کتاب امام حسین علیهالسلام در منابع شیعه وترجمه ها
امام حسین علیهالسلام در منابع شیعهحسین بن علی بن ابیطالب(ع)(4ق-61ق) که در بین شیعیان امام حسین(ع)، اباعبدالله و سیدالشهداء نیز خوانده میشود، امام سوم شیعیان است که در واقعه عاشورا به شهادت رسید. او فرزند دوم امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. پس از برادرش امام حسن(ع) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.بنابر گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام(ص) هنگام تولد او از شهادتش خبر داد و نام «حسین» را برای او برگزید. رسول خدا(ص)، حَسَنَین (امام حسن و امام حسین) را بسیار دوست داشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش میکرد. امام حسین(ع) از اصحاب کِساء و از حاضران در ماجرای مُباهله و یکی از اهل بیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. روایتهای متعددی از حضرت محمد(ص) در فضیلت امام حسین(ع) نقل شده است؛ از جمله آنکه «حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند» و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر(ص)، گزارشهای اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امام علی(ع) در کنار پدر بود و در جنگهای آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن(ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. پس از شهادت وی نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادرش وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.
امام حسین علیهالسلام در منابع شیعه
حسین بن علی بن ابیطالب(ع)(4ق-61ق) که در بین شیعیان امام حسین(ع)، اباعبدالله و سیدالشهداء نیز خوانده میشود، امام سوم شیعیان است که در واقعه عاشورا به شهادت رسید. او فرزند دوم امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. پس از برادرش امام حسن(ع) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.
بنابر گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام(ص) هنگام تولد او از شهادتش خبر داد و نام «حسین» را برای او برگزید. رسول خدا(ص)، حَسَنَین (امام حسن و امام حسین) را بسیار دوست داشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش میکرد. امام حسین(ع) از اصحاب کِساء و از حاضران در ماجرای مُباهله و یکی از اهل بیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. روایتهای متعددی از حضرت محمد(ص) در فضیلت امام حسین(ع) نقل شده است؛ از جمله آنکه «حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند» و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».
از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر(ص)، گزارشهای اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امام علی(ع) در کنار پدر بود و در جنگهای آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن(ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. پس از شهادت وی نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادرش وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.
دوره امامت حسین بن علی(ع) با حکومت معاویة بن ابیسفیان همزمان بود. بنابر گزارشهای تاریخی، امام حسین(ع) در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض کرده است؛ از جمله پس از کشته شدن حُجْر بن عَدِی نامهای توبیخآمیز برای او نوشت و در ماجرای ولایتعهدی یزید نیز از پذیرش بیعت خودداری کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این اقدام معاویه را نکوهید و یزید را فردی نالایق خواند و خود را سزاوار خلافت دانست. خطبه امام حسین در منا را نیز موضعی سیاسی در برابر اُمویان به شمار آوردهاند. با این حال، نقل شده است که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام میگذاشت.
پس از مرگ معاویه، امام حسین(ع) بیعت با یزید را مشروع ندانست و با توجه به فرمان یزید برای کشتن او در صورت خودداری از بیعت، در 28 رجب سال 60ق از مدینه به مکه رفت. در مدت چهار ماه حضور در مکه، نامههای فراوانی از سوی مردم کوفه برای پذیرش زمامداری دریافت کرد و پس از آنکه فرستادهاش مسلم بن عقیل همدلی کوفیان را تأیید کرد، در 8 ذیالحجه، پیش از آنکه از پیمانشکنی بعدی کوفیان و شهادت مسلم باخبر شود به سمت کوفه حرکت کرد.
وقتی ابن زیاد والی کوفه از حرکت حسین(ع) به سمت کوفه باخبر شد، لشکری به سوی او فرستاد و پس از آنکه سپاهیان حُرّ بن یزید راه را بر او بستند، چارهای نداشت جز آنکه مسیر خود را به سمت کربلا تغییر دهد. در روز عاشورا میان امام حسین و یارانش با لشکر کوفه به فرماندهی عمر بن سعد جنگی درگرفت که به شهادت امام سوم شیعیان و یارانش انجامید. پس از آن، زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که در آن روزها بیمار بود، به اسارت درآمدند و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین(ع) و یارانش روز 11 یا 13 محرم، توسط عدهای از قبیله بنیاسد در کربلا به خاک سپرده شد.
درباره حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. بر اساس یک دیدگاه او برای تشکیل حکومت قیام کرد، ولی برخی معتقدند این حرکت برای حفظ جان بود. شهادت حسین بن علی(ع) تأثیر عمیقی بر مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهامبخش مبارزات و قیامهایی بوده است. شیعیان به پیروی از امامان شیعه اهتمام ویژهای به گریه و سوگواری برای حسین بن علی، به ویژه در ماه محرم و صفر دارند. زیارت امام حسین نیز در روایات معصومین مورد تأکید قرار گرفته و حرم او زیارتگاه شیعیان است.
حسین بن علی(ع) افزون بر جایگاهی که در میان شیعیان به عنوان سومین امام و سرور شهیدان دارد، نزد اهل سنت نیز به سبب فضایلی که از زبان پیامبر(ص) درباره او نقل شده و همچنین به دلیل ایستادگیاش در برابر یزید، گرامی داشته میشود.
مجموعه سخنان و آثار امام حسین، در قالب حدیث، دعا، نامه، شعر و خطبه در کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین و کتاب مسند الامام الشهید گردآوری شده و علاوه بر این، آثار فراوانی در قالب دانشنامه، زندگینامه، مَقتل و تاریخ تحلیلی درباره شخصیت و زندگی وی نگاشته شده است.
تولد[1] |
|
نزول آیه تطهیر در مورد اصحاب کساء[2] |
|
ذیالحجه 35 ق |
|
صفر 38ق |
حضور در جنگ نهروان[7] |
شهادت امام حسن(ع)[9] و آغاز امامت امام حسین(ع) |
|
نوشتن نامه اعتراضآمیز به معاویه برای کشتن حجر بن عدی و یارانش |
|
ایراد خطبه در منا[11] |
|
28 رجب 60ق. |
|
3 شعبان 60ق. |
|
10 تا 14 رمضان 60ق. |
دریافت نامههایی از سوی کوفیان[15] |
15 رمضان 60ق. |
|
8 ذیحجه 60ق. |
|
2 محرم 61ق. |
|
9 محرم 61ق. |
|
10 محرم 61ق. |
واقعه عاشورا و شهادت امام حسین و یارانش[20] |
فهرست
- 1جایگاه
- 2نام، نسب، کنیه، القاب
- 3زندگینامه
- 4دوران امامت
- 5واقعه کربلا
- 6ویژگیها و فضایل
- 7سوگواری و زیارت
- 8حرم و حائر حسینی
- 9میراث معنوی امام حسین
- 10کتابشناسی
- 11جستارهای وابسته
- 12پانویس
- 13منابع
- 14پیوند به بیرون
جایگاه
حسین بن علی(ع) سومین[یادداشت 1] امام شیعیان، فرزند نخستین امام شیعیان و نوه پیامبر اسلام(ص) است.[21] در منابع اسلامی روایات فراوانی درباره فضائل او وجود دارد و شیعیان برایش جایگاه ویژهای قائلاند. حسین بن علی در نزد اهل سنت نیز از احترام برخوردار است.
در منابع حدیثی و تاریخی
بنابر روایات شیعه و اهل سنت، حسین بن علی(ع) یکی از اصحاب کساء است،[22] در ماجرای مباهله حضور داشته[23] و به همراه برادرش، مصداق کلمه «ابناءَنا»( پسرانمان) در آیه مباهله هستند.[24] او همچنین یکی از اهل بیت است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.[25]
امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادی که از نظر سن بزرگتر از وی بودند، شریفترین فرد از بنی هاشم به شمار میرفت. بنا بر نقل یعقوبی، معاویه پس از شهادت حسن بن علی به ابن عباس گفت: از این پس تو سرور قوم خود هستی. ابن عباس در پاسخ گفت: تا زمانی که حسین هست، نه.[26] همچنین گزارشهایی از مشورت بنیهاشم با حسین بن علی و ترجیح نظر او بر دیگران وجود دارد.[27] نقل شده است که عمرو بن عاص نیز او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست.[28]
در فرهنگ شیعه
امام صادق(ع)
کسی نیست که آبی بنوشد و حسین و خاندانش را یاد کند و قاتلانش را لعن کند مگر آنکه خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناهش را محو کند و مقامش را صد هزار درجه بالا برد و روز قیامت با قلبی مطمئن محشورش کند.
کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص391؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، 1356ش، ص106.
