَا أَصْبَغُ فَإِنَّهَا وَ اللَّهِ الْجَنَّهًُْ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَعْلَمُ وَ اللَّهِ أَنَّکَ تَصِیرُ إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ إِنَّمَا أَبْکِی لِفِقْدَانِی إِیَّاکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاکَ حَدِّثْنِی بِحَدِیثٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَإِنِّی أَرَاکَ لَا أَسْمَعُ مِنْکَ حَدِیثاً بَعْدَ یَوْمِی هَذَا أَبَداً قَالَ نَعَمْ یَا أَصْبَغُ دَعَانِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْماً فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ انْطَلِقْ حَتَّی تَأْتِیَ مَسْجِدِی ثُمَّ تَصْعَدَ مِنْبَرِی ثُمَّ تَدْعُوَ النَّاسَ إِلَیْکَ فَتَحْمَدَ اللَّهَ تَعَالَی وَ تُثْنِیَ عَلَیْهِ وَ تُصَلِّیَ عَلَیَّ صَلَاهًًْ کَثِیرَهًًْ ثُمَّ تَقُولَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَیْکُمْ وَ هُوَ یَقُولُ لَکُمْ إِنَّ لَعْنَهًَْ اللَّهِ وَ لَعْنَهًَْ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِین قُرَیْشٌ وَ مَنْ کَانَ فِی الْمَسْجِدِ أَقْبَلُوا نَحْوِی فَحَمِدْتُ اللَّهَ وَ أَثْنَیْتُ عَلَیْهِ وَ صَلَّیْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) صَلَاهًًْ کَثِیرَهًًْ ثُمَّ قُلْتُ أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَیْکُمْ وَ هُوَ یَقُولُ لَکُمْ أَلَا إِنَّ لَعْنَهًَْ اللَّهِ وَ لَعْنَهًَْ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ لَعْنَتِی إِلَی مَنِ انْتَمَی إِلَی غَیْرِ أَبِیهِ أَوِ ادَّعَی إِلَی غَیْرِ مَوَالِیهِ أَوْ ظَلَمَ أَجِیراً أَجْرَهُ قَالَ فَلَمْ یَتَکَلَّمْ أَحَدٌ مِنَ الْقَوْمِ إِلَّا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَإِنَّهُ قَالَ قَدْ أَبْلَغْتَ یَا أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ لَکِنَّکَ جِئْتَ بِکَلَامٍ غَیْرِ مُفَسَّرٍ فَقُلْتُ أُبْلِغُ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَرَجَعْتُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَأَخْبَرْتُهُ الْخَبَرَ فَقَالَ ارْجِعْ إِلَی مَسْجِدِی حَتَّی تَصْعَدَ مِنْبَرِی فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَیْهِ وَ صَلِّ عَلَیَّ ثُمَّ قُلْ أَیُّهَا النَّاسُ مَا کُنَّا لِنَجِیئَکُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا وَ عِنْدَنَا تَأْوِیلُهُ وَ تَفْسِیرُهُ أَلَا وَ إِنِّی أَنَا أَبُوکُمْ أَلَا وَ إِنِّی أَنَا مَوْلَاکُمْ أَلَا وَ إِنِّی أَنَا أَجِیرُکُمْ.

امام علی (علیه السلام) - اصبغ‌بن‌نُباته عبدی گوید: «چون ابن‌ملجم ملعون امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را ضربت زد، با تعدادی از دوستان، صبح هنگام به عیادت آن حضرت رفتیم. من بودم و حارث و سویدبن‌غفله و عدّه‌ای دیگر. وقتی رسیدیم، بر در خانه نشستیم و با شنیدن صدای گریه، گریستیم. حسن‌بن‌علی (علیه السلام) نزد ما آمد و فرمود: امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند به خانه‌هایتان بروید. همه رفتند، ولی من ماندم. با شدّت‌گرفتن گریه از داخل منزل، من هم گریستم. بار دیگر امام حسن (علیه السلام) بیرون آمده و فرمود: «مگر نگفتم بروید»؟! عرض کردم: «به خدا نه، ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! نه روحم اجازه می‌دهد و نه پایم توان راه رفتن دارد تا اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) را ببینم»، و سپس به گریه ادامه دادم و امام حسن (علیه السلام) نیز به درون خانه رفت؛ امّا طولی نکشید که برگشت و فرمود: «داخل شو»! . بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد شدم و دیدم که سر آن حضرت را با عمامه‌ای زرد و خون‌آلود بسته‌اند و ایشان را به دیوار تکیه داده‌اند. رنگ چهره‌ی آن حضرت چنان زرد بود که نمی‌شد فهمید رنگ عمامه زردتر است یا رنگ رخسار آن حضرت؟ به پای آن حضرت افتاده و درحالی‌که وی را می‌بوسیدم، به سختی گریستم. آن حضرت به من فرمود: «گریه نکن اصبغ، به خدا تا بهشت فاصله‌ای ندارم». عرض کردم: «فدایت شوم! به خدا سوگند! می‌دانم به بهشت می‌روی، امّا گریه‌ی من به خاطر این است که تو را از دست می‌دهم. یا امیرالمؤمنین! قربانت گردم! حدیثی برایم بگو که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیده باشی؛ زیرا گمان دارم از امروز به بعد دیگر از تو هرگز حدیثی نخواهم شنید». فرمود: «آری، اصبغ! روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا نزد خود خواند و به من فرمود: «ای علی (علیه السلام)! برو تا به مسجد من برسی، سپس از منبر من بالا برو و مردم را به‌سوی خود دعوت کن و حمد و سپاس خدای را به‌جا آر و بر من بسیار درود فرست، و سپس بگو: ای مردم! من فرستاده‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به‌سوی شما هستم و او به شما می‌گوید: لعنت خدا و لعنت فرشتگان مقرّب و پیامبران مرسَل (علیهم السلام) و لعنت من بر کسی که خود را به غیر پدر خویش نسبت دهد یا ولایت کسی غیر از ولیّ خود را بپذیرد یا به کارگری که اجیر کرده، ستم ورزد». پس به مسجد آمده و از منبر بالا رفتم و چون قریشیان و هرکه در مسجد بود مرا دیدند، به سمت من آمدند. آنگاه حمد و ستایش خدا را به‌جای آورده و بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درود بسیار فرستاده، سپس گفتم: «ای مردم! من فرستاده‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به‌سوی شما هستم و او به شما می‌گوید: لعنت خدا و لعنت فرشتگان مقرّب او و لعنت پیامبران مرسل خدا (علیهم السلام) و لعنت من بر کسی باد که خود را به غیر پدر خویش منسوب کند یا ولایت غیر ولیّ خود بپذیرد یا به اجرت کارگری که اجیر کرده، ستم ورزد». گوید: «پس جز عمربن‌خطّاب هیچ‌یک از آن قوم سخنی نگفت و تنها او بود که گفت: ای ابوالحسن! پیغام را رساندی، امّا سخنی آوردی که روشن نیست و احتیاج به توضیح و تفسیر دارد». گفتم: «این را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواهم گفت». نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) برگشته و وی را از ماجرا آگاه ساختم. فرمود: «به مسجدم بازگرد و از منبر بالا برو و سپس حمد و سپاس خدا را به‌جای آر و بر من درود فرست و آنگاه بگو: «ای مردم! چیزی برای شما نمی‌آوریم مگر اینکه تفسیر و تأویل آن نزد ما باشد. هان! بدانید که من پدر شما هستم، آگاه باشید که من مولای شما هستم، و نیز بدانید که من اجیر شما هستم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص542

بحار الأنوار، ج42، ص205/ البرهان

کسانی‌که دانش را به ارث گذاشتند

1

(لقمان/ 14)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَن الْأَصْبَغِ‌بْنِ‌نُبَاتَهًَْ أَنَّهُ سَأَلَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ فَقَالَ الْوَالِدَانِ اللَّذَانِ أَوْجَبَ اللهُ لَهُمَا الشُّکْرَ هُمَا اللَّذَانِ وَلَدَا الْعِلْمَ وَ وَرِثَا الْحُکْمَ وَ أُمِرَ النَّاسُ بِطَاعَتِهِمَا ثُمَّ قَالَ اللَّهُ إِلَیَّ الْمَصِیرُ فَمَصِیرُ الْعِبَادِ إِلَی اللهِ وَ الدَّلِیلُ عَلَی ذَلِکَ الْوَالِدَانِ.

امام علی (علیه السلام) - اصبغ‌بن‌نباته از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره‌ی تفسیر آیه: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ سؤال کرد. فرمود: «والدینی که خداوند تشکّر از آن‌ها را واجب گردانیده کسانی هستند که عِلم را زائیدند و حکمت و دانش را به ارث گذاشتند؛ و مردم را به اطاعت از آن‌ها امر فرمود. امّاِإلیَّ الْمَصِیر بدین معناست که بازگشت بندگان به سوی خداست و دلیل این امر، کلمه «والدین» می‌باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص544

الکافی، ج1، ص428/ بحار الأنوار، ج23، ص270/ القمی، ج2، ص148؛ فیه: «ثم قال الله الی المصیر… ذلک الوالدان» محذوف/ نورالثقلین

آیه وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [15]

صلی الله علیه و آله) و هرگاه آن‌دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری [بلكه مى‌دانى باطل است]، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به‌طرز شایسته‌ای رفتار کن؛ و از راه کسانی پیروی کن که [توبه‌كنان] به‌سوی من آمده‌اند؛ سپس بازگشت همه‌ی شما به‌سوی من است و من شما را از آنچه انجام می‌دادید، باخبر می‌سازم.

و هرگاه آن‌دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری [بلکه می‌دانی باطل است]، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به‌طرز شایسته‌ای رفتار کن

1 -1

(لقمان/ 15)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عن الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهًَْ أَنَّهُ سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ… فَقَالَ فِی الْخَاصِّ وَ الْعَامّ وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی یَقُولُ فِی الْوَصِیَّهًِْ وَ تَعْدِلُ عَمَّنْ أُمِرْتَ بِطَاعَتِهِ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ لَا تَسْمَعْ قَوْلَهُمَا ثُمَّ عَطَفَ الْقَوْلَ عَلَی الْوَالِدَیْنِ فَقَالَ وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً یَقُولُ عَرِّفِ النَّاسَ فَضْلَهُمَا وَ ادْعُ إِلَی سَبِیلِهِمَا وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَقَالَ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ إِلَیْنَا فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَعْصُوا الْوَالِدَیْنِ فَإِنَّ رِضَاهُمَا رِضَا اللَّهِ وَ سَخَطَهُمَا سَخَطَ اللَّهِ.

امام علی (علیه السلام) - اصبغ‌بن‌نباته از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره‌ی تفسیر آیه: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ؛ سؤال کرد. فرمود: … در خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دیگران فرمود: وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی. در وصیّت و از کسی که مأمور به اطاعت از او شده¬ای، منحرف شوی. فَلَا تُطِعْهُمَا؛ و به سخن ایشان گوش نده. سپس سخن را به والدین برگرداند و فرمود: وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً، فضل و شخصیت آن دو را به مردم بشناسان و مردم را دعوت به راه آن‌ها نما، و این آیه اشاره به همان مطلب است. وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ؛ به سوی خدا و سپس به سوی ما. پس تقوای الهی پیشه کنید و با والدین مخالفت نکنید که رضای آن‌ها رضای خدا و خشم ایشان خشم خدا است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص546

الکافی، ج1، ص428/ بحار الأنوار، ج23، ص270/ القمی، ج2، ص148/ البرهان

1 -2

(لقمان/ 15)

الحسین (علیه السلام) - عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ رَجَاءٍ وَ عَمْرُو بْنُ شُعَیْبٍ أَنَّهُ مَرَّ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) عَلَی عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ مَنْ أَحَبَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَی أَحَبِ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَی أَهْلِ السَّمَاءِ فَلْیَنْظُرْ إِلَی هَذَا الْمُجْتَازِ فَمَا کَلَّمْتُهُ مُنْذُ لَیَالِی صِفِّینَ فَأَتَی بِهِ أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیُّ إِلَی الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) أَ تَعْلَمُ أَنِّی أَحَبُّ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَی أَهْلِ السَّمَاءِ وَ تُقَاتِلُنِی وَ أَبِی یَوْمَ صِفِّینَ وَ اللَّهِ إِنَّ أَبِی لَخَیْرٌ مِنِّی فَاسْتَعْذَرَ وَ قَالَ إِنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِی أَطِعْ أَبَاکَ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَی وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّمَا الطَّاعَهًُْ الطَّاعَهًُْ فِی الْمَعْرُوفِ وَ قَوْلَهُ لَا طَاعَهًَْ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَهًِْ الْخَالِقِ.

امام حسین (علیه السلام) - عمرو بن شعیب گوید: «امام حسین (علیه السلام) بر عبداللَّه بن عمرو بن عاص عبور کرد. عبداللَّه گفت: «کسی که دوست دارد به محبوب‌ترین اهل زمین نزد اهل آسمان نگاه کند، به این شخص عالم، (امام حسین (علیه السلام) ) نظر کند. من از شب‌های صفین به بعد با وی حرف نزده‌ام». ابوسعید خدری او را نزد امام حسین (علیه السلام) آورد. امام حسین (علیه السلام) به وی فرمود: «تو می‌دانی که من محبوب‌ترین اهل زمین نزد اهل آسمانم؟ با این حال با من و پدرم در جنگ صفین پیکار می‌کنی؟ درصورتی‌که پدرم از من بهتر است». عبداللَّه از آن حضرت معذرت خواست و گفت: «پیغمبر معظم اسلام (صلی الله علیه و آله) به من فرموده که از پدرم اطاعت کنم». امام حسین (علیه السلام) فرمود: «آیا نشنیده‌ای که خدا در قرآن می‌فرماید: وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما؟ همچنین پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «اطاعت‌کردن باید در کار نیکو باشد» و نیز می‌فرماید: «هیچ مخلوقی نباید در معصیت‌کردن خالق، از مخلوق اطاعت کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص546

بحار الأنوار، ج43، ص297/ المناقب، ج4، ص73/ نورالثقلین

1 -3

(لقمان/ 15)

الرّضا (علیه السلام) - أَنَّ الْمَأْمُونَ بَعَثَ الْفَضْلَ بْنَ سَهْلٍ ذَا الرِّئَاسَتَیْنِ إِلَی الرِّضَا (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ تَجْمَعَ لِی مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ فَإِنَّکَ حُجَّهًُْ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ فَدَعَا الرِّضَا (علیه السلام) بِدَوَاهًٍْ وَ قِرْطَاسٍ وَ قَالَ (علیه السلام) لِلْفَضْلِ اکْتُبْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم… وَ قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (علیه السلام) … بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ إِنْ کَانَا مُشْرِکَیْنِ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ. وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا صَامُوا لَهُمْ وَ لَا صَلَّوْا وَ لَکِنْ أَمَرُوهُمْ بِمَعْصِیَهًِْ اللَّهِ فَأَطَاعُوهُمْ ثُمَّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ مَنْ أَطَاعَ مَخْلُوقاً فِی غَیْرِ طَاعَهًِْ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَقَدْ کَفَرَ وَ اتَّخَذَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اللَّه.

امام رضا (علیه السلام) - نقل شده است که مأمون فضل بن سهل ذوالرّیاستین (وزیر خود) را با این پیام به سوی حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد: «من دوست دارم که کلّیاتی از حلال و حرام و واجبات و مستحبّات را برایم فراهم سازی، چرا که تو حجّت خدا بر خلق او هستی، و بنیاد و سرچشمه دانشی». پس امام رضا (علیه السلام) دوات و کاغذی حاضر ساخته و به فضل گفت: بنویس! بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم… امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده: … و نیکی به پدر و مادر واجب است، پس اگر آن دو مشرک بودند از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به‌طرز شایسته‌ای رفتار کن. چرا که خداوند می‌فرماید: اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ* وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما. و امیرالمؤمنین (علیه السلام) [درباره فرمانبری از گذشتگان] فرموده است: «برای خدا آنان نه روزه گرفتند و نه نماز گزاردند، بلکه [آن افراد] ایشان را دستور به نافرمانی خدای عزیز و جلیل دادند و آنان نیز اطاعت کردند». سپس افزود: «از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می‌فرمود: «هرکس که مخلوقی را جز در طاعت خداوند عزیز و جلیل فرمان برد کافر شده و معبودی جز خدا را برگزیده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص546

بحار الأنوار، ج10، ص364/ تحف العقول، ص420

1 -4

(لقمان/ 15)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - أَتَی أَعْرَابِیٌّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ بَایِعْنِی عَلَی الْإِسْلَامِ فَقَالَ عَلَی أَنْ تَقْتُلَ أَبَاکَ فَکَفَّ الْأَعْرَابِیُّ یَدَهُ وَ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَی الْقَوْمِ یُحَدِّثُهُمْ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بَایِعْنِی عَلَی الْإِسْلَامِ فَقَالَ عَلَی أَنْ تَقْتُلَ أَبَاکَ قَالَ نَعَمْ فَبَایَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْآنَ لَمْ تَتَّخِذْ مِنْ دُونِ اللهِ وَ لَا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً إِنِّی لَا آمُرُکَ بِعُقُوقِ الْوَالِدَیْنِ وَ لَکِنْ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردی عربی خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا! بیعت مرا بر اسلام بپذیر». فرمود: «می‌پذیرم، درصورتی‌که پدرت را به قتل برسانی». مرد عرب با شنیدن این حرف دست از بیعت کردن با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) پس کشید و حضرت با مردم مشغول صحبت شد. باز مرد عرب پیشنهاد بیعت کرد. حضرت عین جواب اوّل را داد و فرمود: «می‌پذیرم، به شرط آنکه پدرت را بکشی». عرض کرد: «چشم اشکالی ندارد». این بار حضرت با او بیعت نمود. سپس فرمود: «اکنون کاملاً روشن شد که تو غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب نکرده‌ای. البته من تو را وادار به عقوق والدین نمی‌کنم و دستور قتل پدرت را نمی‌دهم، ولی با آن‌ها در این جهان به نیکی رفتار کن».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص546

بحار الأنوار، ج67، ص177/ نورالثقلین

1 -5

(لقمان/ 15)

الصّادق (علیه السلام) - بِرُّ الْوَالِدَیْنِ مِنْ حُسْنِ مَعْرِفَهًِْ الْعَبْدِ بِاللَّهِ إِذْ لَا عِبَادَهًَْ أَسْرَعُ بُلُوغاً بِصَاحِبِهَا إِلَی رِضَی اللَّهِ مِنْ بِرِّ الْوَالِدَیْنِ الْمُسْلِمَیْنِ لِوَجْهِ اللَّهِ لِأَنَّ حَقَّ الْوَالِدَیْنِ مُشْتَقٌّ مِنْ حَقِّ اللَّهِ إِذَا کَانَا عَلَی مِنْهَاجِ الدِّینِ وَ السُّنَّهًِْ وَ لَا یَکُونَانِ یَمْنَعَانِ الْوَلَدَ مِنْ طَاعَهًِْ اللَّهِ إِلَی مَعْصِیَتِهِ وَ مِنَ الْیَقِینِ إِلَی الشَّکِّ وَ مِنَ الزُّهْدِ إِلَی الدُّنْیَا وَ لَا یَدْعُوَانِهِ إِلَی خِلَافِ ذَلِکَ فَإِذَا کَانَا کَذَلِکَ فَمَعْصِیَتُهُمَا طَاعَهًٌْ وَ طَاعَتُهُمَا مَعْصِیَهًٌْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ وَ أَمَّا فِی الْعِشْرَهًِْ فَدَارِهِمَا وَ ارْفُقْ بِهِمَا وَ احْتَمِلْ أَذَاهُمَا بِحَقِّ مَا احْتَمَلَا عَنْکَ فِی حَالِ صِغَرِکَ وَ لَا تُضَیِّقْ عَلَیْهِمَا فِیمَا قَدْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْکَ مِنَ الْمَأْکُولِ وَ الْمَلْبُوسِ وَ لَا تُحَوِّلْ وَجْهَکَ عَنْهُمَا وَ لَا تَرْفَعْ صَوْتَکَ فَوْقَ صَوْتِهِمَا فَإِنَّهُ مِنَ التَّعْظِیمِ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ قُلْ لَهُمَا أَحْسَنَ الْقَوْلِ وَ الْطُفْ بِهِمَا فَإِنَّ اللهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ.

