بسمه تعالی
غرب شناسی در دیدگاه امام( ره) ومقام معظم رهبری دام ظله
بياناتي از حضرت امام خميني رهبر كبير انقلاب پیرامون غرب شناسی
علم وصنعت مورد تأكيد اسلام قرآن مجيد است و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معني كه بعضي روشنفكران حرفهاي ميگويند كه آزادي در تمام منكرات و فحشاء حتي همجنس بازي و از اين قبيل، تمام اديان آسماني و دانشمندان و عقلابا آن مخالفند گر چه غرب و شرقزدگان به تقليد كوركورانه، آن را ترجيح ميكنند. (از متن وصيتنامه امام رهنمود ص29 )
● از توطئههاي مهمي كه در قرن اخير، خصوصاً در دهههاي معاصر و بويژه پس از پيروزي انقلاب آشكارا به چشم ميخورد، تبليغات دامنهدار با ابعاد مختلف براي مأيوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداكارايران از اسلام است. (از متن وصيتنامه امام رهنمود ص28)
● اسلام و حكومت اسلامي پديدهي الهي است كه با بكار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تأمين ميكند و قدرت آن دارد كه قلم سرخ بر ستمگريها و چپاولگريها و فسادها و تجاوز بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند و مكتبي است كه برخلاف مكتبهاي غيرتوحيدي، در تمام شئون فردي و اجتماعي و مادي و معنوي و فرهنگي و سياسي و نظامي و اقتصادي دخالت و نظارت دارد. و از هيچ نكته ولو بسيار ناچيز كه در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادي و معنوي نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشكلات سر راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و براي رفع آن كوشيده است. ( از متن وصيتنامه امام رهنمودها و انتظارات ص26)
- به ملت عزيز ايران توصيه ميكنم كه نعمتي كه با جهاد عظيم خودتان و خود جوانان برومندتان بدست آوريد همچون عزيزترين امور تلاش را بدانيد و از آن حفاظت و پاسداري نمائيد. و در راه آن كه نعمتي عظيم الهي و امانت بزرگ خداوند است كوشش كنيد و از مشكلاتي كه در اين صراط مستقيم پيش ميآيد نهراسيد كه «ان تنصروالله يَنصُرُكم و يُثَبت اقدامكم » و در مشكلات دولت جمهوري اسلامي ما جان و دل شريك و در رفع آن كوشا باشيد ودولت و مجلس را از خود بدانيد و چون محبوبي گرامي از آن نگهداري كنيد.
● از نقشههاي شيطاني قدرتهاي بزرگ استجار و استعمارگرا كه سالهاي طولاني در دست اجرا است و در كشور ايران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روشهاي مختلف دنبالهگيري شد و به انزوا كشاندن روحانيت است كه در زمان رضاخان با فشار و سركوبي و خلع لباس و حبس و تبعيد و هتك حرمت و اعدام وامثال آن.
بيانات امام خميني(ره) نقل از كتاب خودباختگي و خودباوري از ديدگاه امامخميني(ره): فرهنگ مبدأ همهي خوشبختيها و بدبختيهاي ملت است اگر فرهنگ ناصالح شد اين جوانهايي كه تربيت ما شوند به اين تربيتهاي فرهنگ ناصالح، اينها در آتيه فساد ايجاد ميكنند. اگر فرهنگ، فرهنگ صحيح باشد.