شهادت حسین بن علی در واقعه عاشورای سال 61ق سبب شد شخصیت وی برای شیعیان و حتی غیرشیعیان بیشتر در بُعد حقطلبی، شجاعت و شهادت نمایان گردد و دیگر صفات و ویژگیهایی که در روایات برای او ذکر شده، تا اندازهای تحتالشعاع قرار گیرد.[29] این واقعه دستکم از آن جهت که نخستین بیحرمتی و تعرض آشکار به خاندان پیامبر(ص) بود، تاثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ شیعه گذاشت[30] و قیام وی را به نماد ظلمستیزی، پیروزی خون بر شمشیر، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار و فداکاری تبدیل ساخت.[31]
تاثیرگذاری شهادت امام حسین تا بدانجا بود که عدهای گمان کردهاند شکلگیری مذهب تشیع پس از شهادت وی رخ داده است.[32] در طول تاریخ اسلام قیامهایی با الگو گرفتن از قیام امام حسین(ع) شکل گرفته که با شعار یا لثارات الحسین بوده است.[33]
دو ماه ماه محرم و صفر در فرهنگ شیعه جایگاه ویژهای دارد و بهخصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، مجموعه آیینهای گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا میشود.[34] شیعیان به پیروی از پیشوایان دینی، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد میکنند و بر او سلام میدهند.[35]
در نگاه اهل سنت
منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کردهاند.[36] گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین(ع) در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت.[37]
در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین(ع) وجود دارد: دستهای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستودهاند. از جمله مخالفان، ابوبکر بن عربی،[یادداشت 2] عالم قرن ششم اهل سنت در اندلس است که در صدد نکوهش اقدام حسین(ع) برآمده و گفته است که مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند و نیز بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنه ها)، با حسین جنگیدند.[38][یادداشت 3] ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید.[39]
تا قیامت قطع استبداد کرد |
موج خون او چمن ایجاد کرد |
|
مدعایش سلطنت بودی اگر |
خود نکردی با چنین سامان سفر |
|
رمز قرآن از حسین آموختیم |
زآتش او شعلهها افروختیم[40] |
در طرف مقابل، ابنخلدون، مورخ قرن نهم اهل سنت در اندلس، به سخن ابنعربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادلترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده[41] و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار میدانست.[42] شهابالدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابنعربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.[43]
عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمیکرد.[44] وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسانهایی نادر رقم میخورد که برای این کار ساخته شدهاند و نمیتوان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونهای دیگر میفهمند و چیزی دیگر میطلبند.[45] طه حسین، نویسنده اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که میدانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود.[46]
عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.[47]
نام، نسب، کنیه، القاب
در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر(ص) نام «حسین» را بر او نهاد.[48] بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام شد.[49] دو نام حسن و حسین که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت،[50] معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[51] نام پسران هارون است.[52]
گزارشهای دیگری نیز درباره نامگذاری امام حسین ذکر شده است؛ از جمله اینکه ابتدا امام علی(ع) وی را «حرب» یا «جعفر» نامید، ولی پیامبر(ص) نام حسین را برای او برگزید.[53] برخی اینگونه گزارشها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمردهاند.[54]
امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. او از خاندان بنیهاشم و از قبیله قریش است. امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه از برادران، و حضرت زینب(س) و ام کلثوم از خواهران او هستند.[55]
کنیه حسین بن علی، «ابوعبدالله» است.[56] ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیههای او است.[57]
حسین بن علی(ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش امام حسن(ع) مشترک است؛ مانند سید شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارتند از: زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات الله، رشید، و التابع لمرضاة الله.[58] ابنطلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهمترین آنها دانسته است.[59]
در بعضی از احادیث، حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.[60] ثارالله و قتیل العبرات از دیگر القابی است که در برخی زیارتنامهها برای او ذکر شده است.[61]
در روایتی از پیامبر(ص) که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط»؛ یعنی حسین یکی از اسباط است.[62] سبط در این روایت و همچنین در برخی آیات قرآن به معنای امام و نقیبی است که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.[63]
[نمایش] امام حسین (ع) |
زندگینامه
حسین بن علی در مدینه به دنیا آمد و بنابر قول مشهور، تولد او در سال چهارم قمری بوده است.[64] با این حال برخی تولد او را در سال سوم قمری دانستهاند.[65]
ولادت حسین بن علی، بنابر قول مشهور در سوم شعبان بوده است،[66] ولی شیخ مفید در کتاب ارشاد، تولد امام سوم شیعیان را پنجم شعبان دانسته است.[67]
رسول خدا فرمود: |
حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه |
حسین از من است و من از حسین هستم. خدا هر که حسین را دوست بدارد، دوست دارد. |
انساب الاشراف، ج3، ص142 |
در گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد.[68] بر پایه روایتی در کتاب کافی، حسین(ع) نه از مادرش و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد.[69]
نقل شده است که امّفضل همسر عباس بن عبدالمطلب خواب دید که قطعهای از بدن پیامبر در دامن او (ام فضل) گذاشته شد و پیامبر در تعبیر خوابش گفت که فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو دایه او خواهی بود و از همین رو وقتی حسین(ع) متولد شد، امفضل دایگیاش را بر عهده گرفت.[70] برخی منابع مادر عبدالله بن یقطر را نیز دایه امام حسین(ع) دانستهاند، ولی گفتهاند حسین(ع) از هیچیک از آن دو شیر نخورد.[71]
در منابع اهل سنت آمده است که رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، حسن و حسین(ع) را بیش از بقیه دوست داشت[72] و این علاقه چنان بود که گاه با ورود آن دو به مسجد، خطبهاش را ناتمام میگذاشت، از منبر پایین میآمد و آنان را در آغوش میکشید.[73] از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.[74]
حسین(ع) در کنار دیگر اصحاب کساء در ماجرای مباهله حضور داشت[75] و در هنگام رحلت پیامبر(ص) هفت ساله بود؛ از این رو او را در زمره واپسین طبقهٔ صحابه برشمردهاند.[76]
دوران خلفای سهگانه
25 سال از عمر امام حسین(ع) در دوران خلفای سه گانه سپری شد، اما از جزئیات زندگی امام سوم شیعیان در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی(ع) و فرزندانش باشد.[77]
نقل شده است که در اوایل خلافت عمر، روزی حسین(ع) که حدود نُه سال داشت، وارد مسجد شد و چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدرت بنشین!». عمر گفت: «پدرم منبری نداشت».[78] گزارشهایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین در منابع تاریخی دیده میشود.[79]
وقتی عثمان در دوره خلافتش ابوذر را به سرزمین ربذه تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین(ع) به همراه پدر و برادرش امام حسن(ع) و چند تن دیگر، برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.[80]
برخی منابع اهل سنت به حضور حسنین در نبرد افریقیه در سال 26ق[81] و نبرد طبرستان در سال 29 یا 30ق[82] اشاره کردهاند، اما چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است.[نیازمند منبع] بسیاری از منابع تاریخی گفتهاند که نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است.[83] گزارش حضور حسنین در این جنگها، موافقان و مخالفانی داشته است؛ برخی همچون جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی این گزارشها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی(ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تأییدی بر آن شمردهاند.[84]
بنابر برخی گزارشهای تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی به شورش پرداختند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی(ع) از خانه عثمان محافظت کردند.[85] این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است.[86] سید جعفر مرتضی با توجه به قرائن تاریخی مانند مخالفت جدی حضرت علی(ع) با عملکرد عثمان و وجود روایتهای معارض با این حدیث، مانند رد پیشنهاد کمک امام حسن(ع) از سوی عثمان، این امر را بعید و غیر قابل قبول دانسته است؛ او با استدلال به فرموده امام علی(ع) مبنی بر خوشحال نشدن و ناراحت نشدن از قتل عثمان و همچنین سیره علی بن ابیطالب در برخورد با ظالمان و یاری مظلومان، به نقل از باقر شریف قرشی در کتاب حیاة الإمام الحسن(ع) میگوید: «این جریان بر فرض وقوع، به خاطر دفع تهمت از حسنین(ع) درباره شراکت در خون عثمان بوده است».[87] سید مرتضی نیز پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او میداند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.[88]
حدیث نبوی نوشته شده در حرم امام حسین(ع)
همچنین ببینید: ماجرای قتل عثمان
دوران حکومت امام علی(ع)
بر اساس گزارشهای اندک مربوط به دوره حکومت امام علی(ع)، حسین(ع) پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع) خطبهای خوانده است،[89] در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) را بر عهده داشته[90] و در جنگ صِفّین، خطبهای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده[91] و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است.[92] گفتهاند در صفین، امام حسین(ع) در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزیای بود که به برکت حسین به دست آمد».[93] بر اساس گزارشهای مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری میکرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) میشمرد.[94] به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت.[95]
بسیاری از منابع گفتهاند که امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار وی بود[96] و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.[97] اما بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و انساب الاشراف آمده است، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن به سر میبرد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.[98]
دوران امام حسن(ع)
گزارشهای تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(ع) به برادرش امام حسن(ع) حکایت دارد؛ نقل شده است که اگر در مجلسی امام حسن(ع) حضور داشت، او به خاطر رعایت احترام سخن نمیگفت.[99] پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) رفتند تا با او بیعت کنند، اما وی گفت: «به خدا پناه میبرم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم».[100]
در ماجرای صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد[101] و نقل شده است که گفت: «او (امام حسن(ع)) امام من است».[102] بر پایه برخی گزارشها، امام حسین(ع) پس از برقراری صلح نیز همچون امام حسن(ع) با معاویه بیعت کرد[103] و حتی پس از شهادت امام حسن(ع) بر عهد خود باقی ماند.[104] در مقابل، گزارشهایی حاکی از بیعت نکردن حسین(ع) است.[105] به نقل برخی منابع، او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن(ع) را سوگند داده که دروغ معاویه را نپذیرد.[106] برخی محققان این گزارشها را با دیگر روایات و قرائن تاریخی ناسازگار دانستهاند.[107] از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دستهای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: «ما پیمان بستهایم و هرگز پیمان خود را نمیشکنیم».[108] در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: «تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هر گاه او مُرد، تصمیم میگیریم».[109] حتی وقتی شیعیان بعد از شهادت امام حسن(ع) وی را به قیام دعوت کردند در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد امام مجتبی(ع) در صلح با معاویه، انجام این کار را تا زمانی که معاویه زنده باشد منتفی دانست.[110] امام حسین(ع) در سال 41 قمری (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.[111]
همسران و فرزندان
درباره تعداد فرزندان امام حسین(ع) اختلافنظر وجود دارد؛ برخی از منابع این تعداد را چهار پسر و دو دختر[112] و برخی دیگر، شش پسر و سه دختر نوشتهاند.[113]
همسر |
نسب |
فرزندان |
توضیحات |
دختر یزدگرد پادشاه ساسانی |
امام سجاد(ع) امام چهارم شیعیان |
محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.[114] در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است. |
|
دختر امرؤ القیس بن عدی |
رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.[116] بیشتر منابع عبدالله را به هنگام شهادت شیرخوار دانستهاند.[117] امروزه شیعیان او را با نام علی اصغر میشناسند. |
||
دختر ابیمُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی[118] |
علی اکبر در واقعه عاشورا به شهادت رسید.[120] |
||
دختر طلحه بن عبیدالله |
ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.[122] |
||
از قبیله قُضاعه |
جعفر در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.[125] |
در کتاب لباب الانساب[126] از منابع قرن ششم، از دختری به نام رقیه و در کتاب کامل بهایی از منابع قرن هفتم، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در شام از دنیا رفته است.[127] در منابع متأخر، نام رقیه بازتاب گستردهای یافته است.[نیازمند منبع] همچنین در برخی منابع نامهای علیاصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است.[128] ابنطلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.[129]
دوران امامت
شروع امامت حسین بن علی(ع)، با دهمین سال حکومت معاویه مصادف بود.[نیازمند منبع] معاویه در سال 41ق[130] پس از صلح با امام حسن حکومت را در دست گرفت و خلافت اموی را پایهگذاری کرد.[نیازمند منبع] منابع اهل سنت او را فردی زیرک و بردبار خواندهاند.[131] او به ظواهر دینی پایبند بود[یادداشت 4] و حتی برای تثبیت خلافت خود از برخی اصول دینی بهره میبرد و با وجود آنکه با زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی قدرت را به چنگ آورد،[132] حکومت خود را از سوی خدا و قضای الهی میدانست.[133] معاویه خود را برای اهل شام، همردیف پیامبران، از بندگان صالح خدا و از مدافعان دين و احکام آن معرفی میکرد.[134] در منابع تاریخی آمده است که معاویه خلافت را به سلطنت تبدیل کرد[135] و آشکارا میگفت به دینداری مردم کاری ندارد.[136]
یکی از مسائل دوره حکومت معاویه، وجود اعتقادات شیعی در میان بخشی از مردم، بهویژه در عراق بود.[نیازمند منبع] شیعیان دشمنان معاویه بودند، چنانکه خوارج نیز دشمن او بودند، ولی خوارج پایگاه مردمی چندانی نداشتند، بر خلاف شیعیان که در اثر نفوذ امام علی(ع) و اهل بیت، پشتوانهای قوی داشتند.[نیازمند منبع] از این رو معاویه و کارگزارانش، چه با روش سازشکارانه و چه با سختگیریهای شدید، با جریان شیعه برخورد میکردند.[نیازمند منبع] یکی از مهمترین روشهای معاویه، ایجاد بیزاری از امام علی(ع) در میان مردم بود تا جایی که لعن و سبّ علی(ع) در دوره معاویه و سپس امویان به صورت سنتی متداول ادامه یافت.[137]
معاویه پس از استحکام پایههای قدرتش، سیاست سرکوب و فشار بر شیعیان را در پیش گرفت و به کارگزارانش نوشت که نام دوستداران علی(ع) را از دیوان، حذف کنند و دریافتی آنها از بیتالمال را قطع کنند و شهادتشان را نپذیرند.[138] او همچنین کسانی که فضایل امام علی(ع) را نقل کنند، تهدید کرد، تا جایی که محدثان از علی(ع) با عنوان «مردی از قریش» و «یکی از اصحاب رسول خدا» و «ابوزینب» یاد میکردند.[139]
دلائل امامت
امام حسین(ع) پس از شهادت برادرش در سال 50ق به امامت رسید و تا روزهای آغازین سال 61ق رهبری شیعیان را بر عهده داشت.[140] علمای شیعه علاوه بر دلایل عامی که برای اثبات امامت امامان شیعه ارائه کردهاند،[141] به دلایل خاصِ امامت هر امام نیز استدلال کردهاند؛ شیخ مفید در کتاب ارشاد به برخی احادیثِ امامت حسین بن علی(ع) اشاره کرده است، از جمله اینکه پیامبر(ص) فرمود: «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند، خواه قیام کنند یا نکنند.) »[142] همچنین امام علی(ع) در هنگام شهادت، بر امامت حسین(ع) پس از امام حسن(ع) تأکید کرد[143] و امام حسن نیز در هنگام شهادت، در وصیت به محمد بن حنفیه، حسین بن علی(ع) را امام پس از خود معرفی کرد.[144] شیخ مفید با استدلال به این احادیث، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است؛ به گفته او امام حسین به دلیل رعایت تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، تا زمان مرگ معاویه مردم را به سوی خود دعوت نکرد، ولی پس از مرگ معاویه، امر خود را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.[145]
در منابع آمده است که حسین(ع) پیش از خروج از مدینه در سال 60ق بخشی از وصیتها و ودایع امامت را به امسلمه همسر پیامبر(ص)[146] و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در ماه محرم سال 61 قمری، به دختر بزرگش فاطمه[147] داد تا آنها را به امام سجاد(ع) بسپارند.
پایبندی به صلح امام حسن
امام حسین(ع) در دوره حکومت معاویه به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود، وفادار ماند[148] و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، نوشت: «اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانههایتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان مینویسم».[149]
موضعگیری در برابر اقدامات معاویه
هر چند امام حسین در دوره حکومت معاویه، عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه معاصر، روابط امام و معاویه و گفتگوهایی که بین آن دو صورت گرفت، نشان از آن دارد که امام حسین(ع) از نظر سیاسی، مشروعیت قطعی معاویه را نپذیرفت و در برابر آن تسلیم نشد.[150] نامههای متعددی که بین حسین بن علی(ع) و معاویه رد و بدل شد، از آن جمله است.[نیازمند منبع] در عین حال از گزارشهای تاریخی برمیآید که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام میگذاشت و او را بزرگ میشمرد[151] و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بیاحترامی به وی بپرهیزند.[152]
پاسخ امام حسین به معاویه در دعوت به بیعت با یزید
یزید فکر و عقیده خود را نشان داده است؛ تو نیز برای او همان را بخواه که خودش خواسته: به جان هم انداختن سگها و پرواز دادن کبوترها و معاشرت با کنیزکان نوازنده و دیگر انواع سرگرمیها... [ای معاویه] از این کار دست بردار! تو را چه سود که خدا را با بار گناهی دیدار کنی، بیش از بار گناهی که اکنون از این مردم به گردن داری!؟
ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، 1410ق، ج1، ص209.
معاویه هنگام وصیت به فرزندش یزید نیز بر جایگاه حسین(ع) تأکید کرد و او را محبوبترین فرد نزد مردم دانست[153] و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین از او درگذرد، چرا که او حقی بزرگ دارد.[154]
اعتراض به کشتن یاران امام علی
اقدام معاویه در کشتن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین(ع) را در پی داشت.[155] و بنابر گزارش منابع متعدد، نامهای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: «من برای خود و دین خود چیزی بالاتر از جهاد با تو نمیدانم». در ادامه این نامه آمده است: «من فتنهای بزرگتر از حکومت تو بر این امت سراغ ندارم».[156]
همچنین نقل شده است که وقتی معاویه در سفر حج[157] با امام حسین(ع) رو در رو شد، به او گفت: «آیا شنیدهای ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟». امام فرمود: «چه کردید؟». معاویه گفت: «آنها را کشتیم، کفن کردیم، بر آنها نماز خواندیم و دفن کردیم». حسین بن علی(ع) گفت: «اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن میکنیم، نه بر آنها نماز میخوانیم و نه دفنشان میکنیم».[158]
اعتراض به ولایتعهدی یزید
معاویه در سال 56ق بر خلاف مفاد صلحنامه (درباره اینکه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند) مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند[159] و برخی از شخصیتها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. [160] معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.[161] امام حسین در مجلسی که معاویه و ابنعباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلالهای معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.[162]
فرازی از خطبه حسین(ع) در منا
اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا، هزینهها و سختیها را تحمل میکردید، امور خداوند به دست شما میافتاد... ولی شما ستمگران را بر جایگاه خود مسلط و امور خدا را به آنان تسلیم کردید.. ترس شما از مرگ و خوشایندتان از دنیا، ستمگران را بر این کار قادر ساخت.
تحف العقول، ص168.
همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شرابخوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.[163]
خطبه امام حسین در منا
نوشتار اصلی: خطبه امام حسین در منا
امام حسین در سال 58 قمری، دو سال قبل از مرگ معاویه، خطبهای اعتراضآمیز در منا خواند.[164] در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود.[165] حسین بن علی در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امیرمؤمنان و اهل بیت و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیانهای سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.[نیازمند منبع]
واکنش به خلافت یزید
پس از مرگ معاویه در 15 رجب 60ق، یزید به حکومت رسید[166] و تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور بیعت بگیرد،[167] ولی حسین(ع) از بیعت خودداری کرد[168] و همراه خانواده و یارانش در 28 رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.[169]
او در مکه با استقبال مردم مکه و عمرهگزاران روبرو شد[170] و بیش از چهار ماه (از 3 شعبان تا 8 ذیالحجه) در این شهر اقامت گزید.[171] در این مدت شیعیان کوفه که از بیعت نکردن سومین امام خود با خبر شده بودند، نامههایی برای او نوشتند و به کوفه دعوتش کردند.[172] حسین بن علی برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و جدیت دعوتشان، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند، مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند[173] و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.[174]
از برخی گزارشها برمیآید که امام حسین از وجود توطئهای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد و به سمت عراق رفت.[175]
واقعه کربلا
واقعه کربلا که به شهادت حسین بن علی(ع) و یارانش انجامید، مهمترین بخش از زندگینامه او به شمار میآید. بر پایه برخی گزارشها، امام حسین(ع) پیش از حرکت به سوی عراق، از شهادت خود آگاه بوده است.[یادداشت 5] این واقعه در پی خودداری او از بیعت با یزید رخ داد. حسین(ع) که به دعوت کوفیان، همراه خانواده و یارانش به سوی این شهر حرکت کرده بود، در منطقهای به نام ذو حسم با سپاهی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.[176]
امام حسین(ع)
و عَلَی الإسلامِ السلامُ إذ قَد بُلِیَت الاُمّةُ بِراعٍ مثلَ یَزید(ترجمه: اگر امت به حاکمی چون یزید گرفتار آید، فاتحهٔ اسلام خوانده است!)
ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج5، ص17.
به نقل بیشتر منابع، آنها روز دوم محرم به کربلا رسیدند[177] و فردای آن روز سپاهی چهار هزار نفری از مردم کوفه به فرماندهی عمر بن سعد وارد کربلا شد.[178] بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛[179] اما ابن زیاد جز به بیعت حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.[180]
عصر روز تاسوعا سپاه عمر سعد آماده جنگ شد؛ ولی امام حسین آن شب را برای مناجات با خدا مهلت گرفت.[181] شب عاشورا برای یاران خود سخن گفت و بیعت از آنان برداشت و اجازه رفتن داد؛ ولی آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند.[182]
صبح روز عاشورا جنگ آغاز شد و تا ظهر بسیاری از یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند.[183] در طی جنگ، حر بن یزید از فرماندهان سپاه کوفه، به امام حسین پیوست.[184] پس از کشته شدن یاران، خویشانِ امام به میدان رفتند که اولین آنان، علی اکبر بود[185] و آنان نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. سپس خود حسین بن علی(ع) به میدان رفت و عصرگاه روز دهم محرم به شهادت رسید و شمر بن ذیالجوشن[186] و به نقلی سنان بن انس[187] سر او را جدا کرد. سر حسین بن علی همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.[188]
عمر سعد در اجرای فرمان ابن زیاد دستور داد چند اسب سوار بر بدن حسین(ع) تاختند و استخوانهای او را درهمشکستند.[189] زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که آن روز بیمار بود، به اسیری گرفته و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند.[190] پیکر امام حسین(ع) و حدود 72 نفر[191] از یارانش، روز 11[192] یا 13 محرم توسط گروهی از بنی اسد و بنابر نقلی با حضور امام سجاد(ع) در همان محلِ شهادت به خاک سپرده شد.[193]
درباره حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه و جنگ با سپاهیان عمر سعد در کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. به گفته محمد اسفندیاری، عاشوراپژوه، مشهورترین نظریه این است که هدف حسین بن علی(ع) از قیام، شهادت بوده است. این نظریه طرفداران بسیاری دارد، از جمله لطفالله صافی، مرتضی مطهری، سید محسن امین و علی شریعتی.[194] بر اساس دیدگاهی دیگر امام حسین برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، سید مرتضی[195] و از معاصرین صالحی نجفآبادی در کتاب شهید جاوید این دیدگاه را دارند.[196] به گفته صحتی سردرودی افرادی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، سید بن طاووس و علامه مجلسی مخالف این دیدگاهاند.[197] برخی همچون شیخ علیپناه اشتهاردی نیز حرکت امام سوم شیعیان را نه به قصد قیام و پیکار، بلکه صرفاً برای حفظ جان دانستهاند.[198]
قیام امام حسین(ع) بیداری گروههای بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکتهای انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف[199] با ابن زیاد بود. قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی و قیام یحیی بن زید نیز از آن جمله است.[نیازمند منبع] همچنین در قیام سیاه جامگان به رهبری ابومسلم خراسانی علیه امویان از شعار یا لثارات الحسین نیز استفاده شد[200] که این قیام به سقوط امویان انجامید.[نیازمند منبع] انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) بود و به گفته امام خمینی «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام الله علیه - قیام کردند.»[201][یادداشت 6] در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستمناپذیری، آزادیخواهی، پاسداری از ارزشها و حقطلبی می دانند.[202]
ویژگیها و فضایل
اوصاف ظاهری
در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(ع) به پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده[203] و در روایتی شبیهترین فرد به ایشان دانسته شده است.[204] درباره او گفتهاند گاه لباسی از خز بر تن میکرد یا عمامهای از خز بر سر میگذاشت[205] و موی سر و محاسن خود را خضاب میکرد.[206]
عبارت «السلام علیک یا سید شباب اهل الجنة» بر فراز یکی از دربهای حرم امام حسین(ع)
از زبان پیامبر
روایات متعددی از پیامبر(ص) در فضائل او نقل شده است از جمله:
- حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند.[207]
- بر سمت راست عرش نوشته است «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است». [یادداشت 7]
- حسین از من است و من از حسین هستم.[208]
- هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.[209]
پیشگویی شهادت
روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(ع) وجود دارد[210] از جمله در حدیث لوح به نقل از پیامبر(ص) آمده است خداوند حسین را به شهادت گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است.[211] مجلسی در جلد 44 بحارالانوار، باب 30، روایاتی نقل کرده است درباره اینکه خداوند خبر شهادت حسین(ع) را به برخی از پیامبرانش از جمله آدم، نوح، ابراهیم، زکریا و محمد(ص) داده و آنها بر او گریستهاند.[212] همچنین نقل شده است امیرالمومنین(ع) در راه صفین، وقتی به کربلا رسید، با انگشت جایی را نشان داد و گفت: اینجا محل ریخته شدن خونهایشان است.[213]بر اساس گزارش شیخ صدوق در امالی حضرت قدری از خاک سرزمین کربلا را برداشت و بویید و فرمود: عجب خاكى هستى كه گروههائى از تو بدون حساب داخل بهشت خواهند شد![یادداشت 8] [214]
کرامتها و اعجازگونهها
در برخی روایات ویژگیهایی متمایز برای امام حسین برشمرده شده از جمله اینکه اعجازگونه از انگشت پیامبر(ص) شیر نوشیده[215] و فرشتهای شکستهبال به نام فطرس به برکت او نجات یافته و از آن پس، مامورِ رساندن سلام زائران، به او شده است.[216] نیز در روایات آمده است که خداوند شفا را در تربت حسین(ع) و استجابت دعا را کنار قبر او (زیر قبّه او) قرار داده است.[217] در کتاب الخصائص الحسینیة بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.[218]
خصوصیات اخلاقی
وی با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد.[219] روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال نماز بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد.[220]
او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاریشان آزاد میکرد. گفتهاند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید.[221] همچنین روزی کنیزی دسته گلی تقدیم او کرد. ایشان آن کنیز را آزاد کرد. گفتند تنها برای یک دسته گل او را آزاد کردی؟ امام حسین(ع) با استناد به آیه «و اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» ترجمه:هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید. [222] گفت: خدا این گونه ما را ادب آموخته است.[223]
امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشادهدستی شناخته میشد[224] اما در بخششهایش نیز سعی داشت به امام حسن(ع) احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک میکرد.[225] در منابع آمده است وی 25 بار پیاده به حج رفت.[226]
سوگواری و زیارت
نمونهای از کتیبههای عمودی با ابیاتی از دوازده بند محتشم که در مجالس عزاداری استفاده میشود.
شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم، برای امام حسین و شهیدان کربلا سوگواری میکنند. شیعیان برای این سوگواری آیینهایی دارند که رایجترین آنها روضهخوانی، سینهزنی، تعزیه، شمایل کشی و خواندن زیارتنامههایی مانند زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه به صورت فردی و گروهی است.[227]
سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد[228] و بنابر نقلی، هنگام حضور اسیران کربلا در شام، زنان بنی هاشم چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.[229] پس از روی کار آمدن دولتهای شیعی و برداشته شدن فشار از شیعیان، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.[230]
بنابر گزارشهای تاریخی و حدیثی، امامان شیعه به عزاداری و گریه در عزای حسین بن علی اهمیت ویژه میدادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاهداشتن یاد عاشورا سفارش میکردند.[231]
- زیارت امام حسین
نوشتار اصلی: زیارت امام حسین (ع)
در روایات معصومان بر زیارت امام حسین(ع) تأکید فراوان شده و یکی از برترین و پرفضیلتترین اعمال شمرده شده است [232] و بنابر دستهای از روایات، ثواب آن برابر با حج و عمره است.[233]
در کتابهای جامع زیارات، چندین زیارت مطلقه که در هر زمان خوانده میشود[234] و چندین زیارت خاص که در زمانهای مشخص خوانده میشود[235] برای امام حسین(ع) جمع آوری شده است. زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه از معروفترین این زیارتنامهها هستند.
اربعین حسینی
نوشتارهای اصلی: اربعین حسینی، زیارت اربعین و راهپیمایی اربعین
چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) که اربعین حسینی یا روز اربعین نامیده میشود، بسیاری از شیعیان به زیارت مزار امام حسین(ع) میروند. طبق نقلهای تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر[236] بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل لهوف، اسیران کربلا نیز در همان سال 61ق و در مسیر بازگشت از شام به مدینه، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفتهاند.[237]
توصیه به زیارت اربعین سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان عراق، همهساله از نقاط مختلف به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام میشود، از پرجمعیتترین راهپیماییها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال 1398ش. بیش از 18 میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.[238]
حرم و حائر حسینی
پرچم سرخرنگ بر فراز گنبد امام حسین به نشانه خونخواهی[239]
محدوده مرقد امام حسین(ع) حائر حسینی نامیده میشود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام فقهی خاصی است و مسافر میتواند نماز خود را در آن کامل بخواند.[240] درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقلِ آن را، محدودهای به شعاع 11متر از قبر امام حسین گفتهاند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.[241]
- حرم امام حسین
نوشتارهای اصلی: حرم امام حسین (ع) و تخریب حرم امام حسین
بر اساس گزارشهای موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(ع) در زمان مختار ثقفی و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تا کنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است.[242] حرم امام حسین(ع) چند بار به دست برخی خلفای عباسی[243] و وهابیت[244] تخریب گردید؛ از جمله متوکل عباسی دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.[245]
مسند الامام الشهید دربردارنده مجموعه سخنان امام حسین(ع)
میراث معنوی امام حسین
در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، میراث معنوی حسین بن علی(ع) شامل سخنان، دعاها، نامهها، اشعار، خطبهها و وصیت ایشان نقل شده است. مجموع این آثار در کتاب مسند الامام الشهید تالیف عزیزالله عطاردی و کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین گرد آمده است.