امام صادق (علیه السلام) - نیکی به پدر و مادر از شناخت درست بنده نسبت به خدا، مایه می¬گیرد؛ زیرا هیچ عبادتی زودتر از احترام به پدر و مادر مسلمان، که برای خدای تعالی باشد، به رضای خدا نمی¬رسد؛ زیرا حقّ والدین از حق خدای تعالی گرفته شده، اگر در راه دین و سنّت باشند، و جلوی فرزند را از اطاعت خدا به معصیت او و از یقین به شک و از زهد به دنیاپرستی نگیرند و او را برخلاف دین و سنّت نخوانند، که اگر چنین باشند، نافرمانی آن دو طاعت خداست و طاعت آن دو گناه است. خدای عزّوجلّ فرموده است: وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ و امّا در معاشرت با آن‌ها مدارا کن و مدارا کن؛ آزارشان را به عوض زحمتی که در خردسالی برای تو کشیده¬اند، تحمّل کن؛ خوراک و جامه‌ای را که خدا برایت فراهم کرده، از آن‌ها دریغ مکن؛ روی از آن‌ها برنگردان؛ صدایت را بر آن‌ها بلند نکن، که این احترام به فرمان خدا است؛ با خوش‌ترین وجه و هرچه لطیف‌تر با آن‌ها سخن بگو که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد! (هود/115)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص548

مستدرک الوسایل، ج15، ص198/ بحار الأنوار، ج71، ص77/ مصباح الشریعهًْ، ص70/ نورالثقلین

و از راه کسانی پیروی کن که [توبه‌کنان] به‌سوی من آمده‌اند

2 -1

(لقمان/ 15)

الباقر (علیه السلام) - وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ‌أَنابَ إِلَیَّ یَقُولُ اتَّبِعْ سَبِیلَ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله).

امام باقر (علیه السلام) - وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ‌أَنابَ إِلَیَّ؛ و از راه محمّد (صلی الله علیه و آله) پیروی کن.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص548

بحار الأنوار، ج13، ص409/ القمی، ج2، ص165/ المناقب، ج4، ص283/ نورالثقلین/ البرهان

آیه یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطیفٌ خَبیرٌ [16]

صلی الله علیه و آله) پسرم! اگر به‌اندازه‌ی سنگینی دانه‌ی خردلی [كار نيك يا بد] باشد، و در دل سنگی یا در [گوشه‌اى از] آسمان‌ها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را [در قيامت براى حساب] می‌آورد؛ خداوند از اسرار دقیق باخبر و آگاه است.

1

(لقمان/ 16)

الباقر (علیه السلام) - اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا طَالِباً یَقُولُ أَحَدُکُمْ أُذْنِبُ وَ أَسْتَغْفِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ سنکتب ما قدموا و آثارهم وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبین وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.

امام باقر (علیه السلام) - از گناهان کوچک بترسید چون طالب و مدّعی دارند. کسی از شما نگوید: «گناه می‌کنم و بعد از خدا استغفار می‌کنم»؛ زیرا خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: آنچه را از پیش فرستاده‌اند و تمام آثار آن‌ها را می‌نویسیم و همه چیز را در کتاب آشکار کننده‌ای برشمرده‌ایم! (یس/12). و باز می‌فرماید: إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص548

الکافی، ج2، ص270/ وسایل الشیعهًْ، ج15، ص311/ بحار الأنوار، ج70، ص321/ مستدرک الوسایل، ج11، ص348/ نورالثقلین

2

(لقمان/ 16)

السّجّاد (علیه السلام) - فَاذْکُرْ یَا عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) ذُلَّ مُقَامِکَ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّکَ الْحَکَمِ الْعَدْلِ الَّذِی لَا یَظْلِمُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ وَ یَأْتِی بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَهًْ وَ کَفی بِاللهِ حَسِیبا.

امام سجّاد (علیه السلام) -‌ای علی‌بن‌حسین، ایستادن خود به حالت خاکساری در پیشگاه پروردگارت را به یادآور، دادگری که به اندازه‌ی یک دانه خردل به هیچ کس ستم نمی‌کند و آن را به همان صورت در روز قیامت حاضر می‌سازد و خداوند بر حسابرسی و گواهی دادن کافی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص550

بحار الأنوار، ج46، ص103

3

(لقمان/ 16)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ أَمَّا الرُّخْصَهًُْ الَّتِی ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَ الْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِی التَّنْزِیلِ هُوَ أَنَّ الْآیَهًَْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَانَتْ تَجِیءُ بِشَیْءٍ مَا ثُمَّ تَجِیءُ مُنْقَطِعَهًَْ الْمَعْنَی بَعْدَ ذَلِکَ وَ تَجِیءُ بِمَعْنَی غَیْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَی الْأَوَّلِ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِذْ قالَ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ ثُمَّ انْقَطَعَتْ وَصِیَّهًُْ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهثُمَّ عَطَفَ بِالْخِطَابِ عَلَی وَصِیَّهًِْ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهِ فَقَالَ یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.

امام علی (علیه السلام) - امّا رخصتی که صاحب آن مختار است مانند آن است که خداوند متعال رخصت داد که بنده به خاطر ظلمش عقوبت شود. خداوند متعال می‌فرماید: کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن و هرکس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست. (شوری/40) در این آیه شخص مختار است که اگر بخواهد ببخشد و یا مانند آن را انجام دهد. و امّا رخصتی که ظاهرش خلاف باطن است و آیه‌ای که در ظاهر منقطع و معطوف است مانند آن است که آیه‌ای در کتاب خدا در موضوعی بیاید و پس از آن مطلبی که از نظر معنا متفاوت با آن است بیاید سپس کلامی بیاید که در ادامه‌ی سخن اوّل است مانند این آیه: وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ سپس وصیّت لقمان قطع شده… سپس کلام را در ادامه‌ی وصیّت لقمان به پسرش آورده و می‌فرماید: یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص550

بحار الأنوار، ج90، ص29

آیه یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ [17]

صلی الله علیه و آله) پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو می‌رسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است.

پسرم! نماز را برپا دار

1 -1

(لقمان/ 17)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - أَقِمِ الصَّلاةَ تَکْمِیلاً لِنَفْسِکَ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - نماز را برپا دار تا نفس خودت به کمال برسد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص550

بحار الأنوار، ج66، ص359

1 -2

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ مُعَاوِیَهًَْ‌بْنِ‌وَهْبٍ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ أَفْضَلِ مَا یَتَقَرَّبُ بِهِ الْعِبَادُ إِلَی رَبِّهِمْ وَ أَحَبِّ ذَلِکَ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا هُوَ فَقَالَ مَا أَعْلَمُ شَیْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَهًِْ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاهًِْ أَ لَا تَرَی أَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ (علیه السلام) قَالَ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا.

امام صادق (علیه السلام) - معاویهًْ‌بن‌وهب از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «بهترین چیزی که بندگان به وسیله‌ی آن به پروردگارشان تقرّب می‌جویند، چیست»؟ فرمود: «بعد از معرفت، چیزی بهتر از این نماز نمی‌شناسم. آیا نمی‌بینی که عبد صالح عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) فرمود: وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص550

الکافی، ج3، ص264/ نورالثقلین

1 -3

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - أَحَبُ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الصَّلَاهًُْ وَ هِیَ آخِرُ وَصَایَا الْأَنْبِیَاء (علیهم السلام).

امام صادق (علیه السلام) - دوست داشتنی‌ترین کار نزد خداوند عزّوجلّ نماز است و نماز آخرین توصیّه‌ی پیامبران (علیهم السلام) بوده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص550

الکافی، ج3، ص264/ نورالثقلین

1 -4

(لقمان/ 17)

الرّضا (علیه السلام) - الصَّلَاهًُْ قُرْبَانُ کُلِ تَقِی.

امام رضا (علیه السلام) - نماز نزدیک‌کننده‌ی هر پرهیزگاری است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص550

الکافی، ج3، ص265/ نورالثقلین

و امر به معروف و نهی از منکر کن

2 -1

(لقمان/ 17)

الصّادقین (علی‌ها السلام) - وَیْلٌ لِقَوْمٍ لَا یَدِینُونَ اللَّهَ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ.

امام صادق (علیه السلام) - وای بر کسانی که اعتقاد به امر به معروف و نهی از منکر ندارند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

نورالثقلین

2 -2

(لقمان/ 17)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ تَکْمِیلاً لِغَیْرِک.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و امر به معروف و نهی از منکر کن تا دیگران [و جامعه] را به کمال برسانی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

بحار الأنوار، ج66، ص359/ نورالثقلین

2 -3

(لقمان/ 17)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - رُوِیَ أَنَّ أَبَا ثَعْلَبَهًَْ الْأَسَدِیَّ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ هَذِهِ الْآیَهًِْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّه (صلی الله علیه و آله) وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابوثعبله اسدی از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) پرسید: «تفسیر این آیه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته‌اید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند. (مائدده/105) چیست»؟ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) پاسخ داد: «وَ أْمُرْ بِالمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ المُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

مصباح الشریعهًْ، ص18

2 -4

(لقمان/ 17)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - یا بُنَیَ اقْبَلْ مِنَ الحُکَماءِ مَوَاعِظَهم، وتدبَّر أحْکامَهم، وکُنْ آخَذَ النَّاسِ بما تَأمُر بِهِ، وأکفَّ النَّاسِ عَمَّا تَنْهَی عَنْهُ، وَأْمُر بالمَعروفِ تَکُن مِن أهلِهِ، فإنَّ اسْتِتمامَ الأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ تَبارَکَ وتَعالَی الأمرُ بالمَعروفِ والنَّهیُ عَنِ المُنکَر.

امام علی (علیه السلام) -‌ای فرزندم از حکیمان پند بیاموز و از گفته‌ها نصیحت و پند بگیر و دقّت کن. و از آنچه مورد استفاده است به‌خوبی فراگیر و از آنچه تو را بازمی‌دارد اجتناب کن و نفس خود را از مشتهیّات باز دار. امر به معروف را پیشه ساز تا از اهل معروف قرار گیری و با نیکان محشور گردی، زیرا که تکمیل همه‌ی امور در نزد خداوند امر به معروف و نهی از منکر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

مکاتیب الأیمهًْ، ج2، ص208/ نورالثقلین

2 -5

(لقمان/ 17)

الکاظم (علیه السلام) - لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسْتَعْمَلَنََّ عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ.

امام کاظم (علیه السلام) - محمّدبن‌عرفه گوید: از امام کاظم (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود: «امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید یا اینکه افراد بدکردار بر شما مسلّط خواهند شد و هرچه خوبانتان دعا کنند مستجاب نمی‌گردد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

الکافی، ج5، ص56/ نورالثقلین

2 -6

(لقمان/ 17)

الباقر (علیه السلام) - وَ الْقَائِمَ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ إِذَا قَامَ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْمُنْکَرُ مَنْ أَنْکَرَ فَضْلَ الْإِمَامِ وَ جَحَدَه.

امام باقر (علیه السلام) - وقتی قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند مردم را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و منکر یعنی کسی برتری امام را انکار کند و با امام مخالفت کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

الکافی، ج1، ص429

و در برابر مصائبی که به تو می‌رسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است

3 -1

(لقمان/ 17)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ مِنَ الشَّدَائِدِ وَ فِی الْمَجْمَع عَنْ عَلِیٍّ (علیه السلام) مِنَ الْمَشَقَّهًِْ وَ الْأَذَی فِی الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهَی عَنِ الْمُنْکَرِ.

امام علی (علیه السلام) - وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ و بر بلایا صبر کن و در مجمع از علی (علیه السلام) روایت است که بر سختی و شدّت در امر به معروف و نهی از منکر صبر کن.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

بحار الأنوار، ج66، ص359/ البرهان

3 -2

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَهًِْ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ.

امام صادق (علیه السلام) - صبر و شکیبایی نسبت به ایمان به‌منزله‌ی سر در بدن انسان است… هرگاه سر از بدن جدا شود، کل بدن از بین می‌رود [و می‌میرد]، رابطه‌ی صبر و ایمان نیز چنین است و هرگاه صبر از بین برود، تمام ایمان از بین می‌رود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

الکافی، ج2، ص87

3 -3

(لقمان/ 17)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَهًِْ حَسَنٌ جَمِیلٌ وَ أَحْسَنُ مِنْ ذَلِکَ الصَّبْرُ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْک.

امام علی (علیه السلام) - صبر در دو مورد است: صبر و تحمّل به هنگام مصیبت و مشکلات؛ و بهتر از آن صبر به هنگام برخورد با عمل حرام می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص552

الکافی، ج2، ص90/ نورالثقلین

3 -4

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَا حَفْصُ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِیلًا وَ إِنَّ مَنْ جَزِعَ جَزِعَ قَلِیلًا ثُمَّ قَالَ عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ فِی جَمِیعِ أُمُورِکَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ فَقَالَ وَ اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلًا. وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ وَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ. وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ فَصَبَرَ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی نَالُوهُ بِالْعَظَائِمِ وَ رَمَوْهُ بِهَا.

امام صادق (علیه السلام) - حفص‌بن‌غیاث گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای حفص! هرکس صبر پیشه کند صبرش زود می‌گذرد و آسایش پیدا می‌کند، و هرکس بی‌تابی کند آن هم مدّتش کم می‌باشد، بعد از این فرمود: «صبر را از دست نده و در همه‌ی کارهایت شکیبا باش خداوند متعال رسول خود (صلی الله علیه و آله) را مبعوث نمود و او را به صبر امر کرد. خداوند در قرآن مجید فرمود: و در برابر آنچه [دشمنان] می‌گویند شکیبا باش و به‌طرزی شایسته از آنان دوری گزین! و مرا با تکذیب‌کنندگان واگذار. (مزمل/1110). درجای دیگر فرمود: ناگاه [خواهی دید] همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است! امّا جز کسانی که دارای صبر و استقامتند به این مقام نمی‌رسند، و جز کسانی که بهره‌ی عظیمی [از ایمان و تقوا] دارند به آن نایل نمی‌گردند. (فصلت/3534). رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در برابر مشکلات بزرگ صبر کرد، و هرچه او را آزار و اذیت کردند او شکیبایی به خرج داد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص554

مشکاهًْ الأنوار، ص21/ نورالثقلین

3 -5

(لقمان/ 17)

الباقر (علیه السلام) - الْجَنَّهًُْ مَحْفُوفَهًٌْ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَهًٌْ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّار.

امام باقر (علیه السلام) - بهشت محصور به دشواری‌ها و صبر است پس کسی که شدائد و دشواری‌های دنیا را تحمّل نماید داخل بهشت خواهد شد، و دوزخ هم محصور و احاطه‌شده با لذّت‌ها و خوشی‌هاست؛ بنابراین هرکس که از لذائذ و شهوات نفسانی بهره‌مند گردد داخل آتش خواهد شد.

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص554

وسایل الشیعهًْ، ج15، ص309/ نورالثقلین

3 -6

(لقمان/ 17)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - سَیَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُنَالُ الْمُلْکُ فِیهِ إِلَّا بِالْقَتْلِ وَ التَّجَبُّرِ وَ لَا الْغِنَی إِلَّا بِالْغَصْبِ وَ الْبُخْلِ وَ لَا الْمَحَبَّهًُْ إِلَّا بِاسْتِخْرَاجِ الدِّینِ وَ اتِّبَاعِ الْهَوَی فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَی الْفَقْرِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی الْغِنَی وَ صَبَرَ عَلَی الْبِغْضَهًِْ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی الْمَحَبَّهًِْ وَ صَبَرَ عَلَی الذُّلِّ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی الْعِزِّ آتَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِینَ صِدِّیقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - بر مردم زمانی خواهد آمد که رسیدن به ملک و سلطنت و قدرت فقط از طریق کشتار و استبداد خواهد شد و رسیدن به ثروت و مال از راه غصب و تجاوز و بخل و رسیدن به محبّت و دوستی از طریق کنار گذاشتن دین و متابعت و پیروی از هوای نفس میسّر می‌شود. هرکس چنین زمانی را درک کند و درعین‌حال با اینکه قدرت بر تحصیل مال دارد ولی بر فقر و تهیدستی صبر نماید و دشمنی و کینه‌ی مردم را تحمّل نموده با اینکه می‌تواند از آن راه دوستی دیگران را جلب نماید و ذلّت و گمنامی را انتخاب نماید با اینکه می‌تواند کسب قدرت و عزّت بکند؛ خداوند به چنین شخصی پاداش پنجاه صدّیق که نبوّت و رسالت مرا با صدق و اخلاص تصدیق نموده باشد، می‌دهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص554

الکافی، ج2، ص91/ نورالثقلین

3 -7

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - مَنِ ابْتُلِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ عَلَیْهِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِیدٍ.

امام صادق (علیه السلام) - هرکس از مؤمنان گرفتاری پیدا کند و صبر پیشه نماید خداوند پاداش هزار شهید را به او می‌دهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص554

الکافی، ج2، ص92/ نورالثقلین

3 -8

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْعَمَ عَلَی قَوْمٍ فَلَمْ یَشْکُرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَی قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ نِعْمَهًًْ.

امام صادق (علیه السلام) - خداوند متعال گروهی را مورد نعمت و احسان خود قرار داد، ولی چون شکر و سپاسگزاری از نعمت نکردند، همان نعمت موجب بدبختی آنان گردید. و گروهی را به مصائب و بلایا مبتلا کرد و چون صبر و استقامت ورزیدند، همان مشکلات خود نعمت بزرگی برای آنان شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص554

الکافی، ج2، ص92/ نورالثقلین

3 -9

(لقمان/ 17)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ عَطِیَّهًَْ‌بْنِ‌نَجِیحِ‌بْنِ‌الْمُطَهَّرِ الرَّازِیِّ وَ إِسْحَاقَ‌بْنِ‌عَمَّارٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالا مَعا: إِنَّ أَبَاعَبْدِاللَّهِ‌جَعْفَرَبْنَ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) کَتَبَ إِلَی عَبْدِاللَّهِ‌بْنِ‌الْحَسَنِ (رحمة الله علیه) حِینَ حُمِلَ هُوَ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ یُعَزِّیهِ عَمَّا صَارَ إِلَیْهِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم أَمَّا بَعْدُ فَلَئِنْ کُنْتَ قَدْ تَفَرَّدْتَ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ مِمَّنْ حُمِلَ مَعَکَ بِمَا أَصَابَکُمْ فَمَا انْفَرَدْتَ بِالْحُزْنِ وَ الْغَیْظِ وَ الْکَآبَهًِْ وَ أَلِیمِ وَجَعِ الْقَلْبِ دُونِی فَلَقَدْ نَالَنِی مِنْ ذَلِکَ مِنَ الْجَزَعِ وَ الْقَلَقِ وَ حَرِّ الْمُصِیبَهًِْ مِثْلُ مَا نَالَکَ وَ لَکِنْ رَجَعْتُ إِلَی مَا أَمَرَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ بِهِ الْمُتَّقِینَ مِنَ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْعَزَاءِ حِینَ یَقُولُ لِنبیه (صلی الله علیه و آله) وَ حِینَ یَقُولُ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ.

امام صادق (علیه السلام) - عطیّهًْ‌بن نجیح‌بن‌مطهر و اسحاق‌بن‌عمار گویند: وقتی عبداللَّه‌بن‌حسن را به زندان بردند و منصور آن‌ها را گرفت، حضرت صادق (علیه السلام) نامه‌ای جهت تسلیت از این پیش آمد برایش نوشت: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم؛ اگر تو و خانواده‌ات که با تو تبعید شدند، با آنچه بدان دچار گشتید تنها مانده‌ای، در اندوه و خشم و غم و درد سوزناک دل تنها نیستی و من در این ناراحتی جانسوز با تو سهیم هستم. بی‌تابی و نگرانی و سوز مصیبتی که به تو رسیده، بر من نیز عارض گشته است، ولی در چنین مصیبتی باید صبر و حسن عزائی را که خداوند جلّ جلاله به متّقین امر فرموده در پیش بگیریم. چنانچه در این آیه به پیامبر خود می‌فرماید و از لقمان حکایت می‌کند که به فرزندش می‌گوید: وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص554

مستدرک الوسایل، ج2، ص415/ بحار الأنوار، ج47، ص298/ إقبال الأعمال، ص578/ مسکن الفؤاد، ص126

آیه وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ [18]

صلی الله علیه و آله) [پسرم]! با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان، و با تکبّر و غرور بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد.