جوانهاي ما صحيح باز ميآيند. (صحيفه نور؛ ج1 ص273)
اگر بخواهيد ملت شما نجات پيدا بكند نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاهها بايد طرح بشود. رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است. (صحيفه نورج10ص55)
درباره فرهنگ هرچه گفته شود كم است و ما دانيم و ما دانيم اگر انحرافي در فرهنگ يك كشور پيدا شود و همهي ارگانها و مقامات آن رژيم به صراط مستقيم انساني و الهي پايبند باشند و به استقلال و آزادي ملت از قيود شيطاني عقيده داشته باشند و آن را تعقيب كنند و ملت نيز به تبعيت از اسلام و خواستههاي ارزنده آن پايبند باشد، ديري نخواهد گذشت كه انحراف فرهنگي بر همه غلبه كند و همه را خواهي نخواهي به انحراف كشاند و نسل آتيه را آنچنان كند كه انحراف به صورت زيبا و مستقيم را راه نجات بداند و اسلام انحرافي را به جاي اسلام حقيقي بپذيرد و بر سر خود و كشور خود، آن آورد كه در طول ستمشاهي و خصوصاً پنجاه سال سياه بر سر كشور آمده و مجلس و ملت و متفكران متعهد بايد اين حقيقت را باور كنند و اصلاح فرهنگ و از آنجمله اصلاح مدارس از دبستان تا دانشگاه را جدي بگيرند و با تمام قواء رسد راه انحراف بكوشند اشخاصي معدود قدرت ندارند تا اين امر عظيم الحجم مهم را اصلاح كنند و صددرصد آن را اسلامي و ملي و در خدمت كشور قرار دهند همه مسئولين و بايد در پيشگاه خدا و خلق خدا جواب تهيه كنيم و در اين زمان كه فرصتي ارزنده داريم از هيچ كس عذري پذيرفته نيست و همه بايد به مقدار توان خويش در اين امر حياتي كوشش نمائيم تا خون جوانان برومند مجاهد و كوشش ملت و مجاهدات بيدريغ آن هدر نرود. (صحيفه نور ج17 ص203)
توجه : مطالبي از كتاب كودك و تربيت ص180 و181:
« غايت مسلمين از تعليم، غايتي ديني بوده است و بخصوص بسياري از متفكران مسلمان بر آن بودهاند كه مقصود از علم همانا علم به كتاب و سنت است كه دو اصل علم شرع و مايهي فلاح و سعادت ميباشد. (نقل كرده از كتاب كيمياي سعادت ص122)و در اين باره استدلال به دو آيه از آيات قرآن ما نمودند كه در آن امر به تدبر و مطالعه در قرآن مجيد كرده است در آيه 82 سورهي نساء و آيه 24 سورهي محمد. از اين رو تدبر در قرآن و تفكر در معاني آن، و فراگيريش بر هر مسلمان، لازم شمرده شده و از بدو تاريخ اسلام، تعليم قرآن مجيد در نزد پيروان آن از فرايض ديني و جزء تكاليف شرعي ايشان قرار گرفت و اين تعليم را منحصر به افراد مكلف بالغ ننموده بلكه به دو علت لازم دانستند كه به كودكان را نيز از ابتداي كودكي كه زمان كسب دانش است با قرآن مجيد آشنا سازند تا: اولاً: با اصول تعاليم الهي و زبان قرآن مأنوس و معتاد گردند و حب دين در اينها ملكهي راسخ گردد و؛ ثانياً: از بركات قرائت آن سعادت معنوي و حسن عاقبت نصيبشان گردد در شرح حال بزرگان ادب وفقه نيز غالباً ديده ميشود كه آنان در هنگام كودكي به تعليم و حفظ قرآن اشتغال داشتهاند. »
بياناتي از مقام معظم رهبري (حفظهالله)
پيرامون غربشناسي آفات و مضرات غرب، تهاجم فرهنگي و تقابل اسلام در برابر كفر جهاني:
- قدرتهاي استكباري غرب، امروز همه جا خود را با اسلام روبرو ميبينند، آنان از اسلام احساس خطر ميكنند آنان هر نشانهاي اسلامخواهي را طليعه خطري جدي براي قدرت و منافع خود تلقي ميكنند، بديهي است كه اسام ناب محمدي كه ظلم و فساد و انحطاط اخلاقي را در محيط زندگي بشر تحمل نميكنند براي نظامهايي كه بر پايه ظلم و فساد و انحطاط بنا شدهاند خطري حقيقي است، اين است كه همه قدرتهاي شيطاني عالم امروز در مصاف با جلوههاي اسلام از خشنترين روشهاي برخورد استفاده ميكنند و بديهيترين اصولي را كه تاكنون شعار دادهاند زيرپاي ميگذارند (20/9/68)
- من در پنج، شش سال قبل از اين احساس كردم يك حركت خزنده فرهنگي در كشور دارد شروع ميشود. براي چه؟ براي هدف قرار دادن نقطه اصلي، نقطه اصلي چيست؟ ايمان مردم، ايمان نقطه اصلي است، منشأ همه خيرات و بركات ايمان است. ايمان به آن حقيقت روشن و تابناكي كه توانست ملت ايران را از ظلم و جور استبداد نجات دهد، آن ايمان، همان ايماني كه بود كه توانست در همه ميدانها بهترين جوانان كشور را بسيج كرد، براي كارهاي بزرگ (24/9/77)
- هيچ وقت هم ما فكر اين كه دنيا چه ميگويد، روزنامههاي دنيا چه ميگويند، سازمانهاي دنيا چه ميگويند نكردهايم و نبايد بكنيم... مگر بايد براي مصالح كشور و مصالح يك ملت، منتظر اين حرفها ماند، بنده منتظر اجازه سازمانهاي بينالمللي براي نحوهي اداره اين كشور نميمانم؛ منتظرم دستگاههاي مسئول وزارت ارشاد، دستگاه قضايي، دستگاههاي امنيتي- كار خودشان را بكنند ببينم اين كساني كه در بعضي از اين مطبوعات، ايمان مردم را هدف گرفتهاند، از جان مردم چه ميخواهند.(1/1/78)
- هيچ لزومي ندارد كه ما به ليبراليسم قرن هيجده اروپا مراجعه كنيم و به دنبال اين باشيم كه « كانت» و «جان استورات ميل» وديگران چه گفتهاند؛ ما خودمان حرف و منطق داريم... در مكتب غربي ليبراليسم، آزادي انسان، منهاي حقيقتي به نام دين و خداست. لذا ريشه آزادي را هرگز خدا دادگي نميدانند؛ هيچ كدام نميگويند كه آزادي را به خدا به انسان داده است. دنبال يك منشأ و ريشه فلسفي برايش هستند... در اسلام آزادي ريشه الهي دارد، خود اين يك تفاوت اساسي است و منشأ بسياري از تفاوتهاي ديگر ميشود بنابراين منطق اسلام، حركت عليه آزادي، حركت عليه يك پديده الهي است... اما در غرب چنين نيست. (17 و18 شهريور77)
- در ليبراليسم غربي چون حقيقت و ارزشهاي اخلاقي نسبي است لذا آزادي نامحدود است... يعني از لحاظ معنوي و اخلاقي هيچ حدي وجود ندارد. آزادي در اسلام اينطور نيست در اسلام است، ارزشهاي مسلّم و ثابتي و حقيقتي وجود دارد؛ حركت در سمت آن حقيقت كه ارزش و ارزش آفرين و كمال است. بنابراين آزادي با اين ارزشها محدود ميشود. (17 و 18 شهريور 77)
- در غرب در نفي «تكليف» تا جايي پيشرفتهاند كه نه تنها تفكرات ديني را، حتي تفكرات غيرديني و كل ايدئولوژيها را كه در آنها تكليف هست واجب و حرام هست، بايد و نبايد هست نفي ميكنند. (همان تاريخ بالا)
- تهاجم فرهنگي عليه ملت ما مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد. البته قبل از او مقدمات تهاجم فراهم شده بود. و كارهاي فراواني كرده بودند و روشنفكرهاي وابسته را در داخل كشور كاشته بودند... كسي كه در آن روز، بزرگترين قدم را به نفع فرهنگ غرب و در حقيقت به نفع سلطه غرب و استعمار انگليس در ايران برداشت رضاخان بود (جرعهنوشي كوثر ص372 و373)
- من نميدانم آيا جوانهاي نسل انقلاب، تاريخچهي 150-200 سال اخير را درست خواندهاند يا نه و همه دغدغه من اين است كه جوان انقلابي امروز، ندادند كه ما بعد از پشت سر گذاشتن چه دوراني امروز در ايران مشغول چنين حركت عظيمي هستيم (همان مأخذ)
- زماني كه غرب در خواست در ايران پايگاه تسلط خود را مستحكم بكند از راه روشنفكري وارد شد و از طريق عناصر خود فروختهاي مثل ميرزا ملكم خان و تقي زادهها اقدام كرد ايجاد جريان روشنفكري وابسته.(همان مأخذ)
- امروز ما براي اين كه با نام و ياد و سلطه استكباري دولت امريكا با همهي وجود مخالف باشيم محتاج چه دليلي باشيم، جز اين كه آن رژيم پنجاه سال همهي منابع انساني ومالي واخلاقي استعدادهاي ما را ضايع و نابود كرد؟ (همان مأخذ)
- عزيزان من، مسأله تهاجم و فرهنگي را كه من هفت، هشت سال پيش مطرح كردم جدي بگيريد، شبيخون فرهنگي شوخي نيست، بعد از عامل رسانهاي تبليغي، در درجهي دوم، عامل سياسي و اقتصادي بود؛ عامل نظامي هيچ نبود.
* تهاجم فرهنگي دو معنا دارد يعني در واقع تركيبي از دو چيز است، يكي از آنها عبارت است از اين كه براي هجوم از ابزارهاي فرهنگي استفاده كنند نه از ابزارهاي سياسي، نظامي. با ابزارهاي فرهنگي مبارزه كنند. رسانهها، حرفها و روشهاي فرهنگي، هنري و امثال آن را براي تأثيرگذاري به كار بگيرند. بخش دوم: كه مهمتر است اين است كه اهداف فرهنگي را هدف ميگيرند، اهداف فرهنگي يعني چه؟ يعني فرهنگ مردم، ايمان، اخلاق، روشها، انديشه و طرز فكر مردم را هدف ميگيرند. تهاجم يعني حملهكردن و هجوم آوردن با ابزار فرهنگي به اغراض و اهداف فرهنگي اين معناي تهاجم فرهنگي است (30/2/77)
* وسوسه دشمنان براي ايجاد تشكيك در اعتقادات جوانها را، زمزمه خصمانه به حساب بياوريد. عدهاي سعي ميكنند جوان ايراني را با بهانههاي گوناگون به سمت مسايل سرگرم كننده، موسيقيهاي مضر، سرگرميهاي جنسي و از اين قبيل سوق دهنده (جزوه شيعه فرهنگي ص14)
* سيلي خوردگان از انقلاب و آن كساني كه با پديد آمدن نظام جمهوري غارتگرانشان از اين كشور برچيده شد، روي جوانها متمركز شدهاند. بارها گفتهاند و تكرار كردهاند كه كارشان در ايران فرهنگي است، كار فرهنگي يعني چه؟ يعني ميخواهند كاري كنند كه همين ايمان، از بين برود، نقشه آنها اين است.
(كتاب تقابل دو هويت ص112)
* امريكاييها تلاش دارند تا پنجه چدني خود را در يك دستكش حريري پنهان نمايند. ما اهل منطق و استدلال هستيم و اهل لجبازي نميباشيم وامريكا بايد توطئه و فشارهاي گوناگون برضد نظام اسلامي و مخالف با منافع و مصالح مردم ايران، حمايت از رژيم غاصب و جنايتكار صهيونيستي، ظلم و ستم به ملتهاي عراق و افغانستان و تلاش براي سلطه بر منابع مالي و حياتي را كنار بگذارد(20/10/82)
* امروز ما در يك كارزار فرهنگي، سياسي و در واقع در وسط جنگ دو هويت قرار داريم و دشمن در اين ميدان يكيك احاد سپاه، بايد از لحاظ ذخيره معنوي و ايماني به آن حدي برسند كه اگر خود او به تنهايي ماند و هيچ چيز ديگر با او نماند، قدرت و طاقت ودل و زهرهي ايستادگي در مقابل همه دنيا را داشته باشد.
(حديث ولايت ج5 ص185)
- دشمن فقط دشمن بيروني نيست دشمن اول در درون ماست، آلوده شدن به منافع فردي، مرعوب دشمنان بيروني شدن، مأيوس شدن از وعده الهي وتحقق آرمانهاي الهي دشمن دروني ما هستند ما كساني كه در جبهههاي عظيم مثل جبهه انقلاب اسلامي به دشمن پشت كرده و فراري كنند اول در جبهههاي دل خود شكست خوردند يا مرعوب ميشوند يامجذوب جلوههاي دنيا يا آلوده به شهوات ميشوند يا پول يا مقام آنها را فريب ميدهد و يا چهره چاپلوسي دشمن آنها را دچار گمراهي ميكند. انسان اول در دل خود شكست ميخورد و هزيمت ميكند بعد هزيمت در جبهه بيروني آشكار ميشود... دوم دشمني بيروني است عبارت است از آن قدرتهاي بيروني سلطهطلب جهاني كه براي تحقق مقاصد خود حاضرند، همه دنيا را به خاك و خون بكشند و جنگهاي خونين راه بيندازند براي اينكه به منافع خود دست پيدا كنند، امروز تهديدهاي امريكا عليه عراق، ديروز عليه افغانستان، در طول اين ساليان عليه مردم فلسطين و مردم لبنان را نگاه كنيد عربده كشتيهاي مستكبران عالم را ببينيد، اينها جلوههاي همان دشمني بيروني است... ما در هشدارهاي عمومي مردم را به دشمن بيروني متوجه ميكنيم.
رهبري عاشورا يك حادثه تاريخي صرف نبود، عاشورا يك جريان مستمر يك سرمشق دائمي براي امت اسلامي است. سه عنصر در حركت امام حسين است:
1- عنصر عقل و منطق 2- عنصر حماسه و عزت 3- عنصر عاطفه- خلاصه اين منطق است يعني منطق حركت امام حسين عليهالسلام.
آيتالله العظمي فاطمي دام ظله : « هر مصيبتي كه از امريكا و امثال آن ميرسد از خودمان است كه ايمانمان است كه سستيم، كه اگر سربرداريم ابرقدرتيم، ولاتحنو ولاتحزنو انتم لاعلون ان كنتم مؤمنين »
جملاتي از حضرت امام خميني رحمه الله عليه پيرامون جهاد و شهادت و شهيدان
- كسي تصور نكند كه ما راه سازش با جهانخواران را نميدانيم ولي هيهات كه خادمان اسلام به ملت خود خيانت كنند. البته ما مطمئنيم كه در همين شرايط نيز آنها كه با روحانيت اصيل كينه ديرينه دارند و عقدهها و حسادتهاي خود را نميتوانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گيرند. ولي در هرحال آن چيزي كه در سرنوشت روحانيت واقعي نيست سازش و تسليم شدن در برابر كفروشرك است كه اگر بندبند استخوانهايمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاي دار برند اگر زندهزنده در شعلههاي آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستيمان را جلوي ديدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز اماننامه كفروشرك را امضاء نميكنيم. (صحيفه نور، ج21 ص98)
- ما خدا داريم، ما براي خدا داريم عمل ميكنيم، كسي كه براي خدا عمل ميكند چرا بترسد؟ از كي بترسد؟ آنها بايد بترسند كه از اينجا رفتند، جهنم است آمالشان جوانهاي ما كه براي خدا دارند جنگ ميكنند اجرشان با خداست امكان دارد كه يك كسي براي خدا كار بكند و خداي تبارك و تعالي به او عنايت نداشته باشد؟ شهيدشان با همان شهداي اسلام انشاءالله محشورند و قدرتمند هستند. (صحيفه نور؛ ج13ص148)
امام خميني(ره) :
- هيهات كه امت محمد صلي الله عليهوآلهوسلم و سيرابشدگان عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هيهات كه خميني در برابر تجاوز ديو سيرتان و مشركان وكافران به حريم قرآن كريم و عزت رسولخدا و امت محمدصلي الله عليهوآله وسلم- پيروان ابراهيم حنيف ساكت و آرام بماند و يا نظارهگر صحنههاي ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خويش را براي اداي واجب حق و فريضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظيم شهادتم. (صحيفه امام ج20ص318)
مقام معظم رهبري:
- امروز مادر يك كارزار فرهنگي، سياسي و در واقع در وسط جنگ دو هويت قرارداريم و دشمن در اين ميدان، جنگ تمام تلاش خود را بكار گرفته است تا اميد، انگيزه وايستادگي نسل جوان را در هم بشكند. (كتاب تقابل دو هويت)
* مقام معظم رهبري دام ظله در ديدار معلمان كشور با ايشان از بيتوجهي جامعه اسلامي به قرآن گلايه نمودند.
مقام معظم رهبري مد ظله :
- آنچه امروز مشاهده مي شود يك صفبندي جديد ... در صحنه تهاجم فرهنگي است. بايد اين صفبندي و آرايش دشمن را شناخت و به آن مقابلهي مناسب نمود. صدسال پيش اسلام به عنوان يك نظام حكومتي در ميدان نبود و دشمن در تهاجم خود چندان با جديت و با تمام توان عمل نميكرد ليكن امروز اسلام در ميدان سياسي عالم به صورت يك حكومت توانمند ظاهر شده است لذا تهاجم با ابعاد وسيع و همهي توان انجام ميشود.
اين مسألهي «تهاجم فرهنگي» كه ما بارها روي آن تأكيد كردهايم واقعيت روشني است با انكار آن ما نميتوانيم اصل تهاجم را از بين ببريم «تهاجم فرهنگي»را نبايد انكار كرد وجود دارد. اگر شما در سنگر خوابت برد معنايش اين نيست كه دشمنت هم از سنگر مقابل خوابش برده است. تو خوابت برده سعي كن خود را بيدار كني. ما بايد توجه داشته باشيم كه انقلاب فرهنگي درتهديد است كما اين كه اصل فرهنگ ملي و اسلامي ما در تهديد فرهنگ دشمنان است.
سياست قدرت و نظام سلطه جهاني بر اين بود كه دين و معنويت را بلكي از متن زندگي مردم حذف كند.
دشمن در مقياس مادي قوي است در مقياس معنوي دچار ضعف شديد است.
- اگر ياد و نام امام خميني(ره) و افكار بلند ايشان زنده ماند، ارزشها نيز زنده خواهند ماند.
- ما ميراث بزرگ امام خميني(ره) و همه ارزشها و اصول اساسي آن را حفظ خواهيم كرد.
- امام راحل، با فكر و راه و وصيت هميشه زنده خود، در كنار ماست وزنده است.
جملاتي از امام خميني(ره) و رهبري دام ظله پيرامون دشمنان اسلام و تهاجمات نظامي، فرهنگي و ... :
- من درميان شما باشم يا نباشم نگذاريد اين انقلاب بدست نااهلان ونامحرمان بيفتد. (امام)
- كنترل و حذف سلاحهاي مخرب از جهان يك فريب قديمي است. (صحيفه امام ج21ص91 )
- براي حفظ انقلاب نياز به دو عنصر دين و آگاهي دارد. (رهبري دام ظله )
رابطه با اسرائيل و عمال آن چه رابطه تجاري و چه رابطه سياسي حرام و مخالف با اسلام است. (امام (ره) )
- اسرائيل سرزمين ملت مسلماناني را غضب كرده و به ارتكاب جنايات بيشمار عليه ملت فلسطين ادامه ميدهد و بنابراين دشمن ملت اسلام است و ما براي پايان دادن به تجاوز، اندك ترديدي نخواهيم كرد.
- در برابر اسرائيل اگر كسي سكوت كند در پيشگاه خداوند قاهر، مسئول در اين عالم محكوم به زوال است.
- در مقابل اسرائيل وظيفه هر فرد مسلماني كه در دورترين نقطه جهان اسلام بسر ميبرد همان وظيفهاي است كه خلق فلسطين به آن موظفند.
- تنها راه ريشه كن كردن غده سرطان اسرائيل مبارزه است.(رهبري دام ظله)
- روابط ما با آمريكا روابط يك مظلموم با يك ظالم است.
- من با اطمينان ميگويم، اسلام ابرقدرتها را به خاك مذلت مينشاند.
- دنيا بداند كه هر گرفتاري كه ملت ايران و ملل مسلمين دارند از امريكاست.
- خطر امريكا به حدي جدي است كه اگر كوچكترين غفلتي كنيد نابود ميشويد.
- داغي كه به دل امريكا وارد شده است، به واسطه اين نهضت، به دل هيچكس وارد نشده است.
مقام معظم رهبري:
- انقلاب يك حقيقت هميشه جاويد است، انقلاب پرچم عدالت و آزادي و استقلال و عزت است انقلاب پرچم اسلام است، حقايق اسلام در تمام روايتهاي تاريخ دلهايي را مجذوب خود كرد، جسمها و فكرها و نيروهايي را به حركت درآورد و تحولات عظيمي را در همه عرصههاي زندگي بشريت ايجاد كرد، انقلاب يكي از همان تحولات است و نام وحقيقت و روح اسلام عنصر اصلي اين انقلاب است. لذا هميشه زنده است. البته انقلاب زنده است و به همين دليل دشمن هم دارد همچنانكه پيروزي انقلاب و ولادت آن با مقاومت دشمنان روبرو شد، تداوم انقلاب، بر پا ماندن و اثربخش شدن آن هم با دشمن و دشمنيها مواجه است. دشمن هم فقط دشمن بيروني نيست. ما دو دشمن داريم دشمن اول در درون خود ماست آلوده شدن به شهوات، حرص به دنيا، دلبسته شدن به منافع فردي، مرغوب دشمنان بيروني شدن، مأيوس شدن از وعده الهي و تحقق آرمانهاي الهي، دشمنان دروني ما هستند. همه كساني كه در جبهههاي عظيم مثل جبهه انقلاب اسلامي به دشمن پشت كرده و فرار ميكنند اول در جبهه دل خود شكست خوردند يا مرعوب ميشوند يا مجذوب جلوههاي دنيا يا آلوده به شهوات ميشوند يا پول و مقام آنها را فريب ميدهد و يا چهره چاپلوسي دشمن آنها را دچار گمراهي ميكند. انسان اول در دل خود شكست ميخورد وهزيمت ميكنند، بعد هزيمت او در جبهه بيروني آشكار ميشود.
دوم دشمن بيروني است. دشمن بيروني عبارت است از آن قدرتهاي سلطهطلب جهاني كه براي تحقق مقاصد خود حاضر شدهمه دنيا را به خاك و خون بكشند و جنگهاي خونين راه بيندازند براي اينكه به منافع خود دست پيدا كنند. امروز تهديدهاي امريكا عليه عراق، ديروز عليه افغانستان، در طول اين ساليان عليه امروز فلسطين و مردم لبنان را نگاه كنيد. عربده كشيهاي مستكبران عالم را ببينيد، اينها جلوههاي همان دشمن بيروني است...
- ما هشدارهاي عمومي مردم را به دشمن بيروني متوجه كنيم.
- قرآن به ما ياد داده كه هميشه از اشتباهات خود ياد كنيم. « ربنا اغفرلنا ذنوبنا واسرافنا في امرنا» نبايد اسراف، زياد روي، كوتاهيها، افراط و تفريط خودمان را از ياد دور كنيم و بايد به فكر اصلاح آنها باشيم اما نبايد ما را از محامل تشديد كننده اشكالات كه همان دشمن بيروني است غافل كند.
در همين آيه شريفه كه به ما تعليم ميدهد از گناه و اسراف خود استغفار كنيم. بلافاصله ميفرمايد: « و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين» يعني دشمن بيروني را هم مورد غفلت قرارندهيد. اوست كه از اشتباهات شما حداكثر بهره را ميبرد.
- دشمن به فكر اين است كه يك ملت را زمينگير بكند.
- امروز شما وقتي سرنخ بسياري از قضاياي داخل كشور و مشكلات را دنبال كنيد، ميرسيد به سرانگشت بيگانه، به دستهاي مزدوردشمنان و به تدبير دستگاههايي كه همه نيروي خودشان را عليه نظام اسلامي تجهيز كرده و ميكنند.
- جوانان غيور و مؤمن اين مرز و بوم از هر قشري، از روحاني و دانشجو و كاسب و كارگر كشاورز همه بايد متوجه باشند. همه آنهايي كه دلبسته دين و شرف خود وعزت ملي واستقلال كشورهستند، بايد مراقب و مواظب باشند. دشمن ممكن است در يك برهه شكست خورده باشد دشمني در مراحل متعدد شكست مفتضحانهاي هم ميخورد اما اين دشمن كمين ميگيرد، از غفلتها استفاده ميكند و حمله ميكند، حمله دشمن هميشه نظامي نيست. دشمن ممكن است حمله فرهنگي، اخلاقي، اقتصادي و حمله امنيتي كند يا در دستگاههاي حساس نفوذ كند، لذا ملت بايد هميشه هوشيار باشد، مسئولان به طور مضاعف بايستي هشيار باشند.
- اميد دشمنان اسلام وانقلاب به اين بوده و به اين است كه مردم را از نظام اسلامي مأيوس كنند واين طور قلمداد كنند كه نظام اسلامي نميتواند.
- مردم ما نشان دادند كه بايستي خود، با حضور خود و با همه وجود خود اين دشمن را ناكام كرده و در همه مراحل مشت محكم به دهان دشمن كوبيدهاند. معارض ملت ايران قدرتهاي جهاني مستكبرند. دشمن آنها با ملت ايران به خاطر همين گناه بزرگ است:طرفداري از اسلام و ايستادگي در پاي نظام اسلامي و دفاع جانانه از آن با جوانهاي ما هم به همين دليل دشمناند.
- امروز افكار عمومي دنيا شعارهاي امريكايي را مطرود ميداند و با بدبيني به آنها نگاه كند.
- اسلام (است كه) ما را نگه ميدارد. هر ملتي كه به پاي اسلام بايستد خود او زنده، سرافراز و عزيز خواهد شد. اسلام عزيز است، اسلام داراي علو است، ما به اسلام احتياج داريم براي اينكه از تحقير قدرتهاي استكباري تحقير علمي، تحقيرسياسي و فرهنگي آنها نجات پيداكنيم.
بيان مقام معظم رهبري درباره شكلگيري فاسدترين دوران تاريخ بشر در غرب:
سياست غربي اساساً از آغاز سياست فاسد است شما رنسانس را نگاه كنيد ويلدورانت مورخ ليبرال امريكايي ميگويد كه رنسانس يكي از فاسدترين دورههاي تاريخي بشر بوده است يعني ما ميتوانيم فساد را در تمام اشكال رنسانس مشاهده كنيم به نظر بنده از رنسانس تا امروز نيز فقط و فقط همين دوران معاصر است كه به واسطه شدت يابي وعمق فساد با رنسانس قابل مقايسه است بنابراين اين مسأله كه امروز دولتمردان فاسدي برسركار هستند به فساد در معناي سياست در غرب هم برميگردد. (رضا قارزی چهارشنبه 24 مرداد 1386)
درج یک یادداشت :