سخنان: به دلیل شرایط سیاسی در دوران حکومت معاویه، نقل روایت از امام حسین فراوان نبوده[246] و بسیاری از سخنانی که از ایشان روایت شده در فاصله سفر ایشان از مدینه تا کربلا بوده است.[247]علامه طهرانی بر این باور است که که فشار امویان باعث شده بود که یا اصولا مردم کمتر به امام حسن وامام حسین(ع) مراجعه میکردند ویا این که روایات نقل شده از آنان به علت وحشت و ترس راویان از بین رفته و به طبقات بعد منتقل نشده است. [248]سخنان امام سوم شیعیان در موضوعاتی همچون مباحث اعتقادی، احکام و اخلاق در منابع اسلامی گزارش شده است.[249]
دعاها: در کتاب مسند الامام الشهید حدود 20 دعا و مناجات از ایشان نقل شده است. مشهورترین این دعاها دعای عرفه است که در روز عرفه در صحرای عرفات خوانده است.[250]
اشعار منسوب: اشعاری به امام حسین(ع) نسبت داده شده است. محمد صادق کرباسی، مجموعه این اشعار را در کتاب «دیوان الامام الحسین» در دو جلد گردآوری و به لحاظ سندی و ادبی بررسی کرده است.[251]
خطبهها و وصیت: در برخی منابع، خطبه امام حسین در منا[252] و خطبه ایشان در روز عاشورا[253] و نیز وصیت مکتوب او به برادرش محمد حنفیه، که در آن هدف از حرکت خود را تبیین کرد،[254] گزارش شده است.
نامهها: در کتاب مکاتیب الائمة 27 نامه از حسین بن علی(ع) گردآوری شده است.[255] تعدادی از این نامهها خطاب به معاویه و بخشی دیگر برای افراد مختلف و در موضوعات گوناگون است.
برخی از سخنان مشهور:
|
در دانشنامه امام حسین برای بررسی زندگانی فردی و اجتماعی امام(ع)، به بیش از پانصد منبع تاریخی، حدیثی، فقهی، تفسیری و کلامی مراجعه شده است.
کتابشناسی
درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) آثار فراوانی در قالب دانشنامه، زندگینامه، مقتل و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است[262] از جمله در «کتابشناسی اختصاصی امام حسین»، 1428 اثر با مشخصات نشر نام برده شده است.[263] آقا بزرگ تهرانی نیز در کتاب الذریعة 985 کتاب در این زمینه معرفی کرده است.[264]
برخی از مهمترین آثار در این زمینه عبارتند از:
در مقتل جامع سید الشهدا افزون بر ارائه مقتلی جامع، موضوعاتی چون تاریخنگاری عاشورا، فلسفه قیام امام حسین، سیر تاریخی عزاداری و زندگینامه یاران امام حسین بررسی شده است.
دانشنامه:
- دانشنامه امام حسین تألیف محمد محمدی ریشهری در 14 جلد.
- دائرة المعارف الحسینیة تألیف محمد صادق کرباسی که تا سال 1388ش. 90 جلد آن منتشر شده است.[265]
- فرهنگ عاشورا تالیف جواد محدثی.
زندگینامه:
- حیاة الامام الحسین تألیف باقر شریف قرشی در 3 جلد.
- ترجمة الإمام الحسین(ع) نوشته ابن عدیم (درگذشت 660 ق) در یک جلد. این کتاب گزیدهای است از مجموعه ده جلدی «بغیة الطلب فی تاریخ حلب» که توسط عبدالعزیز طباطبایی گلچین و منتشر شده است.
- بخش مربوط به امام حسین در کتاب «الطبقات الکبری» اثر ابن سعد که در کتابی مستقل با عنوان «ترجمة الامام الحسین و مقتله» منتشر شده است.
- بخش مربوط به امام حسین در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» اثر ابن عساکر که با عنوان «ترجمة الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق» به صورت مستقل چاپ شده است.
- زندگانی امام حسین تالیف سید هاشم رسولی محلاتی
مقتل:
به هر گزارش مکتوبی که حاوی مطالبی پیرامون قتل و یا شهادت یکی از شخصیتهای مطرح در تاریخ باشد، مقتل میگویند.[266] نخستین مقتلی که به زبان عربی درباره سومین امام شیعیان نوشته شده، مقتل الحسین اثر ابومخنف است که در قرن دوم نوشته شده است.[267] برخی دیگر از کتابهای مقتل امام حسین عبارتند از:
- مقتل الحسین نوشته موفق بن احمد خوارزمی.
- مقتل جامع سید الشهدا پژوهشی گروهی زیر نظر مهدی پیشوایی.
- اللهوف علی قتلی الطفوف تالیف سید بن طاوس.
تاریخی-تحلیلی:
- پس از پنجاه سال نوشته سید جعفر شهیدی.
- شهید جاوید نوشته صالحی نجفآبادی.
- حماسه حسینی از مرتضی مطهری.
- بررسی تاریخ عاشورا، تألیف محمدابراهیم آیتی
مقالات:
مقالات متعددی درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) نگاشته شده است. بخشی از آنها که پس از فراخوان مقاله گردآوری شده، در دو کتاب «مجموعه مقالات کنگره ملی حماسه حسینی» و «دراسات و بحوث مؤتمر الامام الحسین» به چاپ رسیده است.
جستارهای وابسته
- روز شمار واقعه عاشورا
- واقعهعاشورا (نگاهآماری)
- خطبه امام حسین در روز عاشورا
- راس الحسین
- یا لثارات الحسین
- سوره فجر
- تسبیح تربت
- زیارت عاشورا
پانویس
- ↑ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، 1411ق، ص826. مفید، الإرشاد، 1413ق، ج2، ص27.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، 1417، ج3، ص130.
- ↑ المفید، الارشاد، 1413ق، ج1، ص166-171. ابنشهرآشوب، 1376ق، ج3، ص144.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، 1363ش، ج10، ص121.
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، 1409ق، ج3، ص485.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، 1379ق، ج3، ص168.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، 1412ق، ج3، ص939.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص165؛.
- ↑ طبرسی، تاج الموالید، 1422ق، ص82.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، 1387، ج5، ص253: سال 51؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دارصادر، ج2، ص231: سال 52؛ مسعودی، مروج الذهب، 1409، ج3، ص188: سال 53.
- ↑ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، 1404، ص68.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387، ج5، ص339.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417، ج3، ص160؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص34.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387، ج5، ص381.
- ↑ سبط بن الجوزی، تذكرة الخواص، 1418، ص220.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، 1409، ج3، ص54.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص66.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص84.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص90-91.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص95-112.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص27.
- ↑ نگاه کنید به: کلینی،الکافی، 1362ش، ج1، ص287؛ مسلم، صحیح مسلم، 1423ق، ج15، ص190.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج1، ص168.
- ↑ زمخشری، الکشاف، 1415 ق، ذیل آیه 61 آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، 1405ق، ذیل آیه 61 سوره آل عمران.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، ج1، ص331؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، 1419ق، ج3، ص799؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج4، ص279.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج2، ص226؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،1418، ج10، ص363.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418، ج10، ص414-416.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418، ج10، ص395؛ ابنابیشیبه، المصنَّف، 1409ق، ج7، ص269.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص681.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص686.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، 1393ش، ص372.
- ↑ گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، 1390ش، ص21.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص687.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص689.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص681؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، 1393ش، ص508.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، 1423ق، ج15، ص190؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418، ج10، ص376-410؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص7؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، 1419ق، ج3، ص799؛ همچنین نگاه کنید به: حسینی شاهرودی، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»؛ ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»..
- ↑ ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»..
- ↑ ابوبکر بن عربی، العواصم من القواصم، المکتبة السلفیة، ص232.
- ↑ ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، 1406ق، ج4، ص530-531.
- ↑ لاهوری، «در معنی حریت اسلامیه و سرحادثه کربلا»، وبگاه گنجور..
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج1، ص217.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج1، ص216.
- ↑ آلوسی، روحالمعانی، 1415ق، ج13، ص228.
- ↑ عقاد، ابوالشهداء، 1429ق، ص207.
- ↑ عقاد، ابوالشهداء، 1429ق، ص141.
- ↑ طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص239.
- ↑ فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الكتاب العربی، ص152.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص27؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج1، ص98، 118.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، 1379ق، ج3، ص397؛ ابنسعد، الطبقات الكبرى، ج10، ص244.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، 1968م، ج6، ص357؛ ابناثیر، اسدالغابه، بیروت، ج2، ص10.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1414ق، ج4، ص393؛ زبیدى، تاج العروس، 1414ق، ج7، ص4.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج13، ص171.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، 1418ق، ج10، ص239-244؛ مجلسی، بحار الأنوار، 1363ش، ج39، ص63.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388، ج1، ص194-195.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1414ق، ج2، ص27.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص27؛ ابنابیشیبه، المصنَّف، 1409ق، ج8، ص65؛ ابنقتیبه، المعارف، 1960م، ج1، ص213.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، 1393ش، ص39.
- ↑ ابنابیالثلج، تاریخ الائمه، 1406ق، ص28؛ ابنطلحه شافعی، مطالب السؤول، 1402ق، ج2، ص374؛ برای فهرستی از القاب امام حسین(ع) نگاه کنید به: ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1385ش، ج4، ص86.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1385ش، ج4، ص86.
- ↑ نگاه کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد، 1413ق، ص99ـ100؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، 1417ق، ص216ـ219؛ شیخ طوسی، امالی، 1414ق، ص49-50.
- ↑ ابنقولویه، کامل الزیارات، 1356ق، ص176.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص142؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص127؛ مقریزی، امتاع الأسماع، 1420ق، ج6، ص19.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج1، ص474-477.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج2، ص246؛ دولابی، الذریة الطاهرة، 1407ق، ص102، 121؛ طبری، تاریخ طبری، 1962، ج2، ص555؛ شیخ مفید، الارشاد، 1414ق، ج2، ص27.
- ↑ کلینی، الکافی، 1365ش، ج1، ص463؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، 1401ق، ج6، ص41؛ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب، 1412ق، ج1، ص392.
- ↑ ابنالمشهدی، المزار[الکبیر]، 1419ق، ص397؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، 1411ق، ص826، 828؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، 1367ش، ص689-690.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص27.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص129؛ مقریزی، امتاع الأسماع، 1420ق، ج12، ص237؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج6، ص230.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص465.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص129؛ مقریزی، امتاع الأسماع، 1420ق، ج12، ص237؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج6، ص230.
- ↑ سماوی، ابصار العین، 1419ق، ص93.
- ↑ ترمذی، سنن ترمذی، 1403ق، ج5، ص323.
- ↑ احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج5، ص354؛ ترمذی، سنن ترمذی، 1403ق، ج5، ص322؛ ابنحبان، صحیح، 1993م، ج13، ص402؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، 1406ق، ج1، ص287.
- ↑ ابن قولویه قمى، کامل الزیارات، 1356ق، ص50.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، 1968، ج6، ص406-407؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، 1363ش، ج1، ص85؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج1، ص168.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، 1418، ج10، ص369.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج2، ص325.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، 1418، ج10، ص394؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، 1993م، ج5، ص100؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379، ج4، ص40؛ بغدادی، تاریخ بغداد، 1412ق، ج1، ص152.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج14، ص175؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص، 1418ق، ص211-212.
- ↑ کلینی، الکافی، 1365ش، ج8، ص206-207؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، 1385-1387ق، ج8، ص253-254.
- ↑ ابنخلدون، العبر، 1401ق، ج2، ص573-574.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، 1387ق. ج4، ص269.
- ↑ ابنقتیبه، المعارف، 1992م، ص568؛ بلاذری، فتوح البلدان، 1988م، ص326؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج5، ص198.
- ↑ جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، دارالسیرة، ص158.
- ↑ ابنقتیبه، الامامه و السیاسة، 1410، ج1، ص59؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج5، ص558.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج2، ص331-332.
- ↑ جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الامام علی(ع)، 1388ش، ص313.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، 1410ق، ج4، ص242.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، 1363ش، ج10، ص121.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، 1413، ص348؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، 1409ق، ج3، ص485.
- ↑ نصر بنمزاحم، وقعة الصفین، 1382ق، ص114ـ115.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، 1411، ج3، ص24؛ ابنشهرآشوب، المناقب، 1379ق، ج3، ص168.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، 1363ش، ج44، ص266.
- ↑ اربلى، کشف الغمة، 1421ق، ج1، ص569؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه 207، ص323.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، 1412ق، ج3، ص939.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص147.
- ↑ ابنقتیبه، الامامه و السیاسه، 1410، ج1، ص181؛ شیخ مفید، الارشاد، 1414ق، ج1، ص25.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362، ج3، ص220؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج2، ص497-498.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص291؛ ابنشهرآشوب، المناقب، 1379ق، ج3، ص401.
- ↑ ابنقتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، 1410ق، ج1، ص184.
- ↑ دینورى، الأخبار الطوال، 1368ش، ص221.
- ↑ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، 1348ش، ص110.
- ↑ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، 1348ش، ص110.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص32.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، 1411، ج4، ص292؛ ابنشهرآشوب، المناقب، 1379،ج4، ص35.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص160؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج13، ص267.
- ↑ جعفریان، حیات فکرى و سیاسى امامان شیعه، 1381ش، ص157-158.
- ↑ دینورى، الأخبار الطوال، 1368ش، ص220.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، 1417ق، ج3، ص150.
- ↑ دینورى، الأخبار الطوال، 1368ش، ص221-222.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص165؛ ابنجوزی، المنتظم، 1992م، ج5، ص184.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، 1953م، ج1، ص57-59؛ بخاری، سرّ السلسلة العلویة، 1381ق، ج1، ص30؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص135.
- ↑ طبری، دلائل الامامة، 1408ق، ج1، ص74؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج4، ص77؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، 1402ق، ج2، ص69.
- ↑ نگاه کنید به: مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، 1380ش، ص131-133؛ شریعتی، تشیع علوی و تشیع صفوی، 1377ش، ص91؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، 1377ش، ص...؛ شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، 1365ش، ص12.
- ↑ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، 1405ق، ص59؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص135.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، 1408ق، ج8، ص229.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، 1953م، ج1، ص59؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص468؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، 1381ق، ج1، ص30.
- ↑ مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، 1953م، ص57؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج2، ص246ـ247؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص446.
- ↑ مقریزی، امتاع الأسماع، 1420ق، ج6، ص269.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص446؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص80.
- ↑ اصفهانی، کتاب الاغانی، 1383ق، ج21، ص78.
- ↑ اصفهانی، کتاب الاغانی، 1383ق، ج21، ص78.
- ↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، 1401ق، ج1، ص249.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، 1953م، ج1، ص59؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص135؛ بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، 1410ق، ج1، ص349؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج4، ص77و113.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، 1953م، ج1، ص59؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص135.
- ↑ ابنفندق، لباب الانساب، 1385، ص355.
- ↑ واعظ کاشفی، روضة الشهدا، 1382ش، ص484.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، تحقیق رسولی محلاتی، ج4، ص109؛ طبری، دلائل الامامة، 1408ق، ج1، ص74.
- ↑ ابنطلحه شافعی، مطالب السؤول، 1402ق، ج2، ص69.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج13، ص262.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج5، ص338؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، 1425ق، ج1، ص149.
- ↑ طقوش، دولت امویان، 1389، ص19.
- ↑ طقوش، دولت امویان، 1389، ص19 به نقل از کاندهلوی، حیاة الصحابه، ج3، ص63.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفين،1403، ص31-32.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، الاصابة، 1415، ج1، ص64؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج6، ص220.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص14؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج8، ص131.
- ↑ طقوش، دولت امویان، 1389، ص28-29.
- ↑ طبرسی، الإحتجاج، 1403ق، ج2، ص295.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، 1379، ج2، ص351.
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، 1388ش، ج1، ص181.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، الاعتقادات، 1414ق، ص104؛ ابنبابویه قمی، الإمامة والتبصره، 1363ش، ص104.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1414ق، ج2، ص30.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص297.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص301.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1414ق، ج2، ص31.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص304.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص291.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص32؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج4، ص87.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، 1368، ص222؛ بلاذری، أنساب الأشراف، 1417ق، ج3، ص152.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1381ش، ص175.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، 1993م، ج3، ص291.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، 1368، ص224؛ کشّی، رجال الکشی، 1348، ص48.
- ↑ ابنسعد، البقات الکبری، 1418، ج10، ص441؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387، ج5، ص322؛ ابناعثم کوفی، الفتوح، 1991، ج4، ص349-350.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387، ج5، ص322.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، 1368، ص224-225؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج5، ص120و121؛ ابنقتبیه، الامامه والسیاسه، 1410ق، ج1، ص202-204.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج5، ص121و122؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، 418ق، ج10، ص440؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، 1348، ص50؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، 1409ق، ج5، ص6؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، 1415، ج14، ص206.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، 1403ق، ج2، ص296.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار الصادر، ج2، ص231؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، 1348، ص48؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، 1421، ج1، ص574.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج8، ص79.
- ↑ http://ensani.ir/fa/article/45732/
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، 1410، ج1، ص204.
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، 1410، ج1، ص208-209.
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، 1410، ج1، ص211.
- ↑ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، 1404، ص68.
- ↑ گروهی از تاریخپژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، 1389، ج1، ص392.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص155؛ شیخ مفید، الارشاد، 1399، ج2، ص32.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387، ج5، ص338.
- ↑ ابومخنف، مقتلالحسین، مطبعة العلمیه، ص5؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص33.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص160؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص34.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص156؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص36.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص66.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص157-159؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص36-38.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص41.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417، ج3، ص160؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص66.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الكبرى، 1418، ج10، ص450؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفكر، ج8، ص159 و 161.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص408،ابن مسکویه، تجارب الامم، 1379، ج2، ص67؛ ابن اثیر، الکامل، 1965، ج4، ص51.
- ↑ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، 1991م، ج5، ص83؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص409؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص84؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، 1379، ج2، ص68.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، 1368، ص253؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص176؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص409؛ ابن اثیر، الکامل، 1965م، ج4، ص52.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص414؛ ابن مسکویه، تجاربالامم، 1379، ج2، ص71.
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، 1417ق، ج3، ص182؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص414؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص88.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص417؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص91.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص91-94.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک،1387ق، ج5، ص429-430.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص427؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص99.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387ق، ج5، ص446؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص80.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص112؛ خوارزمی، مقتلالحسین(ع)، 1423ق، ج2، ص41؛ طبرسی، اعلامالوری، 1390، ج1، ص469.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387، ج5، ص450-453؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1968، ج6، ص441؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبین، دار المعرفة، ص118؛ مسعودی، مروجالذهب، 1409ق، ج3، ص62.
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، 1417ق، ج3، ص411؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص456.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص113، بلاذری، انسابالاشراف، ج3، ص204؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص455؛ مسعودی، مروجالذهب، 1409ق، ج3، ص259.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص456.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387، ج5، ص455.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص455.
- ↑ مقرم، مقتل الحسین، 1426ق، ص335-336.
- ↑ اسفندیاری، عاشوراشناسی، 1387، ص157.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، 1409ق، ص227-228.
- ↑ صالحی نجفآبادی، شهید جاوید، 1387، ص157-158.
- ↑ صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی، 1385ش، ص296-299.
- ↑ اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، 1391، ص154.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، 1387، ج5، ص458-459؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413ق، ج2، ص117.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج9، ص317.
- ↑ خمینی، صحیفه نور، 1379ش، ج17، ص58..
- ↑ «فرهنگ عاشورا فرامسلمانی است»، وبگاه مجمع جهانی صلح اسلامی..
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص142، 453؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص27؛ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج3، ص95.
- ↑ احمد بن حنبل، المسند، دارصادر، ج3، ص261؛ ترمذی، سنن الترمذی، 1403ق، ج5، ص325.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج3، ص101.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418، ج6، ص419-422؛ ابن ابیشیبه، المصنَّف، 1409ق، ج6، ص3 و 15.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص7؛ شیخ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص27.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، 1417ق، ج3، ص142؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418ق، ج10، ص385.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418ق، ج10، ص266؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج13، ص198و199؛ اربلی، کشف الغمه، 1421ق، ج1، ص602.
- ↑ ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج3، ص166-3.17.
- ↑ کلینی، الکافی،1362، ج1، ص528؛ شیخ طوسی، الغیبة، 1411، ص145.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، 1363ش، ج44، ص223-249.
- ↑ منقری، وقعة صفین، 1403، ص142.
- ↑ الشيخ الصدوق، الأمالي، 1417ق، ج1، ص199.
- ↑ کلینی، الکافی، 1362ش، ج1، ص465.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، 1356ق، ص66.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، 1379ق، ج4، ص82؛ مجلسی، بحارالأنوار، 1363ش، ج98، ص69.
- ↑ شوشتری، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، ص20.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418ق، ج10، ص411؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج14، ص181.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج14، ص185.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، 1415ق، ج70، ص196ـ197؛ نیز نگاه کنید به: ابن حزم، المُحَلّی، دارالفکر، ج8، ص515؛ اربلی، کشف الغمه، 1426ق، ج2، ص476.
- ↑ سوره نساء، آیه 86.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، 1421ق، ج1، ص575.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج2، ص114-118.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، 1403ق، ج1، ص135.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، 1418، ج10، ص401؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، 1412ق، ج1، ص397.
- ↑ نگاه کنید به: «عزاداری ماه محرم در کشورهای جنوب شرقی آسیا برگزار میشود»، خبرگزاری ابنا؛ «آداب و رسوم مردم شهرهای مختلف ایران در ماه محرم»، وبگاه بیتوته..
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، 1417ق، ج3، ص206.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، 1363ش، ج45، ص196.
- ↑ آئینهوند، سنت عزاداری و منقبتخوانی، 1386ش، ص65-66 به نقل از ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج11، ص183؛ ابن جوزی، المنتظم، 1992م، ج7، ص15.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، 1363ش، ج44، باب34، ص278-296.
- ↑ مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، 1389، ج3، ص36-69.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، 1356، ص158-161.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج12، ص256-452.
- ↑ «زیارت های مخصوصه امام حسین»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه..
- ↑ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، 1411، ص787.
- ↑ ابن طاووس، اللهوف، 1414ق، ص225.
- ↑ «آمار زائران اربعین امسال از مرز 18 میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی..
- ↑ «رمز و راز آن پرچم سرخ»، وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی..
- ↑ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، 1404ق، ج2، ص164.
- ↑ کلیدار، تاریخ کربلاء و حائرالحسین(ع)، 1376، ص51و52 و 58ـ60.
- ↑ آل طعمه، کربلا و حرمهای مطهر، مشعر، ص89-112.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفة، ص477.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، 1387ش، ص425.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، 1414ق، ص327؛ ابن شهرآشوب، المناقب، 1379، ج2، ص211.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، 1388ش، ج13، ص13-14.
- ↑ نجمی، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، 1378ش، ص7.
- ↑ طهرانی، سید محمدحسین، لمعات الحسین1402ق، ص3.
- ↑ معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین، 1416ق، مقدمه، صفحه ز.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، 1363ش، ج95، ص214.
- ↑ کرباسی، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، 2001م. ج1 و 2.
- ↑ ابن شعبه، تحف العقول، 1404ق، ص237-240.
- ↑ مفید، الارشاد، 1413، ج2، ص97-98.
- ↑ خوارزمی، مقتل الحسین، 1423، ج1، ص273.
- ↑ میانجی، مکاتیب الائمة، 1426ق، ج3، ص83-156.
- ↑ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، 1421ق، ج1، ص592.
- ↑ ابن شعبه، تحف العقول، 1404، ص245.
- ↑ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، 1421ق، ج1، ص573.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، 1379، ج4، ص68.
- ↑ خوارزمی، مقتل الحسین، 1423ق، ج1، ص273.
- ↑ ابن شعبه، تحف العقول، 1404، ص248.
- ↑ اسفندیاری، «کتابشناسی کتابشناسیهای امام حسین(ع)»، ص41.
- ↑ صفر علیپور، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، 1381، ص255.
- ↑ اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، 1380، ص491.
- ↑ «آشنایی با دائرة المعارف حسینی»، وبگاه المرکز الحسینی للدراسات.
- ↑ صاحبی، مقتل و مقتلنگاران، 1373ش، ص31.
- ↑ عالمزاده، «اولین مقتل مکتوب، مقتل ابومخنف»، وبگاه کرب و بلا.
یادداشتها
- ↑ گروهی از اسماعیلیه، حسین بن علی(ع) را امام دوم میدانند.(صابری، تاریخ فرق اسلامی، 1388ش، ج2، ص119.)
- ↑ ، ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِری اشبیلی (468-543ق. معروف به قاضی ابن عربی که غیر محی الدین عربی است.
- ↑ برخی بر این باورند که جمله منسوب به قاضی ابن عربی که حسین به حق یا شمشیر جدش کشته شد، تحریفی است در کلام او. https://fa.alkawthartv.ir/news/159588
- ↑ البته مواردی از مخالفت آشکار معاویه با ظواهر دینی در تاریخ گزارش شده است، از جمله مسعودی در مروج الذهب آورده است که معاویه در مسیر حرکت به سوی صفین، نماز جمعه را روز چهارشنبه اقامه کرد. (مسعودی، مروج الذهب، 1409ق، ج3، ص32.)
- ↑ در کتاب لهوف آمده است امام حسین پیش از حرکت به سوی عراق، رسول خدا(ص) را [در خواب] دید که به او فرمود: «إنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا» خدا خواسته است تو را کشته ببیند.(ابن طاوس، لهوف، 1348، ص65.) نیز گزارش شده است که پیش از حرکت به سوی عراق خطبهای خواند و گفت: گویا میبینم که گرگهای بیابان، بین نواویس و کربلا، مرا قطعه قطعه میکنند.(اربلی، كشف الغمة، 1421، ج1، ص573.)
- ↑ بر اساس گزارش فردوست در خاطراتش، شاه پس از دیدن راهپیمایی مردم تهران در تاسوعا و عاشورا از ماندن در مملکت ناامید شده است.امام خمینی نیز در پیامش راهپیمایی این دو روز را تجدید عهد با امام حسین(ع) دانست.
- ↑ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ. (شیخ صدوق، کمال الدین، 1395، ج1، ص265.) این روایت در منابع متاخر نقل به معنا شده و با اندک تفاوت لفظی نسبت به اصل روایت به صورت «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَةُ النَّجاةِ.» معروف شده است.
- ↑ واها لك أيتها التربة، ليحشرن منك أقوام يدخلون الجنة بغير حساب.
منابع
- ابن ابیالثلج، تاریخ الائمة، در مجموعة نفیسه فی تاریخ الائمة، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1406ق.
- ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1385-1387ق.
- ابن ابیشیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت، 1409ق.
- ابن اثیر، علی بن ابیالکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا.
- ابن اثیر، علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، 1965م.
- ابن اعثم، احمد، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، 1411ق.
- ابن اعثم، احمد، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الأضواء، چاپ اول، 1991م.
- ابن بابویه قمی، ابوالحسن بن علی، الامامة والتبصرة من الحیره، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363ش.
- ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، تحقیق: محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، 1406ق.
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ طبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1992.
- ابن حبان، صحیح ابن حبان، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیجا، الرساله، 1993م.
- ابن حجر عسقلانی، الاصابة في تمييز الصحابة، بیروت، دار الكتب العلمية، 1415ق.
- ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1995م.
- ابن حزم، المُحَلّی، تحقیق: محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، بیروت، دارالفکر، 1401ق و دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، بیتا.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، 1968-1977.
- ابن سعد، الطبقات الكبرى، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بیتا.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، 1379ق.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، چاپ یوسف بقاعى، 1385ش.
- ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیجا، بیتا.
- ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، تحقیق على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
- ابن عساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، 1415ق.
- ابن فندق بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، تحقق، مهدی رجائی، قم، مکتبة آیت الله المرعشی، 1385ش.
- ابن فندق، بیهقی، علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم 1410ق.
- ابن قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1410ق.
- ابنقتیبه دینوری، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1960.
- ابنقتیبه، المعارف، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، 1992م.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، 1417ق.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، كامل الزیارات، نجف، دار المرتضویة، 1356ق.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
- ابن كثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفكر، بىتا.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1419ق.
- ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم و تعاقب الهمم، تحقیق: ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، 1379ش.
- ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار [الکبیر]، تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1419ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1414ق.
- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- ابوبکر ابن عربی، العواصم من القواصم، قاهرة، المکتبة السلفیة، بیتا.
- ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، تحقیق و تعلیق حسین الغفاری، قم، مطبعة العلمیه، بیتا.
- احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بیتا.
- احمدی میانجی، علی، مکاتیب الائمة، آیت الله احمدى میانجى، قم، دار الحدیث، 1426ق.
- اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمة فى معرفة الائمة علیهمالسلام، چاپ على فاضلى، قم، 1426ق.
- اربلى، علی بن عیسی، كشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضى، چاپ اول، 1421ق.
- اسفندیاری، محمد «کتابشناسی کتابشناسیهای امام حسین(ع)»، فصلنامه کتابهای اسلامی، شماره سوم، زمستان 1379ش.
- اسفندیاری، محمد، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1380ش.
- اشتهاردی، علیپناه، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1391ش.
- اصفهانی، ابوالفرج، کتاب الاغانی، قاهره، 1383ق.
- اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- ایوب، م، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»، ترجمه جواد قاسمی، فصلنامه مشکوة، شماره 51، تابستان 1375ش.
- آل طعمه، سلمان هادی، کربلا و حرمهای مطهر، تهران، مشعر، بیتا.
- آلوسی، روح المعانی، تحقیق: علی عبد الباری عطیة، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1415ق.
- «آمار زائران اربعین امسال از مرز 18 میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 27 مهر 1398، تاریخ بازدید: 7 فروردین 1399ش.
- آئینهوند، صادق و ولایتی، علی اکبر، سنت عزاداری و منقبتخوانی در تاریخ شیعه امامیه، با مقدمه محمد تقیزاده داوری، قم، موسسه شیعهشناسی، چاپ دوم، 1386ش.
- بخاری، سهل بن عبدالله، سرّالسلسلة العلویة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1381ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیتا.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: احسان عباس، بیروت، جمیعة المتشرقین الامانیه، 1979م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمود فردوس العظم، دمشق، 1996-2000م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، 1977م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، مکتبة الهلال، 1988م.
- بلاذرى، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی ، بیروت، دار الفكر، 1417ق.
- ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، تحقیق: عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالفکر، 1403ق.
- مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، قم، پیام امام هادی(ع)، 1389ش.
- جعفریان، رسول، حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ ششم، 1381ش.
- جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، 1387ش.
- حاج منوچهری، فرامرز، «حسین(ع)، امام»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج20، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1391ش.
- حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، بیروت، 1406ق.
- حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.
- حسین، طه، علی و بنوه، قاهره، دارالمعارف، بیتا.
- حسینی شاهرودی، سیدمحمد، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»، مجله پیام، شماره 92، زمستان 1387ش.
- حمیرى، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق.
- خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412ق.
- خمینی، سیدروح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار، 1379ش.
- خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، قم، انوار الهدى، چاپ دوم، 1423ق.
- طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1408ق/1988م.
- دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم، 1407ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، 1377ش.
- دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات رضی، 1368ش.
- ذهبی، شمسالدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، بیروت، دار الكتاب العربى، چاپ دوم، 1409ق.
- ذهبی، شمسالدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، 1993م.
- ذهبی، شمسالدین، سیر اعلام النبلاء، تخریج شعیب ارنؤوط و تحقیق حسین اسد، بیروت، الرساله، چاپ نهم، 1993م.
- زبیدى واسطى، مرتضى حسینى، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفكر، 1414ق.
- زمانی، احمد، حقایق پنهان، پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1380ش.
- زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، قم، نشر البلاغه، چاپ دوم، 1415ق.
- سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت، بینا، 1401ق-1981م.
- سبط بن جوزى، تذكرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضى، چاپ اول، 1418ق.
- سلیم بن قیس، كتاب سلیم بن قیس الهلالی، قم، هادی، 1405ق.
- سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیه السلام، قم، دانشگاه شهید محلاتى، چاپ اول، 1419ق.
- سید بن طاوس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367ش.
- سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، قم، خیام، 1400ق.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، 1348ش.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، اسوه، 1414ق.
- سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة الامام علی(ع)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1388ش.
- سید رضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، 1414ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامة، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، 1410ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، 1409ق.
- سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مكتبة نزار مصطفى الباز، 1425ق.
- شریعتی علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران، چاپخش، 1377.
- شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، بیروت، عالم الکتب، بیتا.
- شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1390.
- شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، 1365ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الاعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، 1414ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین، 1403ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم 1363ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامية، چاپ دوم، 1395ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، دار المعارف الإسلامیة، 1411ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، 1414ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت، 1401ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، 1411ق.
- شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، كنگره شیخ مفید، اول، 1413ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، 1414ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، المقنعه، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، مسار الشیعة، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، قم، كنگره شيخ مفيد، 1413ق.
- شوشتری، شیخ جعفر، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، چاپ اول، بیتا.
- صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی فرق شیعه و فرقههای منسوب به آن، تهران، سمت، چاپ پنجم، 1388ش.
- صاحبی، محمدجواد، «مقتل و مقتل نگاران»، مجله کیهان فرهنگی، شماره 111، تیر 1373.
- صحتی سردرودی، محمد، عاشوراپژوهی با رویکردی تحریفشناسی تاریخ امام حسین(ع)، قم، خادم الرضا(ع)، 1385ش.
- صفر علیپور، حشمت الله، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، قم، یاقوت، 1381ش.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، 1404ق.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، دار النشر، مكتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، بیتا.
- طبرسی، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، مرتضى، 1403ش.
- طبرسی، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج، نجف، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، 1386ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، 1390ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
- طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ پنجم، 1389ش.
- طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال الكشی)، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348ش.
- عالمزاده، هادی، «اولین مقتل مکتوب، مقتل ابومخنف»، وبگاه کرب و بلا، تاریخ بازدید: 7 فروردین 1399ش.
- عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، بیروت، دارالسیره، بیتا.
- عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم، جامعه مدرسین، 1417ق.
- عقاد، عباس محمود، ابوالشهداء الحسین بن علی، تهران، المجمع العالمی للتقریب، چاپ دوم، 1429ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالفکر، 1405ق.
- فروخ، عمر، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، بیروت، دار الكتاب العربی، بیتا.
- قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، قم، بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی، 1368ش.
- کاشفی سبزواری، ملا حسین، روضة الشهدا، قم، نوید اسلام، 1382ش.
- کرباسی، محمدصادق، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، لندن، المرکز الحسینی للدراسات، 2001م.
- کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348ش.
- کلیدار، عبدالجواد، تاریخ کربلاء و حائر الحسین علیه السلام، نجف، چاپ افست قم، 1376ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
- كلینی، محمد بن یعقوب، الكافى، تهران، دار الکتب اسلامیة، چاپ دوم، 1362ش.
- گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران)، چاپ چهارم، 1390ش.
- گروهی از تاریخپژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیهالسلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1389ش.
- مالک بن انس، الموطأ، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1985.
- مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، اسلامیة، چاپ دوم، 1363ش.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ هفدهم، 1393ش.
- محمدی ریشهری، محمد و همکاران، دانشنامه امام حسین(ع)، ترجمه محمد مرادی، قم، دارالحدیث، 1430ق/1388ش.
- مسعودی، اثبات الوصیه، قم، منشورات الرضی، بیتا.
- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح: عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دار الصاوی، بیتا؛ افست قم، دار الثقافة الاسلامیه، بیتا.
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجره، 1409ق.
- مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالمعرفه، 1423ق.
- مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره 1953م.
- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، 1380ش.
- معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چاپ سوم، 1416ق-1374ش.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا
- مقریزی، تقىالدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
- منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، قم، مكتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ دوم، 1403ق.
- منقری، نصر بنمزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382ق/ 1962م.
- موسوعه کلمات الرسول الاعظم، ج6، کتاب الحسنین(ع) و کتاب اهل البیت(ع)، مؤلف لجنة الحدیث فی مرکز ابحاث باقرالعلوم(ع)، تهران، نشر امیرکبیر، 1388ش.
- موسوی المقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه.
- ناصری داودی، عبدالمجید، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1385ش.
- نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.
- الیوسفی الغروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامى، 1417ق.
پیوند به بیرون
- سایت رسمی آستان امام حسین(ع)
- مقاله امام حسین(ع) در دائرة المعارف بزرگ اسلامی
- مقاله امام حسین(ع) در دانشنامه جهان اسلام
- مقاله همسران وفرزندان امام حسین(ع) در دانشنامه جهان اسلام
پیشین: |
امام سوم شیعیان دوازده امامی |
پسین: |
نهفتن |
|||
زیارات خاص |
زیارت وارث • زیارت عاشورا • دعای علقمه • زیارت ناحیه مقدسه • زیارت عاشورای غیر معروفه • زیارت اربعین • عید فطر و قربان • شبهای قدر • زیارت رجبیه • نیمه شعبان • شبهای جمعه • صلوات خاصه |
||
زیارت جامعه کبیره • زیارت جامعه صغیره • جامعه ائمة المؤمنین • زیارت امینالله • زیارت رجبیه |
|||
مرتبط |
پیادهروی اربعین • زیارت الشهدا • زیارت • زیارت امام حسین(ع) از راه دور • اربعین • برابری زیارت عبدالعظیم حسنی با زیارت امام حسین(ع) • عزاداری طویریج |
||
نهفتن کتابشناسی امام حسین(ع) |
|||
تاریخ |
|||
فضائل |
|||
روایات |
مسند الامام الشهید • موسوعة کلمات الامام الحسین • اربعین حسینیه |
||
مثیر الاحزان • اللهوف • ذخیرة الدارین • روضة الشهداء • مقتل ابومخنف • نفس المهموم • مقتل مقرم • مقتل خوارزمی • لواعج الاشجان • فیض الدموع • موسوعة کربلاء • الحسین و بطلة کربلاء • تسمیة من قتل مع الحسین • ذوب النضار • درسی که حسین به انسانها آموخت • تسلیة المجالس • تظلم الزهراء • اسرار الشهادة • الدمعة الساکبة • قمقام زخار • طوفان البکاء • نفثة المصدور • المنتخب • معالی السبطین • نور العین • عنوان الکلام • تذکرة الشهداء • محرق القلوب • مقتل جامع سیدالشهدا • الامام الحسین و اصحابه |
|||
سایر |
شهید جاوید • ابصار العین • حماسه حسینی • فرهنگ عاشورا • اقناع اللائم • الارض و التربة الحسینیة • الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة • مع الحسین فی نهضته • دائرة المعارف الحسینیة • آفتاب در مصاف |
||
کتابشناسی عاشورا / واقعه کربلا / یاران امام حسین علیهالسلام |
|||
مطالب مرتبط