1

(لقمان/ 18)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ أَیْ لَا تَذِلَ لِلنَّاسِ طَمَعاً فِیمَا عِنْدَهُمْ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً أَیْ فَرَحا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - از روی تکبّر روی از مردم برنگردان و از کسی که با تو سخن می‌گوید از روی تحقیر رو برنگردان وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا یعنی فرحاً؛ یعنی با شادمانی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

بحار الأنوار، ج13، ص409/ القمی، ج2، ص165/ نورالثقلین/ القمی، ج2، ص165/ البرهان

2

(لقمان/ 18)

الباقر (علیه السلام) - فِی رِوَایَهًِْ أَبِی‌الْجَارُود عن أبی‌جعفر (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً یَقُولُ بِالْعَظَمَهًْ.

امام باقر (علیه السلام) - در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) در مفهوم آیه: وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا فرمود: «مرحاً به معنای با عظمت است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

بحار الأنوار، ج13، ص409/ القمی، ج2، ص165/ نورالثقلین/ القمی، ج2، ص165/ البرهان

3

(لقمان/ 18)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِیَّاکَ وَ إِسْبَالَ الْإِزَارِ فَإِنَّهُ مِنَ الْمُخَایَلَهًِْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - و بپرهیز از دامن‌کشی که از بزرگی‌خواهی است و خدا تبارک‌وتعالی فرمود: إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُور.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

بحار الأنوار، ج73، ص355/ کنزالفواید، ج1، ص212

4

(لقمان/ 18)

الباقر (علیه السلام) - أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أَوْصَی رَجُلًا مِنْ بَنِی تَمِیمٍ فَقَالَ لَهُ إِیَّاکَ وَ إِسْبَالَ الْإِزَارِ وَ الْقَمِیصِ فَإِنَ ذَلِکَ مِنَ الْمَخِیلَهًِْ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمَخِیلَهًَْ.

امام باقر (علیه السلام) - پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در وصیّت خود به مردی از بنی‌تمیم فرمود: «بپرهیز از جامه‌ی بلند که پوشیدن جامه‌ی بلند کبر است و خدا خودپسندی را دوست ندارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

الکافی، ج6، ص456/ نورالثقلین

5

(لقمان/ 18)

الباقر (علیه السلام) - وَیْلٌ لِمَنْ یَخْتَالُ فِی الْأَرْضِ مُعَارِضَ جَبَّارِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.

امام باقر (علیه السلام) - وای بر کسی که در زمین و در برابر خداوند که جبّار آسمان‌ها و زمین است، تکبّر کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

نورالثقلین

6

(لقمان/ 18)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ مَشَی عَلَی الْأَرْضِ اخْتِیَالًا لَعَنَتْهُ الْارْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس از روی تکبّر بر روی زمین راه برود، زمین و آنچه زیر و روی زمین است، او را لعن خواهند کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

نورالثقلین

7

(لقمان/ 18)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - فی أمالی الصدوق (رحمة الله علیه): فی مناهی النبی (صلی الله علیه و آله) و نَهَی أَنْ یَخْتَالَ الرَّجُلُ فِی مَشْیِهِ وَ قَالَ مَنْ لَبِسَ ثَوْباً فَاخْتَالَ فِیهِ خَسَفَ اللَّهُ بِهِ مِنْ شَفِیرِ جَهَنَّمَ فَکَانَ قَرِینَ قَارُونَ لِأَنَّهُ أَوَّلُ مَنِ اخْتَالَ فَخَسَفَ اللَّهُ بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ وَ مَنِ اخْتَالَ فَقَدْ نَازَعَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِی جَبَرُوتِه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در مناهی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است: که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آنکه مرد در راه رفتن به خود ببالد و با تبختر گام بردارد، نهی نمود و فرمود: «هرکس لباسی بپوشد و در آن لباس به خود ببالد، خداوند او را به کنار دوزخ فرو برد و آنگاه همدم قارون گردد، چراکه قارون اوّلین کسی بود که تکبر کرد و فخر فروخت که خدای متعال او و سرایش را به زمین فرو برد، پس هرکس تکبّر کند به تحقیق با خداوند در کبریائی‌اش ستیز نموده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

من لایحضره الفقیه، ج4، ص313/ نورالثقلین

8

(لقمان/ 18)

الصّادق (علیه السلام) - عن طَلْحَهًَْ‌بْنِ‌زَیْدٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی هَذِهِ الْآیَهًِْ وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ قَالَ لِیَکُنِ النَّاسُ عِنْدَکَ فِی الْعِلْمِ سَوَاءً.

امام صادق (علیه السلام) - طلحهًْ‌بن‌زید، از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که درباره‌ی آیه: وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ فرمود: «مقصود این است که باید مردمان در علم [و یاد دادن آن] نزد تو برابر باشند [و چنان نباشد که به کسی بیاموزی و از کسی دریغ داری]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص556

الکافی، ج1، ص41/ بحار الأنوار، ج2، ص62/ منیهًْ المرید، ص185/ البرهان

9

(لقمان/ 18)

الصّادق (علیه السلام) - وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ أَیْ وَ لَا تَمَلَّ وَجْهَکَ مِنَ النَّاسَ بِکُلٍّ وَ لَا تُعْرِضْ عَمَّنْ یُکَلِّمُکَ اسْتِخْفَافاً بِه.

امام صادق (علیه السلام) - وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ؛ یعنی هیچ‌گاه رویت را از مردم برنگردان و بالأخص از کسی که در حال حرف زدن با توست، به قصد حقیرکردن او روی برنگردان.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص558

نورالثقلین

10

(لقمان/ 18)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی مَا فَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی جَارِحَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ وَ مَا مِنْ جَارِحَهًٍْ مِنْ جَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِلَّا وَ قَدْ وُکِلَتْ بِغَیْرِ مَا وُکِلَتْ بِهِ الْأُخْرَی وَ مِنْهَا رِجْلَاهُ اللَّتَانِ یَسْعَی بِهِمَا وَ أَمَّا مَا فَرَضَهُ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی الرِّجْلَیْنِ فَالسَّعْیُ بِهِمَا فِیمَا یُرْضِیهِ وَ اجْتِنَابُ السَّعْیِ فِیمَا یُسْخِطُهُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً.

امام علی (علیه السلام) - خداوند متعال برای هریک از اعضاء و جوارح انسانی وظیفه‌ای را معیّن کرده است که این وظیفه به عضوی دیگر ارتباط ندارد… و بعد از آن پا هست که با آن حرکت می‌کند… امّا واجبات پاها و آن عبارت است از گام‌نهادن در راهی که خداوند رضایت دارد، و دوری‌کردن از هر جایی که رفتن به آنجا خداوند را به خشم می‌آورد و خداوند در این‌باره می‌فرماید: به‌سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید. (جمعه/9). و در جای دیگر فرمود: وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص558

مستدرک الوسایل، ج11، ص146

11

(لقمان/ 18)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی جَوَارِحِ ابْنِ آدَمَ (علیه السلام) وَ قَسَمَهُ عَلَیْهَا وَ فَرَّقَهُ فِیهَا فَرَضَ عَلَی الرِّجْلَیْنِ أَنْ لَا یَمْشِیَ بِهِمَا إِلَی شَیْءٍ مِنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ فَرَضَ عَلَیْهِمَا الْمَشْیَ إِلَی مَا یَرْضَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا.

امام صادق (علیه السلام) - خداوند ایمان را به تک‌تک اعضای بدن فرزند آدم واجب کرده و ایمان را بین آن‌ها تقسیم کرده است. بر پاها واجب کرده که به‌سمت معصیت خدا گام برندارد بلکه به سمت آنچه رضای خداوند در آن است قدم بگذارد و فرموده است: و روی زمین، با تکبّر راه مرو! تو نمی‌توانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوه‌ها نمی‌رسد! . (اسراء/37) ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص558

بحار الأنوار، ج66، ص27

آیه وَ اقْصِدْ فی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمیرِ [19]

صلی الله علیه و آله) [پسرم]! در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صدای خود بکاه [و هرگز فرياد مزن] که زشت‌ترین صداها صدای خران است.

[پسرم]! در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن

1 -1

(لقمان/ 19)

الصّادق (علیه السلام) - سُرْعَهًُْ الْمَشْیِ تَذْهَبُ بِبَهَاءِ الْمُؤْمِن.

امام صادق (علیه السلام) - امام رضا (علیه السلام) فرمود: «تندروی شکوه مؤمن را از بین می‌برد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص558

وسایل الشیعهًْ، ج11، ص456

از صدای خود بکاه [و هرگز فریاد مزن] که زشت‌ترین صداها صدای خران است

2 -1

(لقمان/ 19)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ قَالَ الْعَطْسَهًُْ الْقَبِیحَهًُْ.

امام صادق (علیه السلام) - ابوبکر حضرمی نقل می‌کند: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی گفتار خدای عزّوجلّ: إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الحَمِیرِ پرسیدم. فرمود: «عطسه [بلند و] قبیح است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص558

الکافی، ج2، ص656/ وسایل الشیعهًْ، ج12، ص90/ نورالثقلین/ مشکاهًْ الأنوار، ص207/ نورالثقلین

آیه أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدیً وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ [20]

صلی الله علیه و آله) آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را به‌طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره‌ی خدا مجادله می‌کنند.

آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمین است مسخّر شما کرده

1 -1

(لقمان/ 20)

الباقر (علیه السلام) - کَفَی لِأُولِی الْأَلْبَابِ، بِخَلْقِ الرَّبِ الْمُسَخِّرِ وَ مُلْکِ الرَّبِّ الْقَاهِرِ… وَ مَا أَنْطَقَ بِهِ أَلْسُنَ الْعِبَادِ وَ مَا أَرْسَلَ بِهِ الرُّسُلَ وَ مَا أَنْزَلَ عَلَی الْعِبَادِ، دَلِیلًا عَلَی الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ.

امام باقر (علیه السلام) - خلقت پروردگار غالب و سلطنت پروردگار زبردست و شکوه پروردگار ظاهر و نور پروردگار مسلّط و دلیل پروردگار صادق است… و اعترافی که از زبان بندگان می‌گذرد و آنچه پیغمبران آورده‌اند و آنچه بر بندگان نازل شده، بر خردمندان کافی است که دلیل بر پروردگار عزّوجلّ باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص560

الفصول المهمهًْ، ج1، ص140/ نورالثقلین

و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را به‌طور فراوان بر شما ارزانی داشته است

2 -1

(لقمان/ 20)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً قَالَ الظَّاهِرَهًُْ الْإِسْلَامُ وَ الْبَاطِنَهًُْ سَتْرُ الذُّنُوب.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً؛ نعمت ظاهری؛ اسلام و نعمت باطنی؛ پوشش گناهان است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص560

بحار الأنوار، ج67، ص19/ الأمالی للطوسی، ص392/ البرهان/ الأمالی للطوسی، ص490؛ «بتفاوت یسیر»

2 -2

(لقمان/ 20)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً قَالَ أَمَّا النِّعْمَهًُْ الظَّاهِرَهًُْ فَهُوَ النَّبِیُ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ مَعْرِفَهًِْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ تَوْحِیدِهِ وَ أَمَّا النِّعْمَهًُْ الْبَاطِنَهًُْ فَوَلَایَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ عَقْدُ مَوَدَّتِنَا فَاعْتَقَدَ وَ اللَّهِ قَوْمٌ هَذِهِ النِّعْمَهًَْ الظَّاهِرَهًَْ وَ الْبَاطِنَهًَْ وَ اعْتَقَدَهَا قَوْمٌ ظَاهِرَهًًْ وَ لَمْ یَعْتَقِدُوهَا بَاطِنَهًًْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ فَفَرِحَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عِنْدَ نُزُولِهَا إِذْ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِیمَانَهُمْ إِلَّا بِعَقْدِ وَلَایَتِنَا وَ مَحَبَّتِنَا.

امام باقر (علیه السلام) - جابر گوید: مردی آیه: وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً را در حضور امام باقر (علیه السلام) تلاوت نمود. امام فرمود: «نعمت ظاهری، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آنچه از معرفت خدا و توحید آورده می‌باشد. و امّا نعمت باطنی، ولایت ما اهل بیت (علیهم السلام) و پیمان مودّت ماست. به خدا سوگند! قومی این نعمت ظاهر و باطن را پذیرفتند و قومی دیگر فقط ظاهر آن را پذیرفتند. ازاین‌رو خداوند فرمود: ای فرستاده‌ی [خدا]! آن‌ها که در مسیر کفر شتاب می‌کنند و با زبان می‌گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آن‌ها ایمان نیاورده. (مائده/41). پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هنگام نزول آن خوشحال گردید؛ زیرا خداوند ایمان آن‌ها را مگر با ولایت و محبّت ما نمی‌پذیرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص560

بحار الأنوار، ج24، ص52/ نورالثقلین/ البرهان/ القمی، ج2، ص165؛ «فانزل الله… ولایتنا و محبتنا» محذوف

2 -3

(لقمان/ 20)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌زِیَادٍ الْأَزْدِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ سَیِّدِی مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً فَقَالَ النِّعْمَهًُْ الظَّاهِرَهًُْ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنَهًُْ الْإِمَامُ الْغَائِبُ.

امام کاظم (علیه السلام) - محمّدبن‌زیاد ازدی نقل می‌کند: از مولایم امام کاظم (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً سؤال کردم. فرمود: «نعمت ظاهری، امام ظاهر است و نعمت باطنی امام غائب (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص560

بحار الأنوار، ج24، ص53/ الخرایج والجرایح، ج3، ص1165/ الصراط المستقیم، ج2، ص229/ کفایهًْ الأثر، ص270/ کمال الدین، ج2، ص368/ نورالثقلین/ المناقب، ج4، ص180/ البرهان

2 -4

(لقمان/ 20)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ‌بْنُ‌الْعَبَّاسِ وَ جَابِرُ‌بْنُ‌عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ وَ کَانَ بَدْرِیّاً أُحُدِیّاً شَجَرِیّاً وَ مِمَّنْ یَحَظُّ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی مَوَدَّهًِْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالُوا بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی مَسْجِدِهِ فِی رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِهِ فِیهِمْ أَبُو بَکْرٍ وَ أَبُو عُبَیْدَهًَْ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ وَ رَجُلَانِ مِنْ قُرَّاءِ الصَّحَابَهًِْ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ عَبْدُ اللَّهِ ابْنُ أُمِّ عَبْدٍ وَ مِنَ الْأَنْصَارِ أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ وَ کَانَا بَدْرِیَّیْنِ فَقَرَأَ عَبْدُ اللَّهِ مِنَ السُّورَهًِْ الَّتِی یُذْکَرُ فِیهَا لُقْمَانُ حَتَّی أَتَی عَلَی هَذِهِ الْآیَهًِْ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً الْآیَهًَْ… وَ قَدْ أَوْحَی إِلَیَّ رَبِّی جَلَّ وَ تَعَالَی أَنْ أُذَکِّرَکُمْ بِأَنْعُمِهِ وَ أُنْذِرَکُمْ بِمَا أُفِیضُ عَلَیْکُمْ مِنْ کِتَابِهِ وَ تَلَا وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ الْآیَهًَْ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ قُولُوا الْآنَ قَوْلَکُمْ مَا أَوَّلُ نِعْمَهًٍْ رَغَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا وَ بَلَاکُمْ بِهَا فَخَاضَ الْقَوْمُ جَمِیعاً فَذَکَرُوا نِعَمَ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ عَلَیْهِمْ وَ أَحْسَنَ إِلَیْهِمْ بِهَا مِنَ الْمَعَاشِ وَ الرِّیَاشِ وَ الذُّرِّیَّهًِْ وَ الْأَزْوَاجِ إِلَی سَائِرِ مَا بَلَاهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ مِنْ أَنْعُمِهِ الظَّاهِرَهًِْ فَلَمَّا أَمْسَکَ الْقَوْمُ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) قُلْ فَقَدْ قَالَ أَصْحَابُکَ فَقَالَ وَ کَیْفَ لِی بِالْقَوْلِ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی وَ إِنَّمَا هَدَانَا اللَّهُ بِکَ قَالَ مَعَ ذَلِکَ فَهَاتِ قُلْ مَا أَوَّلُ نِعْمَهًٍْ بَلَاکَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ أَنْعَمَ عَلَیْکَ بِهَا قَالَ أَنْ خَلَقَنِی جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ لَمْ أَکُ شَیْئاً مَذْکُوراً قَالَ صَدَقْتَ فَمَا الثَّانِیَهًُْ قَالَ أَنْ أَحْسَنَ بِی إِذْ خَلَقَنِی فَجَعَلَنِی حَیّاً لَا مَوَاتاً قَالَ صَدَقْتَ فَمَا الثَّالِثَهًُْ قَالَ أَنْ أَنْشَأَنِی فَلَهُ الْحَمْدُ فِی أَحْسَنِ صُورَهًٍْ وَ أَعْدَلِ تَرْکِیبٍ قَالَ صَدَقْتَ فَمَا الرَّابِعَهًُْ قَالَ أَنْ جَعَلَنِی مُتَفَکِّراً وَاعِیاً لَا بَلِهاً سَاهِیاً قَالَ صَدَقْتَ فَمَا الْخَامِسَهًُْ قَالَ أَنْ جَعَلَ لِیَ شَوَاعِرَ أُدْرِکُ مَا ابْتَغَیْتُ بِهَا وَ جَعَلَ لِی سِرَاجاً مُنِیراً قَالَ صَدَقْتَ فَمَا السَّادِسَهًُْ قَالَ أَنْ هَدَانِی لِدِینِهِ وَ لَمْ یُضِلَّنِی عَنْ سَبِیلِهِ قَالَ صَدَقْتَ فَمَا السَّابِعَهًُْ قَالَ أَنْ جَعَلَ لِی مَرَدّاً فِی حَیَاهًٍْ لَا انْقِطَاعَ لَهَا قَالَ صَدَقْتَ فَمَا الثَّامِنَهًُْ قَالَ أَنْ جَعَلَنِی مَلِکاً مَالِکاً لَا مَمْلُوکاً قَالَ صَدَقْتَ فَمَا التَّاسِعَهًُْ قَالَ أَنْ سَخَّرَ لِی سَمَاءَهُ وَ أَرْضَهُ وَ مَا فِیهَا وَ مَا بَیْنَهُمَا مِنْ خَلْقِهِ قَالَ صَدَقْتَ فَمَا الْعَاشِرَهًُْ قَالَ أَنْ جَعَلَنَا سُبْحَانَهُ ذُکْرَاناً قُوَّاماً عَلَی حَلَائِلِنَا لَا إِنَاثاً قَالَ صَدَقْتَ فَمَا بَعْدَ هَذَا قَالَ کَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ یَا نَبِیَّ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَطَابَتْ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ لِتَهْنِکَ الْحِکْمَهًُْ لِیَهْنِکَ الْعِلْمُ یَا أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) فَأَنْتَ وَارِثُ عِلْمِی وَ الْمُبَیِّنُ لِأُمَّتِی مَا اخْتَلَفَتْ فِیهِ مِنْ بَعْدِی مَنْ أَحَبَّکَ لِدِینِکَ وَ أَخَذَ بِسَبِیلِکَ فَهُوَ مِمَّنْ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ مَنْ رَغِبَ عَنْ هُدَاکَ وَ أَبْغَضَکَ وَ تَخَلَّاکَ لَقِیَ اللَّهَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ لَا خَلَاقَ لَه.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله) - امام باقر (علیه السلام) فرمود: عبداللَّه‌بن‌عباس و جابربن‌عبداللَّه انصاری که از افرادی بودند که در جنگ بدر و احد و در بیعت، در سایه درخت در حدیبیّه حضور داشته و از آن صحابه‌ای بوده‌اند که از محبت و دوستی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بهره‌مند بوده‌اند، برای من حدیث کردند که روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مسجدش حاضر بود و در اطراف وجود مبارکش گروهی از اصحاب بودند و ابوبکر، ابوعبیده، عمر، عثمان، عبدالرّحمن و دو نفر از قاریان صحابه که از مهاجرین عبداللَّه‌بن‌ام عبد و از انصاربن‌کعب که هر دو از بدریین (حاضرین در جنگ بدر) بودند همگی در آن جمع حضور داشتند. پس عبداللَّه‌بن‌ام عبد شروع کرد به خواندن سوره لقمان تا به این آیه: وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً رسید… پروردگار من دستور داده که شما را به نعمت‌های فراوانش متذکّر کنم و با داستان‌های قرآنی به شما هشدار دهم و یا به‌وسیله‌ی کتاب آسمانی که افاضه فرموده شما را بترسانم». سپس آن حضرت آیه: وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً را تلاوت فرمود. سپس به ایشان فرمود: «اکنون بگویید ببینم، اوّلین نعمتی که خدا به شما عنایت فرمود و شما را با آن اختیار و آزمایش کرده چیست»؟ پس گروه صحابه در گفتگو فرو رفتند و نام بردند نعمت‌هایی را که خداوند به آنان ارزانی فرموده و احسان کرده، از امر معیشت و زندگی و لباس و فرزندان و همسران تا سایر چیزهایی که خداونداز نعمت‌های ظاهری به آنان عنایت فرموده، و چون حرف‌های آنان تمام شد، حضرت رو به علی (علیه السلام) کرد و فرمود: «ای ابالحسن! تو هم بگو، البته رفقا و اصحاب مطالبی گفتند». حضرت عرض کرد: «چگونه من در حضور شما توضیحاتی در این جهت بدهم؟ پدر و مادرم فدای شما باد! خداوند ما را به‌وسیله‌ی شما هدایت کرده»! رسول اکرم فرمود: «در عین حال بگو اوّلین نعمتی که خداوند عنایت فرموده چیست»؟ حضرت عرض کرد: «اینکه مرا آفریده است، با اینکه نام و نشانی از من نبود». فرمود: «راست گفتی! دوّمی چیست»؟ عرض کرد: «اینکه احسان بیشتری کرده و مرا دارای حیات و زندگی گردانده و در طبقه جمادات بی‌روح قرار نداده است». فرمود: «راست گفتی! سوّمی را بگو». عرض کرد: «اینکه بحمداللَّه زیباترین شکل و صورت ایجاد کرده و در ترکیبی بسیار معتدل آفریده». فرمود: «راست گفتی! چهارمی چیست»؟ عرض کرد: «اینکه دارای فکر و اندیشه و فراگیرنده مطالب آفرید، نه کودن و غافل». فرمود: «راست گفتی! پنجمی چیست»؟ عرض کرد: «اینکه مشاعر و قوایی در اختیار من قرار داده که آنچه را بخواهم، با آن‌ها درک می‌کنم و چراغ فروزانی (عقل) در من قرار داده است». فرمود: «راست گفتی! ششمی چیست»؟ عرضه داشت: «اینکه مرا به دین مقدّس اسلام هدایت و راهنمایی فرمود و از راه سعادت گمراه نساخت». فرمود: «راست گفتی! هفتمی چیست»؟ عرض کرد: «اینکه برای من بازگشت به زندگی جاویدان و حیات ابدی را قرار داد». فرمود: «راست گفتی! هشتمی کدام است»؟ عرض کرد: «اینکه مرا مالک و آزاد قرار داد، نه برده و بنده‌ی دیگران»! فرمود: «راست گفتی! نعمت نهم چیست»؟ عرض کرد: «اینکه آسمان و زمین و آنچه در آن‌ها و مابین آن‌ها است را در تحت اراده و فرمانم قرار داده است». فرمود: «راست گفتی! دهمین نعمت چیست»؟ عرض کرد: «اینکه ما را از گروه مردان قرار داده که تدبیر امور زندگی و نظارت در کارهای همسران را برعهده ما نهاده، نه از طایفه زنان». فرمود: «راست گفتی! بعد از این‌ها چیست»؟ عرض کرد: «ای پیامبر خدا! نعمت‌های خدا فراوان و گوارا است؛ اگر نعمت‌های خدا را بشمارید، هرگز آن‌ها را شماره نتوانید کرد! . (ابراهیم/34)». پس رسول خدا تبسّمی کرد و فرمود: «گوارا باد بر تو بینش و حکمت! گوارا باد بر تو علم و دانش! ای ابا الحسن! تو وارث علم و دانش من هستی؛ تو بیان‌کننده‌ی آنچه را که در آن اختلاف نظر داشته باشند، برای امّت اسلامی هستی. هرکس از نظر امور دینی تو را دوست بدارد و راه و مسیر تو را در پیش بگیرد، پس به راه راست و مستقیم هدایت شده و هرکس از طریق هدایت تو منحرف شود و تو را دشمن داشته باشد و تو را رها کند، در روز قیامت که خدا را ملاقات می‌کند، به طور کلی بی‌بهره است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص560

بحار الأنوار، ج67، ص20/ الأمالی للطوسی، ص490/ نورالثقلین/ البرهان

2 -5

(لقمان/ 20)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - جَابِرٌ (رحمة الله علیه) وَ ابْنُ‌عَبَّاس (رحمة الله علیه): أَنَّ أُبَیَّ بْنَ کَعْبٍ قَرَأَ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لِقَوْمٍ عِنْدَهُ وَ فِیهِمْ أَبُو بَکْرٍ وَ عُبَیْدَهًُْ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ قُولُوا الْآنَ مَا أَوَّلُ نِعَمِهِ أَعَزَّکُمُ اللَّهُ بِهَا وَ بَلَاکُمْ بِهَا فَخَاضُوا مِنَ الْمَعَاشِ وَ الرِّیَاشِ وَ الذُّرِّیَّهًِْ وَ الْأَزْوَاجِ فَلَمَّا أَمْسَکُوا قَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) قُلْ فَقَالَ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنِی وَ لَمْ أَکُ شَیْئاً مَذْکُوراً وَ أَنْ أَحْسَنَ بِی فَجَعَلَنِی حَیّاً لَا مَوَاتاً وَ أَنْ أَنْشَأَنِی فَلَهُ الْحَمْدُ فِی أَحْسَنِ صُورَهًٍْ وَ أَعْدَلِ تَرْکِیبٍ وَ أَنْ جَعَلَنِی مُتَفَکِّراً وَاعِیاً لَا أَبْلَهَ سَاهِیاً وَ أَنْ جَعَلَ لِی شَوَاعِرَ أُدْرِکُ بِهَا مَا ابْتَغَیْتُ وَ جَعَلَ فِیَّ سِرَاجاً مُنِیراً وَ أَنْ هَدَانِی لِدِینِهِ وَ لَنْ یُضِلَّنِی عَنْ سَبِیلِهِ وَ أَنْ جَعَلَ لِی مَرَدّاً فِی حَیَاهًٍْ لَا انْقِطَاعَ لَهَا وَ أَنْ جَعَلَنِی مَلَکاً مَالِکاً لَا مَمْلُوکاً وَ أَنْ سَخَّرَ لِی سَمَاءَهُ وَ أَرْضَهُ وَ مَا فِیهِمَا وَ مَا بَیْنَهُمَا مِنْ خَلْقِهِ وَ أَنْ جَعَلَنَا ذُکْرَاناً قُوَّاماً عَلَی حَلَائِلِنَا لَا إِنَاثاً وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ فِی کُلِّ کَلِمَهًٍْ صَدَقْت.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - جابر و ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) روایت کردند که ابی‌بن‌کعب نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این آیه: وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَة را خواند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به افرادی که در نزدش بودند که در میان آن‌ها ابوبکر و عبیده و عمر و عثمان و عبدالرّحمن بودند فرمود: «الآن به من بگویید نخستین نعمتی که خداوند به‌واسطه‌ی آن شما را عزّت بخشید و امتحان کرد چیست»؟ آن‌ها از معاش و خوراک و فرزندان و زن‌ها سخن گفتند. وقتی از سخن بازایستادند پیامبر (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: «ای اباالحسن (علیه السلام) تو بگو». حضرت فرمود: «خدواند متعال مرا درحالی‌که چیزی نبودم خلق کرد و به من نیکی کرد و مرا زنده و نه مرده قرار داد سپس در بهترین شکل سپاس او را و استوارترین ترکیب به وجود آورد و مرا متفکّر و آگاه و نه احمق و غافل قرار داد. برای من وسایل ادراکی را قرار داد که به‌وسیله‌ی آن‌ها آنچه را که می¬خواهم درک می¬کنم و در من چراغ پرتوافکنی را قرار داد. مرا به دینش هدایت کرد و از راهش گمراه نکرد. در زندگی برایم بازگشت بی‌انقطاع قرار داد و مرا مالک و رهبر و نه برده و تابع قرار داد. سپس زمین و آسمان و هرآنچه را که در آن‌ها و بین آن‌ها است به تسخیرم در آورد و ما را مرد و سرپرست همسرانمان و نه زن قرار داد». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در هر کلمه‌ای که علی (علیه السلام) می¬گفت، می‌فرمود: «راست گفتی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص564

بحار الأنوار، ج40، ص175/ الصراط المستقیم، ج2، ص13/ المناقب، ج2، ص355/ نورالثقلین

2 -6

(لقمان/ 20)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ عَائِشَهًَْ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ لَمْ یَعْلَمْ فَضْلَ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْهِ إِلَّا فِی مَطْعَمِهِ وَ مَشْرَبِهِ فَقَدْ قَصَرَ عِلْمُهُ وَ دَنَا عَذَابُه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - از عایشه روایت شده است که گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکه فضل خدای عزّوجلّ را نسبت به خود جز در خوردن و نوشیدن نداند، دانش وی اندک و عذابش نزدیک است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص564

بحار الأنوار، ج67، ص19/ البرهان

آیه وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ الشَّیْطانُ یَدْعُوهُمْ إِلی عَذابِ السَّعیرِ [21]

صلی الله علیه و آله) و هنگامی‌که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید». می‌گویند: «نه، بلکه ما از چیزی پیروی می‌کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم». آیا حتّی اگر شیطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان کند [باز هم تبعيّت مى‌كنند]؟!

1

(لقمان/ 21)

الباقر (علیه السلام) - فِی رِوَایَهًِْ أَبِی‌الْجَارُودِ: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ… وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ فَهُوَ النَّضْرُ بْنُ الْحَارِثِ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) اتَّبِعْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ قَالَ بَلْ أَتَّبِعُ مَا وَجَدْتُ عَلَیْهِ آبَائِی.

امام باقر (علیه السلام) - در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) فرمود: وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ در مورد نضربن‌حارث است؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «بیا از آنچه خدا نازل نموده، پیروی کن». گفت: «من پیرو آباء و اجداد خویش هستم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص564

بحار الأنوار، ج9، ص230/ القمی، ج2، ص166/ نورالثقلین

2

(لقمان/ 21)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - دَعَا النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْیَهُودَ إِلَی الْإِسْلَامِ فَقَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا فَهُمْ کَانُوا أَعْلَمَ مِنَّا فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یهودیان را به اسلام دعوت نمود؛ آن‌ها گفتند: ما روش اجداد خود را رها نخواهیم کرد… [کافران می‌گفتند]: «آن‌ها (پدران ما) از ما داناترند [که کفر را برگزیدند] و این آیه [در پاسخ آنان] نازل شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص564

بحار الأنوار، ج9، ص67

آیه وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَ إِلَی اللهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ [22]

صلی الله علیه و آله) کسی که روی خود را تسلیم خدا کند درحالی‌که نیکوکار باشد، به محکم‌ترین دستگیره چنگ زده [و به مطمئن‌ترين تكيه‌گاه، تكيه كرده است]؛ و عاقبت همه‌ی امور به‌سوی خداست.

1

(لقمان/ 22)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - فَقَدِ اسْتَمْسَکَ أَیْ تَعَلَّقَ بِأَوْثَقِ مَا یَتَعَلَّقُ بِهِ وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ (رحمة الله علیه) بِالْوَلَایَهًِْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - فَقَدِ اسْتَمْسَکَ، همانا محکم¬ترین چیزی را که می¬توان به آن چنگ زد، چنگ زده است؛ یعنی گرفته است. و علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) گفته: منظور ولایت است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص566

بحار الأنوار، ج66، ص361/ القمی، ج2، ص166/ المناقب، ج3، ص76/ نورالثقلین و البرهان؛ فیهما: «ای تعلق بأوثق… علی بن ابراهیم» محذوف/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص432

2

(لقمان/ 22)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْأَئِمَّهًُْ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ هُمُ الْعُرْوَهًُْ الْوُثْقَی وَ هُمُ الْوَسِیلَهًُْ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امامان از نسل حسین (علیه السلام) هستند، هرکس از آنان اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و هرکس آنان را نافرمانی کند، خدای عزّوجلّ را نافرمانی کرده است. الْعُرْوَةِ الْوُثْقی؛ آن‌ها هستند و وسیله‌ی به‌سوی الله ایشان هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص566

بحار الأنوار، ج36، ص244/ البرهان

3

(لقمان/ 22)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَعَاشِرَ أَصْحَابِی مَنْ أَحَبَ أَهْلَ بَیْتِی حُشِرَ مَعَنَا وَ مَنِ اسْتَمْسَکَ بِأَوْصِیَائی مِنْ بَعْدِی فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهًِْ الْوُثْقی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای گروه اصحاب من! هرکس اهل بیت مرا دوست بدارد با ما محشور می‌شود، و هرکس به اوصیای بعد از من چنگ زند به دستاویزی محکم چنگ زده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص566

بحار الأنوار، ج36، ص310

4

(لقمان/ 22)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - فَاعْمَلُوا لِآخِرَتِکُمْ قَبْلَ حُلُولِ آجَالِکُمْ وَ تَمَسَّکُوا بِالْعُرْوَهًِْ الْوُثْقَی مِنْ عِتْرَهًِْ نَبِیِّکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُهُ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ مَنْ تَمَسَّکَ بِعِتْرَتِی مِنْ بَعْدِی کَانَ مِنَ الْفَائِزِین.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - پیش از رسیدن اجلتان برای آخرتتان کاری کنید و به ریسمان محکم عترت پیامبرتان چنگ زنید که من خود شنیدم که [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] فرمود: «هرکس پس از من به عترتم چنگ زند از رستگاران خواهد بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص566

بحار الأنوار، ج36، ص287

آیه وَ مَنْ کَفَرَ فَلایَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ [23]

صلی الله علیه و آله) و کسی که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد؛ بازگشت همه‌ی آنان به‌سوی ماست و ما آن‌ها را از اعمالی که انجام داده‌اند [و نتايج شوم آن] باخبر خواهیم ساخت؛ خداوند به آنچه درون سینه‌هاست آگاه است.

آیه نُمَتِّعُهُمْ قَلیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلی عَذابٍ غَلیظٍ [24]

صلی الله علیه و آله) ما اندکی آن‌ها را [از متاع دنيا] بهره‌مند می‌کنیم، سپس آن‌ها را به تحمّل عذاب شدیدی وادار می‌سازیم!

1

(لقمان/ 24)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إنِ حُذَیْفَهًَْ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ صَلَّی عَلَی النَّبِیِّ وَ آلِهِ ثُمَّ قَال فَقُلْتُ یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَنْ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ الَّذِینَ یُرِیدُونَ مَا تَرَی فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) یَا حُذَیْفَهًُْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ فَقُلْتُ أَ لَا تَبْعَثُ إِلَیْهِمْ یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَهْطاً فَیَأْتُوا بِرُءُوسِهِمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُعْرِضَ عَنْهُمْ فَأَکْرَهُ أَنْ تَقُولَ النَّاسُ إِنَّهُ دَعَا أُنَاساً مِنْ قَوْمِهِ وَ أَصْحَابِهِ إِلَی دِینِهِ فَاسْتَجَابُوا فَقَاتَلَ بِهِمْ حَتَّی إِذَا ظَهْرَ عَلَی عَدُوِّهِ أَقْبَلَ عَلَیْهِمْ فَقَتَلَهُمْ وَ لَکِنْ دَعْهُمْ یَا حُذَیْفَهًُْ فَإِنَّ اللَّهَ لَهُمْ بِالْمِرْصَادِ وَ سَیُمْهِلُهُمْ قَلِیلًا ثُمَّ یَضْطَرُّهُمْ إِلی عَذابٍ غَلِیظٍ فَقُلْتُ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ الْمُنَافِقُونَ یَا رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ أَمْ مِنَ الْأَنْصَارِ فَسَمَّاهُمْ لِی رَجُلًا رَجُلًا حَتَّی فَرَغَ مِنْهُمْ وَ قَدْ کَانَ فِیهِمْ أُنَاسٌ أَنَا کَارِهٌ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - حذیفه بر فراز منبر نشست و ستایش خدا را گفت و بر پیامبر و آل او (علیهم السلام) درود فرستاد، و اضافه نمود… از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال کردم: «ای رسول خدا! این¬ها چه کسانی بودند که قصد جان شما را داشتند»؟ فرمود: «ای حذیفه! آنان کسانی بودند که در دنیا و آخرت منافقند. گفتم: آیا نمی¬خواهید عدّه¬ای را به سوی آنان بفرستید که سرهایشان را بیاورند»؟ فرمود: «خداوند به من امر کرده که از آنان روی¬گردان باشم، خوش ندارم مردم بگویند که او عدّه¬ای از قوم و اصحابش را به دینش دعوت نمود و آنان دعوت او را اجابت کردند و وقتی به کمک آنان بر دشمنان خود غلبه یافت، رو به آنان کرد و آن‌ها را کشت. امّا‌ای حذیفه! آن‌ها را به حال خود واگذار که خداوند در کمین آنان است و مدّت کوتاهی به آنان مهلت خواهد داد و سپس به عذابی سخت گرفتارشان خواهد نمود». عرض کردم: «ای رسول خدا! این قوم منافق چه کسانی هستند؟ آیا از مهاجران هستند یا از انصار»؟ حضرت نام یک¬یک آنان را تا انت‌ها به من فرمود و در میان آن‌ها کسانی بودند که برایم سخت بود که بپذیرم که آن‌ها هم از منافقان باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص566

بحار الأنوار، ج98، ص28

آیه وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ [25]

صلی الله علیه و آله) و هرگاه از آنان سؤال کنی: «چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است»؟ به یقین می‌گویند: «خداوند یگانه»، بگو: «الحمدللّه [كه خود شما معترفيد]!» ولی بیشتر آنان نمی‌دانند.

1

(لقمان/ 25)

الباقر (علیه السلام) - عَن زُرَارَهًَْ عَنْ أبی‌جعفر (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَالَ أَخْرَجَ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَخَرَجُوا کَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ وَ أَرَاهُمْ نَفْسَهُ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ وَ قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَهًِْ یَعْنِی الْمَعْرِفَهًَْ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَالِقُهُ کَذَلِکَ قَوْلُهُ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ.

امام باقر (علیه السلام) - زراره گوید: از امام باقر (علیه السلام) معنی کلام خدای عزّوجلّ: أَخْرَجَ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَخَرَجُوا کَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ وَ أَرَاهُمْ نَفْسَهُ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ را پرسیدم. فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر نوزاد بر سرشت و فطرت [پاک]، زاده می‌شود یعنی شناخت اینکه خدای عزّوجلّ آفریدگار اوست. خداوند متعال فرمود: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص568

الکافی، ج2، ص12/ بحار الأنوار، ج3، ص279؛ «صنعه» بدل «نفسه» / التوحید، ص330/ نورالثقلین

2

(لقمان/ 25)

الکاظم (علیه السلام) - مِنْ کَلَامِ موسی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) مَعَ الرَّشِیدِ فِی خَبَرٍ طَوِیل فَقَالَ… وَ لِإِبْلِیسَ ذُرِّیَّهًٌْ فَقَالَ نَعَم… أَنَّهُمْ یُضِلُّونَ ذُرِّیَّهًَْ آدَمَ (علیه السلام) بِزَخَارِفِهِمْ وَ کَذِبِهِمْ وَ یَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ کَمَا وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ أَیْ أَنَّهُمْ لَا یَقُولُونَ ذَلِکَ إِلَّا تَلْقِیناً وَ تَأْدِیباً وَ تَسْمِیَهًًْ وَ مَنْ لَمْ یَعْلَمْ وَ إِنْ شَهِدَ کَانَ شَاکّاً حَاسِداً مُعَانِداً وَ لِذَلِکَ قَالَتِ الْعَرَبُ مَنْ جَهِلَ أَمْراً عَادَاهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ عَابَهُ وَ أَلْحَدَ فِیهِ لِأَنَّهُ جَاهِلٌ غَیْرُ عَالِمٍ.

امام کاظم (علیه السلام) - از سخنان امام کاظم (علیه السلام) با هارون الرشید در یک خبر طولانی آمده است که… گفت: «مگر ابلیس ذرّیّه و بازماندگانی هم دارد»؟ فرمود: «آری… زیرا آن‌ها فرزندان آدم را گمراه می‌کنند به آرایش زر و زیور و دروغی که می‌گویند و به یگانگی خدا گواهی می‌دهند، چنانکه خداوند در این آیه می‌فرماید: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلِ الحَمْدُ لِلهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ؛ یعنی آن‌ها این حرف را از روی تلقین و تأدیب و سرزبانی می‌گویند نه اینکه اعتقاد داشته باشند؛ کسی که اعتقاد نداشته باشد؛ گرچه گواهی بدهد مشکوک است و دشمنی حسود خواهد بود، به‌همین‌جهت عرب می‌گوید هرکس چیزی را نداند دشمن اوست و هرکس دستش به چیزی نرسد برای آن عیب‌تراشی می‌کند و منکر آن می‌شود چون جاهل است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص568

بحار الأنوار، ج10، ص243/ تحف العقول، ص406؛ «ای انهم لایقولون ذلک… غیر عالم» محذوف

3

(لقمان/ 25)

الجواد (علیه السلام) - عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی (علیه السلام) قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مَا مَعْنَی الْأَحَدِ قَالَ الْمُجْمَعُ عَلَیْهِ بِالْوَحْدَانِیَّهًِْ أَ مَا سَمِعْتَهُ یَقُولُ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللهُ بَعْدَ ذَلِکَ لَهُ شَرِیکٌ وَ صَاحِبَهًٌْ.

امام جواد (علیه السلام) - ابوهاشم جعفری گوید: به امام جواد (علیه السلام) گفتم: «معنای کلمه‌ی احد در آیه: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ، چیست»؟ فرمود: «یعنی در تمام امور یکتاست، مگر نشنیده‌ای که می‌فرماید: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللهُ؛ امّا در امور دیگر برای او شریک و همکار قائل می‌شوند [و این معنای احد نیست] و آنان موحّد نیستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص568

بحار الأنوار، ج3، ص208/ متشابه القرآن، ج1، ص105

آیه لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ [26]

صلی الله علیه و آله) آنچه در آسمان‌ها و زمین است فقط از آن خداست، به یقین خداوند بی‌نیاز و ستوده است.

آیه وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ [27]

صلی الله علیه و آله) و اگر همه‌ی درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکّب گردد، و هفت دریا به آن افزوده شود، [اين‌ها همه تمام مى‌شود ولى] کلمات خدا پایان نمی‌گیرد؛ خداوند توانا و حکیم است.

هفت دریا

1 -1

(لقمان/ 27)

الهادی (علیه السلام) - سَأَلَ یَحْیَی بْنُ أَکْثَمَ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ مَا هِیَ فَقَالَ هِیَ عَیْنُ الْکِبْرِیتِ وَ عَیْنُ الْیَمَنِ وَ عَیْنُ الْبَرَهُوتِ وَ عَیْنُ الطَّبَرِیَّهًِْ وَ حَمَّهًُْ ماسیدان {مَاسَبَذَانَ} وَ حَمَّهًُْ إِفْرِیقِیَهًَْ وَ عَیْنُ بَاجُورَانَ وَ نَحْنُ الْکَلِمَاتُ الَّتِی لَا تُدْرَکُ فَضَائِلُهَا وَ لَا تُسْتَقْصَی.

امام هادی (علیه السلام) - یحیی‌بن‌اکثم از امام هادی (علیه السلام) درباره‌ی معنای آیه: سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ پرسید. امام (علیه السلام) فرمود: «آن‌ها عبارتند از: چشمه‌ی کبریت و چشمه‌ی یمن و چشمه‌ی برهوت و چشمه‌ی طبریّه و چشمه‌ی آبگرم ماسیدان و چشمه آبگرم افریقا و چشمه‌ی باجوران، و مائیم آن کلمات خدا که [پایان نمی‌پذیریم و] فضائلمان درک نمی‌گردد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص570

بحار الأنوار، ج4، ص151/ الإحتجاج، ج2، ص454/ الاختصاص، ص90؛ «بتفاوت» / المناقب، ج4، ص400؛ «باحوران» بدل «باجوران» / البرهان

1 -2

(لقمان/ 27)

الهادی (علیه السلام) - قَالَ مُوسَی‌بْنُ‌مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الرِّضَا لَقِیتُ یَحْیَی‌بْنَ‌أَکْثَمَ فِی دَارِ الْعَامَّهًِْ فَسَأَلَنِی عَنْ مَسَائِلَ فَجِئْتُ إِلَی أَخِی عَلِیِّ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) … قال (علیه السلام) … و امّا: قَوْلِهِ تَعَالَی وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ مَا هَذِهِ الْأَبْحُرُ وَ أَیْنَ هِیَ… قَالَ اکْتُبْ إِلَیْهِ قُلْتُ وَ مَا أَکْتُبُ قَالَ اکْتُب… وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ فَهُوَ کَذَلِکَ لَوْ أَنَّ أَشْجَارَ الدُّنْیَا أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ سَبْعَهًُْ أَبْحُرٍ وَ انْفَجَرَتِ الْأَرْضُ عُیُوناً لَنَفَدَتْ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ اللَّهِ وَ هِیَ عَیْنُ الْکِبْرِیتِ وَ عَیْنُ النَّمِرِ وَ عَیْنُ الْبَرَهُوتِ وَ عَیْنُ طَبَرِیَّهًَْ وَ حَمَّهًُْ مَاسَبَذَانَ وَ حَمَّهًَُْائِلُنَا.

امام هادی (علیه السلام) - موسی‌بن‌محمّد نوه‌ی حضرت رضا (علیه السلام) (برادر حضرت هادی) گوید: در دارالعامّه به یحیی‌بن‌اکثم برخوردم و از من سؤالاتی نمود. پس به خدمت برادرم علی‌بن‌محمّد (علیه السلام) رسیدم… و درباره‌ی این کلام خداوند: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ؛ پرسیده است: نام این دریاها چیست و در کجا واقع شده‌اند؟ … فرمود: «بنویس». گفتم: «چه بنویسم»؟ … فرمود: این آیه: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ؛ همین طور هم هست. اگر درختان دنیا تمامی قلم گردد و دریا مرکّب و هفت دریای دیگر به آن بیفزایند و همه‌ی چشمه‌ها از زمین بجوشد، همه و همه تمام شوند، کلمات خدا پایان نمی‌یابد، و آن‌ها مانند چشمه کبریت، و چشمه نمر، و چشمه برهوت، و چشمه طبریّه، و چشمه آب گرم ماسبذان، و چشمه آب گرم افریقیّه مشهور به لسنان، و چشمه بحرون است. و ماییم آن کلمات خدا که نه پایان می‌پذیریم و نه فضایلمان درک می‌گردد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص570

بحار الأنوار، ج10، ص388/ تحف العقول، ص476

1 -3

(لقمان/ 27)

العسکری (علیه السلام) - إِنَّ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَلَّمَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُعَلِّمَکُمَا بَعْضَ أَصْحَابِهِ فَفَرِحَ بِذَلِکَ وَ قَالَ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ جَمَعْتَ عِلْمَ الْقُرْآنِ کُلَّهُ فَقَالَ (علیه السلام): قَدْ جَمَعْتُ خَیْراً کَثِیراً، وَ أُوتِیتُ فَضْلًا وَاسِعاً، لَکِنَّهُ مَعَ ذَلِکَ أَقَلُّ قَلِیلٍ {مِنْ} أَجْزَاءِ عِلْمِ الْقُرْآنِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ… وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ وَ هَذَا عِلْمُ الْقُرْآنِ وَ مَعَانِیهِ، وَ مَا أَوْدَعَ مِنْ عَجَائِبِهِ، فَکَمْ تَرَی مِقْدَارَ مَا أَخَذْتَهُ مِنْ جَمِیعِ هَذَا {الْقُرْآنِ} وَ لَکِنَّ الْقَدْرَ الَّذِی أَخَذْتَهُ، قَدْ فَضَّلَکَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ عَلَی کُلِّ مَنْ لَا یَعْلَمُ کَعِلْمِکَ، وَ لَا یَفْهَمُ کَفَهْمِک.

امام عسکری (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) هرچه که من می‌خواهم به شما بیاموزم را به بعضی از شاگردانش آموخت، یاران امام [از اینکه امام (علیه السلام) می‌خواهند مطالبی را به آن‌ها بیاموزد] خوشحال شدند و گفتند: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! تو در این علوم، تمام علم قرآن را جمع‌آوری کرده‌ای». امام (علیه السلام) فرمود: «من خیر فراوان را جمع کرده‌ام و فضیلت‌های بسیار زیاد به من عطا شده امّا بااین‌حال این علوم من جزء بسیار کوچکی از علم قرآن است، خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ که منظور از آن، علم قرآن و معنای آن و عجایبی است که در آن نهاده است. با این حال مقدار علمی که شما در برابر علوم قرآن دارید را چقدر می‌دانید؟! امّا همین مقدار هم که دارید، فضل خداوند تعالی بر شما بوده در مقابل کسانی که همین مقدار را نیز نمی‌دانند و معلومات شما را ندارند و آنچه شما می‌فهمید را نمی‌فهمند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص570

الإمام العسکری، ص9/ بحار الأنوار، ج1، ص71

1 -4

(لقمان/ 27)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ وَرَاءِ هَذِهِ الْأَرْضِ بَحْراً مُحِیطاً بِهَا ثُمَ خَلَقَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ جَبَلًا یُقَالُ لَهُ ق السَّمَاءُ الدُّنْیَا مُتَرَفْرِفَهًٌْ عَلَیْهِ ثُمَّ خَلَقَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ الْجَبَلِ أَیْضاً مِثْلَ تِلْکَ الْأَرْضِ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ خَلَقَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ بَحْراً مُحِیطاً بِهَا ثُمَّ خَلَقَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ جَبَلًا یُقَالُ لَهُ ق السَّمَاءُ الثَّانِیَهًُْ مُتَرَفْرِفَهًٌْ عَلَیْهِ حَتَّی عَدَّ سَبْعَ أَرَضِینَ وَ سَبْعَهًَْ أَبْحُرٍ وَ سَبْعَهًَْ أَجْبُلٍ قَالَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - خداوند متعال در پس این زمین، دریایی به گردش آفریده است و در پس آن کوهی به نام «ق» آفریده است که آسمان دنیا بر آن می‌چرخد و در پس آن نیز کوهی هفت برابر این زمین است و خدا در پس آن هم دریایی اطرافش آفریده است و پس از آن هم کوهی به نام «ق» است که آسمان دوّم بر آن می‌چرخد و تا هفت زمین، هفت دریا، هفت کوه شمرد. و گفت این است معنی قول خدا که می‌فرماید: وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص570

بحار الأنوار، ج57، ص126

کلمات الله

2 -1

(لقمان/ 27)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: … وَ الْمُحْکَمُ لَیْسَ بِشَیْئَیْنِ إِنَّمَا هُوَ شَیْءٌ وَاحِدٌ فَمَنْ حَکَمَ بِمَا لَیْسَ فِیهِ اخْتِلَافٌ فَحُکْمُهُ مِنْ حُکْمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ حَکَمَ بِأَمْرٍ فِیهِ اخْتِلَافٌ فَرَأَی أَنَّهُ مُصِیبٌ فَقَدْ حَکَمَ بِحُکْمِ الطَّاغُوتِ إِنَّهُ لَیَنْزِلُ فِی لَیْلَهًِْ الْقَدْرِ إِلَی وَلِیِّ الْأَمْرِ تَفْسِیرُ الْأُمُورِ سَنَهًًْ سَنَهًًْ یُؤْمَرُ فِیهَا فِی أَمْرِ نَفْسِهِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ فِی أَمْرِ النَّاسِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ إِنَّهُ لَیَحْدُثُ لِوَلِیِّ الْأَمْرِ سِوَی ذَلِکَ کُلَّ یَوْمٍ عِلْمُ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ الْخَاصُّ وَ الْمَکْنُونُ الْعَجِیبُ الْمَخْزُونُ مِثْلَ مَا یَنْزِلُ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ مِنَ الْأَمْرِ ثُمَّ قَرَأَ وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.

امام باقر (علیه السلام) - حضرت باقر (علیه السلام) فرمود: «خداوند درباره‌ی شب قدر می‌فرماید در آن شب هر امری براساس حکمت [الهی] تدبیر و جدا می‌گردد. (دخان/4). هر امر حکیم در شب قدر نازل می‌شود. آنچه محکم است دو چیز نمی-شود، محکم فقط یک چیز است. هرکس به چیزی حکم کند که در آن اختلاف نباشد، حکمش، حکم خداوند عزّوجلّ است و هرکس به چیزی حکم کند که در آن اختلاف است و مدّعی باشد که صحیح است، به حکم طاغوت حکم کرده است. در شب قدر، امور کل سال تا سال دیگر، به ولیّ امر نازل می‌شود، به او دستور می¬دهند که در مورد خود چنین و چنان کن و در مورد مردم چنان و چنین، و برای ولیّ امر در غیر از این شب هم، هر روز علم خدا که خاصّ و مخزون و مکنون عجیب است، مانند همان شب قدر، بازگو می¬شود. سپس این آیه را قرائت کرد: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص572

بحار الأنوار، ج25، ص79/ الکافی، ج1، ص248/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص794

2 -2

(لقمان/ 27)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ الْآیَهًَْ یَقُولُ عِلْمُ اللَّهِ أَکْبَرُ مِنْ ذَلِکَ وَ مَا أُوتِیتُمْ کَثِیرٌ عِنْدَکُمْ قَلِیلٌ عِنْدَ اللَّه.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ… یعنی اینکه علم خدا بیش از این است و آنچه به شما داده شد، نزد شما زیاد، امّا نزد خدا اندک است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص572

بحار الأنوار، ج24، ص184/ القمی، ج2، ص166؛ «أکثر» بدل «اکبر» / نورالثقلین/ البرهان

2 -3

(لقمان/ 27)

السّجّاد (علیه السلام) - مُحَمَّدُ‌بْنُ‌سِنَانٍ عَنْ جَابِرِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُعْفِی قال: … قالَ جَابِرٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ أَلْهَمَنِی فَضْلَکُمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِکُمْ مُوَالَاهًَْ مَوَالِیکُمْ وَ مُعَادَاهًَْ أَعْدَائِکُمْ قَالَ (علیه السلام) یَا جَابِرُ أَ وَ تَدْرِی مَا الْمَعْرِفَهًُْ الْمَعْرِفَهًُْ إِثْبَاتُ التَّوْحِیدِ أَوَّلًا ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْمَعَانِی ثَانِیاً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْأَبْوَابِ ثَالِثاً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْأَنَامِ رَابِعاً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْأَرْکَانِ خَامِساً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ النُّقَبَاءِ سَادِساً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ النُّجَبَاءِ سَابِعاً وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً وَ تَلَا أَیْضاً وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ یَا جَابِرُ إِثْبَاتُ التَّوْحِیدِ وَ مَعْرِفَهًُْ الْمَعَانِی أَمَّا إِثْبَاتُ التَّوْحِیدِ مَعْرِفَهًُْ اللَّهِ الْقَدِیمِ الْغَائِبِ الَّذِی لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ وَ هُوَ غَیْبٌ بَاطِنٌ سَتُدْرِکُهُ کَمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَمَّا الْمَعَانِی فَنَحْنُ مَعَانِیهِ وَ مَظَاهِرُهُ فِیکُمْ اخْتَرَعَنَا مِنْ نُورِ ذَاتِهِ وَ فَوَّضَ إِلَیْنَا أُمُورَ عِبَادِهِ فَنَحْنُ (علیهم السلام) نَفْعَلُ بِإِذْنِهِ مَا نَشَاءُ وَ نَحْنُ إِذَا شِئْنَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِذَا أَرَدْنَا أَرَادَ اللَّهُ وَ نَحْنُ أَحَلَّنَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذَا الْمَحَلَّ وَ اصْطَفَانَا مِنْ بَیْنِ عِبَادِهِ وَ جَعَلَنَا حُجَّتَهُ فِی بِلَادِهِ فَمَنْ أَنْکَرَ شَیْئاً وَ رَدَّهُ فَقَدْ رَدَّ عَلَی اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ وَ کَفَرَ بِآیَاتِهِ وَ

أَنْبِیَائِهِ (علیهم السلام) وَ رُسُلِهِ (علیهم السلام) یَا جَابِرُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ تَعَالَی بِهَذِهِ الصِّفَهًِْ فَقَدْ أَثْبَتَ التَّوْحِیدَ لِأَنَّ هَذِهِ الصِّفَهًَْ مُوَافِقَهًٌْ لِمَا فِی الْکِتَابِ الْمُنْزَلِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ.

امام سجّاد (علیه السلام) - محمدبن‌سنان نقل می‌کند: جابربن‌یزید جعفی گفت: … «حمد خدا را که بر من به معرفت شما منّت نهاد و فضل و مقام شما را فهماند و توفیق اطاعت از شما و دوستی با دوستان شما و دشمنی با دشمنانتان را به من عنایت کرد». فرمود: «جابر! می‌دانی معرفت چیست؟ معرفت در درجه‌ی اوّل اثبات توحید و یکتایی خداست. بعد معرفت معانی در مرحله‌ی دوّم قرار دارد. سپس معرفت ابواب در درجه‌ی سوّم و آنگاه معرفت و شناسایی مردم در درجه‌ی چهارم قرار دارد و بعد شناختن ارکان در مرتبه‌ی پنجم و در مرتبه‌ی ششم شناختن نقباء و پاکان است و در مرحله‌ی هفتم شناختن نجباء است و این تفسیر این آیه: اگر دریاها برای [نوشتن] کلمات پروردگارم مرکّب شود، دریاها پایان می‌گیرد. پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد هرچند همانند آن (دریاها) را کمک آن قرار دهیم. (کهف/109) است. آنگاه این آیه‌ی دیگر را نیز قرائت فرمود: لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ جابر! اثبات توحید و معرفت معانی؛ امّا اثبات توحید عبارت است از شناختن خدای قدیم و پنهان؛ چشم‌ها او را نمی‌بینند؛ ولی او همه چشم‌ها را می‌بیند؛ و او بخشنده [انواع نعمت‌ها، و با خبر از دقایق موجودات،] و آگاه [از همه] چیز است. (انعام/103) و او غیب است و باطن و به آن طوری که خود را ستوده، او را در می‌یابی. امّا معانی، ما معانی خدا و مظاهر او در میان شماییم. ما را از نور ذات خویش آفرید و امور بندگان خود را به ما واگذارد. ما به اجازه‌ی او هرچه بخواهیم انجام می‌دهیم. ما وقتی بخواهیم، خدا می‌خواهد و هرگاه اراده کنیم، خدا اراده می‌کند. ما را خداوند به این مقام رسانیده و از بین بندگان خود برگزیده و ما را حجّت خویش در زمین قرار داده است. هرکسی یکی از این‌ها را منکر شود و رد کند، خدای بلند آوازه را رد کرده و کافر به آیات و انبیاء (علیهم السلام) و پیامبران او شده. جابر! هرکه خدا را با این صفت بشناسد، توحید را اثبات کرده است، چون این صفت موافق قرآن مجید در این آیه: چشم‌ها او را نمی‌بینند ولی او همه‌ی چشم‌ها را می‌بیند. (انعام/103) و هیچ‌چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست! . (شوری/11) و این آیه: هیچ‌کس نمی‌تواند بر کار او خرده بگیرد ولی در کارهای آن‌ها، جای سؤال و ایراد است! . (انبیاء/23) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص572

بحار الأنوار، ج14، ص26

آیه ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلاَّ کَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللهَ سَمیعٌ بَصیرٌ [28]

صلی الله علیه و آله) آفرینش و برانگیختن [و زندگى دوباره] همه‌ی شما [براى خداوند] همانند یک فرد بیش نیست؛ خداوند شنوا و بیناست.

1

(لقمان/ 28)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یَا بَنِی‌عَبْدِالْمُطَّلِبِ (رحمة الله علیه) إِنَّ الرَّائِدَ لَا یَکْذِبُ أَهْلَهُ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لَتَمُوتُنَّ کَمَا تَنَامُونَ وَ لَتَبْعَثُنَّ کَمَا تَسْتَیْقِظُونَ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ دَارٌ إِلَّا جَنَّهًٌْ أَوْ نَارٌ وَ خَلْقُ جَمِیعِ الْخَلْقِ وَ بَعْثُهُمْ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَخَلْقِ نَفْسٍ وَاحِدَهًٍْ وَ بَعْثِهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای پسران عبدالمطلّب (رحمة الله علیه) دیده‌بان به قوم خود دروغ نمی‌گوید. قسم به کسی که مرا به حق مبعوث فرمود! چنانچه می‌خوابید، می‌میرید و چنانچه بیدار می‌شوید، زنده می‌شوید و بعد از مرگ خانه‌ای نیست مگر بهشت یا جهنّم؛ و آفریدن تمام مخلوقات و برانگیختنشان برای خدای عزّوجلّ مانند خلقت و برانگیختن یک نفر است. خدای متعال می‌فرماید: ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص574

بحار الأنوار، ج7، ص47

2

(لقمان/ 28)

الباقر (علیه السلام) - فِی رِوَایَهًِْ أَبِی‌الْجَارُود عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ بَلَغَنَا وَ اللَّهُ أَعْلَمُ أَنَّهُمْ قَالُوا یَا مُحَمَّدُ خُلِقْنَا أَطْوَاراً نُطَفاً ثُمَّ عَلَقاً ثُمَّ أُنْشِئْنَا خَلْقاً آخَرَ کَمَا تَزْعُمُ وَ تَزْعُمُ أَنَّا نُبْعَثُ فِی سَاعَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ! فَقَالَ اللَّهُ ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُون.

امام باقر (علیه السلام) - در روایت ابوالجارود آمده است که امام باقر (علیه السلام) در معنای آیه: مَّا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ. فرمود: «آن‌گونه که به ما رسیده و الله اعلم یهودیان گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آن‌گونه که می‌پنداری، خداوند به‌صورت نطفه‌ها آفرید و آنگاه علقه شدیم و سپس ما را به شکل دیگری درآورد و گمان داری که بعداً هم همه در یک ساعت برانگیخته می‌شویم؛ درست است»؟! خداوند به این سؤال‌ها چنین پاسخ داد: ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص574

القمی، ج2، ص167/ نورالثقلین/ البرهان

آیه أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ أَنَّ اللهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ [29]

صلی الله علیه و آله) آیا ندیدی که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل می‌کند، و خورشید و ماه را مسخّر ساخته و هرکدام تا سرآمد معیّنی به حرکت خود ادامه می‌دهند؟! خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

آیه ذالِکَ بِأَنَّ اللهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ [30]

صلی الله علیه و آله) این به خاطر آن است که [بدانيد] خداوند حق است، و آنچه غیر از او می‌خوانند باطل است، و خداوند بلند مرتبه و بزرگ است.

1

(لقمان/ 30)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ قَوْلُهُ أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ یَقُولُ: مَا یَنْقُصُ مِنَ اللَّیْلِ یَدْخُلُ فِی النَّهَارِ وَ مَا یَنْقُصُ مِنَ النَّهَارِ یَدْخُلُ فِی اللَّیْلِ وَ قَوْلُهُ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَی أَجَلٍ مُسَمًّی یَقُولُ: کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا یَجْرِی إِلَی مُنْتَهَاهُ لَا یَقْصُرُ عَنْهُ وَ لَا یُجَاوِزُهُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ؛ هرچه از زمان شب کوتاه گردد به زمان روز افزوده می‌شود و هرچه از زمان روز کم گردد به زمان شب افزوده می‌شود. وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْری لِأَجَلٍ مُسَمًّی؛ هرکدام از آن‌دو و در مسیر خود می‌رود تا به انتهای مسیر خود برسد و نه از آنجا عقب‌تر می‌رود و نه از آن می‌گذرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص574

القمی، ج2، ص167/ نورالثقلین/ نورالثقلین

آیه أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللهِ لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیاتِهِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور [31]

صلی الله علیه و آله) آیا ندیدی کشتی‌ها به برکت نعمت خدا در دریا حرکت می‌کنند تا بخشی از آیاتش را به شما نشان دهد؟! در این‌ها نشانه‌هایی است برای هر شکیبای شکرگزار.

آیا ندیدی کشتی‌ها به برکت نعمت خدا در دریا حرکت می‌کنند تا بخشی از آیاتش را به شما نشان دهد

1 -1

(لقمان/ 31)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللهِ قَالَ: السُّفُنُ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِقُدْرَهًِْ اللَّهِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللهِ؛ کشتی‌ها به قدرت خداوند است که در دریاها حرکت می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص576

القمی، ج2، ص166/ نورالثقلین

در این‌ها نشانه‌هایی است برای هر شکیبای شکرگزار

2 -1

(لقمان/ 31)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ قَالَ: الَّذِی یَصْبِرُ عَلَی الْفَقْرِ وَ الْفَاقَهًِْ وَ یَشْکُرُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلَی جَمِیعِ أَحْوَالِهِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ منظور، کسی است که بر فقر و تنگدستی صبوری می‌کند و در همه حال شکر خداوند را به‌جا می‌آورد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص576

نورالثقلین/ البرهان؛ «یذکر» بدل «یشکر»

2 -2

(لقمان/ 31)

الائمّهًْ (علیهم السلام) - الْإِیمَانُ نِصْفَانِ نِصْفٌ صَبْرٌ وَ نِصْفٌ شُکْر.

ائمّه (علیهم السلام) - ایمان دو نیمه است؛ نیمه‌ای صبر است و نیمه‌ای شکر.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص576

جامع الأخبار، ص35/ نورالثقلین

2 -3

(لقمان/ 31)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ جَابِرِ‌بْنِ‌یَزِیدَ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ قَالَ صَبَّارٌ عَلَی مَا نَزَلَ بِهِ مِنْ شِدَّهًٍْ أَوْ رَخَاءٍ صَبُورٌ عَلَی الْأَذَی فِینَا شَکُورٌ لِلَّهِ عَلَی وَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْت (علیهم السلام).

امام باقر (علیه السلام) - إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ بر مودّت ما و بر ناراحتی‌ها و گرفتاری¬ها یا بر نعمت و آسایش بسیار صبر می¬کند. بر آزاری که در راه ما می‌بیند صبر می‌کند و خدا را بر ولایت ما اهل بیت شکرگزار است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص576

بحار الأنوار، ج24، ص220

آیه وَ إِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ [32]

صلی الله علیه و آله) و هنگامی‌که [در سفر دريا] موجی همچون ابرها آنان را بپوشاند [و بر سرشان سايه افكند]، خدا را با خلوص عقیده می‌خوانند؛ امّا وقتی آن‌ها را به خشکی رساند و نجات داد، بعضی از آن‌ها راه اعتدال [و اخلاص] را پیش می‌گیرند [در‌حالى‌كه بعضى ديگر به شرك باز مى‌گردند]؛ و آیات ما را هیچ‌کس جز پیمان شکنان ناسپاس انکار نمی‌کنند.

1

(لقمان/ 32)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - وَ إِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ یَعْنِی فِی الْبَحْرِ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ أَیْ صَالِحٌ وَ الْخَتَّارُ الْخَدَّاع.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ إِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ یعنی در دریا؛ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ؛ یعنی صالح و ختّار؛ یعنی حیله‌گر.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص576

بحار الأنوار، ج22، ص70/ بحار الأنوار، ج9، ص230/ القمی، ج2، ص167؛ «و ما یجحد… الخداع» بدل «الختار الخداع» / نورالثقلین

آیه یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ [33]

صلی الله علیه و آله)‌ای مردم! تقوای الهی پیشه کنید و بترسید از روزی که نه پدری مجازات فرزندش را پذیرا می‌شود، و نه فرزندی چیزی از مجازات پدرش را؛ به یقین وعده‌الهی حق است؛ پس مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد، و مبادا [شيطان] فریبکار شما را نسبت به [كَرَم] خدا بفریبد [و مغرور سازد]!

ای مردم! تقوای الهی پیشه کنید و بترسید از روزی که نه پدری مجازات فرزندش را پذیرا می‌شود، و نه فرزندی چیزی از مجازات پدرش را

1 -1

(لقمان/ 33)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - یَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِیَّاکَ أَنْ تَدَعَ طَاعَهًًْ وَ تَقْصِدَ مَعْصِیَهًًْ شَفَقَهًًْ عَلَی أَهْلِکَ لِأَنَّ اللَّه تَعَالَی یَقُولُ یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -‌ای پسر مسعود! بپرهیز که به خاطر اهل خود (خانواده و بستگان خود) اطاعت خدا را رها کنی و به معصیتش روی آوری که خدای تعالی می‌فرماید: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُور.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص578

بحار الأنوار، ج74، ص100/ مکارم الأخلاق، ص451

1 -2

(لقمان/ 33)

الصّادق (علیه السلام) - کَانَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ (علیه السلام) یَقُولُ لِأَصْحَابِهِ یَا بَنِی آدَمَ (علیه السلام) اهْرُبُوا مِنَ الدُّنْیَا إِلَی اللَّهِ وَ أَخْرِجُوا قُلُوبَکُمْ عَنْهَا فَإِنَّکُمْ لَا تَصْلُحُونَ لَهَا وَ لَا تَصْلُحُ لَکُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ فِیهَا وَ لَا تَبْقَی لَکُمْ هِیَ الْخَدَّاعَهًُْ الْفَجَّاعَهًُْ الْمَغْرُورُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا الْمَغْبُونُ مَنِ اطْمَأَنَّ إِلَیْهَا الْهَالِکُ مَنْ أَحَبَّهَا وَ أَرَادَهَا فَتُوبُوا إِلَی بَارِئِکُمْ وَ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً أَیْنَ آبَاؤُکُمْ أَیْنَ أُمَّهَاتُکُمْ أَیْنَ إِخْوَتُکُمْ أَیْنَ أَخَوَاتُکُمْ أَیْنَ أَوْلَادُکُمْ دُعُوا فَأَجَابُوا وَ اسْتُودِعُوا الثَّرَی وَ جَاوَرُوا الْمَوْتَی وَ صَارُوا فِی الْهَلْکَی خَرَجُوا عَنِ الدُّنْیَا وَ فَارَقُوا الْأَحِبَّهًَْ وَ احْتَاجُوا إِلَی مَا قَدَّمُوا وَ اسْتَغْنَوْا عَمَّا خَلَّفُوا فَکَمْ تُوعَظُونَ وَ کَمْ تُزْجَرُون.

امام صادق (علیه السلام) - عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) به یاران خود می‌گفت: «ای آدمی‌زادگان! از دنیا به‌سوی خدا بگریزید و دل‌های خویش را از آن بیرون برید که شما شایسته دنیا نیستید و دنیا شایسته‌ی شما نیست. نه شما برای آن باقی می‌مانید و نه آن برای شما باقی می‌ماند. دنیا، مکّار دردانگیز است. فریفته کسی است که به آن فریفته شده باشد و گول‌خورده کسی است که به آن اطمینان کند و تباه‌شونده کسی است که آن را اراده کند و دوست بدارد. بنابراین به‌سوی خداوند که پدید آورنده‌ی شماست پس توبه کنید و به سوی خالق بازگردید؛ تقوای الهی پیشه کنید و بترسید از روزی که نه پدری مجازات فرزندش را پذیرا می‌شود، و نه فرزندی چیزی از مجازات پدرش را؛ پدرانتان، مادرانتان، برادران و خواهران و فرزندان شما کجا هستند؟ فرا خوانده شدند و پاسخ گفتند و در دل خاک آرمیدند و همسایه‌ی مردگان و در شمار نابودشدگان شدند و از دنیا بیرون رفتند و از دوستان جدا شدند و به آنچه که پیش فرستاده‌اند، نیازمند شدند و از آنچه که در دنیا باقی گذاردند، بی‌نیاز گردیدند. چه مقدار به شما پند و بیم داده می‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص578

بحار الأنوار، ج14، ص288/ بحار الأنوار، ج70، ص120

1 -3

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَمَّا التَّرْهِیبُ فِی کِتَابِ اللَّهِ فَقَوْلُهُ سُبْحَانَهُ یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ إِلَی قَوْلِهِ وَ لکِنَّ عَذابَ اللهِ شَدِیدٌ وَ قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللهِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ وَ قَوْلِهِ تَعَالَی یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ.

امام علی (علیه السلام) - امّا ترهیب در قرآن این‌چنین آمده است: ای مردم! از [عذاب] پروردگارتان بترسید، که زلزله‌ی رستاخیز امر عظیمی است! و درحالی‌که مست نیستند ولی عذاب خدا شدید است! . (حج/2-1). و از روزی بپرهیزید [و بترسید] که در آن روز، شما را به‌سوی خدا بازمی‌گردانند سپس به هرکس، آنچه انجام داده، به طور کامل باز پس داده می‌شود، و به آن‌ها ستم نخواهد شد. [چون هرچه می‌بینند، نتایج اعمال خودشان است]. (بقره/281). و یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص578

بحار الأنوار، ج90، ص65

به یقین وعده‌الهی حق است

2 -1

(لقمان/ 33)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) - قَوْلُهُ یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ إلَی قَوْلِهِ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ قَالَ ذَلِکَ الْقِیَامَهًُْ وَ قَولُهُ یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ إلَی قَوْلِهِ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ قَالَ ذَلِکَ الْقِیَامَهًُْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ مربوط به روز قیامت است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص578

القمی، ج2، ص167/ نورالثقلین

مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد

3 -1

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - قَالَ فَأَیُ النَّاسِ أَثْبَتُ رَأْیاً قَالَ مَنْ لَمْ تَغُرَّهُ النَّاسُ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ تَغُرَّهُ الدُّنْیَا بِتَشَوُّفِهَا.

امام علی (علیه السلام) - [پیرمردی از اهالی دمشق از امیرالمؤمنین (علیه السلام)] پرسید: «کدام‌یک از مردم پایدارتر است»؟ فرمود: «شخصی که مردم او را با چاپلوسی و تعریف‌های نابجا، نسبت به خود مغرور نسازد و در برابر آرایش دنیا، خود را نبازد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص580

مجموعهًْ ورام، ج2، ص174/ نورالثقلین

3 -2

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - و خطب قَوْلُهُ (علیه السلام) لِرَجُلٍ سَمِعَهُ یَذُمُّ الدُّنْیَا مِنْ غَیْرِ مَعْرِفَهًٍْ لِمَا یَجِبُ أَنْ یَقُولَ فِی مَعْنَاهَا الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَّقَهَا وَ دَارُ عَافِیَهًٍْ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًی لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا مَسْجِدُ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ (علیهم السلام) وَ مَهْبِطُ وَحْیِهِ وَ مُصَلَّی مَلَائِکَتِهِ (علیهم السلام) وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَائِهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَهًَْ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّهًَْ فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بَیْنَهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا فَشَوَّقَتْ بِسُرُورِهَا إِلَی السُّرُورِ وَ حَذَّرَتْ بِبَلَائِهَا إِلَی الْبَلَاءِ تَخْوِیفاً وَ تَحْذِیراً وَ تَرْغِیباً وَ تَرْهِیباً فَیَا أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا وَ الْمُغْتَرُّ بِتَغْرِیرِهَا مَتَی غَرَّتْکَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَی أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَی کَمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ وَ مَرَّضْتَ بِیَدَیْکَ تَبْتَغِی لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ وَ تَلْتَمِسُ لَهُمُ الدَّوَاءَ لَمْ تَنْفَعْهُمْ بِطَلِبَتِکَ وَ لَمْ تَشْفَعْهُمْ بِشَفَاعَتِکَ قَدْ مَثَّلَتْ لَکَ الدُّنْیَا بِهِمْ مَصْرَعَکَ وَ مَضْجَعَکَ حَیْثُ لَا یَنْفَعُکَ بُکَاؤُکَ وَ لَا تُغْنِی عَنْکَ أَحِبَّاؤُکَ.

امام علی (علیه السلام) - مردی دنیا را از روی بی‌اطّلاعی نکوهش می‌کرد. فرمود: «دنیا برای کسی که آن را به راستی بشناسد، خانه راستی است؛ برای کسی که معرفت به حال آن داشته باشد، خانه عافیت است؛ برای کسی که می‌خواهد از آن توشه برگیرد، خانه بی‌نیازی است. دنیا مسجد پیامبران؛ محلّ وحی الهی؛ عبادتگاه فرشتگان و تجارتخانه‌ی دوستان خداست. تا در دنیایید در صدد تحصیل رحمت خدا باشید و بار بهشت را بربندید. بنابراین چه کسی می‌تواند دنیا را نکوهش کند، با آنکه دنیا او را به جدایی از خود خوانده، از فنای خود خبر داده، مردم را به سرور خود، تشویق به سرور اخروی کرده، از امتحانات خود مردم را و از پیش‌آمدهای اخروی بیم داده، و آنان را از عذاب قیامت ترسانیده و به رحمت خدا ترغیب کرده است. پس‌ای کسی که دنیا را نکوهش می‌کنی و بدان مغروری! از چه زمان دنیا تو را به خود مغرور ساخته؟ آیا از هلاک پدرانت مغرور شده‌ای یا از وقتی که مادرانت در دل خاک جای گرفته‌اند؟ چقدر به پرستاری و بیمارداری آنان پرداختی، آرزومند شفای آنان بودی، بیماریشان را به طبیبان ماهر گفتی و از آن‌ها معالجه و دوا خواستی، با آنکه به حالشان سودی نداشت و شفاعت تو اثر نکرد؟ دنیا پیش‌آمد آنان را برای تو مجسّم کرد و نمودار ساخت که گریه‌ات به حال تو سودی ندارد و دوستان به کار تو نمی‌آیند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص580

بحار الأنوار، ج74، ص420/ نورالثقلین

3 -3

(لقمان/ 33)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ مَاءِ الْبَحْرِ کُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً.

امام صادق (علیه السلام) - مثل دنیا مانند آب دریا می‌باشد، فرد تشنه هرچه از آن بخورد بر تشنگی او افزوده می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص580

الکافی، ج2، ص136/ نورالثقلین

3 -4

(لقمان/ 33)

السّجّاد (علیه السلام) - عَنِ الزُّهْرِیِّ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ قَالَ: سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَهًِْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَعْرِفَهًِْ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْیَا فَإِنَّ لِذَلِکَ لَشُعَباً کَثِیرَهًًْ وَ لِلْمَعَاصِی شُعَبٌ فَأَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ الْکِبْرُ مَعْصِیَهًُْ إِبْلِیسَ حِینَ أَبی وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ ثُمَّ الْحِرْصُ وَ هِیَ مَعْصِیَهًُْ آدَمَ (علیه السلام) وَ حَوَّاءَ (سلام الله علیها) حِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُمَا فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ فَأَخَذَا مَا لَا حَاجَهًَْ بِهِمَا إِلَیْهِ فَدَخَلَ ذَلِکَ عَلَی ذُرِّیَّتِهِمَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَکْثَرَ مَا یَطْلُبُ ابْنُ آدَمَ (علیه السلام) مَا لَا حَاجَهًَْ بِهِ إِلَیْهِ ثُمَّ الْحَسَدُ وَ هِیَ مَعْصِیَهًُْ ابْنِ آدَمَ (علیه السلام) حَیْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِکَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَهًِْ وَ حُبُّ الرَّاحَهًِْ وَ حُبُّ الْکَلَامِ وَ حُبُّ الْعُلُوِّ وَ الثَّرْوَهًِْ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصَالٍ فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِی حُبِّ الدُّنْیَا فَقَالَتِ الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَهًِْ ذَلِکَ حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَهًٍْ وَ الدُّنْیَا دُنْیَاءَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ وَ دُنْیَا مَلْعُونَهًٌْ.

امام سجّاد (علیه السلام) - زهری محمّدبن‌مسلم بن عبیدالله گوید: از امام سجّاد (علیه السلام) سؤال شد: «کدام‌یک از کارها نزد خداوند بهتر است». فرمود: «بعد از شناخت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) عملی بهتر از بغض دنیا نمی‌باشد، برای بغض دنیا و همچنین معصیت‌ها شعبه‌های متعدّدی هست. نخستین موردی که خداوند به‌وسیله‌ی آن معصیت شد کبر است، شیطان برای نخستین‌بار تکبّر کرد و خداوند را نافرمانی نمود و خداوند می‌فرماید: و تکبّر ورزید، [و به خاطر نافرمانی و تکبّرش] از کافران شد. (بقره/34) دوّمین معصیت حرص است و آن مربوط به آدم و حوا (علی‌ها السلام) می‌شود هنگامی‌که خداوند به آن‌ها گفت: و از هرجا که خواستید، بخورید! امّا به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود! . (اعراف/19). امّا آن‌ها به طرف آن درخت رفتند و از آنجا چیزهایی برداشتند که به آن نیازی نداشتند و حرص در فرزندان آن‌ها تا روز قیامت جریان دارد و ازاین‌رو اولاد آدم دنبال چیزهایی می‌روند که هرگز به آن نیاز پیدا نمی‌کنند. بعد از آن حسد می‌باشد که فرزند آدم (علیه السلام) به خاطر آن برادرش را کشت و از همین خوی‌ها محبّت زن، محبّت دنیا، محبّت ریاست و برتری‌جویی محبّت سخن گفتن و محبّت مقام و مکنت در انسان پدید می‌آید و او را منحرف می‌کند. این خصلت‌ها هفت عدد می‌باشند که حبّ دنیا همه‌ی آن‌ها را فرا می‌گیرد و ازاین‌رو همه‌ی پیامبران و اولیاء خداوند گفتند: «محبّت و گرایش به دنیا در رأس همه‌ی گناهان می‌باشد، دنیا نیز بر دو قسم است؛ دنیایی که آدمی را به سعادت می‌رساند و دنیایی که ملعون می‌باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص580

بحار الأنوار، ج70، ص19/ نورالثقلین

3 -5

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ قَالَ (علیه السلام) فِی ذَمِّ الدُّنْیَا فِی خُطْبَهًٍْ خَطَبَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ أَحْمَدُهُ وَ أَسْتَعِینُهُ وَ أُومِنُ بِهِ وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ محمدا (صلی الله علیه و آله) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ وَ دِینِ الْهُدَی لِیُزِیحَ بِهِ عِلَّتَکُمْ وَ لِیُوقِظَ بِهِ غَفْلَتَکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مَیِّتُونَ وَ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ وَ مَوْقُوفُونَ عَلَی أَعْمَالِکُمْ وَ مُجْزَوْنَ بِهَا فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا فَإِنَّهَا دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهًٌْ وَ بِالْعَنَاءِ مَعْرُوفَهًٌْ وَ بِالْغَدْرِ مَوْصُوفَهًٌْ وَ کُلُّ مَا فِیهَا إِلَی زَوَالٍ وَ هِیَ بَیْنَ أَهْلِهَا دُوَلٌ وَ سِجَالٌ لَا تَدُومُ أَحْوَالُهَا.

امام علی (علیه السلام) - ستایش خداوند را سزا می‌باشد او را می‌ستایم و از وی یاری می‌خواهم و به او ایمان می‌آورم و بر او توکّل می‌کنم گواهی می‌دهم که خدایی جز او نمی‌باشد و او تنهاست و شریکی ندارد. گواهی می‌دهم محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده‌ی او می‌باشد، خداوند او را برای دین حق برگزید و او را برای هدایت مردم فرستاد تا بیماری‌های شما را معالجه کند، و شما را از خواب غفلت بیدار سازد و به حقیقت توجّه دهد، ای مردم بدانید که شما خواهید مرد، و بعد از مردن برانگیخته خواهید شد، شما درباره‌ی کارهایی که انجام می‌دهید مسئول می‌باشید و به آن اعمال پاداش داده خواهید شد، فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا دنیا خانه‌ای است که پیرامون آن را بلاها و گرفتاری‌ها احاطه کرده‌اند، و سختی‌های آن معروف می‌باشد، دنیا با مکر و حیله و نیرنگ و فریب وصف شده و هرچه در دنیا می‌باشد پایان خواهد یافت؛ دنیا همواره بین اهلش درحال نقل‌وانتقال می‌باشد و دنیاداران آن را به هم پاس می‌دهند و حالات آن یکسان نیست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص582

بحار الأنوار، ج70، ص117

3 -6

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَ إِلَیْکُمْ رَسُولًا لِیُزِیحَ بِهِ عِلَّتَکُمْ وَ یُوقِظَ بِهِ غَفْلَتَکُمْ وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اتِّبَاعُ الْهَوَی وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَی فَیَصُدُّکُمْ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِیکُمُ الْآخِرَهًَْ أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَرَحَّلَتْ مُدْبِرَهًًْ وَ إِنَّ الْآخِرَهًَْ قَدْ أَقْبَلَتْ مُقْبِلَهًًْ وَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بَنُونَ فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَهًِْ وَ لَا تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا فَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مَیِّتُونَ وَ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ وَ مُحَاسَبُونَ عَلَی أَعْمَالِکُمْ وَ مُجَازُونَ بِهَا فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ فَإِنَّهَا دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهًٌْ وَ بِالْعَنَاءِ وَ الْغَدْرِ مَوْصُوفَهًٌْ وَ کُلُّ مَا فِیهَا إِلَی زَوَالٍ وَ هِیَ بَیْنَ أَهْلِهَا دُوَلٌ وَ سِجَالٌ لَا تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لَا یَسْلَمُ مِنْ شَرِّهَا نُزَّالُهَا بَیْنَا أَهْلُهَا مِنْهَا فِی رَخَاءٍ وَ سُرُورٍ إِذَا هُمْ فِی بَلَاءٍ وَ غُرُورٍ الْعَیْشُ فِیهَا مَذْمُومٌ وَ الرَّخَاءُ فِیهَا لَا یَدُومُ.

امام علی (علیه السلام) -‌ای مردم همانا خدا رسولی را به سوی شما فرستاده تا به‌واسطه‌ی او مرض‌های شما را برطرف کند؛ شما را از خواب غفلت بیدار نماید و آنچه را که من از همه بیشتر بر شما ترسان هستم، دو چیز است؛ پیروی از خواهش نفس و دیگری طول آرزو. امّا پیروی از هوای نفس؛ شما را از حقّ جلوگیری می‌کند و درازی آرزو، آخرت را از یادتان می‌برد. آگاه باشید دنیا بارش را بسته و پشت نموده و روی به رفتن نهاده و آخرت روی به آمدن نهاده است. و برای هریک از دنیا و آخرت فرزندانی است؛ پس شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید، زیرا امروز روز کردار است بدون حساب. و فردا روز حساب است بدون کردار. بدانید که شما خواهید مرد، و پس از مرگ برانگیخته خواهید شد و بر اساس کردارتان از شما حساب خواهند کشید و بر اساس آن کردار، مجازات می‌شوید. فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ زیرا دنیا خانه‌ای پیچیده در بلاست و به رنج و سختی و مکر و خدعه شناخته شده است و هرچه در دنیاست در معرض زوال است و در بین مردم دنیا در گردش و انتقال است و هر روزی به دامن کسی در عشوه و ناز است و در دست کسی در جلوه و راز است. احوال این دنیا دوام ندارد و واردان در آن از شرّش سالم نمی‌مانند؛ درآن‌هنگام که اهل آن در عیش و سرورند، ناگهان در بلا و فریب می‌افتند؛ عیش در این دنیا مذموم و ناپسند و آسایش در آن بی‌دوام و زودگذر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص582

بحار الأنوار، ج74، ص297

3 -7

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ الدُّنْیَا لَیْسَتْ لَکُمْ بِدَارٍ وَ لَا قَرَارٍ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِیهَا کَرَکْبٍ عَرَّسُوا فَأَنَاخُوا ثُمَّ اسْتَقَلُّوا فَغَدَوْا وَ رَاحُوا دَخَلُوا خِفَافاً وَ رَاحُوا خِفَافاً لَمْ یَجِدُوا عَنْ مُضِیٍّ نُزُوعاً وَ لَا إِلَی مَا تَرَکُوا رُجُوعاً جُدَّ بِهِمْ فَجَدُّوا وَ رَکَنُوا إِلَی الدُّنْیَا فَمَا اسْتَعَدُّوا حَتَّی إِذَا أُخِذَ بِکَظَمِهِمْ وَ خَلَصُوا إِلَی دَارِ قَوْمٍ جَفَّتْ أَقْلَامُهُمْ لَمْ یَبْقَ مِنْ أَکْثَرِهِمْ خَبَرٌ وَ لَا أَثَرٌ قَلَّ فِی الدُّنْیَا لَبْثُهُمْ وَ عزّ و جللَ إِلَی الْآخِرَهًِْ بَعْثُهُمْ فَأَصْبَحْتُمْ حُلُولًا فِی دِیَارِهِمْ ظَاعِنِینَ عَلَی آثَارِهِمْ وَ الْمَطَایَا بِکُمْ تَسِیرُ سَیْراً مَا فِیهِ أَیْنٌ وَ لَا تَفْتِیرٌ نَهَارُکُمْ بِأَنْفُسِکُمْ دَءُوبٌ وَ لَیْلُکُمْ بِأَرْوَاحِکُمْ ذَهُوبٌ فَأَصْبَحْتُمْ تَحْکُونَ مِنْ حَالِهِمْ حَالًا وَ تَحْتَذُونَ مِنْ مَسْلَکِهِمْ مِثَالًا فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاهًُْ الدُّنْیا فَإِنَّمَا أَنْتُمْ فِیهَا سَفْرٌ حُلُولٌ الْمَوْت.

امام علی (علیه السلام) -‌ای مردم! این جهان، خانه و پایگاه شما نیست، و همانا شما در این دنیا همانند کاروانی هستید که برای استراحت بار می‌اندازند و شتران را می‌خوابانند، سپس برخاسته و کوچ می‌کنند؛ سبکبار به دنیا وارد می‌شوند و سبکبار می‌روند؛ نه از رفتن چاره‌ای دارند و نه از آنچه به جای گذارده‌اند راه بازگشتی دارند؛ آنان را به شتاب واداشتند و آنان نیز شتافتند. آن‌ها به دنیا دل بستند و آماده نشدند تا آن هنگام که گلوگاهشان را گرفتند و به خانه مردمی رسیدند که خانه‌هایشان نابود شده و از بیشتر آنان نه خبری به جای مانده و نه اثری. آن‌ها در دنیا اندکی درنگ کردند و به سوی آخرت شتافتند. سپس شما به خانه‌های آن‌ها درآمدید و بر آثار ایشان گام نهادید. مرکب‌ها شما را در راهی که نه خستگی دارد و نه سستی، به خوبی می‌رانند. روزِ شما بدن‌هایتان را با رنج و تعب به پیش راند و شبتان جان‌هایتان را با خود برد. شما نمایاننده و حکایت‌کننده‌ی حال آن‌ها شده‌اید و در راهی که پیش گرفته‌اید، نمونه‌ی آن‌هایید. مبادا زندگی این جهان شما را بفریبد! که همانا شما در این جهان مسافرانی تازه واردید و مرگ بر شما نیز وارد خواهد شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص582

بحار الأنوار، ج74، ص349

3 -8

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ اعْلَمُوا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّکُمْ سَیَّارَهًٌْ قَدْ حَدَا بِکُمُ الْهَادِی وَ حَدَا لِخَرَابِ الدُّنْیَا حَادِی وَ نَادَاکُمْ لِلْمَوْتِ مُنَادِی فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْیَا دَارٌ غَرَّارَهًٌْ خَدَّاعَهًٌْ تَنْکِحُ فِی کُلِّ یَوْمٍ بَعْلًا وَ تَقْتُلُ فِی کُلِّ لَیْلَهًٍْ أَهْلًا وَ تُفَرِّقُ فِی کُلِّ سَاعَهًٍْ شَمْلا.

امام علی (علیه السلام) - بدانید‌ای مردم! که شما روندگانی هستید که راهنما شما را صدا می‌کند و فریادکننده‌ای شما را برای ویرانی دنیا فریاد می‌زند! و صدا زننده‌ای شما را برای مرگ صدا می‌زند؛ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ به خدا آگاه باش که دنیا سرایی فریب‌دهنده و مکّار است که در هر روزی شوهری می‌گیرد و هر شبی اهل خود را می‌کشد و در هر ساعتی جمعیّتی را جدا می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص584

بحار الأنوار، ج74، ص375

3 -9

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - إِنَّ الدُّنْیَا لَیْسَتْ بِدَارِ قَرَارٍ وَ لَا مَحَلِّ إِقَامَهًٍْ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِیهَا کَرَکْبٍ عَرَّسُوا وَ ارْتَاحُوا ثُمَّ اسْتَقَلُّوا فَغَدَوْا وَ رَاحُوا دَخَلُوهَا خِفَافاً وَ ارْتَحَلُوا عَنْهَا ثِقَالًا فَلَمْ یَجِدُوا عَنْهَا نُزُوعاً وَ لَا إِلَی مَا تَرَکُوا بِهَا رُجُوعاً جُدَّ بِهِمْ فَجَدُّوا وَ رَکَنُوا إِلَی الدُّنْیَا فَمَا اسْتَعَدُّوا حَتَّی أَخَذَ بِکَظَمِهِمْ وَ رَحَلُوا إِلَی دَارِ قَوْمٍ لَمْ یَبْقَ مِنْ أَکْثَرِهِمْ خَبَرٌ وَ لَا أَثَرٌ قَلَّ فِی الدُّنْیَا لَبْثُهُمْ وَ أَعَجِّلَ بِهِمْ إِلَی الْآخِرَهًِْ بَعْثُهُمْ وَ أَصْبَحْتُمْ حُلُولًا فِی دِیَارِهِمْ وَ ظَاعِنِینَ عَلَی آثَارِهِمْ وَ الْمَنَایَا بِکُمْ تَسِیرُ سَیْراً مَا فِیهِ أَیْنٌ وَ لَا بُطُوءٌ نَهَارُکُمْ بِأَنْفُسِکُمْ دَءُوبٌ وَ لَیْلُکُمْ بِأَرْوَاحِکُمْ ذَهُوبٌ وَ أَنْتُمْ تَقْتَفُونَ مِنْ أَحْوَالِهِمْ حَالًا وَ تَحْتَذُونَ مِنْ أَفْعَالِهِمْ مِثَالًا فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاهًُْ الدُّنْیا فَإِنَّمَا أَنْتُمْ فِیهَا سَفْرٌ حُلُولٌ وَ الْمَوْتُ بِکُمْ نُزُولٌ فَتَنْتَضِلُ فِیکُمْ مَنَایَاهُ وَ تَمْضِی بِکُمْ مَطَایَاهُ إِلَی دَارِ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ وَ الْجَزَاءِ وَ الْحِسَابِ فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ وَ جَانَبَ هَوَاهُ وَ عَمِلَ لآِخِرَتِهِ وَ أَعْرَضَ عَنْ زَهْرَهًِْ الْحَیَاهًِْ الدُّنْیَا.

امام علی (علیه السلام) - دنیا قرارگاه دین است و نه محلّ اقامت شما؛ در دنیا مانند کاروانی هستید که برای استراحت پیاده شده و تجدید نیرو کرده بر سر نشاط آمده کوچ می‌کند سبک وارد شده سنگین خارج می‌شود؛ چاره‌ای از جداشدن ندارند و بازگشتی به‌سوی آنچه نهاده‌اند کوشش کردند و دل به دنیا بستند؛ آماده نشدند، تا بالأخره نفس آن‌ها را گرفتند و رهسپار خانه‌ای شدند که از بیشتر ساکنان آن خانه‌ها خبر و اثری نیست. در دنیا درنگ آن‌ها کم بود. و به‌زودی به‌سوی آخرت رفتند شما جایگزین آن‌ها شدید و به‌دنبال آن‌ها کوچ می‌کنید، مرگ در حرکت به‌سوی شما است که وقت آن معیّن نشده و کندی ندارد. روزتان با مشقّت و شبتان جان‌کندن است؛ شما نیز تا اندازه‌ای پیرو آن‌هایید و قدم جای قدم آن‌ها می‌گذارید. مبادا فریب زندگی دنیا را بخورید شما در دنیا مسافر درحال حرکت هستید و مرگ سایه بر سرتان افکنده که هدف‌های خود را از شما می‌گیرد و بر مرکب خویش سوارتان می‌کند و به جانب خانه ثواب یا عقاب و پاداش و حساب می‌برد. خداوند رحمت کند مردی را که مراقب پروردگار خویش است و از گناه خود می‌ترسد و مخالف هوای نفس است و برای آخرت عمل می‌کند و از زیبایی دنیا چشم پوشیده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص584

بحار الأنوار، ج75، ص18

و مبادا [شیطان] فریبکار شما را [به کرم] خدا مغرور سازد

4 -1

(لقمان/ 33)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - ذِکْرُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ شِفَاءٌ مِنَ الْعِلَلِ وَ الْأَسْقَامِ وَ وَسْوَاسِ الرَّیْبِ وَ جِهَتُنَا رِضَا الرَّبِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِی حَظِیرَهًِْ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ شَهِدَنَا فِی حَرْبِنَا أَوْ سَمِعَ وَاعِیَتَنَا فَلَمْ یَنْصُرْنَا أَکَبَّهُ اللَّهُ عَلَی

مَنْخِرَیْهِ فِی النَّارِ نَحْنُ بَابُ الْغَوْثِ إِذَا بَغَوْا وَ ضَاقَتِ الْمَذَاهِبُ نَحْنُ بَابُ حِطَّهًٍْ وَ هُوَ بَابُ السَّلَامِ مَنْ دَخَلَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَوَی بِنَا یَفْتَحُ اللَّهُ وَ بِنَا یَخْتِمُ اللَّهُ وَ بِنَا یَمْحُو مَا یَشَاءُ وَ بِنَا یَثْبُتُ وَ بِنَا یَدْفَعُ اللَّهُ الزَّمَانَ الْکَلِبَ وَ بِنَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ فَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُور.

امام علی (علیه السلام) - یاد ما اهل بیت از دردها، بیماری‌ها و وسوسه‌های تردیدآمیز شفاست و آمدن به سوی ما، مایه‌ی خشنودی پروردگار بزرگ است. و آن که دستورات ما را گرفته و عمل کند، فردای قیامت در جایگاه قدس با ما خواهد بود. و آنکه منتظر امر ما باشد، همچون کسی است که در راه خدا به خون غلتیده است. هرکه جنگ ما با دشمنان را ببیند یا ناله دادخواهی ما را بشنود و ما را یاری نکند، خداوند او را به صورت در آتش می‌افکند. آنگاه که مردم بیم داشته باشند و راه‌ها بر آنان تنگ گردد. ما دروازه فریادرسی آنان هستیم و ما باب حطّه (ریزش گناه) هستیم و آن در سلامتی است که هرکس از آن داخل گردد، رهایی یافته و هرکس باز ماند، نابود می‌گردد. خداوند به وسیله ما آغاز می‌نماید و به وسیله ما پایان می‌دهد و به خاطر ما آنچه را که بخواهد محو می‌کند و به جهت ما استوار می‌سازد و به واسطه ما شرّ دوران سخت را برمی‌گرداند و به خاطر ما باران فرو می‌فرستد. پس مبادا [شیطان] فریبکار شما را [به کرم] خدا مغرور سازد!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص584

بحار الأنوار، ج10، ص104/ بحار الأنوار، ج52، ص316

آیه إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْری نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْری نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلیمٌ خَبیرٌ [34]

صلی الله علیه و آله) آگاهی از [زمان قيام] قیامت مخصوص خداست، و او باران را نازل می‌کند، [و از نزول دقيق آن آگاه است] و آنچه را که در رحم‌ها [ى مادران] است می‌داند، و هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد، و هیچ‌کس نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد؟ به یقین خداوند [نسبت به همه‌ی اين امور] دانا و آگاه است.

کلّیات

1

(لقمان/ 34)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - إِنَّمَا عِلْمُ الْغَیْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ الْآیَهًَْ فَیَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِی الْأَرْحَامِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَ قَبِیحٍ أَوْ جَمِیلٍ وَ سَخِیٍّ أَوْ بَخِیلٍ وَ شَقِیٍّ أَوْ سَعِیدٍ وَ مَنْ یَکُونُ فِی النَّارِ حَطَباً أَوْ فِی الْجِنَانِ لِلنَّبِیِّینَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَیْبِ الَّذِی لَا یَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَ مَا سِوَی ذَلِکَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نبیه (صلی الله علیه و آله) فَعَلَّمَنِیهِ وَ دَعَا لِی بِأَنْ یَعِیَهُ صَدْرِی وَ تَضْطَمَّ عَلَیْهِ جَوَانِحِی.

امام علی (علیه السلام) - علم غیب اطّلاع از قیامت است و آنچه خداوند در این آیه شمرده است: إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ، خداوند آنچه در ارحام است می‌داند نر یا ماده زشت یا زیبا است؛ سخاوتمند یا بخیل است؛ شقی است یا سعید؛ و چه کسی آتش‌گیره‌ی آتش است و چه کسی در بهشت رفیق پیامبران است؛ این است علم غیب که احدی جز خدا خبر ندارد؛ امّا غیر از این علمی است که خداوند به پیامبرش آموخته و او به من آموخته است و دعا کرد که سینه حافظ و گنجینه‌ی آن‌ها باشد و من آن‌ها را فرا گیرم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص586

نهج البلاغهًْ، ص186/ بحار الأنوار، ج26، ص103/ شرح نهج البلاغهًْ، ج8، ص215/ نورالثقلین

2

(لقمان/ 34)

الصّادق (علیه السلام) - قَولُهُ إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) هَذِهِ الْخَمْسَهًُْ أَشْیَاءَ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ هِیَ مِنْ صِفَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

امام صادق (علیه السلام) - إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ بر این پنج چیز نه ملک مقرّب و نه نبیّ مرسل مطّلع است و فقط مخصوص خداست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص586

بحار الأنوار، ج4، ص82/ نورالثقلین/ القمی، ج2، ص167/ شرح نهج البلاغهًْ، ج8، ص216؛ «بتفاوت»

3

(لقمان/ 34)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌عَوْفِ‌بْنِ‌الْأَحْمَرِ قَالَ: لَمَّا أَرَادَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) الْمَسِیرَ إِلَی أَهْلِ النَّهْرَوَانِ أَتَاهُ مُنَجِّمٌ فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لَا تَسِرْ فِی هَذِهِ السَّاعَهًِْ وَ سِرْ فِی ثَلَاثِ سَاعَاتٍ یَمْضِینَ مِنَ النَّهَارِ فَقَالَ لَهُ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) وَ لِمَ قَالَ لِأَنَّکَ إِنْ سِرْتَ فِی هَذِهِ السَّاعَهًِْ أَصَابَکَ وَ أَصَابَ أَصْحَابَکَ أَذًی وَ ضُرٌّ شَدِیدٌ وَ إِنْ سِرْتَ فِی السَّاعَهًِْ الَّتِی أَمَرْتُکَ ظَفِرْتَ وَ ظَهَرْتَ وَ أَصَبْتَ کُلَّ مَا طَلَبْتَ فَقَالَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) تَدْرِی مَا فِی بَطْنِ هَذِهِ الدَّابَّهًِْ أَ ذَکَرٌ أَمْ أُنْثَی قَالَ إِنْ حَسَبْتُ عَلِمْتُ فَقَالَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) مَنْ صَدَّقَکَ عَلَی هَذَا الْقَوْلِ فَقَدْ کَذَّبَ

بِالْقُرْآنِ إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ مَا کَانَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) یَدَّعِی مَا ادَّعَیْتَ أَ تَزْعُمُ أَنَّکَ تَهْدِی إِلَی السَّاعَهًِْ الَّتِی مَنْ صَارَ فِیهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ وَ السَّاعَهًِْ الَّتِی مَنْ (صَارَ فِیهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ) مَنْ صَدَّقَکَ بِهَذَا اسْتَغْنَی بِقَوْلِکَ عَنِ الِاسْتِعَانَهًِْ بِاللَّهِ فِی ذَلِکَ الْوَجْهِ وَ أُحْوِجَ إِلَی الرَّغْبَهًِْ إِلَیْکَ فِی دَفْعِ الْمَکْرُوهِ عَنْهُ وَ یَنْبَغِی أَنْ یُولِیَکَ الْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ آمَنَ لَکَ بِهَذَا فَقَدِ اتَّخَذَکَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ضِدّاً وَ نِدّاً ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) اللَّهُمَّ لَا طَیْرَ إِلَّا طَیْرُکَ وَ لَا ضَیْرَ إِلَّا ضَیْرُکَ وَ لَا خَیْرَ إِلَّا خَیْرُکَ وَ لَا إِلَهَ غَیْرُکَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی الْمُنَجِّمِ وَ قَالَ بَلْ نُکَذِّبُکَ وَ نَسِیرُ فِی السَّاعَهًِْ الَّتِی نَهَیْتَ عَنْهَا.

امام علی (علیه السلام) - عبدالله‌بن‌عوف می‌گوید: وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصد حرکت به‌سمت نهروان [برای جنگ] را نمود، یک منجّم و ستاره‌شناس [که ادّعا می‌کرد با دیدن ستارگان از آینده خبر می‌دهد] نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و گفت: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! در این ساعت از روز حرکت نکنید بلکه سه ساعت که از روز گذشت حرکت کن». امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «چرا»؟ گفت: «چون اگر در این ساعت حرکت کنی به تو و به سپاهیانت بلا و ضررهای زیادی خواهد رسید، اگر در آن ساعتی که من دستور دادم حرکت کنی، پیروز خواهی شد و بر آن‌ها غلبه خواهی کرد و به هرچه که بخواهی می‌رسی». امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «آیا می‌دانی در شکم این چهارپا، نوزاد پسری است یا دختر»؟ گفت: «اگر محاسبه کنم خواهم دانست». امام (علیه السلام) فرمود: «هرکس این کلام تو را تأیید کند، کلام قرآن را تکذیب کرده است که فرمود: إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ حتّی پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز چنین ادّعایی که تو می‌کنی نکرد! تو گمان می‌کنی می‌توانی زمانی را تعیین کنی که هرکس در آن ساعت حرکت کند، بدی‌ها از او دور می‌شوند و ساعتی را تعیین می‌کنی که هرکس در آن ساعت حرکت کند ضرر و زیان‌ها او را نابود می‌کنند! اگر کسی این حرف تو را بپذیرد، حرف تو برای او کافی است و دیگر دراین‌صورت نیازی به کمک خواستن از خداوند ندارد! و برای از بین بردن گرفتاری‌هایش به تو محتاج‌تر است تا به خدا! پس دراین‌صورت سزاوارتر است که تو را به‌جای خداوند عزّوجلّ ستایش کند. پس هرکس با این کلام تو به تو پناهنده شود، برای خدا شریک و معارض برگزیده است»! پس فرمود: «خداوندا! فال نیک و خوش اقبالی‌ای نیست مگر خواست تو! و ضرر و سود و خیر فقط از جانب توست و هیچ خدایی جز تو نیست». پس رو به منجّم کرد و فرمود: «ما حرف تو را قبول نمی‌کنیم و در همان ساعتی که تو نهی کردی حرکت خواهیم کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص586

وسایل الشیعهًْ، ج11، ص371/ بحار الأنوار، ج55، ص223؛ بالتّقدیم و التأخیر/ الأمالی للصدوق، ص415/ بحار الأنوار، ج55، ص264/ شرح نهج البلاغهًْ، ج2، ص269

4

(لقمان/ 34)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ حَبَّهًَْ الْعُرَنِیِّ، قَالَ: سَارَ فِی السَّاعَهًِْ الَّتِی نَهَاهُ عَنْهَا الْمُنَجِّمُ… لَمَّا انْتَهَیْنَا إِلَیْهِمْ رَمَوْنَا فَقُلْنَا لِعَلِیٍّ (علیه السلام) یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَدْ رَمَوْنَا فَقَالَ کُفُّوا ثُمَّ رَمَوْنَا فَقَالَ لَنَا کُفُّوا ثُمَّ الثَّالِثَهًَْ فَقَالَ الْآنَ طَابَ الْقِتَالُ احْمِلُوا.

امام علی (علیه السلام) - حبّه عرنی نقل می‌کند: در همان ساعتی که منجّم وی را از آن بازداشته بود، حرکت کرد… و چون به دشمن رسیدیم، به‌سوی ما تیراندازی کردند. به علی (علیه السلام) گفتیم: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام)! به ما تیراندازی کردند». فرمود: «دست نگه دارید». پس بار دیگر ما را با تیر زدند، فرمود: «دست نگه دارید». و چون بار سوّم به‌طرف ما تیراندازی کردند، فرمود: «اکنون جنگیدن بر شما روا گردید، به ایشان حمله برید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص588

البرهان

5

(لقمان/ 34)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مُحَمَّدٌ الشَّوْهَانِیُّ بِإِسْنَادِه قَدِمَ أَبُو الصَّمْصَامِ الْعَبْسِیُّ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ مَتَی یَجِیءُ الْمَطَرُ وَ أَیُّ شَیْءٍ فِی بَطْنِ نَاقَتِی هَذِهِ وَ أَیُ شَیْءٍ یَکُونُ غَداً وَ مَتَی أَمُوتُ فَنَزَل إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ الآیات.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - محمّد شوهانی گوید: ابوصمصام عبسی پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفت و گفت: «کی باران خواهد بارید؟ در شکم شتر من چیست (نر است یا ماده)؟ فردا چه می‌شود؟ کی می‌میرم»؟ این آیه نازل شد: إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص588

بحار الأنوار، ج42، ص36/ المناقب، ج2، ص332

آگاهی از [زمان قیام] قیامت

1 -1

(لقمان/ 34)

الصّادق (علیه السلام) - عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَیِّدِیَ الصَّادِقَ (علیه السلام) هَلْ لِلْمَأْمُورِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِنْ وَقْتٍ مُوَقَّتٍ یَعْلَمُهُ النَّاسُ فَقَالَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ یُوَقِّتَ ظُهُورَهُ بِوَقْتٍ یَعْلَمُهُ شِیعَتُنَا قُلْتُ یَا سَیِّدِی وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَهًُْ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی… عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ لَمْ یَقُلْ إِنَّهَا عِنْدَ أَحَد.

امام صادق (علیه السلام) - مفضّل‌بن‌عمر گوید: «از مولایم حضرت صادق (علیه السلام) پرسیدم: «آیا مأموریّت مهدی منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقت معیّنی دارد که باید مردم بدانند کی خواهد بود»؟ فرمود: «حاشا که خداوند وقت ظهور او را طوری معیّن کند که شیعیان ما آن را بدانند». عرض کردم: «آقا برای چه»؟ فرمود: «زیرا وقت ظهور او همان ساعتی است که خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ. و نفرموده که علم آن نزد کس دیگری نیز هست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص588

بحار الأنوار، ج53، ص1

ولایت

1

(لقمان/ 34)

الحسن (علیه السلام) - عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: مَرَّتْ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه السلام) بَقَرَهًٌْ فَقَالَ هَذِهِ حُبْلَی بِعِجْلَهًٍْ أُنْثَی لَهَا غُرَّهًٌْ فِی جَبْهَتِهَا وَ رَأْسُ ذَنَبِهَا أَبْیَضُ فَانْطَلَقْنَا مَعَ الْقَصَّابِ حَتَّی ذَبَحَهَا فَوَجَدْنَا الْعِجْلَهًَْ کَمَا وَصَفَ عَلَی صُورَتِهَا فَقُلْنَا لَهُ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ فَکَیْفَ عَلِمْتَ قَالَ إِنَّا نَعْلَمُ الْمَخْزُونَ الْمَکْتُومَ الَّذِی لَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ غَیْرَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ذُرِّیَّتِه (علیهم السلام).

امام حسن (علیه السلام) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گفت: «مادّه گاوی به حسن‌بن‌علی (علیه السلام) گذر کرد، فرمود: «گوساله مادّه‌ای در شکم دارد که پیشانی و سر دمش سفید است». ما همراه قصّاب رفتیم تا سرش را برید، و گوساله‌اش چنان بود که او فرمود، به او گفتیم: «مگر خدا نفرموده است: وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحام؛ و او می‌داند و بس که در رحم‌ها چیست؟ شما از کجا دانستید»؟ فرمود: «ما نهانی را که آشکار نیست؛ می‌دانیم. چیزی که هیچ فرشته‌ی مقرّب و پیغمبر فرستاده شدهای غیر از محمّد (صلی الله علیه و آله) و ذریّه‌ی او از آن اطّلاع ندارند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص590

بحار الأنوار، ج55، ص273/ بحار الأنوار، ج43، ص328؛ «جبینها» بدل «جبهتها» / دلایل الإمامهًْ، ص67

نزول باران

1

(لقمان/ 34)

السّجّاد (علیه السلام) - نَحْنُ أَئِمَّهًُْ الْمُسْلِمِینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ وَ سَادَهًُْ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَادَهًُْ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ مَوَالِی الْمُؤْمِنِینَ وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا یُمْسِکُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا یُمْسِکُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِنَا یَنْشُرُ الرَّحْمَهًَْ وَ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْض.

امام سجّاد (علیه السلام) - ما پیشوای مسلمانانیم و حجّت خدا بر جهانیان و سرور مؤمنین و رهبر سفیدرویان و مولای مؤمنین. ما موجب امان و آسایش مردم در روی زمین هستیم همان‌طورکه ستارگان موجب امان اهل آسمان هستند. خداوند به‌واسطه‌ی ما آسمان را نگه داشته که بر زمین فرو نریزد، مگر به اذن و اجازه‌ی او و به‌وسیله‌ی ما زمین را نگه داشته که اهلش را تکان ندهد. باران به‌واسطه‌ی ما می‌بارد و رحمت به‌واسطه‌ی ما گسترش می‌یابد و زمین نعمت‌های خود را خارج می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص590

بحار الأنوار، ج23، ص5/ نورالثقلین

2

(لقمان/ 34)

الهادی (علیه السلام) - السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهًْ… وَ بِکُم یُنَزِّلُ الْغَیْثَ.

امام هادی (علیه السلام) - سلام بر شما‌ای اهل بیت نبوّت! … و به یُمن وجود شما باران می‌بارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص590

بحار الأنوار، ج99، ص131

هیچ‌کس نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد

2 -1

(لقمان/ 34)

الصّادق (علیه السلام) - إِنَ النُّطْفَهًَْ إِذَا وَقَعَتْ فِی الرَّحِمِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَلَکاً فَأَخَذَ مِنَ التُّرْبَهًِْ الَّتِی یُدْفَنُ فِیهَا فَمَاثَهَا فِی النُّطْفَهًِْ فَلَا یَزَالُ قَلْبُهُ یَحِنُّ إِلَیْهَا حَتَّی یُدْفَنَ فِیهَا.

امام صادق (علیه السلام) - که چون نطفه در رحم افتد خدای عزّوجلّ فرشته‌ای را می‌فرستد تا از آن خاک که در آن دفن می‌شود برگیرد و به آن نطفه بیامیزد و پیوسته دلش بدان‌جا گرایش دارد تا در آن دفن شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص590

الکافی، ج3، ص203/ نورالثقلین

2 -2

(لقمان/ 34)

الرّضا (علیه السلام) - عَنِ الْحَسَنِ‌بْن‌الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا (علیه السلام) إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَدْ عَرَفَ قَاتِلَهُ وَ اللَّیْلَهًَْ الَّتِی یُقْتَلُ فِیهَا وَ الْمَوْضِعَ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ وَ قَوْلُهُ لَمَّا سَمِعَ صِیَاحَ الْإِوَزِّ فِی الدَّارِ صَوَائِحُ تَتْبَعُهَا نَوَائِحُ وَ قَوْلُ أُمِّ کُلْثُومٍ لَوْ صَلَّیْتَ اللَّیْلَهًَْ دَاخِلَ الدَّارِ وَ أَمَرْتَ غَیْرَکَ یُصَلِّی بِالنَّاسِ فَأَبَی عَلَیْهَا وَ کَثُرَ دُخُولُهُ وَ خُرُوجُهُ تِلْکَ اللَّیْلَهًَْ بِلَا سِلَاحٍ وَ قَدْ عَرَفَ (علیه السلام) أَنَّ ابْنَ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ قَاتِلُهُ بِالسَّیْفِ کَانَ هَذَا مِمَّا لَمْ یَجُزْ تَعَرُّضُهُ فَقَالَ ذَلِکَ کَانَ وَ لَکِنَّهُ خُیِّرَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ لِتَمْضِیَ مَقَادِیرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

امام رضا (علیه السلام) - حسن‌بن‌جهم نقل می‌کند: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: «همانا امیرالمؤمنین (علیه السلام) قاتل خود را شناخته بود و می‌دانست که در چه شبی و در چه مکانی کشته می‌شود، و چون نعره‌ی مرغابیان را در خانه شنید، خودش فرمود: «این‌ها نعره‌ی زنانی هستند که نوحه‌گرانی پشت‌سر دارند». و چون ام‌کلثوم به او عرض کرد: «کاش امشب در خانه نماز بخوانی و برای نماز جماعت دیگری را بفرستی». از او نپذیرفت و در آن شب بدون اسلحه در رفت و آمد بود، درصورتی که می‌دانست ابن‌ملجم لعنه اللَّه او را با شمشیر می‌کشد و اقدام به چنین کاری جایز نیست». امام (علیه السلام) فرمود: «آنچه گفتی درست است ولی خودش انتخاب کرد که مقدّرات خدای عزّوجلّ در آن شب اجرا شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص590

الکافی، ج1، ص259/ نورالثقلین

2 -3

(لقمان/ 34)

الحسین (علیه السلام) - فِی کِتَابِ مَقْتَلِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) لِأَبِی مِخْنَفٍ: وَ إِنَّ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) لَمَّا نَزَلَ کَرْبَلَاءَ وَ أُخْبِرَ بِاسْمِهَا بَکَی بُکَاءاً شَدِیداً، وَ قَالَ: أَرْضُ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ، قِفُوا وَ لَا تَبْرَحُوا وَ حُطُّوا وَ لَا تَرَحَّلُوا فَهَیهُنَا وَ اللَّهِ مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ هَیهُنَا وَ اللَّهِ سُفِکُ دِمَائُنَا وَ هَیهُنَا وَ اللَّهِ تُسبَی حَرِیمُنَا وَ هَیهُنَا وَ اللَّهِ مَحَلُّ قُبُورِنَا وَ هَیهُنَا وَ اللَّهِ مَحْشَرُنَا وَ مَنْشَرُنَا وَ بِهَذَا وَعَدَنِی جَدِّی رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا خِلَافَ لِوَعْدِهِ.

امام حسین (علیه السلام) - ابن‌مخفّف در کتاب مقتل الحسین (علیه السلام) آورده: وقتی امام حسین (علیه السلام) به کربلا رسید و اسم آن سرزمین را به ایشان گفتند، به شدّت گریست و فرمود: «این زمین، زمین گرفتاری و بلا است، همین‌جا بایستید و از آنجا حرکت نکنید، همین‌جا بارهایتان را بر زمین بگذارید و از آنجا کوچ نکنید. به خدا قسم محلّ به زمین خوردن بارهای ما همین‌جاست؛ به خدا قسم محلّ ریختن خون ما همین‌جاست؛ به خدا قسم محلّ هتک حرمت ما همین‌جاست؛ به خدا قسم محلّ قبرهای ما همین‌جاست و به خدا قسم محلّ حشر و نشر ما همین جاست. جدّ من رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا به اینجا وعده‌داده بود و وعده‌ی او تخلّف ناپذیر نیست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج11، ص592

نورالثقلین

پرونده های پیوست شده
مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn