نظریات وفتاوی فقهی بخش پنجم:بررسی مسائل مهم اجتماعی، ولایت فقیه و حکومت اسلامی و تزکیه وخودسازی

نظریات وفتاوی فقهی بخش پنجم:بررسی مسائل مهم اجتماعی، ولایت فقیه و حکومت اسلامی و تزکیه وخودسازی.
بسم الله االرحمن الرحیم
نظریات وفتاوی فقهی مهم اصلاحی ایت الله سیدجواد سیدفاطمی (ره) درجامعه اسلامی-بخش چهارم
بررسی مسائل مهم اجتماعی، ولایت فقیه و حکومت اسلامی و تزکیه وخودسازی
 (بررسی مهمترین محورهای مهم تحول واصلاح بنیادین فضای سیاسی،اجتماعی وفرهنگی کشوربارویکرد قرآن و سنت وضرورت مقابله با اندیشه وفرهنگ غرب وشرق وراهکارهای های پیشرودر آثارعلامه ، مفسر ومرجع عالیقدر حضرت آیت الله سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه).رضاقارزی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی.
 

بسم الله االرحمن الرحیم

نظریات وفتاوی فقهی مهم اصلاحی ایت الله سیدجواد سیدفاطمی (ره) درجامعه اسلامی-بخش چهارم

بررسی مسائل مهم اجتماعی، ولایت فقیه و حکومت اسلامی و تزکیه وخودسازی

 (بررسی مهمترین محورهای مهم تحول واصلاح بنیادین فضای سیاسی،اجتماعی وفرهنگی کشوربارویکرد قرآن و سنت وضرورت مقابله با اندیشه وفرهنگ غرب وشرق وراهکارهای های پیشرودر آثارعلامه ، مفسر ومرجع عالیقدر حضرت آیت الله سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه).رضاقارزی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی.

چکیده

پرسش مهم پژوهش حاضرآنست که بررسی محورهای مهم تحول واصلاح بنیادین فضای سیاسی،اجتماعی وفرهنگی کشورباروش قرآن و سنت در آثارعلامه ، مفسر ومرجع عالیقدر حضرت آیت االه سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه چگونه بیان گردیده است:ازنتایج وحاصل برررسی توصیفی،عینی واستنادی در آثاروکتب ومقالات آن عارف بالله ومفسر عظیم الشان ودانشمندگرانقدر جهان اسلام چندمحور رامی توان به عنوان بخش دوم در ادامه مطالب اورده می شود:

1-بررسی مسئله شادی در قران کریم.

2-تلاقی دوتفکر در موسیقی( از کتاب تلاقی دو طرز فکر در موسیقی ایشان).

3-ولایت فقیه و حکومت اسلامی

4-فتوی حضرت آیت الله فاطمی رحمه الله علیه در نوشتاری به طرح مسائل به طرح جدید پیرامون بلندگو و اکو

5-مسئله در رنج و زحمت بودن انسان درقرآن(پیرامون تفسیر سوره البَلَد).

7-مسئله آشفتگی ها وناآرامی های انسان وراه نجات ان درقرآن کریم وروایات.

8-تزکیه وخودسازی مومن  نه خسران وسرخوردگی انسان نساخته شده.

اصطلاحات و واژه‌ها مهم: اصلاح، فضای سیاسی،اجتماعی وفرهنگی کشور ورویکردها.

مقدمه

صحبت به میان آوردن از زندگی کسی که عمر خود را درراه عبودیت ،اطاعت و بندگی خداوند صرف  نموده جز برای او و درراه او نبوده بسیار دشوار وسنگین می نماید، پیرامون عارف بالله، پیروی  حقیقی قرآن واهلبیت و منتظر واقعی حضرت ولی عصر (عج) و آن کاشف حقایق الهی، فقیه عصمت و طهارت استادمان حضرت آیت الله حاج سید جواد سید فاطمی تبریزی رضوان الله تعالی علیه. ولیکن جهت الگوگیری وبهره بردن از معارف ناب آن بزرگوار مطالب  و نکاتی کوتاه  از زندگی وسیره ایشان که ثابت و آشکار گردیده آورده شده است  .مجموعه زیر تحقیقی است برگرفته از گزیده نوشته ها، مقالات،کتابها، متن جلسات تفسیر قرآن کریم، اصول عقاید ، درس فقه ( شرح من یحضره الفقیه علامه مجلسی ره )، شرح لمعه ،پرسشهای وشبهات جمع آوری شده در طی سالهای 1370 الی 1403همچنین  نکاتی از حالات و مسکنات ،نظر مراجع علما پیرامون آن عظیم الشان (که اساس آن در آیات و سنت اهل بیت عصمت و طهارت(س) و گفتار و حالات بزرگان دین  ) ،تا چراغ راه آینده و باعث عبودیت و هدایت بیشتر وکاملتر ما گردد.سرآغاز مطالب را مزین به جملاتی ازمدافع اهلبیت عصمت وطهارت، مرجع عالیقدر حضرت آیت الله آقا، میرزا جواد تبریزی رحمه الله علیه که خطاب به نگارنده نوشتار(حقیر)، پیرامون استادشان آیت الله العظمی فاطمی رحمه الله علیه  درچندین سال قبل بیان فرمودند: (( خداوند شما را موفق بدارد، ایشان آدم تهذیب شده ایست از آن سادات هستند که در سادات بودن آنها شبهه ای نیست، من هم از ایشان مقدمات خوانده ام، در وجود ایشان توجه کرده اید (توجه نمایید) در دیانتش و صداقتش (مطالب قابل توجه دارد) . ».  ودر ادامه بیانشان فرمودند : «من شاگردی ایشان را کرده ام و از ایشان درسها گرفته ام».2

1-تعریف لغوی واصطلاحی اصلاح

برطرف کردن فساد و تباهی از شیء و ایجاد سلامت و بهبودی در آن را اصلاح گویند. از اصلاح در باب‌های زکات، نکاح و قضاء سخن گفته شده است. اصلاح یا رفرم به معنای بهبود یا ترمیم چیزیست که نادرست، فاسد، بدون کاربرد خوب یا غیره است. کاربرد این واژه بدین معنا از قرن هیجدهم شروع شد. اصلاح عموماً در برابر انقلاب مطرح می‌شو د.

2-بررسی مسئله شادی در قران کریم

(ازکتاب قرآن و شادی اثرفقیه عصمت و طهارت حضرت آيت الله سید جوادسید فاطمي  رحمه الله علیه/شادی حق- شادی باطل)
از اسامی قرآن یکی فرقان است، فرقان یعنی جداکننده، جداکننده حق از باطل، قرآن جداکننده بین دین حق و دین باطل، کسب حق، کسب باطل، لذت و تتمع حق و تتمع باطل، و ... فرح و شادی حق و شادی باطل است .در قرآن که کتاب آفرینش است، خلقت انسان طوری بیان شده که اگر راهنمائی نشود هدایت نشود همواره گرفتار همّ و غم و ترس و بیم خواهد بود.آیات 38 و 39 بقره درباره زمان فرود آدم به زمین آمده است :قُلنا اِهبِطُوا مِنهما جَمیعاً فَامَا یَاتینَکُم مِنَی هُدیً فَمَن تَبع هُدایَ فَلاخوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یَحَزنَون وَالذینَ کَفَروُا وَ کَذّبوا بِایاتِنا اُلئکَ اَصحابُ النارِ هُم فیها خالدون.
گفتیم همه در زمین فرود ایید پس آنگاه که هدایتی از من به شما آمد(که خواهد آمد) هر کس تابع راهنمائی من شود برای او خوف و اندوهی نخواهد بود و آنان که کافر شوند و آیات ما را تکذیب کنند آنان صاحب آتشند و هم آنان در آتش مخلد خواهند بود. ومنشاء جهنمی بودن انسان همان خمیرمایه خلقت اوست که هلوع و عجول و ظلوم و جهول است .در دعوت انبیاء دعوت به فرح و شادی حق است، انسان وقتی در خط بندگی پروردگارش قرار گرفت انقلاب و تحولی در وجود او پیدا می شود که برای همیشه خوف واندوه را از او دور می سازد، تحولی که از آن به تزکیه تعبیر شده است (قَداَفَلَحَ مَن ذَکاها ... آیه 9 والشمس) توضیح بیشتر این حقیقت را در مجموعه آیات 19 – 35 سوره معارج می خوانیم : ان الانسانَ خُلقَ هَلُوعاً ، - اذا مَسَّهُ الشر حُزوُعاً، وَ اذا مسَّهُ الخیُرُ مَنُوعا، اِلا المصلَین، الذینَ هُم عَلی صلاتِهِم دائمِوُن،انسان حریص و کم طاقت آفریده شده، هنگامیکه بدی به او رسد بی تابی کند و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران شود مگر نمازگزاران آنها که نماز را مرتباً بجا می آورند.وَالذینَ فی اَموالِهِم حَقُ مَعلَوم، لِلسائِل وَالحَروم، وَالذینَ یُصَدقُون بیوم الذین، والذینَ هُم مِن عَذاب رَبهم مُشفِقُون، انّ عذابَ رَبهم غیرُ مَامون و آنها که دراموالشان حق معلومی است برای سائلان و محرومان و آنها که بروز جزا ایمان دارند و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناک اند. چرا که هیچگاه خود را از عذاب پروردگار در امان نمی بینند.
والذینَ هُم لِفَروجِهِم حافِظُون، اِلا عَلی اَزواجِهم اَوما مَلکَت اَیمانَهم فَانّهم غَیرُ مَلوُمین، فَمَن اِبتغیی وَراء ذالِکَ فَآلئِک هُمَ العادُون، وَالذینَ هَم لاِماناتِهِم وَعَهدهِم راعون، وَالذینَ هَم بِشهاداتِهم قامون، وَالذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم یُحافظِوُن، اولئکَ فی جَناتٍ مُکرمُون.
و آنها که دامن خود را از بی عفتی حفظ می کنند، و آمیزش جنسی جز با همسران و کنیزان ندارند ولی در بهره گیری از اینها مورد سرزنش نخواهند بود و هر کس ماوراء این را طلب کند متجاوز است و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت می کنند و آنها که قیام به ادای شهادت حق می نمایند و آنها که بر نماز مواظبت دارند این افراد همواره در باغها گرامی اند و اکرام می شوند. و این باغستانها اعم از بهشت موعود است . این باغستانها موقعی نصیب انسان می گردد که در اثر پیروی از راهنمائی پروردگارش تحولی در خلقت اولیه اش ایجاد شده باشد، بلی مادامی که انسان هلوع است به کمترین ناملایم فریادش بلند می شود و اگر خیری به او رسد همواره بخیل و ممسک است، چنین شخصی هرگز نسیم بهشت را درک نخواهد کرد و همیشه خود را بدبخت احساس می کند مگر تزکیه شود و آن فقط در گرو بندگی خدا است .
شادروان آیه الله فقید الحاج میزرا ابوالحسن شعرانی رضوان الله علیه در کتاب دائره المعارف لغات قرآن از راغب اصفهانی چنین نقل کرده : در قرآن مجید هیچ جا اجازه در فرح و شادی نداده مگر در آیه کریمه : قُل بَفضل الله وَ بِرَحمِه فَبِذلِکَ فَلیَفرحوا هُو خَیرٌ مِّما یَجمعون آیه 58 یونس معنی آیه آنست که خدای تعالی در مقام امتنان، مردم را مخاطب قرار داده که این قرآن موعظه و شفای درون و هدایت و رحمت است برای آنان که ایمان آورده اند . یا ایها الناسُ قَد جاءَتکُم مَوعِظِهٌ مِن رَبکّمُ و شَفاءٌ لِما فی الصدور وَ هُدیً وَ رَحمَهٌ لِلمومنین 57 یونس، بگو در چنین حالی شایسته آن است که با این فضلُ رحمتی که خدا با امتنان به آنها ارزانی داشته شادمان باشند نه بمالی که آورده اند زیرا این فضل و رحمت که سعادت و نیکبختی آنان در آن است بهتر از مال است که جز وسیله آزمایش نیست و چه بسا آنان را نابود و بدبخت کند، مرحوم طالقانی در فرهنگ پرتوی از قرآن چنین آورده: فرح حال انبساط است که درپی روزی معنوی حاصل می شود، و روزی مادی غالباً قبض و سستی می آورد.
قرآن بخوانیم ! سوره رعد 26 : خداوند است که روزی را بهر که خواهند وسیع می کند و تنگ می گیرد، و به زندگی پست دنیا شادمان هستند و نیست زندگی پست نزد آخرت مگر اندکی اَللهُ یَبسُط الرَزقَ لِمَن یَشاءُ وَ یَقدر وَ فَرِحُوا بِالحَیوهِ الدنیا وَ ما الحیَوهُ الدّنیا فی الاخِرَهِ اِلاقَلیل در سوره مبارکه روم در آیه 37 و 36 مردم را از اینکه به ظاهر حکم می کنند اگر پیدا کردند شاد می شوند بدون اینکه آگاهی پیدا کنند و چون دستشان خالی شد مأیوس می شوند و اینها مردمان سطحی و ظاهری هستند سپس مورد عتاب قرار داده و می فرماید آیا تا حال ندیده اند و به آنها تجربه نشده که بسط و قبض روزی بدست خدا است و در این اختلاف طبقاتی نشانه هایی است گروه مومنان را (وَ اذا اَذَقنا النّاسَ رَحمَهً فَرِحُوا بِها وَاِن تُصبهم سَیّئهٌ بِما قدَّمت اَیدیهِم اِذا هُم یَقنُطُون، اَوَلَم یَروُ اَنَّ الله یَبسُطُ الرزقَ لِمَن یَشاءُ وَ یَقدِر اِنّ فی ذلِکَ لایاتٍ لِقَومٍ یُومِنون)
در مجموعه آیات 81 الی 85 سوره مومن(غافر) مردمی را که توجه به آیات توحیدی نمی کنند و بغیر خدا تکیه کرده و دلگرم و دلشادند مورد عتاب قرار داده می فرماید آیا اینها هنوز نگاهی به گذشته نکرده اند تا به بینند چگونه شد عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند آنها از لحاظ تعداد بیشتر از اینها و از لحاظ قدرت و فعالیت در زمین بس قوی تر بودند ولی آنچه ذخیره کرده بودند به آنها نفعی نبخشید مخصوصاً موقعی که پیغمبرانشان با معجزات بر آنها آمد به آنچه از علم دنیوی خود داشتند شادمان شدند و به پیغمبران وقعی نگه داشتند و مسخره کردند که احاطه کرد بر آنها آنچه بر آن استهزاء می نمودند ولی موقعی که شدت عذاب ما را دیدند گفتند بخدای یگانه ایمان آوردیم و الان فهمیدیم که قدرت و حکم از آن اوست و کافر شدیم به آنچه بخدا شریک قرار داده بودیم و آن شادمان می شدیم ولی ایمانشان نفعی نبخشید وقتی که شدت عذاب ما را دیدند، این سلیقه و سنت خداوند است که بر بندگانش، گذشته، و در آن هنگام کافران خود را در خسارت می یابند.
وَ یُریکُم آیاتِه فَاَیَّ آیاتِ الله تُنِکرون 81 اَفَلَم یَسیروا فی الارض فَیَنظروُا کَیفَ کانَ عاقِبهُ الذینَ مِنم قَبلهِم کانُوا اکثرَ مِنهُم وَ اَشَدَ قُوهً وَ آثاراً فی الارض فَما اَغنی عَنهم ما کانسوا یکسِبون 82 فَلمّا جائَتهم رُسُلُهم بِالبَیناتِ فَرِحوُا بِما عِندَهُم مِنَ العِلم وَ حاقَ بِهِم ما کانوا بِهِ یَستَهزون 83 فَلَّما رَاوُا باسَنا قالُوا امَنا بالله وَحده وَ کَفَرنا بما کنّا بِه مُشرِکین 84 فَلَم یَکَ یَنفَعَهُم ایمانُهُم لَمّا رَاوُا بَاسَنا سُنَتّ اللهِ التی قد خَلتً فی عِبادِهِ وَ خَسِرَهُنا لِکَ الکافِروُن  85
از این آیات استفاده می شود که فرح کردن بغیر خدا چه دنیا باشد چه علوم دنیوی باشد شرک حساب می شود، در این رابطه جملۀ از امام چهارم در دعای 21 صحیفیه جالب است : خدایا درود فرست بر محمد و خاندان او و توفیق ده که همیشه ثنای تو گویم و سپاس تو گزارم، جلوه و شکوه و عظمتت در دل من طوری باشد که زینت دنیا در نظرم کوچک شود تا بدانچه از دنیا انعام کرده ای شادمان نشوم و از آنچه مرا منع فرموده ای اندوهگین نباشم . اَللُهم صَلِ عَلی مُحَمَدٍ وَ اِله فَاجعل ثَنائی عَلَیکَ وَ مَدحی اِیّاک وَ حَمدی لَک فیِ کُل حالاتی حَتّی لا اَفرَحَ بِما اَتیتَنی مِنَ الدُنیا وَ لا اَحزَنَ عَلی ما مَنَعَتَنی فیها(فرازی از دعای 21 صحیفیه)
در مجموعه آیات هفتگانه سوره مومن 9- 76 چنین آمده آیا ندیدی کسانی را که مجادله در نشانه های توحیدی ما می کنند چگونه از راه حق منحرف می شوند، کسانی که کتاب و آنچه را بر فرستادگان خود نازل کردیم تکذیب کردند اما بزوی می فهمند در آن هنگام که غلّها و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را می کشند، و در آب جوشان وارد می کنند، سپس در آتش افروخته می شوند، سپس به آنها گفته می شود کجا هستند آنچه را شریک خدا قرار می دادید، آنها می گویند همه از نظر ما پنهان و گم شدند، ما اصلاً قبل از این چیزی را پرستش نمی کردیم که بنا حق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید، از درهای جهنم وارد شوید و جاودانه در آن بمانید و چه بد جایگاهی است جایگاه متکبران .
اَلَم تَر اِلَی الذینَ یجادِلوُنَ فی آیاتِ الله اَنَی یُصرَفُون 69 تا آیه ...
ذلِکُم بما کُنتُم تَفرَحُونَ فی الارضِ بِغَیر الحَق و بما کُنتُم تَمرحَون، اُدخلُوا ابوابَ جَهَنَم خالِدینَ فیها فَبِئس مَثوی المُتَکَبرین 76 غافر)، در پایان جایگاه تعدادی از آیات مربوطه به فرح و شادی مذموم و باطل درج می شود تا اهل تحقیق بررسی نموده و حکم بعضی از شادیهای بیجای متداول مخصوصاً در عروسی های کذائی از نظر قرآن، کراهت یا حرمت آن را بدانند و به دیگران بیان فرمایند .3
لقمان آیه 18، شوری آیه 48            انعام آیه 44
قصص آیه 76        نمل آیه 36                حدید آیه 23
هود آیه 10            مومن 78            جاثیه 27      

3-تلاقی دوتفکر در موسیقی( از کتاب تلاقی دو طرز فکر در موسیقی ایشان)

مطالبی از کتاب تلاقی دو طرز فکر در موسیقی اثر حضرت آيت الله سید جوادسید فاطمي  دام ظله :

دو جریان است، دو طرز تفکر، اندیشه و تفکر ربانی متکی به وحی، اندیشه غیرربانی متکی به عقل و تجربه که در جاهایی به تضاد می رسند.تضاد در موضوع «ساز و آواز» ، موسیقی از جمله مواردی که این دو جریان منجر به تضاد می شود . 
بسم الله الرحمن الرحیم و له الحمد و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین اعوذبالله من الشیطان الرجیم
لَکُم دینُکُم وَلیِ دین

دو جریان است، دو طرز تفکر، اندیشه و تفکر ربانی متکی به وحی، اندیشه غیرربانی متکی به عقل و تجربه که در جاهایی به تضاد می رسند.
تضاد در موضوع «ساز و آواز» ، موسیقی از جمله مواردی که این دو جریان منجر به تضاد می شود و موجب رنجش عده ای، غنا(ساز و آواز) است، اندیشه متکی بوحی می گوید حرام است اندیشه متکی به عقل و تجربه می گوید نیاز است و لازم . (1)
اندیشه متکی به وحی می گوید انسان بهشتی است، روز اول در بهشت آفریده شده، ا و در اندرون خود روزنه ای به بهشت دارد، با بهشت آشنا است، دعوت انبیاء علیهم السلام هم به بهشت است .
در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم که امام حسین در برابر اصحابش قرار گرفت و چنین فرمود : ای مردم بدانید خداوند تبارک و تعالی بندگانش را نیافریده مگر برای اینکه او را بشناسند و چون او را شناختند بندگیش می کنند و هنگامی که عبادت او کردند از بند بندگی غیر او بی نیاز و رها و آزاد می شوند . و رها شدن از جاذبه های شیطانی نفس بهاء بهشت است .
(جَنّاتُ عَدن تجری مِن تَحتِها الاَنهارُ وَ ذلِکَ جزاءِ مَن تزکی 76 طه).مقررات بندگی خدا، نماز، زکوه، حج و غیرذلک همه برای تطهیر است(2) تطهیر از آلودگی های ظاهری و تطهیر از آلودگیهای باطنی مثل رذایل اخلاق، حرص و آز، بخل، حسد و سایر زشتیهای روانی که موجبات ناراحتی و عذاب او را فراهم می کنند و جهنم او را شکل می دهند..در آیه 103 از سوره مبارکه توبه چنین است : خُذمِن اَموالِهِم صَدَقهً تُطهَّرهُم وَ تُزَکیهم بِها ... یا رسول الله بگیر از اموال آنها صدقه را تا آنان را پاک کنی و بواسطه آن روان آنان را تزکیه کنی، آری با از بین رفتن زشتیها و نازیبائیهای روانی زیبائیها جایگزین می شود، نه تنها شخص بهشتی می شود بلکه خود بهشت می شود و بهشت عاشق او می گردد(3)
رسول خدا(ص) درباره بعضی از اصحاب خود فرمود : بهشت عاشق اینها است.- صاحبان اندیشه متکی بوحی می گویند انسان ضعیف آفریده شده است از لحاظ روانی در هیچ حالت ثبات و آرامش ندارد، او پیوسته از عوارض داشتنها و نداشتنها رنج می برد در داشتنها بشکن می زند همه چیز را فراموش می کند و در نداشتنها بر سر می زند و مأیوس می گردد، در عبادت خدا و شناخت خداست که تثبیت می شود و وقرو وزنه پیدا می کند و در هر حال چه داشتن و چه نداشتن به خطاب : « یا اَیَّتُهَا النَفسُ المُطمَئنَّه اِرجِعی اِلی رَبِّکَ راضِیهً مَرضیهَ فَادخُلی فی عبادی، وَادخُلی جَنَّتی» مشرف می شود.ترجمه :هان ای نفس مطمئنه و باوقار- بسوی پروردگارت که تو از او خشنودی و او از تو خشنود است باز گرد و در زمره بندگان من در آی، و به بهشت من وارد شو- آیات 27 – 28 – 29- 30 سوره الفجر.
این بهشت ، بهشت سرتاسری است. روز قیامت هم چنین توصیف شده است: در آن روز هر کس وزنه هایش سنگین است او در زندگی رضایت بخش پسندیده است (فَامّا مَن ثَقُلَت مَوازِینُه فَهُوَ فی عیشَهٍ راضیه) و اما سبک وزنها که بهربادی ثبات خود را از دست می دادند، بازگشت او دوزخ است(وَاما مَن خَفَّت موازینه فامّهُ هاویه وَ ما ادریکَ ماهِیَ نارٌ حامیه. سوره مبارکه قارعه آیات 5 الی 11)
آری کسی که در هر حال و در هر حادثه رجوع به پروردگارش نمود و با دید الهی با آن حادثه روبرو شد علاوه بر آرامشی که نصیبش می شود خود را در کنار خدا می بیند(عند رب) می شود، عند رب هم همیشه جنات است(4) با خدا مأنوس می شود(0) و به گفته امام صادق علیه السلام این چنین شخص مشمول آیه کریمه : (اِنَّ المُتَّقینَ فی جنّاتٍ و نَهر فی مَقعَدِ صدِقٍ عِنَد مَلیکٍ مُقتَدِر 55 قمر) می گردد. تقوای حقیقی پائیدن مقام رب است ترجمه آیه چنین می شود : بی گمان آنها که خدا را می پایند و در هر حادثه به او رجوع می کنند.
با خدا همواره انس دارند، همیشه در باغها هستند و در وسعت(پیغمبر(ص) فرمود نهر در اینجا به معنای وسعت است) در منزلتی راستین نزد فرمانروای توانا، عند ملیک همان ملک است با اضافه حرف یا که (کثره المبانی تدل علی کثره المعانی) اینست اندیشه متکیان بوحی، در این جهان بینی همه چیز زیباست که خود شرح مفصل دارد و گفتنی زیاد .
این چنین اندیشه می گوید غنا و موسیقی از یادخدا و راه خدا مشغول می کند و درحقیقت از رسیدن به بهشت مانع می شود، لذا حرام است . در سوره مبارکه لقمان آیه 6 چنین آمده : و از مردمان کسی هست که خریدار سخنان سرگرم کننده است تابی هیچ علمی از راه خدا گمراه گرداند و آن را بریشخند گیرد، اینانند که عذابی خفت بار دارند(وَ مَن الناسِ مَن یَشتری لَهوَ الحدیثِ لِیُضِلَّ عَن سبیل اللهِ بغیرِ علمٍ وَ یَتَخِذَها هُزُوا اولئِکَ لَهُم عَذابٌ مُهینٌ.(5)
چند حدیث در ذیل آیه کریمه :از حضرت باقر(ع) : غنا از آن چیزهائیست که خداوند تبارک و تعالی وعدۀ آتش داده و این آیه را تلاوت فرمود :امام صادق علیه السلام می فرمود : غنا از چیزهایی است که خداوند درباره اش گفته : وَمِنَ الناس مَن یشتری لَهوَ الحدیث لِیُضِلَ عَن سبیل الله علی ابن ابراهیم از امام حسن عسگری : در معنای آیه وَمِنَ الناس مَن یشتری لَهوَ الحدیث ... فرمود غنا و شرب خمر و تمام ملاهی که انسانها را از راه حق منحرف می کند .فَاجتَنِبُوالرِجسَ مِنَ الاُوثانِ وَاجتَنُبِوا قَولَ الزّور 30 حج ترجمه : پس اجتناب کنید پلید را از جنس بتان و اجتناب کنید گفتار ناروا را، تفسیر شده به آلات قمار، شطرنج و ساز و آواز .
در یک زمان از راننده یک تاکسی که سوار شده بودم خواهش کردم صدای موسیقی را خاموش کرد، خیلی باادب بود، تشکر نمودم، برگشت گفت:(همینطور با هم باصطلاح گپ می زدیم بعنوان نردبان راه)مثل اینکه خداوند نمی خواهد ما جوانها لحظه ای شاد باشیم ... گفتم یک مثال بیاورم، فرزندتان را پیش معلم می فرستید، بچه شما سرسنگینی می کند یواشکی اعتراض دارد که نمی گذاری بازی کنم، خوش باشم، ولی شما قانعش می کنید که این چند لحظه بازی و خوشی به آینده تو ضرر می رساند آینده پشیمان می شوی که ایکاش به درس می رفتم و ... مثل ما عیناً همین است، لغت لهو- لهوالحدیث که در آیه کریمه آمده بچیزی گفته می شود که از یک امر مهم تر مشغول کند و آن ذکرالله العظیم است و نماز که آنهم برای ذکرالله و برای تطهیر و شایستگی پیدا کردن ذکرالله است که هدف از خلقت است و کمال انسان و خواسته های انسان هم همه آنجا است . 5

4-ولایت فقیه و حکومت اسلامی

پیرامون ولایت فقیه و حکومت اسلامی از آثار و بیانات حضرت آيت الله سید جوادسید فاطمي  رحمه الله علیه
نظر اجتهادی والا و شفاف معظم له پیرامون بحث ولایت فقیه :
 
اعوذبالله من الشیطان الرجیم»، بسم الله الرحمن الرحیم و له الحمد وصلی الله علی محمد و آله، اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (آیه 59 سوره نساء) تمام مناصب امام معصوم(ع) (به جز مقام عصمت و ... به ولی فقیه تفویض شده. به نص آیه فوق و توجیه امام معصوم علیه السلام و به تاکید روایات، مرجعیت و حاکمیت در زمان غیبت مانند تصرف در بیت المال، قضاوت، اقامه نمازجمعه از آن جمله جهاد و جنگ در راه خداست و مرحوم امام راحل رضوان الله تعالی علیه نماز جمعه را رواج دادند و این جهاد رمز قدرت و عزت مسلمانان و به تعبیر بهتر دریچه بهشت است که به دست ولی فقیه به روی امت باز می شود .
شبهه اینکه در گذشته فقهاء عظام شیعه چرا اقدام نمی کردند، علتش ظاهراً این بود که سلاطین جور مثل پهلوی ها و صفویه ها و دیگران مانع اجرای این چنین احکام فقیه می شدند اما امروزه به حمدالله والمّنه چنین موانعی وجود ندارد»
تالیف کتاب شهید و برترین آنان .. در حمایت از دین و ولایت(در زمان طاغوت و در اوج مبارزات انقلاب، پاییز 57) : معظم له در مقدمه کتابشان چنین می آورند:«... آنروزهای زمان طاغوت یگانه راه مبارزه جهت مبانی مذهب و عقائد اسلامی همان هیئت های مذهبی بود ... در این موقع انقلاب به رهبری قائد اعظم حضرت آیت الله العظمی امام الخمینی مد ضله العالی به اوج رسید و ....
بار پروردگارا انقلاب اسلامی ما را به انقلاب جهانی حضرت ولی عصر(ع) متصل بفرما ما را از اعوان و انصارش قرار بده، اسلام و مسلمین را نصرت بده، مقام رهبر عظیم الشان عالی است عالی تر بفرما.
پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) همه مردم را مجبور به دین نمی کردند.علی(ع) همان علی است، معاویه همان معاویه تاریخ امروز به گستردگی تا زمان علی(ع) است. غرب امروز مصداق اصلی معاویه(و معاویه صفتهاست) که می خواهند کاری بر علیه اسلام انجام دهند ولی هیچ غلطی نمی توانند بکنند .
امروز باید ایران اسلامی  غرب و شرق را به یوغ خود بکشد بلی به حمدالله ایران اسلامی به پشتیبانی قرآن و روایات ابرقدرت است.امروز تمام کفر در مقابل تمام اسلام ایستاده است، باید مسلمانان کاری بکنند که در جهان سربلند باشند.حفظ رهبر واجب است .
جامعه اسلامی به معنای حقیقی آن دوران امام زمان(عج) درست می شود(تحقق خواهد یافت.امروزه جهاد واجب است آماده باشیم، بروید از رهبر حکم جهاد بگیرید ننشینیم باید پشت سر رهبرمان حرکت کنیم. امام علی(ع) می فرماید: اگر کافر از مرز اسلام تجاوز کند بر همه مسلمانان واجب است دفاع کنند ولو آن(مسلمان) سنی باشد. بر من واجب است، بر شما واجب است؛ اگر مسامحه کنید بر پیرزن ها هم واجب است از اسلام دفاع کنند ما مسلمانان تنها نیستیم امام زمان(عج) بالای سرماست .آمادگی داشته باشیم، اگر رهبر حکم جهاد بدهد انشاء الله به کمک امامان رهبرمان حضرت آیت الله العظیم خامنه ای حرکت کنیم و نام آمریکا را برای همیشه دفن کنیم.ما تنها نیستیم امام زمان بالای سرماست .ما آماده ایم ما نباید بنشینیم و آمریکا نعره بکشد .
ما نمی گذاریم کفار و دشمنان اسلام به مرزهای کشورهای اسلامی وارد بشوند آمادگی داشته باشیم اگر رهبر حکم جهاد بدهد انشاءالله به کمک امام و رهبرمان حضرت آیت الله العظم خامنه ای(دام ظله) حرکت کنیم و نام آمریکا را برای همیشه دفن کنم.در جامعه اسلامی باید فقط امر ولی فقیه اجرا شود حکومت کامل و حقیقی با آمدن حضرت ولی عصر(عج) محقق شود. رهبر انقلاب، یک انسان کامل است، همه چیز در وجودش است .

5-فتوی حضرت آیت الله فاطمی رحمه الله علیه در نوشتاری به طرح مسائل به طرح جدید پیرامون بلندگو و اکو ...

بسمه تعالی

استفاده کردن از ادوات صورت در حدی که موجب مزاحمت و ناراحتی مردم باشد غیر مجاز و حرام است

6-مسئله در رنج و زحمت بودن انسان درقرآن(پیرامون تفسیر سوره البَلَد)

سوره مبارکه البلد- سوره 90 دارای 20 آیه است . این سوره مبارکه در رنج و زحمت بودن انسان را که یکی از شعبه های حرص و آز اوست موضوع قرار داده سپس راه خلاصی از این رنج و تعب را که عامل مهم بدبختی و جهنمی بودن اوست ارائه می دهد.در اول سوره دو موضوع بسیار مبارک را مورد قسم قرار داده و به عامل مهم رنج و تعب انسان را که همانا شهرنشینی و توالد و تناسل اوست اشاره می کند «بِسمِ الله الرَحمنِ الرَحیم، لااُقسِمُ بِهذا البَلَد، وَ أنتَ حِلٌّ بِهذا البَلَد، وَ والِدِ و ما ولَد 4 » سپس مقسم علیه یعنی چیزی را که قسم را برای آن یاد می کند می آورد«لَقَد خَلَقنا الاِنسانَ فی کَبَد 5» همانا ما انسان را در زحمت آفریده ایم، تعبیر لَقَد خَلَقنا الانِسان، این را می رساند که تا انسان انسان است و هنوز دست تربیت و هدایت الهیه به او نرسیده و مومن نشده است در رنج و زحمت خواهد بود، و این یکی از شاخصه های انسان است که شخصیت او را تشکیل می دهد، همچنانکه درباره عجله کردن که شاخصه دیگر اوست می فرماید : «خُلِقَ الاِنسانَ مِن عَجلٍ 37- سوره انبیاء» یا درباره حرص و آز می فرماید : «إنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلَوعاً، آیه 19- سوره معارج» یعنی انسان حریص و آزمند است مگر اینکه در خط بندگی خداوند تبارک و تعالی درآید، و درهمین معنی است:«اِنّ الاِنسانَ لَفی خُسر اِلّا الذینَ امنوُا... سوره والعصر».

در سه آیه بعدی آثار شوم این خصیصه را بیان می کند : او آنچنان در راه ارضاء حرص و آز خود پیش می رود و گمان دارد کسی به او خط و اندازه قرار نداده و حدّ و مرزی برای او نیست (اَیَحسَبُ اَن لَن یَقدِرَ عَلَیهِ اَحَد 5 ) پیوسته ادعاها و شعارهای راست و دروغ دارد، زحمت کشیده ام، پولها خرج کرده ام، آنچنانکه گویا کسی او را ندیده و اعمالش را زیر نظر ندارد(یَقُول اَهلکتُ مالاً لُبُداً، اَیَحسُبُ اَن لَم یَرَهُ اَحَد) این چنین انسان در رنج و تعب است و زندگی را هم به خود و هم به دیگران تنگ و ناگوار می نماید مگر اینکه مومن باشد چه با ایمان می تواند از این بلیه خلاص شود.

خوشبختانه وسیله کسب ایمان را هم خود دارد اگر بخواهد آن نعمتهای چشم و زبان و سایر عوامل آگاهی است که در آیات سه گانه 8-9-10 : اَلَم نَجعَل لَهُ عَینَینِ، ولِساناً و شَفَتیَن، و هَدَیناُ النَجَّدَینٍ آمده- این اعضاء نموداری از تکامل و اختیار انسان، و قراردادهای تکوینی باریتعالی «اَلَم نجعل .... ) است تا آدمی باختیار خود آنها را بکار برد، بنگرد، بیندیشد، بگوید، بپرسد و با اسرار جهان و دریافتهای دیگران آشنا شود، و هدفها و قوانین حیات را دریابد و بالاخره در صراط مستقیم و خط اعتدال قرار گیرد تا دشواریها برایش آسان شود و از رنجها و سختیها برهد.

ولی او با توجه به این وسایل آگاهی و نعمتهایی که پروردگارش در اختیار گذاشته همچنان در اسارت خود پیش می رود و حاضر نشده است از هواهای نفس خود دست بردارد. و وارد میدان بندگی پروردگار خود شود در سوره مبارکه تکاثر»سوره 102» آنجا که افزون طلبی انسان رامورد انتقاد قرار میدهد می فرماید : شما اگر یقین به قیامت داشتید اینکار را نمی کردید(وَ بِالاخَرهِ هُم یُوقِنُون آیه چهار- سوره بقره) آن روز که جهنم را می بینید از نعمتها سوال می شوید که با داشتن آنهمه وسایل هدایت چرا بی اعتناد شدید و به این روز سیاه افتادید (ثُمِّ لََرونّها عینَ الیَقین ثم لَتُسُئلَنّ یومئذٍ عن النعیم 8) .

آری مبارزه با هواهای نفس آنچنان سهل و آسان هم نیست، این راه سختی ها دارد همچنانکه گذرگاههای پرپیچ و خم در سینه کوه سختی ها دارد همه کس متحمل نمی شود(فَلا اِقتَحَمَ العَقَبه 11) و چه دانی تو که آن گردنه(عقبه) چیست(وَما اَدریکَ ما العَقَبَه 12) این گونه سوال«و ما اَدریکَ» که در قرآن مکرر آمده : « وَ ما اَدریکَ ما لیلَهُ القَدر ... وَ ما اَدریکَ ما الحاقَه- وَما اَدریکَ ما عِلیّون- راجع به حقایق و واقعیاتی است که کنه آنها برتر از اندیشه و درک مخاطب است، قرآن پس از القاء اینگونه استفهامها جوابهایی از زمان و حوادث و لوازم آن را بیان می دارد.

 در این آیه نیز فَکُّ رَقَبه از آثار و لوازم عقبه مورد استفهام است، مبارزه با نفس تا دست یافتن به تزکیه نفس با در نظر گرفتن عمق غرائز و احساسهای بشری که بجز پروردگار کسی نمی تواند ابعاد آنها را ارزیابی کند قابل درک برای همه نیست عجیب است که حتی معصومین علیه السلام، هم از آتش این غرائز بخدا پناهنده شده اند راوی گفت : امام صادق علیه السلام را در مکه دیدم در حال طواف ذکرش فقط اینست الهی قِنی شَحِّ نَفسی (خداوندا مرا از حرص و بخل نفسم خلاص کن ) اشاره به این آیه کریمه 9 سوره الحشر و آیه 16 سوره التّغابن یعنی شکوفائی و رستکاری نصیب کسی است که از حرص و بخل نفسش مصون باشد . (فَاتّقواللهَ ما استَطَعتُم وَ اسمَعُوا واَطیعوا وَ اَنفِقُوا اخیراً لِاَنفُسِکُم وَمن یُوفَ شَحَّ نَفسِهِ فَاولئکَ هُمُ المفلِحون).

حضرت سجاد علیه السلام در مناجاتش : الهی اِلَیکَ اَشکُوا نَفساً بِالّسُوِء اَمّاره تا آنجا که از بیقراری نفس شکایت می کند : اِن مَسَّها الشَّرُ تُجزَع واِن مَسّها الخَیرُ تَمنَع- اشاره به آیه 19 سوره معارج : خُلِقَ الاِنسانُ هَلوُعاً، اِذا مَسَّهُ الشَرّ جَزوُعاً وَ اِدامَسَّه الخَیرَ مَنوُعاً، است.

علی علیه السلام وقتی به درب مسجد می رسید پاها را جفت می کرد و مناجات کوتاهی نموده رهائی خود را از آتشهای نفس تقاضا می نمود :(یَسئَلهَ مَن فی السَماواتِ وَ الَارض کُلَّ یومٍ هُوَ فی شَأن اَللهُمُ وَلیَکَن مِن شَانُ حاجَتی وَهَیِ عِتقُ رَقَبَتی مِنَ النّاروَان تُقبِل عَلّیَ بِوجهِکَ الکریم).

انسانها اسیر همین غرائز و احساسها هستند و هر یک از آنها شعله آتشینی است که او را می سوزاند و در عذاب می دارد6.

7-مسئله آشفتگی ها وناآرامی های انسان وراه نجات ان درقرآن کریم وروایات

انسان در آتش است (حرص،حسد تکبر و..)ازکتاب باهمین عنوان از ایشان:

از امام صادق است که فرمود «الناس ممالیک النار» مردم اسیر آتشند مگر شیعیان ما که از آتش آزادند، بلی فقط تبعیت از انبیاء و بندگی خدا است که انسان را از بندگی غیر خدا آزاد می کند آیات 13 به بعد متضمن این معنی است«اَو اِطعام فی یَومٍ ذی مَسغُبَه ، یَتیماً ذا مَقرَبَهٍ اَومسکیناً ذا متربهٍ » طعام دادن در روز گرسنگی، به یتیمی از خویشاوندان یا فقیر خاک نشین)، - اداء نماز از شرک و کبر پاک می کند(اِنّ الصَلوهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمنکر- آیه 45 فاطر)انفاق، صدقات، زکوه از حب دنیا که رأس کل خطیئه است پاک می کند .

در آیه 103 توبه چنین است : از اموال آنها صدقه ای بگیر تا بوسیله آن آنها را پاک سازی و پرورش دهی خُذمِن اَموالِهِم صَدقَهَ نُطّهُرهُم و تَزکیهم بِها ... آیه 104 توبه) بطور کلی اتفاق بهر معنی زکوه ، خمس، صدقات، حتی طعام دادن، میهمانی دادن این اثر را دارد.

رسول خدا (ص) در خطبه آخر جمعه شعبان درباره افطاری دادن توصیه می فرمود کسانی عرض کردند ما همه قادر به افطاری دادن نیستیم. حضرت فرمود:(اِتَقّوا النارَ وَ لَوبَشقِّ تَمرَهٍ ) از آتش خود را بپائید ولو با نصف خرما باشد. یعنی فقیری که مالک پنج و شش عدد خرما بیش نیست آنهم اگر نصف خرما را بدهد از حب دنبایش کاسته می شود و بهمان اندازه از آتش حرص و از مصون می گردد.

انبیاء علیهم السلام سروکار با انسان دارند که هدایتش کنند پیغمبر ما هم که آخرین آنهاست نیز سروکارش با انسان است، انسانی که دارای این خصوصیات است که قرآن شمرده :انسان هلوع آفریده شده است :(اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً ) به یقین انسان بی ثبات و بی قرار است چون شَرّی به او رسد نالان شود و چون خیری به او رسد خود را می گیرد مگر نماز خوانان، - (اذا مَسه الشر جَزوعاً ، وَ اِذا مَسّه الخَیر مَنوعاً ، اِلا المُصلّینِ، آیات 19، 20 معارج).

در سوره فجر آیات 15 و 16 : اما انسان هنگامیکه پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام می کند و نعمت می بخشد مغرور می شود و می گوید پروردگارم مرا گرامی داشته است، و اما هنگامی که برای امتحان روزیش را برای او تنگ می گیرد مأیوسانه می گوید پروردگارم مرا خوار کرده است، نه، - چنان نیست که شما می پندارید، فَامّا الاِنسانُ اِذا ما اِئتلاهُ رَبُّهُ فَاکرَمَهُ وَ نَّعَمهُ فَیَقولُ رَبِّ اَکرَمَنِ،- وَ اَمّا اِذا ما اِبتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقُولُ رَبِّ اَهانَنِ، کَلا)، آری انسان همواره با عوارض ناگوار داشتن یا نداشتن، دست به گریبان است.

انسان حریص است، انسان بخیل است در این خصوص آیه 100 سوره اِسراء چنین آمده : بگو اگر شما مالک خزینه های رحمت پروردگار من بودید در این صورت نیز امساک می کردید مبادا انفاق مایه تنگدستی شما شود و انسان تنگ نظر است(قُل لَوانتم تَملِکُونَ خَزائِنَ رَحمَهِ رَبّی اِذا لامسکتُم خَشیهَ الاِنفاق و کانَ الاِنسان قتوراً )، و بموازات این حرص ژرف، و عمیق حسد حاسد است(وَ مِن شَرّ حاسِدٍ اِذا حَسَد 5 سوره فلق). اگر دیگران داشته باشند و او نداشته باشد، حسود نه تنها تا کشتن محسود پیش می رود و فرمان «اُقتُلُوا یوسُفَ»آیه 9 سوره یوسف، - صادر می کند، از آن بالاتر نابودی خود از خدا می خواهد تا از آتش حسد برهد، در آیه 32 انفال از بدخواهان رسول خدا چنین آورده : و هنگامی که گفتند پروردگارا این حق است و از طرف تو است بارانی از سنگ بر ما از آسمان فرود آر، یا عذابی دردناک بر ما بفرست: (اللهُم اِنّ کانَ هذا هوالحق مِن عِندک فامطِر عَلَینا حجازَه مِنَ السماءِ اَوِ ائتِنا بِعذابٍ اَلیم).

درباره عمق کینه و عداوتی که در برخوردها پیدا می کند در آیات 62 و 63 سوره انفال آنجا که یاری و نصرت خود را به پیغمبرش خاطرنشان می فرماید چنین می گوید : اگر بخواهند درباره صدمات تو خدعه کنند خدا برای تو کافیست که تو را با یاری خود و مومنان تقویت کرده، و دلهای آنان را با هم الفت داد، اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف می کردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمی توانستی، ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد، او توانا و حکیم است.ثُمَّ کانَ مِنَ الَذین امنوُا و اتواصوا بالصبر و تو اصوا بالرحمه .(17) عطف به فلا اِتَحَمَ العَقَبَه است . یعنی بس از عبور از عقبه که همان فکّ رقبه و اطعام به ایتام و مساکین است باید توام با ایمان به خدا و وعدهای خدا باشد و تقرب و رضای او هدف باشد تا اعمال و انعامها عاری از ریا و شرک وحتی عالی از توقع شکرگزاری فقیر باشد. «فاتِ ذَی القربی حَقَه وَ المِسکینَ وَابنِ السَبیل ذلِکَ خَیرٌلِلَذینَ یُریدونَ وَجهِ اللهِ وَاولئکَ هم المفلحون 38 روم » .و پس از ایمان فردی ارتباط با هم لازم است تا پایه اجماع مومن شکل گیرد.

 در آیه 200 آل عمران است : یا اَیُّها الذینَ امنوا اِصبِروُا وَ صابِروُا وَ رابِطُوا وَاَتَّقوُا الله لَعَلَّکُم تُفلِحون) و همدیگر را توصیه به صبر و مرحمه نمایند،- گذشت از خود برای رفاه دیگران مخالف با هواها و کششهای نفسانی است لذا باید هشیار بوده و مددکار یکدیگر، در برابر انگیزه های فردی و بی مهریها به شکیبائی و رحمت توصیه کرد و از همدیگر پذیرا بود تا پیوسته این دو خوی عالی که صبر و رحمت است بیدار و فعال بماند، «مُحَمَّد رَسولَ الله وَاَلَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکفارُ رُحماءِ بینهم ... آیه 29 فتح » .

در چنین اجتماعی همت ها برانگیخته شود و برکات از هر سو رو می کند(اولئکَ اَصحابُ المَیمَنه) و اهل بهشتند، بهشت سرتاسری، (وَاَلذینَ کفَروُا بِایاتِنا هُم اَصحابُ المَشئَمِه19 عَلیهم نارٌ موصَدَه 20) در قرآن متجاوز از هفتاد مورد تابلوهائی از بهشت و جهنم ترسیده نموده است و جالب اینکه تکراری نیست و در هر مورد به نحو خاصی مطلب را آنچنانکه هست رسانده، در این سوره مبارکه نیز پس از بیان و ترسیم مشخصات اهل بهشت و خلاصه نمودن آن مشخصات با جمله «اولئکَ اَصحابُ المَیمَنه» به حکم مقابله تابلوی اهل جهنم را ترسیم می نماید با آیه 19 و 20 : و کسانیکه به آیات ما کافر شدند آنان افرادی شومند، بقرینه پیوستگی و تقابل آیات چنین توضیح می شود کسانیکه به آیات هدایتی و قدرت ادراک و بیان «عَینین و لسانا و شفتین و هدیناه النجدین» ما بی اعتناد شدند و از اقتحام در عقبه تکلیف روی گرداندند و به آزاد کردن گردنها و اطعام نپرداختند و به اجتماع ایمانی نپیوستند و همدیگر را بصبر و رحمت توصیه ننمودند همین ها اصحاب شوم«مشئمه » هستند اینان وجودشان شوم و ملازم با شئامت است و با استکبار و تکروی روزنه تابش نور حیات و دریچه نسیم رحمت را بر روی خود و دیگران بسته اند، آتش فراگیر و دربسته را برای خود و جمع فراهم ساخته اند«عَلَیهِم نارٌ موصَدَه». در حدیثی از امام صادق(ع) می خوانیم کسی که در نماز واجب سوره «لااُقسِمُ بِهذا البَلَد» را بخواند در دنیا از صالحان شناخته خواهد شد و در آخرت از کسانی شناخته می شود که در درگاه خداوند مقام و منزلتی دارد و از دوستان پیامبران و شهدا و صالحان خواهد بود.7

* ایت الله فاطمی رحمه الله علیه :

عمل صالح آن است که برای خدا باشد. این ایمان است که جلوی انسان را پرتگاه ها می گیرد.پناه بر خدا ما یک لحظه اش را نمی توانیم، .عذاب جهنم را تحمل کنیمانسان یا رو به سوی رضای خداست یا به سوی غضب خدا . باید همه کارها برای خدا، در راه بندگی خدا باشد ازدواجش، کارش، خوردن و خوابیدنش، عبادتش و ... و باید از تمرّد وتخطی دوری کرد.پیامبران آمده اند که انسان در خط رضای خدا باشد، یهدی به اله صله.

 تتمه مطالب ؛ در آستان الهی(از دعاهای پایانی معظم له در انتهای جلسات و مراسمات)

بار پرودگارا انقلاب اسلامی ما را به انقلاب جهانی حضرت ولی عصر (عج) متصل بفرماء ما را از اعوان و انصارش قرار بده. اسلام مسلمین را نصرت عنایت بفرما. مقام رهبر عظیم الشأن عالی است متعالی تر بفرما. اموات ما، پدران و مادران ما را ببخش وبیامرز ما را به رحمت خود از آتش نجات بده. اهل بهشتمان قرار بده. برحمتک یا ارحم یا الراحمین.[1]  

پروردگارا، توفیق قرائت قرآن در شبانه روز به ما عنایت بفرما.(زندگی ما را  قرآنی قرار بده.) ما را از برکات قرآن،هدایت قرآن دنیا و آخرت برخوردار بفرما.[2]

اللّهم یطعم و لایطعم بحق سید عرب و العجم. پرودگارا احسان محسنین را قبول بفرما. خیر و برکاتت را نازل بفرما. شرو بلیّات را دور بفرما، پرودگارا ما را با محمّد و آل محمّد محشورمان بفرما. پرودگارا... بحق محمد آل محمد امواتمان، شهدایمان، حق داران را ببخش و بیامرز، برای شادی انبیاء اولیاء صالحین، صدیقین و شهدا، اموات و گذشتگانمان حمد و صلوات[3] پرودگار ما را از نماز گزاران واقعی قرار بده، فرزندانمان را هم از نماز گزاران قرار بده.[4] السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الا رواح التی حلت بفنائک و صلی و علی محمد و آل محمد.[5]

پی نوشت ها:

1- اندیشه سیاسی اجتماعی آیت الله سیدجوادسید فاطمی رضاقارزی.نشرروزا1403

2-انسان ودرس(تعلیم وتعلم)،سیدجوادسیدفاطمی رحمه الله علیه..چاپ میثم1380

3-اندیشه سیاسی اجتماعی آیت الله سیدجوادسید فاطمی رضاقارزی.نشرروزا1403

4-عبودیت خدا نوشته‌های رضاقارزی 15مهر1402، @obodiyatekhodaa

 


1- دعای دائمی معظم له بین نماز جماعت ظهر و عصر.

2- دعای بعد از اتمام جلسات تفصیر قرآن کریم.

3- دعای معظم له بعد از اتمام هیئت و مجالس عزاداری اهل بیت عصلت و طهارت و مجالس سوگواری دیگر.

4- دعای همیشگی معظم له بعد از جلسه آموزشی نمازشان

5-  دعای ایشان بعد از اتمام گفتن بخش تفسیر جلسه

 

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn